غلام محمد زارع

جنایت ، آدم کشی ، باج گیری و خیانت ملی

این ها اند صفات که عبدالرشید دوستم در طی سی سال برآمد خود کمایی کرده است . او که کاگر عادی بیش نبود با اشتراک در دفاع از دست آورد های هفت ثور و تشکیل قطعه نظامی زمینه های بیشتر رشدش فراهم گردیده و رفته رفته با جمع کردن افراد جانی ، آدم کش و بی رحم کارش چنان بالا گرفت که در صدد قد علم در برابر ولی نعمتان خود برآمد . اگر دراینجا صحبت از جنایات ، آدم کشی ها ، تاراج دارای های عامه و مردم ، تجاوز به ناموس هموطنان ، بغاوت در برابر دولت مرکزی و ناکام ساختن پلان پنج فقرهء نماینده سرمنشی ملل متحد ، شرکت در جنگ های کابل به نفع تنظیم های به اصطلاح جهادی وقتل بیشتر از 65 هزار انسان بی گناه و بی وسیله در این شهر ، نسل کشی و قتل هزاران طالب در دشت لیلی ، مجبور ساختن اقوام و ملیت های دیگر به ترک محل بود وباش و غارت هست وبود شان ، زدو بند های نا جایز و نا مشروع با همسایه های آزمند بر سرنوشت ، تمامیت ارضی و همبستگی ملی کشور و . . . ، در میان است ، هدف عبدالرشید دوستم و قوماندانان و باند مربوط اش میباشد ، نه ملیت زحمتکش ازبک که سال ها صادقانه کار کرده ویک لقمه نان که با درد و رنج دیگران الوده و ملوس نیست ، بدست آورده و در آبادی وطن سهم گرفته و مانند دیگر ملیت ها ، اقوام و قبایل کشور شرافتمندانه زیسته است . 

دوستم که نه مکتب را به استثنای چند صنف ابتداییه خوانده است ، نه از دانش سیاسی بهرهء  داشته و نه از کلتور و فرهنگ و اخلاق انسانی چیزی در چانته داشت با بدست آوردن جاه وجلال ، مقام و منزلت و وقار باد آورده که شایستهء شانش نبود ، چنان بر خود غره شد که دیگر خود را یکه تاز میدان یافت و تا توانست کشت ، بست ، تاراج کرد ، باج گرفت ، چور وچپاول نمود و هیچ گاه نه خودش و نه هم قطعه مربوط اش به مردم ترحم نکرد . 

اولیای امور در کابل در بالا کشیدن دوستم و تسلیمی مقادیر بی حد وحصر سلاح و مهمات جنگی به او چه از روی مجبوریت و یا ایجابات عصر وزمان ویا هم دلایل دیگر ، دچار اشتباه و خبطهء بزرگ سیاسی گردیدند . با جمع شدن افراد ناسیونالیست ، جدایی طلب ، مغرض و استفاده جو بدور او و قطعات مربوط اش دیگر دولت مرکزی تسلط و قومانده خود را بر او از دست داده بود . دوستم دیگر شامل بازی های سیاسی گردیده و وسیله دست همسایه بزرگ شمالی ما که تلاش داشت پایه های حکومت کابل را متزلزل سازد ، گردیده بود .

با سقوط ولایات شمال بدست دوستم وشرکای جرمش مقادیر بزرگ از سلاح ، مهمات گوناگون جنگی ، ذخایر فراوان موادغذایی و انواع مختلف وسایل ، ماشین الات وتخنیک محاربوی همچنان قطعاف بزرگ اردوی ملی مجهز با تمام وسایل و تخنیک معاصر حربی ، طیارات و هیلیکوپتر های جنگی و ترانسپورتی و . . . بدست او افتاد که تا کنون از سرنوشت شان خبری در دست نیست وهیچ مرجع هم تا کنون در صدد باز خواست و باز جویی از او نبرآمده است . انچه در بالا از آن یاد شد همه دارای های ملت بوده که توسط دوستم و به اصطلاح جنبش شمال حیف و میل و غارت گردیده اند . نه تنها بغاوت بر ضد دولت مرکزی غارت دارای های ملی و زد و بند با سازمان های جاسوسی کشور های همسایه همه خیانت ملی اند بلکه اینها همه  جز عادت روزمره او شده اند .

و اما اکنون معاون لوی څارنوالی از آغاز بررسی در مورد اتهامات وارده بر آقای دوستم خبر میدهد . معاون لوی څارنوالی در صحبت با رادیو آزادی ګفت : « تحقیقات در مورد قضیه دخالت در استخراج معادن نفت حوزه آمو دریا از جنرال دوستم را آغاز کرده است » .     

در آمد از درک فروش گاز شبرغان ، فابریکه نفت وگاز مزارشریف ، گمرکات بندر حیرتان و منابع دیگر مالی که قبل از سال 1992 به حساب دولت می ریخت ، بعد از بغاوت آقای دوستم و شرکا تا سقوط طالبان و بوجود آمدن حکومت جدید ، اکثرأ به جیب و حساب آقای دوستم رفته است . حساب این منابع مالی تا کنون معلوم نیست و نیاز به تحقیقات بسیار عمیق و وسیع احساس میشود .   

اگر آقای کرزی در گفتار و عمل خود صادق باشد که تا امروز نبوده است و انطوریکه در صحبت خود گفت : « با انکه در گذشته ها به محافظه کاری و مصلحت پذیری متهم شده است ، اما این بار در مورد قضیه دخالت در استخراج معادن نفت از هیچگونه مصلحت کار گرفته نخواهد شد » عمل نماید ( خدا میداند ! ) . به عقیده من نه تنها بالای اتهامات واردهء فعلی بلکه تمام جنایات که اقای دوستم در مدت سی سال گذشته انجام داده ، تحقیق صورت گرفته وبه پای میز محاکمه کشانده شود یک بخش از عدالت اجتماعی تطبیق شده و درس آموزنده برای دیگران و نسل های اینده خواهد بود .  

معادن مالکیت دولت و مردم شناخته میشود .کسی که در مقابل منافع مردم استاده شود ، خودش بر ضد منافع ملی است که در جمله خیانت ملی قرار می گیرد و با او قانونی برخورد میشود . اگر این اتهامات درست ثابت شود ، جنرال دوستم به عنوان خاین ملی شناخته میشود و به حبس ابد ویا اعدام محکوم خواهد شد . (1) به نظر اکثریت خاموش جامعه حبس ابد ویا اعدام برای آقای دوستم شاید نا کافی وغیر عادلانه باشد . زیرا در قدم نخست تمام دارایی های باد آورده آقای دوستم ضبط گردیده بعدأاگر وی و ثایر یاران و همکارانش که در این جنایات شریک اند به پای میز محاکمه آورده شده و به جزای اعمال شان برسند ، درد های خانواده های بی وسیله که به شکلی از اشکال یا عضو فامیل خود را از دست داده ویا به عزت ، ناموس ومال ودارای شان تجاوز گردیده ، تا حدودی تسکین خواهد شد .  

و اما جبهه ملی افغانستان که رشید دوستم و یک تعداد افراد معلوم الحال دیگر در آن عضویت دارند ، در صدد دفاع از وی برآمده با شرمنده رویی اورا صادق وبی گناه خواند .ضیا مسعود برادر احمدشاه مسعود طی سخنرانی در برابر خبر نگاران در کابل گفت : « خاین ملی کسانی اند که زمین های وزارت دفاع را در قندهار شهرک ساخته به فروش رسانیده ویا فابریکه سمنت غوری را به قیمت ( کاه جو ) غصب کرده اند . درست است آقای مسعود ، آنها هم مانند شما ها خاین ، مفسد ،الوده ، ملوس و کثیف اند . این بدان معنا نیست که خاین به محکمه کشانده نشود که زورمندان و صاحبان قدرت هم خاین وملوس اند . " سگ زرد برادر شغال "

 

1 ــ سایت رادیوی آزادی

 

 

غلام محمد زارع

16.06.2012

 

 


بالا
 
بازگشت