خراسان باز تعریف هویت ما

بربنیاد يافته­هاي باستانشناسان و آخرین دست آورد تاریخ نگاران، فلات ايران، يکي از بزرگترين،کهن ترین و تابناک ترين خاستگاه­هاي فرهنگ بشري بوده و بزرگترين تمدن­هاي جهان در اين سرزمين شكل گرفته است. همچنان همزیستی اقوام متفاوت، زندگی مسالمت‌آمیز ادیان و مذاهب مختلف اعم از موسایی، عیسوی، اسلام،مسیح، سنی، شیعی،هندو،مسلمان ،ترک ،تاجیک... در این فلات وجود داشته است. اد یان، مذاهب و اقوام بالا در کنار هم زيسته‏اند ومشترکاً سیرتکامل اجتماعی، اقتصادی،سیاسی وفرهنگی را طی نموده اند.

باشنده گان فلات ایران از عناصر فرهنگي و تمدني مشترکي مانند نوروز،مهرگان،سده و شخصيت‏هاي اساطیری، فرهنگی وتاریخی مشترک بهره برده اند. که نماد بارزی از جایگاه و ارزش‌های پارینه مشترکی تاریخی، اجتماعی و فرهنگی اقوام ایران زمین بوده و واقعیتی است انکار ناپذیر، که در طول تاریخ کهن این دیار به یادگار باقی مانده است.

در اين ميان، جايگاه خراسان بزرگ صرف نظر از مرز بندی هاي امروزي،درخشان، نامی ، غیرقابل انکار و ممتاز میباشد . خراسان سوای حکایت های سپهداران آزاد منش و نامدارخویش که با قامت های رسا و چهره های شجاعانه و کارنامه های حماسی، مردم گرا و راستگو، پیکارهای سرنوشت سازتاریخی، معرفی شده اند، جنبش های فکری و بزرگاني چون حكيم خيام نيشابوري،ابوالحسن خرقانی،شیخ نجم الدین کبری، ابوسعيد ابوالخير، مولانا جلال الدين بلخي،عطار نيشابوري ،رودكي سمرقندي،ابن­سينا بلخی، خواجه عبدالله انصاری،بایزیدبسطامی، ابوريحان بيروني،موسي خوارزمي،ابونصرفارابی،جابربن حيان توسي،ناصرخسرو قبادياني، نصيرالدين توسي، رابعه بلخی،شهيد بلخي،علی بن عثمان هجویری قزوینی و .... را در دامان خویش پرورده است

آن بزرگان ﺁﺛﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻋﻠﻤﻲ،ﻓﻠﺴﻔﻲ،ﺍﺩﺑﻲ،ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ،ﺩﻳﻨﻲ ﻭ .. ﺧﻠﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ و رشد دانش و فلسفه ﻭ اندیشه و هنر را به اوجی رساندند که نه تنها در تاریخ ایران زمین ، بلکه در تاریخ جهان،مانند آن وجود نداشت . اگر بگویم که چه بسا حتی یونانیان در دوران شکوه و عظمت فرهنگ خود به چنین دست آورد همه جانبه نرسیده بودند گزاف نیست.خراسانیان نه تنها در دانش و فلسفه، فرهنگ ایران زمین را به اوج رساندند، که فردوسی بزرگ در حوزۀ تاریخ وفرهنگ، باخلق سترگ ترین کتاب حماسی جهان "شاهنامه" و با ترسیم "رستم "به عنوان مظهرو نماد یک خراسانی غیرتمند و جوانمرد، که عاشق آزادی می باشد سهم بارزی دارد. فردوسی در حقیقت پاسدار و بانی راستین سنت های ملی ، هویت تاریخی وشناسنامه اقوام ایران زمین شد. بی گمان بدون وجود این اثر گرانسنگ تاریخی ، بسیاری از داشته های فرهنگی ، حقیقت تاریخی وتمدنی آبا و اجدادی ما در طوفان پیش آمد های تاریخی نابود می شد و امروز سرنوشتی بهتر از مصر، فنیقه و شمال آفریقا برای "ما "متصور نبود.

خراسان بنا به جایگاه سرزمینی، نقش اساطیری، پیشینه دیرینه تاریخی و شا یستگی های زیستی ـ محیطی آن همیشه خاستگاه ادیان، مذاهب و باورهای مختلف بوده و در تضارب انگاره ها، تعامل ادیان و مذاهب نقش محوری ایفا کرده است و بخش خطیر و قابل توجه از تاريخ ايران بزرگ و اسلام را در خود جمع كرده است . این چنین بود که همواره يكى از مناطق پرنفوذ و تاثیر گذار در بروز روی داد های تاريخى ، فرگشت علمى، فرهنگى، سياسى بوده است. آثار و جایگاه ‌های مختلف از معبد و مسجد و بت خانه و کلیسا و دیر گرفته تا امامزاده و غیره همگی روشنگرتعامل فرهنگی ادیان مختلف از سرزمین‌های دور و نزدیک در این پهنه است که همگی جزیی از تاریخ خراسان بوده و با شرایط کنونی آن پیوندی ناگسستنی دارد، بنابراین بر اساس نیازمندی به تعاملات فرهنگی و منطه ‌ای در دوران جهانی شدن، بازشناسی ابعاد نقش‌ آفرین ساکنان این مرز بوم در همزیستی مسالمت‌آمیز و نحوه تساهل ،تسامح، تقابل و بازپیدایی باور‌های اقوام، ادیان و مذاهب و حفظ این آثار ضرورتی اجتناب ‌ناپذیر است. چون آنچه از گذشتگان به جای مانده در فرهنگ و آداب و رسوم وباورهای جوامع بشری ریشه دارند و از طریق آنها می‌توان ظهور یا سقوط یا پیشرفت و عدم پیشرفت علمی، فرهنگی و ... را دریافت.

پس بر این اساس، شناخت خراسان يعنى شناخت بخشى عمده از تاريخ اسلام، شناخت هويّت تاريخى خويشتن، شناخت حريّت و آزادى خواهى. بى شناخت خراسان، بر بخش بزرگى از تاریخ عیاری و استقلا ل طلبی، غبار فراموشى مى نشيند و تاريخ مقاومت اقوام ايران زمین، در برابر بی عدالیتی و نژادپرستى اموى و حیله گری عباسى ناشناخته مى ماند. پس این هویت می باید باز تعریف شود تا زمینه ای برای آشنا نمودن ونزدیک کردن همه ی خراسانیان، که اکنون د ر مرزهای سیاسی بر ساخته روس ونگلیس درکشور های افغانستان،ایران، تاجیکستان،ترکمنستان، ازبکستان ،قرقیزستان،قزاقستان پراگنده شده اند شود. امید که مرزهای سیاسی باز دارنده برای نزدیکی فرهنگی نشود.

بنابر این ،برای باز تعریف هویت خود بر ماست که با ارج نهادن و باز شناسی میراث‌ فرهنگی خود، یعنی هر آنچه كه در خراسان تاريخى اتفاق افتاده است از حوادث تاريخى و جهانگشايى ها و نهضت ها گرفته تا جريان هاى فكرى، دينى، ادبى، اجتماعى، فرهنگى، اماكن تاريخى، امامزاده ها، بقاع متبركه، تأليفات، كتاب خانه ها و در كنار آن رجال و مفاخر دينى، تاريخی، ادبى ، هنری و علمى كه از خراسان برخاسته، در آنجا زيسته يا در آن سرزمين ها مدفون گشته اند، یاد تماییم. به خصوص در این دوران پٌر آشوب، که پروسه ی مصادره‌ ای نام آشنا خراسان به افغانستان به پایان رسیده و زمزمه‌ ای زدودن چهره‌ های برجسته‌ی فرهنگ و ادب و هنر و در کل هویت خراسانی" جز سیاست" های رسمی حکومت ها ی افغانستان است، تا خدمات ارزنده‌ی بزرگانی را که باعث و بانی سربلندی و سرافرازی خراسان عزیزو تثبیت "هویت ما" در پهنه‌ی گیتی بوده‌اند، قدر بدانیم و درباز شناساندن چهره‌ی رسا و تابناک این ابر ‌مردان تاریخ تلاش کنیم.

باشد که از این رهگذر بخش ناچیزی از تکلیف سترگ و مسؤولیت بزرگ تاریخی خود را در قبال مردم، فرهنگ و ادب پارسی و مشخص سازی جایگاه خراسان تاریخی ادا نماییم.

غياثپور کاظمی

 

 


بالا
 
بازگشت