عبدالرووف  ليوال

 

دولت افغانستان چرا درمذاکرات به حاشیه رانده میشود؟

 

 نفرت وانزجار ملت از دولت وقسماٌ بدبینی جامعه جهانی نسبت به دولت افغانستان موجب آن شده ،که دولت افغانستان با از دست دادن اوتوریته خود ،درمذاکرات با طالبان ، به حاشیه رانده شود، درذیل به عوامل عینی ایکه موجب این بی حیثیتی شده میپردازیم .

1- بستن پیمانهای خلاف حاکمیت ملی (چون ایجاد زندانهای شخصی از طرف امریکایانی مثل جک ادیما) اجازه دادن به گرفتاری اطفال ونوجوانان زیر 18 سال وسال خوردگان که در اوایل حکومت عبوری از طرف وزارت داخله وقت به امریکاییها داده شدو آنها هم ایشانرا به زندان گوانتانامو انتقال دادند.

2- دولت غرق درفساد تادو گوش: به همه گان مبرهن است که افغانستان در جهان درفساددرسکواول قرارگرفت ، که این فساد ، بی عدالتی وفرهنگ معافیت عام را بوجود آورده است مثلاٌ درین اواخر صحنه ی عجیبی دریکی از محلات افغانستان اتفاق افتاد ، طوریکه گروپ مسلح غیر مسوول درنیمه شب بالای دیوار یکی ازساکنان محل جهت سرقت بالا میشود ، از قضا صاحب خانه درصحن حویلی بوده ،غالمغال ،شوروفغان اوسایر همسایه ها رابیداروگروپ مسلح فرار 

مینمایند ، فردای همان شب حوالی ساعت 9صبح پسری به سن 16 سال دروازه همین خانه رادق الباب مینماید ،زمانیکه صاحب خانه دررا میگشاید ، نوجوان برایش میگوید (دیشب یک شاجورسلاح ماازسردیواربه پایین حویلی شما افتیده،

آنرا بدهید -  این گواه این حقیقت است که چقدر گروپهای مسلح غیرمسوول چشم سفید ،ازدولت وقانون هراسی ندارند ومطمن اند که بادادن چند پولی آزاد میشوند.

3- عدم وقعی دادن ونه شنیدن شکایات ونظرات متخصصین واهل خبره : صدهاتن ازمنتقدین واهل خبره متخصص ازطریق مصاحبه های صوتی وتصویری اعمال دولت را نقد میکنند ، ولی کدام است گوش شنوا ؟ که وجود ندارد .

به این ارتباط به داستان مختصری میپردازیم : القصه : دریکی ازرژیم های گذشته ،وزیر صحت ازشفاخانه ها عیادت مینمود ، روزی نوبت به شفاخانه ی عقلی وعصبی علی آباد رسید،  وزیر صاحب داخل یکی ازاتاقهای دارالمجانین شد

مریضی به وزیر صاحب گفت ( وزیر صاحب نه دیوانه هستم ونه مریض-  پسران عمو ام بخاطر دعوی زمین مرادیوانه گفته به اینجا آوردند،لطفاٌ به رییس شفاخانه امر دهید تامراازینجا رخصت نماید) وزیر با اظهاردلسوزی برایش گفت که

هدایت میدهم تا ترا رخصت نمایند- بعد از عیادت سایرمریضان زمانیکه وزیر میخواست از در اتاق بیرون رود ،همان مریض از عقب وزیررا انگ....نمود ، وزیر با عصبانیت برایش گفت که :بی شرف این چه کاری بود که انجام دادی؟

مریض برایش گفت (بخاطریکه عرض من فراموش تان نشود).

مقصد ازین داستان این بود که حال دولت نه گوش شنوا دارد و نه غیرت    باید آنرا انگ.....نمود تامتوجه شود .

4- پارلمان غرق درفساد :چیزی عینی ایکه نمیتوان از آن انکار نمود آنست که درزمان حکومت عبوری واوایل دوره انتقالی تازمانیکه پارلمان موجود نبود ،تقریباٌهمه کارهای حکومت بدرستی پیش میرفت ، آنقدرفساد موجودنبود،امنیت درهشتادفیصدکشور حاکم،زدوبندهاوکشمکش های داخلی حکومت به چشم نمیخوردوتقریباٌ کار به اهلش سپرده میشد.

مردم اکثراٌ راضی وهمان بود که آقای کرزی در انتخابات اول رای اکثریت را تصاحب نمود ، اما بدبختانه زمانبکه پارلمان ایجاد شد در همان روز های اول کارپارلمان زمانیکه آقای کرزی با اعضای پارلمان در ارگ ملاقات داشت ،

خود اعتراف نمود که دربین اعضای پارلمان جواسیس کشور های همسایه موجود است وهم دلیل دیگر مبرهن آن تطمیع یکتعداد وکلای پارلمان از طرف دولت ایران بود ، تاموافقتنامه ی استراتیژیک بین افغانستان وامریکا راهوکی

ننمایند .

دلیل دیگری آغشته بودن پارلمان درفساد ،نامگذاری خود اعضای پارلمان است که بالای یکدیگر نامهای چون گروپ پنج ضرب پنج ،گروپ سرقلفی ، گروپ دالری ، گروپ دلال حکومت و....گداشته اند – میباشد واین میرساند که اکثریت

آنها مشغول پر کردن جیب خود هستند نه درغم ملت وحج مظاهره یی مثال دیگر آن ، موضوعات فوق راکنون مردم آگاه شدند ،زیرا این فاکتها از خود پارلمان به بیرون درز کرده است .

5- چرا کار به اهل کار سپرده نمیشود ؟ :

طوریکه گفتیم در اوایل حکومت عبوری وانتقالی اکثراٌ کار به اهل کار سپرده میشد-تکنوکرات میبود – جهادی –سکولار یا هم بیطرف ولی چیز فهم اما بازهم بدبختانه با ایجاد کمیسیون بنام اصلاحات اداری همه چیز وارونه شد که تقرربه ادا

رات دولتی بادرنطرداشت تحفه ووساطه به شکل ذیل صورت میگیرد .

الف :تقرر دربستهای سوپر سکیل : که مافوق امتحان درمقابل اخذ 4تا 6 هزار دلار صورت میگرفت .

ب: تقرر اراه رقابت آزاد : طوریست که امتحانی از درخواست کننده اخذ میشود. این امتحان شکل متحدالمال را دارد .

موضوعاتی که درامتحان شامل است از قبیل آگاهی از قوانین تشکیلاتی واداری افغانستان –لایحه وظایفی که شخص درآن مقرر میشود معلومات درمورد حکومت داری  که لکچر نوتهای آن از کمسیون به اصطلاح اداری کشیده شده ودر قرطاسیه فروشی های کمیشن کار اصلاحات اداری بفروش میرسد هر شخصی که محض سوادداشته باشد درمدت یک هفته انرا از بر، وبه علاوه کردن  واسطه ورشوت عازم امتحان میشود. ضرورت نیست تحصیل –صداقت –وطنپرستی تخصص وتجربه کاری شخص فهمیده شود –فقط باید جاغور داشته باشد بعداٌ امتحان شفاهی اخذ میشود چارکلاه ها گرد میز جمع میشوند –چای مینوشند درخلال چای خوردن بازهم ازهمان سوالات قبلی پرسان میشود –شخصی که به میل شان نباشد بالایش میخندند اکثراٌ طرف جیب و قیافه امنحان دهنده مینگرند که جاغور دارد یا نه ؟

6- عوام فریبی ووعده های پوچ دولت بمردم :

مثال آن فرمان شماره 45حکومت که برروی یخ تحریر وبه آفتاب گذاشته شد ،پارلمان به خاطریکه به مردم نشان بدهد که گویا از امور حکومت نظارت مینماید به شکل نمایشی وسلیقه ی وزرا را اولاٌ به هراس انداخته تابلکه الی روز استیضاح از او چیزی حصول شود ، بعداٌ که آن وزیررا دوشیدند ، به استیضاح میپردازند وموصوف پس از آنکه شفلیده شد ، از استیضاح کامیاب بدر میآید. دل موکلین هم خوش که وزیر صاحب استیضاح شد .

7- نمایش اکشن پاور مقامات دولتی :

این نمایش به مردم سخت آزار دهنده است . طوریکه مقامات بلند دولتی خودراشهروند درجه1میدانند مثلا درجای نمبرپلیت موتر یک جناب وکیل عوض نمبرپلیت ،تحریر شده(ملاتره خیل) وهم زمانیکه یکی از اراکین بلند رتبه میخواهندتشریف فرما ی دفتر شود ، چار کروزین همرنگ بدون نمبر پلیت با فلتن بادیگارد ها یکساعت قبل از حرکت جناب خطسیر اورا از انس ، جنس ، چرند وپرند عاری میسازند وان خط سیر مسدود میگردد در آخرپنجاهومین دقیقه کارمند امنیتی خط سیر درحالیکه از خنک میلرزد وبه پا هم شخ شده است توسط مخابره به همکار دیگرش چنین صدا میزند (پامیریک! نفراول حرکت کرد? ویا میگوید خرگوش بکجا رسیده) وازین قبیل شفرها رد وبدل میشود. تابلاخر ه کاروان حاتم بیک که شکمش پراز7کیلو مرداری ودرمغزش باندازه جو شعور وجودندارد   خاک باد کنان باغرش تیر های کروزین ها عبور مینماید ، سایر عابرین شکر خدا را بجا آورده حرکت مینمایند ولی درین گیرودار دیده میشود که خانم حامله ی دربین تکسی  نام پسرش را قطار گل گذاشته وتوسط چاقوی کند دریور تکسی ناف اوراقطع مینماید ودرتکسی دیگر هم زنخ مریض جانداده را توسط پاره دستار دریور بسته مینمایند .

نتیجه : طالبانی که  نمیخواهند بادولت مستیقیماٌ ورودررو مذاکره نمایند از همه این مسایل آگاهی دارند ونمیخواهند در این بی حیثیتی ها ملوث گردند ضمنا ٌ آنها میدانند که مردم افغانستان تحجر ، کیبل زنی ومخالفت باتحصیل دختران را از آنها شاهد هستند  ولی با ناهنجاری های که دربالا ذکر شد درزمان امارت اسلامی مواجه نبودند وبگفته معروف دیوانه بگریز که مست آمد . وسلام

عبدالرووف لیوال حسین خیل

 

 

 


بالا
 
بازگشت