احمد منیب حکیمی

 

جریمه ترور و قتل از دیدگاه اسلام

ترور یعنی قتل پنهانی انسان که در شریعت اسلامی اغتیال و فتک به آن اطلاق می گردد،  از جمله گناهان بزرگ است که نابخشودنی محسوب می گردد.

آیات و احادیث متعدد در حرمت و منع ترور وجود دارد، علماء اسلام به تحریم کامل آن رای داده اند که هیچ گونه تاویل نمی تواند در حرمت شرعی آن تردیدی باقی بگذارد از جمله قرآن کریم می فرماید: قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا ولا تقتلوا اولادکم من املق نحن نرزقکم و ایاهم و لا تقربوا الفواهش ماظهر منها و بطن و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ذلکم وصکم به لعلکم تعقلون. (الانعام 151)

بیائید آنچه را پروردگارتان حرام کرده است برایتان بیان کنم، اینکه چیزی را با خداوند شریک نسازید، با پدر و مادر تان نیکی کنید، فرزندان تانرا از ترس فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی می دهیم، به کارهای زشت و فهشاء نزدیک نشوید چه آشکار باشد یا پنهان، انسانی را که خداوند محترم شمرده است به قتل نرسانید این چیزی است که خداوند شما را به آن مکلف ساخته است تا درک کنید.

قتل نفس را خداوند منع کرده است: وَالَّذِینَ لاَ یَدْعُونَ مَعَ الله إلًِهًا آخَرَ وَلاَ یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ الله إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلاَ یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا   (الفرقان 68) و آنانیکه همرای خداوند هیچ چیزی را پرستش نمی کنند و هیچ نفس را که خداوند حرام ساخته است قتل نمی کند، زنا نمی کنند، هرکی این اعمال را انجام بدهد در جهنم سرنگون ساخته می شود.

در قصه حضرت خضر و موسی قرآنکریم می فرماید: (فانطلقا حتی لقیا غلاما فقتله، قال اقتلت نفسا زکیه بغیر نفس لقد جئت شیئا نکرا) (الکهف 74). به راه خود ادامه داد، تا اینکه نوجوانی را دید و آن نوجوان را کشت حضرت موسی گفت آیا انسانی پاکی را بی آنکه کسی را کشته باشد قتل کردی براستی که کار زشتی انجام دادی.

و نیز می فرماید: (من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا و لقد جاءتهم رسلنا بالبینت ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الارض لمسرفون) المائده 32.

به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، جریمه آن چنان است که گویا تمام انسانها را کشته باشد و هرکس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویا همه مردم را زنده کرده است، پیامبران به ایشان دلایل روشن آوردند، اما بسیاری از آنها پس از آن در روی زمین تعدی و اسراف نمودند.

و نیز قرآنکریم می فرماید: (ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق) (اسراء 33) و کسی را که خداوند خونش را حرام کرده است به ناحق نکشید.

شریعت اسلام قتل مطلق انسان را بدون حکم قاطع محاکم شرعی تحریم کرده است و تمام آیات متذکره به قتل مطلق نفس انسانی دلالت دارد، اما بطور اخص در مورد قتل مسلمان خداوند متعال می فرماید:

و من یقتل مؤمنا متعمدا فجزاه جهنم خالدا فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما. النساء 93.

و هرکی مسلمانی را بقصد بقتل برساند، پس جزای او است جهنم که همیشه می باشد در آن، قهر و لعنت خداوند است بالای او، خداوند برای او عذاب بزرگ آماده ساخته است.

حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه حدیثی را از پیامبر اسلام روایت کرده است که گفت: (اذا التقی المسلمان بسیفهما فالقاتل و المقتول فی النار قلت یا رسول الله هذا القاتل فما بال المقتول قال انه کان حریصا علی قتل صاحبه) رواه البخاری.

وقتی دو مسلمان با شمشیر های خود علیه همدیگر مواجه میشوند، قاتل و مقتول هر دو به آتش می سوزند، گفتم یا رسول الله این که قاتل است گناه مقتول چیست، فرمودند او نیز مشتاق کشتن رفیق خود بود.

در اسلام نفس انسانی بزرگترین ارزش را دارد و اسلام نمی خواهد تا خون اولاد آدم به ناحق بر زمین بریزد، چنانچه پیامبر اسلام می فرماید: (لزوال الدنیا أهون على الله عزوجل من قتل رجل مسلم) رواه الترمذی و صححه الألبانی. نابودی تمام جهان نزد خداوند متعال آسانتر است از اینکه یک مسلمان به ناحق بقتل رسانیده شود.

و نیز می فرماید: (عن أبی هریره رضی الله عنه قال صلى الله علیه و سلم و هو یطوف بالكعبه: ما أطیبك و ما أطیب ریحك، ما أعظمك و ما أعظم حرمتك، والذی نفس محمد بیده لحرمه المؤمن أعظم عند الله منك ماله و دمه). رواه الترمذی و صححه الألبانی .

پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم در حالیکه در اطراف کعبه طواف مینمود، خطاب به کعبه فرمود: چقدر مبارک هستی و چه رایحه مقبول داری و چگونه بزرگ هستی و چه بزرگ حرمت داری، قسم بذات که نفس محمد در اختیارش است که حرمت مسلمان، حرمت مال مسلمان و حرمت خون مسلمان نزد خداوند جل جلاله از حرمت تو بزرگتر است.

کسانیکه بدون مصلحت اندیشی خون انسانان بیگناه را می ریزند و با چنین اعمال جامعه انسانی را در خوف و هراس انداخته بسوی فساد اجتماعی می کشانند، قرآنکریم در مورد ایشان می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلاَ إِنَّهُمْ هُم الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لاَ یَشْعُرُونَ. (البقره : 11-12)

وقتی به آنها گفته شود که در زمین فساد جویی و فتنه انگیزی نکنید، می گویند ما اصلاح گران هستیم، آگاه شوید (به نتیجه اعمال آنها دقت کنید) آنها بدون تردید فتنه انگیزی میکنند در حالی که خود را در جهالت می افگنند.

کسانیکه به قتل مردم بیگناه و تخریب در زمین اقدام میکنند، ریختاندن خون برای آنها به یک هدف مقدس مبدل شده است، لذا قتل، کشتار و تخریب اندکترین ترحم و عاطفه انسانی را در آنها نمی تواند زنده کند، به هر اندازه که خون مردمان بیگناه را می ریزند به همان اندازه بر غرور، تکبر و خود خواهی شان افزوده میشود.

مسلم بن عقیل نماینده امام حسین در کوفه هنگامی که در خانه هانی بن عروه مخفی بود، ابن زیاد به عیادت شریک بن اعور آمد، شریک که خود از دوستداران امام بود، پیش از آمدن ابن زیاد به مسلم گفت:‌ هنگامی که ابن زیاد آمد از پس پرده ناگهان بر او حمله کن و او را بکش که این بهترین فرصت  برای قتل این نابکار است، موقعی که ابن زیاد کنار شریک قرار گرفت هرچه با اشعارش مسلم را تحریک میکرد، اما خبری نمی شد، وقتی ابن زیاد رفت، شریک به مسلم گفت چرا او را نکشتی، هرگاه او را کشته بودی فاسق و فاجری را کشته بودی که مردم از شرش در امان می ماند، مسلم جواب داد: چون از رسول خدا شنیده ام که (الایمان قیدالفتک) یعنی ایمان مانع از کشتن ناگهانی است و شخص مومن کسی را ناگهانی نمی کشد، بخدا قسم اگر چنین نمی بود اورا کشته بودم. [1]

اسلام در تناقض صریح با قتل ناحق و ترور قرار دارد، مسلمان با بصیرت باید بداند که عمل محک شناخت اهداف گروهها و افراد می باشد، خداوند متعال مسلمانان را از اینکه در دام انسانان گمراه سقوط نماید چنین آگاهی می بخشد: وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنٍ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمْ اللَّعْنَه وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ. (الرعد25) آنانیکه می شکنند وعده خداوند را بعد از آنکه وعده کردند و قطع میکنند آنچه را خداوند به وصل آن امر کرده است و فساد میکنند در زمین، بالای آنها لعنت است و بدترین جا برای آنها آماده شده است.

یکی از محاسن اسلام تحدید قتل نفس است، در شریعت اسلامی قتل توسط محکمه شرعی تحت حاکمیت اسلام صورت می گیرد و یا در میدانهای جنگ در حالت متقابل با دشمن محارب، در غیر این دو صورت قتل جواز ندارد، شریعت اسلامی قوانین خاصی برای اهل معاهد، اهل ذمی، اهل مستامن، اهل محارب و غیر محارب وضع کرده است و مسلمان را لازم است در جنگ بر همه این اصول شرعی پابند باشد.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم می فرماید: عن عبدالله بن عمرو رضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم قال من قتل نفسا معاهدا لم يرح رائحه الجنه و ان ريحها توجد من مسيره اربعين عاما. رواه البخاري في كتاب الجزيه باب من قتل ذميا بغير جرم.

هرگاه فردی غیر مسلمان که در معاهده صلح بسر می برد بقتل رسانیده شود، بالای قاتل رایحه جنت حرام می شود، رایحه که از بعد میسر چهل سال به مشام میرسد.

خداوند در مورد قتل معاهد دیت را لازم کرده است که می فرماید: وَانْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيه مُسَلَّمه الَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَه مُؤْمِنَه فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَه مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا. النساء 92.

هرگاه قتل از گروهی باشد که بین شما و آنها معاهده صلح وجود دارد، پس پرداخت فدیه به خانواده مقتول لازم میشود و یا غلام آزاد کرده شود و یا اینکه دو ماه مسلسل روزه گیرد تا خداوند توبه قاتل را قبول کند و خداوند بر دلهای شما عالم و بر امور شما حکمت دارد.

اسلام به گروه و قوم خاص و یا به جغرافیه خاص منحصر نمی باشد، برخلاف اعتقاد غربیان، اسلام ثقافت و ایدیولوژی شرقی نیست، اسلام آخرین دین آسمانی است که بر فطرت سلیم تمام بشریت برابر بوده و برای تمام بشریت فرستاده شده است، مسلمانان مکلف هستند در آگاهی بشریت از قیم و اساسات این دین سعی نمایند و مفهوم درست آنرا در جامعه انسانی انعکاس بدهند.

کسانیکه با همکاری شبکه های استخباراتی کشورهای استعماری سعی در ایجاد فتنه و فساد در جوامع اسلامی میکنند، قرآنکریم در مورد چنین هدایت میدهد: وَلاَ تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَهِینٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیٍم عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ (القلم 10-13)

اطاعت نکن سخن بسیار سوگند خورنده محقر را، بسیار عیب گوی نمام و سخن چین را، منع کننده خیر را، تجاوز کار گنهکار را، زشت خوی با این همه بد نام و حرامزاده.

آیات صریح قرآن کریم، اقدام به کودتا ها، تجاوز، بغاوت و اعمال تشدد گرایی را در جامعه اسلامی ممنوع قرار داده است: قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّی الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالبَغْیَ بِغَیْرِ الحَقِّ وَأَنْ تُشْرِکُوا بِالله مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (الأعراف : 33)

بگو پروردگارم حرام کرده است تمام امور بی حیایی را، آشکار باشد یا پوشیده و انجام گناه را و بغاوت را بناحق و اینکه شریک بیاورید با خداوند، آنچه هیچ دلیل و برهانی برای آن فرستاده نشده است و اینکه نسبت دهید به دین خدا آنچه را که نمی دانید.

و نیز می فرماید: َاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلوُنَ   (المائده : 8) از خدا بترسید، بدون تردید خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.

و می فرماید: وَاللهُ یَدْعُو إِلَى دَارِالسَّلاَمِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (یونس 25) خداوند شما را بسوی محل صلح و سلامتی دعوت میکند و راه مینماید آنکه را بخواهد بسوی راه راست.

در اینجا ذکر این موضوع نیز ضروری است که تمام کشورهای کفری در حمایت از ظلم برابر نیستند، بیشتر اقدامات کشورهای کفری از الحاد و بی خدایی منشاء گرفته است، هیچ دین در هیچ مورد از تاریخ باعث تشدد و ظلم نگردیده است، تمام ادیان بشری از جمله عیسویت و یهودیت انسان را به قیم اخلاقی در مقابل نوع بشر دعوت کرده است، افکار ظلم و تشدد همیشه در مادیت و ماده پرستی نهفته است آنانیکه برای استثمار و استعمار جوامع بشری استفاده از تمام وسایل را مشروع می پندارند.

تماس: ahmadmunib@yahoo.com


 

[1] . دیده شود ۲ - الطبری ج۵، ص ۳۶۳

 

 

 


بالا
 
بازگشت