عزيزه عنايت

  فروغ سحر دومین مجموعه شعری عزیزه عنایت ازچاپ برآمـد        

 

 

 محترمه عزیزه عنایت  که در ولسوالی بزرگ اندخوی ولایت فاریاب درسال 1947 - م  پا بر عرصه و جود گذاشته  و در نخستین لحظات حیاتش  با گریه هـای زارش درقلــب پر تپش والدین و اقران خویش  نهال امید از آیندۀ پر بارش را زنده سا خت . ایشـــان را  به خنده و شادمانی واداشته و  با سپری کردن مد تـــی در مسقط الــراسش ( اندخــوی ) همراه با والدین خویش به کابل  سفر کرد و نسبت آنکه  پدر مهربا نش افسر اردو بـودو به اقتضای زمان در یکی از قطعات عسکری در کابل  توظیف شده بود  همــان جــــا اقامت گزید که عزیزه عنایت نیز با سپری نمودن فراز و نشیب زندگی تحصــیلاتش را  در کابل  به انجام رسا نید و شا مل وظیفه در امور اداری در سا حۀ ملکی گردیدکه در شعبات مختلف  با حسن اجراات و کار فهمی پیش رفت ودرزمان های معین به ترفیعات دوره مامورین پیهم نا یل آمدو آخرین ماموریت او بحیث مدیر عمومی ســـوانح وزارت آب وبراق در کابل بوده است بعد از سالهای که تغیرات اوضاع سیـاسی و اجتما عی در کابل و افغانستان آمد  که چرخ زمان و زمانه به نفعش نبوده اجباراًوظیفه ووطن مالوفش را ترک کرده بار مهاجرت را مانند هم وطنان دیگرش بدوش کشیده است که سرانجام , روز گار، سرنوشت و ی را به کشور ها لند گره زده و تاکنون در هالند بحیث مها جـــر قبول شده زندگی مینماید . و با خواندن زبان و ادبیات هالند  دیپلوم گرفته است که بـــــه حیث معلم و آموزگاردر مکاتب ابتدائی و عالی و انیستیتوت های هالند طبــق تقسیــــــم  اوقات معین به  ارایه لکچردرموارد مختلف میپردازد .

          خانم عزیزه عنایت که با شخصی بنام  عنایت الله  عنایت  عروسی کـرده ودارای دو پسر و دو دختر جوان  میباشد که همه تحصیل کرده و ازدواج نموده اند (پسرانش با  دختران تحصیل کرده  و دخترانش با پسران تحصیل کرده ).

           از این لحاظ میتوان خانم عزیزه عنایت را مادر قهرمان در پرورش اولاد و بـــه کمال رسا نیدن آنان دانست .

           خانم عزیزه عنایت از دوران جوانی به شعر سرایی آغاز نموده روی مســـا یـــل اجتماعی , سیاسی , میهنی , غزل و اندرز وامثال آن در قالب عـروض قریحه آزمـــایی  کرده اشعار نغز سروده است و اشعار غیرعروضی نیز دارد .

          نخستین مجموعه شعری خانم عزیزه عنایت در سال 2003 میلادی بنام سیرزندگی به تعداد پنجصد جلد چاپ و به علاقمندان عرضه شـــده و  دومین مجـــموعه شــــعــری وی بنام فروغ سحر به تعداد یکهزار نسخه در یکصد وشصت و سه صفحه با وجا حـت دل انگیز چاپ و آماده توزیع به علاقه مندان است .

         این مجموعه شعری نیز مانند هر کتاب دیگر بــا تمام تلاش در ادیشن و تصحیحات آن دارای اندک غلطی و اشتباهات طباعتی توام شده است اما در کل عیب پنداشته نمیشود

          عزیزه عنایت  متن منتشره  فروغ سحر را بخوبی موضوع بندی  نموده اسـت کــه یا فتن اشعار مورد نظرخواننده و علاقه مند در باره ء وطن , بهــار, زن و امـثال آنـــــرا برای خواننده  نهایت اسان کرده است .

           چنــد نمونه از اشعار موضوع بندی شدهء این شاعره ء محترم :

 

  از اشعار میهنی

  

  وطن امروز بیش از هر چه از ما کار میخــواهد

  جوانان را زهروقت دیگر بـــــیدار میخــــو اهــد

  وطن عمریست از فــقدان رهبــرسوخت در آتش

  کنون یک رهبر غمخوار و بس هوشیار میخواهد

 

   از انـــدرز هـــا

      

  بشنو ای مرد جوان  جنگ تبه کار بس است

  خانمان ســــو ختن و آتــــش بسیار بس است

 

  فمنیــــستی :

 

   در مجموعۀ شعری فروغ سحر غزلیات زیاد است درادبیات آنچه توسط مرد ســالاران در باب تغزل گفته شده است , گفتار یک جانبه است مثلا ً گفته اند تغزل معـاشقه وسخـن معاشقه است که شا عر به معشوقۀ مخا طب خود درقالب شعر مـوزون ارایـه میکنـــــــد

  اگر به مفهوم تغزل از نگاه فمنیزم نگریسته شود میرسا ند که اگر زنان نیزاشعارعاشقانه بسرایند مخاطب شان  میتواند مرد با شد و چنین شعری به عنوان فمنیستی شناخته شـــده است یعنی  اظهار عشق از طرف زنان به مردان که در حقیقت  متساوی الحقوق بــود ن زنان و مردان را تمثیل میکند زیرا  وقتی که مردان به خود حق میدهند ازهرزن ودختـرکه خوش شان آمد  تعریف کنند زنان نیز میتوانند به چنین اقدامی دست یـازیــــــده مــرد مورد نظر خود را توصیف نمایند .

   تغزلات در اشعار عزیزه عنایت :

  صبا از من بگو درگوش یــــار آهسته آهسته

  که میگردم زعشقت زرد و زار آهسته آهسته

  فروزان کن چو خورشید سحراین دیده ودلرا

  بیــا در کـلبه ام یک شـــام تــار آهسته آهسته

             

  و همچنان در جای دیگر میسرا ید

           

  نـــفس گـــرم تو آرد باغ لاله در و جـــــودم

  از نسیم بــوسه ها یــت نوبهار دیگرم مــــن

  تا تنم فشــرده دستت همچو گل شگفته ام من

  در میـــان بازوانت,عطر غـنچهء تــرم مــن

               *       *       *

  و ازسوی دیگردر سروده هایش رنج و ستم  زنان افغان , فقر و بیچاره گی مــــردم آن سر زمین نیز انعکاس یا فته است :

 

  الا ای کـــــودک معصوم افغان

  مهاجر گشته یی در ملک ایران

  تــرا از مرز بیـــرون میفرستند

  دراین ایـــام سرمــــای زمستان

  فســـرده چهـــره ء گلگونه ء تو

  هـوای سردو خفتن های بی نان

 

  البته نادیده نباید گرفت که در آغاز کتاب اشعار تصوفی نیز به چشم میخورد که به ارزش این مجموعه بیشتر افزوده است و از محترمه خانم عنایت  دواثر دیگر نیز بنام های مـرداسیر و مجموعه مقالات آماده چاپ است  که توانمندی بیشتر برایـــــشان  آرزودارم تــــا بیشتر بسرایند و علاقه مندان شعرش از سروده هایش بهره ورشوند . بااحترام

     کمـال خوشبین  

 جر منــی

 

 



بالا

صفحة دری * بازگشت