دستگير پنجشيری مبارز نستوه راه آزادی ، صلح و دموکراسی

 

نوشته ی  خالق بقايی پاميرزاد

 

خوانندگان محترم سايت آريايی !

 

شما درين کتاب  دفاعيه دستگير پنجشيری ، اين فرزند راستين وطن ووفادار به آرمانهای مقدس خلق ستمديده ما را به ارتباط  محاکمه قلابی دستگاه حاکمه سلطنتی مطالعه می فرماييد.

اين کتاب درسال جاری در 75 صفحه با قطع و صحافت زيبا  توسط بنگاه انتشارات و مطبعهً ميوند کابل به چاپ رسيده است.

 چون من  مدتی بحيث همکار نزديک ايشان  ، اجرای وظيفه کرده ام و با کرکتر و خصوصيات شان بيشتر آشنايی دارم ، اجازه ميخواهم بصورت مختصر در بارهً زندگی و شخصيت جناب اکادميسين دستگير پنجشيری اين دوست مهربان و صميمی ام مطالبی را خدمت شما پيکش کنم.

سرزمين آريانای کهن ، خراسان ديروز و افغانستان امروز، مردان و زنان نامداری را که درآزاد انديشی و ميهن پرستی سرآمد روزگار بوده اند ، در آغوش پر مهرش پروريده و در خدمت اجتماع قرار داده است.

 اگر از گذشته  های دور بگذريم ( که در حوصلهً اين بحث نمی گنجد ) در قرون 19  و بيستم ، ما شاهد کارنامه های مبارزينی استيم که از ميان توده ها برخاسته و برای آزادی ، استقلال ، عدالت اجتماعی ، ديموکراسی و در نهايت  نجات انسان ار فقر ، مريضی، بيسوادی و سياه روزی، عليه نظام های استبدادی خانوداگی رزميده اند و دراين راه دشوار گذار جان های شيرين شانرا فدا کرده اند. و عده ای هم در سلول های زندانهای مخوف اين اميران سنگدل عمری را سپری کرده و زمانی از زندان رها شده اند که رمق حيات شان به آخر رسيده بوده و در مدت کوتاهی در پيشروی خانواده ها جان می سپرده اند. ولی رسم زمانه براينست که چنين انسانها نمی ميرند ، چون آرمانهای مليونها انسان تحت ستم و محروم از نعمات مادی و معنوی جامعه ، در وجود آنان تبلور میيابد بعد از مرگ به قهرمانان ملی تبديل ميشوند و نام شان در صفحهً روز گار جاودانی می گردد.

اکاميسين دستگير پنجشيری را که خوشبختانه حيات دارند و برای شان طول عمر و سلامتی آرزومی کنم و نوشته های عالمانه و روشنگرانهً شانرا خوانندگان عزيز سايت آريآيی پيوسته مطالعه می فرمايند و از آن مستفيد ميگردند ، بحق می توان از تبار کاوه ها و سلالهً ابومسلم ها دانست  و به شخصيت و زندگی پر از نشيب و فراز ولی مملو از غرور ، عزت و شرف آن ارج گذاشت و سر تعظيم فرود آورد . کتاب ظهور و زوال حزب ديموکراتيک خلق افغانستان و سروده هايش بنام های ناله نيلاب و فروغ هستی آثار جاودانی اند که مبين نظريات و آرمانهای وی ميباشند ( 1 ) .

آکادميسين دستگير پنجشيری از نيم قرن بدينسو(  با حلهً تنيده ز دل بافته ز جان )  با کاروانيان راه آزادی انسان از زنجير استبداد ، پيوست  و مبارزات عادلانه ملی ، دموکراتيک ، ضد استعماری ، ضد استبدادی ، ضد فيوداليزم و ضد ارتجاع سياه را شجاعانه و سرفرازانه به پيش برد و در همه ادوار  نقش بسيار دشوار خود را بسود تکامل پروسه انقلاب ملی ديموکراتيک ايفا کرد، و سيلهً اجرای مقاصد فرکسيونی قرار نگرفت و آب به آسياب کيش شخصيت نريخت ، کرنش نکرد و به آرمانهای مقدس مردمش استوار و پايدار ماند ، که اين همه را می توان از خلال نوشته هايش دريافت.

همت بلند دار به نزد خدا و خلق

باشد به قدر همت تو اعتبار تو

وی که از ميان پلنگينه پوشان کوهپايه های پر غرور هندوکش بيدار قد بلند کرده اصلا در يک خانواده نظامی ( متوسط ) به دنيا آمده و زير سايه پدر مهربان تربيت ديده است.

اکادميسين دستگير پنجشيری قبل از تحول ثور وظايف مختلفی را در شعبات مختلف وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور در حالی به پيش ميبرد که با اعضای رهبری حزب دموکراتيک خلق و همزمان با آزادی خواهان مشهوری چون مير غلام محمد غبار وغيره محشور بوده است.

ايشان بعد از تحول ثور که عهده دار وزارت معارف وسپس متصدی وزارت فوايد عامه  وقت گرديدند ، ابتکارات کم نظيری از خود نشان داده و گامهای مثبتی بسود مردم زحمت کش خود برداشتند. مثلا :

در وزارت معارف او توانست با اعلام فراخوانی بيشتر از چهارصد مليون افغانی را برای تربيه اولاد معارف وطن از هموطنان شريفی که صدای گرم و رسای او را از کران تا کران کشور شنيدند و به آن لبيک گفتند ، حصول نمايد و آنرا در همان راه بمصرف برساند.

دروزارت فوايد عامه  علاوه بر ساير اقدامات وطنپرستانه ، او در حاليکه درد کمر قامتش رامدتی خم کرده بود پروژهً رهايشی پنجصد فاميلی را با کار داوطلبانه در دو ماه و بيست و هشت روز در خيرخانه به انجام رسانيد. او هر روز با همان قامت خميده ولی با عزم راسخ و احساس وطنپرستی در پيشاپيش کارگران هستی آفرين قرار می گرفت و شخصا با دستان خود خشت بلند ميکرد و مصاله انتقال می نمود و از کار خود حظ می برد و برای ديگران الگو بود.

پنجشيری در زندگی شخصی با تجمل و تجمل پرستی و خوی و خصلت اشراف منشانه در تضاد بوده و است و زندگی اش حتی در دوران وزارت با زندگی يک کارگر عادی فرقی نمی کرده است. او با مردم برخورد شايسته داشت و مصدر کارهای نيک و مهم ديگری هم در وزارت فوايد عامه گرديد. برای اجرای امور وزارت فقط از يک موتر تيزرفتار کار ميگرفت و فاميل او اغلبا در رفتن به مکتب و يا جاهای ديگر از سرويس های شهری استفاده ميکردند.

او که سمبول پاکی ، تقوا ، فروتنی ، وظيفه شناسی ، انساندوستی ، از خود گذری ووطنپرستی بود و است چرا هشت سال را در زندان گذشتاند؟

جواب ساده است.  به جرم ! رفتن بسوی کلبه های کارگران ، دهقانان  وزحمتکشان ، دفاع از ارزش های دموکراتيک ، حقوق و آزادی های مردم ، آزاد انديشی ، استقلال فکری و حمايت از آرمان های والای مردم  و افشای ماهيت فرتوت نظام شاهی (2 )، محافل حاکم مربوط به سلطنت بر او بر چسپ های ناروا زدند و شش سال زندانی اش نمودند. وتا جاييکه همه شاهديم حين حاکميت حزب دموکراتيک خلق افغانستان او را که از بنيانگذاران حزب بشمار ميرود دوبار به بهانه های مختلف نيززندانی کردند  که  بار اخير بجرم شرکت در کودتای تنی عليه نجيب الله به اعدام  هم محکوم گرديد.  و به اين ترتيب او مجموعا هشت سال از عمر گرانبهای خود را در زندانهای مخوف ووحشتناک نظير زندانهای عبدالرحمن خانی سپری کرد .

قابل ذکر است که دفاعيهً ايشان که بحيث رساله کوچکی به چاپ رسيده است به اين منظور هم درج سايت آريايی گرديد تا مردم شريف کشور که بعد از گذشت قرون متمادی در آستانه انتخابات رياست جمهوری قرار دارند ، به ماهيت نظام های استبدادی پی ببرند و درين برهً از تاريخ که دنيا به کيهان راه باز کرده ولی ما هنوزهم با زندگی قرون اوليه دست به گريبان استيم و اينک تازه دموکراسی را تجربه ميکنيم ، برای برپايی نظام عادلانه و انتخاب رهبری شايسته ( بهر قومی که تعلق داشته باشد ) مگر بتواند دانش ، نيرو و تجربياتش را در راه سعادت همه ساکنين افغانستان بدون تبعيض و امتياز بکار گيرد ، کار و مبارزه نمايند و به اين ترتيب در سرنوشت کشور سهم مثبت ادا سازند تا اين کشتی شکسته به ساحل مراد برسد و افغانستان جايگاه درخور شأن خود را در قطار خانوادهً ملل جهان بحيث کشور پيشرفته و مترقی و برخوردار از دموکراسی واقعی بازيابد و ديگر بدست مستبدين و بنياد گرايان مذهبی ضد ترقی و ضد حقوق بشر و جلادان عربی و عجمی سقوط نکند.

دوستان عزيز ! درباره حيات پربار و شريفانه اکادميسين دستگير پنجشيری بايد کتابها نوشت که از توان اين عاجز و حوصله اين  گفتمان بيرون است و من ناچار نوشته خود را با اين ابيات خاتمه می بخشم.

 

من جـــــاه دوست دارم کآزاد زاده ام

ازادگـــــان به جان نفروشند جاه را

گـــــربد کنند با ما ، ما نيکويی کنيم

زيرا که پاک نسبت و ازاد زاده ايم (3)

 

 

 

1 ـ کتاب ظهور و زوال حزب دموکراتيک خلق افغانستان اثر جاويدانيست که بقلم پنجشيری نوشته شده و بحيث مؤخذ معتبر در تاريخ نويسی مورد استفاده قراد دارد.

همچنين دو اثر برازندهً شعری او بنام های ناله نيلاب و فروغ هستی که بازتاب دهندهً آرمانهای خلل ناپذير وی به وطن و مردم وطنش میباشند نيز قبلا منتشر و در دسترس استفاده هموطنان قرار دارند.

2 ـ محمد داود ريس جمهور پيشين در اولين بيانيه خود خطاب  بمردم افغانستان حکومت شاهی را فرتوت اعلام کرد.

3 ـ  شعر ازدقيقی و سنايی ، برگرفته شده از اوستا ص 15 اثر فقيد دوکتور جاويد.



بالا

صفحة دری * بازگشت