سنجر غفاری
موقف وموقعیت نظام موجوده
سرنوشت سازآینده ملی است
حوادث و جریانات سیاسی - نظامی در افغانستان ، تحمیل طالبان و انتحاری ، کشتار مردم ملکی و بلاخره استحصال یک نظام جدید از میان این همه ناباوری ها و چالش ها به منظور ادامه حضور و پیش برد اهداف امریکا ، پاکستان و متحدین شان برای مردم ما خیلی ها غیر قابل پذیرش وپسند بوده کاسه صبر ملت لبریز ،طوفانی وانفجاری گردیده است . دوازده سال تمام امریکا با جامعه جهانی به هروسیله ممکنه ازموقف وموقعیت نظامیان واستخبارات پاکستان علیه حاکمیت و مردم ما که پاکستان مادر بحران درافغانستان،منطقه و جهان بوده وبشکلی ازاشکال حمایت نموده با نظام ومردم ما کاذ بانه وبدورازتعهدو پیمان شان اجراات نموده وبه این شیوه برخورد شان ادامه می دهند .
قصر سفید و استخبارات نظامی پاکستان مردم و حاکمیت فعلی افغانستان را برای کشانیدن اهداف بعدی خویش جبرآ به سازش با طالبان و تروریستان ای که خود تربیت و حمایت نموده وخود به جنگ شان کمربسته اند تشویق و تطمع می نمایند . ضرب المثل افغانی است ( خود کوزه وخود کوزه گرو خود گل کوزه، خودبرسراین مال خریدار برآمد ) ومکلف میدارند. نیرنگ بازی روی سرنوشت ملی ما بس است اوضاع دشواری کنونی حاکم برسرنوشت ملی حال وآینده افغانستان تولید شده شبکه های استخباراتی این کشور هابوده واست که امروز نظام موجوده را انفجاری نموده بسوی شکست و خونریزیهای می کشانند که در بهار سال 1992 بالای سرنوشت ملی وکشوری ما تحمیل گردیده بود. شکست مصالحه ودیالوگ داکتر نجیب الله و ناکام سازی برنامه صلح ملل متحد در آن زمان نتیجه مداخلات بیرونی و تشدید تضادهای قومی ، سیاسی و مذهبی بود که افغانهارا به وسیله همدیگرشان به کشتارگاه و انتقام جوئی ملی کشانیدند و نگذاشتند تا نظام دفاعی و سیستم مدافعوی کشور افغانها وسیله حمایت و حفاظت از خانه شان برای دفع هرگونه مداخلات بیگانه های گردد.
موجودیت پایگاهای تروریزم ،وحمایت بی دریغ واشکا راستخبارات و نظامیان پاکستان از تروریزم بین المللی که امریکا برای نابودی شان به افغانستان لشکر کشی نموده وامروز درمقابل این واقعیت چشم پوشی دارد به مشکل بزرگ افغانستان در منطقه مبدل گردیده است .
رهبران امریکای امروزی برای مردم افغان ، امریکا و جهان تعهد دارند تا تروریزم ، طالبان و القاعده را نابود نمایند ،در برگشت ثبات واستقرار حاکمیت قوی مرکزی در افغانستان تعهد بین المللی دارند و روی این اصل شورای امنیت سازمان ملل متحد مجوز نامه مشخصی را برای حضور و ادامه عملیات های نظامی امریکا در افغانستان و پاکستان صادر نموده است نه برای سازش و معامله با طالبان . نباید روی سرنوشت ملیونها انسان درافغانستان به معامله رفت و کلید سعادت همگانی را غرق امواج توفا نهای نمود که راه نجات برای خود ودیگران رامسدود ساخت .
نظامیان و سیا سیون قصر سفید امروز به اشتباه روان هستند و تصور این رادارند تا بایک تیر چند فاخته رانشان گرفته ، مردم افغانستان ، منطقه و جهان را گول خورده و درخواب می بینند .
مسولیت ومکلفیت رهبری نظام کنونی در افغانستان این است تا برای امریکا ئیان دودسته تسلیم نباشند و مردم وکشورشان را نگذارند تا بیش ازاین قربانی اهداف ناسنجیده و کاذب بیگانه ها گردند و در تغیر نظام جدی باشند ، وحدت همگانی را میان همه اقوام و ملیت های ساکن درخانه ملی و همگانی ما تضمین و تحکیم نمایند و دردستور کارخویش اتحاد و پذیرش ، تفاهم و زنده گی باهمی را برای بوجود آوردن زنده گی درصلح و آرامش را بپذیرند و با دید محبت با یک دیگر بنگرند ،ازحسد و کور اندیشی بیگانه ها خود و مردم شان را نجات بخشند .
طالب وسیله است ، افزار بدست بیگانه بوده واست ، تصمیم واراده ندارند و بدست بیگانه برای تآمین اهداف امریکا ، پاکستان و شرکای شان بهانه ای است تا افغانها باهمدیگربرادری ومحبت نداشته باشند و برای ختم نفرت متحد و یک ملت نشوند ، پاکستان ضد وحدت ملی و ضد پشتونهای دوطرف دیورند بوده طالبان را حمایت نموده و می نمایند ، استخبارات پاکستان ملیت های باهم برادرافغان را بنام تاجک ، هزاره ، ازبک و پشتون ، سنی و شیعه در جنگ و نفاق می کشا نند . فرصت آن مساعد گردیده است تا رهبری نظام موجوده در افغانستان تصمیم ملی و افغانی خویش را با اتکا به خداوند بزرگ و نیروی ملی وافغانی متوصل گردیده از حلقه اسارت افکار و دستور بیگانه ها بیرون گردند و بنام افغان واحد و افغانستان آزاد بسوی سرنوشت آینده مردم خویش بارمسولیت هارا برای آزاده گانی بسپارند که دست وپای شان گره خورده با ریسمان ویا تنا ب دیگری محکم نباشد . گذاراز مرحله بحران به مرحله بحران آفرین دیگری را نباید بپذیرند و برای کادرهای ملی و توانگر افغانی زمینه استقرار نظام واحد و کارآمدی را مساعد نمایند که عاری ازهرگونه تضاد وتعصب سیاسی تفرقه ، کینه و حسادت باشد تا زمینه برای رشد و ادامه بیگانه پرستی و افغان ستیزی به وسیله خود ما مساعد نگردد. اگر رهبران نظام موجوده با احساس مسولیت ملی و سوگند ای که در مطابقت به ماده 63،74قانون اساسی کشور در برابر سرنوشت کشور ومردم خویش دارند باید زمینه های خوب انتقال سیاسی رابرای حاکمیت و استقرار نظام پاک و متحد ، معتقد به ارمان های ملی و احساس مسولیت حقوقی ، تآمین حقوق اتباع کشور ، تحکیم وحدت ملی و استقرار نظام قانون در سرنوشت آینده مردم افغانستان تلاش جدی نمایند و برای بنیاد گرایان ، تروریستان و قاتلین مردم افغانستان فرصت آن را مساعد ننمایند تا با نیروی اجنبی ها به قدرت برسند و افغانستان ومردمش رادر گرو اهداف بیگانه های که در افغانستان و منطقه فقط منافع خودشان را می بینند و تلاش دارند تا از افغانستان وسیله رسیدن به اهداف شان کاربگیرند زمینه سازی ننمایند . دشواری ها و مشکلاتی پیش روی این نظام قرار دارد که باید در مرحله کنونی به اجماع ملی توجه عمیق نمایند و ضرورت اشد آن را دروجود ایجاد پلاتفورم ملی وکاملآ افغانی جستجو نمایند. افغانها و خارجی ها نیز اجماع ملی می خواهند اما کدام یک ضرورت شان را بیشتر میتوانند از این اجماع حصول و استخراج بدارند . اگر افغانها ضرورت اشد دارند باید به وحدت ملی و تفاهم بین الافغانی گردن بمانند نه به سازش با بیگانه ها و تطمع بودن ها . پس فورمول اجماع بین الافغانی پذیرش همه جناح های سالم و پیور افغانی ، تشکیل جبهه ملی شامل احزاب مختلف سیاسی و تنظیمی که تنها برای شان « افغان ، افغانستان ، خدا و مردم شان اصل پیوند و اتحاد برای نجات همگانی مطرح باشد » نه این که بنام خدا سوگند بخورند وبنام اهداف امریکا و دیگران ملت را اسیر نمایند. این است اجماع افغانی . اگر اجماع امریکائی و پاکستانی می خواهند تلاش وجدائی، نفاق و ملیت پرستی ، سمت و منطقه خواهی ، تنظیم و رهبر پرستی وهیکل سازی و بلاخره زبان پرستی ها و جمع بندی ها آغاز گردیده است و تلاش دارند تا یکعده آزادی خواهان و نجات دهنده گان واقعی مکتب آزاده گان افغان را بد نام سازی نموده از صحنه بیرون نمایند . که هدف من نه جبهه شمال است و نه شرق ، هدف از آزادی خواهان نهضت جوان و نیروی برخواسته از میان همه دشواری ها رنج و مصیبت های است که طی 12 سال به خصوص در افغانستان بالای سرنوشت ملی و کشوری ما جبرآ تحمیل گردیده . وکسانی که بنام سمت ، قوم و منطقه از خویش رهبران قومی ساختند و میخواهند باعث ویرانی مجدد کشور به نفع بیگانه ها منجمله پاکستان و یکعده به نفع ایران فعال هستند.این آزادی خواهان در صفوف شان چنین افرادی را ندارند و نمی خواهند .
نسل جوان و برخواسته از میان همه این ناباوری ها میخواهند خوبی ها ودست آوردهای 12 سال گذشته که با خون پدران ، مادران و اطفال افغان بدست آمده است حفظ ، رشد و تقویت گردد و آن چیزی که باعث ایجاد خلای قدرت در کشور به نفع طالبان و پاکستان ، ایران و دشمنان سعادت ملی افغانستان گردد از دامان سرنوشت ملی بدور باشند و باید نظام قانون و بازپرس ، دفاع قوی از قانون اساسی و حمایت از آزادی بیان و مطبوعات ، تصفیه نظام کشور از وجود رهبران ملیت پرست و قوم پرست ، وسیله دستان بیگانه های که تنها برای افغانها نفاق و جنگ می آفرینند ، پاکسازی کشور از وجود بنیاد گرایان و اسلام فروشان قرن و بلاخره ایجاد نظام قوی ، سپردن کار به اهل کار ، اسقرار حکومت قوی مرکزی و رژیم نیمه دیکتاتوری بربنیاد بازپرس و پایه های قوی قانون و عاری از فساد ورشوه ستانی که همه بنام یک افغان واحد در خانه همگانی با وحدت وبرادری ، صلح واحساس مسولیت ملی باهم در آرامش و سازش انسانی و اسلامی زنده گی نمایند .
از جناب حامدکرزی و معاونین محترم شان ، اعضای محترم حکومت و شورای ملی کشور می خواهیم تا بادرنظرداشت موقف ،و مسولیت ملی شان در استقرار نظام آینده کشور جدی و با مسولیت تاریخی و سرنوشت ساز دربرابر خون قربانیان و به خصوص سربازان قوای مسلح کشور ، شهدای که انتحاری ها بوجود آوردند و اطفال وقربانی های که براثر بمباردمان کور ناتو وامریکا شهید گردیده اند با مسولیت انسانی و اسلامی تصمیم بگیرند ودر ایجاد و اسقرار نظام آینده کشور دقیق باشند.
درختی که کشتی و آمد ببار.
بد یدی برو بارش اندر کنار .
گرش بار خار است خود کشتۀ .
وگرپر نیان است خود رشتۀ .
موقف وموقعیت نظام موجوده سرنوشت ساز برای نظام آینده کشور میباشد. سنجر غفاری مسکو 16جون 2013
بالا
بازگشت