م. نبی هیکل

 

سخنی با عزیزپور

موضوع  بسیار  پر اهمیتی را  آقای عزیز پور  در مقاله ای زیر عنوان ( آیا مسلمانان و نا مسلمانان بر اساس قرآن برادر اند؟)  به بحث گرفته و   نتیجه گیری کرده اند که پاسخ به سوالی که در آغاز  مطرح کرده منفی است.

آنچه را  آقای عید محمد عزیز پور بنا نهاده در  ذات خود  سودمند و  قابل تقدیر است زیرا گامی است  بسوی تفکر انتقادی، در رابطه با  مسایل اعتقادی و ارزشی.

 انصاف و امانتداری  مشخصات برازنده هر نقد است اما  شرط بسنده نیستند  زیرا  مقدار ضروری دانش تخصصی نیز در کار است در غیر آن، آن دو مشخصه نیز ز یان خواهند دید. ما نباید در نقد- مگر اینکه از یک دید معیین- صورت گیرد  تحت نفوذ  باورمندی های خود  عمل نماییم. ممکن است ما مسلمان، یا مسیحی نباشیم یا  لیبرال و یا مارکسیست نباشیم اما نقد را بر اساس معیارهای عام قبول شده باید انجام داد.در بحث برادری لازم بود  با زبان قرآن آشنا باشیم و  نباید کلمات و  اظهارات را از قرینه و  شرایط واقعی آنها بیرون آریم. این چیزی است که داعش و  طالب و بسیاری ها بدان متوسل میگردند. موضعگیری آقای عزیزپور بی  شباهت به موضعگیری آنان نیست وقتی میگویم  که قر آن حکم به خشونت مینماید که کافران  را مسلمان بسازید یا  آنان را به قتل برسانید. بسیاری از دانشمندان اسلامی نیز به  این سه حقیقت توجه لازم نکرده اند:

۱.  آنچه را خداوند  دین نامیده باید بحیث یک مجموعه نورماتیف/ ارزشی پنداشت.

۲. پیامبر خدا که برای آگاه  ساختن و تر سانیدن فر ستاده شده است، ماموریت و رسالت تطبیق احکام نور ماتیف را در  شرایط (زمان و مکان) بر عهده دارد. در سنت پیامبر نیز باید عام و خاص را تفکیک کرد.

۳.احکام  قرانی را  از   قرینه  آنها نباید مجزا تعبیر کرد.

در اینجا وارد تفصیل نمیگردم، مگر اینکه لازم افتد.

 آقای عزیز پور نیز هنگام  تحقیق کتابخانه ای غیر مسلکی خویش  به این سه حقیقت اگر توجه مینمود قسمت اعظم  سوالهای وی  پاسخ میافتند. نگهی به این منبع مار ا در رابطه با کلمه برادر کمک مینماید.

 

Source:Abdul Mannân ‘Omar(2010).Dictionary of The Holy Q ur’ ân. Noor Foundation-International Inc.

در  قرآن در رابطه با پیامبران اقوام مختلف  (برادر) یا اخی، (اخو) خطاب شده در حالیکه پیامبر  از نظر اعتقادی با آن قوم که  نابود  ساخته شده فرق  کامل داشت و گویا پیامبر مسلمان و آنها کافر بودند.

کلمه (اخی) یا برادر در قران کریم به معانی مختلف به کار برده شده است. بر اساس  منبع فوق:

۱. اخی(برادر)  شخص مذکر دارای   والدین واحد یا   رابطه خونی با یکی از  والدین.

۲. شخص دارای  شجره  همگون، کشور، عقیده و آیین مسشترک با دیگر/ دیگران.

این  ریشه  با ۱۲ شکل یاد شده در آن متن ۹۷ مرتبه در قران  ذکر گردیده اند.

نگرانی و اعتراض آقای عزیز پور باید در این رابطه رفع گردیده باشد. زیرا کافر و مسلمان از نظر اسلامی    فرزندان آدم و حوا اند یعنی دارای ریشه واحد اند. از نظر  داروینیزم نیز ریشه آنان مشترک است.

 

 نکته بعدی  خیلی دارای اهمیت  در  مقاله وی  اعلامیه حقوق بشر است. در مقاله وی میخوانیم:

دو نکته  قابل توجه در این بیان وجود دارد:

نخست اینکه دین حاکم( دین  اسلام) تنها قرآن نیست. دوم  دین اسلام  بر خلاف تبعیص و خشونت است و  سوم جهاد را دین نهادینه نکرده است ، بلکه تیکه داران یا آنانیکه دین را  گروگان گرفته اند چنان کرده اند.   این احتما وجود دارد که تعریف آقای عزیزپور از نهادینه شدن (institutionalisation)  با  تعریف  جامعه شناسی و انتروپولوژی فرق داشته باشد. دین اسلام برای جهاد شرایطی دارد که آنها را  در جهاد جهادیان امروزی نمیتوان یافت. آقای عزیز پور به همان خطلی فکری مصطفی ملکیان رفته که از دین ۱، دین ۲ و دین ۳ سخن میگوید.

 نه تنها آقای عزیزپور بلکه  تعداد دیگری نیز مانند طالبان و داعشیان و دیگران  کشتن و بستن و مسلمان  ساختن را از  زمره احکام قرآن/ الهی میدانند و نادیده میگیرند که:

At-Tauba (The Repentance) 9:20

الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ

 ایه فوق گواه است که جهاد با اموال و با نفسها در راه خدا صورت میگیرد نه  با اموال دیگران و در راه  تحقق اهداف دیگران مانند  مجاهدان  اسبق و جدید.

اینها همچنان فراموش مینمایند که در دین حرج ( اجبار و تحمیل) وجودندارد.  آیات متعدد در قرآن کریم بار بار حاکی از این حقیقت اند که  پیامبر وظیفه آگاه  ساختن و تر سانیدن را دارد، مسلمان ساختن( هدایت به راه راست) کار خداوند است و  دعوت به راه خداوند (به اسلام) از را سخن نیکو و حکمت باید صورت گیرد. این دو آیت گواه بر این حقیقت اند.

Al-Kahf (The Cave) 18:56

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا

An-Nahl (The Bee) 16:125

ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

آیات ذکر شده احکام عمومی اند در حالیکه خداوند پیامبر خود را نیز در رسالت وی در آن شرایط رهنمایی مینمود.

 ما همه در تجارب زندگی،  رهنمایی  رهبران  اداری یا علمی در شرایط مشخص را از یکسو  و  قواعد اساسی کار از سوی دیگر را ، تجربه کرده ایم، باید بدانیم که  احکام عمومی مانند قوانین در هر زمان و مکان  قابل تطبیق اند در حالیکه  شرایط معیین، کار انطباقی بیشتر نیاز دارد.حکام خصوص را در حالات خصوصی مشابه میتوان مورد استفاده قرار داد. بر میگردم به مساله تبعیض در  قرآن.

 ما همه میدانیم که قر آن بر حضرت محمد در عصر جاهلیت  نازل گردید. و بسیاری از  رسوم و  قواعد حاکم در آن زمان را نیز در نظر گرفته است. وقتی در قرآن میخوانیم که ( شمس یا قمر را عبادت نکنید) میدانیم که  تاریخ،  باسانشناسی و اتنولوژی  نیز حاکی اند که انسانهای ادوار قدیم افتاب و مهتاب و بت و ... را میپرستیدند. ما آنها را نمیپرستیم اما  هنوز  هم تعدادی هستند که بت  میپرستند. بنابر آن  ما باید به احکام عام در  گام نخست توجه نماییم. ما میدانیم که خداوند از  ایجاد انسان، و کاینات به عنوان  شواهد  وجود و هستی خود یاد کرده است. آیا آقای عزیز پور در خلقت آن خدایی که قرآن نیز مخلوق وی است تبعیض و خشونت میبیند؟ تعدادی  وجود  شیطان  ، آفات  طبیعی یاد میکنند که موجب  خشونت میگرند و چرا خداوند از خشونت جلوگیری نمینماید؟ ما نباید محصول را  با  محصول فرعی یا  پیامندهای چانبی (مانند ادویه) اشتباه نماییم. دست ما نیز میتواند بر  ضد ما عمل نماید. آیا گاهی پای شما نه لغزیده؟

آفتاب میتواند جلد ما را  بسوزاند یا خرمن گندم ما را، اما بر همه یکسان میتابد. هیچ بنده خدا به دلیل گناه هان کبیره و یا انکار وجود وی و حتی اهانت به ذات وی از نعمات  آفریده شده وی محروم  ساخته نشده است.

 سخن را میخواهم کوتاه  سازم و به  اعلامیه حقوق بشر به دومین مساله مهم در مقاله عزیز پور میپردازم.

   اعلامیه حقوق بشر سالها بی مدید پس از نزول قرآن و پس از وحشی گری های د نیای  آزاد غرب ایجاد شده است . مفکوره های اعلامیه از  جاهای دیگر  منشآ گرفته اند. از نظر اسلامی نیز انسان آزاد به دنیا امده است   زیرا او چه زن و مرد معیوب یا غیر از آن  تنها  بنده خداوند است که او را خلق کرده است. هرگاه  مادری در یک زندان کودک به دنیا آورد، آزادی او چه معنا دارد؟

 نکات  بسیار قابل  بحث در  مقاله آقای  عزیز پور وجود دارند که  لازم است بر آنها مکث گردد اما  در این مقاله بر مهمترین آنها مکث  شده است و سعی بر آن شده تا حد ممکن   سخن کوتاه بیان گردد.

 

 تشکر از توجه شما

 

 


بالا
 
بازگشت