سنجر غفاری

 

 

کنار زدن  و دورماندن روشنفکران ازسرنوشت ملی به سود کیست ؟

 

 سوال دشوار تاریخ و نسل های امروزی و فردای کشورم همین است که : مقصر مصائب ملی روشنفکران کشور است یا آنانیکه وسیله شدند تا سرزمین مردم  نیازمند به روشنگری را به مرکز آشوب و ضد روشنفکران ، بنام جهاد و نجات اسلام ، آزادی وطن ، کشور شان رابه پلیگون بازی های بزرگ استخباراتی ، رقابت های استراتیژیک میان قدرت های بزرگ جهانی و منطقوی مبدل نمودند ؟  

بدون شک سر آغاز بازی بزرگ  آواخر دهه شصت میلادی در جغرافیای جیواستراتیژیک و جیوپولتیک قلب آسیا (( افغانستان )) زمینه ساز صدور اهداف خاص قدرت های بزرگ جهانی به    استخبارات کشور های منطقه بخصوص همسایگان ما این فرصت را مساعد گردانید تا از کرکترهای ضد روشنفکران روشنگراستفاده های نمایند تا زمینه سازی کنارزدن روشنفکران از سرنوشت ملی و همگانی کشور ومردم شان را برای حضور و نفوذ اهداف بیگانگان حفاظت و حمایت نمایند .

وقتی بازی رقابتی میان شوروی وقت و انگریز ها آغاز گردید ، قبل از آن هجوم اعراب و مغل ها ، اسکندرو چنگیز نیزبدین منوال سرچشمه ای راه اندازی آشوب و مصیبت ملی در جغرافیای ملی ما گردیده بود و همه سوی استفاده از تحریک اساسات ملی و عقیدتی ، مذهبی ، قوم و قبیله ، سمت و زبان و محل ومنطقه از توان و قدرت اتحاد و همبستگی کشور کثیرالملیتی ما افغانستان کاستندوبه دوام منابع و منافع شان دررقابت علیه همدیگر با قربانی گیری از فرزندان ملت ما ادامه دادند و هنوزهم که هنوزاست این فورمول با قوت اش علیه سعادت وانسجام ملی ما ادامه دارد .

فریاد زمان و تاریخ مصائب ملی ملت ما از دوام رقابت های استراتیژیک میان انگریز و روس در منطقه شدت گرفت ، سقوط نهضت امانی درس بزرگ برای نهضت آزادی خوا و ترقی پسند مردم ما فقط و فقط درچارچوب یک حادثه ای تاریخ در ذهن ها و اوراق تاریخ آرشیف گردید و نسل به نسل حکایت گردیده و می گردد، اما درس ماندگار نجات و پندی برای تصمیم گیری قاطع علیه  دین ستیزان و دین فروشان ایکه از احساسات پاک ملی و مذهبی فرزندان ملت ما سوی استفاده به سود اهداف انگریزی نمودند و بردند نگردید ، اگر فقز سواد و اقتصاد را عامل بدانیم ، پس دوام فقز سواد و اقتصاد تحمیل دیگری از مصائب ملی بردوش ملت بود که پاسخ دادن آن دشوار است و چراچنین ماندیم ؟؟؟

هرصفحه ای تاریخ وطنم بازی اغوآ است و سفید کردن روی اجیران بیگانه و کتمان حقایق از مردم تحت عنوان دفاع و نجات  دین و اهین اسلامی ، غرور و شهامت شمله نیاکان ، پس افتخارما چیست؟

ما و کشور ما هیچگاه آزاد نبوده و آزادی ایکه تعریف اش واقعی است نداشتیم و نداریم و برای ما ندادندو هرگز نخواهند داد ، این واقعیت تلخ تاریخ را باید همه بپذیریم و دیگر به فرزندان مان دروغ نگویم ، افغانستان هیچگاه کشور مستقل و آزاد نبوده و در گرو اهداف بیرونی ها بوده و است !!!

اصل سخن این است که بیگانگان  هرگز نخواستند و نمی خواهند تا فرصت رشد ، انسجام و استحکام نقش و سهمگیری مستقل روشنفکران کشورما  همچون فرزندان این کشوردر تعین و استقامت دهی زندگی ملی ، حکومت داری ، حیات سیاسی ،حقوقی ، اقتصادی ، نظامی ، اطلاعاتی ، فرهنگی و آموزشی را نگذاشتند و این ابتکارملی ملت مارا خود غصب نموده اند و همیشه در حراص بودند و هستند تا اتحاد و همبستگی واقعی و ملی ، اسلامی و انسانی میان روشنفکران و روحانیون ملی و مترقی کشورما تآ مین نگردد و برقراری این اصل عمده  را یگانه انگیزه ای قطع و پایان مداخلات شان درهمه سطوح کشوری وملی ما می پندارند و پایان رقابت های استراتیژیک شان علیه همدیگر شان ، این  واقعیت عمده و بنیادی است ، بیرونی ها همیشه در تلاش هستند تا احساسات ملی و مذهبی ملت مارا در اختیار خویش داشته باشند که دارند ، دوام فقر سواد و اقتصاد در سراسر کشورما ممیزه ای اصلی دوام سلطه ای بیگانگان و کنارزدن نقش روشنفکران از سرنوشت ملی و همگانی مردم ما محسوب می گردد،امروز بعداز چهل و چهارسال برهم خوردن توازن استراتیژیک میان قدرت های بزرک جهانی و منطقوی  این واقعیت ثابت گردیده است که کنارزدن نقش روشنفکران و روحانیون ملی و مترقی زمینه ساز ایجاد گروپ ها ، سازمان ها و تنظیم های به اصطلاح جهادی استخباراتی توسط بیگانگان و همسایه های ناخلف کشور و مردم ما گردیده است و عامل تحمیل مصائب بزرگ و خونین بخصوص زمینه ساز سه دهه اشغال و حضور نظامی بیگانگان اجنبی که در دهه اول روس ها ، و در دودهه متحدید و متولدین استراتیژی انگریز ها علیه روس ها در منطقه ( هجوم نظامی ایالات متحده امریکا و ناتو ) واقعیت تاریخ خونین و دوام کنارزدن نقش روشنفکران و روحانیون ملی و مترقی در سرنوشت ملی وهمگانی کشور ومردم ما است که علل و انگیزه های خاص رسیدن به منابه و منافع خاص با  دوام جنگ استخباراتی ، استراتیژیک علیه همدیگر به خونبهای ملیونی فرزندان مردم افغانستان راه اندازی گردیده است و دوام دارد .

اینجاست که بیان واقعیت های عینی فورمول  دردمند ، نیازمند، آواره  بودن نسل امروزی را باید از دوام این بازی و استراتیژی اتحاد بیگانگان خارجی و اجیران داخلی شان  با کنار زدن نقش روشنفکران ملی و فرزندان واقعی نیاکان ما که همه قربانی این کشتزار مصائب ملی تحت عنوان جهاد و آزادی گردیدند و هنوزهم می گردند به نسل امروزی بیان کنیم و تعریف ارزش های ملی و راه نجات از تداوم چنین جنایات ایکه  با کنارزدن نقش روشنفکران ، روحانیون  ملی و مترقی وطنم با تحمیل و تطبیق فورمول ها وعناوین گوناگون تداوم می دهند نقطه پایان را دریافت  و متوقف ساخت ، گرچه  دشواراست  رسیدن به اجزای اتحاد ، انسجام و باور ملی مردم ما که  همه را  درفقر و تنگدستی ، ناباوری ملی ، اتنیکی ، عقیدتی ، فرهنگی ، سمتی و زبانی  علیه همدیگر بی باور ساخته اند ، همه چیز رابرای ملت ما بی باور و مشکوک ساخته و داشته اند ، نظام سازی ، قانونیت و حکومت داری ، زعامت و ملت سازی ، اما باید به خود بیایم و از این بنبست ملی بیرون شویم بخصوص روشنفکران و روحانیون وطن هرچه عاجل درک و نقش این وجیبه ای ملی خویش را درنبود و کنارزدن شان که تداوم مصائب ملی بر دوش ملیونی ملت بخصوص نسل جوان کشور ، قشر اناث و نوجوانان کشور دشوار گردیده و تلاش دارند تا همه به درب مدارس سجده بزنند و با علمیت و اندیشه های تمدن انسانی و بین المللی وداع بگویند باید و حتمی طرح انسجام و همبستگی ، آشتی بدون قید و شرط همه اقشار جامعه افغانی بخصوص روشنفکران و روحانیون ملی ومترقی سرزمین آیائی ما افغانستان کثیرالملیتی فورمول قدرت و قوت و همبستگی ملی بوده می تواند و کوه بزرگ درمقابل متوقف ساختن بیگانگان به حمایت از دشمنان روشنگری و روشنفکران کشورما و سرنوشت ملیونی ملت دردمند ایکه بعداز تحمل قربانی  های بزرگ ، حیات ملی و سرنوشت همگانی کشور و مردم ما به اختیارملا وطالب مدرسه ،سپرده می شود وبدین گونه بیگانگان ماهی می گیرند؟

بیش از این تماشاگر دوام چنین فورمول ضد روشنگری ملی ، بیداری و نجات ملت از فقر سواد و تنگ دستی ،  بیکاری ،محروم بودن بانوان از حق تحصیل و کار،نبودحیات سیاسی ،  خلای قانونیت، حاکمیت سیاسی  در سرنوشت ملیونی ملت دردمند و نیازمند و قربانی شده اهداف بیگانگان گناه کبیره است و نفرین شده ای نسل های امروزی و فردای کشور ما ، امنیت بدون ثبات برای ملت ما کرونای بدون ادویه  ،  تحمیل خفقاق ضد تمدن جهان امروزی، مرگ تدریجی و دورماندن از زیست انسانی ا و حقوق    بین المللی . افغانها نظام علمیت و عدالت و تمدن بشری میخواهند نه ملاو مدرسه و رهبری غايب و تخیلاتی ، استخباراتی و مرموز . نفرین برجنگ و رقابت های استخباراتی استراتیژیک به خونبهای ملت افغانستان.                                    

  سنجرغفاری ششم جنوری ۲۰۲۴  المان                                                                       

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت