خوشه چین
 

 

مردم

هرنظامی که نام ازمردم میبرد لایـــق شنیدن است.

مگر این شعار درعمـــــل لایـــــق دیــــــــدن است.

حاکمـــیت چــــپ برنامـــــۀ داشت ازنــــام مــــردم.

 فــــرزنــــد مردم درجبــــهه بــــردن بــــردن است.

ارزش نقــــــطه را بـــــدانیـــد

فیـــــــــل را قیـــــل میـکـــــند

محـــــرم را مجـــــرم میـــــکند

جنبش سفید جامگان تجدید حیات کرده است.

به پیش قراولی لاله سرخ جنبش سیاه را مات کرده است.

ازسگ جف شبهای سیاه سفید جامگان را هراس نیست.

چنان غریو برپا که یعقوب لیث صفار زبان را زنده ازفارسی نکات کرده است.

این افتخار سال پارمن است.

کنون فهمیدم نوک قلمم یارمن است.

دانه دانه خوشه های نغز جمع درصفحه کتاب.

درآینده نمایشش ازدور خرمن من است.

آگاهان خانه ای ما.

این منظره نظام سیاسی ریشه درزمین ندارد.

فشار ازبالا است بالای م

مردم میوه ریخته درزمین ندارد

اسپ مراد خویش را می‌تا زاند دردشت وصحرا.

آگاهان خانه ای ما از آزادی برای آبادی شرایط تامین ندارد.

آذربت تراش

پیغمبران ایات گیر وخردمندان الهام گیرهریک درزمان خویش پیام آوردند گفتند وشنونداند به انجام اعمال نیک بعدازان رحلت کردند روح شان ازتنشان اخراج به نزد کسی که(خالق بی نیاز)درتنشان دمیده بود.

ازجسد بی جان بت نسازید.

بت پرستی را ابراهیم خلیل الله منع کرده بود علیه پدرخود آذربت تراش قیام کرد.

شما هم ازرهبران تان بت نسازید شرایط نوین برای ادارۀ خویش مرد نوین می آفریند.

رهــــی جـــز کعبه ومیخانه می پویم که می بینم

گروهی بت پرست اینجا ومشتی خود پرست آنجا

(مولانا)

ازینکه همیش میخندم کف میزنم کف مقبول صدا دار.

رقصیده ام درجوانی ودرهنگام پیری میرقصم تا اینکه خوش باشم ودیگران را خوش نگه کنم چونکه اطمینان برای فردا ندارم.

سوته وزر دردست معتبر

می‌زندبرفرق گاوشتروخر

حس آزادی شان را زایل

تاکه شوندطبعی مسخر.

پس قدر(خوشه چین) را بدانید که ازخوشه ها دسته وگندی وخرمن می‌سازد.

درهرشهر وکشوروفرهنگ باتوبامن می‌سازد.

دردسته ارکستر هنرمند بی اتفاقی نیست همدیگررا تعقیب.

چنان نظم وآهنگ ترتیب رقاصه را درتنش زنگ ودامن میسازد.

به خردمندان شریف وطنم.

درود به شما یک سبد توت کبود به شما.

به ظالم ستم گران قاتلان وطنم.

افتخار جهالت ننگ هتلر پولپوت فرعون ونمروت به شما.

ای اشغالگر نامرد به تو میگویم.

حرف هیبت الله استخراج معادن روی دست است.

از گاو یک غدود برای ما.

زیباییها عشق می آفرینند.

رسیدن رامشق می آفر ینند.

لــــــوح قلـــــــم نگــــارش کرده ازا زل.

هرکه را روزی برایش رسق می آفریــــند.

سیبی را ازدرخت خربزه را ازفالیز،نان را ازدسترخوان

مگرزیبا رویان را هجوم وحشت قرن برای خود غنیمت به حساب می آورند.

نان دسترخوان مردم نعمت خداوندی میشمارند.

اطلاعات واخبار،ریکلام ها،طنزها،کنایه ها بیان رمزها ورازها وساختار های هنری درچنگ تولیدات(نیو تن،انشتین،ادیسن،پاسکال،خیام،عطار،محمد بن موسی،مندلیف)ودیگرانش افتیده است.

طالب درعمیق ترین دوزخ جهان دست وپنجه نرم می‌نماید.

زردشت درفکرجمع آوری آب است که آتش را خاموش نماید.

وهیزم را جمع آوری می‌نماید که بهشت را بسوزان با این مفهوم خدا پرستی را بخاطر بهشت ودوزخ وحور پری جایز نیست.

باید خدارا بخاطرخـــــدایی خودش پرستــــــــید.

این درخت گـــــل درخـــــت بنیــــــاد خانــــۀ مـــــن است.

بــــــرگ سبز گلهــــــای سرخ وسفیــــد هم سخن من است.

بلبلان ازمیـــــــان شاــــــخه هایش نوحه ســــــــرایی دارند.

درخود درآیید ازخود برآیید همگرایی کنید لفظ دهن من است.

غلط آموزیهــــــتا کشورمارا به ویرانـــــه مـــــبدل کرده است.

 بانوان.

انسان بودن خودرا ادعا دارند واعتراض درمقابل فرهنگ مزخرف.

نوع ازاعتراض را به نمایش گذاشته اند.

عفت وآب روی خویش را به محاسبه گرفته اند.

ثبوت می‌نماید که زن داکتر طب می‌شود استاذ یونیورسیتی می‌شود.

زن وسیله ای عیش ونوش نیست.

زن هنرمند خوب است زن معلم خوب است زن مادر ومولد نسل جدید برومند است.

زن را باید احترام داشت.

بخاطر چهارپنج نفر معامله گر یک محل یا یک قوم پست فطرت فرومایه ظالم وستم گر نباید همه را تحقیر وتوهین کرد.

فتانه نجیب
صد زدن زرگر یک زدن آهنگر.

هرحرفش قطره ای است آب مقطر.

ازسطح آکادمی علوم جواهر لعل نهرو ساخت.

به ثبوت آورد زبان آریانای کهن را مطهر.

شمعی که در تار یکی بسوزد خیلی زیبا می‌شود.

سفیدی دندان وچشم هایش فریبا می‌شود.

صحت مندی وتن سالم خیلی عمده است.

مقام انسان بالا است سیا وسفید باهم مربا می‌شود.

رویه

عدالت آرزوی همه مردم باشرف وباعزت است.

افتراق زبانی ومذهبی باعث خجلت وذلت است.

اگـــــررویـــۀ انسانــــی درپیـــش گـــــرفته شود.

باعــــث سرفرازی و خو شبـــختـــی ملت است.

آګاهی است که آزادی راتضمین مینماید.

چپ دیروز آزاد نبود.

ماوست درګروچین بود

سویتست درگروروس بود.

ماوستها درمقابل قدرت نابرابرماجرا ایجاد کردند.

خودرا قربانی دادند. اګرزنده میبودند درآګاهی دهی نسل امروز نقش عمده داشتند.

اسلام سیاسی دیروزهم آزاد نبود امروز هم آزاد نیست فرداهم آزاد نمیباشند.

خلق وپرچم ومتحدین سیاسی اش هم آزاد نبودند.

اتحاد شوروی تشنابش ګرفت همه را تفاله کرد.

یلتسن با اخوان به سرکرد ګی ربانی معامله کرد.

همین رقم همه تغیری وتبدیلی تابه امروز.

خلیل زاد درمصاحبه های خویش چون اطفال بی دندان پی میچوشد.

کلیم خلقی،پرچمی،سازایی،سفزایی،کروه کار،کجا،سپکجا،سازا شعله جاوید وشعله موقت جمع.

میشود غم همه کم.

همه برمحور خردجمعی برای آینده شوید.

ازریسمان شرافت بګیرید محکم.

تلاش ما باید برای بهبودی نسل آینده باشد.

اګرامروز را شریفانه دنبال نکنیم.

برای نسل آینده جنایت کرده ایم.

زندگی بستگی دارد به آن چه

 شما چه انجام میدهید

مهاتما گاندی

دوستان محترم!

دوچیزرا فراموش نکنید.

اول اینکه ملا هیبت الله نیست.

این ملا ملا غیبت الله است.

دوم:

اینکه شعار ما انتزناسیونالیزم بود.

کاملن دروغ بود.

همین اکنون افغانستان به کشورانترناسیومالیزم مبدل ګشته است.

درکجانیست که افغان نیست.

درکجا نیست که افغان به فغان نیست.

درکجانیست که افغان کارد در دراستخوان نیست.

درکجا نیست که تاجک وپشتون ګوشت دردندان نیست.

من میګویم تداوم این وضع کار انسان نیست.

اکرخردمندان هوشیار باهم همګرا نشوند.

بګویید که اینها هم یکی اش انسان نیست.

ګلهای سرخ بنیاد خانه ای ما آګاهی میدهند برای آزادی

که بدون آبادی زندګی خلقهای بی دفاع برتداوم حاکمیت دیکتاتوران صحه میګذارد.
درهمین همګام پیری کناره ګیری کارخوب نیست؟

با آنکه روزانه سه ساعت ګردش وسبورت هم میکنم.

اما دانشمندان ګفته اند انسانهای بی حرکت بی احساس ومرده میباشند.

وبرادران درهمان دوران جوانی همسن وهم سیالم برای من لقب نقل مجلس داده بودند.

یعنی بدون من مجلس شان شیرین نمیبود.

همه حلقات سیاسی بدون همچو (ما)علاقه مندان به سازندګی وبافندګی نه زیبا است ونه راه پیروزی ورسیدن به هدف را به چشم سر نمیبینند.

حرف همان دانشمند بزرګ تاریخ که ګفته بود.

اګرانسان زاده شرایط محیط است.

ماباید اول محیط خویش را انسانی بسازیم.

اینها ازهمان جوانی برسر قدرت جنګیده اند ودرسن پیری هم درفکرتکمیل خطاهای خود میباشند.

اینها کسانی بودند که زیر شعار انترناسیونالیزم.

مسبب فجایع شدند وکمون هنوز هم توبه نکرده اند.

خردمندان ومسولینی که سقوط کنند حاجت به تبصره نیست.

داکتران وپروفیسوران جنرالان کسانی که درګند زبان قوم ومحل سقوط کرده اید.

نفرین توده های مظلوم برسرتان.

من زن ، جهان میجنبانم، تغیرش میدهم ،روشنایی پخش مینمایم توسط اولین فرزندم.

اما ملا هیبت الله این چراغ را خاموش ساخت تاکه دراین تاریکی همدیګر خودرا برای بیګانه ها بکشید.

 

رسالت مندان وطنم!

باتو واوسخن میزنم

چهاراطراف نګریسته ام.

سرخویش کرده دریخن میزنم.

چهاراطراف جغرافیای وطنم.

جنوب شرق وغرب شمال قطغن میزنم.

سونامي جنګي درپیش روی است.

ماباید درجمع بی عقل ها حساب نشویم.

قبل از وقوع سونامي پرنده ها وحیوانات همه ازمنطقه فرارمینمایند.

ولي همیش انسانهارا زلزله وسونامی بلعیدن است.

مارا نباید جنګ غولهای اتومی ببلعد.

ما به سوی عصر حجر نمیرو یم.

همراه باقافله شتر وخر نمیر ويم.

خرد ګرايي مینماییم رسالت داریم.

همراه ګروه غول کور وکرنمیرویم.

رفتن باخیل بیگانه تولید بیګانه واجنبی.

پدرش امر یکایی مادرش قطر نمیرویم.

این مرض وافیون مردم را ازریشه باید برکند.

ساینس وتکنولوژی معاصر روشنایی انداخته است درجهان.

با این قوم دجال با زمانده ازملا عمر نمیرویم.

مسولین(راننده)یګان نفر می‌ باشند.

وظیفه ای اخلاقی وشر افت مندانه ای خودرا درقسمت ضعیف ترین وناتوان ترین سواری ماشین دریغ نمی نمایند.

مګردیده شد که رهګذران حرفهای مفت خودرا ګفتند ورفتند.

 

دوستان عزیز!

سیاست اسپ دوانی وخردوانی نیست که در مسابقه عقب نمانی.

سیاست بذرکردن تخم های اصلاح شده درزمین بکربایر وآب رواني است که کشت به مراد مقصد برسد.

وچیدن ګياه های هرزه است.

باغهای میوه قبل از وقت ګفته شیګوارا برای تو میوه نمی‌دهند

این آهنګ را همیش میشنوم روحم تسکين می‌شود.

وجدانم آرام.

درزندگی ازکسی قرضدار نقدي نیستم.

ازبزرګان قرضدار احترام نیستم.

ازدوستان قرضدار دوستی نیستم.

ازخوردان قرضدارمحبت نیستم.

نمک ناشناس هنوز بی پاسی می‌نمایند.

باخت با آنها است.

همین قدرناسپاسیهااست که مردم وخلق ما درآتش جنګ می‌سوزند.

مشکل افغانستان راخود افغانها حل کرده می‌تو انند وبس.

نه کشورهای خارجی.

خردمندان شریف ونجیب کشورشما میتوانید باقبول مصالح علیای کشور همین شعار را با ما دنبال نمایید.

باید دنبال نمایید که درکنارهم جنګل انسان را می‌سازیم.

جنګل منظره زیبا می‌سازد.

آب وهوای ګوارا می‌سازد.

بلبلان را به خوانش می آورید.

شاعران را تشویق به شعرنویسی مینمایید.

تحمل برای مصالح بزرګ کشور قابل قبول همه وپذیرفتنی باید که باشد.

درنشد ها خودرا مصروف نسازید.

درفرصتهای ازدست رفته خودرا مصروف نکنید.

داشته های بزرګ ازدسته رفته را بحیث تجربه ناکام پذیرفته.

حرکت های کوچک را بزرګ بزرګ بزرګ وبزرگ تر بسازیم.

ازامکانات به دور نیست.

همه بدانند که توانايي نګه داشتن امانت (حاکمیت)بیګانه را نداریم

بهترآن است که از هیچ یک کل بسازیم.

میان فاصله ها ی ایجاد شده پل بسازیم.

سرزمین خشک وسوزان پرورش دهنده ای مارو ګژدم وغندل است.

سرزمین خویش را چراغ داران معارف وباغهای میوه وګل بسازیم.

سیاست مدارانی که ازګروه ارکستر نیاموخته اند.

مملکت خویش را خراب کرده اند.

من دیدم که فرکسیونها آرمان را فدای شراب کرده اند.

آنچه را که آموخته بودند ازتیوری عمومي وتیوری انتباقی.

پشت به آموخته های خود وتف درصفحه وورق همان کتاب کرده اند.

ګروه ارکستر نوازنده وسراینده همه همدیگر خودرا تعقیب چنان نظم برپا می‌نمایند که جهان ازدیدن وشنیدن آهنګ منظم به رقص می آیند.
فاشست به قوم گفته نمیشود.

به سیاست مداری گفته می‌شود که قوم خودرا اسیر بلا میسازد.

بناًهرمن(مار)زهر فاشست رادواست.

قوم خودرا ومردم خورا سرباز وکشور خودرا میدان جنگهای نیابتی ساختن منتهی پستی است.

مال فدای سر سر فدای ناموس.

نادرخان قـــــــتل عـــــام کرد.

عبدالحق نقش زمینش ساخت.

روسای جمهور افغانستان هرکدام سوګند یاد کرده بودند که خیانت وجنایت نمی‌کنیم.

طالبان را روزګارشان را ازین بدتر می‌بینیم.

به ناموس مردم تجاوز کرده اند ومیکنند.

منتظرپاسخ تمامی طرف های مطرح میباشیم.

آسان طریق عمليه ای جمع را ضرب می‌گویند.

آسان طریق عمليه ای مصالحه را بدون حرب می‌گویند.

خوشه چین ویارانش خودرا وا رسان خانه ای ما اعلان کرده اند.

تنظیم ارتباط را میان طرف های مطرح عمليه چرب می‌گویند.

برای اینکه شعله جنګ وآتش وخون ازحالت موجود فروکش نماید وتوده های ملیونی مردم بیش ازین قربانی بازی‌های سیاسی منطقوی وجهانی نگردد.

خودرا ملزم می‌دانند تابه حیث مسول سیار ارتباط میان طرف های((مقاومت، طالبان،حلقه ای داکترنور الحق نسیمی،شورای ائتلا ف احزاب دموکرات ترقی خواه،احمد شاه درانی، وجنرال همت.))

یک یک نماینده تعین باب مذاکره را تحت نظر سازمان ملل متحد آماده چنان برنامه ای را جهت تنظیم حکومت عبوری درنظر بګیرند که شورای امنیت ملل متحد آماده به تطبیق با نظر.یکسان تعهد بسپارند.که دیګر درافغانستان جنګ خاموش.

قانون اساسی ساخته شود قانوني همه طرف ها درسطح ملی وبین المللی خودرا یافته بتوانند.

درکشور قانون حاکم باشد.نه کشور بیګانه نه قوم خاص نه مذهب خاص.

راه خودرا تغیر میدهم که با انسانهای احساساتي روبه رونشوم

تحفه آنها دشنام است.

تحفه ای من(حوصله مندی وپختګی).

خانواده ای جنبش چپ.

بیاموزید ازفهمیده ها یاد بگیرید.

آزارشان ندهید.

شما درمجموع سرمایه های ملی کشور میباشید چه وقت شما از ګذشته انتباه میګیرید.

اګرانسان بودیم وبودید وبودند.

بعدن همه کس می‌باشیم.

بهتران است که انسان باشیم.

انسانګونه راه بر یم.

انسانګونه برخوردکنیم.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت