احمد سعیدی
به نام خداوند علم و آگاهی
لحظات پیش از طریق رسانههای ملی و بینالمللی آگاه شدم که طالبان امروز در ولایت فراه برای ۶۰۰ نفر، افرادی که نه مکتب را دیدهاند و نه دانشگاه را، سند لسانس و ماستری توزیع کردهاند.
با خود اندیشیدم که در برابر این اقدام، که آشکارا دشمنی با علم، دانش و معرفت است، چه باید نوشت. پس تصمیم گرفتم، که برای وطنم مینویسم چون نسبت به ما با گذشت هر روز وطن ما زخمیتر، پریشانتر میشود و زیر بار مشکلات کمر خم میکند.
میخواهم نوشتهام را اینگونه آغاز کنم:
ای خاک سوختهی افغانستان!
ای سرزمینی که روزگاری فرزندان دانا و اندیشمندت، نامت را با افتخار بر نقشهی جهان حک میکردند!
اکنون نظاره کن؛ امروز دستهایی ناآگاه و ماجراجو برخاستهاند؛ دستهایی که نه بوی کتاب میدهند، نه بوی خوش دانایی.
ای وای بر تو، ای سرزمین مظلومم!
آنان که هرگز مکتب را ندیدهاند و دانشگاه را نمیشناسند؛ آنان که نام معلم برایشان بیگانه است و تختهی سیاه و تباشیر برایشان ناآشنا، امروز با امضایی آلوده به جهل، مدرک لیسانس و ماستری بر سینه زدهاند و بدان میبالند.
وای بر روزی که سند تحصیل، بیتحصیل شود،
و حاصل مکتب، بیحاصل!
وای بر فردایی که ارزش علم، به بازی گرفته شود؛ همچون امروز در این حاکمیت.
اما من باور دارم که با ادامه این حاکمیت همچون وضعیت نا هنجار ادامه خواهد داشت.
سرزمین من، با کاروانی از بیسوادان مدرک بهدست، به قهقرای وحشتناک فرو خواهد رفت.
مکتبها و دانشگاهها روزبهروز خاموشتر میشوند،
چراغ دانایی رو به خاموشی میرود.
و ما...
ما که زمانی با همهی مشکلات دست و پنجه نرم کردیم و سالها تلاش کردیم تا سند تحصیلی خود را به دست آوریم، اکنون در تاریکی بیپایان گم خواهیم شد؛
زیرا ارزش تعلیم نزد این بیتعلیمان از میان رفته است.
ای خاک رنجکشیدهام!
تحصیلکردگان تو، آنان که سالها برای علم و دانش تلاش کردند، امروز ناگزیرند یا مهاجرت کنند یا زیر بار این ننگ شکسته شوند.
ای وطنم! باور داشته باش:
نسل فردای تو، زیر چکمه های این حاکمیت به جای کتاب و قلم، فقر و جهل به ارث خواهد برد.
آری، این خیانت تنها به علم و دانش نیست؛ این خیانت به جان و هستی این سرزمین است سرزمینی بنام افغانستان، که سالها به خاک و خون آغشته بوده است.
این مرگ تدریجی امید است.
و من...
من با چشمانی پر از اشک و گلویی پر از بغض، در این حاکمیت نظارهگر نابودی علم و دانش در سرزمینم هستم.
ای کاش همه بیدار شوند،
ای کاش چراغی روشن بماند،
ولی افسوس با ادامه این وضعیت در زیر سایه چنین حاکمیت، امیدی به فردای بهتر نداریم.
احمد سعیدی