عبدالناصر نورزاد نبرد هندوکش ها |
Fateh Sami Unveiling the Tragic Night: President's Harrowing Decision in a Coup's Shadows"_Part 1 |
الحاج عبدالواحد سيدی اسلام از سپیده دم تا ایندم :مجلس سومتا ششم _دلیل العارفین خواجه قطب الدین بختیار کاکی |
بیژن جزنی تاریخ سی ساله ایران |
|
فرارسیدن سال ۱۴۰۳ خورشیدی و نوروز مبارکباد!
سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲ خورشیدی برابر با ۱۹ مارچ ۲۰۲۴ میلادی
نتیجهی جنگ طالبان و پاکستان به زبان ساده
جمهور : جنگنده های پاکستانی حداقل در دو نوبت بر دو ولایت افغانستان حمله کرده و
موجب کشتار و خسارت بر کمپ های مهاجرنشین شدند.
در پی آن، مقامات طالبان این حملات را تجاوز به خاک افغانستان
دانسته و وزیر دفاع این گروه، دستور حملات راکتی بر مراکز نظامی پاکستان در امتداد
مرز دو کشور را صادر نمود. او برای اولین بار در مقابل پاکستان لباس رزم پوشید و به
قطعات اردوی طالبان دستورِ آماده باش کامل داده و صدها نظامی طالبان را همراه با
ادوات جنگی در مناطق جنگ مرزی گسیل داشت.
موضوع
تنش چیست؟
اولا باید گفت که بعد از انتخابات پاکستان و تشکیل دولت جدید ظرف
یکماه اخیر، این اولین اقدام پاکستان در قبال طالبان است. سئوالهایی وجود داشت که
دولت ائتلافی جدید پاکستان چه سیاستی در قبال طالبان در پیش خواهد گرفت.
قبل از استقرار حکومت جدید، رابطه پاکستان و طالبان تنشآلود شد و مقامات دو کشور،
مواضعی علیه یکدیگر اتخاذ کردند که بطور مشخص، جانب پاکستانی عملا خشم و نارضایتی
خویش را از طالبان طی چند نشست در کابل و دوحه علنی نمود.
پاکستانی ها صراحتاً طالبان افغان را در حمایت از طالبان پاکستانی
(TTP)
متهم نموده و بارها خواهان برخورد با تیتیپی و یا جلوگیری از اَعمال خرابکارانه
آنها در پاکستان شدند. عملیات نظامی علیه نظامیان و مراکز نظامی پاکستانی در سال
اخیر، افزایش چشمگیر داشته و تلفات آنها نیز بالا رفته بود.
حکومت و ارتش و استخبارات نظامی پاکستان از رهبران طالبان افغان می خواستند مانع
تیتیپی شده و این گروه را ملزم به گفتگو، منزوی، اخراج و یا تسلیم به حکومت
پاکستان نمایند.
تیتیپی چیست و در چه موقعیتی قرار دارد؟
طالبان پاکستانی متأثر از اندیشه های دیوبندیه و بعضا متعلم
مدارس حقانیه هستند. آنها پیوند فکری، ایدئولوژیکی و حتی عاطفی عمیقی با طالبان
افغان دارند. در بیست سال حکومت کرزی و غنی و حضور امریکا در افغانستان دوشادوش
طالبان افغان جنگیدند، ترور کردند، قربانی دادند و عمیقاً رفیق و همرزم بودند.
طالبان پاکستانی با رهبران طالبان افغان در چندین نوبت و مقطع بیعت کرده و امیر
جداگانه ای نداشته اند. فرماندهان ارشد تیتیپی در بیعت با ملاعمر، ملا دادالله،
ملامنصور و ملا هبتالله بوده و هستند.
آنها حکومت و نظام پاکستان را وابسته و غیراسلامی می دانند و خواهان برپایی حکومت
اسلامی در مجاورت امارت اسلامی و نهایتا حکومتی اسلامی واحد بین این جغرافیا هستند.
آنها با سایر گروههای جنگی شامل القاعده و تروریست های آسیای میانه پیوند ناگسستنی
دارند و آرزو دارند با ساقط نمودن نظام سیاسی پاکستان، ضمن برپایی حکومت اسلامی، به
سلاح های استراتژیک و اتمی پاکستان دست یابند تا به زعم خود بتوانند حکومت مقتدر
اسلامی را در برابر دنیای کفر و قدرت های غربی ایجاد کنند.
طالبان افغان نیز در این آرزو، همخیال تی تی پی هستند. اما مشکل رهبران طالبان
افغان اینست که آنها در داخل پاکستان منافعی دارند و سرمایه و زندگانی که به سختی
می توانند خود را از آن، رها بسازند.
یکی از شاخص ترین این افراد که در پاکستان خانه و زندگی و زن و
فرزند دارد، همین جناب مولوی محمدیعقوب مجاهد وزیر دفاع طالبان است.
سرنوشت تی تی پی و پاکستان چه می شود؟
طالبان پاکستانی به استقلال کامل نرسیده و تحت الحمایه هستند.
آنها نیازمند جغرافیا و منابع مالی و تسلیحاتی هستند. زمانی که حکومت کرزی و غنی
مستقر بود، بخشی از اداره امنیت ملی افغانستان با آنها رابطه داشت و آنها را حمایت
مالی و تسلیحاتی می کرد. این اداره همچنانکه پاکستان از طالبان افغان برعلیه مردم و
کشورشان استفاده می کرد، در حد توان و بضاعت شان از برخی عناصر طالبان پاکستانی
حمایت می نمودند. هرچند ادارات امنیتی افغانستان ظرفیت و نظارت لازم را نداشت اما
تا حدی برخی طالبان پاکستانی را تحریک نموده و آنها را زیر چتر خود داشت.
با سقوط حکومت غنی، فضا برای طالبان پاکستانی در افغانستان بسیار مساعدتر شد.
جنگجویان
(TTP)
همزمان با طالبان افغان وارد کابل شدند. چون طالبان افغان آمادگی و نیروی کافی برای
کنترل شهرها را نداشتند، نیروهای تی تی پی را وارد شهرها کردند. مثلا در همان
روزهای ابتدایی ورود طالبان به کابل، دهها اتوبوس حامل جنگجویان پاکستانی طی چند
روز متوالی وارد کابل شدند که هرچند پردهی شیشهی موترها طالبان پاکستانی را
استتار کرده بود ولی بعضا کنجکاوی جنگجویان تیتیپی بر نظاره گری، موجب شد که دیده
و شناسایی شوند. سپس آنها در شهر و میان شهروندان مستقر شدند.
با گذشت زمانی اندک و فعال شدن مراکز دیپلماتیک هندوستان در افغانستان، طالبان
پاکستانی به شکل غیرملموس از حمایت های مالی هند برخوردار شدند. ارتباط هند با
طالبان نیز برخلاف تصور اولیه، متشنج نماند و بعضا ما شاهد همکاری هایی میان این دو
بودیم.
صلح تی تی پی با حکومت پاکستان دشوار به نظر می رسد چرا که آنها اختلافا ماهیتی
عمیق دارند.
سرنوشت تی تی پی با طالبان چه می شود؟
همانطور که گفته شد پیوند عمیقی میان هردو گروه طالبان وجود
دارد. علیرغم فشارهای پاکستان، طالبان افغان و شخص رهبر این گروه بر فرماندهان و
جنگجویان تی تی پی فشار وارد نکرده اند. فقط باری رهبر طالبان در حد یک توصیه به
جهادیست های پاکستانی چیزی گفت که اهمیتی داده نشد.
طالبان افغان جمیع همرزمان و همسنگران خود حتی تروریست های عرب و القاعده و
گروهکهای جنگجوی آسیای میانه و بلوچ را از خود می دانند. نه مایل به حذف آنها هستند
و نه فعلا توان حذف کلّیت آنها را دارند.
مطابق اطلاع سازمانهای غربی، هزاران نیروی القاعده در افغانستان فعال هستند. طالبان
پاکستانی با قوت و کمیت بیشتری، در اغلب مناطق افغانستان مخصوصا در جنوب، جنوب شرق،
شمال شرقی و حتی پایتخت افغانستان به تعداد زیاد حضور دارند و بسیار منتظر و
امیدوار به پیروزی شان هستند.
سرنوشت طالبان و پاکستان چه خواهد شد؟
مناقشه فعلی، دیر دوام نخواهد کرد و هردو طرف با صدور اعلامیه ای
از تشدید درگیری خویشتنداری خواهند کرد. اما این جنگ ضمن گسترش بی اعتمادی، ابتدای
نزاع درازمدت طالبان و پاکستان خواهد بود.
مقامات طالبان بارها اعلام کرده اند که خط دیورند را بعنوان مرز رسمی دو کشور به
رسمیت نمی شناسند. پاکستان ادعای حکومت پیشین افغانستان راجع به خط دیورند را زیاد
جدی نمی گرفت اما ادعای مرزی طالبان راجع به دیورند، ذهن پاکستانی ها را خراب کرده
است. آنها قدرت و جدیت طالبان را می دانند و هراس دارند.
طالبان اکنون دارای حاکمیت و برخوردار از تسلیحات جنگی، جغرافیای رسمی و دهها هزار
نیروی ورزیده جنگی و هزاران نیروی انتحاری هستند؛ خطرناک به نظر میرسند. بخش وسیعی
از لایه های میانی و جنگجویان طالب از پاکستان تنفر دارند و حتی آرزوی یک جنگ رسمی
با آن کشور را می برند. سیاست اخراج اجباری مهاجرین افغان از پاکستان توسط حکومت آن
کشور، طالبان را خشمگین تر کرده است.
نگاه از بالا به پایین مقامات آی اس آی نسبت به طالبان، موجبات نارضایتی طالبان را
فراهم آورده است. همکاری پنهان حکومت پاکستان با امریکا جهت فشار بر طالبان،
ناخشنودی حاکمیت طالب ها را موجب شده است. عملیات مخفی پاکستان و پرواز پهپادهای
پاکستانی بر فراز خاک افغانستان و بمباران های پاکستانی، اعتراض طالبان را در پی
داشته است. بمباران لوگر در هفته گذشته و در ادامه، بمباران امروز پکتیکا و کنر،
طالبان را ناراحت کرده است. ابزارهایی
که پاکستان برای مهار طالبان دارد متعدد هستند. همه رهبران طالبان در پاکستان زندگی
و سرمایه و خانواده دارند. برخی از آنها زندگی و سوابق خصوصی دارند، بعضی های شان
متأثر از اساتید پاکستانی شان هستند. همه اینها موجب میشود طالبان در قبال پاکستان
افراط نکنند.
پاکستان همچنین راه ترانزیتی و محصولات اساسی اقتصادی و خوراکی و ... را در اختیار
دارد. آنها همچنین می توانند همانگونه که طالبان را ساختند بدیل طالبان را نیز
ایجاد و تقویت کنند.
طالبان افغان نیز در صورت درگیری نظامی می توانند آسیب های بزرگی به اقتصاد و
زیربناهای پاکستان وارد کنند و می توانند پای هندوستان را در مجاورت پاکستان باز و
تثبیت کنند.
آنها همچنین به سهولت توانایی ناامن سازی پاکستان را دارند. می توانند با جنبشهای
مخالف پاکستان ارتباط بگیرند و...
به هرحال گمان می رود نزاع فعلی در همین نقطه پایان یابد و راه
به سوی مذاکرات جدید گشوده شود؛ در غیر آن، یقینا پاکستان بازنده نزاع فعلی خواهد
بود.
حملات پاکستان در خاک افغانستان؛ از پاسخ انتقامجویانه تا ارسال یک پیام
۸ صبح : دیروز مردم ولسوالیهای سپیره و برمل در ولایتهای پکتیکا و خوست یک صبح رمضانی را با صدای طیارههای پاکستانی و انفجارهای ناشی از پرتاپ بم آغاز کردند. این حمله، گفته میشود در پاسخ به حمله تحریک طالبان پاکستانی بر یک پوسته نیروهای امنیتی پاکستان در خیبرپختوانخوا صورت گرفته است. دو روز پیش از این حمله هوایی پاکستان بر خاک افغانستان، یک موتر مملو از مواد انفجاری به دیوار یک پوسته نیروهای امنیتی پاکستان در وزیرستان شمالی برخورد کرد و منفجر شد. آن انفجار، دیوار پوسته را تخریب کرد و راهی به داخل گشود. به دنبال آن، شش مهاجم وارد پوسته شدند و با نیروهای مستقر در آنجا به درگیری آغاز کردند. ارتش پاکستان اعلام کرد که پنج سرباز پاکستانی در انفجار موتربمب و دو سرباز دیگر در درگیری با شش مهاجم کشته شدند و سربازان پاکستانی همه مهاجمان را کشتند. در پایان روز بعد، آصفعلی زرداری، رییس جمهور جدید پاکستان، در مراسم تدفین این سربازان شرکت کرد، تابوت آنها را روی دوشش حمل نمود و وعده انتقام داد. صبح دوشنبه، ۱۸ جنوری، حملات هوایی پاکستان بر خاک افغانستان در ولایتهای پکتیکا و خوست آغاز شد. بنابراین، حمله پاکستان بر خاک افغانستان، میتواند یک حمله انتقامجویانه اسلامآباد علیه تیتیپی بوده باشد.
از سویی، ساعاتی پس از انجام حمله بر پوسته میرعلی در وزیرستان شمالی، گروه تحت رهبری حافظگل بهادر، یکی از فرماندهان تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) که گفته میشود در افغانستان مستقر است، مسوولیت این حمله را پذیرفت. ارتش پاکستان هم روز گذشته اعلام کرد که آنها بر قرارگاه عبداللهشاه، یک فرمانده دیگر تیتیپی، حمله کردهاند. منابع محلی نیز به رسانهها تایید کردهاند که در حملات پاکستان برخی از اعضای گروه تیتیپی کشته شدهاند. بناءً، گمانه انتقامجویانه بودن حملات پاکستان، بیشتر تقویت میشود. سوال اما این است که چرا دولت پاکستان به خود اجازه میدهد که تمامیت ارضی یک کشور دیگر را نقض کند و هواپیماهای نظامیاش را وارد خاک یک کشور دیگر کند تا حملاتش را انجام دهد؟ اساسا چرا پاکستان در خاک خود با تحریک طالبان پاکستانی مبارزه نمیکند؟ و اینکه آیا رد پای طالبان افغان در حملات تروریستان بر نیروهای امنیتی پاکستان دیده میشود؟
پاکستان در نیم قرن اخیر، از کشورهای تاثیرگذار بر سرنوشت افغانستان بوده است. این تاثیرگذاری به دلیل این بوده که نیروهای مخالف دولتهای مستقر در افغانستان را در خاک خود پناه داده و در بطن خود پرورده و تجهیز کرده است. آغاز این روند در دوران محمدداوود خان کلید خورد و در زمان حکومت خلقیها تشدید شد. نیروهایی که بعدا به «مجاهدین» معروف شدند و احزاب هفتگانه را تشکیل دادند، در بطن پاکستان پرورش یافتند. ارتش پاکستان در جهتدهی به این نیروهای جهادی، دست باز داشت. وقتی نیروهای جهادی (مجاهدین) موفق شدند دولت تحت حمایت شوروی را شکست بدهند و به قدرت برسند، پاکستان این بار نیروهای مخالف دولت مجاهدین را پرورش داد و تجهیز کرد: طالبان. طالبان به حدی وابسته به ارتش و دولت پاکستان هستند که حتا درگیریهای مرزی و تنشهای لفظی این گروه با اسلامآباد هم تلاشی برای تثبیت استقلال طالبان از پاکستان معنا میشود. با این حال، چنین تلاشهایی نتوانسته طالبان را از یک گروه نیابتی پاکستان به یک گروه مستقل و ملی ارتقا بدهد. بنابراین، با تسلط مجدد طالبان بر افغانستان، مقامهای پاکستانی جشن گرفتند و از آن استقبال کردند. پس از آن، به لابیگری به نفع این گروه آغاز کردند و تا توانستند در نقش سخنگوی و حافظ منافع این گروه عمل نمودند. آن وضعیت دیردوام نبود و بهزودی شرایط تغییر کرد. حالا بهراستی یا بهظاهر روابط بین دو طرف گرم نیست. از سویی، پس از سقوط جمهوریت در افغانستان، گروههای مختلف تروریستی زیر چتر طالبان صاحب پناهگاه شدهاند که تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) یکی از آن گروههاست. دولت پاکستان که تیتیپی را یک گروه تروریستی میداند، در چند سال اخیر درگیر جنگ گرم با این گروه است. حالا که تیتیپی در افغانستان مستقر شده، اسلامآباد طالبان افغان را به حمایت از این گروه متهم میکند و بارها از آنها خواسته است تا رهبران این گروه را به اسلامآباد تسلیم کنند. طالبان افغان اما امتناع کردهاند. از آنجایی که اخیرا موج حملات تیتیپی بر نیروهای امنیتی پاکستانی تشدید شده، اسلامآباد اتهامها بر طالبان افغان را بیشتر کرده است.
یکی از این اتهامها، این است که تحریک طالبان پاکستانی بهعنوان یک گروه نیابتی طالبان افغان عمل میکند. دیروز وزارت خارجه پاکستان در بیانیهای در مورد حملات این کشور بر خاک افغانستان، گفت که اسلامآباد به تمامیت ارضی افغانستان احترام میگذارد، اما برخی حلقات در میان طالبان، از تیتیپی بهعنوان نیروهای نیابتی خود در جنگ علیه پاکستان استفاده میکنند. در واقع اما چنین بهانههایی برای نقض حریم افغانستان، بیاساس است. اسلامآباد با ارسال طیاره جنگی به داخل خاک افغانستان، نشان میدهد که افغانستان را قلمرو مفتوحه خود میداند که توسط نیروهای نیابتیاش (طالبان افغان) اداره میشود. اگر بحث نیابتی بودن تیتیپی را مطرح میکند، ظاهرسازیای بیش نیست. طالبان افغان، جنگی با دولت پاکستان ندارند که بخواهند از تیتیپی بهعنوان یک نیروی نیابتی استفاده کنند. حتا اگر دلیلی برای چنین جنگی داشته باشند، متوجه توان نظامی و اقتصادی خود هستند و ضعفهای خود را درک میکنند. بنابراین، اگر پاکستان تمامیت ارضی افغانستان را نقض میکند، به این دلیل است که در افغانستان حاکمیت ملی وجود ندارد و اسلامآباد این کشور را قلمرو مفتوحه خود میداند.
اتهام دیگر اسلامآباد، دریافت پول توسط تیتیپی از هند از طریق «مقامهای افغان» است. این مقام افغان که پاکستان تا حال از آنها نام نگرفته، کسی غیر از طالب بوده نمیتواند. ارتش پاکستان با حمله بر خاک افغانستان، شاید میخواهد پیامی به دهلی بفرستد و هشداری بدهد که در مورد حامیان تیتیپی شوخی ندارد. اینکه نمیتواند چنین پیامی را مستقیم به دهلی بفرستد، به دلیل قدرت نظامی و اقتصادی هند است. پاکستان در برابر هند چانسی ندارد و این را دولت ملکی و ارتش پاکستان بهخوبی میدانند. بنابراین، به کشور بیدروپیکر و ضعیف افغانستان حمله میکند تا نشان بدهد که در برابر حملات تیتیپی و حامیان آنها بیپروا نیست. پاکستان میداند که طالبان در افغانستان حتا اگر بخواهند، باز هم توان نظامی کافی برای مقابله بالمثل ندارند و نمیتوانند جتهای جنگی نداشته خود را به پرواز درآورند. بنابراین، دو دلیل در پشت حمله پاکستان بر خاک افغانستان وجود دارد. دلیل اول، این است که در افغانستان حاکمیت ملی وجود ندارد تا از تمامیت ارضی دفاع کند. بر این اساس، پاکستان آن را قلمرو مفتوحه خود میداند و به خود حق میدهد طیارههایش را در آنجا به پرواز درآورد و دشمنانش را سرکوب کند. دلیل دوم، ضعف افغانستان است. حتا اگر حمایت طالبان از تیتیپی واقعیت نداشته باشد، پاکستان راکتهایش را فیر میکند تا پیامهایش را به نقاط دیگر دنیا مخابره کند.
اینکه چرا پاکستان در داخل خاک خود با تیتیپی مبارزه نمیکند، از تجربه این کشور از مبارزه با یک گروه تروریستی ریشه میگیرد. طالبان افغانستان بهعنوان یک گروه تروریستی در داخل خاک پاکستان پناهگاه و حامی داشتند، درست همانگونه که امروز طالبان پاکستانی در داخل خاک افغانستان پناهگاه و حامی دارند. دولت جمهوری افغانستان در یکونیم دهه گذشته با طالبان جنگید، اما در پایان روز شکست خورد. اینکه دولت افغانستان نمیتوانست طالبان را سرکوب کند، یکی از دلایل مهم آن پناهگاههای این گروه در خاک پاکستان بود. دولت افغانستان توان نظامی بالایی نداشت که مانند اسلامآباد به خود حق دهد دشمنش را در خاک یک کشور دیگر هدف بگیرد. بنابراین، مجبور بود در داخل خاک افغانستان با دشمنش هماوردی کند. اما طالبان جایی برای تجدید قوا داشتند. هر باری که تا حدی سرکوب میشدند، به آن طرف دیورند میرفتند، انسجام دوباره مییافتند و با تجهیزات بیشتر برمیگشتند. حالا ارتش پاکستان با استفاده از همان تجربه، متوجه دشواری مبارزه با گروهی که در یک کشور دیگر پناهگاه و حامی دارد، شده است. اسلامآباد با تیتیپی در خاک افغانستان مبارزه میکند تا در واقع طالبان را وادار به سرکوب این گروه و تحویلدهی رهبرانش به پاکستان کند، یا دستکم آنها را به میز مذاکره برگردانند. ارتش پاکستان میفهمد که اگر تیتیپی همچنان حمایت و پناهگاهش را حفظ کند، بهسادهگی نابودشدنی نیست. بنابراین، پیش از آنکه بدنه تیتیپی را مستقیم هدف بگیرد، پناهگاهش را هدف میگیرد.
سوال آخر اما این است که آیا رد پای طالبان در حملات تیتیپی دیده میشود؟ پاسخ مثبت است. گزارش شورای امنیت سازمان ملل حکایت از حضور تیتیپی در افغانستان تحت کنترل طالبان دارد. از سویی، براساس همین گزارش، بخشی از نیروهای طالبان افغان برای انجام حمله وارد خاک پاکستان میشوند تا به برادرانشان (طالبان پاکستانی) در جنگ علیه اسلامآباد کمک کنند. باری، یک حملهکننده انتحاری که در دیره اسماعیل خان خیرپختونخوا نیروهای نظامی پاکستان را هدف قرار داد، عضو طالبان افغان و باشنده هلمند بود.
علاوه بر آن، شیوه حملات تیتیپی کاملا با شیوه حملات طالبان افغان علیه دولت افغانستان همخوانی دارد و این گمانه را تقویت میکند که طراحان حملات طالبان افغان، به تیتیپی مشورت میدهند. تقسیم تیتیپی به گروهکهای کوچکتر برای اینکه تصمیم سریعتر بگیرند و حملات غافلگیرانه انجام دهند، شبیه آرایش جنگی طالبان است. انجام حمله انتحاری هم که از سوی تیتیپی صورت میگیرد، پیش از این ابتکار عملش به دست طالبان افغان بود. حمله با موتربمب و سپس ورود جنگجویان به داخل یک مرکز نظامی، از دیگر شیوههای جنگی طالبان افغان است که اکنون توسط تیتیپی اجرا میشود. حمله تاریخ ۱۶ مارچ در میرعلی وزیرستان شمالی، نمونه آن است. همه اینها، رد پای طالبان افغان در پشت حملات تیتیپی را نشان میدهد. بنابراین، حتا اگر سیاست کلی طالبان اجتناب از درگیری با پاکستان باشد و یا دلیلی برای درگیر شدن نداشته باشند، حلقاتی در درون این گروه هستند که روزی خود را در جنگ میبینند.
طالبان مدعی حمله متقابل به خاک پاکستان شد؛ وزیر دفاع طالبان، لباس ژنرالها را پوشید
اندپندنت فارسی : وزارت خارجه پاکستان به دنبال حمله ارتش این کشور به اهدافی در شرق افغانستان، در بیانیهای گفت پناهگاههای مربوط به گروه حافظ گل بهادر، از فرماندهان کلیدی وابسته به تحریک طالبان پاکستان را که حمایت رژیم حاکم در کابل را با خود دارد هدف قرار گرفتند.
در بیانیه وزارت خارجه پاکستان که بعد از ظهر دوشنبه و پس از واکنشهای گسترده به حمله هوایی در خوست و پکتیا منتشر شد آمده است: «طی دو سال گذشته، پاکستان بارها نگرانی های جدی خود را در مورد حضور گروههای تروریستی از جمله تحریک طالبان پاکستان در داخل افغانستان به دولت موقت افغانستان منتقل کرده است. این تروریست ها تهدیدی جدی برای امنیت پاکستان هستند و به طور مداوم از خاک افغانستان برای انجام حملات تروریستی در داخل خاک پاکستان استفاده می کنند.»
وزارت خارجه پاکستان با اشاره به حمله گروه حافظ گل بهادر به یک قرارگاه نظامی در منطقه میرعلی در وزیرستان شمالی که روز شنبه انجام شد و در آن هفت تن از نظامیان کشته شدند گفت این حمله و حملههای مشابه از داخل افغانستان طراحی و سازماندهی میشوند.
وزارت خارجه پاکستان همچنین گفت که «احترام زیادی برای تمامیت ارضی افغانستان قائل است» و پیش از این بارها از طالبان افغان خواسته است که «از در اختیار گذاشتن پناهگاههای امن به تحریک طالبان پاکستان دریغ کنند و رهبری این گروه را به پاکستان تحویل دهند.»
در بیانیه وزارت خارجه پاکستان همچنین آمده است که «برخی از عناصر در میان صاحبان قدرت در افغانستان فعالانه از تحریک طالبان پاکستان حمایت میکنند و از آنها به عنوان نیروی نیابتی علیه پاکستان استفاده میکنند.»
وزارت خارجه پاکستان خطاب به آن عده از رهبران طالبان افغان که از تحریک طالبان پاکستان حمایت میکنند گفت که «در جانبداری از تروریستهای خوارج که خون پاکستانیهای بیگناه را میریزند، تجدید نظر کنید و در کنار مردم پاکستان بایستید.»
همزمان با افزایش تنشها میان طالبان افغانستان و ارتش پاکستان، وزارت دفاع طالبان با انتشارعکس مولوی محمد یعقوب در لباس نظامی و با نشانهای ژنرالی اعلام کرد که به نیروهای مرزی طالبان دستور حمله به قرارگاههای نظامی نیروهای پاکستانی صادر شده است.
وزارت خارجه طالبان هم خبر داد که عبیدالرحمان نظامانی، سرپرست سفارت پاکستان را در کابل احضار کرده و یادداشت اعتراضی خطاب به حکومت پاکستان را به او تحویل داده است.
اعضای طالبان همچنین ویدیوهایی از لحظه شلیک توپخانهای به سمت خاک پاکستان را در رسانههای اجتماعی منتشر کردند و مدعی شدند که اهداف تعیین شده را مورد حمله قرار دادند.
حمله جتهای جنگده پاکستان به دو روستا در شهرستانهای سپیری استان خوست و برمل استان پکتیا که به کشته شدن دستکم هشت نفر انجامید، واکنشهای گستردهای در افغانستان داشت. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان مدعی شد که نیروهای این گروه در پاسخ متقابل، ۹ پاسگاه مرزی نیروهای پاکستانی را با اسلحه سنگین هدف قرار دادند.
حامد کرزی، رئیسجمهوری پیشین افغانستان، در اطلاعیهای حمله هوایی ارتش پاکستان به خاک افغانستان را «نقض آشکار تمامیت ارضی کشور ما و نقض موازین بینالمللی» دانست و از حکومت این کشور خواست که رابطه خود را با افغانستان «متمدنانه و بر پایه مناسبات نیک همسایگی» برقرار کند.
شماری دیگر از رهبران سیاسی نیز با محکوم نمودن این حمله گفتند طالبان افغان به دلیل روابطی که با گروههای تروریستی در کشورهای منطقه دارد، افغانستان را در معرض تهاجم کشورها قرار داده است.
محمود صیقل، سفیر پیشین افغانستان در سازمان ملل متحد، گفت دفاع از تمامیت ارضی افغانستان نیازمند یک دولت مشروع و قانونی است و افغانستان در نبود چنین دولتی، در موقعیت دشواری قرار گرفته است. صیقل افزود: «با حاكميت نامشروع و ظالمانه طالبان و تبديل شدن كشور به ترورخانه جهان، هرروز حاكميت ملى و تماميت ارضى ما طعمه تعرضات بيرونى و بازىهاى ژئوپلتيك خواهد بود.»
نصیراحمد فایق، سرپرست کرسی افغانستان در سازمان ملل متحد در مطلبی که در ایکس نوشت: «حملات هوایی ارتش پاکستان به خاک افغانستان به هر بهانهای نقض آشکار قوانین بینالمللی و تمامیت ارضی و حاکمیت افغانستان است.»
علی میثم نظری، رئیس کمیته روابط خارجی جبهه مقاومت ملی افغانستان نیز نوشت که در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ و با سلطه طالبان بر افغانستان، «حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان به طور کامل به خطر افتاد» و تنها یک دولت مشروع و قانونی میتواند از تمامیت ارضی این کشور دفاع کند. نظری افزود: «فقدان یک دولت قانونی و اشغال افغانستان توسط گروههای تروریستی به این معنی است که نه افغانستان و نه منطقه نمیتوانند امنیت و ثبات واقعی را تجربه کنند.»
در همین حال برخی سیاستمداران پاکستانی نیز در پیامهایی از اقدام ارتش پاکستان برای حمله به خاک افغانستان حمایت کردند و خواستار اقدامهای بیشتری در زمینه سرکوب تحریک طالبان پاکستان شدند. جان اچکزی، وزیر پیشین اطلاعات ایالت بلوچستان در پیامی نوشت: «پاکستان انتقام خون شهدا را گرفت و مخفیگاه های تروریستها را در امتداد مرز هدف قرار داده است.»
اچکزی اضافه کرد: «اگر حتی یک حمله تروریستی در داخل پاکستان رخ دهد، ضربه محکم و عمیقی به داخل افغانستان خواهیم زد.» اچکزی خطاب به سران طالبان افغانستان افزود: «یادتان باشد که زندگی یک پاکستانی برای ما از کل افغانستان ارزشمندتر است، مطمئن باشید ما آمریکا نیستیم، ما جمهوری اسلامی پاکستان هستیم.»
پاکستان مرحله دوم اخراج اجباری پناهجویان را آغاز میکند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، رسانههای پاکستانی گزارش دادند دولت ایالتی «پنجاب» دستوری از وزارت کشور دریافت کرده است تا مرحله دوم اخرا پناهجویان افغان را از ماه آینده (15 آوریل) آغاز کند.
بر اساس این گزارش، در این مرحله از روند اخراج اجباری پناهجویان افغان، افرادی که «کارت شهروندی افغانستان» را دارند باید به کشورشان بازگردند.
قرار است فهرستی از دارندگان این کارت در اختیار دولت ایالتی پنجاب قرار گیرد و با همکاری پلیس و نهادهای مربوطه روند اخراج را آغاز کنند.
رسانههای پاکستان خاطرنشان کردند اطلاعات دارندگان کارت شهروندی افغانستان در اختیار دولت است و مشکلاتی مانند عدم ردیابی اتباع خارجی دیگر وجود ندارد.
منابع خبری فاش کردند پس از مرحله دوم اخراج شهروندان افغانستان، مرحله سوم یعنی کسانی که کارت پناهندگی «اثبات ثبت نام» (پی او آر) دارند نیز اخراج خواهند شد.
گفتنی است که در مرحله نخست این طرح، دولت پاکستان باوجود محکومیتهای بسیاری از نهادهای بینالمللی اما بیش از نیم میلیون نفر از پناهجویان فاقد مدرک را اخراج کرد.
ایسنا : دکتر امیرعباس لطفی که برای همراهی دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدرایران بهمنظور شرکت در اجلاس سالانه CND به وین سفر کرده است، در دیدار با ویکتور سانز معاون مدیرکل وزارت بهداشت رفاه و ورزش هلند گفت: در این دیدار به اقدامات و دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای کاهش تقاضا و توانمندسازی زنان و دختران آسیبدیده از اعتیاد و دارای سوءمصرف مواد که در بالاترین استاندارد جهانی و به تائید سازمان ملل متحد رسیده است، پرداختیم.
وی تصریح کرد: دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در کاهش تقاضای مصرف از دستاوردهای جهانی چیزی کم ندارد.
مدیرکل روابط بینالملل ستاد مبارزه با موادمخدرایران ادامه داد: چالشها و معضلات ناشی از موادمخدر در سطح بینالمللی است و محدود به یک کشور نیست بلکه منطقه و فرا منطقه را هم مورد آسیب قرار میدهد.
طرف هلندی نیز در این ملاقات اعلام کرد که با بخشی از اقدامات کشورمان در حوزه کاهش آسیب، درمان و بازتوانی معتادان آشنا است و در بخشی از پروژههایی که با مشارکت سازمان ملل متحد در حال انجام است، مشارکت کرده است.
در این دیدار پیتر پاتمن سفیر و نماینده دائم هلند در وین و حمید خواجه نژاد مدیرکل روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز حضور داشتند.
لطفی همچنین در دیدار با مشاور عالی وزارت بهداشت نروژ، ضمن اشاره به موقعیت جغرافیایی ایران در کنار افغانستان به عنوان بزرگترین تولید کننده موادمخدر دنیا و تبیین برنامههای کشورمان در حوزههای کاهش تقاضا و مقابله با عرضه گفت: از کاهش کشت در افغانستان استقبال میکنیم، اما نتایجی در این رابطه مشاهده نشده و قاچاق از منشاء افغانستان کاهش محسوسی نداشته است.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران نگرانی عمدهای در خصوص وضعیت افغانستان به عنوان تولید کننده عمده متآمفتامین دارد و سازمان ملل نیز نگرانیها را در رابطه با افزایش تولید، مصرف و قاچاق مواد روان گردان در آن کشور اعلام داشته است؛ لذا تبدیل افغانستان به تولید کننده عمده شیشه را باید جدی گرفت و علل آن را بررسی کرد که متاسفانه از این موضوع غفلت شده است.
طرف نروژی نیز در این ملاقات گفت: در بسیاری از این مباحث با شما هم نظر هستم و غیر قابل باور میدانم که تولید موادمخدر در افغانستان به صفر رسیده باشد. اگر هم باشد، با توجه به شرایطی که آن کشور دارد، تضمیمنی برای ادامه آن برای فردا، چند ماه یا سال آینده وجود ندارد و مجدد به سمت تولید مواد باز خواهد گشت.
به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با موادمخدر؛ وی افزود: نروژ به عنوان کشوری اروپایی باید به دنبال همکاری فنی و تخصصی در حوزه مبارزه با موادمخدر با ایران باشد و با توجه به اینکه ایران تواناییها و دستاوردهای بالایی در این حوزه دارد، باید به دور از ملاحظات سیاسی با این کشور همکاری کرد.
ایران و افغانستان؛ تمرکز بر توسعه روابط تجاری با ساخت گمرک جدید و قراردادهای کشاورزی
به تازگی مقامات ایران و افغانستان آمادگی خود را برای تقویت روابط تجاری و اقتصادی دوجانبه و بحث در مورد ساخت گمرک جدید و امضای قرارداد کشاورزی اعلام کرده اند.
بازار : نورالدین عزیزی سرپرست وزارت صنعت و تجارت طالبان در ۱۴ مارس با علی رضا مهاجر معاون وزیر کشاورزی ایران و حسن کاظمی قمی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور افغانستان و نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان دیدار کرد. آنها در مورد برنامه ملی انکشاف زراعت در افغانستان، ایجاد یک گمرک در ولایت نیمروز، روابط ترانزیتی و دیگر ابزارهای تقویت تجارت بین دو کشور بحث و تبادل نظر کردند.
در آن روز، مهاجر و مولوی صدر اعظم عثمانی، معاون وزیر زراعت افغانستان، توافقنامه همکاری را با هدف بهبود بهره وری و بهترین شیوه ها در زمینه زراعت و مالداری در هر دو کشور امضا کردند. پیش از این، نماینده ویژه ایران در افغانستان در دیدار با امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه طالبان، روابط دوجانبه، تجارت، ترانزیت و تحولات سیاسی اخیر منطقه را مورد بحث و بررسی قرار داده بود؛ در حالی که متقی نیز به چالش های پیش روی افغان ها در ایران، افزایش واردات برق افغانستان، توسعه بندر چابهار و بارندگی ها و سیل اخیر در استان های نیمروز و سیستان بلوچستان اشاره کرد.
تنش ها میان ایران و افغانستان بر سر اشتراک آب برای بیش از یک دهه ادامه داشته است و پس از بازگشت گروه طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱ تشدید شده است. مقامات ایرانی بارها از دولت طالبان خواسته اند که آب رودخانه هیرمند را بر اساس معاهده آب رودخانه هیرمند در سال ۱۹۷۳ به ایران رها کند؛ افغانستان باید سالانه ۲۶ متر مکعب در ثانیه یا ۸۵۰ میلیون متر مکعب آب به ایران برساند.
از سوی دیگر، دولت طالبان اخیراً درخواست ایجاد دفتر نمایندگی اقتصادی در بندر چابهار را مطرح کرده که در دیدار هیئتی از وزارت صنعت و تجارت افغانستان و دبیر شورای عالی مناطق آزاد ایران در تاریخ ۱۲ اسفند ارائه شده است. این موضوع در حالی مطرح است که ایران بندر چابهار را در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان با کمک هند در سال ۲۰۱۷ افتتاح کرد و به طور قابل توجهی اتکای افغانستان به بندر کراچی پاکستان را کاهش داد.
در ماه ژوئیه ۲۰۲۳، تهران و افغانستان خط آهنی را افتتاح کردند که شهر خواف ایران را به هرات در غرب افغانستان متصل میکند و میتواند سالانه پنج میلیون تن کالا و یک میلیون مسافر را حمل کند
چابهار به عنوان یک مسیر جایگزین حیاتی برای تجارت افغانستان عمل می کند و برای ایران و سایر کشورهای منطقه به ویژه هند از اهمیت راهبردی برخوردار است. بر همین اساس، تهران و دهلی در ژانویه ۲۰۲۴ توافقنامه توسعه بندر چابهار را نهایی کردند. افزون بر این، در در ماه ژوئیه ۲۰۲۳، تهران و افغانستان خط آهنی را افتتاح کردند که شهر خواف ایران را به هرات در غرب افغانستان متصل میکند و میتواند سالانه پنج میلیون تن کالا و یک میلیون مسافر را حمل کند.
علاوه بر این، در طول یک نمایشگاه چهار روزه تجارت افغانستان و ایران که در ۱۰ مارس در کابل به پایان رسید، دو کشور ۳۰ قرارداد را برای افزایش همکاری در پروژه های حمل و نقل و زیرساخت، از جمله اتصال ایران به شهر شمالی مزار شریف افغانستان و در نهایت به آسیای مرکزی و چین امضا کردند.
گزارش های صادرات ایران به افغانستان نشان می دهد که این صادرات تقریباً معادل دو میلیارد دلار در سال و عمدتاً شامل ماشین آلات، مصالح ساختمانی، مواد غذایی و نفت است
گزارش های صادرات ایران به افغانستان نشان می دهد که این صادرات تقریباً معادل دو میلیارد دلار در سال و عمدتاً شامل ماشین آلات، مصالح ساختمانی، مواد غذایی و نفت است. در مقابل، صادرات سالانه افغانستان به ایران تنها ۳۰ میلیون دلار است.
با وجود روابط نزدیک، اختلافات ایدئولوژیکی بین ایران و طالبان وجود دارد. ایران بارها بر احداث حصار مرزی برای کنترل هجوم مهاجران و عدم کشت مواد مخدر و رفع نگرانی های امنیتی تاکید کرده است. اداره طالبان گزارش های مربوط به افزایش کشت خشخاش در افغانستان را تکذیب و از جامعه جهانی خواسته تا از افغانستان در ریشه کنی مواد مخدر حمایت کند.
از طرفی، هجوم قابل توجه مهاجران افغانستانی نگرانی های اقتصادی و امنیتی را در ایران افزایش داده است و درخواست هایی را برای خروج افغان های غیرقانونی برانگیخته است. بر همین اساس، مقامات ایرانی از برنامههایی برای خارج کردن مهاجران «غیرقانونی» در نظر گرفته اند. ایران میزبان حدود شش میلیون مهاجر افغان است، اگرچه برخی منابع رسانهای این تعداد را تا ۸ میلیون نفر تخمین زده اند.
یکی دیگر از اختلافات و چالشها میان ایران و دولت طالبان، این است که نیروهای مرزی دولت طالبان از زمان به قدرت رسیدن در افغانستان چندین بار با نیروهای مرزی ایران درگیر شده اند. بر همین اساس، در جریان نشستی در استان هرات در غرب افغانستان در یازدهم ماه جاری، طالبان و مقامات مرزی ایران راههای رسیدگی به تنشهای مرزی و بهبود روابط دوجانبه را مورد بررسی قرار داده اند. آنها همچنین به ساخت جاده توسط ایران و مسائلی در گذرگاه مرزی اسلام قلعه مانند قاچاق و نگرانی های امنیتی پرداختند؛ در حالی که ایران به عنوان یک مسیر ترانزیتی قابل توجه با منشاء افغانستان و به مقصد اروپا عمل می کند.
این موضوعات نشان می دهد که مقامات ایران و افغانستان از آمادگی لازم برای تقویت روابط تجاری و اقتصادی دوجانبه و بحث در مورد ساخت گمرک جدید و امضای قرارداد کشاورزی برخوردار هستند.
غیبت روسیه و پیشتازی امارات و عربستان در آسیای مرکزی
دیپلماسی ایرانی: به موازات اعمال فشار غرب بر بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای آسیای مرکزی، برای خروج از مدار سیاسی و اقتصادی روسیه، به نظر میرسد که دو کشور امارات متحده عربی و عربستان سعودی تمایل بسیاری دارند تا سرمایهگذاری خود را به این منطقه از جهان سوق دهند؛ منطقهای که سرشار از منابع غنی همچون نفت، گاز، انرژی خورشیدی، بادی، آبی و همچنین مواد معدنی است.
امارات و عربستانسعودی در حال حاضر روابط نزدیکی با کشورهای آسیای مرکزی مخصوصا آذربایجان و قزاقستان دارند. در سالهای اخیر نیز همکاریهای نزدیکی میان این کشورها در حوزه سرمایهگذاریهای سبز صورت گرفته است؛ برای مثال امارات در راستای حفظ هدف کاهش گرمایش زمین تا یک و نیم درجه سانتیگراد، در ماه فوریه ائتلاف سهجانبهای (تروئیکا) را با حضور دو کشور آذربایجان و برزیل تشکیل داد. این در حالی است که امارات سال گذشته میزبان کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل (COP28)در دبی بود و آذربایجان و برزیل نیز به ترتیب میزبانی این رویداد را در دو سال آینده بر عهده خواهند داشت.
در حال حاضر، شرکت اماراتی «مصدر» و شرکت سعودی «آکوا پاور» به عنوان شرکتهای فعال در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، پروژههای موردنظر کشورهایشان در زمینه توسعه انرژیهای پاک را در آسیای مرکزی پیش میبرند؛ منطقهای جدید برای دولتهای نفتی که بتوانند طرحهای بلندمدت جهانی در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای موسوم به “صفر خالص” را در آنجا پیادهسازی و به اجرا درآورند.
برای مثال، شرکت ملی نفت ابوظبی (ادنوک)، به عنوان بزرگترین شرکت تولیدکننده انرژی امارات متحده عربی، برنامه بلندمدتی را برای کاهش میزان انتشار کربن تا سال 2045 در دستور کار خود دارد. مدیرعامل ادنوک، سلطان احمد الجابر، یکی از بنیانگذاران شرکت مصدر و سهامداران اصلی این شرکت است؛ شرکتی که تلاش میکند تا با اجرای پروژههای انرژی پاک در مناطقی چون آسیای مرکزی، اهداف کشورش را در راستای برنامه “صفر خالص” تحقق ببخشد.
در همین راستا، مصدر قصد دارد تا با تکیه بر قدرت و توان سیاسی امارات، سرمایهگذاری در منطقه آسیای مرکزی را افزایش داده و ظرفیت کنونی خود در زمینه تولید انرژیهای تجدیدپذیر را تا سال 2023 از 20 به 100 گیگاوات برساند. این در حالی است که کشورهای این حوزه نیز تلاش میکنند تا با جذب سرمایهگذاریهای خارجی و یافتن متحدان جدید به آرامی از زیر سایه روسیه خارج شوند. عربستانسعودی نیز به عنوان دیگر کشور عربی فعال در این منطقه، تامین مالی پروژههای انرژی پاک شرکت آکوا پاور را از طریق 44 درصد سهام این شرکت که متعلق به صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان است بر عهده گرفته است.
شرکت مصدر کار خود را در آسیای مرکزی با احداث یک پروژه انرژی خورشیدی در ازبکستان با توان 100 مگاوات آغاز کرد. ظرفیت این پروژه که در سال 2021 آغاز شد، امروز به بیش از 3.75 گیگاوات افزایش یافته است. همچنین این شرکت اماراتی اخیرا و در حاشیه نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل در دبی، در راستای ورود به حوزه انرژی برق-آبی، توافقنامهای را با قرقیزستان به امضا رساند که براساس آن توان پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و برقآبی در این کشور تا 3.6 گیگاوات افزایش خواهد یافت. در خلال نشست COP28، این شرکت همچنین قرارداد دیگری را با هدف توسعه پروژه بادی 1 گیگاواتی با قزاقستان منعقد کرد که نخستین پروژه این شرکت در قزاقستان به عنوان بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی قلمداد میشود.
علاقه عربستان سعودی و امارات به توسعه حوزه انرژیهای سبز در آسیای مرکزی، منجر به شکلگیری همکاریهایی با آذربایجان به عنوان یکی از کشورهای عضو اوپک پلاس نیز شده است. به عنوان مثال، در نوامبر سال 2023 مصدر و آکوا پاور یادداشت تفاهمی را با شرکت دولتی نفت و گاز آذربایجان (سوکار) و با هدف توسعه 500 مگاواتی پروژههای تجدیدپذیر به امضا رساندند.
امارات در زمینه سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز آسیای مرکزی نیز نقش فعالانهای دارد. برای مثال شرکت ملی نفت ابوظبی قصد دارد تا 30 درصد از سهام دومین میدان گازی دریای خزر «آبشرون» را خریداری و بدین ترتیب با شرکت ملی نفت آذربایجان (سوکار) و شرکت توتال انرژی فرانسه شریک شود. هدف ادنوک از این سرمایهگذاری که نخستین سرمایهگذاری بینالمللی بزرگ این شرکت در حوزه گازی است نیز تقویت حضور در منطقه و در نتیجه تسهیل و هموار کردن مسیر ورود به بازارهای بینالمللی جذاب گاز در آسیای مرکزی و اروپا است.
در همین راستا، «دراگون اویل»، به عنوان یک شرکت اماراتی فعال در حوزه انرژی، وظیفه دارد تا جایگاه این کشور را در آسیای مرکزی تثبیت کند. این شرکت برای تحقق پروژههای خود در ترکمستان، قراردادی را در سال 2022 با شرکت دولتی «ترکمن اویل» منعقد کرد و متعهد شد که طی 15 سال آینده رقمی بالغ بر 8 میلیارد دلار را به منظور افزایش ظرفیت تولید نفت در این کشور سرمایهگذاری کند.
همچنین در سال گذشته، گروه بنادر ابوظبی (AD Ports Group) قراردادی را با شرکت کشتیرانی ملی قزاقستان (KazMorTransFlot) برای ایجاد یک سرمایهگذاری مشترک برای ارائه خدمات دریایی و کشتیرانی به شرکتهای فعال در حوزه نفت و گاز در دریای خزر امضا کردند. این شرکت اماراتی بر این باور است که خدمات ارائه شده از سوی آن به طور قابلی توجهی موجب بهبود جایگاه قزاقستان در تجارت جهانی و نیز ایجاد تنوع در مسیرهای حمل و نقل نفت از طریق دریای مدیترانه و دریای سیاه میشود. این در حالی است که این کشور آسیای مرکزی به عنوان دومین کشور تولیدکننده نفت در اوپک پلاس بوده و روزانه در حدود 1.5 میلیون بشکه نفت تولید میکند.
در مورد عربستانسعودی اما باید گفت که قراردادهای این کشور در آسیای مرکزی در مقایسه با امارات کمرنگتر است. در سال 2023، عربستان قراردادهای جداگانهای را با آذربایجان و قزاقستان برای همکاری در حوزه انرژی از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، برق و انرژیهای تجدیدپذیر امضا کرد. همچنین ریاض تمایل دارد تا در برنامههای قزاقستان در زمینه توسعه بخش انرژی و منابع، از مواد معدنی کمیاب گرفته تا پروژههای هیدروژن پاک، مشارکت کند. این در حالی است که قزاقستان نیز در سالهای اخیر به طور فزایندهای به دنبال توسعه شراکتهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای جدید است تا از این طریق میزان وابستگی خود را به روسیه کاهش دهد.
منبع: ای جی اس آی دبلیو/
تجلیل از سالگرد داکتر خلیل حسن درمنزل عزیزجرآت دریوتیبوری
دوست فرهیفته ، شخصیت اجتماعی و فرهنگی جناب داکتر خلیل حسن ۷۴ مین بهار زندگی را تجلیل نمودند. برای ایشان طول عمر ، تندرستی و سلامتی آرزومندیم.
اعظم سیستانی و عزیزجرآت
Copyright ©ariaye 2002_2024
استفاده از مطالب آريا
يی با ذکر ماخذ آزاد است
بالا
آرشيف
صفحة دری
بازگشت