شفیع عیار
۱۴۳۵- یک نخود کله ویک من دستار

برنامه های ویودیویی شفیع عیار

برنامه های تازه
جمهوری پنجم : رزاق مامون

عثمان نجیب : برنامه‌ی های گفتاری گذرگاه
پیام عيدی من به جوانان خراسانی، خردورزی کاربرد اندیشه و گفتار تان باشد‌

دیپلوماسی روز

احمدشاه راستا
برنامه های فیس بوکی و یوتیوب تلویزیونی پندارها و گفتارها

بحث های ویدویویی نبی هیکل
بحث های ویدویویی بیشتر

تلويزيون های افغانی
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا







Fateh Sami
The Whitewashing of Tyranny: Western Narratives and the Reality of Afghan Women under Taliban Rule



عطا الله عنایت رادمرد
لفاظی تهاجمی بمثابۀ روش متقاعدکننده درارتباطات سیاسی


سنجرغفاری
بازی استخباراتی ورقابتی  کشور های منطقه وجهان با طالبان


عثمان نجیب
مذهب، مذهبیونِ بی‌مذهب و‌ ایادی شان


خوشه چین
خیلی کوچک


سیداحمد فاطمی‌نژاد
ارزیابی سیاست خارجی دولت دوم ترامپ؛ ملاحظات مربوط به افغانستان


ایسنا
افغانستان باید درس عبرتی برای آمریکا باشد


پوهندوی دوکتور سیدحسام مل
بازگشت به استانبول : گره های کلیدی مذاکرات ایالات متحده ، روسیه و اوکراین


زمانه
فقط ۲٬۷ میلیون افغانستانی می‌توانند در ایران بمانند


پوهندوی دوکتور سیدحسام مل
شرط بندی روی هند ، کنار گذاشتن پاکستان


پروفیسور دکتر شمس سینا
چرا مردان از زنان قوی تر نیستند؟ _قسمت دوم


دکتر بصیر کامجو
پادشاهی گُشتاسپ، فرّه ایزدی و خِرَد آئینی


عبدالوکیل کوچی
عید سعید اضحی برای همه مومنین پاکنهاد مبارکباد


مهرالدین مشید
افغانستان، میان دو لبه تیغ؛ تحول نرم یا سقوط ساختاری


جیلانی گلشنیار
آخرین سخنرانی استالین


اسماعیل فروغی
آیا ترامپ، گورباچوف دیگریست درزمانی دیگر؟


بصیرهمت
سیاسی ما ظاهر دموکراسی دارد ، اما تا حد زیادی توسط نیروهای غیر دیموکراتیک کنترول میشود


مطالعات شرق
بررسی زوایای پیدا و پنهان چالش‌ آبی پاکستان و افغانستان


پوهندوی دوکتور سیدحسام مل
ترامپ در حال تغییر شکل اسیا بدون حضور اسراییل است


عبدالله توانا
نقش افغانستان در جدال کریدورها؛ از موقعیت استراتژیک تا رقابت ژئوپلیتیک


افغانستان انترنشنل
پایان سلطنت کلاشینکف؛ در بازار سیاه سلاح چه می‌گذرد؟


مهرالدین مشید
ترامپ و بازتعریف روابط بین‌المللی؛ از تنش‌های ژئوپلیتیک تا دیپلماسی تجاری


عثمان نجیب
من و هوش مصنوعی_بخش شش


پوهندوی دوکتور سیدحسام مل
عقل چیست و انسان چه وقت عاقل می شود : قسمت سوم


حبيب الله غمخور
درنوهيوادوالو اغلو اوښاغلو اخترمو بختور




عثمان نجیب
نامه‌ی سرگشاده‌ی به دونالد ترامپ



الحاج عبدالواحد سيدی
اسلام از سپیده دم تا ایندم_شیخ الاسلام و والمسلمین ابوعلی فارمدی


Dr. Basir Kamjo : The Kingdom of Goshtasp, Divine Glory (Farrah Izadi), and Ritual Wisdom

 
 

 

 

 

یکشنبه ۲۵ جوزا ۱۴۰۴ خورشیدی برابر با ۱۵ جون  ۲۰۲۵ میلادی

 

 

القاعده زیر سایه طالبان نفس تازه می‌کند

اندپندنت فارسی : با خروج ایالات متحده آمریکا از افغانستان، توان نظارتی واشینگتن بر این کشور به ‌شدت کاهش یافته و این وضعیت  نگرانی‌ها درباره احیای فعالیت شبکه القاعده را افزایش داده است. 

بیل راجیو، پژوهشگر ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها در آمریکا، می‌گوید رژیم طالبان در افغانستان حامی شبکه القاعده است. او در گفتگو با رسانه آمریکایی دیلی کالر گفت: «تهدید تروریسم، که از افغانستان نشئت می‌گیرد، اکنون بسیار بیشتر از دوران پیش از ١١ سپتامبر است، زیرا طالبان اکنون کنترل کامل افغانستان را در اختیار دارد، منابع یک دولت را در دست دارد و به القاعده اجازه داده است زیرساخت‌های تروریستی بزرگی همچون اردوگاه‌های آموزشی، خانه‌های امن و مدارس مذهبی تاسیس کند. القاعده اکنون زمان، فضا و منابع لازم را دارد تا نسل جدیدی از تروریست‌ها را جذب کند و آموزش دهد و حمله بعدی‌اش را طراحی کند.»  

راجیو با استناد به گزارش دفتر بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سی‌گار) تاکید می‌کند که افغانستان به پناهگاه امن تروریست‌ها تبدیل شده است و خود طالبان نیز یک گروه تروریستی شناخته می‌شوند. او افزود: «طالبان همیشه از متحدان تروریستی خود، به‌‌ویژه القاعده، حمایت می‌کند. همین وضعیت درمورد توزیع سلاح و تجهیزات آمریکایی نیز صادق است. اتحاد میان این دو گروه همیشه عمیق بوده است.» 

او همچنین هشدار داد: «با اینکه رهبران سیاسی آمریکا از جنگ با تروریسم عبور کرده‌اند، اما دشمنان ما هنوز این جنگ را رها نکرده‌اند.»  

در نخستین دوره حاکمیت طالبان در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی، این گروه نتوانست کل افغانستان را تحت کنترل خود درآورد. بخشی از مناطق شمالی افغانستان به‌ویژه پنجشیر، تحت کنترل مجاهدین به رهبری احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان، قرار داشت و ائتلاف مجاهدین که به‌ نام «ائتلاف شمال» شناخته می‌شد، جدی‌ترین تهدید علیه حکومت طالبان آن زمان بود. اما در دور دوم حاکمیت طالبان، آنها کل استان‌های افغانستان را در کنترل خود درآوردند و این موضوع نگرانی‌ها درباره گسترش فعالیت‌های تروریستی را افزایش داده است.  

با پایان ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان در ماه اوت ٢٠٢١، میلیاردها دلار تجهیزات و تسلیحات ساخت آمریکا، که به حکومت پیشین افغانستان داده شده بود، به دست طالبان افتاد. با تسلط مجدد طالبان بر این کشور، این جنگ‌‌افزارها در اختیار این گروه قرار گرفت.  

گروه‌های تروریستی و جنگجویان خارجی، که علیه حکومت پیشین و نیروهای بین‌المللی دوشادوش طالبان جنگیده بودند، نیز به بخشی از این تسلیحات دست یافتند. طالبان این تجهیزات را تحت عنوان «غنیمت جنگی» و برای تشویق به این جنگجویان می‌داد.  

در روند سقوط پی‌درپی استان‌ها به‌ دست طالبان، حجم وسیعی از تسلیحات و تجهیزات نظامی از پاسگاه‌ها، قرارگاه‌ها و حتی سپاهیان ارتش سابق ناپدید شد. گزارش‌های مستندی نیز وجود دارد که برخی از این تسلیحات اکنون در اختیار ستیزه‌‌جویان منطقه‌ای قرار گرفته است.  

در دوره نخست حکومت طالبان، شبکه القاعده روابط ایدئولوژیک نزدیکی با این گروه برقرار کرده بود، تا جایی که حتی پس از حملات یازدهم سپتامبر به خاک آمریکا، ملا عمر، بنیان‌گذار تحریک طالبان افغانستان، از تحویل اسامه بن لادن، رهبر وقت القاعده، به آمریکا خودداری کرد. همین امر به مداخله نظامی آمریکا در راس یک ائتلاف جهانی و سرنگونی سریع رژیم طالبان منجر شد.  

پس از آن، ایالات متحده عملیات‌های گسترده‌ای را برای تعقیب و هدف قرار دادن اسامه بن لادن و دیگر اعضای ارشد القاعده در افغانستان به راه انداخت. بن لادن سرانجام در سال ۲۰۱۱ در عملیات نیروهای آمریکایی در منطقه «ایبت‌آباد» در ایالت خیبرپختون‌خوا پاکستان کشته شد. همچنین ایمن الظواهری، جانشین بن لادن و رهبر القاعده، در ٣١ ژوئیه ٢٠٢٢ در منطقه ‌وزیر اکبر خان کابل هدف هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا قرار گرفت و کشته شد. با این حال، طالبان کشته شدن او در افغانستان را انکار کردند. 

براساس توافقنامه دوحه، که در فوریه ۲۰۲۱ میان طالبان و ایالات متحده آمریکا امضا شد، طالبان تعهد کرده بودند که به هیچ گروه تروریستی ازجمله شبکه القاعده اجازه ندهند از خاک افغانستان برای فعالیت‌های تروریستی استفاده کند. با این حال، این تعهد در عمل متزلزل است  و چندین مقام ارشد طالبان از القاعده تمجید کرده‌اند.  

عبدالطیف منصور، وزیر انرژی و آب طالبان، پیش‌تر گفته بود که القاعده گروه تروریستی نیست، بلکه آنها «برادرانشان» هستند. چنین موضع‌‌گیری‌هایی نشان‌‌دهنده همدلی عمیق طالبان با القاعده، به‌‌ویژه در میان مقام‌های بلندپایه این گروه است.  

با اینکه طالبان در توافقنامه دوحه بر قطع رابطه با القاعده تاکید کرده بودند، اما هیچ‌‌گونه اقدام عملی علیه این گروه انجام نداده‌اند. پس از حاکمیت مجدد طالبان، تنها عملیات آنان علیه شاخه خراسان گروه دولت اسلامی موسوم به «داعش» بوده است. در نظر طالبان تهدید داعش جدی تلقی می‌شود نه القاعده.  

از سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا پس از خروج از افغانستان دسترسی مستقیم به جغرافیای این کشور را از دست داده است و تنها توانسته از طریق هوا نظارت محدودی داشته باشد. این کاهش نظارت زمینه‌‌ساز نگرانی‌هایی در آمریکا شده است، به‌ گونه‌ای که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری  ایالات متحده، چندین بار از تصمیم خروج کامل از افغانستان، به‌‌ویژه ترک پایگاه استراتژیک بگرام، انتقاد کرده است. ترامپ تاکید کرده بود که آمریکا باید همچنان در بگرام حضور می‌داشت تا بتواند کنترل موثرتری بر منطقه، به‌‌ویژه در برابر چین، داشته باشد. 

 

جنگ‌های نیابتی چهره عوض می‌کنند

افغانستان انترنیشنل  :  از سال‌ها به اینسو اسرائیل، ایران را به گسترش جنگ‌های نیابتی علیه خود متهم می‌کرد. واقعیت این‌ است که ایران بازیگران مهم ضداسرائیلی را در خاورمیانه تجهیز می‌کرد تا منابع و منافع یگانه دولت یهودی را در جهان به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم هدف قرار دهند.

این گروه‌ها مانند حزب‌الله لبنان، حماس فلسطین، حوثی‌های یمن و جهادیست‌هایی هستند که منابع نظامی و اقتصادی ایران را جذب می‌کردند و در تلاش تضعیف رژیم سیاسی در تل‌آویو بودند.

در آن‌سو ایران به‌دلیل نظارت گسترده‌ای که از سوی امریکا صورت می‌گیرد، مستقیما در جنگ با اسرائیل قرار نمی‌گرفت.

عامل دومی جنگ‌های نیابتی ایران علیه اسرائیل را قدرت بالای جنگی و تجهیزات پیش‌رفته ارتش اسرائیل شکل می‌داد.

بنابراین ایرانی‌ها در تلاش بودند تا جای ممکن از درگیری مستقیم با اسرائیل پا برون بکشند.
از همین‌رو گروه‌های نیابتی تحت پوشش جمهوری اسلامی ایران، این نقش را به خوبی بازی می‌کردند.

اما پس از هفت اکتوبر سال ۲۰۲۱ زمانی که حماس به اسرائیل حمله غیر قابل پیش‌بینی و دور از انتظاری را انجام داد و سپس جنگ غزه به گونه وحشتناکی آغاز شد، معادله تغییر کرد.

استراتژی اسرائیل به گونه جدی دست‌خوش دگرگونی شد و ارتش این کشور در تلاش نابودی نیابتی‌های ایران برآمد.

نیروهای استخباراتی اسرائیل که یکی از قدرتمندترین‌های استخبارات‌های جهان است، گفت که در پشت حمله حماس، دست حمایتی تهران قرار داشته است.

این رویکرد خشم اسرائیل و هم‌کار بزرگ و نزدیکش ایالات متحده امریکا را برانگیخت.

اسرائیل در حمایت قوی سیاسی و استراتژیک واشنگتن عملیات گسترده نظامی را که در تاریخ شکل‌گیری اسرائیل از سال ۱۹۴۷ سابقه نداشته است آغاز کرد و به جنگ دامن‌گستری تبدیل شد.

این جنگ شهرهای باریکه غزه را به ویرانه تبدیل کرد و قتل‌های گسترده غیرنظامیان سبب تخطی‌های گسترده حقوق بین‌الملل، حقوق بشر و حقوق بشرخواهانه بین‌المللی شد.

اما با وجود آن ایالات متحده دست از حمایت نزدیک‌ترین شریک راهبری خود در منطقه و جهان بر نداشت.

جنگ غزه برای اسرائیل نیز گران تمام شد. اما دستاوردهای کلانی را برای حکومت دست‌راستی تحت رهبری بینامین نتانیاهو به بار آورد.
مهم‌ترین و شاید کلان‌ترین دستاورد این جنگ تضعیف گسترده نیابتی‌های ایران در منطقه بود. ارتش و استخبارات اسرائیل توانستند در قلب تهران، بیروت و صنعا اساسی‌ترین رهبران حماس حزب‌الله و حوثی‌ها را هدف قرار دهند.

نابودی رهبران گروه‌های نیابتی ایران توسط استخبارات و ارتش اسرائیل که در منطقه حرف نهایی را می‌زدند از جمله رهبران حزب‌الله و حماس، خیره‌کننده بود.

این حملات یک نمایش آشکار قدرت اطلاعاتی اسرائیل در منطقه بود.

ایران که حامیان و نیابتی اصلی خود را در منطقه در حد قابل ملاحظه‌ای از دست داده بود، در تلاش جایگزین بهتر برآمد.

اما اشراف اطلاعاتی اسرائیل این مجال را برای ایران نمی‌داد تا نیابتی‌های جدید، دوباره ظرفیت نبرد در برابر ارتش اسرائیل را حاصل کنند.

سپس ایران در تلاش یگانه نیروی بازدارنده در برابر پیش‌روی ازتش اسرائیل برآمد و آن تقویت نیروهای اتومی و بالا بردن دفاع فضایی خود شد.

امریکایی‌ها وضعیت را با دقت حراست می‌کردند. امریکایی‌ها می‌گویند که تهران در صدد غنی‌سازی بیش‌از حد اورانیوم است تا سانترفیوژهای اتومی را برای دست‌یابی به سلاح کُشنده جمعی تقویت کنند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید امریکا که مهم‌ترین حامی اسرائیل و رهبر سیاسی آن نتانیاهو است نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران فرستاد.

شرایط نامه بسیار سنگین بود. ایرانی‌ها باید غنی‌سازی اورانیوم را به صورت عاجل متوقف می‌کردند و برای مذاکره روی شرایط استفاده اتوم برای تنها برنامه‌های تقویت انرژی آماده می‌شدند.

مذاکرات در مسقط پایتخت عمان آغاز شد. اما نتیجه‌ ملموسی به بار نیاورد.

شرایط امریکایی‌ها بسیار سنگین بود و سطح غنی‌سازی اورانیوم که حتی نیازمندی‌های انرژی ایران را برآورده نمی‌ساخت برای تهران قابل قبول نبود.

یگانه گزینه‌ که عبارت از استفاده قوه قهریه یعنی حملات جنگی بود، سر میز دونالد ترامپ قرار گرفت.

اسرائیل خود را آسیب‌پذیرترین دولت جهان در صورت تقویت نیروهای اتومی ایران می‌پندارد. این بخاطری‌ست که رهبران سیاسی ایران شعار «نابودی اسرائیل» را همیشه تکرار کرده و حتا در مجامع دیپلومات از گفتن آن دریغ نکرده‌اند.

دکترین ترامپ تصمیم عجیبی گرفت. او از ورود مستقیم و تحت شرایط به جنگ با ایران پا برون کرد.

اما در عوض در حمایت جدی ارتش و سیاسیون اسرائیل برآمد.

ترامپ دستور داد تا تمام امریکایی‌ها در منطقه خاورمیانه که نیازی برای حضورشان نیست به امریکا برگردند.

این حکم ترامپ، پیام جنگ اجتناب‌ناپذیر را به گوش جامعه جهانی مخابره کرد.

دو روز بعد یعنی ۱۳ جون حملات اسرائیل به ایران آغاز شد.

حملات ارتش به کمک مستقیم استخبارت اسرائیل بسیار حساب‌شده اجرا شد.


این حملات که توسط پهبادها، راکت‌های هوشمند و نیروهای رزمی فضایی اسرائیل اجرا شد ۲۰ تن از رهبران کلیدی ارتش و دانشمندان فزیک اتومی ایران را کشت و به زیرساختارهای ایران صدمه زد.

جنگ تمام‌عیار میان دو کشور مهم در خاورمیانه زبانه کشید که پیامدهای دردناکی را به بار خواهد آورد.

اسرائیلی‌ که بر ضد نیرو‌های نیابتی ایران در منطقه جنگ را آغاز کرد، حالا خود به یک بازیگر نیابتی تبدیل شده است.

امریکا که مستقیما در این جنگ داخل نشد توانست همکار اصلی استراتژیک خود را در این جنگ به نیابت گیرد.

هرچند امریکا به ایران اخطار کرده است که اگر به پایگا‌ه‌هایش در منطقه آسیبی برسد، از حمله به ایران و ورود مستقیم به جنگ دریغ نخواهد کرد.

اسرائیل امیدوار است که ایرانی‌ها پای امریکا را در جنگ بکشانند.

اما ایرانی‌ها به خوبی می‌دانند که ورود امریکا در این جنگ فرمول معامله را در نبردهای خاورمیانه به کلی دگرگون خواهد کرد.

از همین‌رو امریکایی‌ها در تلاش هستند تا از طریق ارتش اسرائیل به خواست دیرینه تل‌آویو و واشنگتن برسند که آن‌هم تضعیف همه‌جانه نیروهای اتومی ایران خواهد بود.

امریکا به‌عنوان ابرقدرت جهان نمی‌خواهد دشمن دیرینه‌اش به قدرت اتومی خاورمیانه تبدیل شود و شرکای مستقیمش در خاور میانه را بسان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت را تهدید کند.

پس این جنگ برای امریکا بسیار امیدبخش است.

در حقیقت این جنگ، جنگ امریکا با ایران است که توسط اسرائیل اجرا می‌شود.

نتانیاهو برای بقای خود به جنگ نیاز دارد. از سوی دیگر اسرائیل به‌عنوان یک دولت برای بقای خود نیاز به تضعیف ایران دارد. پس چه بهتر که امریکا پول و تجهیزات فراهم کند و ارتش و استخبارات اسرا‌ئیل به میدان آید.

 

عدالت زیر چکمه های آمریکایی ها؛ همکار سابق افغانستانی ارتش آمریکا در آستانه اخراج

به گزارش ایراف، مقامات مهاجرتی آمریکا یک تبعه افغانستان را که ادعای همکاری با نیروهای آمریکایی در جنگ افغانستان را دارد، روز گذشته در محوطه دادگاه فدرال سن دیگو به اتهام اقامت غیرقانونی بازداشت کردند.

این بازداشت که تصاویر آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، با واکنش شدید وکلای مهاجرت و کهنه‌سربازان آمریکایی مواجه شده است.

وکیل مدافع این افغانستانی اعلام کرد موکلش از طریق برنامه ویژه پناهندگی (SIV) وارد آمریکا شده، اما پرونده او هنوز به نتیجه نرسیده است.

به گفته وکیل این فرد، در صورت بازگشت او به افغانستان، جانش در معرض خطر جدی شکنجه یا مرگ قرار خواهد گرفت. این در حالی است که بسیاری از همکاران سابق افغان نیروهای آمریکایی پس از خروج نیروها در سال ۱۴۰۰، با تهدید طالبان روبرو بوده‌اند.

مقامات مهاجرتی آمریکا هنوز به درخواست‌های رسانه‌ها برای توضیح درباره این پرونده پاسخ رسمی نداده‌اند. این مورد جدیدترین نمونه از چالش‌های پیش‌روی همکاران محلی افغان نیروهای آمریکایی است که سال‌ها در معرض خطر بوده‌اند.

این رویداد در حالی رخ می‌دهد که کنگره آمریکا همچنان درباره تسریع روند بررسی پرونده‌های متقاضیان ویزای ویژه مهاجرت افغان‌ها (SIV) در حال بحث است.

 

مرد افغان به جرم برنامه‌ریزی حمله در روز انتخابات امریکا اعتراف کرد

 

افغانستان انترنیشنل  : یک مرد افغان در اوکلاهما که به برنامه‌ریزی برای حمله تروریستی در روز انتخابات در امریکا متهم شده بود، روز جمعه به جرم خود اعتراف کرد. نصیر احمد توحیدی، ۲۷ ساله، گفته است که او و همدستش عبدالله حاجی‌زاده قصد داشتند ۵ نوامبر گروه‌ بزرگی از مردم را هدف قرار دهند.

پم بوندی، دادستان کل امریکا در بیانیه‌ای گفت: «این متهم با اعلام وفاداری به داعش و توطئه برای حمله به امریکایی‌های بی‌گناه در روز انتخابات، جان مردم را به خطر انداخت و به شدت به ملتی که به او پناه داده بود، خیانت کرد

او افزود این مرد افغان در قبال اعمالش پاسخگو خواهد بود، وضعیت مهاجرتی‌اش لغو و برای همیشه از ایالات متحده اخراج می‌شود.

پم بوندی تاکید کرده که وزارت دادگستری هیچ گونه تحملی در برابر کسانی که «از آزادی‌های ما برای گسترش خشونت سوءاستفاده می‌کنند، ندارد

وزارت دادگستری امریکا می‌گوید توحیدی دو قبضه تفنگ و ۱۰ خشاب را با هدف انجام یک حمله با تلفات گسترده خریداری کرده بود.

طبق گزارش‌ها، توحیدی با حداکثر ۳۵ سال زندان و عبدالله حاجی زاده با حداکثر ۱۵ سال حبس روبرو است.

به گفته وزارت دادگستری امریکا، پس از حبس، هر دو نفر به طور دائم از ایالات متحده اخراج و از ورود مجدد به ایالات متحده منع خواهند شد.

اف‌بی‌آی نصیر احمد را سال گذشته بازداشت کرد. دادستان‌های فدرال گفتند که او قصد داشت در حمایت از داعش حمله را انجام دهد.

طبق کیفرخواست، توحیدی ۲۷ ساله با ویزای ویژه مهاجرت در سال ۲۰۲۱ به ایالات متحده آمده بود. این ویزا برای همکاران پیشین دولت امریکا در افغانستان اعطا می‌شود.

بر اساس اسناد اف‌بی‌آی، توحیدی تبلیغات داعش را مشاهده کرده و به نهاد خیریه‌ای کمک مالی کرده است که «به عنوان پوششی برای انتقال پول به داعش عمل می‌کند

 

 

از سرگیری صدور گذرنامه برای افغان‌ها در ترکیه پس از ۴ سال

سفارت حکومت افغانستان در ترکیه اعلام کرد که روند صدور گذرنامه برای اتباع افغان مقیم این کشور پس از چهار سال وقفه، مجدداً آغاز شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سفارت افغانستان در ترکیه اعلام کرد که روند صدور گذرنامه برای افغان‌های مقیم این کشور از سر گرفته شده است. این روند که به دلیل مشکلات فنی، تغییرات ساختاری و مسائل مرتبط با چاپ و انتقال گذرنامه چهار سال متوقف شده بود، اکنون دوباره فعال شده است.

در اطلاعیه سفارت آمده که هدف از آغاز مجدد این روند، پاسخگویی به نیازهای فوری اتباع افغانستان و تسهیل خدمات کنسولی برای مهاجرین است.

شهروندان افغان می‌توانند برای دریافت گذرنامه به بخش کنسولی سفارت افغانستان در ترکیه مراجعه کنند و انتظار می‌رود این اقدام بتواند مشکلات هویتی بسیاری از مهاجران افغان را در این کشور برطرف کند.

توقف صدور گذرنامه از سال 2021 و پس از سقوط دولت پیشین افغانستان باعث بروز مشکلات جدی برای اتباع افغان در کشورهای مختلف از جمله ترکیه شده است.

پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، بسیاری از خدمات دولتی از جمله صدور مدارک هویتی برای افغان‌ها در خارج از این کشور با وقفه مواجه شد.

کشورهای میزبان مانند ترکیه که میزبان جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان هستند، با چالش‌هایی در ارائه خدمات کنسولی روبرو شدند که مشکلاتی را برای اتباع افغان در زمینه هویت و اقامت به وجود آورد.

ازسرگیری صدور گذرنامه در ترکیه، گامی مهم در جهت رفع این مشکلات و تسهیل امور مهاجران افغان به شمار می‌آید و می‌تواند در بهبود شرایط آنان تاثیرگذار باشد.

 

حمله نظامی اسرائیل را با  حمله  نظامی باید  پا  سخ   داد!

پیک نت : اسرائیل در یک حمله نظامی سحرگاهی، ضربات سنگینی به بسیاری از تاسیسات نظامی و اتمی ایران وارد آورد. همزمان با این حمله، یک سلسله ترورهای نظامی- سیاسی نیز در تهران و شهرهائی نظیر تبریز توسط اسرائیل و شبکه های آن انجام شد. این حملات در طول روز نیز ادامه یافته که همچنان نیز ادامه دارد. درجریان این حملات و ترورها، شماری از ارشدترین و کارآمدترین نظامیان ایران کشته شدند و در کنار آنها برخی از اعضای خانواده آنها و شهروندان عادی و غیر نظامی نیز قربانی شدند. اخبار تهاجم سحرگاه جمعه 23 خرداد، وسیعا در شبکه مجازی منتشر شده و تکرار آن کاری است بیهوده.

نه اسرائیل حکومتی ناشناخته است و نه امریکا که دست حمایتش زیر سر آنست. دراینجا بحث بر سر نقض تمامیت ارضی و ادامه جنایت های اسرائیل و امریکا نیست. بحث بر سر ضعف های داخلی ایران و  غافلگیر شدن آنست. سیاست های نظامی و حکومتی، بر مبنای شعار و رجزخوانی، نتایج خود را به بار آورد. از جمله ادعای به دست آوردن هزاران برگ سند محرمانه از درون نهادهای جاسوسی وامنیتی اسرائیل در روزهای اخیر و یا انتقال پایگاههای اتمی ایران به زیر زمین های جدید و ناشناخته.

ما دراین یادداشت بسیار کوتاه، قصد به یادآوردن نکاتی که در هفته های اخیر نوشته ومنتشر کردیم را نداریم، زیرا اعتقاد داریم نمک بر زخم های مردم نباید ریخت. سالها بر ضرروت تغییرات و اصلاحات ساختاری تاکید کردیم، بر ضرورت پیوند نظامی و اقتصادی آشکار و نه زیر میزی و پنهانی با روسیه و چین تا حد استقرار موشک های اتمی آنها درایران نوشتیم، بارها درباره نفوذ تا مغز استخوان نظام نوشتیم. ما یگانه نشریه ای نبودیم که بر این واقعیات بعنوان راه حل بحران حاکم بر کشور انگشت گذاشتیم، اما نرفت میخ آهنین بر سنگ خارا و امروز رسیده ایم به نقطه ای که شاهدش هستیم. ما حتی درجریان سرکوب حزب الله لبنان و بویژه پا سست کردن در دفاع از حکومت بشار اسد و دستور عقب نشینی نظامی از سوریه نوشتیم که با سقوط حکومت بشار اسد بازدارندگی دیگر از طریق گروه های نیابتی ممکن  نیست و ایران باید هرچه سریعتر وارد پیمان های نظامی منطقه شود و این پیمان ها با توجه به وحشتی که از "منطقه گشائی" اسرائیل بوجود آمده، تا حد جلب و جذب ترکیه عضو ناتو و پاکستان مورد حمایت امریکا نیز امکان پذیر است.

همه این توصیه ها نا دیده و ناشنیده ماند و بجای آن گلوی اینترنت بیشتر گرفته شد و حملات تبلیغاتی علیه صادق ترین نیروهای چپ و غیر چپ سیاسی تشدید شد. امام جمعه های بیسواد و فاسدی که حکومت ملوک الطوایفی در کشور درست کرده اند تشکیل مافیاهای اقتصادی- مذهبی دادند و برخی فرماندهان سپاه در محل را هم به کام این باندهای مافیائی کشاندند. شبکه های نفوذ، از همین روزنه ها به داخل مهم ترین و پنهانی ترین نهادهای حکومتی شکل گرفت که نتایج آن را در انواع ترورها و اکنون در حمله سحرگاه جمعه 23 خرداد شاهد شدیم.

 تحلیل حوادث زمانی اعتبار دارند که پیش از وقوع آن حواددث مطرح شده و پیش بینی آینده باشند و نه پس از حوادث. با ایمان به همین شیوه تحلیلی، امروز اعتقاد داریم که رهبر جمهوری اسلامی بعنوان فرمانده کل قوا، باید با پذیرش مسئولیت مستقیم آنچه پیش آمده تدبیری برای جبران گذشته و طرحی برای آینده را ترسیم کند. سیاست اتحاد با شرق باید استوار، آشکار و همه جانبه سرعت بگیرد. کار نباید و نمی تواند با شلیک چند موشک به طرف اسرائیل خاتمه یابد.

آن زمان که بهترین فرماندهان نظامی ایران در سوریه و لبنان، عراق و ایران قربانی شدند، ایشان باید قوای نظامی ایران را آماده چنین روزهائی می کرد. باید سازمان ضد جاسوسی که ظاهرا تحت سرپرستی حجت الاسلام میرحجازی در بیت رهبری است، نوسازی می شد. از زمان ترور فخری زاده باید این تدبیر اتخاذ میشد، تا به ترور سردار سلیمانی و ادامه آن تا امروز کشیده نمی شد. برخی از ترورهای سحرگاه جمعه با پهپاد در داخل ایران انجام شد. همانگونه که اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران ترور شد و....

تکرار جنایتکار بودن اسرائیل و امریکا کافی نیست، زیرا باید آماده چنین روزهائی می شدند و می شدیم. اگر آماده شده بودند، اینگونه فرماندهان ارشد نظامی مانند سرلشگر باقری در خانه هایشان کشته نمی شدند و یا اسرائیل از جلسه زیر زمینی جمعه شب در تبریز باخبر نمی شد و به سبک کشتن نصرالله در لبنان، آن زیر زمین را بمباران نمی کرد و امثال حاجی زاده کشته نمی شدند.

ما ضمن حمایت از پاسخ قاطع نظامی به اسرائیل، اعتقاد داریم هر نوع مذاکره ای با امریکا، با پشتوانه نمایش قدرت نظامی منطقی است و به همین دلیل هم  پاسخ نظامی به اسرائیل را تائید می کنیم و هم با لغو میز مذاکره مخالف.

 

تحلیلگر روس: اقدامات جهانی برای مهار رژیم صهیونی کافی نیست

الکساندر کنیازوف، تحلیلگر روسی و کارشناس مسائل افغانستان، می‌گوید اسرائیل از زمان تأسیس خود همواره یک چالش اساسی برای خاورمیانه بوده و واکنش جامعه جهانی به اقدامات این رژیم کافی نبوده است.

به گزارش ایراف، به باور این تحلیلگر روسی؛ رژیم اسرائیل از زمان پیدایش خود، تقریباً بلافاصله به مشکلی اساسی برای سراسر خاورمیانه تبدیل شد، نه فقط برای ایران.

او افزود: آنچه اکنون اهمیت دارد، این است که شدت یافتن این بحران در حالی رخ می‌دهد که نسل‌کشی اسرائیل در غزه همچنان ادامه دارد و اوضاع در سوریه و در مرز اسرائیل با لبنان نیز به دور از ثبات است.

کنیازوف، واکنش‌های جامعه بین‌المللی در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی را ناکافی خوانده و می‌گوید که نبود واکنش مناسب یا ناکافی بودن آن از سوی جامعه جهانی نسبت به اقدامات اسرائیل، به ‌ویژه عمق بحرانی را نشان می‌دهد که سازمان ملل متحد با آن مواجه است.

به باور او، با توجه به ماهیت روابط میان رژیم اسرائیل و آمریکا، و نیز انگلستان و فرانسه، می‌توان پیش‌بینی کرد که مراجعه تهران به شورای امنیت سازمان ملل متحد به ‌سختی بتواند به تصمیمات مؤثری بینجامد که جلوی تشدید خشونت را در منطقه بگیرد، چرا که حامیان رژیم اسرائیل در شورای امنیت به‌ راحتی می‌توانند بر هر تصمیمی از این دست، وتو بزنند.

عواقب منفی تشدید تنش در خاورمیانه بر کل منطقه

از سوی دیگر، کنیازوف می‌افزاید، تشدید بیشتر اوضاع در خاورمیانه می‌تواند تأثیرات منفی بر کل منطقه‌ بگذارد.

به باور او: افزایش قیمت نفت که از همین اکنون آغاز شده، ممکن است بازار انرژی جهانی را بی‌ثبات کند. به‌ طور طبیعی، این امر به دگرگونی اجباری مسیرهای تجاری فرامرزی که از منطقه یا حوالی آن می‌گذرد، خواهد انجامید. برای مثال، ممکن است تنگه هرمز بسته شود و جنبش انصارالله یمن نیز در تنگه باب‌المندب با اقدامات مشابهی به حمایت از ایران بپردازد. شاید چنین اقداماتی نوعی فشار بین‌المللی بر اسرائیل وارد کند و به جلوگیری از گسترش بیشتر درگیری بینجامد.

احتمال بازنگری در فتوای ممنوعیت استفاده از سلاح هسته‌ای در ایران

تحلیلگر روسی همچنین، با توجه به بحران جدید در خاورمیانه گفته است: اکنون دیگر نمی‌توان احتمال بازنگری رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران در فتوای سال ۲۰۰۵ را که ساخت و استفاده از سلاح هسته‌ای را ممنوع اعلام کرده بود، منتفی دانست. فتواها غیرقابل تغییر نیستند و در صورت نیاز، می‌توان آن‌ها را پس گرفت یا اصلاح کرد.

او همچنین افزوده، ممکن است رهبری سیاسی ایران مساله خروج از معاهده عدم اشاعه‌ سلاح‌های هسته‌ای (NPT) را بررسی کند.

به باور کنیازوف، ناتوانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) برای همه روشن شده و یک سازوکار جایگزین در سطح منطقه‌ای – مثلاً در چارچوب سازمان همکاری شانگهای – ضروری به نظر می‌رسد.

این تحلیلگر روسی ادامه داد: وجود سلاح هسته‌ای در اسرائیل مسأله‌ای شناخته ‌شده است، اسرائیل خارج از چارچوب معاهده عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای عمل می‌کند و با در نظر گرفتن ماهیت تهاجمی این رژیم، باید در برابر آن ابزارهای بازدارنده‌ مؤثری وجود داشته باشد.

او در پایان تاکید کرده: با اینکه گسترش باشگاه هسته‌ای در ذات خود امر مثبتی نیست. با این حال، می‌بینیم که هند و پاکستان بدون عضویت در(NPT) به حیات خود ادامه می‌دهند، کره شمالی نیز امضای خود را پس گرفت و هنوز هم وضعیت‌اش چندان وخیم نشده است.

 

 

 

 

 

 


Copyright ©ariaye 2002_2025
استفاده از مطالب آريا يی با ذکر ماخذ آزاد است

بالا

آرشيف
صفحة دری
بازگشت