محمدیعقوب هادی

  

جاده انتخابات به کجا میرود؟

روشنترین واقعیت این است که مردم انتخابات را پیروز ساختند. حتی اگر نتیجه این پیروزی به اساس روحیه سمتی ، زبانی و اتنیکی بوده باشد که است، ولی با حفظ این مساله شرکت در انتخابات باز گوی اراده مردم است، مردم به هر عمل متشدت از هر رو حیه ومنظری که باشد نه گفتند. مردم واقعیت افسانه هویت مجازی پدیده طالب را در هم کوبیدند و ادامه حیات حقیقت را به اثبات رسانیدند. بی جهت نیست که در نتیجه بازتاب اراده مردم، طالبان امریکا نشین به سردمداری یک دلال بازار ساز زراد خانه‌های ستم سالاران جهان ( عبدالستار سیرت) بجای طالبان پاکستان نشین ودولت نشین کاروان سفر بستند ودر نقش دلسوز ترین ها سر از کابل کشیدند و آمدند که گویا «خدا ناکرده اگر نتیجه انتخابات بحران ساز شد با تدبیر آورده از آن جلوگیری کنند» تدبیر شان هم همان اصل متضاد ومتقابل یک پروسه مدنی یعنی انتخابات میباشد که پیش از این با چهره دیگر شان( طالب مسلح) بر ضد آن اعلان جنگ کرده بودند.

انتخابات در شرایطی بر گزار شد که با وجود اخطار های امنیتی و تهدید ها ی که دامن گسترده بود آژیر جنگ به صدا نیامد واما این سکوت معنا دار به گفته تدبیر «آورده ها» شاید زمان بندی خطر توفان نتائیج انتخابات بوده که اینک به آن سمت جریان دارد.

از زمان معرفی کاندیدان انتخابات ریاست جمهوری تا اعلان نتائیج نهائی آن که صاحب غرضان، همه را چشم براه نتائیج نگهداشته بودند، از همان دم تبصره ها و پیش پردازیهای فراوان، با روحیه خوشبینی و بد بینی نسبت به تیم های انتخاباتی ریاست جمهوری در مطبوعات و میان حلقات مختلف اجتماعی بصورت سمعی و بصری انباشت شد. این چشم داشت ها نسبت به نتائیج انتخابات ریاست جمهوری حتی اهمیت انتخابات شورا های ولایتی را به زیر کشید و به زورمندان فرصتی را مساعد ساخت که با جابجای افراد شان در محلات برای خودچاره جوئی وآینده سازی نمایند.

نسبت به این به انتخابات وتیم های انتخاباتی باید از دو منظر نگاه نمود. ازمنظر اینکه این تیم های انتخاباتی چه کسانی استند ودیگر این که انتخابات در زیر چتر کدام سیاست‌ها بر گزار می‌شود ؟

بی گمان که تیم های انتخاباتی با وجود ظواهر متفاوت، دارای ریشه‌ مشترک استند. از میان این افراد عده‌ای شان در لباس دینی و مذهبی و عده شان با کسوت دانایان فنی وتخصصی ، و چند تا پس مانده دیگر ریزرف های وزنه سازی دلخواه نتائیج انتخابات و یا برهم ریختن آن استند وبودند که همه خاستگاه مشترک دارند. آنان همه اجزای مهندسی سیاست های کلان میباشند. سیاست‌های کلانی که باز هم زیر نام انتخابات منافع مردم ما وکشور ما را گروگان گرفته است.

وقتی از مهندسی وضعیت سخن میگوییم همه بحث‌ها را شامل میشود. یکی از این بحث ها بوجود آمدن تیم ها و جابجا شدن مهره‌های مطرح موجود است . تیم های که هر کدام با پیش‌داوری‌ها، خود کارت برنده شدن را برای خود نوشتند و پرداخت های فکری و نظری پیرامون آن تا حالا که کنار آمدنهای جدید شکل گرفته ادامه دارد.وقتی سخن از مهندسی سیاسی است پس این کنار آمدنها و کنار رفتن ها را نیز شامل میشود.کنار آمدنها و کنار رفتن ها مجبوریت های داوطلبانه اند که از منبع اصلی آن خلق می‌شوند. لذا تلاشهای نقش گزاران این مهندسی آن است که به نحوه برای پلانگذاران اصلی قابل قبول شوند وامتیاز صعود به قدرت را کمائی نمایند. البته اینهم درست است که حضور در سیاست در هر حالت رسیدن به قدرت را تعقیب مینماید. لیکن در مورد نیرو های مطرح کنونی این پرسش وجود دارد، بعد از آنکه تجدید قدرت نمایند چه میخواهند بکنند؟

این چه خواهند کرد ها را خودشان در دو، دو و یا سه، سه کلمه شعار از محتوای برنامه کار سیاسی شان خلاصه میسازند. این در حالیست که تعدادی از نامزد های پس مانده شعاری هم ندارند ،اما تعجب اینجاست که آن‌ها بیشتر با زیر و بم ساختن صدای اعتراض از تقلب و تخلف میخواهند قیمت و ارزش هویت سیاسی شانرا پوشش بدهند. تعجب بیشتر اینکه بعضی از سخنگویان آن‌ها قیمتی که مردم به آن‌ها داده‌اند قبول ندارند ومیگویند این شخصیت‌های پس مانده استخواندار استند نباید آن‌ها به نظر کم گرفته شوند.

البته این بدان معنی نیست که در این انتخابات تخلف و تقلبی صورت نگرفته است لیکن این تقلب همه شمول بود. اگر تقلب و تخلفی نمیشد همین رأی های که برای این پس مانده ها شمار شده ، همان هم وجود نمیداشت.

با این همه سر و صدا ها چیزی از وجود کاندیدان پس مانده ها باقی نمانده که در دو تیم پیشتاز همه ذوب خواهند شد. گفتنی است که این ترکیب های جدید، یک بخش شامل در پروسه انتخابات را که شامل ترقی خواهان می‌شود و با ارزیابی خود شان از تیم های انتخاباتی اعلان حمایت نموده بودند به مشکل تحلیل و ارزیابی های سیاسی دچار میسازد. واما جاده انتخابات به کجا منتهی خواهد شد؟

امروز بتاریخ 25 ثور با اعلان نتائیج نهائی بحث رفتن به دور دوم انتخابات آغاز شد. ما وقتی بحث رفتن به دور دوم میگوییم اشاره‌ای است به انتهای نا معلوم جاده انتخابات که به کجا میرسد؟ مسولین انتخاباتی که از نظر این قلم در کمیسیون انتخابات خلاصه نمیشود دو سؤال را خلق نموده اند. اول تاریخ برگزاری؟ دوم شرایط بر گزاری ؟ برای این دو سؤال همین حالا هیچ جوابی وجود ندارد. این دو سؤال بی جواب این گمان را بسیار قوت می‌بخشد که گلیم ساز و برگ انتخابات را بکلی جمع کنند و به گفته تدبیر آورده طالب امریکائی (آقای عبدالستار سیرت) که در‌واقع تدبیر آورده همان سکه ای است که یک طرفش خلق بحران وطرف دیگرش حل بحران است عملی شود.

گام های عملی خلق بحران کدام است؟ بررسی شکایات بصورت شفاف و علنی صورت نگرفت بخصوص که تأکید رسیده گی به شکایات تأکید یک‌جانبه را نشان میدهد و یک جانب دیگر علاقمندی جدی به رسید گی شکایات ندارند.

آژیر جنگ، سکوت را شکست. به گفته مقامات دولتی بالای 21 ولایت کشور طالبان حمله نمودند.

حمله راکتی پاکستان بالای کنرصورت گرفت، حمله انتحاری در ساحه امن از جنگ مسلحانه در جبل السراج – پنجشیررخ داد.

حمله بالای دوایر وزارت عدلیه درشهر ولایت جلال آباد به وقوع پیوست. حمله بالای مراکز صحی در شهر ولایت کندهار صورت گرفت . کار گذاری بمب مقناطیسی در کارته نو شهرولایت کابل مواردی اند که در ظرف چند روز اخیر انجام شده وتازه ترین آن جنگ رو در روی ملیشه های پاکستان با سر بازان کشور در ولسوالی معروف ولایت کندهار که امروز شروع شد وهمین حالا که این سطور را مینویسم جریان دارد و سایرواقعیات که به علل نا مساعد بودن امکان به آن مکث نشده افزاری اند که انتهای جاده انتخابات را نا معلوم ساخته است.

در زمره این مسایل از آنجا که جریان و انکشاف اوضاع در منطقه بالای اوضاع کشور ما بی تأثیرنیست این نکته نیز قابل مکث است که سر نوشت انتخابات در گرو منافع سیاست‌های کلان قرار دارد با توجه به اظهارات خبری در مطبوعات که افغانستان میتواند در جایگاه تخته خیز بسوی مرز های روسیه استفاده شود بنا به این، فکر می‌شود همه حوادث و واقعیاتی که سرنوشت انتخابات را به بیراهه ببرد هما آهنگ سنجیده شده است، و با دریغ و درد که در میان این همه نفع جوئی های سیاست‌های کلان، سرنوشت مردم ما و کشور ما ببازی گرفته می‌شود.

با این حال در نتیجه این بحث بیجا نیست پند و پیام زمان را بازگوئی کنیم که افسوس است اگر مردم خواهان ومیهن دوستان را این حوادث و جریانات به هم پیوند ندهد.

محمد یعقوب هادی

 

  


بالا
 
بازگشت