مهرالدین مشید

 

فاتحۀ فاسد ترین نظام با گفتن قالو انا لله وانا الیه راجعون خوانده شد

حضور گرم و پرجوش در انتخابات مفسدان حکومت و مداخله گران پاکستانی را شگفت زده گردانید

درست ساعت 6:57 دقیقه بود که در مرکز رای دهی مسجد کویتی ها در صف رای دهنده گان ایستادم. هرچند هنوز سر وقت بود و اما شماری از هموطنان ما پیشتر از من با قبول مسؤولیت اسلامی، ملی و تاریخی قدم رنجه کرده و مشتاقانه در صف ایستاده بودند و با گرم جوشی تمام یکدیگر را به نظم فرا می خواندند. در حالیکه از سیمای شان موج خوشی و سرور گل افشانی می کرد،  بی صبرانه منتظر بازشدن مرکز رای دهی بودند. گرم جوشی و اشتیاق مردم فضای واستقبال پرشور و بی شایبۀ شان مکان رای دهی  را خیلی صمیمانه گردانیده و فضای آن را شاعرانه و حماسی گردانیده بود. شگفت آور این که هر کس مشتاقانه ابراز علاقمندی برای رای دادن می نمود و اما هیچ کس نمی گفت که برای چه کسی رای خواهد داد. درست ساعت 7:3 دقیقه بود که مرکز رای دهی بروی رای دهنده گان گشوده شود و اولین گروپ وارد مرکز رای دهی شدند. با ورود اولین گروپ  به مرکز رای دهی به عطش رای دهنده گان برای رای دهی افزوده شد و ضربات زمان لحظات سرنوشت ساز را برای شان سریع تر به پیش راندن آغاز نمود. در میان چنین لحظات حساس و خاطره انگیز گروپ اولی بعد از افگندن رای در صندوق های رای دهی از مرکز بیرون شدند و نیرو های امنیتی شجاع کشور با پیشانی های باز و لبان پرخنده گروپ دوم را برای رفتن به پای  صندوق ها فراخواندند. در گروپ دوم وارد مرکز رای دهی شدم و درست ساعت 7:15 دقیقۀ صبح روز شنبه 24 جوزا بود که با ریختن رای خویش در صندوق رای دهی سرنوشت خود و سرنوشت مردم خود را رقم زدم. کارکنان انتخابات هم با کسب تجارب از کاستی های گذشته، روند کار شان را خوب تر سروسامان داده بودند و بهبودی قابل ملاحظه یی در شیوۀ کار و نحوۀ برخورد آنان هویدا بود که هرچه بیشتر مایۀ دلگرمی رای دهنده گان بود. این رویکرد کارمندان انتخاباتی مردم را بیشتر امیدوار و مردم را برای اشتراک گسترده دلگرم تر نمود.

زمانی که مرکز رای دهی را ترک کردم، متوجه شدم که صف رای دهنده گان طولانی تر شده و محاسن سفیدان و جوانان گروپ گروپ به صف رای دهنده گان می پیوستند و با اشتیاق تمام و شور و هیجان بی مانند منتظر نوبت بودند؛ اما نه تنها یک انتظار؛ بلکه نمایانگر نوعی اعتراض در برابر فاسد ترین نظام و مفسد ترین حاکمان و ابراز خشم در برابر مخالفان مسلح و حامیان مداخله گر پاکستانی آنان بود که در موجی از شور و شعف بی پایان و تشریک مساعی نیرو های امنیتی شجاع ، پرغرور، خدمتگار و وطن دوست کشور آب وهوای دیگری به خود گرفته و فضا را سراسر شادابی، طراوت و همدلی فراگرفته بود.

درست این زمانی بود که مردم بعد از 72 روز برای بار به پای صندوق های رای دی  رفتند و با ریختن رای برای نامزد دلخواۀ  شان فاتحۀ فاسد ترین و بدنام ترین نظام را با شورو احساسات زایدالوصف خواندند. این دور رای دهی در واقع آخرین اتمام حجت برای تعیین یک دور پنج سالۀ ریاست جمهوری در کشور بود تا مردم با ادای دین اسلامی وملی شان رییس جمهور منتخب شان را برگزینند. مردم برای  آن رای دادند تا با اسقاط فاسدترین نظام، قانونیت، بازپرس و عدالت در کشور حاکم شود تا بساط فساد، فسق و فجور در کشور برچیده شود و مفسدان وغارتگران یکسره از قدرت جاروب شوند و زباله دان تاریخ سپرده شوند. هرگاه این مفسدان شرم و حیا داشته باشند که با تاسف ندارند، با استفاده از فرصت باید چادر های بی ننگی و شرمساری خویش را بتکانند و بر سر و روی خویش بافگنند و از پیشروی مردم رد شوند تا قربانی خشم و انزجار آنان نشوند.  

حال زمان این فرارسیده است تا مفسدان و غارتگران حکومت فاسد کابل دستان دعا را بر آسمان بلند کنند و با خواندن فاتحۀ فاسد ترین دور حکومت دوازد سالۀ شان  در افغانستان بگویند ، قالو انان لله و انا الیه راجعون با خواندن این آیت برخود طلب مغفرت کنند تا خداوند در حق شان لطف کند و آنان را از خشم مردم افغانستان رها نماید؛ زیرا مردم افغانستان هیچ گاهی این مفسدان و غارتگران را نمی بخشند و هرگز با آنان مصالحه نخواهند کرد. بنا بر این، این مفسدان ناگزیر اند تا دست دعا به آسمان بلند کنند و از خداوند طلب کمک نمایند. هرچند خداوند با مردم است و هیچگاهی این مفسدان را نمی بخشد؛ البته تا آن زمان که به سزای اعمال شان نرساند؛ اما طبعیت آدمی چنین است که هر از گاهی که از قدرت برکنار می گردد، به مشکل رو به رو می شود و با مصیبتی بر می خورد. به خدا رجوع می کند؛ اما زمانی که مصیبت پایان می یابد، بازهم غفلت نموده و گذشته ها را به باد فراموشی می گذارد.

این آقایان فاسد که در زمان قدرت خدا را فراموش کرده و چنگال ها را به گلوی مردم فرو بردند تا حلقوم آنان را بدرند و خون شان را بمکند. حالا که از اریکۀ قدرت خجالت زده و شرمسار در موجی از خشم و انزجار مردم به زیر افگنده می شوند. این ها که اکنون خود را در برابر نفرت وحشتناک مردم یافته اند، ناگزیر اند به خدا رجوع کنند و برای رهایی خود از خدا یاری بخواهند؛ اما این ها باید بدانند که خدا نیز از این ها برگشته است و خدا را به فریب کشانده نمی توانند. آیت بزرگ قرآنکریم که این گونه افراد را ظلوم و جهول خوانده است،  به گونۀ بهترین مصداق شامل حال شان باشد؛ زیرا بر رغم عبور کردن از گردنۀ های دشوار زنده گی و تراژیدی ترین ماجرا های پرفراز و نشیب، بازهم  در سناریو های فاجعه بار و خطر آفرین و آزمونی ؛ بویژه آنانی که مسؤولیت بیشتر دارند و  از توانایی های بیشتری برخوردار اند، سرنوشت تودهها را بیرحمانه به بازی می گیرند. شاید خواننده گان عزیز بگویند، شماری از مفسدان حکومت کنونی که دارای درجه های تحصیلی بلند اند گرم و سرد روزگار را زیاد چشیده اند و دارای آگاهی های گوناگون تخصصی و اداری اند؛ پس آنانی که دارای چنین اوصاف نیستند، خیر و اما این هایی که دارای این همه درجات تحصیلی و تجارب کاری اند، چگونه می توان بر آنان جاهل و ظالم خطاب کرد. ممکن اطلاق کلمۀ ظالم بر همچو افراد آنقدر دشوار نباشد؛ زیرا ظلم از سوی همچو آگاهان بیشتر متصور است تا از ناآگاهان؛ اما چطور می توان این ها را جاهل خواند. اصل مسآله هم همین است که عالم و آگاهی را جاهل خواند. آنانی که نمی دانند که نمی دانند، دارای جهل بسیط اند و اما آنانی که می دانند و ادعای فهم بیشتر دارند، ولی باز هم غلفت نموده و دست به فساد جاهلانه می زنند؛ در واقع دارای جهل مرکب اند؛ زیرا این ها از عملی که انجام میدهند، از عواقب بد و زشت آن آگاه اند و بازهم خود را گول زده و مرتکب فساد و بدکاری می شوند؛ پس این ها جاهل تر از هر جاهلی اند و حتا درجۀ جهل آنان بیشتر از جهل مرکب است.

از آنجا که گفته شد، اشتراک چشمگیر مردم در انتخابات تنها نفی فاسد ترین نظام و نه گفتن به مفسد ترین حاکمان نبود؛ بلکه پاسخی دندان شکن به تروریستان و هراس افگنان و شرکای مداخله گرپاکستانی و ایرانی آنان بود و آری گفتن برای پیروزی و توفیق اسلام معتدل و میانه. شاید هم هنوز بحث اسلام میانه و معتدل بحث پیش از وقت باشد و برای رسیدن به جامعۀ معتدل ایده آل فرسنگ ها فاصله است و اما هرچه باشد، برای رهایی از چنگال خونین تروریزم و دخالت بی شرمانۀ نظامیان پاکستانی، ناگزیر بایست، راۀ کنونی را پیمود و تا منزلی از منزل دشواری های تازه تر اطراق نمود. هرچند مردم آنقدر نسبت به وعدههای نامزدان باورمند نیستند و از کارکرده گی های گذشتۀ آنان خاطرات خوبی ندارند و اما باز هم با آرزو های خسته و امید های دل شکسته دست دعا را به سوی خداوند دراز کرده اند و صد دل را یک دل کرده و برای نامزد دلخواۀ خود رای دادند تا باشد که آنان را برای رهایی از پرتگاۀ تروریزم و فساد رهایی ببخشد؛ اما در این میان یک ارادۀ استوار در رای مردم مشاهده می شود که همانا نفی تروریزم و محکوم نمودن تروریست های مزدور پاکستان است. رفتن مردم در صفوف فشرده به پای صندوق های رای دهی وا ستقبال آنان از رویکرد نیرو های امنیتی کشور در واقع پاسخ آشکار برای رد هراس افگنان و حمایت و پشتیبانی از نیرو های امنیتی کشور بود تا باشد که نه تنها در زمان برگزاری انتخابات؛  بلکه در هر زمانی آمادۀ دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور بوده و بر مصداق این بیت: "چون جمع شویم در دهن ها مشتیم" به مثابه مشت کوبنده یی بر دهن دشمنان تاریخی خود یار و همدل یکدیگر شوند. نیرو های امنیتی کشور بدانند و باور نمایند که مردم مثلی که اکنون به وعدههای شان وفا نمودند و با آمدن در پای صندوق های رای این را به اثبا رسانیدند که بر سر وعدۀ خود ایستاد هستند. به همین گونه برای حمایت صادقانه از پایمردی ها و رادمردی های شجاعانۀ نیرو های امنیتی خود متعهد هستند.

جا دارد تا در این انتخابات به باور استوار و خلل ناپذیر مردم بالید و از اشتراک آنان در انتخابات تمجید نمود و در ضمن نقش رسانه های کشور را ستود که وظیفۀ رسانه یی و وجیبۀ ملی خود را به بهترین وجه انجام دادند؛ زیرا این بار رسانه ها بیشتر به ترغیب مردم پرداخت و مردم چنان مشتاقانه و باورمندانه برای  اشتراک درانتخابات سهم گرفتند که گویی انگشت های رنگی خویش را به  سوی طالبان نشانه رفتند و با بلند نمودن آن بر رسم احتجاج کاخ فساد و تروریزم را به لرزه درآوردند.

هموطنان عزیز چه خوب شد که به صدای مام میهن که با سینۀ پرخون و اما با قلب نیرومند و با وقار شما را به صحنه فرا خواند، لبیک گفتید و در پای صندوق های رای هرچه با وقار و پرشکوه حضور بهم رسانیدید و با رنگ کردن انگشت چپ خویش به  فریاد مام میهن آری گفتید و با حضور در صحنه که اهمیت آن کمتر از حضور در صحنۀ حق و باطل تاریخ نیست، نقش خود را بحیث باشندۀ مسؤول و پاسخده این سرزمین به اثبات رسانیدید و به نحوی با بلند کردن انگشت رنگ کرده  برسم نفی زشتی ها و پلشتی ها در برابر وطن  ادای رسالت نمودید تا باشد که رای شما  صلح و ثبات در کشور را تامین کند و گلیم فساد را برچیند و بساط جور و ستم طالبانی را نیز جمع نماید . با رای دادن نه تنها دین تاریخی و وظیفۀ ملی و اسلامی خود را به انجام رسانیدید؛ بلکه سرنوشت خود ومردم خود را رقم زده و حضور شکوهمند تان را در این مرحلۀ حساس و مهم تاریخی نیز به اثبات رسانیدید. دیروز نقطۀ عطفی در تاریخ کشور بود و نقش شما بحیث فرزندان راستین این مرز و بوم در برابر مام میهن به حسن صورت به انجام رسید .

 

 

 


بالا
 
بازگشت