سید داوود مصباح

کاپیتولاسیون به نفع و ضرر کيست؟

‏                                04  ‏/03‏/2014

 

باردیگر به تکرار بایدگفت که کاپیتولاسیون « پیمان امنیتی » نیست. پیمان امنیتی که در اصطلاحات  سیاسی متداول شده عبارت از پیمانیست که بین کشورهای دوست و هم سرحد به منظور تأ مین امنیت سرحدات برای جلوگیری از تخریب و ترافیک خلاف کاران وتروریستها وقاچاقچیان مواد مخدر صورت می گیرد . قرارداد روسیه و تاجکستان از این نمونه ها می باشد .

     اما آنچه که امریکا می خواهد بالای افغانستان تحمیل نماید کاپیتولاسیون ( امنیت قضائی ) است این همان است که در زمان رضاشاه پهلوی با امریکا منعقد شده بود که ملت شریف ایران از آن با  تلخی یاد می نمایند . طبق قرارداد کاپیتولاسیون نه تنها نظامیان مصئونیت قضائی بدست می آورند بلکه شبکه جاسوسی مریکا سی،آی،ای و متحدین منطقوی آن ، ایجینتوری داخلی ، مافیای اقتصادی پیمان کاران امریکایی ومتحدین آن ، موئسیسات به ظاهر خدماتی و بشردوستانه ودر بخش وظایف اساسی عبارت از سروی معادن ، کشف و انتقال آثارمیراث های هرهنگی ، کشف وانتقال مواد کمیاب وکم حجم توسط چرخ بال / هلیکوپتر های بدون خلبان/ پلوت که هر کدام قدرت حمل چهل تن را در یک پرواز دارد . سروی نصب آنتن های دائمی کنترول از راه دور در فراز کوه های بلند ومحل های غیرقابل دست رس ساکنین محل وهمچنان نصب دستگاهای جاسوسی در سرحدات افغانستان برای جاسوسی کشورهای همسایه . خلاصه کارهای که شیطان هم به فکرش نمی رسد .

برای این که در افغانستان کسی حق پرسیدن هرگونه عملیات وکارهای را که امریکا انجام می دهد نداشته با شد ، باید پیمان کاپیتولاسیون به امضاء برسد . اگر این قرارداد اسارت ملی امضاء هم نشود امریکا ، افغانستان را ترک نمی کند ، امریکا برنامه های بسیار وسیع در منطقه دارد و پایگاه های خود را در افغانستان حفظ و کسترش می دهد . امپریالیست های امریکا نقشه خاورمیانه جدید را طرح وتدوین نموده ، پس با یک شکررنجی بین نوکروبادار از وظایف تعیین شده ای خود می گذرددولت امریکا وسنا وپنتاگون بازوی اجرائی وال استریت یعنی 400سرمایه دار امریکائی می باشد که آنچه کانون « نظم نوین جهانی» ( حکومت پنهانی جهان) که مغزهای متفکر سرمایه داری است که افرادی ازقبیل ، کسینجر، برژنسکی ، دیگ چینی، دونالدرامسفلد ، پاول ولفووتیس، جان بلتون ، جب بوش ، ریچارد ارمیتاژ ، الیوت ابرامز ، آلیوت آ. کوهن ، پانولاد دوبرانسکی ، فرانسیسفوکویاما ، جان مکین ،زلمی خلیل زاد ، پیتررودمن ، داوزاکهایم ، ای لمنیس ، و روبرت ب. روئلیک و دیگران . می باشند . پس آنان تصمیم گیرنده اند نه رئیس جمهور امریکا .

کار اساسی وبرنامه ریزی شده درخاورمیانه عربی و آفغانستان و آسیای میانه به شمول ایران وترکیه وشبه قاره هنوز آغاز نگردیده ، امریکا مانند کژدمی دم خود را به پشت انداخته می رود ؟

یکی از برنامه های اجرا ناشده این است که چین از دسترسی  گاز ترکمنستان محروم گردد وپروژه چین از بندر « گوادور » در بلوچستان لغوشود و راه خشکه چین با منطقه قطع گردد .

نفوذ و تقویت پروژه های جاسوسی در آسیای میانه و ایجاد کمربند ضد روسی هنوز اجرا ناشده باقی مانده .

برنامه های جیوپولتیکی امریکا به ارتباط افغانستان وشبه قاره هنوز آغاز نگردیده . درمجموع کار های زیادی پیش رو است که دولت امپریالیستی امریکا باید انجام بدهد . امریکا چرا به رهبران جدایی طلب بلوچستان در لندن از طریق سناتور خود چهار میلیون دلار داد ؟ چندین مورد توزیع پول به منطقه صورت گرفته ، بخاطر چیست ؟

    در یائین صفحه نقشه ای را که منابع تصمیم گیرنده امریکا طراحی کرده با دقت مطالعه فرمائید . این  يک بخش کوچک و افشا شده ای کانون توطئه های ضد بشری امریکا و شرکای اوست .

   متن کوچک و پر مفهوم روی نقشه را بخوانید ، چنین نوشته شده :

            « گلف انرژی بسوی اسرائل . جلوگیری از محموله های انرژی به چین . کنترول ازدسترسی هند به انرژی . ازبین بردن ( ر. ا ) پاکستان را فلج دولت افغان را توانمند ( تولید وپروسیس ) وادامه ی مواد مخدر و سرپا نگاه داشتن سیستم مالی تجارت مواد مخدر . برای عملیات سیا و سفید روس هارا به معتادان . »  درمتن دو واژه شفری ذیل آورده شده که اولی اشاره به ریکتور های اتمی پاکستان

وتجارت موادمخدر بهدومی تولید هیروئین در افغانستان است     تنهائی خود یک سلاح خطر ناک است . 

در نقشه خطوط انتقال گاذ و نفت و در مسیر نقاط کنترول آن توسط امریکا مشخص گردیده که موئید نوشته متن نقشه می باشد .           

در مورد امپریالیسم امریکا و انگلیس و شرکای اروپائی آن و اهداف بلند پروارانه وتصورات کانون دسیسه ساز سرمایه داری علیه بشریت تردیدی وجود ندارد که از هر وسیله ای برای تأمین منافع شان ولو که به نابودی نیمی از باشندگان جهان تمام شود ، فروگذاشت ندارند.

بیائید بررسی کنیم که ادامه اشغال افغانستان و گسترش پایگاه های نظامی امریکا وناتو و تحمیل امضاء کاپیتولاسیون به نفع و ضررکدام بخش وطرف است ؟

1-به نفع امپریالیسم امریکا و شرکای غربی آن .

 

2-  به نفع مافیای بخش تجارت وترافیک مواد مخدر است .

 

3-   به نفع دست اندر کاران داخلی تولید و پروسیس مواد مخدر می باشد .

 

4-  به نفع جنگ جویان مسلح است که از کاشت و برداشت کوکنار و چرس عشر می گیرند .

 

5-  به سود بخش های بالائی دولت است که از مالکین مزارع کاشت کوکناروترافیک آن حق سکوت می گیرند ، از پول های باد آورده ٍٍٍاستفاده می نمایند .

 

6-  دولت وابسته با امضاء کاپیتولاسیون از امپریالیست ها حق بردگی برای تأمین بودجه  پول در یافت میدارد .

 

کاپیتالاسیون به ضرر کیست ؟

 

1-ادامه اشغال و پایگاه سازی امریکا و ناتو به ضرر عامه ی مردم افغانستان است ، تداوم عملیات شبانه و داخل شدن ارتش بیگانه خانه به خانه مردم سخت مصیبت بار وغیر قابل   تحمل است و بی نهایت ننگین و شرم آور بوده افتضاء ازین بالا تر بوده نمی تواند .

2-  کاپیتولاسیون ( مصئونیت قضائی ) شبکه جاسوسی امریکا و انگلیس و هم پیمانان آنان افغانستان را بشتر از این 12سال جنایت ، به مرکز جاسوسی ، ناامنی، بی بندوباری و ترویج فساد اخلاقی در منطقه تبدیل می کند .

3-  بر اساس برنامه جدید امریکابا القاعده و طالب جنگ و مخاصمتی ندارد و اهداف جنگ سرد وسایبری و جاسوسی علیه روسیه و چین از طریق افغانستان روی دست است که این رویارویی خطر جدی تصادمات نظامی و حتی زروی را در قبال دارد که باعث نابودی این کشور ومردم می شود

4-  از قرار تجارب بدست آمده حضور فزیکی ارتش امریکا به هر اسم و رسمی در هرکشوری باعث خرابی اوضاع اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی وامنیتی گردیده . چون شبکه جاسوسی آن  « سیا » با فعالیت های خراب کارانه وضدبشری خود باعث نا آرامی و بی امنیتی کشور اشغال شده و همسایگان آن می شود

5-  چون دولت و ارتش و سیا در امریکا توسط ارده و خواست ستاد نمایندگی کوپریشن ها یعنی تراست های سرمایه داری تعیین ومقرر می شوند ، در هر کجا ی که ارتش امریکا پایگا وپتوق می سازند پیمانکاران و شبکه های علنی ومخفی اقتصادی هم حضور می یابند که این گروه اختاپوس تاروپود کشور اشغال شده را می بلعند .

6-   استمرار و ازدیاد پایگاهای ارتش امریکا در ساحات استراتژیک وحساس افغانستان باعث مداخلات ونا هنجاری های ملی ، فرهنگی ، اجتماعی  می گردد ودرسطح منطقه برنامه های را مورد اجرا قرارمی دهندکه بر ضد منافع ملی کشورهای پیرامون است ، چنانچه در نقشه دیده می شود .

7-  استمرار اشغال افغانستان مانع سرمایه گذاری ملی گردیده ، کشور در کام ورام مافیای موادمخدر از هرگونه انکشاف اقتصادی ، صنعتی وزراعتی باز می ماند .  

8-  با موجودیت پایگاهای خارجی بخصوص امریکا و انگلیس و ناتو درافغانستان امنیت تأمین  نمی شود ، بخاطری که باف سایکولوژیک و خصوصیات مردم این کشور آن است که هیچ بیگانه مسلح را تحمل نمی کنند ، جنگ چریکی علیه این اشغال گران همچنان ادامه می یابد .

9-  تجارب تاریخی نشان می دهد که غرب نمیتوانند در شرق مسلط و حاکم باشند ، شرق از غربی ها این تصور دارند که غرب استعمار گر ، سودجو وغارت گر وخودخواه و خود بزرگ بین اند و ملت های مشرق زمین را بربر و وحشی وحقیر تصورمی نمایند ، با این صورت این معادله به نتیجه مثبت نمی رسد . متجاوزین غربی از سی وشش کشور درین مدت 13سال در افغانستان نتوانستند که به حیث به اصطلاح ملل متمدن جای پایی بشردوستانه مورد اعتماد این ملت پا برهنه اما با غیرت و با شهامت را حاصل  نمایند و بحیث متجاوزین آمدند  وبی غزت وشکست خورده برمی گردند . هر افغان ، هر عراقی وهر پاکستانی که هرروز به قتل می رسد ،ننگ و نفرت را امریکائی ها و شرکای آن بدست می آورند .

 

 

 


بالا
 
بازگشت