محمد خالد نسیمی

 

مشارکت مردم در پروسه رأی دهی و پس لرزه های انتخابات

انتخابات 1393 نقطه عطف و توجهی در تاریخ معاصر سیاسی افغانستان است چون این اولین باری است که  قدرت سیاسی از طریق انتخابات از یک رییس جمهور به رییس جمهور منتخب دیگر انتقال می یابد، میزان مشارکت مردم در این انتخابات حد اقل در مقایسه با انتخابات گذشته بی سابقه است، مردم افغانستان با اشتراک گسترده و وسیع شان در این انتخابات ثابت کردند، که دیگر در این کشور جای برای افراطیت، طالبانیزم و اندیشه استبداد بافی نیست، بلکه حالا مردم با رأی دادن و رنگ کردن انگشتان شان در تعین زعیم آینده کشور شان سهم مهینی و شهروندی شان را ایفا کردند. علاقمندی و اشتراک مردم در این پروسه ملی بیشتر و چشمگیرتر از گذشته است، کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان برای ۳۸۰۱۰۸۴ واجد شرایط اعم از زن و مرد کارت رأی دهی توزیع نموده، که از این میان در حدود بیشتر از هفت ملیون در انتخابات شرکت نموده اند، آنچه برایم جالب به نظر رسید، انگیزه مردم برای گرفتن کارت های رأی دهی و آمادگی آنها برای اشتراک در انتخابات است، با آنکه نمی توان یک انتخابات دور از مشکل را تصور کرد، به همه کمی ها و کاستی های قابل تصور، این انتخابات برای افغانستان یک فرصت طلایی و مغتنم بود و اشتراک در آن یکی از نیاز اساسی شرایط کنونی و ادای حق و مسوولیتی است که افغانستان بالای همه افغان ها دارد، وظیفه مردم بدون شک اشتراک در انتخابات بود، که آنرا به بهترین صورت انجام دادند، حال مسوولیت دولت و کمیسیون مستقل انتخابات، کمیسیون شکایات انتخاباتی که رأی درست را از رأی غلط تفکیک و به انتخاب مردم احترام و اهمیت گذاشته شود، در این نوشته فشرده دلایل مشارکت گسترده مردم را در این انتخابات اجمالاً تبین می گردد:

1.      تغییر وضع موجود

فساد اداری، زورگویی، انتحار و انفخار و ده ها معضل جدی دیگر اجتماعی و سیاسی در افغانستان، بیداد می کند، مردم برای تغیر شرایط کنونی و رفتن به ثبات و رفاه اجتماعی میخواهند از مشروع ترین و ساده ترین شیوه استفاده نمایند، در انتخابات اشتراک و به نامزد مورد علاقه ی شان که توانمندی تغییر وضع موجود را داشته باشد، رأی دهند.

2.      گسترش تکنالوژی معلوماتی در بین مردم

در مقایسه با انتخابات سال 1384 میزان خدمات رسانه ی به شکل چشمگیری در میان مردم گسترش یافته است، میزان آگاهی مردم از حق شان در تعین سرنوشت و آینده سیاسی شان از طریق برنامه های آگاهی دهی رسانه ها افزایش یافته است. میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در میان جوانان به شکل چشمگیری رو به تزاید است،  نمی توان نقش شبکه ها اجتماعی ارتباطی را در انگیزه دهی مردم  به خصوص جوانان نا دیده انگاشت.

3.      خشم مردم در مقابل عملکرد طالبان

حملات ظالمانه گروه های مخالف مسلح دولت (طالبان) در این اواخر یکی از انگیره های جدی مردم برای گرفتن کارت رأی دهی و اشتراک در انتخابات است، این دموکراتیک ترین راه برای نه گفتن در مقابل استبداد رو به جلو طالبان شمرده میشود، قصاوت طالبان در کشتار مردم ملکی و بی دفاع نه تنها جرأت و انگیره مردم را متزلزل نه ساخته، بلکه  معکوساً نتیجه وارونه در قبال داشته و تهدیدات امنیتی نیز مانع اشتراک وسیع مردم در پروسه نگردیده است.

4.      برنامه های نامزدان

نامزدان ریاست جمهوری با تشریح برنامه های شان از طریق اشتراک در مناظره های رسانه ی، برنامه ها و راهکار های آینده شان را به گوش  مردم رساندند، برای مردم این فرصت را فراهم ساختند، تا در انتخابات به منظور تغییر وضعیت موجود اشتراک نمایند، هر نامزد با شعار انتخاباتی متفاوت وارد کارزار انتخاباتی شده، به گونه ی مثال شعار انتخابی عبدالله عبدالله اصلاحات همگرایی، اشرف غنی احمدزی بسوی افغانستان متحد، زلمی رسول شایسته سالاری و قانونمداری، عبدالرب رسول سیاف آن مرد چراغ می آید حاکمیت قانون و مبازره با فساد، گل آغا شیرزوی رأی به بلدوزر، رأی به صلح و بازسازی.

برنامه های نامزدان ریاست جمهوری، بیشتر کلی و بدون طراحی و تحلیل وضع موجود صورت گرفته، آنچه مردم هر ولایات از زبان نامزدان ریاست جمهوری در ولایت مربوط شان در جریان مبارزات انتخاباتی در مورد خدمات که در آینده از طرف همان نامزد ارایه خواهد شد در انگیزه دهی و بسیج مردم بی تأثیر نیست.

5.      بسیج مردم در ساختار های قومی و رهبران سنتی

این یک حقیقت غیر قابل کتمان است که ساختار جامعه افغانستان هنوز هم سنتی است، سنتگرایی در گزینش و انتخاب نامزدان ریاست جمهوری نیز تبلور یافته هر گاه نگاهی به نامزدان و معاونین آنها بیندازیم، به وضاحت ساختار قومی و سنتی جامعه متبلور است، اکثر مردم به دلیل اینکه فلان نامزد از فلان قوم است، ممکن است در انتخابات اشتراک کند و به نامزد مورد نظرشان رأی دهد، زمان زیادی هنوز پیش رو خواهیم داشت تا توانمندی های واقعی شخص در گزینش ها بدون نظر گرفته شود و تعلقات قومی زبانی، گروهی و سمتی کنار گذاشته شود، تا آن زمان، نفس اشتراک مردم از طریق تمایل داشتن به مسایل قومی در افغانستان، آمادگی و تمرین است برای برنامه ریزی های بزرگ و واقعی ملی در افغانستان.

6.      خسته شدن مردم از یک چهره

بیشتر از 12 سال است، که کرزی حرف اول را در سیاست افغانستان میزند، چهره کرزی به عنوان یک رییس جمهور که طولانی ترین دوره را داشته است، برای مردم خسته کن و تکراری است، مردم میخواهند چهره ها، برنامه ها و دیدگاه های نو با توجه به ضرورت عینی افغانستان و جهان پا به عرصه وجود و فعالیت گذارد.

با توجه به میزان وسیع مشارکت مردم در این انتخابات، اکنون وظیفه کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی تا رأی های تقلب شده را از رأی واقعی مردم تفکیک و حق را به حق آنطور که است برساند، بدین طریق از پس لرزه های محتمل انتخابات جلوگیری خواهد شد، در غیر آن مردم این بار ممکن است، آماده هر نوع فعالیت جمعی در راستای گرفتن حق شان در چوکات قوانین افغانستان باشند.

 

 


بالا
 
بازگشت