تبر طالبان و کمر مجسمه های بودا!

    دستگیر نایل

 

     بتاریخ 26 فبروی سال 2001 میلادی،رادیو« شریعت» که سخنگوی طالبان بود، فتوای« شرعی» ملا محمد عمر، رهبر طالبان را به نشر سپرد که بر اساس آن، طالبان، تمام مجسمه های تاریخی وآثار فرهنگی را که قبل از اسلام بوجود آمده اند،وغیر اسلامی شمرده میشوند؛ محو ومنهدم میسازند.درماه دسامبر سال دوهزارم میلادی، شورای امنیت سازمان ملل متحد براساس پیشنهاد فدراسیون روسیه وایالات متحده امریکا، قطعنامه ای رابتصویب رسانید وتعذیرات جدیدی راعلیه طالبان وضع کرد که این تعذیرات،منع تورید مواد سوخت وتسلیحات نظامی، بستن دوایر طالبان در کشور های خارجی،وضع محدودیت بالای سفرسران طالبان بکشورهای خارجی ومنجمد ساختن دارایی های این گروه در بانک های جهانی بود.

    در قطعنامهء شورای امنیت، از طالبان خواسته شده بود مطابق مندرجه فقرهء دوم قطعنامه ء سال گذشته ، اسامه بن لادن، بمقامات ذیصلاح دولتی تسلیم داده شود که در آنجا اتهام ارتکاب جرم علیه وی بعمل آمده است. تا مورد محاکمه قرار گیرد.بن لادن، علاوه بر فعالیتهای دهشت افگنانه ء قبلی، متهم به بمگذاری یک کشتی امریکایی در یمن و کمک به جدایی طلبان چچین وجنگجویان اسلام گرای آسیای میانه نیز بود.که به نگرانی مقامات روسی و امریکایی افزوده بود.بدون شک وضع تحریم ها بالای طالبان وحکومت پاکستان که حامی اصلی آنها بود، تاثیرات فراوان بدنبال داشت. ودر عین حال این تعذیرات به انزوای طالبان در جهان می افزود. وکوشش های دیپلوماتیک آنهارا برای دست یافتن به شناسایی دولت شان ، از طرف جامعهء بین اللملی به یاس مبدل کرده بود. پس از این ماجرا بود که ملا محمد عمر، فرمانی را مبنی بر انهدام وتخریب کامل مجسمه های بودا در بامیان پس از تصرف دوبارهء آن شهر وآنچه مجسمه های خورد وبزرگی که در کشور بود، صادر نمود. وهمهء آنها را بت پرستی وضد اسلام خواند. وبه ادارهء امر بالمعروف ونهی از منکر! هدایت داده شد تا تمام آثار تاریخی ومجسمه هایی را که در افغانستان وجود دارند، تخریب وناببود سازند. این فرمان، خلاف همه تعداتی بود که طالبان هنگام تصرف دوبارهء بامیان به هیات ملل متحد وجامعهء بین اللملی داده بود.

    طالبان، با این اقدام خود یکبار دیگر عصبیت مذهبی وتحجر دینی خود را در مقابل دیگر مذاهب وادیان وجامعهء جهانی نشان دادند.آن مجسمه ها ، از جمله آنچه که در بامیان بودند، نتنها جزء تاریخ وفرهنگ افغانستان بودند، بلکه جزء مدنیت درخشان بشری ومیراث عظیم تاریخی وفرهنگی جهان، بشمار می رفتند.

    فردای همان روز اعلام فرمان ملا محمد عمر، که جهانیان را تکان داده ووادار به عکس العمل ها کرده بود، رادیو بی بی سی لندن با مولانا فضل الرحمن،رییس جماعت اسلامی پاکستان که نفوذ قابل ملاحظه ای برطالبان داشت ، و گلبدین حکمتیاررییس حزب اسلامی که از حامیان طالبان بود،مصاحبه ای انجام داد خبر نگار از مولانا فضل الرحمن پرسید: مولانا صاحب! شما این اقدام طالبان را چگونه توجیه میکنید؟ آیا این کار،وجههء شرعی دارد؟ مولانا بساده گی گفت:« جاری ساختن قوانین اسلامی در هر کجای جهان اسلام که  باشد، یک امر ضروری است!!»  خبر نگار باز پرسید:« پاکستان هم یک کشور اسلامی است وادیان ومذاهب زیادی در انجا وجود دارند وشما بحیث یک رهبر جنبش اسلامی چرا برضد اماکن مقدسه ء دیگر ادیان چنین برخورد نمی کنید که عمل طالبان را اسلامی میپندارید؟ » مولانا گفت: « افغانستان یک کشور اسلامی است وپاکستان هم در پاکستان قانون اساسی وجود دارد ودر افغانستان وجود ندارد. واین کار خود طالبان است که انجام می دهند.» ودر جواب این سوال که گویا در کشور شما قانون اساسی وجود دارد، اجازه نمیدهید که عقاید دیگر ادیان صدمه ببیند. اما در افغانستان مصلحت میبینید که این کار انجام شود؟» گفت: « در افغانستان، طالبان کرام خود میدانند که شریعت اسلامی را چگونه تطبیق کنند وآن مشکلات خود آنهاست.» در همین مصاحبه خبر نگار از حکمتیار نیز پرسید که نظر شما در بارهء عکس العمل جامعهء جهانی چیست؟» حکمتیار گفت:« من نمیدانم چرا جامعهءجهانی در مقابل این تصمیم طالبان اینقدر حساسیت نشان میدهند. در افغانستان، پلها ویران میشوند، مساجد میسوزند، آدمها کشته میشوند، کسی در باره اش فکر نمیکند. اما وقتی ضد کفر والحاد وبت پرستی سخن گفته شود، جامعه بین اللمللی اینقدر عصبانی میشود. پیامبر اسلام خودش بت ها را شکستاند . واسلام، بهمین منظور آمده است..»

    با اعلام فرمان تخریب مجسمه ها وآثار تاریخی ، عکس العمل های شدیدی از طرف جامعهء جهانی ، رسانه ها و روشنفکران افغانی ودیگر نهاد های فرهنگی ودینی بین المللی  نشان داده شد. کشور سریلانکا گفت که دستور نابودی مجسمه های بودا آنها را نگران کرده است. وزارت خارجهء تایلند، این اقدام رایک فاجعه برای بشریت دانست. یونسکو شعبهء فرهنگی ملل متحد، مجسمه های بودا را بخشی از آثار فرهنگی افغانستان دانست واز طالبان خواست که از نابود کردن انها صرف نظر کنند. سفیر ایتالیا در پاکستان گفت که نابودی مجسمه ها برای مردم افغانستان یک تراژدی است. ساز مان کنفرانس اسلامی ، اقدام طالبان را یک عمل غیر عاقلانه خواند. یک رهبر مذهبی در پارلمان هند گفت که ما این اقدام طالبان را که وحشیانه است، تقبیح میکنیم. این کار را بسیاری از دکتا توران دیگر تاریخ هم کرده اند. مانند هند مصر فارس ، اسکندریه و..که تمدنها وکتابخانه ها را نابود کرده اند. ضرور است که امریکا بر طالبان فشار بیاورد تا از این عمل خود، دست بردارند.» جت وان سنگ، وزیر خارجهء هند، اقدام طالبان مبنی برانهدام مجسمه ها را عمل وحشیانه خواند و گفت که برای نجات مجسمه ها از تخریب، حاضر است که آنها را خریداری کنند. کشور تایلند نیزاداره یونسکو راتشویق کرد که مجسمه ها را از طالبان، خریداری کنند. اما طالبان پس ازمذاکره در این مورد گفتند که آن ها « بت فروش نیستند، بلکه میخواهند بتها را بشکنانند!!» وزیر فرهنگ آلمان ، تخریب مجسمه های بودا در افغانستان را با « کتاب سوزی » نازی ها در سال 1933 مانند کرد وگفت:« این کار مرا به یاد کتاب سوزان نازیان انداخت. در پیکرهء بودا وتمام اثر هاییکه ( نا مسلمان ) اند،بخشی از ارثیهء فرهنگی جهانی میباشد. افغانستان پیش از آنکه اسلام وارد ان شود، یک مرکز بودایی بود. روزدهم ماه می سال 1939 چند ماه پس ازانکه هتلر صدراعظم جرمنی شد، نازی ها بیش از بیست هزار کتاب را در خارج ازدانشگاه برلین به آتش کشیدند. آنان، براین کتابها،مهر« مخرب» را زدند.» رییس یونسکو با اندوه فراوان بیان کرد: « هرگاهی که این گزارشها را میخوانم، ویا می شنوم، واژه ها از ذهنم فرار می کنند. من، هیچ کلمه ای را نمی یابم تا بتوانند سنگینی خساره ای را که بر ارثیه های فرهنگی افغانستان وارد شده است، بیان نماید. من از احساس ناتوانی ام که نتوانستم کاری برای جلوگیری از تخریب آنها انجام دهم، شرمنده ام!..»

     پاکستان که در پس پرده عامل اصلی تصمیم تخریب مجسمه های بودا بود، ظاهرا با در نظرداشت روحیهء منفی جامعهء بین اللملی ، عکس العمل نچندان شدید نسبت به اقدام طالبان نشانداد. دولت پاکستان، معین حیدر وزیر داخله را به قندهار فرستاد تا با ملا عمر روی این تصمیم ، بحث کند. اما ملا عمر برایش گفت که دوباره غور کردن بالای این فیصله نا ممکن است. یک صاحب نظر پاکستانی پس ازملاقات این دو نفر گفت که نپذیرفتن پیشنهاد معین حیدراز طرف رهبران طالبان ، سبب تیره گی این دو کشور نمیشود. صد ها نفر از نویسنده گان وفرهنگیان افغانستان در داخل وخارج از کشور عنوانی رهبران طالبان نامه های سرکشاده ارسال کرده واز انها خواستند که از تخریب مجسمه ها صرف نظر نمایند. درنامهء نویسنده گان آمده بود:« تندیس هایی که تخریب میشوند،تجسم زنده فرهنگ وتمدن ماهستند ونبود آنها برابر نبود بخش زنده ای از تاریخ ماست...»

   در پی عکس العمل های شدید جامعهء بین اللملی وزیر امور خارجهء طالبان ( مولوی متوکل) که اکنون هم مشغول رای زنی با آقای حامد کرزی درمورد پذیرفتن طالبان در حکومت او است، در مصاحبه های خود با  رادیو ها گفت:« امارت اسلامی افغانستان در تصمیم خود همیشه محکم واستوار است.ما، انتظار آن را نداریم کشور هایی که دولت مارا به رسمیت نشناخته اند، در کارها ومسایل داخلی ما اظهار نگرانی کنند. کشور هایی مثل پاکستان وعربستان که مارا برسمیت شناخته اند، تشویش نشان نداده اند.» خبر نگار بی بی سی ازمتوکل پرسید:« این مجسمه ها، در بامیان، جزء میراث تاریخی افغانستان وجهان اند.این دولت یا آن جنبش حق نداشته باشند که مجسمه ها راتخریب کنند شما احساس مسوولیت در بارهءچنین دستور نمی کنید؟»  متوکل گفت:« ما،مسوولیت ملی!!خود را درک کرده ایم. بخاطری که قانون اسلامی وشرعی داریم وآنرا تطبیق وعملی میکنیم. این یک مسالهءداخلی وعقیدوی ماست. اگر بعضی آثارواجزای تاریخ با عقاید ما منافات داشته باشد، ما حق داریم در برابر آن، اقدام بعمل کنیم..»

 عکس العمل نشریه ها وروز نامه ها:

  « نیویارک تایمز» نوشت:« در تاریخ اسلام زمان پیش از محمد، پیامبر اسلام را دوران « جاهلیه» می نامیدند. برای گزافه گران وافراطیان مسلمان مانند طالبان، در افغانستان دوران جاهلیه درسدهء هفتم به پایان نرسیده است. بنظر آنان زمان آن فرا رسیده است که تزکیه گران وبنیاد گرایان اصولی،آنچه را که خداوند فرمان داده است،اجرا کنند. برای آنان روا داری به دیگر اندیشان،امر بیگانه شمرده میشود. آنان،به دنیا گرایی غربی، باور ندارند. کاری که در بامیان صورت گرفت،درخط اقدامات نهضت های بنیاد گرایی اسلامی در الجزایر، مصر وسودان،همرنگ است. فرمان ملا عمر بیانگر این حقیقت است که اسامه بن لادن، نتنها برادر روحانی ای که در تحریک طالبان راه یافته ، بل بصورت کامل سیطره اش را براین تحریک، برقرار نموده است..... حالا دیگر نجات بودا، نا ممکن است. اما فرصتی که دران امریکا نقش مهمی بازی نماید، نگذشته است. حکومت ( بوش) میتواند توته ای از بودجهء چند بلیون دالری مبارزه با دهشت افگنی را صرف این کار نماید. تا پشت ملا عمر را به زمین بزند. این امر ، به پاکستان درس میدهد تا درب « عملیات» بن لادن را نیز ببندد...» خبر گزاری اسلامی افغان هم نوشت:« ملا محمد عمر، در برابر تقبیح جهانی پشت به دیوار اسلام داده میگوید: من ازچیزی متاثر نمیشوم. وظیفه ام،جاری ساختن احکام اسلام!! است. ویران نمودن بتها،یک امر اسلامی است ومن،براساس فتوای علماء این حکم راصادر کرده ام تنها شریعت اسلامی برایم مهم است وبس!»

        مجلهء « اکو نومیست» در سر مقاله ای زیر عنوان« بت شکن های افغان » نوشت: «   نا راحت کننده است که توجه کمتر مردم جهان به تخریب مجسمه های سنگی بود تا سر نوشت صد هزار آوارهء ای که در ولایت هرات از گرسنگی وقحطی در حالت مرگ، روبرو اند. تصمیم طالبان مبنی بر تخریب مجسمه های بودا،بیشتر ازکشتار های جمعی گروههای مخالفان،بد رفتاری جنسی وتعصب امیز طالبان با زنان،وغیره توجه جهانیان را برانگیخته است.این مجسمه ها، قربانی نا توانی تلاشهای طالبان برای عادی ساختن روابط با جهان خارج است. از آنجا که اتلاف میان امریکا و روسیه وچین اکنون بیشتر به حمایت ازاتحاد مخالفان طالبان متمایل شده، طالبان تصور میکنند که حمله بر مجسمه ها ونا دیده گرفتن ذهنیت مردم جهان، میخواهند نشان بدهند که چقدر از این اتلاف، نا راحت اند...»

    تحلیل گران میگفتند که : فرمان رهبر طالبان در بارهء انهدام مجسمه ها شاید به مقصد مذاکره با غرب باشد. چرا که آنها در برابر تحریم های شدید سازمان ملل متحد قرار دارند. این تحریم ها، درجنوری سال جاری به هدف تسلیم ندادن اسامه بن لادن ، تشدید شد. « رفعت حسین» مسوول بخش مطالعات ستراتژیک ودفاعی در قاهره در روز نامهء گاردین گفت:« این کار طالبان شاید کوششی برای راضی کردن جامعهء ملل به دادن پول ویا رفع تحریم ها باشد.»

    طالبان ، بخاطر ورود عید قربان، کار تخریب مجسمه ها را چند روز معطل قرار دادند. تا مگر با این بهانه از طرف جامعهء بین اللملی امتیازی بدست اورند. اما مذاکرات در مورد انصراف ازتخریب بدون دادن امتیاز، به نا کامی انجامید وآنها با انتقال توپ ها ومواد منفجره به بامیان، مجسمه ها را کا ملا تخریب کردند. روز نامه نگارانی که در محل رفته بودند، تا گزارش تهیه کنند، از تما شای صحنه های غم انگیز ،حیرت زده شده بودند وحرفی برای گفتن نداشتند. وفقط کلمات وجملات مسوولین طالبان را می شنیدند که توصیف از چگونگی تخریب مجسمه ها میکردند. صفحات تلویزیون جهان، از امریکا گرفته تا اسیا وافریقا، صخره های حفر شده ازمرمی تانک وزخمهای خونینی که مجسمه های کاملا تخریب شده را به تماشا میگذاشتند. همانطوریکه قلب سنگها ، زخمی  خونین ودرد آلود بنظر میرسیدند، قلبهای بیننده گان صحنه ها نیز، خونین وغمناک بودند.

   خبر نگار روز نامهء « گاردین» که ادعا میکرد اولین روز نامه نگاری است که از آن صحنه ها دیدن کرده نوشت: «   اجزای مجسمه ها از سنگها جدا شده وتنها تلهایی از سنگ ها بجا مانده اند... واکنش لجوجانه طالبان از تخریب مجسمه ها، از تحریمات سازمان ملل متحد بود که علیه آنها در ماه جنوری صادرشده بود.» دراخیر مینویسد:« عکس هایی که ازاین مجسمه ها قبل از تخریب گرفته شده وحالا نزد طالبان غیر قانونی است، درآینده بهای زیادی پیدا خواهند  کرد..»  اما دیری نگذشت که پرده از روی حقایق برداشته شد. سندی تیلگراف منتشرهء لندن بتاریخ اول اپریل از قول « جورج برستوی» تاجر انگلیسی نوشت:« در بازار گرم پشاور، بقایای دو مجسمه عظیم بودا را که بیشتر از ده لاری بار بود، یک مجسمه ثابت وتعدادی ازآثار موزیم کابل را که مشتریان زیادی بشمول یک جاپانی مشتاق،به دورش حلقه زده بودند، دیده است.»  مسوول موزیم لاهور پاکستان در ماه مارچ ، به رادیو بی بی سی گفت: طالبان هر روز آثار موزیم را از کابل آورده ودر پاکستان می فروشند. حتی روز نامهء ( جنگ) که سخنگوی دولت است، در شماره ء سوم اپریل 2001 خود از فروش بقایای مجسمه های عظیم بودا را در پشاور افشا نمود و نوشت که این آثار را طالبان به پشاور آورده می فروشند.»

    دیگر مطبوعات ونشرات پا کستان هم نوشتند که قطعات بودا های بامیان ، سر از بازار های عتیقه فروشی های پشاور برآورده ودلالان وخریداران عتیقه، به بازار این شهر هجوم آورده اند تا با خرید وتجارت باز مانده های این دو مجسمه جیب های خود را پر کنند. گفته میشد که بتاریخ 15 ماه اپریل 2001  یکی از آثار عتیقه مشهور موزیم کابل در موزیم جاپان به نمایش گذاشته شده بود.« هکیرا هوری» مسوول موزیم جاپان از چگونگی خریداری این اثر از نزد طالبان پرده برداشت وگفت« این اثر سنگی از سنگ مرمر تراشیده شده، پای چپ مجسمه« زاورش» الهه مشهور یونانی بود که خود راخدای خدایان، میدانست.» این اثر،چهل سال پیش درآی خانم تخار پیدا شده وسپس به موزیم کابل، انتقال یافته بود.

 


بالا
 
بازگشت