طالبان و كرزی

 

نوشته دو كتور كا روان 

المان فريبورگ

 

طالبان كي بو دند ؟ هدف و مرام از رويكار اوردن ايشان چه بود ؟ و چگونه اين مو جو دات  بيسو اد و وحشي و بر بر كه بايد   دو هزار سال پيش از امروز زنده گي مينمودند ؟ توانستند  سلطه خو يش را به قسمتهاي  زياد از افغانستان پهن نموده و  چند  سال بران  حا كميت  داشته باشند؟ كداميك از  ممالك و ابر  قدرتهاي  دنيا  ايشانرا حمايه كمك و  تحريك و تشويق مينمود؟ ملا عمر رهبر اين گروه  سفاك كه بعداء خويش را امير المو منين نام نهاد كي بود؟

اينها همه   سوالهاي است كه بايد به ان پاسخ   مقعول و درست  داده تا انگيزه اين جنا يات بر ملت بيد فاع و  مظلوم كه طي  سالهاي طو لاني قر باني  قدرت طلبي اين جناياتكاران   گر ديده بود  بر ملا و هو يدا گردد.

سوال ديگري هم اينست كه چگو نه مو جود  نا شنا خته و گمنامي  كه در گمنامي مطلق بسر برده و هيچكسي با نام و چهره  وي  اشنا نبوده و هيچگو نه فعاليت

سياسي  يا اعمال در جهت منا فع ملي  در تاريخ اين ملت از وي يا  فاميلش  ثبت تاريخ نگرديد ه بود،  دفعتاء به اريكه قدرت قرار گر فته  و بنام رهبر  ورئيس جمهور  بدون انكه ملت اگاهي داشته باشد بر ملت تحميل گر ديد. بلي موجود گمنام و نا شناخته همانطو ريكه شاعر ميگو يد :

جز  آيينه كس نديده رويش             نبوسيده بغير  شانه  مويش

اين سوالها و سوال هاي  بعدي  اين  معماي گنگ و پيچده  كه با سر نوشت ملت بازي نموده  و حمامهاي خون بر پا نمود ه ملت را  در زنجير و اسارت  گروه سفاك و وحشي و دور از تمدن قرارداد ? بايد ايضاح گردد  تا ملت از دسيسه هاي كه سر نوشت وي را واژگون نمود  مطلع گردد .

گويند ملا عمر شبي حضرت محمد را در  خواب  ميبيند كه به وي  تو صيه مينمايد  براي   نجات ملت  مسلمان داخل اقدا مات  شده و امت هاي وي را از چنگال كفر  نجات دهد .

اين خواب را ملا عمر  قرارحكايه خودش زماني ديد كه  عساكر روس  افغانستان را ترك نموده  و جنگهاي شديد و فوق العاده بير حما نه براي تسلط قدرت ميان  نقاب  پو شان اسلام جر يان  داشت . معلوم نيست   اقاي ملا عمر، كافر به  كدام  يكي ازين گروپ ها اطلاق مينمايد

ملا عمر  منسوب به پشتو نهاي  ابدالي  قند هار بوده  درسال  1950 م در  يك ده كو چك  مربوط به قندهار  در يك فاميل شد يداء  مذهبي متولد  گرديده  و در سال 1979 م براي امو زش علوم ديني  وارد  كراچي گرديده  در مكتب  مذهبي كه  توسط  فضل  الرحمان  رهبر  جماعت اسلامي پاكستان ،   مو جود  فو ق العاده  متعصب و  فناتيك   ادره و رهبري ميشد ، به اموختن  علوم  مذهبي اغاز نمود .  پس از تحصيل درين مكتب   شامل حزب اسلامي مربوط به مولوي يونس   خالص   گرديده و در جهاد در مقا بل  قواي متجاوز روس  سهم گرفت .

وي در سال  نزده هشتادو نه در لست معاشخو اران آی ا س آی  قرار گر فته  و در سال  نزده نودو دو پس از  سقوط   داكتر نجيب و بدست گرفتن قدرت تو سط مجا هدين ، توسط اربابان پاكستاني اش به  قند هار  فر ستاده شد تا درانجا   مكتب مذ هبي را تاسيس نمايد.

پس از تشكيل گروه سفاك  طالبان   به كمك  پا كستان، حمايه و تشويق و تحريك   امريكا و پولهاي  گزاف وبيشمارسعودي، ملا عمر كور به اساس  تصميم بينظير بو تو و نصير بابر  در راس اين گروه قرار گرفت .

موفقيت ملا عمر و باند جنا يتكارش در  رسانيد ن   يك كا روان متشكل از سي كا ميون از چمن به اسياي مركزي از طريق افغانستان ، اولياي  امور را چون  بو تو و نصير با بر و امثال ايشان  متعقد ساخت كه ايشان  يگانه  گروپ خواهند بود كه باغصب قدرت در افغا نستان  منافع پاكستان را تضمين نموده واين گروپ جاهل و خاين  ودور از تمدن براي دست داشتن به  قدرت حاضر به هر نوع چا كري و مزدوري و خيانت بوده  وميتوان از ايشان استفاده اعظمي را نموده  خواسته ها ي شوم خويش را تو سط ايشان براورده ساخت .

اين طرز فكر بو تو و همقطارانش زياد هم با حقيقت  فاصله نداشته و بعد تر  ديده شد كه اين جانيان و طنفروش و مزدوربخاطر منافع بادران خود و كمپني هاي نفتي از هيچ نوع  جنايات  و خيانت  در حق  ملت مظلوم  افغان رو گردان نبو دند .

بلي اين گروه سفاك و جنايتكار كه در عر صه سياسي قدرت نما ئي نموده جا گزين گروپهاي ديگر شده و از هر كدام اين جانيان ملت جز بد بختي و كشتار و  ويراني و نا بودي  منفعت ديگري  نديد ، متشكل بو دند از اجتماع گروپهاي  ذيل :

 متعلمين مكاتب مذهبي  كه  چنين مكا تب به تعداد زيادي در  پا كستان مو جود بوده و تعداد ان بين سالهاي 1990 تا  2000 انكشاف   قا بل  ملاحظه نموده و از يكهزار و پنصد به هشت هزار انكشاف  يافت .

اين متعلمين اكثراء  اطفال بودند كه والدين  خويش را در ساليان جهاد  در طي بمبا ردمانهاي شديد و يا اشتراك ايشان در جهاد از دست داده بودند و چون وسيله ديگري براي امرار معيشت نداشتند  به اين مكاتب مذ هبي رو اورده كه بعد اء تو سط اولياي  امور براي  مقاصد  سياسي از ايشان  سوء استفاده گرديد. اين اطفال  علاوه به اموزش دروس ديني  وظيفه داشتند كه تعليمات نظامي را نيز فرا گر فته و پس از ختم تحصيل  شامل جهاد گردند.

تعليمات  نظامي ايشان تو سط اعضاي آی  اس آی ، وزارت داخله و بعداء توسط  گروپهاي امر يكاهي  صورت ميگرفت گروپ دوم  متشكل از  خلقي هاي به رهبري   شهنواز تني بود اينجاست كه مفهوم سياست بكلي  درك ميگردد

يعني طالبان ، مسلما نان دو اتشه و خرا فاتي و مبا لغوي  كه اسلام هر گز  چنين مقرارات و محدو يت ها را  وضع ننموده و در هيچ نقطه دنيا  اسلام به چنين شكل ان نبوده و نخواهد بود . امتزاج اين گروپ با خلقي هاي كافر  كه  قران را  زير پا گذاشته و هميش در  قطب مخالف  مذهب  بوده و مذهب را وسيله  عقب افتيده گي و پسماني و فقر و غربت  جو امع ميدانند  فوق العاده  حيرت اور و تعجب انگيز و  غير قا بل قبول است . بعد از كو دتاه ناكام  تني و گلبدين در مقابل نجيب ،  تني  كه  چاره ديگر ي نداشت  خود را به دامن  پاكستان انداخته و دولت پاكستان  به وي دستور داد  تا با  طالبان بپيو ندند.

گروپ سوم متشكل از افراد بود كه بنام مجاهد در جهاد  عليه روسها سهيم بودند  مانند  حقا ني كه بعداء از جمله رهبران  اين  گروپ گرديد . با گذشت زمان و موفقيت  طالبان در غصب  قدرت و تسلط بر قسمتهاي اعظم از افغا نستان ، رهبران   چون مو لوي  خالص رهبرحزب  اسلامي ، مولوي نبي رهبر حزب  حركت اسلامي و  سيد احمد گيلاني  رهبر حزب محاذ ملي  نيز با ايشان  پيو ند نمودند .

گروپ چهارم  متشكل از مزد بيگيران و مزدوران بو دند كه هيچكدام هدف  سياسي را تعقيب ننموده و فقط بخاطرپول و امرارمعاش شامل اين گروپ  گرديده بودند.

گروپ پنجم متشكل از پاكستانيهاي بودند كه  بنا به  تصميم دو لت پا كستان و دستور بينظير  بو تو و بابر و  فضل الر حمان شامل اين گروه  گرديده واز  افكار تنگ  نظرانه   فضل الر حمان پيروي مينمو دند.

علاوه بر ان يك تعداد زياد از مسلما نان فو ق العاده افراطي  از تمام دنيا بالخاصه ممالك اسلامي و ممالك عربي چون سودان و الجزاير و تونس وغيره  وبدون انكه از ماهيت و  مفهوم واقعي اسلام اگاهي داشته و هدف واعمال جنايتكارانه  خويش را بدر ستي  تحليل نموده  توانسته  به مفاد و مضار ان اگاهي  يابند، همراه  بايك  دسته از  قاتلان و تروريستهاي   بين الملي  شامل اين گروپ گرديده بودند .

در كابينه ملا عمر  چهار نفر از  وزرا مليت  پاكستاني داشته و به تعداد زيادي از عساكر پاكستاني در  جنگهاي طالبان به مقابل مسعود منحيث قواي  مزدور  بطر فداري  طالبان جنگيده و تعداد زيادي ازين عساكر اجير تو سط  اتحاد  شمال محبوس و  تا تعدادی ازآنهاتاكنون  نيز در محابس افغانستان  بسر ميبرند.

در يكي از جنگهاي  طالبان  در  قسمت  سالنگ كه قبلاء گو رستان  روسها تو سط مسعود گرديده  بود  ، مردم در مقابل اين  مهاجمين  خونخوار با اب جوش و تيل داغ  دفاع نموده ،قواي  مسعود كه چنين  مقا ومت را از طرف ملت انتظار  نداشت  توا نست  قواي مها جم را تار  و مار نموده و درين جنگ  علاوه از يكتعداد زياد طالبان   تعداد  دو صد تا سه صد  از  پاكستانهاي مزدور اسير  و تعداد زيادي از  تا نكها و مقدار زيادي از اسلحه  فو ق العاده مدرن نيز بدست  قواي مسعود افتيد .

در قسمت تشكيلات  طالبان بايد تذكر داده شود  كه پس از  ملا عمر ،ازمعاون وي  ملا رباني  يكتن از پشتو نهاي  غلزائي  قند هار ميتوان نامبرد.  وي نميخواست كه افغانستان تحت  تسلط پاكستان قرار گرفته و در امورات ان دخالت نمايد . چنين طرز تفكر نه در  صدر  رهبري  طا لبان و نه در صدر رهبري  پاكستان  خوش ايند بوده  و زمانيكه ملا رباني براي تداوي  كانسر جگر به  ممالك  عر بي فر ستاده شد  ملا عمر اعلام نمود  كه اعضاي بلند پايه حزب وي و همچنين  مجاهدين سابق  كه با طالبان ائتلاف نموده اند نميتوانند  پستهاي بزرگ و حساس را اشغال نمايند.

 در معرفي  بسيار خلاصه طلبان  بايد بگو يم كه ايشان جوا ناني بودند بين سنين پانزده تا سي ساله ، تعليمات  نظامي را  توسط قواي سر حدي  پاكستان و بعد تو سط آی اس آی در چمن فراه گر فته و همچنان براي تعليمات نظامي ايشان  نظاميان ا فغا نستان  از  طرف دولت پا كستان اجير گرديده بود  كه درينو قت   ازتعداد  هفت هزار و پنجصد نفر  از قواي  نظامي افغا نها  كه  معاش گير  دولت پاكستان به  معرفت  حميد گل  رئيس  آی اس آی بودند ميتوان نامبرد .  بعداء يكتعداد از نظا ميان امر يكائي  ايشان را تعليمات نظامي ميدادند. اين حقيقت توسط يكي از محبو سين   كه تو سط اتحاديه شمال اسير گر ديده بود افشا گرديد.

در شروع  رويكار امدن اين  با ند  جنايتكار و وحشي ، خارج از تمامي انتظا رات  انساني  پلان طوري بود  كه امدن ايشان  زمينه را براي   تسلظ  قدرت  تو سط  ظاهر شاه  فراهم نموده  پس از سقوط  نقاب پو شان اسلام  كه بخاطر قدرت تمامي ملت را به  خاك و خون كشيده  بودند  و تسلط قدرت توسط   طالبان، ظاهر شاه  بايد دوباره جانشين  طالبان گردد . روي اين دليل   سرادر ولي چندين بار   به پاكستان سفر نموده و داعيه  تسلط قدرت  را تو سط   طالبان با خوشبيني تام  تائيد  نمود. اما بعداء  حاميان اين جنا يتكاران   چون  پا كستان و امريكا و سعودي  منا فع و مفاد  خويش را در اسقرار اين  گروه  و غصب قدرت  توسط ايشان ديده و  تا تو انستند  اين جانيان وحشي ووطنفروش را كه  چون اجل مطلق بر ملت بيگناه و بيد فاع افغان  نازل گرديده بودند  حمايه و كمك نمو دند . از طرف ديگر طالبان به هيچ وجه حاضر نبودند تا از قدرت دست بكشند

هدف پاكستان  از بوجود اوردن اين گروه وطنفروش و عروسكهاي فاقد عقل و شعورو ماريونتهاي بي اداره  نه تنها  انتقال و گاز و   نفت اسيا ميانه  به كراچي وسپس به اروپا از طريق افغانستان  ، قبولي خط ديو رند و خامو شي داعيه پشونستان تو سط افغا نستان بود، بلكه هدف اصلي اين همسايه  نمك حرام و بد طينت   عبارت بوداز تسخير  كامل افغانستان.   با مو جوديت اين  و طنفروشان بي اراده ، درست همان هدف را كه روسهابا  غصب قدرت  تو سط خلقي ها و پر چمي ها داشتند.

روز نامه دان  منتشره كراچي ارگان نشراتي دولت  پاكستان  دريكي از شماره هاي  سال   2000 عيسوي خو يش  مضمو ني را  تحت  عنوان افغا نستان و پا كستان  ايا ميتو انند  سر  نو شت  مشتركي را سامان بدهند ، بقلم  عبدالله و نام مستعا ر  ك حسن نشر نمود. درين مقاله دو نو يسنده  پس از  اظهار يك سلسله  جملات و مطالب عوامفر يبانه   با نهايت  بيشرمي  و بيحيائي و دريده چشمي نو شته بودند :

اين نظريه كه افغا نستان  يك ايالت  خود مختار  پاكستان را بسازد ديد  نا اشنا ونا شدني  نيست . اگر اين كار به نرمش صورت نگيرد  به زور  انجام خواهد شد.

نويسنده گان  براي  ثبوت  اين هذيانات خويش نقل   قول از نو يسنده  غر بي  بنام  تيلر نموده و با ذ هنيت تا ريك و  افكارگسيخته ، گفتار وي را  به ذعم خو يش تعبير نموده  و انرا  ثبو تي  براي  اظهارات  بيشر مانه و احمقا نه  خو يش ميدانستند . اين  هزيانات  روز نامه دان  با  عكس المل  شديد جرايد  برون مرزي  مو اجه گشته  وجرايدزيادي در ارتباط به اين هزيانات جوابهاي معقول و دندان شكن به ان دادند .

بنده در يكي از جرايد برون مرزي  در همان زمان در مقابل اين هزيانات  مقالهً نوشته كه چند جمله انرا  بطور مثال درينجا ذكر ميمنايم :

افغا نستا ن اين سر زمين شيران و ديار مردان  جايگاه  پولادين نننان  هميش و هميش ازاد و مستقل  بوده  ساكنينش هيچگاهي زنجير  برده گي و غلامي بر دست و پا نداشته و هيچگاهي برده و غلام نبوده و نخواهد بود .

جهانگشايان و فاتحان و زور گو يان  كه جهاني در مقابل  عظمت و قدرت افسانوي شان سر تسليم فر وداورده ، درين ديار مردان واشيان عقا بان  چنان سختي و درشتي ديدند و چنان به ذلت و خواري  رانده شدند  كه ديگر ارزوي  تصرف اين ديار  مرد  خيز را حتي  در خيال خويش  نيا وردند .

اتحاد شوروي با مدرن ترين  و پيشر فته ترين  سلاح ها و  وسايل ادمكشي و استعمال   بمب هاي   نا پالم و ميكرو بي و  بيولوژيكي و مو جو ديت  صد هزار  عسكر  كه هر دم  به ان تعداد  عساكر  تا زه نفس  از  كيو با و ارو پاي شرق  شامل گروپهاي كماندوكه سالها مشق و تمرين  جنگهاي   گو ريلائي نموده بودند اضافه ميگرديد نتو انستنداين ملت بپا ايستاده ، اين جانبازان  راه ازادي را  وادار به تسليم نمايند.

پس لاجرم  خجلت زده و سر افگنده  با ز گشت نموده و اين حقيقت  كه افغا نستان  هميش و هميش گو رستان  زور گو يان و متجاوزين  بوده  و خواهد بود  بار ديگر   ثابت گر ديد.  نميدانم چگونه چند دال خور  پاكستاني كه سالها و قرنها  غلام و برده دول استعماري  بوده و در مقا بل  تو هين وتحقيرو تشكنجه هاي فزيكي و رو حي با دران خود جز  سر اطاعت  اوردن و  پا بو سي و چا پلوسي  و حتي معذ رت  خو استن  نميتوا نستند  كاري ديگري بنمايند.  اكنون كاررا به  جاهي  رسا نيده اند كه با تفر قه اندازي  ميان اقوام مختلف و تشكيل گروپ بي ايمان و بيدين و  فاسد و  قاچا قبر  بنام طالب ، ارزو دارند سر زمين را كه تصرف ان محال  عقل و خلاف نقل است  تحت تسلط خو يش در اورند .

به هر صورت  اين گروپ كه بغرض سوء استفاده  پاكستان و خدمت به كمپني هاي  غول پيكر نفتي بو جود امده بود از طرف  كمپني هاي نفتي جهان به  شدت مورد استقبال قرار  گر فته و دو كمپني بزرگ و معرو ف بنام  يو نيكال و بريداس حاضر گرديدند مليارد ها دالربراي كشيدن لو له نفتي  و انتقال  نفت و گازاز اسياي  مر كزي به  پا كستان و بعداء به اروپا سر مايه  گذاري  نمايند .

بعداء  يو نيكال  ، كپني نفتي  بر يداس را از ميدان بيرون رانده و خود به تنهائي يكه تاز ميدان گرديد با تشكيل گروپ طالبان وتسلط ايشان بر قسمتهاي از افغانستان شبكه هاي متعدد  تيلفوني بر قرار گرديده  كه تحت  يك كود نمبر  كابل و پشاور، اسلام  اباد و هرات،  قندهار و كو يته  دايل ميگرديد

همچنان  براي تسلط  نظامي  طالبان و كمك ايشان به  قتل  ملت بيد فاع ، پاكستان  تعداد از  پيلو تان نظامي را  همراه  با تعدا زيادي  از تكنيكر ها و طيارات  نظامي و ملكي در اختيار ايشان  گذاشت .

بعد از فتح هرات تو سط  طا لبان  كه در اثر   خيانت ملك  پهلوان  اسما عيل خان به  طالبان  تسليم داده شده و هرات  تو سط ايشان  فتح گر ديد ، كمكهاي  پاكستان به  طا لبان   افزون گر ديده  هيت  مركب از معين  قواي هواي نظامي  پاكستان  ، وزارت مخابرات ، خط اهن  ،راديو، و نماينده بانك جهاني  به افغا نستان امده و در ارتباط  به كمكهاي بيشتر  براي تنسلط نظامي و مالي  با طالبان مفاهمه نمودند .

بعد از سقوط  كابل در 1996  پاكستان تصميم گرفت  يك  شاهراه بين  چمن و قند هار كه مصرف ان بالغ به  دوونيم مليون دالر  ميگرديد  تعمير نمايد . اين پرو ژه توسط قاچاقبران  هروهين كه در بين چمن و قند هار  فعاليت داشتند  حمايه گرديده و همچنان اين باند مصرف  حملات مالي هرات را كه  روزانه  يكصدو پنجاه هزار دالر  مصرف داشت بدو ش داشتند .

جماعت اسلامي پا كستان  با سهم گيري  خو يش در دو لت  نوانائي انرا   يافت تا   كمكهاي ما لي و نظامي بيشتر و بيشتر را  به  طالبان روا داشته و اين ما فيا  جنايكار و وحشي را چون گله هاي گرگ  گرسنه به جان ملت  مظلوم بفر ستد . بعد از ويزت  تركی الفيصل  رئيس  سرويس مخفي  جاسوسي  عر بستان سعودي  در  سال  1995 سهم گيري پاكستان  با طالبان همراه با تسليحات مدرن  و مجهز  امكان  فتو حات بيشتر را براي طالبان داده  ايشان مو فق گر ديدند   در  اگست  1998 مزار و در خزان 2000 تالقان را فتح نمايد.   تعداد  عساكر پاكستاني  كه از سال 1994  تا 2000   در جنگهاي ايشان  بطر فداري  طالبان اشتراك داشتند  بالغ به صد هزار  ميرسد .

 علاوه از ان ، گروپهاي تنگ نظر و خرافاتي  كه اسلام را به زعم خويش تفسير نموده   مانند  گروپهاي از  چين، اسياي ميانه ، تاجكستان ،  اوزبكستان گروپهاي مربوظ  نمنگاني ، ممالك عربي، خليچ ،سوريه ، فلسطين   ،اردن ، بنگله ديش ،فلپين و امثال ان  در لشكر طالبان سهيم بو دند.

عساكر پاكستاني  براي اينكه  همدردي و همنوا ئي  با ملت افغان نشان ندهد  در هر سه ماه تجديد شده و جاي انراعساكر تازه نفس ميگرفت.

هما نطوريكه قبلاء اشاره شد  ازادي واستقلال  ممالك اسياي  ميانه از چنگال ابر  قدرت سو سيال امپر ياليزم  و مو جوديت  ذخاير نفت و گاز  معير العقول ان منا طق ،كمپني هاي بزرگ نفت و استثمار گران را بران داشت  كه كو تاه ترين  طرق انتقال اين انر ژي حياتي رااز اسيا ميانه به  پاكستان از طريق افغانستان  جستجو نمايند.

پس از رويكار امدن  طالبان در دسمبر 1996  مارتين ميلر معاون شركت يو نيكال  طالبان را به شهر هو ستون  براي كشيدن لوله  گاز و نفت  از اسياي  ميانه  به پاكستان از طريق افغانستان  دعوت نمود ه ، و همزمان  با ان پيروزي طالبان را در افغا نستان يك انكشاف  مثبت خوانده و از واشكنتن  خواست تا هر چه  زودتر  حكو مت  طالبان را به رسميت بشناسد.

يو نيكال  كپني نفت  خوار  متشكل از چند  شر كتهاي نفتي ديگري بوده  و يكي از سهمداران ان  خالد بن محفو ظ برادر همسر بن لادن مالك شركت نفتي  پترو ليم است كه چندين  قرار داد نفتي را  با اسيا  ميانه امضا نموده ، اين كمپني سياستمداران  بزرگ و نظا ميان بلند پايه  امريكا را چون  هنري كيسنجر  ،خانم را فائيل  و همچنان محمود ميستري كه  تلاش وي در برقراري  صلح و ارامش  در افغا نستان زياد  مورد  شك و سوال است  جز معاش بگيران خود داشت .

مو جوديت  پايپ لاين از طريق افغانستان به  پاكستان  نه تنها منافع  بزرگ  پاكستان و شركتهاي بزرگ  نفتي را تامين مينمود بلكه بدين طريق  انتقال مواد انرژيتيك از  طر يق ايران  صورت نگر فته و اين مملكت  در انزوا  قرار ميگرفت كه اين يكي از  خو استه هاي  امريكا بود.

پايپ لاين كه در نظر گر فته شده بود  از سر حد ازبكستان شروع ، تركمنستان  قزاقستان  افغانستان  پاكستان  را گذشته و به هندو ستان رسيده  كه تقريبا هفتصد كيلو متر در افغانستان سير ميداشت.  مصرف اين پروژه دوونيم مليارد  دالر  امريكائي و تكميل ان در سال  2010  و استخراج ان روزانه  سيصدو پنجاه مليون بيلر پيشبيني شده بود .

پايپ لاين  گازاز سر حد   تركمنستان  شروع و از طريق افغانستان و پاكستان  تا به ملتان رسيده . ظرفيت روزانه ان  دو مليارد متر مكعب  در روز  و طول اين  پايپ لاين  در افغانستان هفتصدو پنجاه و پنج كيلو متر بوده و مصرف  پروژه تا به هند وستان   دو مليارد و ششصد هزار  دالر امريكائي پيشبيني شده بود.

امريكا با همه  جنايات  و وحشت و بر بريت ، طالبان چون كشت و كشتار  ملت و توهين و تحقير ان ،چور ودزدي اثار عتيقه و فروش ان به به پاكستان  تخريب و نا بودي  ياد گار هاي كهن با ستاني و تاريخي چون دو مجسمه  عظيم بودا  در سال دوهزار ويك و هزار  هزار جنايات امثال ان جنايات كه كمتر تاريخ مثال انرا بخاطر داشته و چشم روزگار  شاهد ان بوده  ، اعمال  كه وصف  قباحت  ان در قلم نگنجيده و بيشتر از ان  حو صله شرح ان نيست  ،با انهم ازين ددمنشان  مزدوركه قران واسلام رارروپوش اعمال جنايتكارانه  خويش ساخته به شدت  حمايه نموده و درست در سال  دو هزار ويك پس از تخريب    مجسمه هاي بودا  كه تمام جهان مخصوصاء مما لك چون جاپان و هندو نزيا و امثال ان در مقا بل اين  عمل  احمقانه و جنايتكارانه اين گروه  سفاك  احتجاج شديده نموده و در تقبيح ان  گلو پاره نمودند ، سفر نماينده اين گروپ  رحمت الله  هاشمي به وساطت ليلي  هلمز ذكريا نواسه  فيض  محمد ذكريا  به امريكا مهيا گرديده  و از  هژده مارچ اين سال  تا بيست وسه اپريل ان ملا رحمت الله هاشمي با  مسوولين  سازمان سيا ،مامورين بلند پايه   وزارت  امور خارجه  ديدن نموده وهمچنان به كمك ووساطت خانم ذكريا نواسه فيض محمد ذكريا كه در رژيمها  مختلف پستهاي   وزارت و امثال انرا داشت چينل  تلويزني  مهم  براي گفتگو و مصاحبه هاي در حقانيت ژريم  طالبان در اختيارنماينده ايشان قرار گرفت.

البته واضح است  كه كمپني هاي    چون  يو نيكال و امثال ان  هميشه از رژيمهاي  مستبد  سفاك و خو نخوار ، ضد مردمي که قدرت بدست  ديكتاتور ها بوده  و ملت  هيچگو نه  اختيار در تعين  سر نو شت  خويش نداشته باشد  حمايه نموده وبه اصطلاح ابرا  خط نموده و ماهي  صيد مينمايد . بدينصورت اين كنپني در  مو جوديت يك رژيم ضد مردمي و نوكر كه هيچگونه  علاقه و  تمايل  به منافع ملت و مملكت نداشتند? ميخواست اين پروژه را به قيمت كشتار  مليو نها انسان و ويراني

افغانستان  بخاطر منافع خود و سود اعظمي كه دولت  پاكستان از ان ميبرد در  عمل  پياده سازد.

  كمپني يونيكال قبلاء از رژيمهاي ضد مردمي  چون برماو و رژيمهاي كه  حامي  كشت و ترانسپورت و تجارت   هروئين و ترياك  است  حمايه  نموده يار و مدد گار ايشان است . اما همانطوريكه ديديم اين پروژه نسبت   جنگها و ضديت و مقا ومت ملت در مقابل اين گروپ  مزدور و ددمنش به  نا كامي انجا ميد تا اينكه  پس از  يازده   سپتامبر وكشتار يك تعداد از امريكائيان  كه احصائيه درست ان  معلوم نيست ،  امريكا تصميم  به خلع  اين  مزدوران  گرفته و موجود  نا اشنا را كه تا ان لحظه جز در محيظ  فاميلي نام وي بگوش كسي  اشنانبود  چون  ما ريو نت  بدو ن قدرت  و اراده بنام رهبر بر ملت  تحميل  نمود .

در رويكار امدن اقاي كرزي  كمپني   يو نيكال   نقش مهم داشته ، اقاي كرزي قبل ازين  ما مو ريتش بحيث  رهبر افغانستان يكي از  مشاورين  اين كمپني بود ، اين مو صوع  يعني نقش  كمپني  يو نيكال در انتصاب وي  بحيث رهيس جمهور   توسط نشريات  معتبر جهان  چون رويتر بتاريخ هژده فبروري 2002 وهمچنان  جر يده اسپا نوي  موندو در همين تاريخ ، جريده لوموند در شماره  سيزده دسامبر  2001 انتشار يافت.

وي قبلاء در منزل باغ قندهار  با سي  اي  ای يا سيا  اشناه شده و در خفا در  خدمت  ايشان قرار داشت . وي با رويكار امدن  طالبان  در صف ايشان قرار گرفته و ارتباط ايشان را  با امر يكا  بر قرار نمود. اقاي كرزي خوددر مصاحبه خويش  با كا نال  تلويزوني الجزا ير چنين اظهار داشت :

 در سال  1994 ماه مي  من در كو يته بودم كه  طا لبان ظهور نموده  و مرا در  مقدمه  حر كت خو يش جاه دادند ، من در اغاز از مو سسان اين جنبش بودم

علاوه بران  گروپ ديگري مانند اشرف  غني  ، احدی  و يكتعداد  ديگري كه ذكر اسامي  ايشان  ضروري نبوده  در ظا هر ويا خفا با  طالبان همكاري نموده و بر جنايات  و بربريت ايشان مهر تاهيد زده  مشوق ايشان براي كشتار ملت بوده  و با بر قراري  رياست جمهوري به رهبري كرزي  اين گروپ هم در پستهاي فو ق   العاده حساس و كليدي قرار گرفتند.

بدين ترترتيب ميبينيم كه طالبان به دو گروپ با عين هدف تقسيم شده بودند :   طالبان با دستار و كلاه و ريشهاي  چند متره و حبا و قبا و  طالبان فيشني و لو كس و نكتاهي دار با عين ماهيت و هدف.پس ميبينيم كه اقاي كرزي و همكارانش  كه چون ماريونت بر اريكه قدرت  اورده شده اند  با طالبان محصول يك فابريكه بوده و بيجهت نيست  كه اقاي كرزي  و همكارانش تا حد امكان ازين  قاتلين ملت  به  نامهاي مختلف  چون طالبان ميانه رو  ووطنپرست و امثال آن  حمايت مينمايد. 

همين چند روز پيش  راديو بي بي سي  رهاهي هفده نفر ازطالبان  پاكستاني را از محا بس افغا نستان به  دستور  كرزي اعلام نمود ، البته باراول نيست  كه محترم  كرزي صاحب ترحم و همنوائي و دلسوزي با اين گروپ فاسد نشان ميدهد ، بلكه از شروع به قدرت  رسيدن ايشان   از  چنين  ترحم و شفقت  در حق دوستان   خويش ابا ننموده اند.

علاوه برانكه اين گروپ جنايتكار و مزدور  كه بخاطر منافع  پاكستان و دشمنان اين  ملت حمامهاي  خون بر پا نموده  واز هيچ نوع جنايت در حق ملت مظلوم و بيد فاع  رو گردان نبودند نه تنها مورد موا خذه  قرار نگر فته و در محا كمه  ملت بخاطر  اعمال شنييع و جنايات   وصف ناشدني  كشا نيده نشده اند بلكه بنام  طالبان  ميانه رو و اصلاح طلب با يشان اجازه داده شده  كه دو باره  براي تصميم گيري در  سر نوشت ملت  سهيم گرديده واشخاصي مانند  عبدالوكيل متو كل  وامثال ان كه تا شانه  دستهاي نا پاك ايشان در خون ملت  بيگناه و بيد فاع اغشته است  اجازه اينرا دارند  تا خود را  بحيث نماينده ملت  كانديد  نمايند.

شاعر ميگو يد

به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند

تو برون در چه كردي كه درون خانه آئي

پس از تشكيل كانفرانس بن در  2001 ميبينيم كه دستهاي  نا مرئي  سياه و يو نيكال   در انتصاب اقاي  كرزي نقش اساي  داشته  واقاي كرزي  با وجود داشتن دو راي در مقا بل  هشت راي اقاي  سيرت ،خلاف تمامي خو استه هاي ملت و موازين حقوقي بدستهاي نا پاك  سيا  تاجپو شي نموده و  در پهلو يش  شخص مقتدر و پهلوان سياست و سرد و گرم چشيده روز گار شاگرد بزرگ  سيا اقاي خليلزاد  قرار گرفته  تمام پلان و نقشه هاي  را كه امريكا  در ارتباط با موقف  سوق الجيشي بسيار حساس و مهم افغانستان  با رو يكار امدن  طا لبان در سر داشت  اكنون باز هم با از بين رفتن ايشان و موجوديت  يك گروپ از  مار يونتهاي   فاقد  قدرت و بلي گو يان  درعمل پياده نموده و  خواهد نمود.

ولي  كسيكه  درين ميان بازهم  بازنده است  ملت بد بخت و بيد فاع افغان است  كه منافع ملي اش  پا مال ثروتهاي  طبعي اش چور و تاراج وكو چكترين حقوق  در تعين سر نوشت خويش  نخوا هد داشت

دوره هاي انتقالي و سپس  تظاهر به ديمو كراسي با  انتخا بات  ظاهراء قا نو ني رياست  جمهو ري و انتخا بات  پارلماني  جز  تظاهر و حيله و فريب  چيزي ديگري نبوده و نخواهد  بود.

هما نطو ريكه كه بنده در مقالات  قبلي  خويش كه در جرايد متتعدد  برون مرزي  نشر گرديده   پيشبيني  نموده ام  افغا نستان اينده  ممثل   رژيم  سفاك  پهلو ي يا امثال  ان خواهد بود كه  ملت در تحت  ديكتا توري  اهنين و خو نين و سفاك اداره شده و  از هيچگو نه  حقو ق انسا ني بر خور دار نخوا هد بود.

امروز ميبينيم كه شورش و نا اراميها  قسمتهاي  زيادي از افغا نستان و حتي كا بل را مورد تهديد  قرار داه  طالبان همراه با گروپ القاعده  با خاطر  ارام به قتل و قتال  ،  ادم رباهي  ، سو قصد هاي  فوق العاده خو نين دست زده بطور  مثال  همين هفته   قبلي در  يك سو  قصد   دوا زده نفر  جانهاي شرين  خويشرا  در كابل از دست دادند . شورش و نا ارامي و سو قصد در مناطق جنوب و جنوب شرق به اوج  خود رسيده  اما هيچگاه  تعقيب جانيان و  جنايتكاران كه  جز   طالبان و القا عده كسي ديگري نيست  جدي نبوده   و  هيچگاه از دستگيري  جنايتكاران  ملت اطلاع حاصل نمينمايد

 ملت به اين اگهي دارد كه كاسه زير نيم كاسه بوده و امريكا براي حضورواغراض شوم خويش  وقواي ايساف درافغا نستان ضرورت به طالبان و يك سلسله  نا اراميها و شورشهاي كو چك دارد. استاد فهمي در شماره هشت هزار و نهصد و هشتادو يك  مو رخ  بيست و پنج اكتو بر  دو هزار و يك  در اخبار  الخليچ

از زبان   سياف رهبر  حزب اتحاد ملي مينويسد :  ما هنگاميكه در نو امبر سال 2001  داخل كا بل شديم  ميخواستيم  عده از فر ماندهان طالبان را  خلع سلاح  دستگير ومحاكمه  نمايم ولي به امر  شگفت انگيز بر خورديم و ان اينكه نيرو هاي  امر يكاهي  ما نع اين كار شده و براي ما گفتند که انها از جمله  دو ستان  ما اند. يكي ازين فر ما ند هان  فعلاء در و لايت وردك زندگي مينمايد و  درين اواخر  محفل بزرگي را بمناسبت  ازدواج  فر زندش داير كرده بود كه نماينده   سفارت امر يكا هم دران حضور داشت . چيزي ديگري كه به ان بر خو رديم ان بود  كه يكي از نماينده گان  سازمان جاسوسي انگلستان در سفارت افغا نستان در لندن  امده و با يكي از مسوولين  ان سفارت  ملا قات نموده  به  او اسم  يكي از فر ما ند هان طالبان را داده و در زمينه  تامين امنيت او  خوا هان همكاري گر ديده و ياد اور شده كه امنيت ان شخص براي  سازمان منطقوي انگلستان  داراي اهميت ميباشد . اين شخص  تا هنوز در كا بل ميباشد.

افغانها و خصو صاء انهائي كه در مناطق جنوب غربي  افغا نستان بود و باش دارند   بخو بي ميدا نند كه ملاعمر، ملا تربي ملا متقي،  ملا مطمئن، ملا عبيد الله ، ملا عبد الر زاق  ، ملا قلم الدين  و ....... با مصو نيت  كامل زنده گي مينمايد.

هنگام  حملات امريكا براي نا بودي  طالبان، اوراق ء كه از  هو ا پيماء امر يكاهي بر فراز  قندهار و اورز گان  رها شده  حاوي  فو توي  ملا عمر بوده  كه در زير ان  اين عبارت به پشتو  و انگليسي  نو شته شده  بود :  زمو نژ تر نظارت لاندي يي

( موخذ  افغانستان در اتش  نفت   صفحه هفتادو نه و هشتاد نگارش  خواجه بشير احمد انصاري )

اين مو خذ و هزار ها موخذ ديگر به خوبي اغراض شوم  و اهداف ابر قدرت يكته تاز  را واضح نموده و بيان ميدارد كه چگونه ملت افغان  چه در زمان سلطه  طالبان و چه امروز باحمايه  طالبان تو سط امريكا قر باني   شده و ميشود

اين نو كران  خونخوار  كه مو جوديت ايشان  چون زمان  سقوي  لكه ننگ است بر دامن  تاريخ  پر افتخار اين ملت ،با سلطه   هفت ساله خويش  انقدر جنايت و خونريزي  و بيداد و استبدادو اعمال و حشيانه و دور از وجدان انساني  نمودند  كه وصف ان در قلم نگنجيده و نه مرا حو صله گفتار و نه شايد شما را توان شنيدن ان باشد 

اين جانيان در شمالي و كو هدامن زمين و مناطق  مركزي اعمال را مر تكب شدند كه كمتر  جانيان عالم  چنين خا طرات درد ناك و اسف انگيز از خود باقي  گذاشته. نه تنهامردم كو هدامن زمين  بخا طر همو طن بودن با مسعود بصورت كتلوي و به ده ها  صد ها هزاربه قتل رسيدند بلكه اين جانيان  هزار هاجنايات ديگري را چون كوچ دادن هاي اجباري ، سو ختاند زمينها ، كشيدن درختان از بيخ و بن   و مسموم ساختن  چاه هاي اب اشاميدني ،تخريب سيستم ابياريوصد ها هزار جنايات ديگري را كه وصف ان  خارج از قدر ت  قلم است نيز مر تكب گرديدند درجنگهي كه در سال  نزده  نود و هفت بين  مسعود و طا لبان رخ داد  يكصد و هشتاد هزار  از اهالي بيگناه شمالي اواره گشته  مجبور به ترك  خانه و كاشانه گرديدند.

به هزار ها و صد ها هزار انسان بدون انكه كو چكترين  گناه را مر تكب شده باشند  به خاطر  انكه مسكن و ماوايش شمالي است  در تحت  شكنجه هاي حيواني  چون  زنده  زنده پوست شدن و شلاق خوردن و امثال ان به قتل رسييد ند . اين شكنجه و شلاق نه  تنها شامل  حال مردان بود  بلكه  طبقه اناث  نيز ازان محروم نبودند .به صد ها هزار طفل  توسط اين اين گروپ سفاك وو حشي دزدي  شده و براي  فروش احشا به مما لك  خليچ فر ستاده شدند.

يكتعداد زياد هم از  زندانيان نسبت شكنجه  هاي حيواني و ضربه هاي شلاق بصورت متواترپس از  سقوط  طالبان و رهاهي ازندان ديگر رمقي در تن شان نمانده وبا زنده گي وداع نمودند موخذ. تلويزون المان  مصاحبه با مادرء كه فر زندش پس از رهاهي از زندان طالبان بخاطر  شكنجه و شلاق  پدرود  حيات  گفت : به ده ها هزار دو شيزهگان بين سنين دو ازده تا  هژده  ساله با جبر و زور و تهد يد و تخويف با ملا  ايكس و ملا واي  نكاح گرديده  در حاليكه ملاهای مو صوف  قبلاء  دو  يا سه  خانم ديگر  هم داشتند.

خرابي  منا سبات طالبان و اعمال  وحشيانه ايشان در مقابل  طبقه اناث  باعث گرديد  كه كمكهاي ملل متحد  در افغانستان قطع گردد ، همچنان  اور گانيزسيونهاي ديگر  نيز  نسبت حر كات  نادرست  طالبان  از كمكهاي خويش دريغ  ورزيدند

از جنايات اين گروه متحجر و سفاك در مقابل طبقه  انا ث  به شكليكه  حتي  زنها اجازه  نداشتند  تو سط دو كتو ران طبقه اناث معاينه  گردند و همچنان  طلم و بر بريت و  سفاكي هاي بيشمارايشان  در مقا بل اين طبقه  بهتر است لب بسته  و چيزي  نگو هيم زيرا  هر قدر بيو يسيم و بگو هيم   پا ياني   نخو اهد  داشت

در باره جنايات بيشتر اين گروه و قصه ملا يعقوب و يك تعداد  ملا هاي ديگركه چگونه  دوشيزه گان رابه جبر و زور به عقد خويش در ميا وردند  خوا ننده گان  عزيز بهتر است به كتاب  پس از طالبان  نو شته  ميخاهل پاهوول  مراجعه نمايند

 اكثراء در كابل اها ليكه منسوب به سمت شمال بودند  مجبو راء  تذ كره هاي خويش را تغير داده  و محل  سكو نت و بود و باش  خو يشرا   كابل ومناطق غير از شمالي و هزاره  معرفي نمايند  زيرادر غير ان مورد  اذيت و شكنجه اين دد منشان  قرار گرفته  و اكثراء در محا بس  تحت شكنجه هاي حيواني و يا تحت شلاق با زندگي  وداع مينمو دند

بعضاء  اهالي مطلوم كابل و مناطق فارسي زبان  ازترس شكنجه و مجبور  ساختن ايشان به جنگ برادر كشي در مقا بل مسعود ، شبها بالاي در ختان بسر برده و روزها  در كنج و كناو سوراخء پنهان ميگرديدند.

بيشرمي و اعمال دور از  وجدان و دور از معاشرت و بكلي مخالف نزاكتهاي قبول شده اجتماعي  تا به جاهي  رسيده بودكه اكثراء در محل عام طالب با ريش چند متره و دستار  چون  گلو له  توپ  در حا ليكه  شلاق بزرگ در دست داشت مرد ها باز داشت  نموده و سپس در كنج  مجبور  ميسا خت تا لبا سهاي خويش را دراورده و از ايشان باز ديد بدني مينمود كه ايا  قوانين اسلامي چون  تراشيدن  سنتها  توسط ايشان مرا عات گر ديده  يا نه ، در عدم  مرا عات ان اجل گر فته بد بخت اولاء انجا مجبور به تراشيدن  سنتها  گرديده و سپس انقدر شلاق ميخورد كه تا  چنديدن روز و چندين هفته از جا نميتوانست تكان بخورد.

بلي به اين بيشرمي و اعماليكه  تا امروز هم در هيچ گوشه از دنيا ديده نشده و نخواهد شد و تنها و تنها زاده فكر نا قص و معيوب اين  گروه  جاهل، بي فر هنگ ، بيدانش و بسواد ا ست بايد  خنديد و بحال زار ملت  نا توان و بيد فاع كه در چنگال  چنين ديو سيرتان اسير و  بدبخت  حقير گرديده  بو دند  بايد زار و زار گريست با هجوم و حمله اين گروه خو نخوار و متحجر  در مقابل مسعود ، افغا نستان دو باره  صحنه هاي جنگ و كشت و خون گرديده  افغانستان بازهم  صحنه كشتي گيري وقدرت نما هي  قدرتهاي نظامي  مملك همسايه گرديده  كه جواب انرا  ملت بد بخت و مظلوم با قر باني هاي بيشمار و غير قا بل وصف  بايد بدهد بصورت عموم  اين جنگها كه بخاطر برده  ساختن  يك ملت  ازاده و منا فع   كمپني  هاي نفتي  براين  ملت  تحميل گرديد.

به تعداد  چند صدهزار كشته و هفتصدو پنجاه هزار  مها جر و اوراه از خود بجا گذاشته ، در قسمتهاي مركزي و جنوب غربي در حدود يك مليون انسان  موا جه  به قحطي و گر سنگي گرديدند بطو ريكه سه صد هزار  در با ميان و  هفتصد  هزاردر  ولا يات  وردك و غور و غزني ماه ها  و بعضی موسسات كوشش نمود  كه طا لبان  اجازه انتقال مواد  غذاهي را به اين مناطق بد هد  امااين  خواسته  هميش از  طرف  طالبان رد  گرديد

بلي اين بود  حال زارو ابتر ملت  دردمند  بيچاره  افغان در  تحت تسلط  اين قاصدان  مرگ  و سياه كاران و نو كران  بيگانه نو كران كسانيكه  كه خود  قر نها نوكر و غلام  حلقه بگو ش بو دند

با وجود اين  هما نطو ريكه  تذ كر رفت  اقاي كرزي كه خود  محصول  همين  فابر يكه بوده و  با جنبش  طالبان  قرارفر موده خودش   با ايشان  يار و همكار  و مدد گار بود، اين گروه   وطنفروش و مزدور را   وطنپرست  ناميده  و بد فعات  زياد تعداد  زيادي از ايشانرا كه در محابس افغا نستان   محبوس بو دند  رها نموده  و دستهاي نا پاك ايشانرا باز هم در كشتارملت بينوا و بيد فاع ازاد  گذاشته ?عوض اينكه  بخاطر  جنايات قتل و قتل  ظلم و تعدي و تحقير و توهين  ملت و وطنفروشي    به  محاكمه ملت كشانيده  شوند براايشان  اجازه داده شد ه كه بحيث نماينده گان ملت  به  خانه ملت  راه  يابند ملت ارزو دارد كه روزي واقعاء حكو مت مردمي رويكار امده  وانگاه  هيچ قدرتء  مانع ملت  نخواهد  گرديد كه بخواهند قاتلين  خويش را محاكمه نمايند

 

پايان

 

موخذ . افغانستان در اتش نفت . نگارش خواجه بشير احمد  انصاري

پس از طالبان   به زبان الماني    نوشته ميخاهل پاهوول

 حكايات  شفاهي از چشمديد  مردم

 

ادرس

Dr. Karwn

Bissierst.16

D-79114 Freiburg

Germany

 

Tel: 0049 761 82720

  

 


بالا
 
بازگشت