اکادمیسین دستگیر پنجشيری

 چرا درشب مهتابی وسپید 26سرطان 1352خورشیدی"دموکراسی تاجدار"  بی تاج شد ؟

 

 

                                                   مبلغان برجسته نظام سلطنتی  وتحلیلگران سیاسی  دورا ن جنگ سرد  این مسأله را همه همگون ویکنواخت تکرار میکرده اند که گویا افسران تحصیلکرده ءشوروی عامل اساسی این دیگرگونی تاریخی وسقوط سلطنت بوده اند  وبا چنین دید گاههای  ذهنیگرانه ازکنار عوامل عینی تاریخی وتضادهای  تراکم یافته  درون  جامعهء پرتب وتاب،دولت فرتوت سلطنتی وبازیهای سیاسی بزرگ نو منطقه  خواسته یا نخواسته با چشمان بسته  عبور میکرده ا ند

برای یافتن پاسخ دقیق وصحیح به این پرسش تاریخی جنبش وجامعه اینک  نخست به تحلیل وتصویر روشن اوضاع ملی وبین المللی همان برههء تکامل جامعه بلادیدهءما وضرورت تاریخی واجتناب ناپذیر زوال سلطنت در افغانستان  توجه خوانندهء گرامی را  جلب میکنیم

 بیاد بایدآورد که محمد ظاهر شاه در برهه معینی ازتکامل تاریخ وجامعه با شناخت   ضرورت زمان وتناسب وتوزان قوای جهانی  در سال  1343 ش لویه جرگهء طراز قبیله سالاری خودرا دایر کرد  منافع طبقات حاکم  واشرافیت فیودالی در رأس  خاندان سلطنتی و شاه را هماهنگی بخشید وبراساس این درک مشترک در میزان 1343خورشیدی  قانون اساسی وضع ونافذ شد  ودران قانون اساسی حقوق و آزادیهای دموکراتیک مردم  برای نخستین بار تسجیل وبازتاب روشن یافت         

بر اسا س ارزشهای دموکراتیک   قانون اساسی  ومواد  قانون انتخابات مبارزات  انتخاباتی به "ظاهر "  "آزاد وعادلانه! " برای شورای ملی  صورت گرفت                                 

 دوبار شورای ملی (ولسی جرگه وسنا)  گشایش یافت  طی  د و دورهء    تقنینی  حکومتهای بی ثبات  دکتر محمد یوسف  ، محمد هاشم میوند وال ، نوراحمد اعتمادی ، دکتر ظاهرو  موسی شفیق  یکی پی دیگر زیر شعارهای  : "دموکراسی افغانی "  ،"جهادملی " "مساوات" و مشروطه شاهی  روی کار آمد ند      

-  رعایت ارشادات  دین مبین اسلام

-  حفظ استقلال   وتمامیت ارضی کشور

- مبارزه در راه  شاهی مشروطه 

- ادامهء سیستم  پلانگذاری در اقتصاد ملی  تشویق وحمایت  صنایع خفیفه  تشبثات  انفرادی  واقتصاد مختلط

- انکشاف  مناطق عقب نگهداشته شده  وانکشاف روستا ها 

-توجه به شهر سازی

- تجدید نظر  برتشکیلات اداری قضایی وفرهنگی

- اصلاحات زراعتی  وتأسیس  کوپراتیفها 

- استفاده  علمی وفنی  از معادن

- عدم الحاق به پیمانها ودسته بندیهای نظامی

- تایید اساسهای  کنفرانس  "باندونگ "  واعلامیه های "بلگراد "

-دفاع از جنبش های ملی ضد استعماری و آزادی بخش ملل ومردمان آسیا وافریقا

- پشتیبانی از مطالبات  مشروع  مردم پشتونخوا وبلوچستان

- حل مسالمت آمیز وعادلانه ء مسایل مورد اختلاف  باکشورهای همسایه

- تقویت مناسبات  دوستانه باکشورهای همسایه  وممالک اسلامی

-احترام به منشور ملل متحد  واعلامیه جهانی حقوق بشر

- وجلب همکاریهای  سازمان ملل متحد  گوهر ومضمون  اساسی پروگرامهای اصلاحی  حکومتهای  دهه دموکراسی بوده است

تاجاییکه به نظر  میرسد  درین پروگرام هیچیکی  از حکومتها  ی دهه ء دموکراسی  به اصلاحات ارضی  به نفع دهقانان و  به اشتراک دهقانان  گرایشی نداشته اند واز جنبش دموکراتیک وضد فیو دالی  دهقا نان پرعدد افغانستان  به اشاره یا کنایه پشتیبانی  نتوانسته بوده  اند  

رویهمرفته  درپروگرامهای  آن حکومتها  گرایشهای رشد سرمایه داری  وعلاقه به تأسیس  نهادهای دولتی  ومختلط باز تاب  معینی داشته    ولی بدلیل  ترکیب وماهیت سکون پرستانه وفیودالی  وکیلان ولسی جرگه   وسنا  در برابر اجرای این  طرحهای سنگ اندازی  ومقاومت سرسختانه  صورت میگرفته است  وشورای ملی غالبا  به مرکز وگرهگاه  تضادهای حاد  اجتماعی ملی  قومی ومنطقه یی  مبدل میگردید

در دهه دموکراسی  قانون نوین  مطبوعات نافذ شد وبرای طبع ونشروبیان عقاید سیاسی روشنفکران  نوخاسته وشناخت وشکار مخالفان رژیم  تدابیر لازم  اتخاذ شد

جراید  خلق  پرچم ، شعلهء جاوید  ، مساوات  ، افغان ملت  ، روزگار ، صدای عوام ، ترجمان ، پیام امروز ، افکار نو  ، ملت  افغان ، کاروان  ، پیام وجدان ، پکتیکا ،  گهیح و ...  به  بیان عقاید سیاسی  وجهان بینی  های  گونه گون  واصول مرامی  نیروهای سیاسی مخالف ومختلف  آغاز نهادند.   ولی تاجاییکه  درجریان تحولات  سیاسی سه دهه ء اخیر آشکار گردید  اکثر گرداننده گان   این جراید با مهره های اصلی رهبری کنندهً محافل  حاکمه  دوران شاه  پیوند پنهان یا آشکار داشته وافزار اجرای مقاصد سیاسی آنان بوده اند

یکی از مدیران جراید ملی گرا بامن دریک سلول زندانی بود و هم طبق بودیم او به تقریب جشن استرداد استقلال سیاسی افغانستان درباره ء سومین قیام مسلحانه ملی ضد استعماری  مقالتی را نشر  نقش شاه امان الله رابرجسته کرده بود  به همین اتهام  بازداشت شده بود

درزندان فشار خونش روز تاروز  بلند میرفت قادربه تهیه غذا چای ودیگر نیازمندیهای روز مره نمیشد  اورا بیش ازشش ماه ازهمه خدمات روزمره معاف کردم حتا  دفاعیهء بسیار تند ووطنپرستانه ای درباره ء سومین قیام آزادی بخش ملی ضد استعماری مردم افغانستان نیزبه او  نوشتم واز نقش شاه امان لله  درین قیام دفاع عادلانه کردم

 او یک راز دربار را برایم فاش ساخت وگفت سردارولی مرا بباغ  ریشخور دعوت کرد وگفت که جمهوری خلق چین  معادل چهل ملیون پوند برای فابریکه نساجی  بگرامی و  پروژه آبیاری پروان  ..ووومساعدت میکند  شما آزادانه برضد شوروی  واسراییل وبسود جنبش مسلحانه ء فلسطین  نشرات کنید 

این وظیفه را با شور وشوق فراوان انجام دادم  مقالاتی ازسوی طرفداران اندیشه های دموکراتیک نوین  وتعداد ی ازمحصلان فلسطینی وسفارت فلسطین برایم میرسید این جریده از پرفروش ترین  جراید کابل شد اعتبار جریان ما نیز بالا رفت پس از انکه مساعدتهای  جمهوری خلق چین مراحل قانونی خودرا طی کرد  به بهانه ء قیام آزادی افغانستان   اینک مرا زندانی وجریده  ام را توقیف کرده اند این یکی ازکثافت کاریهای دربار بوده است و چندین جریده ء دیگر مستقیما از سوی دستگا ه امنیتی دوران سلطنت اداره میشده است . اینها همه توطیه های بود که دردوران سلطنت علیه آزادی مطبوعات و آزادی انتخابات واحزاب وسازمانهای سیاسی  صورت میگرفت ولی نیروهای ملی و دموکراتیکی نیز  بوده اند علی رغم این همه دامها ودانه ها برضد دموکراسی تاجدار وتکیه  گاههای محلی وبین المللی استبداد سلطنتی  آگاهانه وشعوری وباقبول قربانی مبارزه میکرده اند                              

همچنین در دوران "دموکراسی تاجدار "  جمعیتها  وسازمانهای  چپ ، چپگرا ، چپ چپ نما ، راستگرا ، تنظیمهای  تندرو ،میانه رو  وکندرو دموکرات   ملیگرا   وعظمت طلب ملی  تأسیس  به شیوه ها واشکال  مختلف آشکار وپنهان در داخل وبیرون مرزهای کشور به فعالیتهای سیاسی آغاز نهادند  نشان انگشت دربار را نیز میتوان دربسیاری ازین سازما نها خواند .

در آستان تشکیل کنفرانس بن ولویه جرگه اول ماهیت بخشی ازان سازمانهای سیاسی  "چپ وراست شده" وسلطنت طلب خوشبختانه  شناخته وبزودی افشا وتجرید گردید

دردهه ء دموکراسی  مبارزات   مطالباتی  مرامی وسیاسی نیز تشدید شد  نیروهای متشکل سیاسی  ازهمه شیوه ها و  اشکال سیاسی  مبارزه از جمله از  تظاهرات خیابانی  به مقصد  بیان منافع  اجتماعی  سیاسی و مطالباتی  خود سود می جستند

 دامنه نهضت اعتصابی کارگران به نحوبی سابقه ای به تمامی مراکزعمده صنعتی وتولیدی  کشور گسترش یافت

طبقه رشد یابنده وجوان کارگر بویژه   عناصر آگاه این طبقه روینده ء اجتماعی درجریان اعتصابات  وتظاهرات خیابانی   درسهای سودمند گرفت  از صاحبان وسایل تولید و محافل  حاکمه خلاف ارزیابی های  یکسو نگرانه  موألف محترم

"کابوس سرخ"   مواضع نوین بدست آورد  وصاحبان وسایل تولید را  به گذشتها

وعقب نشینی های خورد وبزرگ عیان  مجبور کرد بگونه مثال ساعات کار  از 12 ساعت روزانه  به 8ساعت کاهش یافت  لباس کار وسایل ترانسپورتی   به کارگران  نساجی گلبهار  پلخمری   وموسسات دیگر تولیدی مهیا گردید  نوکران برجسته ء کار فرمایان  تاحدودی  تکیه بجلو شد  ومجبور به پسرفت گردید  در اصولنامه  کار وکارگر  افغانستان  تجدید نظر  صورت  گرفت

موجز اینکه  زحمتکشان کشور  از نهضت  اعتصابی  مارشهای  ظفرنمون  کارگران شبرغان  ومبارزات اقتصادی ومطالباتی  کارگران  واز برخورد ضد دموکراتیک  صاحبان سرمایه  ودستگاههای تولیدی دولت نیمه فیودالی افغانستان   طی دهسال  درس همبسته گی  تشکل  ومبارزه گرفت  شناخت  کارگران  ازماهیت دولت  ودشمنان آشتی ناپذیر مردم ژرف ژرفتر گردید 

باید توجه محترم اکرام اندیشمند  موألف  " کابوس سرخ " را به این حقیقت تاریخی  جلب کرد که تنها  قدوس کارگر ومیر علم کارگر این  دو تن از کارگران آگاه پنجشیر

پانزده روز تمام شش هزار کارگر را برضد  استثمار وحشیانه صاحبان فابریکه نساجی گلبهار برای مبارزات مطالباتی واعتصابی  بسیچ میکردند وبه حرکت می آورد ند

سپس خواست دادخواهانه ومشروع  دهقانان ولسوالی کوهستان مطرح گردید

 خواست  جلوگیری از ریزش  اب کثیف به نهر کوهستان از پشتیبانی بیدریغ دهقانان کوهستان برخوردار شد  هر روز حد اقل ده هزار دهقان نیز به نهضت اعتصابی کارگران همراه میشد این شعار های زنده ومبرم روز  نساجی گلبهار را  به عقب نشینی  آشکاری مجبور ساخت

شعارهای روز  وعمده ترین مطالب سخنرانیهای این دو کارگر همدیارم را   من خود   تنظیم میکردم   جان سخن درینجا ا ست که پس از گردن نهادن نساجی بخواستهای دادخواهانه  ء کارگران ودهقانان  دولت برای سرکوب شور مقاومت قانونی کارگران

نساجی گلبهار ودیگر مراکز تولیدی کشور قدوس کارگر را بازداشت کردومیر علم کارگر مخفی شد  قدوس کارگر بیش از یکسال بامن دریک سلول درزندان قلعه جدید زنده گی میکرد

سلیم کارگر وزنده نام باشی اسماعیل ازکارگران پیگیر واستوار نساجی پلخمری بودند

آنان نیز پس از پیروزی بخشی ازمطالبات کارگران نساجی پلخمری از کار برکنار شدند

عبدالحمید کارگر جنگلک نیز زندانی گردید  این فرزند مردم زحمتکش دره ء هزارهء پنجشیر  ازحقوق زندانی سیاسی  محروم شده بود  ودر شرایط بسیار دشواری  در زندان عمومی زنده گی میکرد هر  هفته یکبار اورا درشفا خانه ملاقات میکردم وازدکتر شفاخانه که از دوستانم  بود انواع ویتامینها را بدست آورده ودردسترس او میگذاشتم

زنده یاد عین الدین کارگر واقعا  یک کارگر قهرمان بود  او مارش ظفرنمون  کارگران نفت وگاز شبرغان را تا پلخمری بسیار هوشیارانه سمت وسو بخشید

ودولت را سرانجام  به قبول افزایش معاش ودیگر  مطالبات قانونی کارگران ساخت

 و پس از امضای قرداد  قبول مطالبات کارگران با رییس تفحصات ( درحضور دکتر عمر وردک  وزیر داخله )   بازگشت موفقانه کارگران را از پلخمری اعلان کرد

ولی چند روز پس عین الدین کارگر ووصال کارگر هردو باز داشت زنجیر وزولانه و  ازکار برکنار وبنام اخلال گر جهت تعقیب عدلی به کابل فرستاده شدند  عین الدین کارگر از رخه و وصال کارگر از بازارک پنجشیر بود  روان وصال کارگر شاد باد که  هیچیکی ازین افراط کاریهای مستبدانه دولت سلطنتی اراده آهنین وی را خم کرده نتوانسته بود  وصال با فروتنی کارگری میگفت زمانیکه اورا نزد والی  شبرغان  میبرده اند  شرنگ شرنگ زولانهء خود را قصدا بلند وبلندتر میکرده است

هنگامیکه والی اورا تهدید کرده بود که از اخلالگری دست بردار نیستی به پاسخ والی بیدرنگ گفته بود که این زولانه ها را کارگران ساخته اند نه شما وروزی همین کارگران افغانستان زنجیر وزولانه های   شمارا  خواهند شکست ومارا آزاد  خواهند کرد

دریغا که اکثریت  این کارگران شجاع پنجشیر درجریان کشمکشهای خونین توسط جنگسالاران  تنظیمها ی بنیادگرا  یا بوسیله چریکهای شهری آنان تروروشهید  و قربانی اد اره ء نظامی پاکستان و فعالیتهای ترورستی بنیادگرایان عربی شده اند

      

-     و  گرایشها نامردمی وضد دموکراتیک  محافل حاکمه دردرون جنبش دموکراتیک                  

-       جامعه   جلو ه های  ناخو شایندی داشته است از جمله تاجاییکه بیاد دارم  آزادیهای مصرحه درقانون اساسی  به قوانین فرعی بسته ومیخکوب گردید  دربرابر تدوین ونفاذ قانون  احزاب سیاسی  قانون جرگه های ولایا ت و قانون شاروالی ها  وانجمنها واجتماعات به بهانه های گونه گون  سنگ                    

-     اندازی آشکار و پنهان  صورت گرفت طی دودوره ء تقنینیه  تظاهرات مسالمت آمیز کارگران  محصلان وروشنفکران ازجمله  جنبش دموکراتیک سوم عقرب 1344خورشیدی (1966 م)باخشونت تعصب آمیزی سرکوب گردید  بر آزادی مطبوعات بیان وقلم  بویژه بر جراید غیر وابسته حمله  توطیه گرانه ازسوی  سناتوران صورت گرفت نهضت اعتصابی کارگران  نورسته باخشونت وحشیانه سرکوب گردید   فعال ترین  عناصر کارگری  بویژه کارگران فابریکه ء افزار سازی جنگلک نساجی گلبهار وپلخمری  سپین زر کندز مطبعه دولت  تفحصات شبرغان بصورت توطیه گرانه  وخلاف قانون  بازداشت محاکمه  زندانی وازکار اخراج شدند

   روشنفکران  کارمندان دولت  دکتران  طب  محصلان دانشگاه وشاگردان مکاتب خودسرانه توقیف زندانی وتعدادی ازآنان در هرات لغمان وزرمت بیباکانه به شهادت رسیدند  بر حریم دانشگاه کابل  لیسه ابن سینا  دارالمعلمین های کابل  هرات  غزنی و مزار شریف  حمله های  جارحانه صورت گرفت درهای مکاتب بروی نسل جوان ورشدیابنده ء وطن بسته شد افکار وعقاید سیاسی  معلمان وکارمندان معارف  به شیوه دورانهای قرون وسطا یی موردتفتیش قرارگرفت نماینده گان انتخابی  اتحادیه ء کارمندان  وکارگران  هوا نوردی ملکی حملهء  بیباکانه شد تعدادی ازآنان  زندانی گردیدند   وهر گونه اپوزسیون  ونیروی مخالف  ملی   دموکراتیک  مترقی وغیر وابسته  درنطفه منفجر  میشد             

از منافع اشراف  فیودال نیروهای واپسگرا  وتا جران بزرگ دلال  درشورا ودولت  باهمه بیشرمی پشتیبانی صورت میگرفت سرنوشت غم انگیز دهقانان سر پل شبرغان  را که از سوی ملاکان بزرگ زنده زنده سوخته شده بوده اند   تاریخ هرگز فراموش نمیکند  درمبارزات انتخاباتی بر کاندیدهای پیروزمند  جمعیت دموکراتیک خلق حملات  بیشرمانه وضدقانونی صورت گرفت اکرم کارگر هادی کریم وقادر بهیار از چاه آب پنجشیر وخان آباد گرفتار ومدتی بزندان افتادند.

بیک سخن  فساد دستگاه  سال به سال روبه افزایش نهاد  اختلاس رشوه  احتکار قحطی قیمتی  خشکسالی  قاچاق تقلب  توطیه سودخواری  تجاوز برحقوق وآزادیهای دموکراتیک توده های مردم ودیگر انحرافات اخلاقی  تب وتاب درون جامعه وناخورسندی توده ها را   افزایش  بخشید

نظام  پوسیده ء سلطنتی  در اوضاع وشرایطی  وواژگون گردید که تضاد دهقانان وملاکان بزرگ  وتضاد خلق  ود ولت فرتوت سلطنتی  حادگردیده بود  شیوه تولید فیودالی به تقاضا های رو به افزایش دهقانان ملیونی پاسخ گفته نمیتوانست نظام کهن فیودالی  حتا قادر بزنده نگهداشتن  دهقانان بسته بزمین خود نبودند  دهقانان قحطی زده وخانه خراب  ولایات بدخشان  فاریاب  غور  بادغیس وهرات  در خط اول فقر سیاه قرارگرفته بودند  وسیل آسا بسوی شهر های افغانستان وکشور همسایه ء ایران  سرازیر میشدند  ملاکان وسودخواران ولایات قحطی زده  غنی تر وفربه تر وزحمتکشان فقیر تر وناتوان تر میشدند وبصفوف بینوایان شهری مپیوستند قدرتهای بزرگ سرمایه داری بویژه امریکا   المان غرب  انگلیس  جاپان  وایران شهنشاهی و نظامیگران پاکستان  تاجران دلال  افغانستان را بیش ازهرزمان دیگری تقویت میکردند  سرمایه داران دلال  با تکیه به پشتیبانی سرمایه داران خارجی  روز تاروز در شاهرگهای  اقتصاد وتجارت افغا نستان دندانهای خودرا فرو  میبردند وبه این وسیله درفرهنگ وسیاست نیز نفوذ  موذیانه می نمودند

کاملا روشن است که پس از جنگ دوم جهانی بویژه بعد از لویه جرگهء 1334 خورشیدی درنتیجه گسترش مناسبات نظامی اقتصادی  تخنیکی  وفرهنگی افغانستان با کشورهای سوسیا لستی   تعدادی از موأسسات  صنعتی وتولید ماشینی در افغانستان به فعالیت آغاز کرد  در آ ستانه ء   زوال نظام  سلطنتی  این شیوه  تولید نیز  طبقات واقشار قرون وسطایی  بویژه پیشه وران وکارگران صنایع دستی را بعقب میراند واز جریان تولید ساقط میکرد سرمایه داران متوسط شهری واهل کسبه شهری  به دلیل ورود بی بند وبار کالاهای استهلاکی ولیلامی  کشورهای پیشرفته ء سرمایه داری واقمار پاکستانی وایرانی آنان وبه علت تعقیب سیاست ضد ملی درهای باز  درسراشیب ورشکسته گی قرار گرفت  وبه سرعت رو به خانه خرابی نهاد در جریان این تحولات اقتصادی -اجتماعی  طبقه نوخاسته ء  کارگرصنعتی  رشد میکرد

جوانه های این طبقه ء نوظهور  بمثابه غلامان بورژوازی  ودولت پوسیدهء سلطنتی بمثابه برده گان صاحبان وسایل تولید  وکارفرمایان استثمار وحشیانه میشدند  واز ابتدایی ترین حقوق وآزادیهای  دموکراتیک  وصنفی محروم بوده اند  بخواستهای عادلانه ء کارگران ترانسپورتی ساختمانی  تفحصاتی  وکارمندان  هوانوردی  توجه نه میشد  انجنیران معادن  وکارمندان شرکت برق  به اتهام دفاع ازحقوق صنفی  خویش تعقیب وبزندانها رفته بودند کرامت انسانی زندانیان سیاسی وغیر سیاسی  باخشونت تعصب آمیزی  لگد کوب میگردید  کارمندان پایین رتبه ء دولت  وتحصیل کرده گان به آیندهء خویش اطمینان خودرا ازدست داده بودند  حد اقل تسهیلات زنده گی برای خا نواده های این قشر زحمتکشان مهیا نبود بیروکراسی فاسد ازجذب تحصیلکرده گان عاجز شده بود

قرارداد ننگین  در زمینه ء آب هیلمند با حکومت شاهی ایران   خشم ونفرت همه طبقات واقشار ملی ودموکراتیک جامعه ونیروهای وطنپرست کشور را برانگیخته بود  در دانشگاه کابل از سوی رهبری" گروه کار" و  محصلان شبنامه پرخاشجویانه  پخش شد  دران شبنامه مردم به قیام علیه نظام  فرتوت سلطنتی دعوت شده بود

 درچنین شرایطی که مردم افغانستان از خوابهای سنگین قرون وسطا یی  میتوانست وباید بیدار  میشد  بشور می امد به پا می خاست به پیش میرفت  ونیروی عظیم توده های مردم  در جهت سرنگونی  نظامات فیودالی وقبیله یی  وپیروزی  انقلاب ملی ود موکراتیک  هدایت میشد  درنیمه های  شب مهتابی وسپید 26سرطان  1352 م  ناقوس مرگ سلطنت  وواژگونسازی  تاج وتخت  محمد ظاهر شاه ( بابا ی قوم حاکم کشور )   توسط اردوی منظم ملی  بصدا آمد  ونظام دولتی سردار محمد داوود  به سرنوشت توده ها  مردم وطن  موقتا  حاکم شد  ودرنتیجهً این  تحول سیاسی  به واکنشهای متفاوت  طبقات واقشار اجتماعی ونیروهای ملی ودموکراتیک  سازمان یافته  مواجه گردید

 سردار محمد داوود نیز درهمان ما ههای نخستین احراز قدرت دولتی  دربیانهء خطاب به مردم خود از اوضاع واحوال اجتماعی واقتصادی دهه دموکراسی تصویر روشنی ارایه وضرورت قیام مسلحانهء خودرا توجیهه منطقی کرد ازجمله   گفت که  :

"طی این دهسال  های وهوی سیاسی  آهنگ رشد اقتصاد ملی ما بطی شد انباشت سرمایه بوجود نیامد  علیه سرمایه گذاریها دولتی  وبخش دولتی اقتصاد  نقب گذاری وسنگ اندازی صورت گرفت از سرمایه گذاریهای بخش خصوصی  برای رشد صنایع ملی استفاده نشد حجم سرمایه گذاری درپلان سوم پنجسالهء اقتصادی به 19/25ملیارد افغانی وقریب هفت ملیارد افغانی نسبت به پلان دوم پنجساله  تقلیل یافت

درجبهه اقتصاد عقب نشینی آشکار صورت گرفت  درپلانگذاری اقتصادملی گرایش ذهنیگرانه  غلبه کرد  ودرعاید ملی افزایش محسوس بنظر نرسید  از تحولات زیر بنایی وشرایط مساعدیکه بنفع رشد سریع وصنعتی شدن جامعه در پلانهای اول ودوم پنجسالهء انکشاف اقتصادی کشور بوجود آمده بود استفادهء ثمر بخش ولازم صورت نگرفت  

رشد نیروهای تولیدی به تناسب ظرفیتهاو امکانات درون جامعه خیلی کندشد به انکشاف زراعت نیز چندان توجه نشد  درحریم مناسبات کهنهء تولید  فیودالی هیچگونه دست درازی صورت نگرفت زنجیرهای دهقانان فقیر دست نخورده ماند  بازار ملی توسعه نیافت درنظام ما لیاتی افغانستان به نفع طبقات واقشار تهید ست  جامعه تحولی آشکار نشد ما لیات مستقیم روبه تنزل نهاد مصارف دولت ومتناسب به آن ما لیات غیر مستقیم افزایش یافت  دربهبود کیفیت اجناس صادراتی وافزایش اقلام صادرات کشور توجه لازم مبذول نشد 

سیاست پولی دولت بویژه اسعار خارجی دستخوش نوسانات  ودست بازیهای بازار سیاه گردید ودولت قادر به کنترول اسعارخارجی شده نتوانست نماینده گیهای خارجی   وتاجران از امتیازات  غیر قانونی برخوردارشدند  این همه لجام گسیخته گیها  ونابساما نیها  موجبات کندی رشد صنایع  وترقی اجتماعی را فراهم  آورد "

ولی گذشت زمان بوضوح کامل نشان داد که تاریخ دیگر بر وفق اراده ء خا ندان سلطنت چرخش نمیکند و اونیزباهمه تلاش تب آلود خویش  قادر به حل تضادهای سردر گم اجتماعی ملی جامعه  شده نتوانست  وسرانجام افغانستان به میدان زور آزمایی های ابرقدرتها مبدل شد وهنوز هم  پایان شتابنده  این وضع پیچیده کشور  را نه میتوان با خوشبینی پیشبینی کر د زیراتمامی  این اهداف وظایف ملی واجتماعی با ابعاد گسترده تری دربرابر  دولت تک قومی  وتجرید شدهء کنونی قرار دارد وصد ها  مسأله دیگر نیزازتنظیمهای بنیادگرا بران مسا یل عمومی ملی  اضافه شده است

نتیجه

از تصویر شتا بناک وغم انگیز دوران  دموکراسی تاجدار ا ین نتیجه منطقی را میتوان  گرفت که :

- زوال نظامهای  سلطنتی  و استقرار رژیمهای آخوندی تنظیمی وبنیادگرا  درافغانستان  و ایران  منطبق بر منافع استراتیژیک سرمایه سالاری جهانی واجتناب ناپذیر بوده است                  

-  زنده گی وزمان نشان داد که   رژیم آخوندی ایران  تنظیمهای بنیادگرای افغانستان مولاناهای  پاکستان وشیخهای امارات  مانع عمده  گسترش نفوذ وحضوراتحاد  شوروی درین منطقه بوده اند  وازمنافع سرمایه سالاری جهانی  به اشکال وشیوه  های گونه گون ازجمله مسلحانه دفاع  میکرده و آب در آسیاب سلاطین نفت گاز  وصا حبان صنایع  جنگی میریخته اند

- نظامات  وا پسگرا وتندرو اسلامی نقش خدمتگذارانه آشکا ر وپنهانی را بسود گسترش نفوذ وحضور سرمایه سالاری در آسیای میانه  خاور میانه عربی بویژه بسوی میدانهای

غنی نفت وگاز  دریای خزر   ایفا کرده اند درحال حاضر نیز این حضرت مجددی                      و ا ستاد سیاف  وطالبگرایان افغان تبار امریکا  است که راه سرمایه داری جهانی رابسوی ازبکستان  قرغزستان  ترکمنستان وتاجکستان هموار وروشن  مینمایند

-  کنار زدن سلطنت و سلطنت طلبان نو  وکهن افغانستان  در  کنفرا نس بن و لویه جرگه ها  گواه زنده ءآنست که دیگر نظامات قرون وسطایی وسلطنتی ازجمله عربستان سعودی امارات  مصر واردن  مهره های خوبی برای امریکا واروپای سرمایه داری بشمار نمیروند

- یکی از عوامل ظهورتروریزم بین المللی   در عربستان وخاورمیانه عربی  ومصر  همین واقعیت تلخ است که سرمایه سالاری غرب پیوسته  ازین نظامات واپسگرا وسلاطین جبار وسرکوبگر واسراییل  در خاور میانه دفاع میکرده است   و تروریزم بین المللی  واکنش طبیعی و   نتیجه ء مستقیم این بازیهای بزرگ  محافظه کاران   غرب  در خاورمیانه میباشد - احزاب سیاسی و نیروها ی که هنوز به این پندار خام اند که سلطنت برای افغانستان یک نظام رهگشا بوده میتوانست یا  میتواند فقط خودرا میفریبند   نه تودهای مردم افغانستان ر ا

 - سردارمحمد  داوود بادرک وشناخت این جوء  وفضای پیچیده سیاسی بهنگامی پس از  ده سال انتظار وترصد واردمیدان مبارزه فعال برای کسب قدرت سیاسی  شد که شاه دیگر  قادر به حفظ نظام پوسیده ء سلطنتی  نبود و  هوشیارانه وداطلبانه کنار رفته بود

 

- زمزمه های  سرنگونی سلطنت توسط محمد هاشم میوندوا ل درینجا وآنجا شنیده میشد 

  موسی شفیق نیز قرارداد  آب هیلمند را متهورانه  امضاء  واختلاف ریشه دارمیان افغانستان وایران  ر ا به قیمت هنگفتی حل کرد   و حاضر به مذاکره برای حل اختلاف مرز های دوران استعمار با پاکستان و هم پیمان دیگر  امریکا شده بود  بهمین دلیل روشن   تا  استقرا ر یک جمهوری اسلامی برهبری وریاست  موسی شفیق راه درازی درپیش نبود                           

-  سردار داوود  نماینده ء عاقل ونیرومند خا ندان  سلطنتی با درک  وشناخت این ا وضاع پیچیده ء پیرامون افغانستان   برای نجات تاج وتخت  ومنافع خاندا ن سلطنتی  به این قمار خطر ناک دست زد

ولی در آخرین سا لهای زنده گی ازمشی" دردادن سگرت امریکایی با گوگرد روسی" خویش  چرخش تند سیاسی ودیوا نه وار کرد و   قربانی محاسبه ء  نادرست خویش  از توازن قوای ملی منطقه یی  و  جهانی گردید

 با درک وشناخت این وضع  درهمان شب مهتابی وسپید 26 سرطان 1352 دیدگاه  خودرا از سمت وسوی اساسی  حرکت تاریخ کشور  در قالب  شعارهای شعر گونه ریخته بوده ام اتفاقاصبح فردای 26 سرطان دوتن از افسران پیروزمند  دیارم نزدم  آمدند  طی قریب پنجسالی که از انان دور افتاده بودم شعور سیاسی آنان رشد کیفی کرده بود

گفتم  رهبری بدست کیست گفتند که بدست سردار داوود  وسردار نعیم و غلام حیدر رسولی وزیر  دفاع ومستغنی  باشنیدن این خبر تلخ  بدون درنگ به آنان گفتم   که خاندان  سلطنتی سلاح مبارزهء  خودرا  از شانه  ء  راست به  شانه ء چپ خود  انداخته  است

 

- و درین معامله  ستمدیده گان مادرزاد وطن  سودی نمیکنند   بروید هوشیارانه کار زنده گی ومبارزه کنید  هیزم کش ارگ سلطنتی نشوید

  شعارهای موزون شب 26/27 سرطان را دردسترس آنان قراردادم واینک  به مناسبت سی ودومین سال زوال سلطنت همان شعار های شعرگونه را  ازطریق سایت آریایی دردسترس نسل دیگری از مبارزان وطن میگذارم  زیرا  هنوز میراثخواران خاندان طلایی بفکر قباله  کردن قصرهای دولتی نمبر هفت وهشت برای خود وامضای قراردادهای اسارت آور

"الحاق به  پیمانها ودسته بندیهای نظامی" اند  که هرگز چنین مصیبتی نصیب مردم ما مباد

 

اکادمیسین دستگیر پنجشیر

ایالت واشنگتن   -امریکا

26/27 سرطان  1384 خورشیدی 

 

               مرگ سلطنت

 

درنیمه های یک شب مهتابی وسپید

از آتش تفنگ وصدای مهیب  تانک

ازهای وهوی افسر وسرباز  قهرمان

ازشور آتشین مردم شوریده ء وطن

    ***        ***      ***

 

برخاستم زجا 

ازدر برون شدم 

دیدم شگفته اند و همه شاد وخرمند  

زندانیان قلعه ء کرنیل دهمزنگ

این خیل انقلابی نسل  جوان ما

  ***        ***       ***

گفتم :

برادران  دلیر وستمکشم

امشب شود بلند

باضربه های سخت کوماندوی پرتوان

از قصر دلکشا 

 

از" قلب آسیا "

"ناقوس مرگ سلطنت و دشمنان خلق "

***        ***        ***

اما  چنانکه گفته به ما رهبر کبیر

دوست بزرگ خلق ستمدیده ء جهان

ناقوس(1) مرگ سلطنت  ودولت کهن

آغاز انقلاب  ورهایی ما بود

  ***       ***         ***

زین روبسوی  کارگران جوان   روید

زین رو به کوی وکلبه ء زحمتکشان   روید

ز ین رو بسوی  مردم  بی آب ونان روید

نظم نوین کنید برپا

چو  دوستان   سنگر رزم  زمان ما  

   ***       ***        ***

(1) ناقوس :زنگ  بزرگ  که در کلیسا نصب میکنند

کابل - زندان قلعه ء کرنیل دهمزنگ

شب 26 -27 سرطان 1352 خورشیدی

 

 


بالا
 
بازگشت