مدارس دینی و مسئولیت حکومت پاکستان در قبال رفع نگرانیها ناشی از وقوع خطرات آن

 

نوشته احمد سعیدی

---------------------------------------------------------------------

ایجاد و تشکل مدارس دینی در کشور های اسلامی از سال های متمادی بدینسو یک روند عنعنوی و سنتی به شمار رفته که عمدتاً خارج از چارچوب تشکیلات حکومات و باالخصوص مراجع تعلیمی آن فعالیت می نمود که منابع تمویل کننده آن نیز اشخاص انفرادی و برخی از حلقات و گروه ها تشکیل می داد. اما با گذشت زمان آن گروه ها و حلقات به منظور تحقق اهداف خاص خویش متناسب با دیگر گونی هائیکه در سطح منطقوی و جهانی بوقوع پیوست مدارس دینی نیز از شکل و محتوا دیگر گون گردید . طرز تفکر بنیاد گرائی و رادیکالیستی  بتدریج در آن جاگزین گردیده که سر انجام شالوده فکری و عقیدوی آنرا تشکیل داده و در قرن بیست و یکم میلادی با کسب ابعاد گسترده آن با یک پدیده نهایت خطرناک مبدل گردید.

اکنون پیروان اندیشه افراطیت و بنیاد گرائی از لحاظ کمی و کیفی رشد نموده و خطرات بالقوه را می تواند به جهان متمدن وارد نمایند که الگوی اشکار آن حوادث یازدهم سپتامبر سال 2001 درنیویارک و واشنگتن می باشد که متعاقباً در سایر دول جهان نیز چنین حوادث المناک بوقوع پیوست. افراطیت و بنیاد گرائی که عمدتاً از مدارس دینی نشست می نمایند اکنون به یک پرابلم جهانی مبدل گردیده است پاکستان در جنوب شرق آسیا یگانه کشوریست که تعداد مدارس دینی از لحاظ کمی و کیفی رقم درشت را احتوا می نمایند و حکومت پاکستان آنرا نیز بحال خود گذاشته که سر انجام با یک نیروی متمرد و سرکش مبدل و صلح و ثبات منطقه و جهان را با خطرات جدی مواجه ساخته اند که با یقین کامل و صراحت تام می توان گفت که حکومت پاکستان و بطور خاص برخی از حلقات پرنفوذ دستگاه حکومتی آن مدارس دینی و طلبأ آنرا به مثابه یک اردوی غیر رسمی تلقی نموده و از آن به حیث یک حربه و نیروی ریزرف جهت تطبیق اهداف خصمانه خویش در برابر برخی از کشور ها استفاده بعمل آورده که به گونه مثال می توان از کشور های هند و افغانستان نام برد. طلبأ همین مدارس دینی تشویق و ترغیب می گردد تا تحت نام جهاد روانه کشمیر هندی گردیده و در آنجا اعمال خرابکارانه و تشدد آمیز را انجام دهند. هکذا در دوران رژیم فرتوت و خود کامه طالبان در افغانستان این افراد نیز تحت نام جهاد داخل افغانستان رفته و در صفوف جنگجویان طالب افراد معصوم و بی گناه را با خاک و خون کشانند. برای افراد اعزام شده قبلاً آموزش نظامی و تکتیک های حربی توسط همان حلقات خاص داده می شد و بعداً تسلیح و تمویل می گردید تا با شوق وافر اعمال ترور و تخریب را انجام دهند. بعد از وقوع حوادث یازدهم سپتامبر جهان متمدن مجبور به آن گردید تا لانه های تروریستان حرفوی را از افغانستان برچیده و راه را به یک نظام ملی و دموکراتیک هموار سازند این افراد دهشت افگن که دوشا دوش القاعده و طالبان می رزمیدند طی عملیات وسیع که از جانب ائتلاف بین المللی تحت سرپرستی ایالات متحده امریکا بنابر فیصله های قاطع سازمان ملل متحد صورت گرفت با شکست ننگین مواجه و پا را با فرار نهاده و به پاکستان عودت نمود که بعد ازمدتی فعالیت های تخریبی خویش را در برابر نظام جدید که با اساسات ایدیال های ملی و دموکراتیک تازه استوار گردیده بود از سر گرفت که همین اکنون فعالیت های تخریبی این عناصر تخریبکار در برابر جمهوری اسلامی افغانستان ادامه دارند که یقیناً در عقب این گونه تحرکات حلقات معین در پاکستان قرار دارند که منحیث یک حقیقت آشکار به همگان روشن است ولی از سوی دیگر از گزند آن پاکستان نیز در امان نیست و اکنون مقامات ارشد پاکستان با آن پی برده اند که این مدارس دینی بنابر عملکرد غیر واقعی آن به پرستیژ بین المللی پاکستان تا چه حد لطمه زیان آور زده اند . بناءً روی همین ملحوظات اخیراً کمپاین وسیع را جهت راجستریشن آن راه اندازی نمود که در نتیجه آن برخی از مدارس را مسدود و برخی از نشرات که افکار و اندیشه های بنیاد گرائی را تعمیم و گسترش می نمود از فعالیت باز ماند. در مورد اینکه این اقدام حکومت پاکستان جنبه تاکتیکی و یا حقیقی داشته قضاوت در مورد آن اکنون قبل از وقت بوده ولی چیزیکه همین اکنون مشهود است آن مجادله احزاب مذهبی و بخصوص اتحاد شش گانه آن (متحده مجلس عمل) که در برابر حکومت مبنی بر راجستریشن و اعلام اخراج طلبأ کشور های خارجی به شدت ادامه دارند در مورد عواقب آن نیز نمی توان پیشداوری نمود.اکنون زرایع ابلاغ حاکی از آن است که حکومت و اتحاد مدارس دینی با عقد یک موافقتنامه دست یافته است که طلبأ کشور های خارجی الی اتمام امتحانات سالانه باقی مانده و از اخراج فوری آن صرف نظر بعمل آمده است ولی با آنهم اختلافات متعدد مبنی بر نحوه و چگونگی طرز کار میان حکومت و اتحاد مدارس دینی پا بر جا باقی مانده است.

اخیراً مطبوعات جهان این موضوع را در سر خط نشرات خویش قرار داده و از سوی دیگر برخی از رهبران متحده مجلس عمل به نفع خویش از آن منحیث یک وسیله تبلیغاتی استفاده نموده و روی همین مسئله در برابر حکومت با مخالفت پرداخته است. متحده مجلس عمل عقیده بر آنست که چنین اقدامات حکومت بنابر فشار های ایالات متحده امریکا صورت می گیرد و حکومت جهت ارضای آن با چنین اقدامات پیوسته دست می زنند آنها مدعی اند که در سال 2002 بنابر فشار های ایالات متحده امریکا حکومت علیه مدارس دینی یک سلسله محدودیت ها را وضع نمود که همین اکنون آن حالت بار دیگر تکرار می گردد. احزاب مذهبی و بطور خاص اتحاد شش گانه (متحده مجلس عمل) از این اقدام حکومت به نفع خود استفاده نموده و برای مردم چنین وانمود می سازند که متحده مجلس عمل یگانه مدافع اسلام و حقوق مسلمانان می باشند که با سردادن چنین شعار ها ذهنیت آنعده از مردم  را که شعور سیاسی آنها در سطح پائین قرار دارند مغشوش سازند و از آن سود برند. ولی حکومت تلاش می ورزند تا مدارس دینی را مورد غور و بررسی خویش قرار داده و نصاب تعلیمی آنرا مطابق میل خویش تغیر داده و تحت کنترول در آورند که احزاب مذهبی و اتحاد مدارس دینی با آن مخالفت می ورزند . رسانه های گروهی متکی به آنست که عقد پروتوکول میان حکومت و اتحاد مدارس دینی کدام عمل ناممکن نیست ولی از طرف احزاب مذهبی مرتباً سبوتاژ می گردد تا موانع را در سر راه آنان ایجاد نمایند . بتاریخ 11 ماه اگست سال روان در جامعه اشرفیه لاهور اجلاس روی همین ملحوظ انعقاد یافت که در آن بالای موضوع راجستریشن مدارس دینی اتفاق نظر بعمل آمد ولی در خصوص طرزالعمل آن نگرانی های نزد مشمولین اجلاس باقی مانده است. درین اجلاس حکومت به موقف قبلی خویش در مورد اخراج طلبأ کشور های خارجی تجدید نظر نموده و الی پایان سال تعلیمی آنها از آن صرف نظر نمود.

بعد از وقوع حملات انتحاری در لندن که بتاریخ 7 ماه جولای 2005 اتفاق افتاد چنین اتهامات در برابر مدارس دینی پاکستان به اوج خویش رسید که یکی از انتحاریون که در عین حال پاکستانی تبار نیز بود در یکی از مدارس دینی واقع لاهور مدت چهار ماه را غرض فرا گیری آموزش دینی سپری نموده است که انتشار چنین خبر موجب احساسات شدید کشور های غربی علیه مدارس دینی گردیده ذهن آنان تلقین به آن گردید که مدارس دینی به مراکز دهشت افگنان و تروریستان مبدل گردیده است که مقامات مسئول پاکستان باید با اقدامات فوری و بلاتعلل در مورد آن پرداخته و جلو وسعت آنرا هر چه زودتر متوقف سازند. روی همین ملحوظ جنرال قونسل ایالات متحده امریکا مقیم پشاور از دارالعلوم مرکزی پشاور بازدید بعمل آورد تا
آنرا از نزدیک مشاهده و از نحوه کار و فعالیت آن خود را جویا سازند . حکومت پاکستان به موجب فرو نشاندن احساسات تند و تیز کشور های غربی نیز به اقدامات عملی متوصل گردیده و بتاریخ 15 ماه جولای 2005 جنرال پرویز مشرف اجلاس فوری را با مسئولین امور امنیتی تمام اضلاع ایالت های چهارگانه را در اسلام آباد فرا خواند و در ضمن ایراد بیانیه خویش از اشتراک کننده گان اجالس اکیداً خواستار گردید که اقدامات جدی و فوری را علیه دهشت افگنان ، تروریستان و فرقه واریت  آغاز نمایند. مسئولین امنیتی همزمان با بازگشت با اضلاع مربوطه شان تحت نظر مستقیم وزارت امور داخله عملیات گسترده را علیه دهشت افگنان و احزاب رادیکال آغاز نمود  که درنتیجه آن تعداد کثیری از فعالان مدارس دینی و طلبأ مشکوک دستگیر و مورد بازداشت قرار گرفت . قابل ذکر می دانیم که طلبأ و فعالان مدارس دینی پاکستان بصورت مجموع در احزاب مذهبی عضویت داشته و تحت هدایات متحده مجلس عمل فعالیت های خویش را انجام می دهند. شبکه های استخباراتی با مساعی نیرو های پولیس در ایالت های چهار گانه فعالیت های خویش را در مورد راجستریشن و بررسی های مزید بسیچ نموده و عملیات هم آهنگ را به منظور تطبیق هر چه بیشتر این پروسه آغاز شده را بوجه احسن انجام دهند یکی از افسران مسئول نیرو های امنیتی ایالت پنجاب ارقام لازم مبنی بر موجودیت کمی و کیفی مدارس دینی ارایه داشته که از طریق مطبوعات نیز انتشار یافته است که به شرح ذیل ارقام می گردد.

1.       بهاولپور تعداد مدارس دینی 971 باب

2.       دیره غازی خان تعداد مدارس دینی 397 باب

3.       ملتان تعداد مدارس دینی 363 باب

4.       لاهور تعداد مدارس دینی 356 باب

5.       گوجرانواله تعداد مدارس دینی 154 باب

6.       راولپندی تعداد مدارس دینی 186 باب

7.       فیصل آباد تعداد مدارس دینی 124 باب

8.       سرگوده ها تعداد مدارس دینی 164 باب

قلمداد گردیده است. از صورت ارایه ارقام فوق معلوم می گردد که تعداد مجموعی مدارس دینی در ایالت پنجاب به 2715 باب می رسد که از جمله تعداد 1333 باب آن به بریلوی ها ، تعداد 1069 باب به دیوبندی ها ، تعداد 192 باب به اهل حدیث و تعداد 113 باب آن به اهل تشیع مربوط می باشند. تعداد مجموع طلبأ در مدارس بریلوی ها 117931 تن ، در مدارس دیوبندی ها 99907 تن ، در مدارس اهل حدیث 29947 تن و در مدارس اهل تشیع 5430 تن می باشند که تعداد مجموعی طلبأ طبق ارقام فوق در ایالت پنجاب به 253215 نفر می رسد.

همچنان با قول از منابع خبری تعداد مجموعی مدارس دینی در لاهور 356 باب که از جمله 157 باب آن به دیوبندی ها ، 149 باب به بریلوی ها ، 45 باب به اهل حدیث و 5 باب به اهل تشیع مربوط  می باشند تعداد مجموعی طلبأ در مدارس متذکره به 47634 نفر می رسد.

در گوجرانواله تعداد مدارس دینی 154 که از جمله دیوبندی ها 40 ، بریلوی ها 95 ، اهل حدیث 14 و اهل تشیع 5 می باشند که تعداد مجموعی طلبأ در گوجرانواله به 17437 نفر می رسد.

در راولپندی تعداد مدارس دینی به 186 می رسد که از جمله 91 باب مدرسه به دیوبندی ها ، 70 مدرسه به بریلوی ها ، 7 باب مدرسه به اهل حدیث و 18 باب به اهل تشیع مربوط می باشد که تعداد مجموعی طلبأ در راولپندی به 19358 نفر می رسد.

در فیصل آباد تعداد مدارس دینی به 124 می رسد که از جمله 52 باب مدرسه به دیوبندی ها ، 43 باب مدرسه به بریلوی ها ، 20 باب به اهل حدیث و 9 باب مدرسه دینی به اهل تشیع مربوط می باشند که تعداد مجموعی طلبأ در فیصل آباد به 11300 نفر می رسد.

در سرگود ها تعداد مدارس دینی به 164 باب می رسد که از جمله 75 باب به دیوبندی ها ، 70 باب به بریلوی ها ، 10 باب به اهل حدیث و 9 باب به اهل تشیع مربوط می باشند که تعداد مجموعی طلبأ در سرگودها به 14255 نفر می رسد.

در ملتان تعداد مدارس دینی به 363 باب می رسد که از جمله 140 باب به دیوبندی ها ، 75 باب به بریلوی ها ، 30 باب به اهل حدیث ، 13 باب به اهل تشیع مربوط می باشند که تعداد مجموعی طلبأ در ملتان به 23560 نفر می رسد.

در دیره غازی خان تعداد مجموعی مدارس به 397 باب می رسد که از جمله 146 باب به دیوبندی ها ، 191 باب به بریلوی ها ، 27 باب به اهل حدیث و 33 باب به اهل تشیع مربوط می گردد که تعداد مجموعی طلبأ آن به 29511 نفر می رسد.

در بهاولپور تعداد مجموعی مدارس به 968 باب می رسد که از جمله 368 باب به دیوبندی ها ، 540 باب به بریلوی ها ، 39 باب به اهل حدیث و 21 باب به اهل تشیع مربوط می باشند که تعداد مجموعی طلبأ آن به 80023 نفر می رسد.

به قول از منابع مؤثق بعد از ایجاد پاکستان تعداد مدارس دینی به 150 باب می رسید ، در سال 1950 تعداد آن به 210 باب مدارس رسید ، در سال 1960 تعداد آن به 401 باب رسید ودر سال 1971 تعداد مدارس دینی به 563 باب رسید . منابع آگاه می افزایند که تعداد مدارس دینی در دوران حکومت جنرال ضیأالحق به مراتب بالاتر رفت و تسهیلات لازم را برای طلبأ آن غرض کاریابی فراهم گردید که طلبأ می توانست به حیث معلمین زبان عربی در مؤسسات تعلیمی تقرر حاصل نمایند .

طبق یک سروی که در سال 2003 صورت گرفت تعداد مدارس دینی در سر تا سر پاکستان به 12430 باب می رسید همچنان طبق یک احصایه دیگر در سال 1995 تعداد استادان مدارس دینی به 20000 می رسید و طبق احصایه سال 1989 تعداد حافظان قرآن مجید به 400 هزار حافظ قرآن می رسید.

همین منابع آگاه در ارتباط با موجودیت طلبأ کشور های خارجی چنین ارقام را ارایه داشته اند :

در لاهور تعداد طلبأ خارجی به 179 نفر می رسد که از جمله تعداد 101 تن در مرکز تبلیغی رای وند ، تعداد 14 تن در شیخ زید اسلامیک سنتر ، تعداد 37 تن در یونیورستی پنجاب ، تعداد یک تن در جامعه نعیمیه و تعداد 20 تن در دینتل کالج مصروف آموزش می باشند.

در مدارسیکه طلبأ خارجی موجود نیست عبارت اند از :

 جامعه المنتظر ، جامعه المرتضی ، جامعه المصطفی ، جامعه منظور الاسلامیه ، جامعه رحمانیه ، جامعه دارالحدیث رحمانیه ، جامعه نورالسلام ، جامعه قادریه و جامعه نقشبندیه می باشد.

 مهتممین مدارس فوق الذکر اظهار می دارند که بالای این مدارس مدت 4 سال قبل قیودات مبنی بر عدم شمولیت طلبأ خارجی وضع گردیده بود.

در مدارس دینی ایالت سرحد تعداد 900 تن از طلبأ افغانی سرگرم آموزش علوم دینی می باشند . در پوهنتون اسلامی بین المللی جمعاً تعداد 778 تن مصروف دروس می باشند که از جمله تعداد 237 تن آنرا طلبأ افغانی تشکیل می دهند  و تعداد 107 تن  آن برمائی ،  37 تن اندونیزیائی ، 13 تن مالدیپی ، 155 تن از عربستان سعودی و 21 تن از کشور تایلند می باشند. طبق منابع مسئول وزارت امور داخله در مدرسه عربیه ذکریه راولپندی تعداد 55 تن از طلبأ  خارجی مصروف فراگیری علوم دینی می باشد که از جمله تعداد 11 تن از اندونیزیا ، تعداد 12 تن از تایلند ، تعداد 6 تن از مالیزیا ، تعداد 4 تن از فلپاین ، تعداد 12 تن از قزاقستان و متباقی آن را طلبأ کشور های ازبکستان ، قرغزستان و فلسطین تشکیل می دهند.

در پوهنحی انجنیری و تکنالوژی تیکسلا  تعداد 26 تن طلبأ خارجی مصروف تحصیلات می باشند . در پوهنتون بارانی تعداد 5 تن از محصلین یمنی مشغول دروس می باشند. در جامعه مریم صدیقه البنات تعداد 15 تن طلبأ خارجی مصروف دروس می باشند که از جمله تعداد 6 تن از قزاقستان و متباقی آن از کشور های روسیه و فرانسه می باشد.

در کریسچن سکول واقع مری رود راولپندی تعداد 41 تن از طلبأ خارجی سرگرم دروس میباشند که از جمله تعداد 16 تن از ایالات متحده امریکا ، تعداد 9 تن از کاناد  و متباقی آن طلبأ کشور های کوریا ، فرانسه و جرمنی تشکیل می دهند.

در اقراء یونیورستی اسلام آباد تعداد 15 تن از طلبأ خارجی می باشند که از جمله تعداد 11 تن آن سومالیائی می باشند. طبق معلومات مؤثق تعداد طلبأ خارجی در ایالت سرحد و ایالت سندهـ از همه بیشتر می باشند. در جامعه بنوریه کراچی ، خیرالمدارس ملتان و وفاق المدارس اسلفیه تعداد طلبأ خارجی به تعداد کافی مشغول دروس می باشند . اتحاد مدارس تنظیمات تعداد مجموعی طلبأ کشور های خارجی را 7000 وانمود می سازند ولی به مراجع مسئول از تعداد متذکره تصدیق بعمل نیاورده است زیرا تصور چنان است که تعداد طلبأ خارجی بیشتر از رقم ارایه شده خواهند بود.

طوریکه قبلاً نیز تذکر یافت پاکستان در ردیف کشور های اسلامی یگانه کشوریست که مدارس دینی در آن یک رقم درشت و  قابل ملاحظه را تشکیل می دهند در صورتیکه تحت کنترول در آورده نشود می تواند که با نگرانی های ایجاد شده مهر صحت گذاشته و خطرات جدی ناشی از آن در داخل پاکستان و خارج از مرز های آن در قبال خواهند داشت.

لهذا اکنون ضروری پنداشته می شود تا مدارس دینی که به مثابه مراکز پخش و تصمیم افراطیت و بنیاد گرائی مبدل گردیده است و طلبأ آن منحیث لشکر عظیم افراطیت و دهشت افگنی نقش منفی و ترس آور را بازی می نمایند تحت کنترول جدی دولت قرار داده شود .

پاکستان در حالیکه خود را عضو فعال ائتلاف بین المللی در جنگ با تروریزم محسوب می نمایند با کشور های همجوار خویش با نظر داشت اهل حسن همجواری ، احترام متقابل و عدم مداخله در امور یک دیگر اطمینان دهند که افراطیت و دهشت افگنی دیگر از مرز های پاکستان به کشور های همسایه صادر نمی گردد و پاکستان خود را متعهد می شمارند که تدابیر عملی و گسترده را در جهت محو کامل دهشت افگنان اتخاذ و در عمل پیاده نمایند تا مردمان منطقه و جهان از آسیب این کابوس هولناک دیگر محفوظ و در امان گردیده راه صلح و آسایش همگانی را در پیش گیرند.

    


بالا
 
بازگشت