جليل پرشور

 

ارائهً برخی نظريات به همايش گروه های

وحدت طلب رفيق دراروپا    !

                                                                     

مدت نسبتا ًقابل ملاحظه ای، ازآن روزهای سپری گرديد كه بعد شكست سياسی،فروپاشی حاكميت وحزب ومهاجر شدن بخش بزرگی از مسوولين وفعالين آن ، باوجود تلاش ها وفرياد های غير محدود رفقا ، برای متحد شدن دوباره درحزب واحد ، احزاب وگروه های متعددی ازخشت وگل حزب ديروز ساخته وفعال شدند وتعدادی از اين احزاب نوتشكيل رفيق ، در داخل وطن ، با استفاده از قانون احزاب ، خودرا ثبت وراجستر نمودند وتا اكنون با كميت ها وكيفيت های نابرابر، گاهی دررقابت ومخالفت وگاه گاهی دردشمنی باهم ، به فعاليت وزنده گی سياسی وتشكيلاتی شان ، ادامه ميدهند.اما ، با وجود رقابت های سالم وناسالم درميان خودشان ، اين احزاب وگروه ها از اهميت واحترام يكسان ازطرف فرزندان وحدت طلب حزب برخوردارند  . 

ازسر گرفته شدن فعاليت قانونی گروه ها واحزاب رفيق ،با آنكه تعدادی از مسوولين وفعالان شان برای كسب اعتبار واعتماد(!) بيشتر مقامات داخلی وخارجی وشبكه های قدرتمند موجود درسيستم حكومتی، تلاش كرده اند كه ازغيروابسته بودن شان به حزب وتفكرديروزصحبت بعمل آورند ومطالب غيرمفيد وغيرضروری ای رابه زبان آورند. واكنش های مثبت مردم واستقبال شان از حضور پيدا كردن مجدد رفقای ما درصحنهً سياسی كشور،بدون ترديد ، بشارت دهنده ، شاهد وگواه صادق اين امر است كه حزب وحاكميت مردمی ديروز با وجود پاره ای از اشتباهت وكجروييها ی فردی وجمعی،با وجود تبليغات مغرضانه وشوم نيروهای تاريك انديش وبنياد گرای خون ريز منطقه خاصتا ً ارتجاع سياه ومكار پاكستانی ، جواسيس قديمی وفعال درتبليغات راديو- تلويزيونی وابسته به استكبار جهانی ، نارواييهای مخالفين واشتباهات وجفاهای خودی ،خوشبختانه درعقول وقلوب زحمت كشان وطن جادارد واز حمايت ترقيخواهان وطن پرست جامعه نيز برخورداراست .

بادرنظرداشت اين حقيقت ودرك ازعلاقه مندی رفقا ودوستان درداخل وطن برای تداوم يافتن مبارزهً متحدانه غرض بهبود وضع زنده گی مردمان زحمت كش وبازگشت صلح ، امنييت وثبات دروطن ازعرصه ًچند سال به اين طرف اندك اندك فريادهای وحدت طلبانه ، به حيث يگانه الترناتيف برای حل پرابلمهای داخلی وبرای مطرح شدن بهترتروقوتمند تردرجامعه ، غرض ادای دين ومسووليت های بالاتروبزرگ تراز منافع محدود حزبی وگروهی يعنی ( منافع وطن ومردم )، طرف حمايت و پشتيبانی رفقا، قرار گرفته است. درحاليكه دوسه سال قبل ، عده ای ازخود راضی ، برطرح وحدت دوباره ً رفقا ، برای آن نيشخند ميزدند كه خود درنتيجه ً گرمی تنورهای سياسی ، غذا های مورد علاقه وپرهيزانهً سياسی برای خود تهيه كرده بودندوآن را مادام العمر به حال خود شان وهمقطاران شريف خوشباورشان ، مكفی ميدانستند. اما، خوشبختانه به زودی اكثريت قاطع رفقای شامل گروه ها واحزاب ورفقای منتظر ويا غير جانبدار از لحاظ تشكلات موجود ،به اين حقيقت پی برده اند كه سهم گيری دربازسازی ونوسازی وطن ،ادای نقش دربازگشت صلح وامنييت وطن،خاتمه دادن به تجاوزات دوامدارخارجی وخشكاندن ماشين جنگ افروزی وشرارت پيشه گی داخلی ومهمتر از همه پيروزی عدل وانصاف ، تامين حقوق شهروندی يكسان برای همه افراد جامعه ( زنان ومردان ، اقليت ها واكثريت های قومی ، زبانی ومذهبی)، محو ظلم ، چوروغارت ودريك كلام ، تاًمين عدالت اجتماعی ، كار چند سياست مدارويا مبارز نبوده وبه نيروی عظيم فزيكی وفكری آگاه ،باتقوا، متحد وبا احساس ضرورت دارد  .

درك اين حقيقت به ما می آموزاند كه اگر تمام نيروهای دموكراتيك خلق افغانستان ( حزب وطن ) ومتحدين آن نيز يكجا شوند ، بازهم نجات اين وطن غرقه درخون ، مبتلا به انواع عقب مانده گی ، طرف تعرض خارجی قرار گرفته وتا هنوز مواجه به اين مشكل ،فقيرودرمانده وتاهنوز اسير درپنجه های بيرحم غارتگران وقاچاق بران داخلی خون ريز وبی فرهنگ وخارجی متمدن(!) ،طماع و بيرحم ونجات كشتی مسير گم كردهً وطن ِمحتاج به آرامش ، نان ،كار و دموكراسی ، حكومت نظم وقانون وتعويض ظلم وبيداد سالاری به سيستم مردم سالاری ، ازعهدهً ما برنمی آيد. اين بدان معناست كه ما وساير چپيهای تا حال شناخته شده ، هرگز قادر نخواهيم شد كه به تنهايی اين مسووليت بزرگ ملی را موفقانه به سر برسانيم.

ازين رو، درضمن تلاش برای متحد شدن مجدد رفقا، تشكيل جبهه ً وسيع وبزرگ وطن پرستان وترقيخواهان دموكرات وعدالت خواه افغانستان را به حيث وجيبهً بزرگ اخلاقی ، سياسی وملی خود درنظر داشته باشيم وبه آن صادق بوده وبايد ازتمام تواناييها وامكانات شخصی وجمعی خود دراين زمينه استفاده به عمل آوريم . دراين زمينه ، نه بايد بر تعصبات گذشته وموجود سياسی خود تكيه كنيم وامكانات وتواناييهای نيروهای جديدا ً قدبرافراشتهً سياسی ومذهبی غير بنياد گرای وطن دوست وظلم ستيز را ناديده گرفته ومورد توجه قرار ندهيم .

اما ، درمورد گرد هم آيی رفقا ی خواهان تقارب ووحدت دراروپا :

همه ميدانيم كه در نتيجه ًتبليغات ، تلاشها وابرازنظرهای سودمند متعدد رفقا درداخل وخارج وطن ، تعدادی ازاحزاب وگروهای رفيق ودوست ما دركابل،باثر احساس مسووليت های وطنی شان، به دعوت نهضت فراگيرترقی ودموكراسی پاسخ مثبت دادند ودرهمايشی مشترك نيروهای ترقيخواه كه بعضی از سازمانها وتشكلات خارجی امريكايی ، اروپايی وسازمان ملل متحد نيز درآن اشتراك داشتند؛ حضور به هم رسانيدند. آن همايش با وجود كمبودها واضافاتی در تركيب شركت كننده ها ، تصاميم به عمل آمده وعدم اجرايی بودن ويا تداوم نه بخشيدن به فيصله ها، ازاهميت برخورداربوده وطرف استقبال تعدادی ازرفقا دربيرون وطن قرار گرفت .

تلاشهای وحدت طلبانه واتحاد جويانهً نيروهای ترقيخواه ودموكرات وطن ، شامل عرصه های ديگری از تلاشها واقدامات ساير احزاب قرار گرفت ودرنتيجه اعلاميهً مشترك (14) حزب وگروه سياسی، برای تشكيل حزب واحد ، بعد جروبحث لازم وضروری ، چندی قبل اعلام گرديد. اين دوحركت همسويی طلبی ، ايجاد شرايط لازم برای تشريك مساعی وحدت طلبانه ، باعث قوت يافتن اميد وتشويق نيروها وشخصيت های طرفدار وحدت واتحاد ميگردد. بنا ً نه بايد دراين مورد توقف كنيم وفرصت های ديگری را ازدست بدهيم

به همه رفقاودوستان محترم ما معلوم است كه ازمدت سه سال به اينطرف تلاشهای متعدد جمعی وفردی برای متحد شدن رفقای ما صورت گرفته است . اين تلاشها ،باوجود كمبودها ، سهل انگاريها ، تخريب وسبوتاژ، نتايج حداقل خودرا دارد. دراين مورد ميخواهم به تلاشها واقداماتی اشاره كنم كه بيرون از حلقات تشكيلاتی رفيق دربيرون از وطن ، به وسيله ً تعدادی ازكادرها واعضای قديمی حزب ، به صورت مستقلانه وخود جوش ، به كار بسته شده است. اين مورد تلاشهای وحدت طلبانه را برای آن بايد مورد حمايت قرارداد كه در آن جانبداريها ی تشكيلاتی ، تعصبات فركسيونی وعلاقه منديهای شخصی ايكه زمينهً اشتراك تعداد وسيعی از رفقا را درگرد همآيی مشترك ويا اينكه، پيشبرد پروسهً وحدت را صدمه بزند ، كمتر وجوددارد   .  

بنا ً، برای وسيع الشمول بودن گرد همآيی وحدت خواهی ، برای مساعد شدن زمينهً اشتراك همه شخصيت های اثرمند وعلاقه مند به تداوم مبارزهً عدالتخواهانه ودموكراتيك ،برای دادن اطمينان به همه رفقا غرض مساعد بودن زمينه غرض ابراز نظر های شان ، برای مراعات شدن حقوق برابر كليه تشكلات خورد وبزرگ رفيق دركليه امورمربوط به همايش ونهايتا ً،غرض پيگيری وبه موفقيت رسانيدن اين تلاش ها ودادن پيام شايسته واميدوار كننده به رفقای داخل وطن، پيشنهاد ميكنم كه : دعوت رفقا وسازماندهی و اداره ً همايش مورد نظر ، به رفقای غير وابسته به تشكلات موجود، واگذارشود وبه اين موارد وحقايق بايد توجه جدی مبذول گردد.

اول : همايش مشترك برای وحدت وهمسويی رفقا در اروپا ، بايد خارج از هالند ودريكی از شهرهای آلمانی باشد كه دروصول سايررفقا از مناطق ديگر اروپايی ، سهولت ببار آيد.اين شهر ميتواند هامبورگ باشد    .

دوم : كميسيون دعوت ، برگزاری و سازماندهی اين همايش ، بايد دربرگيرندهً تمام احزاب وگروه های رفيق وشخصيت های مستقل حزبی، بدون درنظر گرفتن ( كميت ، راجستر بودن ويانبودن و مقام قبلی مسوولين شان)، باشد واصل تساوی حقوق از آغازين مرحلهً اقدام تا انجام وحتا درمراحل بعدی تداوم يافتن تلاشهای وحدت خواهی ، درنظر گرفته شود واكيدا ً مراعات گردد. اين كميسيون در همكاری باساير رفقای داوطلب ويا موظف شده به وسيلهً كميسيون همايش ، درريزرف نمودن تالار ، تهيهً شعار های مشترك، سرود های ميهنی ، وسايل تخنيكی ، غذا وآب نوشيدنی وساير خدمات وكمكهای مقدور وضروری به رفقای شركت كننده ، از طريق مساعدت ،سهم گيری وتفاهم احزاب وگروه های رفيق شركت كننده ، به اساس امكانات وتوانايی های شان، بايد آماده گی های لازم را بگيرد. توجه شود كه زمان دراختيار قرار داشتن تالار آنقدر محدود نه باشد كه كار جلسه به مانند بعضی جلسات قبلی نيمه تمام باقی بماند ومجبورشويم تالار را ترك كنيم   .

سوم : هيچ شخصيت كليدی واثر گذار ، خاصتا ً حلقهً رهبری ومسوولين قديمی ، كادرها ( به شمول كادرهای متواضعی كه بعد بيشتر از30 الی 35 سال مبارزه ، هنوز خودرا صفوف ميدانند ) و تمام حلقات خواهان مبارزه ووحدت وطن پرستانه وهيچ يك از رهبران ومسوولين احزاب وگروه های رفيق، بايد از ليست مدعوين ، چه بخواهند شركت كنند وچه نخواهند به خود قبول زحمت دهندويااصلاً علاقه وتمايلی برای شركت وفعاليت های سياسی نداشته باشند؛ برای آن بيرون از ليست مدعوين باقی نمانند كه زمينه برای انتقادهای بيمورد واضافی برای فردا ، قبل از قبل بايد،منتفی باشد   .

چهارم : از آنجاييكه ، متا سفانه امراض قومی وزبانی دروجود سازمانها وانديشه های ما نيز رخنه كرده ودرمواردی مشكل آفرين گرديده است . تقاضا ميگردد كه به دعوت وحضور رفقای وابسته به سايرزبانها وفرهنگهای وطن ( آنچه مليت ها وزبانهای اقليت خوانده ميشود )؛ توجه واهميت جدی داده شود. اين را به خاطر آن مطرح كردم كه بعد همايش درصورتيكه اين باريكی سياسی در نظر گرفته نشده باشد ؛ صدای اعتراض وانتقاد شديد بلند خواهد شد.بايد ، بدانيم كه احترام نمودن به حقوق مساوی ساير زبانها واقوام ، يكی از اصول بنيادين آرمانهای خدشه ناپذير عدالت خواهی وانساندوستانهً ما و مجموع بشريت مترقی را تشكيل ميدهد   .

پنجم : درصورت امكان ازرهبران ويا مسوولين بلند پايهً احزاب رفيق درداخل وخارج وطن ، غرض اشتراك درهمايش وابراز نظر درمورد اهداف مورد نظر، دعوت به عمل آيد ودرصورت مشكل اقتصادی وياساير موانع ،خود احزاب ويا سازمانهای تحت ادارهً شان دراروپا،به اين موارد رسيده گی واقدام مقتضی به عمل آرند. ناگفته نماند كه شركت رهبران احزاب رفيق در اين جلسه ، نه تنها باعث تقارب ونزديكی هرچه بيشتر ما ميگردد بلكه جلسه را درسطح همايش واقعا ً بزرگ وحدت طلبی و آشتی دادن ومصالحهً بزرگان ديروز ورهبران وكادرهای امروز، ارتقا می بخشد   .

ششم : بهتر ومفيد تر خواهد بود كه رياست جلسه و هيًت تحرير به صورت طبيعی ودموكراتيك درداخل جلسه واز طرف رفقای شركت كننده انتخاب گردد وقطعنامه وپيام جلسه درداخل جلسه نوشته شود وبعد ابراز نظر مسوولانه وتصويب شركت كننده گان ، رسميت يابد و نشر شود   .

هفتم : ازهمه رفقا ، مسوولين احزاب ، گروه ها وشخصيت های مستقل مبارز رفيق ودلسوز به حال مردم ، وطن وسرنوشت مشترك مان ، صميمانه تقاضا ميگردد كه طرحها ونظريات سازنده ً شان را در موارد عقيدتی ، سياسی وتشكيلاتی به اطلاع ودرك رفقای شركت كننده درهمايش برسانند. هدف ازين پيشنهاد، حداكثر استفاده بردن از همايش است تا بتوانيم آن را از يك گردهم آيی تشريفاتی ، نمايشی ، تبليغاتی وغير موًثر به اقدام جدی ، سازنده و تكانهً جديد حزبی مشترك تبديل نماييم تا درسرنوشت بعدی مشترك رفقا ، مجموع تحول طلبان وترقيخواهان واثر گذاری درتغيير وتحول زنده گی مردم ما، اثرمندی قابل لمس خودرا به بار آورد  .

هشتم :برای تاًمين وحدت ويكپارچه گی حقيقی ودوامدار نميتوان فقط بر داشتن روابط نيك رفيقانهً ديروز تكيه نموده ، دل خوش كرده وبسنده نمود. اگر درك واحد ، آرمان وتفكر واحد ، عقيده وآرمان مشترك وبالاخره پروگرام وموضع سياسی واحد دربين اعضای خانوادهً ديروز ما به وجود نيايد؛ اگروحدت ما تا ًمين نيز شود دير پا نخواهد بود. نبود عقيده وآرمان واحد دربين احزاب سياسی ، اين احزاب را به اتحاديه تبديل ميكند . طوريكه متا ً سفانه تعدادی از تشكلات موجود رفيق مابه اين مشكل مواجه اند وچندين مفكوره وقرائت از قضايا ، حوادث و اهداف برنامه وی وسياسی نزد افراد كليدی شان موجود است وگاه گاهی علنی ومتبارز ميگردد  .

لذا، برای متحد شدن ووحدت صادقانهً حزبی به مالازم واكيدا ً حياتيست كه درك يكسان ازاهداف وآرمانهای سياسی خودداشته باشيم وموضعگيری واحد دراكثريت قضايا ومسايل كليدی ملی ووطنی خود پيدا كنيم وبا عميق ترساختن وتعميم اين درك های مشترك ، زمينه های واقعی وقانونمند وسالم را برای پايه دار شدن وحدت حزبی وسياسی مشترك مان به وجود آوريم   .

بی نياز از تذكر است كه اين همايش در شرايطی دعوت ميگردد كه اوضاع نظامی وسياسی وطن روبه وخامت گراييده ، فقر ، بيكاری وتنگدستی مردم ما فزونی يافته ،سرمای شديد به حيث بلای طبيعی از انسانها وحتا حيوانات وطن ما قربانی گرفته وسيل مهاجرين اخراجی از ايران دراين شرايط طاقت فرسای زمستانی هرات ، برلشكرمهاجرين قبلی بی سرپناه ساير مناطق اضافه گرديده وحكومت دست روی دست نشسته ، تنها ازطريق راديوها وتلويزيونها ی تحت فرمانش ، تعداد كشته شده ها رابه اطلاع مردم ميرساند  .

اين گرد همآيی وحدت طلبانه، بعد ترورهای اخير در پاكستان ،خرابی بيشتر اوضاع آن كشور ، تشديد حملات انتحاری درشهرهای مختلف وطن ما ومواجه شدن بيشتر دولت ونيروهای حمايتگر خارجی آن با شبكه های القاعده ، حزب اسلامی ، طالبان وساير گروهك های تا حال شناخته ناشدهً دوطرفه كه خون ريزی های بيشتری را درنقاط مختلف وطن ما براه انداخته اند ، داير خواهد شد. ازين رو اين موارد را بايد درنشست وسيع رفقای ما درنظر داشته وطرف توجه قرار دهيم ودرزمينه ابراز نظر صريح نماييم  .

از آنجاييكه ، شهامت ، صراحت وقاطعيت سياسی درفعاليت احزاب ترقيخواه ووطن پرست ازارزش به سزايی برخوردار است . بنا ً، لازم است كه به هر آنچه باور داريم ، می انديشيم وآنها را عادلانه ،حقيقت ومطابق منافع ملی ووطنی خود ميدانيم ودرپی تحقق وتطبيق آنها درحيات شخصی ،سياسی وملی خود هستيم ، بايد تمام اهداف دور ونزديك سياسی واجتماعی، طرز تفكر وانديشه وموضع گيريهای ملی مان را ازنيروهای خودی ومخالف برای آن پنهان نگه نداريم كه درك چند گانه وتفاسير رنگارنگ از ما به عمل خواهد آمد وهيچ كسی نه تنها مارا نه خواهد شناخت بلكه به ما باور واعتماد نيز نخواهد كرد  .

بادرنظر داشت اهميت جدی وحياتی موارد اشاره شده دربالا ، اين سوالات ونقاط نظر را طور پيشنهاد به رفقای شركت كننده درهمايش نيروها وشخصيت های وحدت طلب رفيق كه قرار است چندی بعد دراوپا داير گردد، تقديم ميدارم . تاباشد باابراز نظرهای سودمند شان وروشنی بخشيدن دراين موارد تا هنوز قسما ًگُنگ وتاريك سياستهای فعلی وبعدی مان ، كمك بزرگی نه تنها به رفقا وهم راهان ما باشد بلكه هر فعال سياسی وهر هموطن ما،درروشنی قرار گيرند.

   1  :   ما ، درشرايط فعلی سياسی بادرنظر داشت مواضع جديد ا ً اتخاذ كرده ، كيستيم ؟ ما درفكر حمايت وبقای دولت فعلی هستيم ؟در مخالفت با دولت هستيم ويا دردشمنی با آن ؟ آيا ، ميخواهيم در قدرت دولتی شريك وسهيم شويم ؟ اگر بلی ، چرا؟ واگر نی به كدام دليل ومنطق .؟

  2 :  موجوديت نيروهای خارجی دروطن را چه گونه ارزيابی ميكنيم ؟ آيا ، ازموجوديت ، فعاليت های نظامی ، بقای دراز مدت وبهره مند بودن شان از پايگاه های دايمی ويا طويل المدت درقلمرو وطن حمايت ميكنيم ياخير؟ اگر موافق هستيم ، چرا؟ واگر مخالف هستيم روی كدام منطق واصول . درحاليكه ميبينيم جنگ خون ريزانهً بنياد گرايان داخلی وخارجی عليه مردم ووطن ما ادامه دارد. آيا ، طرح الترناتيف ملی برای دفع وطرد تعرضات روبه افزايش بنيادگرايان وابسته به پاكستان وساير افراطيهای جهانی درنظر گرفته شده ويا وجود دارد ؟ آيا، دولت فعلی ومقامات ناتو حاضر خواهند شد كه از هزاران افسر تحصيل يافته ومسلكی اردو وپوليس بيكار ويا مهاجر برای بازسازی اردو وپوليس ملی ، استفاده كنند.؟ويا به آنها مجال فعاليت بدهند.؟

         3 :  آ يا ، افغانستان كنونی كشور اشغال شده است ويا دارای حاكميت ملی ؟چه فرقی بين اشغال شورويها واشغال نظامی 35 كشورغربی وجوددارد ؟ آيا ،   جنگ  ومقابلهً نظامی حاكميت دموكراتيك خلق افغانستان ، عليه بنياد گرايان خون ريز وابسته به پاكستان ، اعراب افراطی ومخالفين تروريست پرور غربی ضد شوروی نبود؟ چه فرقی بين جنگجويان مسلح آشتی ناپذير باصلح وعدالت دردهه ً80 ميلادی وتروريستان موجود كه آنها نيز به سان گذشته خودرا مجاهدين ضد اشغال خارجی ميدانند وگويا برای ( اعلای كلمه الله) وآزادی واستقلال (!)ميجنگند ، وجوددارد و مواضع ما دراين زمينه ها چيست.؟

    4 :   موقف ما درمورد پاكستان ومداخله های هميشه گی وخونريزانهً آنكشور مصنوعی وآله ً دست هميشه گی استعمار واستكبار جهانی ازچه قرار است ؟ ودر مورد سياست های افغان ستيزانهً دولت ايران بايد چه نوع موضعگيری داشته باشيم .

  5 :  آيا ، واقعا ً ما عليه نظام فدرالی قرار داريم وباسياست های قبلی حزب خودما دراين مورد خدا حافظی نموده ايم ؟ آيا،نميتوانيم مفاد ومضار نظام فدرالی را اولا تحقيق وبررسی نموده وبا دلايل منطقی به قناعت مدافعان ومخالفان اين اصول حكومتی مروج دربسا كشورهای متعدد الاقوام بپردازيم. گيرم قبول كرديم كه نظام فدرالی باعث بدبختيهای وطن ما ميگردد. اگر اين قيمت گذاری نزد ما از اعتبار برخوردار است؛ چراتعدادی از مخالفين نظام فدرالی درداخل يكی دوجلسه وچندين نوشتهً محترم سلطان علی كشتمند ( ده سال)رئيس شورای وزيران افغانستان ، رودررو مخالفت نميكنند و با دلايل منطقی ،منطبق بر منافع ملی ، آن نظريات را رد نميكنند وطرح سالم ملی خودرا پيش كش نمی نمايند .اين موضوع بايد درجروبحث های رفقا جايگاه خاص داشته باشد  .

  6:  ماكه سالها از مردم سالاری ودموكراسی حمايت نموده وخواهان تعين سرنوشت مردم به دست خودشان هستيم ؛ چرا ازانتخاب واليان وساير متصد يان كليدی امور ادارهً دولتی درولايات ازطرف مردم ترس داريم وآنرا مضر به وحدت وحاكميت ملی ميدانيم .آيا ، سيستم موجود تعين وتقرر واليان وولسوالان ازمركز، ازطرف رئيس جمهورمفيد ومشكل گشا ثابت گرديده ويا اينكه براختلافات وبدبينيهای قومی – زبانی وسمتی ، دامن زده است وباعث تعميق اختلافات وبی باوری نسبت به حكومت مركزی گرديده است. غور جدی دراين مورد به وسيلهً رفقا ،بسيار ضروری است وبايد دراين مورد نيزدرك واحد دربين رفقا به وجود آيد  .

 7 :  چرا، با وجود آنكه می بينيم كه اكثريت قاطع كشورهای جهان دارای نظام های پارلمانی شده اند ويا دراين راه مبارزه ميكنند، ما به اساس سياستهای مجهول ، اعلام ناشده وسوال برانگيز ، نظام رياستی ويا تمركز قدرت دردست يك نفر ( رئيس جمهور )را ( از طريق تكان دادن سر)مورد حمايت قرار ميدهيم. اگر روزی خدای ناخواسته ، يكِ ازبدترين ديكتاتورها رئيس جمهور شد، ما برخلاف امروز منادی نظام پارلمانی نخواهيم گرديد. پس ميبينيم كه شكل نظام را نه بايد به اساس موجوديد چهره ها تعين كرد ؛ برعكس چهره ها وشخصيت ها با مجبور شوند تا مطابق نظام وقوانين دموكراتيك خودرا آراسته سازند. رئيس جمهور وساير قدرتمندان بايد حامی ودرتحت فرمان قانون باشند ؛ نه آنكه قانون درتحت ارادهً هر حاكم قرار گيرد ويا درخدمت منافع شخصی وبقای او مورد استفاده باشد  .

تقاضای ابراز نظر نمودن مسوولانه وجدی رفقا درمورد بنود 6،5،4 و7پيشنهادی دراين نوشته را برای آن مطرح كردم كه رفقا وحتا كادر های كليدی وقرار داشته درسِمَت های رهبری احزاب وگروه های رفيق ، درحاليكه عضو يك تشكيل ويا حزب واحد ميباشند ؛دراين موارد، نظر وموقف واحد ويكسان ندارند واين به حال حزب وتشكيل حزبی، به مانند زهر وياموريانهً سياسی است كه خرابيهای بيشماری را به بار خواهد آورد . ازين رو بايد موقف يكسان ، واحد واقلا ً به هم نزديك پيدا كنيم واز چند دسته گی درحزب واحد ويا تشكلات بهم نزديك ، خودرا نجات دهيم  .

   8 :   اختلافات ، تعصبات وبرتری جوييهای زبانی ، قومی ومذهبی زخمهای علاج ناپذيری را بر پيكر مردم وطن ما تحميل كرده است. ما هركدام درتحت رهبری حزب بی تعصب ما، سالها برای تساوی حقوق اقوام ، زبانها ومذاهب مردمان كشورمان ، صادقانه مبارزه كرده ايم وهنوز تعداد كثيری از راهيان آن انديشه های تابناك وطن پرستی وعدالت خواهی ، باتمام عشق وايمان به برابری وتساوی حقوق انسانها وفرهنگهای موجود دروطن شان معتقد بوده ومبارزه ميكنند وجانبداريهای كور ومتعصبانه از زبان قوم وتبار شان را به قيمت بی حرمتی به سايرزبانها وفرهنگها ، به خود مايهً شرم وخجالت ميدانند . ولی ميشود كه بينش های تعصبی ،غرض آلود وپامال كنندهً حقوق وارزشهای فرهنگی اقوام ديگر ويا قومی بر قوم وزبان ديگر راتحمل كرد واز آن چشم پوشی نمود. مگر ، ما نه آن حزبيهايی هستيم كه بعد ده ، بيست سال ، باوجود فعاليت درحزب واحد وحتا جلسات(حوزه ها) واحد ، قوم ، زبان ، مذهب ومنطقه ً يكديگر را نميدانستيم ، نمی پرسيديم واين نوع سوالات را شرم وعيب ميدانستيم. اما ، امروز ، ما همان اشخاص ديروز باقی مانده ايم.؟

دراين موارد مهم ودرخور توجه عميق نه تنها رفقا بايد موضع گيريهای قاطع ومشخص خودرا ابراز كنند بلكه درعمل بايد درساحات كارسياسی ،تشكيلاتی وكليه فعاليتها وابراز نظرهای شان،اصل تساوی حقوق واحترام صادقانه به رفقای خود وفرزندان ساير اقوام وزبانها را مراعات نمايند وخود سمبول بی تعصبی وغير افراط گرايی درمسايل قومی وزبانی باشند وخودرا دربه دست آوردن ويا رسيدن به هر امتيازی، به اساس همان افكار خودخواهانهً « قومی- زبانی »، افراد مستحق درجه اول ندانند   .

  9 :  خط استعماری ديورند، به مانند زخم علاج ناپذير،با خنجرفرنگيهای استعمار گربرپيكر وطن ما كشيده شد. اكنون قوم گراترين ، پرمدعاترين افراد درمسايل ملی وخاصتا ً پشتون ولي، بزرگان وامرای جهادی وطالبی ، نيروهای قدرتمند نظامی امريكا وناتو، تعداد زيادی از رهبران پشتون خواه آن طرف خط واين طرف سرحد به اضافهً قدرتمندان امروز وحاكمان نظاميگر پاكستان به شمول طالبان وجهاديان پاكستانی وپشتونستانی وبلوچستانی ، قرائت وتفسير ديگری از مسايل پشتونستان ديروزه( به قول ما)، وصوبه سرحد به قول مجموع پاكستانيها ، دارند .ما، به حيث بخشی از مردم افغانستان وبه حيث حزبیهای كه سالها داعيه دار اين قضيه بوديم وصريحا ً از «حق تعين سرنوشت خلقهای پشتون وبلوچ »درعمل وازطرق مختلف حمايت وپشتيبانی نموده ايم؛ حال بيشتر از اين نميتوانيم فقط با پيشه كردن خاموشی وعدم صراحت به سر ببريم وسياست كنيم. سياست ديروزهً ما درزمينه روشن وآفتابی بود؛ حال بايد همه رفقا بدانند كه ما درمورد خط ديورند ومناطق آن طرف آن چه نوع موضعگيری وموقف داريم  .

من ، اعتقاد دارم كه رفقای ما، دراين مورد نيز با برداشتن گامهای استوار ، صريح وآفتابی با بكاربردن عقل ومنطق ودرك سياستها واقدامات به كار بسته شدهً منطقوی وجهانی ويا درحال شكل گيری وعملی شدن فيصله های مخفيانهً ( سی ، آی ، ای واف 16) در آيندهً نه چندان دور، با درنظرداشت واقعيت های موجود نه بر اساس احساسات پاك ولی غيرمقدور ، غيرعملی وغير برخوردار ازحمايت عملی خلقها وسياستمداران وسياست بازان خود منطقهً طرف منازعهً تاريخی ،بادرك دقيق اهداف دراز مدت واقدامات وسيع نظامی – سياسی، امريكا وانگليس ومتحدين غربی – پاكستانی آن درمناطق همسرحد با پاكستان، گام عاقلانه بردارند ودرابراز موضع روشن ما ازشهامت استفاده كنند. زيرا نميشود مطابق فضا وشرايط وعلاقه مندی هر گروه ، حزب وكشور موضع بگيريم ودربين عوام ازآزادی ويا ادغام پشتونستان و بلوچستان با خاك وطن صحبت كنيم ولی درصحبتها وملاقات ها با قدرتمندان داخلی وقدرتهای خارجی ازضرورت حل مسالمت آميز تا سرحد واگذاری وبه رسميت شناخته شدن خط ديورند به نفع پاكستان صحبت وابراز نظر نماييم. بايد بدانيم كه سياست های يك بام وچندين هوا ، ديگر موً ثريت های خودرا برای ابد ازدست داده است.بُرد با آنهاييست كه درست می انديشند وبا شهامت عمل ميكنند واز بيان اهداف شان ترس ندارند. مبارزين راستين با جُبن وترس بيگانه اند وهميشه سرهای شان رادركف خود نهاده رزميده اند. ماچنين بوديم وچنان باقی خواهيم ماند .!

سر انجام ، اميدواری جدی وجود دارد كه نشست قريب الوقوع رفقای ما دراروپا، باعث تقارب وجوشش رزمی وطن پرستانه ای گردد كه درنتيجه نه تنها بمثابه ً آبی بر آتش افروخته شدهً تفرقه وجدايی غير طبيعی دربين خودما نقش ادا كند، بلكه وسيلهً بزرگ برای ايجاد وقوتمند شدن جبهه ًبزرگ وطن پرستان وترقيخواهان وطن شود وبه اميد تازه ونيرومند قابل باور به زحمت كشا ن وتوده های مليونی فقير، آواره وبيكار وبی نان وطن شود  .

همچنان اميدواريم كه نشست رفيقانهً رفقا دراروپا ،تصاميم عملی وموًثری را برای مقابله با دروغ پراگنی ، شيطنت سياسی واتهامات وجعل سازی ايادی استعمار وامپرياليزم عليه حزب وحاكميت دموكراتيك خلق افغانستان وساير نيروها وشخصيت های وطن پرست، اتخاذ نموده ،تلاش شود تا وسيله ً موًثر تبليغاتی ( تلويزيون يا راديوی ) سراسری را به هر شكلی كه امكان آن ميسر باشد فعال سازند تا درافشای آدم كشان وباندهای خرابكارمسلح خون ريزديروز وامروز مدعی حقوق بشر ودادخواهی اقدام گردد  .

طالب موفقيت وپيروزی درخشان همه رفقا وهمهً وطن پرستان بوده ، همه همرزمان عزيز را به آشتی ، سازش ، توافق ووحدت صادقانهً انديشوی ، اتحاد وجوشش تشكيلاتی واتخاذ سياست واحد، درقبال مردم ، وطن ونيروهای ديگر دعوت ميكنيم وبا تمام حرمت واحترام دستان تان را می فشاريم وتحمل وشكيبايی وبرخوردهای دموكراتيك صادقانهً تان را درهمه امور آرزو ميكنيم  .

درود گرم ما نثار تمام رفقا وهمنبردان بزرگ وقهرمانی باد كه ديگر درهيچ جلسه وگرد هم آيی ای زينت بخش محافل ما نيستند .!روح شان شاد باد ! 

رفقا گرامی! بياييد ، با كنار آمدن ها، برگشت به صميميتهای ديروز برگشت برفاقت های پاك وناب وطن پرستانهً بدون هيچ تبعيض ، بدون خودخواهی وقوم وزبان وفركسيون پرستی ، همديگر را درآغوش گيريم وبه صداقت تكيه كنيم ، نه به پلان سازيها ومخفی كاريهای بی لزوم وموًقتی  . 

اجازه دهيد ازنام تمام زنان ومردان رفيق فرياد بكشيم وبه بانگ رسا اعلام بكنيم كه : ای وطن ، ای افغانستان پرغرور ولگد مال شده به دست دشمنان داخلی وخارجی وفرزندان ناخلفت،به ذره ذره خاك رنگين شده به خون بهترين فرزندانت قسم؛ كه تا پای جان برای آزادی وسربلنديت ، برای شگوفايی واعتلايت وبرای سعادت وخوشبختی تمام ساكنان شريف ودرد ديده ات ، با تمام توان وبهر قيمتی كه بتوانيم( حتا به قيمت جان ) ميرزميم وبه عهد مان وفا ميكنيم  .!

 

بادرود به شما . جليل پرشور

 


بالا
 
بازگشت