نجیب الله دهزاد

najibdehzad@yahoo.com

 

شعف الاخبار!

 

سفیر کشورمان در امارات متحده طی گفت و گوی تلفونی با تلویزیون طلوع مژده داده است که  مقامات ابوظبی تصیمیم گرفته اند تا ظرف دوسال آینده تمام جاده های کابل را به سویه دوبی  بسازند!

من از خوشی شنیدن این خبر بخاطری سکته نکردم که میدانم این مقامات شیخ های صد فیصد خالص نیستند، مخلوطی از سیاست دنیا نیز در کله ی شریف شان وجود دارد. طبیعیست وقتی پای سیاست به جاده میرسد، نمیتواند که آدم از ترس فرسوده گی کفش هایش زنده نماند. از گپ مرگ و مردن  که بگذریم، میرسیم به این که چرا اعراب چلتار پوش میخواهند به هر قیمتی که شده زیر قدوم مبارک مهمانان مسلح ما را قیرباران نمایند؟

به نظر بسیاری از دوستانی که ماشاالله تا این دم از زیر مسلسل وعده ها جان سالم بدر برده اند، چند برهان قاطع میتواند اساس تصمیم گیری شیوخ برای بازسازی جاده های کابل را تشکیل دهد:

-          عام فهم ترین دلیل شاید این باشد که یک مملکت  آدم میخواهد به کشور انسان  همکاری نماید

-          ممکن علت دیگر اختلاط چند فیصده زبان تازی در زبان های ملی افغانستان خوانده شود.

-          شاید بانک های عربی گنجایش بیش ازحد پول نفت را نداشته اند و به همین خاطر تصمیم دارند درهم و دینار شان را در چقری های روی سرک پایتخت ما ذخیره کنند.

-          یا که از کرده رضاکاران شان(اعضای القاعده) پشیمان شده اند و تصمیم گرفته اند به هر قیمتی شده روی لکه های سیاه حضورشان در تاریخ این کشور قیر بریزند!

-          مطمیناً حضرات شیخ همچو خوش خدمتی را از ترس انجام نمی دهند، برای آنکه ما زور ذره یی یا مرین دریایی نداریم!

این ها دلایلی هستند که هر ذهنی  میتواند درصورت بیکاری ده ها مورد آن را بسازد؛ اما دلیل عمده و اساسی- البته به نظر عبد حقیر- ممکن این باشد  که وقتی کارمندان سفارت امارات متحده از کابل مرخصی میروند، در کف بوت هایشان نیم کیلو گل و لای را به جاده های شیشه یی دوبی انتقال میدهند، و به همین خاطر مقامات آن دیار به جای قطع علایق دیپلماتیک، تصمیم گرفته اند جهت حفظ نظافت شهرهای خودشان دست به یک کاری بزنند. قطعاً میدانید که جنگ با دشمن در محلات  دور از خانه، و در پس دیوار دوست، به یک عرف معمول مبدل گردیده است.  وقتی شیخ المشایخ  زمان حضرت بوش  از صد ها کیلومتر راه دور تر، و با میلیاردهای دالر هزینه  میایید که با تروریسم درآسیا بجنگد، آیا شیخ الخلیج توان آنرا ندارد با دشمن زیر ریش اش که همین گل و لای کابل باشد، در کوچه های ملت ما مقابله نماید؟!

 

کابل- حمل 1386

 


بالا
 
بازگشت