شادروان استاد احــمد عــلی کـهـزاد

 

مسجد سنگی در باغ بابر

 

فرستنده: بنیاد فـرهـنگی کـهـزاد

شاه جهان پنجمین پادشاه دودمان کورگانی اولادۀ بابر است که بتاریخ 29 ربیع الاول 1000 هجری قمری در لاهور متولد شد. وی پسر سوم جهانگیر است. از طفلی تا جوانی به (سلطان خرم) ملقب بود و مادرش (نواب جوده باهی) نام داشت و دختر راجه بهگوان داس، راجۀ (جودهپور) بود. وی در دامان (رقیه سلطان بیگم) دختر میرزا هندال، زن جلال الدین اکبر که در اولین مرتبۀ باغ بابر آرامیده است، تربیت یافت. شاه جهان بتاریخ 7 جمادی الثانی 1037 هجری قمری در اکبر آباد بر تخت نشست، 76 سال عمر کرد و روز دوشنبه 26 رجب 1076 بعد از 32 سال سلطنت پدرود حیات گفت.

شاه جهان چه در زمان جوانی و شهزادگی و چه در دورۀ سلطنت و زمامداری به کرأت به کابل سفرها کرده و در دورۀ پادشاهی خویش چهار مرتبه در سال های 1049، 1056، 1057 و 1062  هجری قمری به کابل آمده و هر دفعه مدتی در این شهر اقامت نمود. دورۀ طولانی سلطنت شاه جهان در هند از نظر آبادی و عمران و ذوق معماری مترقی ترین دوره ایست که در طی آن قریحه صنعت معماری به اوج تعالی رسید. شاه جهان مرد با دیانت و صاحب ذوق و سلیقه بود و به آبادی و عمران دلچسپی تام داشت و مخصوصاُ به آبادی مساجد شوق زیاد داشت چنانکه مسجدهای زیادی در عصر او در هند ساخته شده که مهمترین آن جامع مسجد آگره، مسجد تاج، مسجد فتح پور سکری، شاه جهان مسجد اجمیر و مسجد وزیر خان در لاهور میباشد. مسجد سنگی باغ بابر که عنوان این مقاله قرار داده شده است، هم از آبادی های اوست. 

اصلاُ علت اساسی آبادی مسجد سنگی در باغ بابر وصیت خود ظهیرالدین محمد بابر بود که نمیخواست بر مزارش آبادی به عمل آید. شاه جهان بنا بر احترام این وصیت، از بنای  بقعه ئی بر مزار جد خود صرف نظر نموده و در مرتبۀ پایانتر باغ به تعمیر مسجدی اقدام نمود.  پادشاهنامه تصنیف ملا عبدالحمید لاهوری طبع کالج پرس کلکته که شرح سلطنت شاه جهان را احتوا میکند، در ین مورد مینویسد: «به موجب وصیت حضرت فردوس مکانی به افراختن عمارتی بر آن مرقد غفران مورد که در درجه چهاردهم است نپرداخته به بنأ مختصر مسجدی از سنگ مرمر در مرتبۀ پائین آن امر نمودند.»  پس علت اساسی تعمیر این مسجد این بود که شاه جهان بر مزار جدش عمارتی ساحته نمیتوانست، لذا به بنأی مسجد امر داد.

واقعاُ در میان همه آبادی هائی که شاه جهان در کابل نمود، مسجد سنگی باغ بابر قشنگترین خاطره ئی بود که بیشتر دوام کرد و هنوز هم بکلی از میان نرفته است. اصلاُ باغ بابر بنا بر شهادت متون تاریخی 15 مرتبه داشته و مزار بابر در مرتبۀ چهادهم و مسجد سنگی در مرتبۀ سیزدهم قرار دارد.

چون در کتیبۀ مسجد از فتح بلخ و بدخشان و فرار نذر محمد خان والی آنوقتۀ بلخ، از بلخ به شبرغان یاد آوری شده است، برخی کسان تصور کرده اند که این مسجد اصلاُ و اساساُ بغرض یاد بود فتح مذکور آباد شده است، حال آنکه این مفکوره بی اساس است و اصل قضیه قراریکه شرح دادیم طور دیگر بوده و مسئله فتح بلخ ضمنی و در جریان آبادی تعمیر مسجد بوقوع پیوسته و در ختم تعمیر در کتیبه مسجد از آن هم تذکاری بعمل آمده است. 

 در خود کتیبۀ مسجد از تاریخ آغاز بنای کار تعمیر ذکری نشده و اتمام آن به (آخر سال نوزدهم جلوس میمنت مانوس موافق 1056 هجری) نسبت داده شده است. پادشاه نامه در ین مورد میگوید:« دور سر آغاز سال هژدهم اساسی گذاشته اند و در اخیر سال نوزدهم بعد از فتح بلخ و بدخشان در عرض دو سال به صرف سی هزار روپیه در غایت مطبوعیت خوش طرحی و کمال لطافت و نظافت انجام پذیرفت.»

شبه ئی نیست که جملۀ (بعد از فتح بلخ و بدخشان) در متن کتیبه هم آمده و کتیبه طبیعی بعد از اتمام کار مسجد و بعد از فتح بلخ و بدخشان نوشته و نصب شده است. منطقی ترین صورت تحلیل واقعات و ارتباط آن با کار تعمیر مسجد سنگی چنین است که کار مسجد در آغاز سال 1056 شروع شده در حالیکه سوقیات طرف بلخ قبلاُ آغاز یافته بود و سپس در طی جریان کار خبر فتوحات و فرار نذر محمد خان والی بلخ به کابل مواصلت کرد. در ین وقت دورۀ دوم اقامت شاه جهان به کابل خاتمه یافته و به هند مراجعت نمود و باز بار سوم در 1057 به کابل آمد و بتاریخ سلخ ربیع الاول سال مذکور داخل شهر گردید و تا اواخر رجب سال مذکور در کابل ماند. حضور او در تسریع امور عمرانی مسجد تاثیر زیاد وارد کرد.

بهر حال تعمیر مسجد سنگی شاه جهان دو سال وقت گرفت که عبارت از سال های 1056 و 1057 هجری قمری است. در باب مخارج تعمیر مسجد میان کتیبه مسجد و پادشاه نامه اختلاف است زیرا کتیبه میزان مخارج را چهل هزار و پادشاه نامه سی هزار نوشته است.

مسجد سنگی شاه جهان در باغ بابر شاه مسجدی است بسیار کوچک که طول آن از ده متر و عرض آن از پنج متر تجاوز نمیکند، ولی تمام ممیزات عمرانی مساجد عصر شاه جهان را نشان میدهد. این مسجد چند سال قبل نظر به شکستی که وارد شده بود، تخریب و به اساس سابق در حالیکه هر سنگ آن با شمارۀ مخصوص ثبت گردید، بعد از شستشو و صیقل کاری به همان روش سابق به جاهای معینه نصب گردیده و کار آن پیشرفته است. امید است بقیه امور مربوطه هم به آخر برسد و این بنای تاریخی که یکی از آبدات نفیس شهر کابل است بکلی از بین نرود.

در اخیر متن کتیبه مسجد را ذیلاُ نقل میکنیم:

« این مسجد لطیف و معبد شریف که سجده گاه قدوسیان و جلوه گاه کروبیان و بفرمان ادب ور حریم محترم این گذرگاه ملأ اعلی نظرگاه عالم بالا یعنی روضۀ منور پادشاه غفران پناه رضوان رستگاه حضرت فردوس مکانی ظهیر الدین محمد بابر پادشاه غازی جز آن عمارتی نتوان ساخت بفرمودۀ این نیازمند تمام شکر سراسر ستایش سراپا نهایش درگاه الهی ابومظفر شهاب الدین محمد صاحب قران ثانی شاه جهان پادشاه غازی بعد از فتح بلخ و بدخشان و فرار نذر محمد خان از بلخ به شبرغان و تعاقب فریقی از کار طلبان و نبرد آرائی او در آن سرزمین با آن گروه فیروزی نشان و هزیمت او و ظفر سپاه رزمخواه در آن میدان محض کرم کارساز حقیقی نصیب این نیازمند و دولتخواهان این بندۀ شرمندۀ احسان یزدان گشته اخر سال جلوس میمنت مانوس موافق 1056 هجری در عرض دو سال بچهل هزار روپیه انجام یافت.»/14 جوزا 1337/

 

 


بالا
 
بازگشت