فتوای شرعی مفتی جامع الازهر مصر در موردحکم بوسیدن  بین دختر وپسر جوان

مفتیان :  جمال البنــاوخانم دكتر عـــزت عــطـــيه

تتبع ونګارش: امین الدین) سعیدی)

مـــدیــر مطالعـــات سـتراتـــیــــژیـــک افغان

ومسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره-جرمنی

 

 


 

فتوي  (فتوای) جديد يك متفكر اسلامي به نام جمال البنا از كشور مصر در خصوص حلال بودن بوسه بين دختران و پسران جوان" در اماكن عمومي بحث و جدال گسترده اي را در بين مجامع علمي و ديني مصر ايجاد كرده است.   

جهت معلومات شما با تمام امانت داری مطالب را خدمت شما درین ارتباط تقدیم میدارم.

به گزارش خبر ګزاری اژانس خبری  العربيه؛ "البنا"   شیخ  جمال البنا یکی از شیوخ  جامع الازهر فتوای  را  صادر   نموده  وبر حلال بودن  بوسه بين دختران و پسران  که  تا هنوز ازواج  نه نموده اند ، صادر نمود .

وی طی فتوای ګفته است  این مسأله  در دین مقدس اسلام ضمن "اشتباهات" وارد شده است. اين اشتباهات، گناهان كوچكي هستــند كه با كارهاي  واعمال  خیر ونيك از بين مي روند.

وي همچنين به با اشاره به فتوي خود به العربيه گفت: به ما واجب است كه نسبت به واقعيتي امكان تجاهل به آن در اين عصر فعلي نيست شناخت پيدا كنيم. در واقعيت اين عصر كنوني، بسياري از دختران و پسران جوان توانايي ازدواج را ندارند. اين درحالي است كه آنان در شرايطي هستـند كه بسياري از عوامل خارجي كه باعث تحريك غريزه جنسي مي شود بر ايشان سايه گسترانده است. غريزه جنسي اي كه خداوند در انسان بنا نهاده است.

وي مدعي شد: ما نبايد اين مشكل را دست كم بگيريم و كوچك بدانيم. فلا يكلف الله نفسا إلا وسعها، و اين فتوی به معناي دعوت به فساد نيست.

 البنا همچنين بالا رفتن سن ازدواج، زياد شدن مشكلات آن و بيكاري را از مسائلي عنوان كرد كه باعث اين گناهان كوچك مثل بوسه زدن است، مي شود.
برخي از علماي الازهر البنا را متهم به انتشار فحشا از طريق اين فتوا كرده و خواستار برگشت وي از اين نظر شده اند.

 جمال قطب كه يكي از بزرگان دانشگاه الازهر و رئيس سابق بخش فتوي اين دانشگاه بوده است به شدت به البنا اعتراض كرده و گفت: اين گفتار سبب نشر فحشاء و مسائلي كنترول ناپذيري خواهد شد.

قابل تذکر است صدور فتاوي جنجال برانگيز از سوي شخصیت های که به  مركز الازهر نسبت داده میشوند  عمدتا با قصد سازگاري بين دين و دنياي جديد صورت مي گيرد، اخيرا افزايش خاصي پيدا كرده است.  بطور مثال اخيرا دكتر عزت عطيه استاد و رئيس بخش حديث در دانشگاه الازهر گفته بود كه براي جلوگيري از خلوت يك زن و يك مرد نامحرم در محل كار، "زن مي تواند به همكار مرد خود شير بدهد تا آنها باهم محرم شوند!

۲- فتوی خانم  دکتر عزت عطیه:

به گزارش العربيه، دكتر عـزت عطـيه رئيس بخش حديث دانشگاه الازهر مصر درباره روش جديد محرم شدن مرد و زن در ادارات دولتی  فتوائي جدید  را صادر نموده است :

 به گزارش العربيه دكتر عزت عطيه رئيس بخش حديث الازهر شریف  فتوی ( فتوای)  داده است اگر دو همكار (يك زن و يك مرد) در يك اتاق كه درب آن توسط فردي جز آنها باز نمي شود كار مي كنند بخواهند بين آنها محرميت ايجاد شود زن مي تواند پنج بار از شير خود به همكار مرد خود بدهد و بدين ترتيب آنها با هم محرم و حضورشان در يك اتاق شرعا مجاز مي شود. براساس اين فتواي عجيب درصورتي كه اين عمل انجام شود زن مي تواند چهره و موهاي خود را به مردي كه شيرش را خورده است بنماياند. وي البته اين را هم گفته است كه چنين محرميتي بايد به صورت رسمي و كتبي ثبت شود.

براساس اين فتوا (فتوی) كساني كه با اين روش محرم مي شوند، مي توانند با يكديگر ازدواج كنند ولي تا قبل از عقد متعارف شرعي حق داشتن روابط زناشويي را نخواهند داشت.

به فهم من از اسلام و جهت یافتن راه حق و حقیقت بهتر است عمق یک سلسله مسایل روابط انسانها و مبادی آن از نظر اسلام توجه نموده و آنرا مورد مداقه قرار دهیم لذا ذیلا مطالب چندی عمده را درین ارتباط خدمت شما خوانندګان ګرامی تقدیم میدارم:

ازدواج در اسلام

دین مقدس اسلام دینی است  كامل، جامع و در نهایت امر دین اسلام آخرين دين الهي وآسمانی در  روی زمین  میباشد. دین اسلام كه هماهنگ با آفرينش و فطرت بشري حركت مي كند درمورد ازدواج تأكيد فراوان نموده وازدواج را  براي بناي خانواده و پديدآوردن یکی از هسته های  اصلي جامعه،  افتخار دانسته است.  ازدواج در اسلام، بادرنظرداشت  سایر فواید ، از ً يك عبادت به شمار مي آيد؛ زيرا راهي است كه منتهي به كمال انسان  مي شود و ثانياً عهد و ميثاقي است بين زوجين تا در سايه آن و علاقه و مؤدتي كه ايجاد مي شود،هر دو جانب آسايش يابند. ازدواج نه تنها برای انسانها بلکه  ازدواج  برای سایر موجودت امری  ضروری  بشمار میرود. با ازدواج و مراعات مفاهیم  و حکم آڼ مطابق به اصول اسلامی روابط  انسان ها در خانواده و جامعه بهتر تنظیم شده میتواند.

پروردګار با عظمت ما میفرماید:  و من كل شيء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون؛   از هرچيزي دو نوع بيافريديم تا مگر متذكر حكمت خدا شويد»

ازدواج یکی از مؤکد ترین سنت  های پیامبران بشمار  رفته، طوریکه  خداوند متعال میفرماید : « ولقد آرسلنا رسلآ من قبلک وجعلنا  لهم آزواجآ وذریة » ( رعد : ۳۸ ) «وما پیش از تو پیامبرانی  را فرستاده ایم وزنان  وفرزندان بدیشان  داده ایم » اراده خداوند سبحانه  وتعالی چنان نبود  که جهان بحال خود  دوام  کند وهر وقتی که بخواهد  تعداد افراد ش را زیاد  شود بلکه غرایض  را منظم  نموده  وبرای آنها قواعد وضع  کرده تا آدمیت انسان را حفظ وفضیلت، طهارت وعفاف  را در او پرورش  دهد.

در دین مقدس اسلام ازدواج برای کسانیکه  توانایی  داشته باشند، واجب است، زیرا ازدواج باعث عفت ونګهداری نفس میشود.

ازدواج سنتی میباشد  که  خداوند متعال  آنرا غرض سیر کشتی  زندګی  به طرف صلاح وفلاح تشریع کرده.

ازدواج در اسلام  یک واجب اجتماعی است تا از انقراض نوع بشر  جلو ګیری  شود. ازدواج بهترین راه برای  ایجاد  عشق وعلاقه ومحبت در بین مردان وزنان  است و به نحوی رسم است تا تفاوت انسان ها را با سایر حیوانات نګهدارد.

ازدواج در  اسلام معامله  تجاری وتملکی   مانند  خرید وفروش واجاره نیست، ویا معامله ای نیست که زن را تقریبآ به صورت برده در آورده واختیارات اورا سلب کرده باشد. ازدواج حقوق است و واجبات به طرفین عقد. هریک از طرفین عقد که از حقوق و واجبات خویش محروم و یا تعدی نماید در برابر یک دیګر مانند طرفین عقد، در برابر ایمان و وجدان و در برابر خانواده و جامعه و در برابر قانون مکلفیت خواهد داشت. بلی همین چند پهلو بودن احساس مسؤلیت یکی از برتری های زندګی در چوکات دین مبین اسلام است.

بلی ازدواج در اسلام قرار داد است که برای طرفین عقد زن وشوهر حقوق ووجا ئب تعیین می کند  ورسالت هریک از زوج وزوجه را در فامیل ، خانواده  وجامعه  تعیین می دارد.

رابطه وعلاقه  در بین زن وشوهر رابطه اطمینان وآرامش است، در امر ازدواج قلبها  آرام  میګیرند ومهر  ومحبت به وجود می آیــد.

ابن عباس (رض ) میګوید: « عبادت انسان تکمیل  نمی شود  تا ازدواج نکند، هدف  ابن عباس  این است که وی ازدواج  را جـــزء عبادت  ومکمل آن قرار داده است واګر به مفهوم  حکمت  وفلسفه  ازدواج هم دقت بعمل آیـد، قلب انسان به اثر ازدواج وغلبه شهوت  آرام میشود وعبادت  هم جـــزء با قلب  فارغ وآرام  تکمیل  نخواهد شد.

ابن مسعود  می ګفت : « اګر تنها ده روز از عمرم باقی بماند دوست دارم ازدواج کنم  تا به حالت مجرد وعزب  به حضور پروردګار نرســــم.

در حدیث متبرکه آمده است « یا معشر الشباب من استطاع منکم الباءة فلیتزوج فانه اغض للبصروأحصن للفرج ، ومن لم یستطع فعلیه بالصوم فانه له وجا ء » « ای ګروه جوانان   !

هر یکی از شما که قدرت  تأمین مخارج ازدواج  را دارد  ومیتوانید هزینه آن را  تهیه کند  باید آزدواج کند، چرا که ازدواج بهتر است برای کنترول چشم  وناموس را بهتر محفوظ میدارد، اما کسی که نتواند  نفقه  ازدواج را تأمین  کند باید  روزه بګیرد چون  روزه  باعث ضعف وکم شدن  شهوت  وغریزه جنسی است. » ( بخاری ومسلم )

  از ابتدايي ترين حقوق بشر ارضاء نيازهاي اوليه است و ازجمله اين نيازهاي ابتدايي، ارضاء غريزه جنسي است. ازدواج درحقيقت قراردادي است كه ارضاء اين غريزه را به شکل بهتر و انسانی تر تضمين مي كند. آدمي در گريز از تنهايي وحشــتـــزاي خويش، به واسطه ازدواج، مونسي تا پايان حيات مي يابد:
«والله جعل لكم من انفسكم ازواجا و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفده ...؛  و خدا از جنس خودتان براي شما جفت آفريد و از آن جفت ها پسران و دختران و دامادها و نوادگان براي شما خلق فرمود...» از سوي ديگر ازجمله حقوق آدميان، برخورداري از آرامش در طول حيات است و ازدواج زمينه ساز آرامشي شگرف براي فرد خواهد بود.
«... ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها...؛   براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در كنار او آسايش داشته باشيد...» ازدواج سبب تقويت فضيلت اخلاقي و عفت مي گردد و در سايه رشد عفت فردي، عفاف در جامعه نيز گسترش مي يابد. هيجاناتي كه در فرد وجود دارد و او را به طغيان و سركشي وامي دارد، تنها ازطريق ازدواج آرام شده و مانع تزلزل انسان به مراتب پست وجود مي گردد.
به واسطه ازدواج است كه حيات مسجود ملائك، جانشين خدا برروي زمين تداوم مي يابد و پس از ازدواج و پدر يا مادر شدن جلوه اي از خالقيت خدا در فرد متجلي مي گردد.

امام غزالی اهداف ازدواج را اینچنین برشمردهاند :


ازدواج باعث تقویت حسّ دینداری و نابودی مکر شیطانهاست . ازدواج  دژی محکم در برابر دشمن خدا و سبب فزونی جمعیّت مسلمین است که پیامبر (ص) نزد سایر پیامبران (علیه السلام ) به آن مباهات مینماید.
امام غزلی در مورد  فواید ازدواج  میفراید : ازدواج پنج فایده دارد : تولّد فرزند، فرونشاندن شهوت، تشکیل خانواده، زیاد شدن فامیل و جهاد با نفس جهت انجام امور یاد شده... .
وباز میفرمایند : هر کس برای حفظ ایمان و تولّد فرزند ازدواج کند نزد خداوند پاداش دارد و آنرا چنین بیان مینمایند :
۱-  همنوا شدن با اراده ی خداوند در تداوم نسل بشر.
2-   بدست آوردن محبت پیامبرصلی الله علیه وسلم به علت برآوردن آرزوی ایشان در مباهات به زیادی تعداد امّت.
3-  رسیدن به برکت الهی و پاداش فراوان و آمرزش گناهان به سبب دعای فرزند صالح.
امام غزالی تأکید دارند که مورد اوّل مهمترین و اساسیترین فواید ازدواج نزد خردمندان است و مثالی ذکر میکنند که : فردی مقداری تخم و لوازم کشاورزی و زمینی مناسب در اختیار غلامش قرار داده تا در آن کشت نماید و مأموری هم بر او گمارده تا به کارش نظارت کند و او را تشویق نماید. حال اگر غلام تنبلی و مأمور سستی کرد آیا نتیجه اش برای آنها خشم و تنبیه آن فرد نیست.

حکم رضاع و شیر دهی در اسلام :

در قرآن عظیم الشان در ( سوره بقره :   آیه :۲۳۳ )  میفرماید : «  وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ: «مادران دو سال تمام به فرزندان خود شير بدهند، تا آنهايی که می خواهند دورهٴ شير دادن به اِتمام برسد». «   علاوه بر اين ها در همین سورهٴ بقره (آيهٴ ٢٣٣) باز «جسم زنان» زمينهٴ حکم و امر خاص دیگری را فراهم کرده است.  همين وضع خاص موجب شده که الله رب العالمین به زنان توصیه نماید که دو سال به بچهٴ خود شير بدهند، و قرآن منزل در اين رابطه چنين قانونگذارى می کند:

در اين آيه قبل از هر چيز کودکان مورد توجه قرار گرفته اند و مادران مؤظف به دادن «شير کامل – غذای کامل» به فرزندان خود شده اند، که طبعا در طى دو سال تمام به انجام می رسد.

رضـــــاع :

 در لغت بمعنای مکید ن پستان است .

 ودر اصطلاح شرع : مکیدن شیر آدمی در مدت مخصوص است . 

مدت شیر خوارګی در اسلام :

 

 در مورد مدت و زمان رضاعت و شيرخوارگي فقهاي اسلام نظرياتي دارند:

اول: جمهور فقهاء (امام مالك، امام شافعي و امام احمد رحمهم الله) گفته اند مدت شيرخوارگي كه حكم تحريم به آن تعلق مي گيرد و قايم مقام نسب مي شود دو سال است نظر به حکم  آیه ( سوره بقره :   آیه :۲۳۳ )  « يعني مادران شيردهند اولاد خود را دو سال كامل » 

خداوند متعال مي فرمايد:  « و فصاله في عامين » يعني جدايي طفل از شير مادر، دوسال است  .

پس كم ترين مدت حمل شش ماه تخمين شده است باقي ماند دو سال براي شيردادن.آنچه در مورد ابن عباس روايت كرده از رسول الله صلي الله عليه وسلم:  « لارضاع الا ما كان في حولين.  »  « يعني نيست شيرخوارگي مگر در دوسال. » نظر اكثر علما و اكثر صحابه رضوان الله عليهم و ازواج مطهرات به غير از حضرت عايشه رضي الله عنها براين است.اما ابويوسف و امام محمد رحمهما الله نيز مدت شيرخوارگي را دوسال گفته اند. در فتح القدير آمده است: صحيح ترين اقوال، قول امام ابويوسف و محمد رحمهم الله است كه به دو سال اقتصار شده در حق تحريم نيز چنين است.امام طحاوي آن را تأييد  و اختيار كرده است. در بحرالرايق ج 3ص229 نيز توضيح شد است.

 

 امام ابوحينفه رحمه الله  ومدت شیر خوارګی:

امام ابو حنیفه میفرماید:  مدت شيرخوارگي كه در آن حرمت ثابت مي شود سي ماه است( دوسال ونيم) نظر  به حکم آیه متبرکه «  امهاتكم اللاتي ارضعنكم » يعني و حرام است برشما مادراني كه شمارا شير داده اند.

وجه استدلال  امام ابوحنیفه اين است كه آيت مطلق ذكرشده و زمان در آن قيد نشده است مگراينكه دليل ديگري به قيد آن داشته باشيد. و  قيد سي ماه به دليل آيت ديگري است كه خداوند مي فرمايد «  : فان ارادوا فصالاً عن تراض منهما  وتشاور. .»   يعني اگر اراده جدا كردن از شير را داشتند به رضايت و مشوره آنها باشد.از اين آيت به دو وجه استدلال مي كند:يكي اينكه فصال و جدا كردن طفل از شير ثابت است بعد از دو سال اما حرف(فأ) در «   فان ارادوا  »  براي تعقيب است نظربه قاعده مسلم علم نحو، بقاي رضاعت را بعد از دو سال ثابت مي نمايد تا كه طفل كاملاً از شير جدا شده و فصال شير گرفتگي متحقق شود. ديگر اينكه اراده فصال(از شير گرفتن) مطلق اختيار داده شده استو اين فصال نمي باشد مگر در مورد شير پس شير دادن بعد از دوسال حكم اش باقي است. همچنان وقتي دو سال پوره مي شود زن مامور نشده به فطام (از شير جدا كردن) زيرا ترس هلاك طفل متصور است، پس چنين نيست كه از يك طرف امرشده باشد به شير دادن طفل و از طرفي حرام گردد براي طفل شير، و اين در يك حالت ناممكن است. خداوند مي فرمايد:  « و حمله و فصاله ثلاثون شهراً » مراد از حمل زمان شيرخوارگي است كه طفل به دوش مادر مي باشد نه زمان بارداري، و مراد از فصال بعد از شير خوارگي و جدا شدن ازشير است، بناء هر دو حمل و فصالش سي ماه است. بناء، تعيين شد حد فاصل مدت رضاعت بعد از دوسال الي شش ماه كه حداقل مدتي است كه طفل تغيير حالت ميدهد در بطن مادرش.

 

نــــظریــــات  سایـــــر عــلماء :

نظريات مختلفه يك عده از علماء كه طرف قبول جمهور علما واقع نشده است: از عده نقل شده گفته اند مدت شير خوارگي سه سال است. دلايل شان همان دلايل امام ابوحنيفه رحمه الله است اما امتداد آن از شش ماه الي يك سال، اعتبار ميدهند.حكم رضاع را بعد از دو سال يك سال كامل مانند سال اول و دوم اعتبار ميدهند، زيرا مي گويند كه تغيير حال طفل درمدت يك سال خوبتر و بهتر مي باشد. اما اوزاعي مي گويند: مدت رضاع الي قبل فطام (از شيرجدا كردن) است اگر مدت شش ماه يا يك سال شير داه شد بعد ازآن اگر از شير جدا شد براي همچو يك طفل از شير جدا شده اگر شير داده شود حرمت به آن تعلق نمي گيرد.امام شوكاني از عمربن عبدالعزيز روايتي را نقل مي كند كه گفته است" مدت شيرخوارگي كه حرمت ر ا ثابت مي كند الي هفت سال اعتبار دارد.اما شوكاني از ربيعه روايتي را نقل مي كند كه مدت شيرخوارگي كه حرمت را ثابت مي كند دو سال و دوازه روز است.  

( برای معلومات مزید  مراجعه  شود به:    روائع البيان تفسير آيات الاحكام القران، تأليف محمد علي صابوني فقه السنه، تأليف سيد سابق.، الاختيار لتعليل المختار، با تعليقات شيخ محروم محمود الودقيق.شرح قدوري، البرني عاشق الهي مفتي محمد، با ترجمه استاد غلام الدين.  بحرالرايق ج 3  ) .

 

بر میګردیم به  فتوای خانم  عزت عطیه  رئيس بخش حديث پوهنتون الازهرمصردرباره روش جديد محرم شدن مردو زن در ادارات دولتی:

همانطوریکه ګفته  آمدیم در شرع اسلامی شيرخوارگي و تحريم آن در مدتي است كه شيرخوار طفلي باشد، در حدود دوسال ويا دونيم سال عمر داشته باشد،     که  حسب اختلاف آراي فقها، فوقآ بیان شد  در غير آن تحريم ثابت نمي شود.

ســـــــــــــــوال: 

 اګر مردی از پستان زن خویش شیر بنوشد آيا به  نوشيدن  آن شير حرمت همسر  اش بر او  ثابت مي گردد یا خیر ؟

در جواب این سؤال  به روایت  تاریخی  مراجعه  نموده  وبه حل جواب سؤال  می پردازیم :

روايت است كه مردي اعرابي با زنش به مدينه آمد و وضع حمل كرد و پستانهاي زن تورم كرد و آن مرد شير او را مي مكيد و به زمين مي ريخت و جرعه اي ازآن در شكمش فرورفت پس از ابوموسي درآن باره پرسيد، ابوموسي گفت: زنت از تو دورشد، آنگاه مرد نزد ابن مسعود آمد و به او خبر داد او اعرابي را نزد ابوموسي آورده گفت: آيا اين سرسفيد را شير خوار مي داني؟ كسي از ازدواج در اثر شيرخوارگي حرام مي گردد كه گوشت و استخوانش از شير آن تشكيل شده،  نمو كرده باشد. پس ابوموسي گفت: چيزي از من نپرسيد و اين خبر نزد خود تان باشد، جصاص مي گويد: اين دلالت بدان مي كند كه او از قول اولش برگشته به سوي قول ابن مسعود. 

 اما بدون ضرورت نوشيدن شيرهمسرمكروه است:

شيرزن به اتقاق فقهاء پاك است، باكي ندارد كه شوهرپستان همسرخودرا به دهن گيرد. در صورت ضرورت اگرمردي شيرهمسرخودرا نوشيد هيچ مشكلي وجود ندارد، اما درصورت غيرضرورت، در زمينه فقهاي متأخراحناف اختلاف نظردارند، طوريكه در جلد5 صفحه 356  كتاب فتاوي عالمگيري آمده است.فتح القديرمي نويسد: شيرجزوي از بدن انسان است بدون ضرورت استفاده ازآن جايزنيست. وقول فيصل اين است كه مكروه است كه مردي عمداً شيرهمسرخود را بنوشد، چون مخالف خواسته طبيعت و افتادن در گردابه مخالفت فقهاست.

اما به نوشيدن آن حرمت ثابت نمي گردد: 

اما به نوشيدن شيرزن، بعد از گذشت مدت آن، ( دوسال يا دونيم سال حسب اختلاف فقها) حرمت ثابت نمي گردد و جدايي را ميان زن و شوهر به ميان نمي آورد

( برای معلومات مزید مراجعه شود  به:  روائع البيان تفسير آيات الاحكام القرآن، محمد علي صابوني ،   فتاوي عالمگيري و فتاوي ابن تيميه مراجعه  فرماید .).      پایان

نام مقاله  : حکم بوسیدن  بین دختر وپسر جوان از لحاظ شرعی اسلا می

 تتبع ونګارش:    امین الدین  ( سعیدی)

مـــدیــر مطالعـــات سـتراتـــیــــژیـــک افغان

ومسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لار-جرمنی

ادرس   :

saidafghani@hotmail.com

 

 

 


بالا
 
بازگشت