الف . سپید سنگ

 

زن حق گپ زدن ندارد ؟!

 

در آغاز ماه جاری زایشی (میلادی) ادارهً اوقاف و شورای علما (؟!) و روحانیون ولایت غزنی به همه رسانه های گروهی تصویری و صوتی خبر داده اند که از پخش آواز زنان و دختران که حرام و خلاف شریعت اسلامی است جلوگیری کنند. آنها درین نامه نوشته اند که چون این زنان توسط تلفون با مردان (نطاقان) حرف میزنند و هکذا مردان شنونده و بیننده صدای آنها را میشنوند و این عمل اسباب تحریک گردیده و شور و شوق را بار میآورد حرام بوده و با شریعت مطابقت ندارد.

آری این حکم درهمین آخر دههً اول سدهً بیست و یکم و در همین جهان پیشرفته که استفاده از کمپیوتر و انترنت به یک امر عادی مبدل گشته و انسان قادر شده است که با عملیهً همانند سازی موجودات دلخواه خودرا ایجاد نماید و جهت سیاحت به کیهان برود و ... صادر شده است. آزادی زنان، برابری حقوق زن ومرد و احترام تا حد تعظیم دایمی به زن و انسان در مجموع پیشتر و در سده های گذشته تاًمین و تعمیل گردیده است.

آری خوانندهً عزیز، ببین " تفاوت ره از کجا تا به کجا "
ما به جانب قهقرا در حرکت هستیم و جهانیان بار و بنه میبندند که در سیارات دیگر زنده گی را آغاز نمایند.

علمای جید (؟!) در کشور ما زنان درقفس هم میهن مارا زبان میبرند و یا در حالیکه وطن را برایشان همچون قفس ساخته اند میخواهند که به دهان شان قفل بیندازند. زن افغان امروزه از حقوقی که یک پرندهً در قفس از آن برخوردار است محروم ساخته شده است.

صادر کننده گان فتوای جدید یعنی منع کردن زنان و دختران از تلفون کردن، دستپرورده های شبکهً جهادی های شامل در حکومت، قضا و پارلمان هستند، یعنی فتوا باالقوه و به اتکای ربانی ها، محسنی ها، قانونی ها، سیاف ها و ... صادر شده است. دار و دستهً جهادی- مافیایی داخل دولت از نظر عقیده و طرق عملکرد با بنیادگرایان طالبی همسان هستند. اینها صرف برای بدست آوردن قدرت و حکمروایی با طالبان خصومت میورزند، چنانچه چندی قبل که خبر شرم آور پاشیدن تیزاب بر سر و روی دوشیزه گان معصوم مکاتب قندهار به ولسی جرگه رسید، چندین تن از وکیلان منسوب به شبکهً مافیایی- جهادی آن عمل ناجوانمردانه را ناشی از عدم مراعات حجاب شرعی دانسته و غیر مستقیم آنرا تائید کردند و اگر ترس از موجودیت نیروهای نظامی خارجی نباشد، اینها نیز نظام بنیادگرای تواًم با فساد، زراندوزی و بی عدالتی را بر مردم مستولی میسازند. لذا مردم ما در طول هفت سال گذشته با تحمل تلفات، شداید، محرومیت ها و از همه مهمتر از دست دادن آزادی و استقلال و اشغال کشورشان توسط ده ها کشور خارجی به هدف ایجاد یک اداره، دولت و حکومت مدرن و مترقی که در آن همه انسانها از حقوق و وجایب همانند برخوردار باشند، به خطا رفته اند، زیرا هستهً مرکزی و اصلی قدرت بدست کسانیست که عقیدتا" و عملا" در نقطهً مقابل و مخالف این آرزوها قرار دارند و گر نیروهای خارجی نباشند، همه نهادهای دموکراتیک را محو خواهند ساخت.

درینجا پرسشی بمیان میآید که اگر ما بعد از تحمل این همه مصایب و آلام در درازمدت نتوانیم صاحب یک نظام دموکراتیک، سیکولار و مدرن شویم، بناً" تقلاها، از خودگذری ها و تلفات نه تنها افغانها، بلکه مردمان کشورهای دیگر که با افغانها مساعدت و همکاری میکنند بیهوده میباشد.

برای مردم افغانستان، که اینک در روشنی رویدادهای پرحادثه و تباه کن اخیر چشم و گوش شان باز شده است، مبرهن گردیده که میان طالبان و گلبدین از یکطرف و جهادی های شامل حکومت، پارلمان و قوهً قضاًییه از طرف دیگر از نظر ماهیت و اهداف هیچ فرقی وجود ندارد، تنها امتیاز طالبان اینست که نظام متحجر و بنیادگرایانهً خود را بدون ترویج فساد، زراندوزی، فعالیتهای مافیایی، ترویج و تجارت مواد مخدر پیاده میسازند.

در فرجام مردم بلاکشیدهً افغانستان با قاطعیت از نیروهای خارجی در گیر در افغانستان مطالبه دارند که در بدل این همه خون ها و تحمل درد و رنج و دربدری شان، نگذارند که در درازمدت بازهم تحجر و بنیادگرایی بر آنها مستولی گردد و این آرزوی افغانها برآورده نخواهد شد مگر با طرد بنیادگراهای که چون آب زیر کاه منتظر فرصت هستند تا تاریکی و تاریک اندیشی ابدی را در کشور افغانها حاکم سازند. پاسداران شب و تاریکی را نباید گذاشت که با فتواها و اقدامات کژاندیشانه زن افغان یعنی زیاده از نیم افغانها را از حقوق و آزادی های انسانی محروم سازند

 


بالا
 
بازگشت