سخی ارزگانی

انالله ونا الیه راجعون

 

اداره سایت کاتب هزاره

شهادت عبدالصمد روحانی

به معنای کشتن آزادی نو بنیاد افغانستان

آیا شهادت یک ژورنالست تهدید جانی برای سایر روزنامه نگاران و فرهنگیان نمی باشد؟

آیا شهادت عبدالصمد روحانی تأثیری را بر خود سانسوری خبرنگاران از واقعیت های عینی در کشور نخواهد گذاشت؟

 آیا گردن زدن یک خبرنگار به معنای کشتن آزادی تازه نفس در افغانستان نمی باشد؟

آیا شهادت یک خبر نگار به مثابه نابودی یکی از عوامل آگاهی دهنده در جامعه نیست؟

آیا باورمند نیستیم که کشتن آزادی در افغانستان به معنای سرآغاز کشتن آزادی در خانواده مطبوعات ملی و بین المللی می باشد؟

آیا اگر کوچک ترین احساس انسانی و اسلامی در ذهنیت طالبان و همکاران شان وجود داشته  باشد چگونه ممکن است که همواره با کشتن انسان افتخار نموده و آنرا از ورای رسانه ها با غرور منحط  قبیلوی خودها اعلان کرده که حتا «خواب آرام طفل» را در رحم مادرش تهدید می نماید؟

آیا با کشتن انسان ها این کلام خدا: «خود کشی مکنید و خون همدیگر را نریزید.» ( 1)، توسط تروریستان طالبی و سایر انسان ستیزان و تمدن گریزان که ادعای اسلامی بودن را هم دارند در افغانستان همواره نقض نشده و نمی شوند؟

آیا شهادت روانشاد عبدالصمد روحانی آخیرین اخطار و یا هدیه در پیشگاه آزادگان و آزادی خواهد بود؟

آیا با گردن زدن روزنامه نگاران بازهم ماهئیت استبداد قبیلوی و ضد انسانی طالبان و همفکران شان هنوز هم به جامعه ما و جهانیان معرفی نشده و نمی گردد؟ پس چرا حلقات ویژه ای خارجی مستقر در میهن ما و برخی از دسته های قبیله گرای دولتی و غیر دولتی افغانستان از تروریستان طالبی و سایر همقطاران تمدن ستیز و آدمکش شان حتا به صورت مستقیم و عریان نیز حمایت می نمایند؟

شهادت استخوان سوز وجان گداز عبدالصمد روحانی خبرنگار متهور و رسالت دار رادیو بی بی سی در هلمند به روز یکشنبه تاریخ 19 جوزا 1387 خورشیدی (هشت جون 2008 میلادی) بازتاب گستردهء را در سطح مطبوعات با خود همراه داشته که همه را ماتمدار نمود. ما این عمل ضد انسانی و ضد اسلامی دشمنان آزادی و مردم افغانستان را محکوم نموده و به روان پاک شهید آقای روحانی دعا و درود خود ها را فرستاده و به خانواده داغدار شان، همکاران، هم مسلکان ملی و بین المللی وی قلبا تسلیت می گوییم .

جسد شهید شادروان عبدالصمد روحانی

 

 اینکه قربانی شدن شادروان آقای روحانی برای خانواده شان چه اندازه غم انگیز و جبران ناپذیر است یک کاوش جداگانه را می طلبد؛ اما اینکه شهادت وی برای خانواده مطبوعات در سطح جهانی و به خصوص برای افغانستان که مردم ما در زیر پاشینه های استبداد دیرینه سنت های قبیلوی خرد و خمیر می گردد و از آنهم خاص تر در شرایط کنونی که مردم مصیبت رسیده و بی سرنوشت ما تحت حملات انتحاری، آدم ربایی و جنگ های مسلحانه تروریستان طالبی و همقطاران شان قرار دارد نهایت درد انگیز و تکان دهنده می باشد. دقیقا که جای آقای روحانی در میان همکاران و روزنامه نگاران به خصوص در این شرایط ناامنی خالی خواهد بوده و از نبود وی صدمه بر خانواده مطبوعات نوپای افغانستان نیز وارد گردید.

آیا هنوز نمی پذیریم که شهادت اجمل نقشبندی ها، خانم سانگه آماج ها، خانم شیما رضایی ها، خانم ذکیه زکی ها و همچنان زندانی نمودن حسین مهدوی ها، علی محقق نسب ها، کامران میرهزارها، غوث زلمی ها، پرویز کامبخش ها وغیره، توطئه ترور رهنورد زریاب در مکرویان کابل و همچنان تهدید و ترور همه روزه شخصیت خبر نگاران در شرایط کنونی در سراسر سرزمین ما به مثابه سرآغاز خدشه پذیری و خفه کردن نهادهای نو بنیاد مدنی و منجمله «کشتن طلوع آزادی» تازه نفس و بی پشتوانه در افغانستان نمی باشد؟

پس از سقوط امارت اسلامی طالبان با طلوع آزادی شتابنده، شکل گیری نهادهای مدنی و... در افغانستان است که اختطاف، ترور، سربریدن، تهدید، تحقیر، حلال کردن و خلاصه شهادت روزنامه نگاران در محور دستور سیاست های منحط  قبیلوی و عملکردهای ضد انسانی و ضد اسلامی طالبان و همفکران شان قرار گرفت.

در شرایط کنونی تسلط و اشغال مسلحانه عریان برخی از ولسوالی های حوزه های جنوب، شرق و جنوب غرب کشور ما توسط تروریستان طالبی به یکی از بحرانی ترین مرحله رسیده اند که حتا امنیت رفت و آمد مواصلاتی را در بین راه های عمومی ولایات و شهر کابل را نیز با عملیات انتحاری، اختطاف، سرقت، ترور، کشتار وغیره به مخاطره جدی انداخته است. آیا عامل اصلی چنین ناامنی، زرع خشخاش، تولید تریاک، قاچاق، آدم ربایی، ترور، کشتار انجنیران اعمار پروژه ها، عملیات انتحاری و... بالاخره شهادت ژورنالستان کشور تنها طالبان با همکاران شان می باشند؟

در باور این سطر عدم رهبری شایسته و دموکراتیک دولت افغانستان، نبود ستراتژی سازنده و عدم صداقت کمک کنندگان جامعه جهانی و قوای نظامی ناتو در افغانستان اند که چنین زمینه را برای تروریستان طالبان قبیله سالار و سایر دشمنان مردم ما مساعد نموده که از جمله منجر به شهادت روزنامه نگاران میهن ما در چنین شرایط حساس نیز می گردند. آیا این صحت ندارد که بعضی از زمامداران ارشد قصر سفید امریکا، اتحادیه اروپا، بانک جهانی، پارلمان اروپا، سازمان ملل متحد، مقامات عالی رتبه اروپایی، ناتو، رسانه های معتبر جهانی، نهادهای مدنی کشور ما، مطبوعات برون مرزی و حتا شخص آقای حامد کرزی رئیس جمهور کشور ما از عدم تطبیق قانون، گسترش ارتشاء، انحصار ناقضین حقوق بشر بر ادارات دولتی، حیف و میل کمک های جهانی توسط انجوها و برخی از مقامات بلند پایه حکومتی وغیره شکایت نکردند و نمی کنند؟

 پس این خود با شفافیت تمام مبین آنست که حاکمیت ملی در کشور ما زیر سوال است، مدیریت سازنده مستقل ملی عینیت ملموس ندارد، دولتمداران زیر فرمان «امر و نهی» حلقات خاص خارجی قرار دارند که مصالح مردم و منافع کشور را قربانی خواست های غیر حقوقی خود و سیستم مافیای خارجی و داخلی خویش می نمایند. آیا با چنین میکانیزم دولت سست بنیاد، همه کاره بودن و تسلط مافیای جامعه خارجی در امور داخلی افغانستان چرا دولتمداران و قوای خارجی مستقر در کشور از جمله مسؤلیت امنیت روزنامه نگاران را به دوش بگیرند؟ اصلا برای حلقات قبیله گرا، گروه گرا، قومگرای خاص دولت کنونی و حامیان خارجی شان سرنوشت مردم، تمامیت ارضی، استقلال ملی، رشد نهادهای مدنی و بالاخره تحقق نظام مردم سالاری در افغانستان مطمع نظر و عمل نبوده و نیست. چه جائیکه مردم انتظار آنرا داشته باشد که آنان تضمین امنیت و سلامتی خبرنگاران را نمایند تا آنها به وظیفه مقدس «آگاهی دهی» منصفانه و بی غرضانه خویش ادامه دهند و سیه را سیه و سپید را سپید جهت آگاهی و داوری مردم بیان کرده باشند.

بلی!

مسلما عدم توجه زمامداران ولایت و قوای خارجی درهلمند است که روزنامه نگار جوان و شجاع وطن جنگ زده ما آقای صمد روحانی توسط تروریستان طالبی که دست نشانده پاکستان، وهابیت و دسته های ویژه ای مافیای غربی و همدستان منطقوی شان می باشند به شهادت رسید که جای نهایت تأثر می باشد.

فراموش نباید کرد که آیا جامعه جهانی و ناتو آنقدر ضعیف اند که حد اقل ملا محمد عمر، اسامه بن لادن و گلبدین حکمتیار را که در رأس جانیان جنگی و ناقضین حقوق بشر در سراسر جهان کنون قرار دارند در طی این هفت سال تمام دستگیر کرده نتوانستند؟ همه خوب به حافظه دارند که در آغاز دسته های خاص جامعه جهانی و ناتو به خاطر دستگیری هریک ملا عمر و اسامه بن لادن مبلغ 25 میلیون دالر جایزه تعیین کردند. و همچنان غربی ها تحت رهبری امریکا و انگلیس با آب و تاب تبلیغ کردند که مبارزات ما در جهت نابودی کشت کوکنار، تولید مواد مخدر، قاچاق، تروریزم طالبی، القاعده و سایر همکاران شان با شدت ادامه خواهند داشت و مخروبه های جنگ سه دهه را مجدد احیاء و همچنین نهادهای جامعه مدنی و دموکراسی را در افغانستان مستقر خواهیم نمود. علاوه برآن قوای ائتلاف جامعه جهانی تعهد سپردند که جانیان جنگی و ناقضین حقوق بشر را به میز محاکمه ملی و بین المللی خواهند کشانید. آیا اینگونه تبلیغات یک «رشوت سیاسی» بیش جهت تحمیق مردم مصیب دیده افغانستان و فریب اذهان خلق های جهان نبوده و نیست؟ آیا جامعه جهانی آن تعهدات را که در کنفرانس های توکیو، بن و لندن جهت بازسازی، جمع آوری اسلحه، شغل یابی برای بیکاران، تأمین امنیت، مبارزه علیه طالبان، کشت کوکنار، فقر زدایی و... حل ریشه بحران افغانستان داده بودند چه اندازه عملی نموده اند و چرا برای مردم ما و ملل جهان یک «حساب دهی» شفاف را رسما ارائه نکرده و نمی کنند؟ آیا با حساب دهی تمام رازهای غارتگری از این کمک های جامعه جهانی افشاء نخواهد شد؟

از طرف دیگر بارها در رسانه معتبر جهانی و درون مرزی کشور ما گاه به صورت تلویحی و ضمنی و همچنان گاهی هم به طور آشکار از حمایت طالبان توسط  نیروهای هالندی، انگلیسی، ملل متحد وغیره خبر دادند که خود بیانگر تقویت برخی از حلقات ناتو از تروریستان طالبی و تداوم بحران سه دههء اخر بازهم در افغانستان بی وارث می باشد. آیا بدین صورت بازهم باورمند نیستیم که احیای تروریزم طالبانی، گسترش کشت خشخاش، تولید مواد مخدر، قاچاق، اختطاف، فساد اداری، قبیله گرایی در رأس دولت، مایوسی مردم از رهبری دولت و جامعه جهانی، تولید فقر، تربیت نکردن لازم ارتش و پولیس ملی و... ناشی از سیاست های نادرست و عملکردهای غیر شفاف جامعه جهانی و ناتو در امور داخلی افغانستان می باشد؟ آیا منجمله عامل خارجی هم به نحوی دیگری در امر شهادت روزنامه نگاران از جمله شهادت روحانی ذیدخل نمی باشد؟ اگر قوای ناتو همراه با مسؤلین ولایت هلمند به صورت صادقانه و مسؤلانه در سدد حفظ مال، جان و ناموس مردم می بودند و باشند چگونه آقای صمد روحانی به شهادت می رسید؟

در ضمن در مرحله بعدی حلقات مختلف قبیله سالاران تک ایدولوژیک- قومی که در محور انحصار قدرت دولتی کشور هستند که حتا به صورت علنی از طالبان حمایت می نمایند. توسط همین دولتی های قبیله سالار بوده که تا حال خیلی از طالبان آدمکش را بدون محکامه قانونی از زندان های گوتانامو و داخلی آزاد نموده و با انواع گوناگون برخی را شامل دولت کرده و تعداد را در خدمت مجدد طالبان مسلح قرار داده اند. پس با وضاحت تمام درک می گردد که سیاست و عملکردهای طالبانیزم در مرکز ثقل دولت و خارج از آن همآهنگ با برخی از حلقات خارجی در ضدت کامل به نهادینه سازی جامعه مدنی، همبستگی دینی- مذهبی، وحدت ملی، دولت سازی ملی، ملت سازی و بالاخره در جهت مخالف تحقق نظام دموکراسی در افغانستان عمل می نمایند.

 پرسش اصلی اینست که چرا قبیله سالاران همراه با حامیان خارجی شان طبق تعهدات اولی خودها برای چه  مبارزات سرنوشت ساز را متوجه محو تروریزم طالبی، قاچاق، کشت خشخاش، تولید تریاک، فقر زدایی جامعه و... تا کنون در افغانستان نکرده و نمی کنند و به مردم دروغ گفتند؟

زیرا، اگر تروریزم طالبی و کشت کوکنار از جامعه ما نابود گردند؛ آنگاه مافیای بین المللی همراه با مافیای داخلی کشور ما که سالانه میلیارد ها دالر نفع اقتصادی را از این جهت از افغانستان می برند از دست می دهند. روی این ملحوظ هم در ظاهر با بهانه مبارزه با طالبان، کشت خشخاش و مواد مخدر ظاهرسازی و فریب کاری می نمایند. ولی در واقعیت امر حلقات ویژه ای مافیای اروپایی- امریکایی و همبستگان افغانی شان از آنها حمایت می نمایند تا منافع استعماری و به خصوص اقتصادی همه ای آنان تضمین گردد.

دلیل دیگر اینکه چرا جامعه جهانی طبق تعهدات قبلی خود به صورت صادقانه خواهان حل اساسی بحران کنونی و تحقق مدنی سازی نهادهای جامعه در افغانستان نیست؟ این امر دال برآنست که اگر مردم و کشور ما در بستر رشد اساسی جامعه سازی مدنی و تحقق نظام مردم سالاری قرار گیرند؛ آنگاه مسلما که حاکمیت مستقل ملی وجود دار، مردم نسبت به تعیین سرنوشت خویش به آگاهی سیاسی رسیده، جامعه دارای اقتصاد ارگانیک است، مردم از منافع ملی خویش در برابر غارت اجانب آماده دفاع هستند، شخصیت حقوقی- ملی کشور ما در معادلات جهانی با دیگر کشورها عرض اندام کرده، مردم ما استقلال اقتصادی پیدا کرده، اسارت و بردگی زمامداران کشور ما به مافیای تطاولگر خارجی منتفی گردیده، پیش کسوتان مستقل ملی- دموکراتیک میهن ما خادم بیگانه نه بلکه عملا خدمت گذار اصلی مردم اند، افغانستان در ابعاد ملی و بین المللی در یک سطح متوازن قرار می گردد. این مسایل را دشمنان درون مرزی و خارجی افغانستان هرگز تحمل نکرده و نمی خواهند. پس دشمنان ما اصلا سخت تلاش دارند که مردم ما همواره مصرف کننده کالاهای وارداتی از کشورهای خاص تولید کننده خارجی باشند و افغانستان ازهر لحاظ به کشورها و مافیای بیگانه بین المللی و منطقوی وابسته باشد.

خلاصه :

امروز در کشورهای پیش رفته و صنعتی جهان ارزش و عملکردهای شایسته و بایسته روزنامه نگاران که از یک نگاه نقش «آگاهی بخش» را برای ملت ها داشته و از سوی دیگر «مبلغ منافع حقوقی» همه مردم و طرفدار «تطبیق» قانون اساسی، رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های بین الملی در هر کشور مورد نظر می باشند.

در ارتباط مصالح ملی و منافع کشوری ماست که روزنامه نگاران امانتدار، رسالتمند و متعهد نقش بس بزرگ و سرنوشت ساز ملی و انسانی را در جهت آگاهی دادن به مردم داشته و دارند تا مردم با رشد «خود آگاهی» شعور سیاسی خویش بتوانند به دفاع از حق در مقابل باطل در سطح ملی عرض اندام نمایند. و در ضمن روزنامه نگاران با نقش مثبت و سازنده خود یکی از عوامل تحدید کننده انحرافات و استبداد دولتمداران و سایرین در امور جامعه بوده و از تطبیق و حاکمیت قانون  در جامعه دفاع می نمایند.

در این شرایط گاه بانیان نهادهای مدنی و به خصوص روزنامه نگاران از سوی برخی ارگان های دولتی و زمانی هم توسط محافظه کاران سنتی و همچنان گاهی هم ذریعه قدرتمندان محلی و تفنگ سالاران مورد تهدید، حبس، ضرب، محکوم به اعدام و حتا کشتن قرار می گیرند که خود نمایانگر اخطار شدید جهت کشتن همین آزادی نو بنیاد افغانستان می باشد. اگر همین آزادی بی بنیاد و متزلزل هم از سوی دشمنان مردم افغانستان از بین برود؛ آنگاه بازهم یک صد سال دیگر را از رسیدن به نور معرفت، آزادی مطبوعات، نهادهای مدنی، ترقی و نظایر آن محروم خواهیم گردید.

در این لحظات خاص که تن خونین شهید عبدالصمد روحانی به زیر خاک در هلمند دفن گردیده؛ دقیقا که انسان دوستان، آزادی خواهان، فرهنگیان، نهادهای حقوقی، روزنامه نگاران و سایر دردمندان داخلی و خارجی خودها را در این ماتم خانواده شهید روحانی شریک دانسته و همدردی و همبستگی خویش را در این رابطه به همگان ابراز می دارند.

در آخر یک بار دیگر تسلیت عمیق تمام کارکنان و هیئات اداری شبکه برقی «کاتب هزاره»  را به حضور خانواده شهید روحانی، مردم آزادی خواه افغانستان، روزنامه نگاران، آزادی خواهان داخلی و خارجی تقدیم نموده و به روح پاک این شهید «راه آگاه سازی جامعه» درود می فرستیم. انا لله و انا الیه راجعون

غلام سخی ارزگانی

مسؤل سایت کاتب هزاره

Publisher:
Ghulam Sakhi Oruzgani
Phone: +49 162 3702587
www.kateb-hazara.net
 info@kateb-hazara.net Email:

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منبع:

1- ص 188 «ایمان و آزادی( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)» مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

عکس های شهید روحانی از سایت وزین بی بی سی گرفته شد.

پنجشنبه 23 جوزا 1387 خورشیدی برابر با 12 جون 2008 میلادی/ آلمان

 

 


بالا
 
بازگشت