نجیب  داوری

 

غرس نهال وایجاد فضای سبز راه مؤثر مبارزه علیه آلوده گی هوا

"فصل بهار میرسد"

 

در میان ده ها  مشکلی که مردم افغانستان درزنده گی روزمره شان به آن مواجهه اند ، یکی هم مشکل آلوده گی هوا  وکمبود هوای صاف وقابل تنفس در شهر کابل می باشد؛ که شهریان کابل از این بابت شاکی و در رنج بسر میبرند. به اساس آمارها وداده های وزارت صحت عامه روزانه حدود دوهزار وچهار صد مریض که اکثریت آنان به مشکل طرق تنفسی مبتلا میباشند  به شفاخانه های دولتی مراجعه  وحدود دوصدتن آنان بخاطر تداوی داخل بسترمی شوند؛ که بدون شک ارقام درشت فوق باز گو کننده عمق فاجعه و مشکل حاد مردم وشهریان کابل در زمینه میباشد.

گرچه دولت حامد کرزی از بدو تاسیس تا کنون مطابق به روال و عادت همیشگی و ذاتی اش قطعا ً علاقمند   بهبود و ارتقای سطح زنده گی ورفاه مردم افغانستان نبوده ونیست؛ مگرعصریکی از روز های تابستان سال گذشته  وقتی جناب حامد کرزی حین قدم  زدن در حویلی ارگ ریاست جمهوری افغانستان دچار عٌسرت تنفس ناشی از هوای آلوده موجود درشهر کابل شد، بلا فاصله مسؤلین مربوط را جهت رفع معضله فرا خوانده، تا در رفع مشکل اقدامات لازم ومقتضی صورت پذیرد؛ و  در راپوری که از طرف رئیس اداره محیط زیست افغانستان به ارتباط آلوده گی  و نامساعد بودن هوای شهر کابل برای تنفس د رحضور حامد کرزی قرائت گردید، آمده است که " بی کیفیتی مواد نفتی ، کثرت وسایط نقلیه  وکهنه گی قسمت اعظم آن در شهرکابل (1) ، استفاده از مواد کیمیاوی به جای مواد سوخت و استفاده بی حد از  جنراتورهای نفتی جهت تولید برق سبب شده است که هوای کابل آلوده گردد و تاثیر سؤ بالای صحت مردم داشته باشد."

ولی از ذکرعوامل دیگر که موازی با عوامل بالا باعث آلوده گی هوای شهر کابل میشود،  یا آگاهانه کنار رفته شده است  ویا هم مسؤلین اداره محیط زیست افغانستان هنوزقادر  بدرک آن نشده اند. که از آنجمله  میتوان از خرابی جاده ها وسرک های شهر کابل و بلند شدن گردو خاک درهنگام عبور ومرور وسایل نقلیه، و همچنان قطع بیرحمانه اشجار طی سی سال اخیر و کوتاهی در امر غرس نهال و عدم  توجهه در امر سرسبزی شهر کابل می باشد. زیرا این یک امر مسلم وثابت شد ه است که موجودیت اشجار و فضای سبز در یک محیط، نه تنها باعث زیبایی همان محیط  میگردد بلکه  عامل  فلتر شدن هوای ساحه مذکور از آلوده گی ، دود و گردو غبارنیز میگردد. روی همین ملحوظ  است که کشورهای پیشرفته  جهان  درامر سر سبزی شهرها ومحلات مسکونی توجهه خاص وجدی مبذول میدارند.  

تا قبل از دهه سی خورشیدی توجهه نسبی در امر سر سبزی شهرکابل وجود داشت، و درآنزمان  آبیاری نهال های غرس شده بصورت عموم  با مشک سقأو صورت گرفته  و با  مشکلات زیاد همراه بود؛ ولی بعد از تقرر شهید سردار محمد داوود خان بحیث صدراعظم افغانستان درپهلوی چهره بدل نمودن شهرهای بزرگ افغانستان در امر ساختمان جاده ها و تعمیرات عصری، د رحصه سر سبزی شهرها نیز توجهه جدی صورت گرفت  و بخاطررفع مشکل آبیاری نهال های غرس شده در شهرها، تانکرهای آب  موتوری وارد وبکار انداخته شد، که این پروسه بعد از تحول 26 سرطان 1352 با جدیت تمام نیز دنبال گردید.   چنانچه بالاثر توجهه خاص شهید داوود خان، دولت وقت نه تنها پلان های مشخصی در مورد حفظ – مراقبت ورشد جنگلات ولایات پکتیا، کنرا و درختان پسته در شمال کشور رویدست گرفت، بلکه در سال 1356 دولت وقت پلانی را اتخاذ نمود  تا دامنه ها ، تپه ها وکوه های دوطرفه شاهراه  کابل – جلال آباد را با غرس درختان متنوع وزینتی سر سبز سازد.     در بهارسال 1367 هجری شمسی زمانیکه قطعات نظامی اتحاد شوروی وقت برای خروج از افغانستان آماده گی میگرفت؛ مسؤلین  وزارت دفاع افغانستان،  فرقه نمبر 11 پیاده ننگرهار را بجای قطعات درحال خروج شوروی در ثمر خیل  جابجا ساختند و امر سفر بری  قطعات قول اردوی مرکز را صادر نمودند تا بعوض قطعات فرقه 11 پیاده در قرار گاه فرقه مذکور جابجا شوند. نویسنده این سطور که در آنوقت سرباز قطعه مخابره قول اردوی نمبر یک بودم ؛ حین عبور در مسیر راه کابل جلال آباد صاحب منصبی بنام عبدا لاحمد که رتبه تورنی ومعاونیت قوماندانی تولی تلفون  را بعهده داشت  وخود قبلا ً  باشنده  قریه  کچ  عزیز خان ولسوالی قرغه یی ولایت لغمان بود، در دامنه های محلی بنام سرکندو بابا بقایای نهال های را برایم نشان داده و اظهار داشت  که نهال های مذکور توسط باشند گان محل واطراف که تعداد شان به صد نفر میرسید وتوسط دولت استخدام شده بودند در اواخر سال 1356 غرس گردیده بود؛ طوریکه هر نفر وظیفه داشت به تعداد یکصد نهال را که از طرف دولت در اختیار اش قرارمیگرفت زیر نظر  متخصصین وزارت زراعت غرس و برای مدت سه سال مراقبت، پرورش وآبیاری نماید. و درمقابل دولت متقبل شده بود تا  برای هر کارگر ماهانه مواد کوپونی و پنجصد افغانی معاش بپردازد  و همزمان کارگران مذکور آزاد بودند تا در جریان روز به کار زراعت ومالداری شان نیز بپردازند .

بعدا ً در همین مورد ضمن صحبت بایکی از مامورین بند آبگردان ن درونته، که پسرش در قطعه نظامی که بنده وظیفه اجرا مینمودم تازه سر باز شده بود ، چنین شنیدم که :

" داوود خان مرحوم ضمن دیدارش از ولایت شرقی کشور دراوایل سال  1357 خورشیدی، سوار بر الیکوپتر در حالیکه تعدادی از انجینران و مامورین بلند رتبه وزارت آب وبرق، دو نفر متخصص هندی،  من ویکی دیگر ازمامورین بند آبگردان دورنته  وی را  همراهی مینمودیم، بر فراز مسیر ساحه ای که دریای کنر به بند آبگردان درونته میبایست وصل میشد چند بار دور زد و در دو محل هم  پیلوت را  هدایت  به نشست داد و از انجنیران و دیزاینران مربوط خواهان تشریحات شد؛ موصوف بعد از شنیدن حرف های متخصصین که بیشتر آنرا انجنیران هندی ارائه میداشتند،  فرمودند که کار دیزاین کانال مذکور بایست هر چه زود تر تمام شود تا کار عملی ساختمان حفر کانال آغاز گردد واضافه نمودند که با وصل دریای کنر به بند آبگردان درونته وازدیاد آب در بند مذکور بایست ساحه ذخیره آب بند درونته انکشاف یافته و تلاش صورت  خواهدگرفت  تا با پمپ نمودن آب توسط واتر پمپ های برقی  از دریای کابل وبند دورنته بطرف کوه ها، تپه ها ودامنه های مسیرشاهراه کابل –جلال آباد، کوه ها، تپه ها ودامنه های مذکور آبیاری و سرسبزشوند؛ موصوف در ختم سخنان شان علاوه نمودند که وی میداند کارگران  تازه استخدام شده جهت آبیاری نهالان دامنه های سرکندو بابا با چه مشکلاتی آبرا در سطل وکوزه روی شانه های شان حمل خواهند کرد،  تا نهال های دامنه های مذکور را آبیاری نمایند."  

درست یکماه بعد از مسافرت مرحوم داوودخان به ولایات شرقی کشور کودتای ثور رخ داد، ورژیم جمهوری محمد داوود خان سقوط و همراه با آن تمام پلان ها و پروژه های رشد اجتماعی – اقتصادی مردم  افغانستان حد اقل برای نیم قرن به عقب انداخته شد؛ وشاید هم بعضی از این پروژه ها چون وصل دریای کنرا به بند آبگردان درونته با موجودیت پاکستان اتمی و زورگو در پهلوی افغانستان که آب دریای کنرا را یکسره  مال خود میداند، شاید تا مدت های مدیدی الی دست یابی افغانستان به قدرت وتوانایی مشابه، غیر قابل اجرا باشد.

   بعد از کودتای7  ثور1357 که صفحه سیاه  در تاریخ کشورما گشوده شد ، نه تنها در امر تعالی، ترقی وسر سبزی کشور  کوچکترین قدمی بر داشته نشد، بلکه بنا به جو وشرایط بوجود آمده- ناشی از ندانم کاری های کودتاچیان هفت ثوری زمینه نابودی جنگلات افغانستان در بسیاری نقاط از کشور در سطح گسترده و وحشتناک نیز فراهم  گردید؛ که بخشی از سه چهارم جنگلات وباغات کشور یا به اثر بمباران های وحشیانه طیارات روسی و ورژیم وابسته به آن  نابود گردید؛ ویا هم بنا به توطئه سازمان استخبارات نظامی پاکستان، توسط  گماشته گان و به اساس پلان های مشخص سازمان مذکور در راه نابودی داشته هاوسرمایه های ملی، اقتصادی وفرهنگی ملت افغان،  جنگلات طبیعی کشور نیز،بخصوص در ساحات جنوبی وشرقی افغانستان محو ونابود گردید.

در خزان سال 1357 خورشیدی  بخشی از درختان دوطرفه سرک دهمزنگ – دارالامان  الی سه راهی کارته سه وعلأالدین بدون کدام دلیل وبرهان مشخص  قطع گردید، و متباقی هم در سال 1368 بنا به هدایت شنهواز تنی وزیر دفاع وقت به بهانه اینکه مبادا کسی از عقب درختی بر علیه جناب خودش کمین بگیرد، نابود گردید.

گرچه در بهاران جریان سالهای که رژیم کودتا بر سرقدرت بود، در بعضی از حصص شهر کابل غرس نهال  صورت میگرفت؛ اما درمیانه سال بخصوص در فصل تابستان دراثربی توجهی مسؤولین مربوط درامر آبیاری و حفظ ومراقبت،  نهال های مذکور خشکیده ونابود میشدند. چنانچه در بهار سال 1364 شاروالی کابل تحت هدایت مستقیم کمیته حزبی شهرکابل حزب دموکراتیک خلق اعلان کرد که با غرس هزاران نهال تپه های ساحات شیرپور، وزیر اکبر خان و بی بی مهرو را به پارک تفریحی برای شهریان کابل تبدیل خواهد کرد، و روی همین منظور از اواخر ماه حوت الی شروع ماه ثور همان وقت،  روزهای جمعه صدها نفر بشمول کارمندان وکارگران دولتی، متعلمین و محصلین را جهت کار داوطلبانه وغرس نهال به تپه های مذکور گسیل داشته وهمزمان ملیون ها افغانی پول جهت اعمار تپه های مذکور به پارک تفریحی ازمامورین دولت وحتی از محصلین پوهنتون ها وموسسا ت عالی طور اعانه جمع آوری گردید. دراین میان روزنامه حقیقت انقلاب ثور ارگان کمیته مرکزی حزب بر سر اقتدار نامه ای از انجنیر غلام سخی غیرت رئیس وقت موسسه خدمات ساختمانی وانجنیری[ پاما ]  به نشر سپرد که  در آن از کمبود ها ونقایص عمده تخنیکی و بعضی نقایص دیگر که  در آینده مانع اصلی د رامر تبدیل تپه های مذکور به پارک تفریحی خواهد شد، یاد آوری نموده ، مسؤلین را در رفع آن متوجه ساخته  و خاطرنشان کرد که بدون درنظرداشت ورفع نقایص برشمرده شده، کار وسرمایه گذاری درامر تبدیل تپه های مذکور به پارک تفریحی بی نتیجه خواهد بود؛ اما درست بعد ازدو یوم  روزنامه حقیقت انقلاب ثور نامه دیگری  به امضای ظهور رزمجو منشی کمیته  حزبی شهر کابل حزب دموکراتیک خلق  تحت عنوان " تشویشی که بنیاد علمی ندارد"  به نشر سپرد که در آن تمام نظریات وپیشنهادات رئیس موسسه خدمات ساختمانی و انجیری پاما ، رد گردیده و تشویش آغای غیرت درمورد بی بنیاد وغیرعلمی خوانده شده بود.  ولی  گذشت زمان ثابت ساخت که چه کسی حق به جانب بود ه است ؛ سخی غیرت و یاهم ظهور  رزمجو؛ زیرا باگذشت چند سال محدود و قبل از اینکه حاکمیت حزب دموکراتیک سقوط کند ، تمام درختان و نهالان تپه های مذکور که در سال1364 غرس گردیده بودند؛  ازبی آبی خشکیده ونابود شده بودند. که البته این خود مثال کوچکی بود از بی برنامه گی و اجراات عجولانه حاکمیت چهارده ساله کودتاچیان هفت ثوری درکلیه شئون زنده گی مردم ما.

 

بدنبال سقوط رژیم  داکتر نجیب الله، ایجاد خلأ قدرت و پدید شدن حاکمیت جنگ سالاران وتفنگ سالاران در  گوشه وکنار کشور از یکطرف و از طرف دیگر بستن راه های مواصلاتی ومحاصره اقتصادی شهر کابل ذریعه گروه های مسلح مخالف طی سالهای 1371-1375 خورشیدی و ضرورت حاد مردم به مواد سوخت بخصوص چوب درایام زمستان،  زمینه نابودی هرچه بیشترپارک ها و درختان زینتی شهر کابل فراهم گردید. وهمزمان شرایطی بوجود آمد  تا چپاولگران در ولایات شرقی وجنوبی افغانستان این بار بدون تشویش ودغدغه از بمباران طیارات رژیم کابل وبا تشویق هر چه تمامتر پاکی ها  به چور، چپاول وقطع بیرحمانه هرچه بیشتر جنگلات ساحات ذکرشده  ادامه بدهند.

 بنا ً در نتیجه قطع بیرحمانه ، بغارت رفتن ونابودی  بخش وسیع جنگلات وفضای در سبز کشوراز یکطرف و از طرف دیگر نبود یک استندرد معین وقبول شده در امر پس دادن دود و مواد زائد ناشی ازسوخت مواد نفتی در عراده جات، استفاده از جنراتور های نفتی جهت تولید برق  درسطح گسترده، عدم توجهه درحصه تمدید پایپ لاین گاز از سمت شمال کشور بطرف شهر کابل ودیگر شهر های افغانستان- و استفاده مردم از چوب وذغال سنگ جهت پخت وپز وتسخین درحدبالا، خرابی جاده ها و سرک های شهر کابل ودیگر شهر های  افغانستان وعدم توجه درامر اسفالت آن و غیره، عوامل آلوده گی هوای شهر کابل وغیره شهر های افغانستان را بیشتر از پیش فراهم ساخت.

بنا ًاگر دولت حامد کرزی واقعا ً در جستجوی رفع مشکل آلوده گی هوای شهر کابل وغیره شهر های افغانسان میباشد بایست راه های مؤثر و عملی را در زمینه جستجو نموده و دراجرای آن صادقانه بکوشد؛ بنا ً لازم  بنظر میرسد تا دولت  درامر تولید گسترده برق آبی " که افغانستان خوشبختانه وسیعا ً امکانات آنرا نیز دارد" جهت جاگزینی  برق جنراتور ها با سوخت فوسیلی ، تمدید پایپ لاین گاز از سمت شمال کشور به شهرهای بزرگ افغانستان جهت جلوگیری از سوخت چوب وذغال سنگ  در امر پخت وپز و تسخین،  ساختمان - ترمیم واسفالت جاده های شهرهای بزرگ کشور توجهه جدی مبذول داشته  و در  پهلوی تدابیر ذکر شده  بایست درحصه غرس نهال  و بوجو آوردن فضای سبز که یکی از بهترین مؤثرترین وکم مصرفترین راه های پاک سازی هوای محیط زیست  میباشد اجراات و تدابیر لازم را جدا ً روی دست گیرد. گرچه در سالهای قبل و در هنگام فصل نهال شانی وبهاران حامد کرزی بدون اینکه به ادارات مربوط دولتی هدایات لازم ومشخص را داده باشد، با وعظ و نصیحت  مردم را تشویق به غرس نهال نموده بود.  ولی این کافی نیست ؛  اگر دولت  حامد کرزی که تا مدت پنج سال آینده بر سرقدرت خواهد بود- واقعا ً خواسته باشد در امر سر سبزی شهرها، جاده ها ومبارزه علیه آلوده گی هوای شهرهای کشورتوجه جدی مبذول بدارد؛ راه های آسان وبسیاری  وجود دارد که میتوان با عملی ساختن آن هم شهر ها وجاده ها را سرسبز، زیبا وخرم ساخت وهم علیه آلوده گی هوا مبارزه کرد؛ که از آنجمله:

1 - هم اکنون بیشتر از دو هزار انجو وسازمان غیر دولتی در افغانستان درحال فعالیت وکشیدن پول درسطح گسترده از دونر های بین المللی  به بهانه کمک به مردم افغانستان اند، که با در نظر داشت تعدد زیاد این انجو ها  دولت میتواند به تعدادی از این  ها  زیر نظر متخصصین وزارت زراعت  وظیفه سرسبزی وغرس نهال در نواحی شهر های عمده  وکنار جاده های افغانستان را بدهد؛ این فکر در صورتی قابل اجرا خواهد بود که دولت به پخپل سری انجوها  خاتمه داده، وبا ایده رمضان بشردوست از آنها اجراات ومسؤلیت بخواهد، که به اساس  آن هر انجوی که نتواند وظیفه اش را طور معقول انجام بدهد، امتیاز انجو از  گرداننده و صاحب انجوگرفته شود.

2 – طوریکه در بالا هم  تذکار رفت،  در شروع فصل بهار سالهای قبل حامد کرزی مردم را دعوت به نهال شانی وغرس نهال درمحلات مربوط شان نمود، ولی نا گفته پیداست که کسی به حرف مفت حتی پیاز هم پوست نمیکند، وآن هم حرفی که از زبا ن حامد کرزی باشد، بنا ً راه عملی این دعوت ها اینست که دولت برای آنهای که دست به غرس نهال وپرورش آن میزنند به قرارشرح زیر  پاداش قائل شود.

درشهر کابل وغیره شهر های افغانستان کمتر حویلی وحیاطی  پیدا میشود که دربین  آن نهال ودرخت وجود نداشته باشد؛ ولی جلو یا پیشروی اکثر خانه ها چه در شهر کابل وچه دردیگر شهر های افغانستان خالی وعاری از درخت ونهال میباشد. بنا ً دولت با مشوره و همکاری وزارت های زراعت ومالیه به هر خانواده ایکه بتواند در مقابل خانه اش حد اقل چهار درخت زینتی از نوع سبر را پرورش دهد سالانه بطور متداوم ده فیصد امتیاز مالیه بدهد بدین معنی که سالانه  ده درصد از مالیه چنین خانه ها کاسته شود . وهمچنان طوریکه مشاهده میشود جلو بسیاری دکان ها در شهر کابل و دیگر شهرهای افغانستان که جا وامکانات غرس نهال را دارند خالی بنظر میرسد که عین امتیاز برای دکاندارانی که درمقابل دکان شان امکان غرس نهال را داشته باشند در نظر گرفته شود با این تفاوت که دکانداران فقط میتوانند یک نهال زینتی در مقابل دکان شان غرس نمایند. که التبه هر خانواده وهر دکاندار براحتی میتواند از عهده آبیاری و حفظ  ومراقبت نهال های غرس شده بدر آید.

3 -  به وزارت زراعت وظیفه داده شود تا در فصل بهاران نهال های زینتی را به قیمت ارزان وحتی الامکان رایگان دراختیار مردم قرار دهد.

4 -  دولت بایست در حفظ ونگهداشت جنگلات کشور و شهرها قوانین خاص  وضع نموده و به آنهائیکه غیر موجهه دست به قطع جنگلات و نهال ها میزنند جزای معین در نظر گیرد.

درخاتمه یکبار دیگر تذکار داده میشود که در شرایط فعلی افغانستان راه آسان وعملی مبارزه علیه آلوده گی هوا در شهر کابل ودیگر شهر های افغانستان فقط وفقط غرس نهال وسر سبزی شهر های مذکور میباشدو بس.  والسلام

                                     پایان

یا داشت،

(1) - در قسمتی از راپور اداره محیط زیست افغانستان  به ارتباط آلوده گی هوای کابل، کثرت وسایط نقلیه و کهنه گی آنها در شهر کابل قلمداد شده است ؛ و حامد کرزی هم به همین ارتباط هدایت دادند تا وسایط نقلیه ایکه بیشتر از ده سال عمر وقدامت داشته باشند بایست توقف داده شوند. حامد کرزی رئیس جمهور ومصطفی ظاهر رئیس اداره محیط زیست افغانستان  که خود سالهای سال در کشور های غربی زنده گی نموده اند، شاید بدانند که تعداد وسایط نقلیه موتور دار  در هریک از شهر ها  این کشور ها چند برابر وسایط نقلیه موتور دار موجود در شهرکابل میباشد؛ وهمچنان  موتر هایی دراین کشور ها در حال تردد اند که سالهای فعالیت شان حتی به سی الی چهل سال میرسد- بخصوص بعضی از افراد پیر وسالخورده خوش دارند تا همان موتر های مودل سنین جوانی شانرا برانند، یعنی موتر های مؤدل پنجاه ، شصت  وهفتاد را.  ولی در کشور های آمریکا وکانادا انجن موتر ها هر دو سال ذریعه دستگاهی بنام [ایمشن تست] امتحان گردیده تا معلوم گردد در انجن موتر مورد نظر احتراق مواد سوخت بوجهه احسن صورت گرفته و بیشتر از استندرد های قبول شده مواد زائید و دود به هوای ماحول خود نیمدهد؛ و در صورتیکه یک موتر از امتحان مذکور درست بدر شده نتواند، هدایت ترمیم آن داده میشود. ولی باید تذکار داد با وجود آنکه قانون دراین کشورها با دقت  وشدت هر چه تمامتر اجرا میشود، مگر با آن هم در مورد فوق گاهی فساد وتخلفات زیر میز بنظرمیرسد ؛ ولی در کشوری چون افغانستان جایی که دولت وحکومت آن رتبه دوم را درامر فساد در سطح جهانی نصیب شده است، اجرای چنین پروسه،  بالای وسایط نقلیه انجن دار در شرایط فعلی( الی بوجود آمدن یک دولت و حکومت با انضباط وبا دسپلین)  قطعا ً امکان پذیر نیست.  گذشته از آن وقتی جناب کرزی صاحب هدایت میدهند تا وسایط نقلیه ایکه بالاتر از ده سال عمردارند توقف داده شوند؛ جناب شان که در غندی خیر نشسته  و خبر ندارند که که چه تعداد از افراد وخانواده های بی بضاعت  درجامعه فقیر افغانستان  فقط از اثر فعالیت همین تعداد وسایط که شاید تعداد آنها به  هزار ها برسد،  نان میخورند؛ و کرزی صاحب بجای هدایت توقف موتر های کهنه، به تجار ودلالان مواد نفتی که بیشتر آنها از شرکأ ورفقای خودش مییباشند – هدایت دهد تا بعوض مواد نفتی بی کیفیت وآلوده، مواد نفتی مرغوب واردنمایند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت