سنجرغفاری

 

 

شطرنج انرژی

 

 

  افغانستان در بازی خط لوله ها !

بدون شک افغانستان کشور استراتیژی افرین قرن ها ، وشکست دهنده امپراتوری ها ست .

سالیان پراز اشوب ومصیبت ها ، فرازونشیب های تحمیلی ایکه یک هدف خاص رابرای یک مسیر دنبال میکرد بسوی سرزمین ما افغانها سوق داده شد.  مصیبت جنگ در پیش برد یک بازی بزرگ ( شطرنج انرژی ) …  اگر قربانی های مردم افغان را ازاغاز ، ادامه و فرجام  ناکام  جنگ سرد میان دوقطب شامل در دوپیمان بزرگ نظامی  به محاسبه وجدان بشریت بگذاریم ، نتیجه چنین است : جهان در اغاز وادامه تراژدی افغانستان جوابده ومسول است.

پس از فروپاشی اتحاد شوروی  چنگالهای تیزتری گلوی مردم مارا درید . جنگ سرد افزارش را در سرزمین نفاق و کدورت ها که برای پیشبرد مرحله بعدی بازی بزرگ  طرح ریزی شده بود گذاشت . وحشتناکترین مرحله تراژیدی ملی درکشور ما سنگ بنایش را در وجود افزارجنگ سرد (  تنظیم ها و گروپ های مسلح خارجی ، تحت حمایت پیمان ضد شوروی وقت ) گذاشت . نباید ازیاد برد مرحله تاراج همه هستی ها و اساسات کشوری و افتخارات  ملی و دولتی به شمول  نابودی ارزش های بزرگ  ملی منجمله چوروچپاول دارائی های عامه وبیت المال ، نابودی سیستم های عدلی و قضائی وامنیتی و خصوص استخبارات قوی و قوای مسلح مدرن درمنطقه.  مرحله بعدی  ایجاد نیروی تاریکتر از موجود یکه  هردو ازیک دست حمایت میگردیدند . سپتامبر سیا ایکه بنام مقبول و پرمفهوم طلب وخواست علم وفضیلت اسلامی که طالب اش مینمامند سیاهی و قصاوت را میان برادران مسلمان درکشورما بنیاد گذاشتند . قبلا کلمه مقبول و افتخار امیز مسلمانان را بنام جهاد که مجاهدش میگفتند در ذهنیت ها به تعبیرهای گوناگون کشانیدند ، تهداب نفاق وبرادرکشی را رایج نمودند . اما باایجاد گروه طالبان اين وحشت را توسعه بخشیدند تا سرحدی ایکه امروز باانجام اعمال زشت وغیر اسلامی بوسیله این اشباح خبيثه  جهان را وحشت زده ساخته اند.  پیشوایان جهان اسلام و کتاب مقدس مسلمانان را به دیده بی حرمتی قرارداده اند . همه این نابسامانی ها و اشوبگری ها میان مردمان ما ومنطقه به خصوص کشور های اسلامی چون ایران ، پاکستان ، افغانستان ، مسلمانان اسیای میانه به هدف انرژی و تسخیر منابع طبیعی موجوده دراین مناطق را تشکیل میدهد . حضور نظامی امریکا نیز شامل پیشبرد این بازی بزرگ به ارزش خون ملیونها انسان در کشور ماومنطقه ادامه دارد . مردمان و کشور های متحد وبیدار دراین بازی منفعت خوب نمودند مانند. کشور پاکستان و ایران . خودرا از ثمره جنگ ونفاق ما به مرحله بالاتر رسانیدند . مگر افسوس که ما و مردم کشور ما هنوز هم مشکوک هستیم و همدیگر رامی کشیم.  که میان ما مسلمان و کافر کدام است ؟ اینکه غیر مسلمان ها بالای ما چگونه اعمال نفوذ دارند چشم ما در ماشه تفنگ علیه همدیگر ما نشانه ميشود.

پس از حضور طالبان بازی کمپنی های نفتی امریکا گام به گام اغاز گردید .  همزمان به ان کشورهای ایران ، چین ، پاکستان ، روسیه و هندوستان شامل یک پروژه سازی درزمینه استفاده از انرژی مورد ضرورت شان در حضور داشت نظامی امریکا در منطقه  میباشند . برعلاوه موضوع نفت وگاز در کنترول داشتن ، بنادر وشاهرگ های بزرگ اقتصادی نیز برای کشور های متذکره منجمله امریکا حیاتی میباشد . افغانستان میان این اهداف قرارگرفته به دهلیز استراتیژیکی و مرکز مخاصمات میان کشور ها جهت دست یابی  شان برمنابع طبعی اسیای میانه و ترانزیت ان بسوی بحر هند مبدل گردیده است  . بزرگترین عامل تشدید و ادامه جنگ پس از حضور امریکا در کشور ما افتتاح بندرگاه تجارتی گوادربدست صدراعظم چین درسال 2002 و برقراری مناسبات اقتصادی و نظامی چین با کشورهای ایران وپاکستان ، وعقد قرارداد لوله صلح میان ایران و پاکستان است که علاقمندی کشور چین و اشتراک هندوستان را در قبال داشت . اين موضوع امریکارا در یک مثلث ناراحت کننده در میان روسیه ، چین ، ایران وپاکستان قرارداده است . از جانبی انتقال لوله نفت وگاز ترکمستان ، افغانستان ، پاکستان ، هندوستان که اسیای میانه را به بحر هند وصل مینماید نیز برای امریکا وکمپنی نفتی یونیکال پراهمیت میباشد . پروژه خط لوله صلح و عقد قرارداد مناسبات پاکستان و چین درسال 2005 عامل تشدید جنگ و پرقدرت شدن نیروهای شکست خورده طالبان علیه افغانستان ونیروهای امریکا درکشور ما محسوب میگردد. امریکا تلاش اش را درگسترش جنگ بسوی مناطق قبایلی منجمله بلوچستان متمرکزنمود ، جایکه بندرگاه تجارتی گوادرتحت کنترول چین قرار دارد . واین بندرگاه برای کشورچین به مثابه شاهرگ عمده اقتصادی واستراتیژیک محسوب میگردد. باوجوداینکه نظارت امریکا بالای بندرگاه های تایوان وملکا موجوداست ، مگر بندرگاه تجارتی گوادرسمبول همکاری استراتیژیک میان پاکستان وچین محسوب میگردد ، چونکه 72کیلومتر به ایران ودرچندقدمی افغانستان در منطقه نفت خیز پاکستان ( بلوچستان ) قراردارد. برعلاوه کشور چین از این ناحیه الی بحيره عرب ، کشتی های امریکارا تحت نظارت خویش قرار داده میتواند . برعلاوه امریکا نگران مشارکت چین وهند درپروژه گاز ایران میباشد . مگر قراردادهسته ای مارچ سال 2006 هندو امریکا که ازنظر مقامات امریکائی بی سابقه وانقلابی خوانده شده است ، بازهم برای امریکا نگران کننده میباشد . روی این منظور پروژه انتقال نفت وگاز از طریق ترکمستان ، افغانستان و پاکستان بسوی هندوستان دوباره روی کارگرفته شده است ، تا موانع جهت رسیدن چین و ایران بسوی اسیای میانه ومنابع طبیعی آن ، پیوند اسیای میانه از طریق ایران و پاکستان بسوی بحرهند به نفع چین وروسیه به خصوص کشورهای شانگهای  امکان پذیر نگردد. برعلاوه شکست نظامی واستراتیژیک امریکا ومتحدین اش  در بازی بزرگ منطقه با ادامه وگسترش جنگ و طالبانیزم شدن منطقه منجمله جمهوریت های اسیای میانه و قفقاز روسیه ، افغانستان و همسایه ها بسوی یک مسیر نامعلوم دیگری سوق ميگردد.    باید متذکر شد که توافق میان ترکمنستان وکمپنی یونیکال امریکائی در اکتوبرسال 1996 به امضأ رسیده است . مگر پس از شدت جنگ ها میان طالبان و مقاومت شمال متوقف گردید ،  تا اینکه پس از حادثه سپتامبر 2001 اهمیت رهبری و کاری یونیکال بعد از حضور نظامی امریکا به افغانستان  بر مسند قدرت سیاسی و نظامی بدیل رژیم طالبان گردیدند . دشوار است که افغانستان ومردمش بتواند در موجودیت بحرانها و استراتیيی های منطقوی میان اين کشورها و موجودیت قوت های امریکا ومتحدین درنبود یک استراتیژی واحد ومشترک به تمدید و انتقال پروژه ترکمستان بسوی هندوستان از مسیر افغانستان وپاکستان موفق گردد. نابودی و پاکسازی کامل مخفی گاه ها و شبکه های تروریزم و تولید کنندگان وقاچاقبران مواد مخدر بايد در قدم نخست مدنظرگرفته شود تا ثبات وارامش درافغانستان ومنطقه جاگزین این وضع نابسامان گردد .  ترس موجود است که مرحله نخست پروژه انتقال گاز جنگهای خانمانسوزی را درقبال داشته باشد . اینبارهم  تاريخ تکرار نشود که با آمدن طالبان ، بجای آرامش ، خدای ناخواسته  ارامش نسبی کنونی از میان نرود ، افغانستان ومردمش را دریک تونل تاریک دیگر فرونبرند .   

سنجر غفاری                                                                                                   

 

 

 


بالا
 
بازگشت