خوشه چین

 

 

رهبرمن کیست؟

چپ سرخ یا راست سبز؟یاهیچ کدامش

 

ارزش انسان را« انسان بودن» پیوسته،کارجسمانی بخاطرتولید ورفع نیازمندی خود خانواده ومردم، کاردماغی بخاطر روشن گری،آگاهی دهی، درراه خدا شناسی، مردم شناسی، خدمت به انسان زحمت کش تعیین مینماید.نه متعلق بودن به((زی،بیک، ووو وو هزاران ...گنس دیگر))

بعدازهرانجام کاردماغی وگذاشتن آن برای مطالعۀ مردم خدای خودرا شکرمی کشم که به صفت یک انسان زاده شده ام درد انسانی خودرا بیان میدارم.میدانم که قدم به قدم«کسان بلند مقام»درموقف تنبلی ومفت خوری تبدیل به گفتۀ«ناکسان پست»مبدل میشوند.وبه گفتۀ«ناکسان پست» ازموقف انسان دوستی، حرکت،جسارت وپشت کاربرای سازنده گی وبالنده گی درمیدان، تقواوتواضع وتطبیق صداقت به حقیقت به« کسان بلند مقام» مبدل میگردند.

آفتاب به نسبت توزیع محبت دوام دارش نزدخداوندجایگاه بلند مقام داردازین خاطراست که درخت سبزه وگل وببل وپروانه رونده دونده و خزنده وخورنده همه را به سوی خود میکشاند.   

علما ودانشمندان،تاریخ نویسان بیجا نگفته اند که آریانای کبیرو خراسان پهناورسرزمین عشق ومحبت است وافغانستان معاصر نباید ازین امرمستثنی باشد.

گنهکارترین آدمها نزد خدا ی عالمیان هوشیاران خطا کاراند.

چپ سرخ وراست سبز؟ یا هیچ کدامش

خدای که من را خلق کرده است.برایم الهام میدهد با پنج حسی که برایت بخشیده ام وعقل وگوش، دست وپای وزبانی که به تو داده ام، ودساتیرکه درکتابهای آسمانی((تورات، انجیل، زبوروقرآن)) برای پیغمبران خود فرستاده ام، اطاعت ازامرونهی من،هیچ گاهی تورا ورفقایت را درمیدان ازمایش تنها نمیگذارد.منزلی رادر پیش گرفتۀ لابد که میرسی! درراه

((آزادی))

خالق و رهبرمــن خـدای مـــــــن است

بی کس وبی کویم الله تکیه گاه مــن است

آمده ایم به دنیا هردویمان شناسیم خودرا

برادر!پدرمن وتو آریانـــای مــــــن است

مادرمان شیرین تــــر ازپــــــــــــدر بود

مادراصلی مــــان زادگــاه مــــــــن است

میـــدارم بیــان یــک به یــک شنـــویدمرا

سخنور قلبــــــم صدای مــــــــــن اســـت

این وطن، خاک کـــا کـــا، خــــاک ما ما

خاک اجداد و نیاکان بابای مـــــــــــن است

خانـــه خرابیم وخاک به سـریم زدست غیر

 که  دشمن پدراو،پدرتو قبله گاه من است

وارث حقیقی این خاک،اواست توئی ومــنم

بگوکه چرا؟خانۀ خودم کشتارگاه مــن است

میشنویم گــــــویازازل تقدیـــــــــراین است!

آهنگ سحـرگاه نالۀ خروسهای مـــــن است

اسکندروچنگیز،وحشت عرب سه ضلع زمان

آتش زد گان برباد داد گان خوابگاه مــــن است

چسان که باد،آمدندبه دشت برکندندوسبزودرخت

برگ وگل وباغ ودرخت که طبعیت زیبای من است

آبیکه درآن جوی روان بود،روان شد وروان شد

درخت  نبود بلبل ازبام کلوخ خواندغوغای من است

  پیروزی سبز تحریر بجای سرخ درلوح الله اکبرشد

ویرانی ومرگدانی،همه

درچنگ ودنــدان ملاهـــــــــای ناملای مــــــــن است

دست خزان برکند استاده درخت سبز را با گل سرخ.

   بنشاند سیاهی به جای سرخ وسبزرنگای من است

چه روزشــــوم بود نشانۀ ازحمــــــله وهجــــوم بود

 بردروبوم بود

 هرچه بودو هرچه هست مربوط به کتلۀ جاهلای من است

مجاهد روی آب پوقانه شد طالب را حضورامریکا بهانه شد.

زمین وزمان را شنیدم نالۀ پیروجوان، لای نای من است

دزدان خر((قصرسفید)) به ((کرملن)) گفت سرتقسیم به جنگ

   ((دزد سوم)) القاعده وطالب هردو زیـــــــرپای مــــــــن است

  روگـــرداند«خوشه چین»به شما،عزیزان چه شود آخــــــر؟

 مسؤلیم همۀ ماحسن غم کش، وطنم رفت سودای من است

 سرایید اینگونه

ای افغانستان وطنم ای خاک  پدرم

قسم به نامت خورم ای خاکت به سرم

تومادر آن رستمی، که پهلوان زمان بود

من«خوشه چین»فرزند این زمان دگرم

توکه بودی وکه هستی پاینده مانی وجاودان

دشمنت را گویم اگردیوانۀ ومن هوشیارمستم
می ارزد جانــــــــم، که میدهــــــم به ر هــــت    

 دُرتوسنگ است توتۀ سنگ توگوهــــــراست     

گرد گرد خاک دشتت ثابت  شده که زراست

مادرم ،مهــــرت را ازدل کــــــی برون کــــــــــنم

بپاس مهرتواینجا هرچـــــه  که گفته ام چون کنم

تا که جهان  دردوران است، کبودی درآسمان است

ازآن آسمان درین جهان مهرآزادی روان است

مهرورزیــــــــدنت را به خود پیشـــــــه کرده ام

دوری زیستن را ازتواندیشـــــه کــــــــــــرده ام

می ارزد به تـــــــو، جان میــــــدهم بــه ره هت
تا که پاینده باشد وطنم

وطنم که مکان امن، گشت بهشتـــــــی منم   

روشن ازومیشود بی سرنوشتــــــــــی تنم

حافظت منم
چون فولاد میسازم درکورۀ کاوه پیکرم

وعده نه درمـــــعرکـــــه ثابـــــت میکنم

 دردل جـــــزمـــــهرتــــــوغیرنپرورم

نمک پرستم فرزند عیار
 ازآب ونمکت ومهرمحبتت پرشد دلم
مهرتو هرگز، نرود بیــــــــرون زدلم

مهرورزیدنت را به خود پیشه کرده ام

دوری زیستن را ازتواندیشه کرده ام

می ارزد به تو، جان میدهم به ره هت
تا که پاینده باشد وطنم

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت