مجتبی دستگیر



هشتادومین سال شهادت مبارز دانا

و شخصیت برجسته ملی کشور

عبدا لرحمن" لودین"


 

عبدالرحمن لودین متخلص به "کبریت" در حدودسال 1272هجری ش مطابق به 1893م در شهر کابل بدنیا آمد.در کودکی سواد را ازپدرآموخت ودر مدرسه حبیبیه تا متوسطه (رشدیه)درس خواند.و زبانهای دری ،پشتو،ترکی،و اردو را فرا گرفت وبه زبانهای عربی و انگلیسی بلدیت داشت.

"کبریت" بعد از تکمیل تحصیلات درسال1290هجری ش مطابق با1911م در ادارسراج الاخبار به حیث محرر مقررو تحت نظر فکری و ادبی محمود طرزی کار کرد.او در این زمان با استفاده از موقع چند زبان آموخت در ادبیات ،اجتماعیات و حقوق مطالعه کردو از طرزی بسا چیزها فرا گرفت و مقالات اش در سراج الاخبار به نشر میرسید.در سرطان 1297هجری ش مطابق با 1918م به قصدقتل امیر حبیب الا دست گیر وزندانی شد.قرار بود که اعدام شود ولی بزودی خود امیر در شکار گاه کله گوش به قتل رسید.به مجرد جلوس شاه امان الله در اواخر حوت 1297ش از زندان رها گردید.لودین طی مدت حیاتش وظایف رسمی زیادی از قبیل ،عضویت هیأت سیاسی افغانستان در اتحاد شوروی،عضویت مجلس قانون گذاری،عضویت"مرکه دپشتو"ریاست بلدیه کندهارریس بلدیه کابل،کفالت سر منشی شاه،و ریس گمرکات کابل را بعهده داشت اودر مجلس قصر استور 15میزان1307ش مطابق با1928م هنگامیکه شاه امان الله برخی از ریفرمهای خود را اعلان داشت گفت:"اعلیحضرت خود شانرا یک پادشاه انقلابی در نطق خود  معرفی نمودند،پس توقع میرود که انقلاب در دستگاه دولت را بپذیرند ده سال است که اعلیحضرت وظیفه صدارت عظمی کشور را شخصا بدوش گرفته اند ،در حالیکه انقلاب متقاضی آنست که عوض اعلیحضرت شخص مسوول دیگری بحیث صدر اعظم افغانستان منصوب گردد." در همین مجلس چون شاه رفع نقاب زنانه را اعلان داشت و ملکه ثریا با روی باز درآن شرکت کرد و در باره این حرکت رأی خواسته شدهمه تأید کردند به جز دو تن عبدالرحمن ریس گمرک کابل وعبدالهادی داوی وزیر تجارت آنها میگفتند که ما از اولین کسانی هستیم که طرفدار رفع نقاب زنانیم،ولی نه در این موقع که دست دسیسه انگلیس در افغانستان دراز است و از همین حرکت مصلحانه هم یک فتنه میسازد(وچنین هم شد) این پیشنهاد ها پذیرفته نشد و جواب عبدالرحمن خان لودین فردای آنروزدر قصر دلکشا داده شد،او را احضار کردند و از طرف شاه امرنمودند که استعفای خودشرا از ماموریت دولت که ریس گمرکات بود بدهد.

در دوره اغتشاش و تسلط "بچه سقا" بار دیگر در زندان ارگ تو قیف شدو در کابل آوازه افتاد که "بچه سقا"اورا اعدام کرده است. این خبر در جمع روشنفکران هنگامه و تأثیر زیاد بر پا کرد.ولی بزودی روشن شد که این افواه غلط بوده و "بچه سقا "اورا رها نمود.

درزمستان 1308ش مطابق با 1929م نادرخان محمد ولیخان وکیل شاه امان الله خان را که برای تحکیم استقلال کشور خدمات سیاسی زیادی انجام داده بود ،به محکمه کشاند.چون نادر خان شخصا با محمد ولیخان دروازی مخالفت سیاسی و شخصی داشت و در عین حال پادشاه مملکت بود،توانست که با دسیسه و توطئه اورا متهم به همکاری و دست داشتن به اغتشاش بچه سقا نماید در همین مجلس محا کمه محمد ولیخان،عبدالرحمن لودین از جا بر خاست وصدا کرد که:"مضحکتر از این محکمه در جهان نبوده است که برای محکوم کردن شخصی مثل محمد ولی خان با تهام طرفداری از بچه سقأ شهودی که علیه او آورده شده همه از دوستان وخدمتگاران بچه سقأاستند."عبدالرحمان لودین شاعرجوان،نویسنده،مبارزدانا،وشحصیت برجسته ملی بود او یک تن ازفعالین برجسته مشروطیت دوم ویکی از رهبران برجسته جنبش "جوانان افغان" (که در تاریخ بنام دست چپی ذکرشده)بود.او وظایف محوله را بوجه احسن با صداقت وپاک دامنی انجام داداو زمانی که از قندهار غرض اشغال وظیفه جدیدش به حیث (ریس گمرکات)به طرف کابل در حرکت بود به دوستانش گفته بود:که "ادارات دولتی (مخصوصا گمرکات)مراکز فسادو پول ستانی است، خداوند یاری دهد،که گمرک کابل را از این آلودگیها پاک سازم."عبدالرحمن لودین در صداقت وراستکاری محبوب مردم بود،او روحیه استقلال طلبی و ضد استعماری داشت بخصوص اعمال خاینا نه،مغرضانه. تجاوز کارانه انگلیس رامحکوم وبرخورد دست نشاندگان مزدور آنرا افشأ میکرداو شخصیت پیشرو،نقاد وظریفی داشت در بین جوانان محبوب ،ارجمند ورهبر بود وتصمیم قتلش هم از همین رو گرفته شد.در سال 1308ش مطابق با1930م زمانی که ریس بلدیه کابل بود نظر به امر
نادر شاه بدون کدام بررسی ویا محکمه ویا جرمی ابتدااورابه ارگ خواست و بعد از صرف غذا در خانه خود ،برخلاف رسم افغانی به شکل خاینانه و نا جوانمردانه به سپاهیان حاضر باش جلاد خود امر داد تا اورا بگیرند و بیرون از قصر دلکشا بکشند،این امر در ظرف چند لحظه در پای یکی از دیوار های دلکشا در معرض اجرا قرار گرفت.بدین ترتیب جوان 37 ساله ی که دارا ی سجایای عالی وطن دوستی،شجاعت، وغیرت بود به گلوله ستم وجفا کاری خاینین ملی ومزدوران خارجی بسته شد وزندگی پر افتخارش جاودانه گردید.

از عبدالرحما ن لودین برخی منظومات سیاسی اجتماعی با یک رساله بیو گرافی رجال عمده افغانی و قاموس بزرگ لغات پشتو بزبان دری باقی مانده بود که متأسفانه بعد از شهادتش از بین رفت.
(چند نمونه ی از کلام او)

ای ملت از برایخدا زودترشوید                از شر مکرو حیله دشمن خبرشوید    

تاازصدای صاعقه اش گنگ وکرشوید          وانگه چورعدنعره زنان در بدر شوید

                               مانند برق جلوه کنان در نظر شوید 

بر نقد و جنس ما لی ما خاینان امین           در مجلس سیاسی ما جاهلان مکین

نی فکروهوش وقلب نه وجدان عقل ودین     تا بهر انتباه صدایی کشد چنین

                              کی غافلان زخواب تنعم بدر شوید

هر لحظه چون خیال چنین حال غم فزا       آیدبسرزجوش شود فرق من جدا

دایم بآه وناله افغان کنم نگاه                    اندر هجوم اشک همیگویم این دعا

                       کی ظالمان خاک بسر در بدر شوید

.....................(پایان)
منابع و مأخذ: افغانستان در مسیر تاریخ جلد اول ودوم(میر غلام محمد غبار)-جنبش مشروطیت در افغانستان(پوهاند عبدالحی حبیبی)- از داشته های این قلم.

11مارچ2011م

 

     


بالا
 
بازگشت