دکتورعلوم اکادمیسین اندیشه افغانی

از اندیشه گاه تمامیت افغانستان

 

( بخش پنجم )

Taliban :

A huge dishonoring torque on Islam’s neck & a dirty on the face of humanity

 

طوق لعنتی بر گردن اسلام

و لکهء ننگی بر دامان بشریت! 

 

 

به دلایلی منجمله مسألهء حاد روز « توطئهء قرآن سوزی » صیهونیست ها و ایوانجلیست های امپریالیست و فاشیست ؛ تعدیلی در موضوع قسمت پنجم این مبحث وارد گردیده است .

قرآن مبین ؛ چیز سوختنی نیست !!

توطئهء « قرآن سوزی » از اساس و ریشه چیز موهوم و عبثی است . هم گرداننده گان آن شعور درک قرآن را ندارند و هم آنانیکه از این توطئه دچار شوک و هیجان شده اند و یا چنین وانمود میکنند !!

اصل سخن اینجاست که توطئه شوم بسیار عمیق دیگر متوجه توده های مسلمان میباشند و سعی میگردد , اجرا کنندهء این توطئه هم خود همین توده ها باشند . یعنی این توده ها طوری وادار به خود کشی گردند که تمام ذرایع را نیز خود برای خویش فراهم آورند .

 

سرنوشتی که فاشیزم و امپریالیزم صیهونیستی برای توده های مسلمان رقم زده است :  

************************************************************************

قسمت پنجم مقالهء « طالبان طوق لعنتی بر گردن اسلام و لکه ننگی بر دامان بشریت !» در زمانش آماده شده بود و به دلیل اینکه برای فرستندهء آن تغییر مکانی پیش آمده ؛ دچار تأخیر شده است . اما اینک حال و هوای « اندیشه گاه تمامیت افغانستان » دگرگونی جدی یافته و آن به دلیل اخبار و ایمیل هایی است که از روز نزدیک « قرآن سوزی ! » خبر میدهد !

البته اخبار مصور ، تحریک آمیز ، آشفته کننده ، توهین آمیز ، حقارتبار و ذلیل کننده منجمله در یوتیوب به حد سرسام آور زیاد اند ؛ ولی از ایمیل هایی که کسانی هرطرف میفرستند و معلوم نیست دیگران را به انجام چه عملی تحریک و وادار میکنند ؛ یکی هم ایمیل آتی است که بخش جوانان اندیشه آموز« اندیشه گاه تمامیت افغانستان» دریافت داشته است .

مشت نمونهء خروار آنرا با هم میخوانیم :

(( یک خبر تکان دهنده

به نقل از سایت خبری سی ان ان امریکا:

http://www.cnn.com/2010/US/07/29/florida.burn.quran.day/index.html

یک کلیسا در ایالت فلوریدای امریکا تصمیم دارد که بتاریخ 11 سپتمبر (یعنی درست 17 روز بعد) از ساعت 6 صبح الی 9 شب مراسمی را بنام "روزی جهانی سوزاندن قرآن" برگزار نماید.

تو ای مسلمان دین دوست و یکتاپرست! تو ای کسیکه قرآن وسیله نجاتت از غرق شدن درگودال بدبختی شد! تو ای مدافع از حقوق دین و قرآن! تو ای مبارز واقعی در مقابل خلاف رفتاری های دشمنان دین!

همانگونه که 21 می سال جاری را "روز رسامی محمد"  نام گذاری کردند و همه را در سرتاسر جهان تشویق نمودند که رسمی از محمد بکشند و این بود که هزاران هزار کاریکاتوری از پیامبر گرامی مان در یک روز کشیده شد و اهانت های در شان آن جناب عالی مقام صلی الله علیه وسلم نمودند و در فس بوک و سایر ویب سایت ها به اشتراک گذاشتند.

باری دیگر این اصلاح ناپذیر های مادر زاد تصمیم شومی در سر دارند تا باری دیگر اهانت به دین قرآن و مقدسات ما نماید.

پس ای مسلمان بیدار و آگاه خاموش مباش، آوازت را در گلویت نگهمدار، زیرا مقدسات دین تو در خطر است و آن روزی فرا رسیده که اسلام از ما میخواهد که متحد شویم، همصدا شویم، همسنگر شویم و چنان مشت محکمی به دهن متعفن آن خوک های رسوا بزنیم که نقش برزمین شوند. و سایر برادران و خواهران مسلمانت را پیش از آنکه پرنده وقت از کف دستت پریده از تو دور شود با فرستادن این پیام آنان را نیز آگاه بساز.

عجله کن وقت کم است، لحظات در گذر است، خدا میداند که بار دیگر فرصتی برای دفاع از دین و قرآن برایت میسر خواهد شد یا نه؟؟؟؟

پس مگذار این فرصت طلایی که امکان دارد سبب نجاتت از آتش که حرارتش به مراتب گرمتر از آتش این دنیا است شود. ))

این صدا ؛ به نظر ما صدای آشنایی است ؛ صدای « طالبان کرام! » ، صدای حزب اسلامی راکتیارصیب ، صدای لشکر دیگر مزدوران جنگی آی اس آس به قوماندانی ابوصفیان و ابایزید زمان (جلال الدین حقانی و سراج الدین حقانی ) ، صدای القاعده ، صدای قابض حرمین شریفین و 7000 شهزادهء سعودی غاصب دیار قرآن مظلوم و محمد پیامبر مسموم و مقتول مؤمنان به اسلام ؛ صدای دیگر شیوخ زنباره و ستمباره و عیاش و فحاش فرعون منش معلوم الحال ، صدای جلادان و جباران حجتیه ای و « امام زمانی ـ ایرـ ارماگدونی!» و نهایتاً صدای جهل و عصبیت و تحجر و تحمر است !

« اندیشه گاه تمامیت افغانستان » به تمام مسلمانان و مردمان صلحدوست و شرافتمند و خردمند افغانستان و جهان با کمال مسئولیت علمی و دینی و قرآن شناسی و اسلام شناسی ی حقیقی اعلام میدارد که اگر بناست روز 11 سپتامبر چنان نمایشی انجام شود ؛ این ؛ قرآن مقدس نیست که خواهد سوخت ؛ این طالبانیسم ، وهابیزم ، اخوانیزم ، جهل شوم ، ارتجاع سیاه متعرض و متجاوز و وحشی ی عرب و غیر عرب و خالق آنها ـ صیهونیزم و امپریالیزم ـ است ؛ که به طرز نمادین سوختانده خواهد شد .

قرآن مبین ؛ اصلاً و ابداً چیزی نیست که سوختانده شود . قرآن حین نزول بر پیامبر خاتم نه نوشته بر کاغذ بود و نه بر چرم ؛ و اصلاً نگارش نبود که ذره ای مُداد و مرکب و دیگر شئ مادی در آن صرف شده باشد .

آنانی که ظاهراً بر اساس خشم از آنچه که تروریزم اسلامی و قرآنی تعریف میکنند ؛ در واقع به خاطر بهره برداری از خشم موجود در توده های کشور هایشان که از جنگ بی فرجام منافقانه بر ضد تروریزم به جان آمده اند ؛ و کم از کم به خاطر انحراف توجهات و روانگردانی در عامهء مردم ؛ میخواهند این درامه را به راه اندازند ؛ بر  جهل و سفسطهء دینی و سیاسی ای سرمایه گذاری کرده اند که طئ 1400 سال ؛ از ابوصفیانیان گرفته تا امویان و عباسیان و عثمانیان ، شاهان و سلاطین و امرای جلاد و جبار و سیاه اندیش و سیاه درون و شاعرـ مداحان سفیه و جیره خوار بر « جهان اسلام » مسلط کرده اند . ( آرزومندم از این اصطلاح اخیر شوکه نشوید . وقتی دانش حقیقی و راه گشا و راهیاب پیشرفت میکند ؛ ترمینولوژی متناسب خود را هم خلق کرده میرود .)

به هر حال شاعران و چیز نویسان و خطیبان و ملایان دربار ها در گذشته تقریباً نقش همین سیستم رسانه ای و اطلاعاتی حاکمانه و امپریالیستی را داشته اند . شاعر ـ مداحان حتی فراتر هم میرفته اند ؛ از ابوصفیان و معاویه و یزید ...؛ که برای مؤمنان سادهء اسلام ؛ خدا تراشیده رفته اند ؛ تا سطح یک شیخ خرپول بیسواد و یک ملک قریهء کنونی !

شاعرـ مداحان دربار سلطان محمود بت شکن و «قرمطی!» کش را به یاد آورید و بالاخره مداحان نادر غدار و ظاهرشاه فاسق و فاجر مشهور بالفساد منجمله ملک الشعرا استاد خلیل الله خلیلی را مد نظر گیرید .

چه قدر شاعر خوب و باشهامت مانند مولانای بلخ ، ناصر خسرو و انگشت شمار دیگر داشته ایم که یا زنده و آزاد گذاشته باشندِ شان و یا آثار و اندیشه های آنان مجال رفتن میان توده های مردم  و نافذ و مسلط شدن بر روان و معنویات خلق الله  را پیدا کند ؟

هنوز که هنوز است چندان کسِ حاکم و ممتاز چنین اشعار این چراغ های تابناک بشریت را جز با دهن کجی و چشم کشیدن ؛ استقبال نمیکند :

ما ز قرآن را مغـز را برداشتیم    پوست را بهر خران بگذاشتیم  

****

من نه آنم که در پای خوکان بریزم    مر این  قیمتی لفظ دُر  دری  را

****

گر مسلمانی همین است که حافظ دارد      وای اگر از پئ امروز بود  فردایی !

****

دل به دست آور که حج اکبر است       از  هزاران  کعبه  یک دل بهتر است !

****

چو شمع از پئ علم باید گداخت      که بی  علم نتوان خدا  را شناخت...

****

ما همین امروز در قرن 21 ؛ شاعرـ مداحان فراوان داریم که بی امید صُله و مکافات هم جهل سیاه متراکم شده در خویش و جامعهء در قرون اولیه نگهداشتهء خود را پردازش ها میدهند و هیچ پروایی از زمان و شرمی از آدم هایی با فرهنگ پیشرفته تر ندارند و ویب سایت ها و مطبوعات هم منجمله به رعایت «حق» آزادی بیان پُر است از مداحی هایی مانند این :

همه ی عالم و آدم به تو مي‌انديشد
شك ندارم كه خدا هم به تو مي‌انديشد
كعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ايجاز خدا نقطه بسم الله است
كعبه افتاده به پايت سر راهت سرمست
«پيرهن چاك و غزل خوان و صراحي در دست»
كعبه وقتي كه در آغوش خودش يوسف ديد
خود زليخا شد و خود پيرهن صبر دريد
كعبه بر سينه خود نام تو اي مرد نوشت
قلم خواجه شيراز كم آورد، نوشت:
« ناگهان پرده برانداخته‌اي يعني چه
مست از خانه برون تاخته‌اي يعني چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عين علي ست
كهكشان‌ها نخي از وصله نعلين علي ست
روز و شب از تو قضا ، از تو قدر مي‌گويد
«ها علي بشرٌ كيفَ بَشر» مي‌ گويد
مي‌رسد دست شكوه تو به سقف ملكوت
اي كه فتح ملكوت است براي تو هبوط
نه فقط دست زمين از تو، تو را مي‌خواهد
سالياني ست كه معراج خدا مي‌خواهد
................
دم به دم عمر تو تلميح خدا بود علي
رقص شمشير تو تفريح خدا بود علي
................
راز خلقت همه پنهان شده در عين علي ست
كهكشا‌ن‌ها نخي از وصله نعلين علي ست !!

http://www.payam-aftab.com/?usr=category/detail&nid=11872

این ؛ به وضوع تداوم آن است که یهودیان نفوذ کرده در صفوف اولیهء نه چندان منضبط مسلمانان به خاطر تشدید تفرق و تشتت میان آنان ؛ از سویی هم به مداحی های کافرانه از حضرت علی پرداختند و صاف و پوست کننده ؛ علی را « الله» و خدا و « رب العالمین » خواندند و حضرت علی هم ؛ خود از نخستین ها بودند که به دهن متعفن چنین یاوه سرایان کوبیدند و منجمله طبق بعضی روایات چند تنی را هم به دیار عدم فرستادند .

از همینگونه مداحی ها و وعظ های پر از غلو در شأن امامان و داو و دشنام محض و تهمت های شنیع بی سند و ثبوت و بیمورد بر دیگر اصحاب و یاران پیغمبر و محترم شده گان بین مسلمانان سنی است که کار میگیرند و به قول عبدالحمید ریگی جوانان اهل سنت را به جوش می آورند و از آنان بمب های انتحاری درست مینمایند .

بگذریم :

اما به بیچاره گی ی متأسفانه سخت بی فکرانه یا بد فکرانهء همین ایمیل نویسان و ایمیل فرستنده گان توجه دارید که هرگز نمی گویند ؛ چرا و به چه دلیل و علت روز به اصطلاح اسلام و مدعیان اسلام پس از 1400 سال بدینجا رسیده است که نمایش سوختاندن کتاب مقدس  شان بر پا میگردد و برای الگوی اول دین و دیانت ایشان روز « کاریکاتور سازی » و مسابقهء جهانی هنر کاریکاتور بر پا میشود ؟! ریشهء این خشم و خروش و تعرض و توهین بی سابقهء عالمگیر در چیست و در کجاست؟

اگر طالبان کرام! ؛ مجاهدان عظام! ، القاعده ، پاکستان ، وهابیت ، دیوبندیت و هزار و یک خرافهء شوم و تحریک و جیش و دارو دستهء شنیع و وخیم دیگر را دشمنان اسلام چون استعمارگران انگلیس و امپریالیست های صیهونیستی ی امریکا خلق کرده اند ؛ چرا و به چه سبب و علت آنان به همچو بدعت های تباهکن مؤفق شده اند ؟؟؟؟

لا اقل بخشی ـ و بخش عظیمی ! ـ همه عیب و علت و سبب و آماده گی ی زمینه ها ـ به قول مداحی دیگر جناب علامه! اقبال ؛ « در مسلمانی ی ما » نیست ! آخر:

اسلام  ( ابوصفیانی ! اسلام بی محمد پیامبر مقتول کودتای سقیفهء بن ساعده!) در ذات خود ندارد عیبی!!؟

هر عیب که هست ( و قبل از همه عیب تروریست زایی و تروریست پروری!) در مسلمانی ماست!؟

ایمیل دهنده گان فوق ؛ بر عکس گپ را به جایی میرسانند که این مناسبت را «شانس طلایی» میخوانند!

لابد شانس طلایی ی به جنت رفتن !

این همان چیزی است که روزانه و شبانه در مدرسه های ابلیسی ی پاکستان و شیوخ عرب بیشتر واقع « در سنگر جهل » درس داده میشود و در اعماق روان جوانان بی کس و کوی و از همه جا بی خبر تزریق می گردد تا از ایشان تروریست های انتحاری درست شود که میشود!

حالا گپ به جایی رسیده که مردم همه گی ـ که به دلیل تولد در محیط اسماً مسلمان وجود  دارند ـ تروریست انتحاری شوند ؛ بمب به کمر ببندند و خود را و دیگران را نابود کرده بروند تا دنیا اصلاً از «مسلمان» پاک و پاکیزه شود !!!

 آیا هدف نهایی « قرآن سوزان » همین نخواهد بود ؛ پس این ایمیل و همچو دعوت ها و داعیه ها را ما بایست از عمیقترین کانال های صیهونیستی دریافت نموده باشیم !؟

 فلهذا : توطئهء قرآن سوزی دوام توطئه تروریست سازی است و نه بر ضد آن ؛ دوام طالبان و طالبان سازی است و نه بر ضد آن ؛ دوام وهابیت و القاعده و اخوانیت است و نه بر ضد آن ؛ دوام اقتدار و استبداد قابض حرمین شریفین و شیخ شاهان 7000 گانهء سراسر عربستان و فروعات آن است نه بر ضد آن .

در همین رابطه حتی فرض است امروز ؛ خاطر نشان سازیم و به خاطر بسپاریم :

حاکمیت مقدسهء کنونی عربستان سعودی ـ الگوی ملا عمر و حکمتیار و حقانی و سیاف و ربانی ...ـ عمیقاً و تا مغز استخوان وابسته به صیهونیزم جهانی است ؛ در این حقیقت ذره ای تردید وجود ندارد . از جمله مراجعه فرمائید به کتاب تحقیقی « ناصر السعید » (تاريخ آل سعود ) که مؤلف قهرمان آن جان شریف خود را برایش از دست داد ؛ ولی چنین حقیقت عظیم عصر ما و به گرو گیرنده گان دین و ایمان و مقدسات مارا آفتابی و جاودانه ساخت!

 و البته که کس ؛ یک لحظه هم کتاب « بازی شیطانی » اثر قهرمانانه رابرت درایفوس را نیز نباید فراموش کند ! :

http://www.rahetudeh.com/rahetude/baziye-sheytani/html/aghaz-baziye-sheytani.html

 

((«ناصر السعيد» نويسنده اهل سنت و (محقق ) سرشناس عربستاني در كتاب «تاريخ آل سعود» كه در دهه 70 قرن بيستم در اروپا انتشار يافت، به بررسي ويژگي‌هاي اخلاقي فرد فرد خاندان آل سعود و ارتباطات آنان با يهوديان ‌پرداخته‌است. وي با ارائه مستندات و برخي تصاوير، به ارتباط تنگاتنگ و عميق خاندان سعودي با يهوديان به ويژه يهوديان انگليسي اشاره و اثبات مي‌كند، اصل اين خاندان به يهوديان سرزمين حجاز و مدينه باز مي‌گردد.
وي، حمايت يهوديان انگليس از جنبش عبدالوهاب و انديشه وهابيت در كنار رهبري سياسي آل سعود را برنامه‌اي مي‌داند كه توسط يهوديان طراحي و به اجرا درآمد.
نويسنده كتاب كه تلاش مي‌كند هيچ بخشي از اقدامات آل سعود را از نظر دور ندارد، به ارتباط نزديك اما كاملاً سري آل سعود با «بن گوريون» بنيانگذار رژيم صهيونيستي، پيش و پس از راه‌اندازي رژيم اسرائيل اشاره و بيان مي‌كند: «بن‌گوريون» براي تاسيس رژيم مورد نظر خود، مورد حمايت مستقيم خاندان سعود قرار داشت. «ناصرالسعيد» پس از انتشار اين كتاب ترور شد. ))

http://www.payam-aftab.com/?usr=category/detail&nid=11322

مگر چرا گفته اند : « چو کفر از کعبه بر خیزد ؛ کجا ماند مسلمانی ؟؟»

با اینهمه ما هنوز در ظواهر امر قرار داریم .

بر اساس اعترافات دانشمندان و محققان امروزین یهود ؛ بزرگان این مردم ؛ از مدت ها پیش تشخیص داده اند که تورات ؛ چنانکه در اصل هست ؛ کتابی ویژهء نسل های اولیه ( معادل انسانهای اولیه ) ایشان بوده و در عالم بعدی قابل کاربرد نیست و لهذا به حیث یک ارثیهء نیاکان ؛ اساساً به بایگانی سپرده شده است و نظام زنده گانی و تفکر کنونی یهودیان امروزین بر آن استوار نیست .

در حقیقت امر نیز تمامی شواهد نشان میدهد که آنان اصلاً به یهوه و خدایی که برایشان امر و نهی و تبشیر و تنذیر کند ؛ اعتقادی ندارند . لذا در واقع یهودیت ـ چنانکه ما و مسلمانان جهان از آن تصور داریم ؛ در عالم واقع وجود ندارد .

آنچه صرفاً زیر نام محض و اسم بی مسمای یهودیت ساخته و پرداخته شده و حاکم و قایم است ؛ همانا ایدئولوژی صیهونیزم میباشد . صیهونیزم بدون آنکه اعتقادی داشته باشد ؛ از مفاهیم « ارماگدونی ـ آخر زمانی » ، قوم برگزیدهء آسمان ، اسامی بزرگان اساطیری یهود ، افسانه ها و روایات بهره میگیرد و به بهانهء مظلومیت در «الوکاست» و متواری شدن های دیگر قوم یهود در تاریخ ؛ سیستم فکری و سازمانی متناسب به آن را ـ از جمله نهاد های فوق العاده کارا و مؤثر فراماسیونری را ـ در سراسر جهان به وجود آورده و با آخرین اوج های توان اندیشه و استعداد هنری بشری آن را کامل و کاملتر میکند .

چون از قدیم این قوم ؛ غالباً آواره و دوره گرد و کوچیانِ بیشتر تجارت پیشه بودند با دسترس  یافتن به منابع دست ناخوردهء طبیعت در سراسر جهان ، با حضور یافتن فعال در چور و چپاول مناطق و مردمان جنگ زده و با در دست داشتن ابتکار تجارت سخت سود آور طئ پنج شش قرن گذشته و بالاخره با در دست گرفتن ابتکار صنایع و اینک بازار های بورس و سرمایه ؛ به شدت ثروتمند شدند .

هم نیروی پولی و هم نیروی فکری ی ایشان ؛ آنان را به ستون های اساسی ابر قدرت های ظاهری جهان چون ایالات متحدهء امریکا و به محور « حکومت پنهان جهانی » که منجمله با رمز کمیتهء 300 افاده میگردد ؛ مبدل ساخت .

حقایق در این زمینه در کتاب های معروف جان کولمن « کمیته 300 » ، « سیاست پردازی و نیرنگ » و آثار سایر دانشمندان و محققان ژرفنگر بازتاب گسترده دارد و هیچ حاجتی به فال و رمل و اصطرلاب و خواب نما شدن نیست.

مسلمان امروز مجبور و مکلف است به همان اندازه که از زمان ؛ پس و از دنیا ؛ بیخبر مانده ؛ سواد و دانش و تعقل ناکافی و حتی مغلوط و مغشوش در به اصطلاح وطن اسلامی دارد ، بیشتر خود را به آب و آتش بزند ، بخواند ، بشنود ، بداند ، تفکر و تعقل نماید . این هم در حالی است که دیگران منجمله یهودیان معطل نمی نشینند تا رمه های اسلامی هم به آنها برسند و بعد همه با هم سفر را پئ بگیرند !

بر علاوه صیهونیست های یهودی اصلاً برای مسلمان صاحبان ابوصفیانی که بر روی گنج های عظیم زیر زمینی خوابیده اند ؛ نقشه هایی دارند که نگذارند و فرصت ندهند به ویژه جوانان درین سرزمین ها بیدار گردند و به علم و دانش عصر دسترس یابند .

ایشان چنانکه در نمونهء صاحبان « خانهء خدا»ی مان ( عربستان ) دیدیم ؛ با طبقات حاکمه و به ویژه هیأت های حاکم پیوند ها و همسویی های عمیقی دارند ؛ ولی به این درجه از نفوذ و سلطه قانع نیستند ؛ لهذا به تاکتیک هایی متوسل میگردند که مسلمانان را هر چه بیشتر به نام کفر و ایمان و جهاد و شهادت ... و هر ترفند دیگر که کار میدهد ؛ به جان هم اندازند . لذا اگر به قول شاعرـ مداح همعصر ما :

دم به دم عمر تو تلميح خدا بود علي
رقص شمشير تو تفريح خدا بود علي

 کم از کم موازی به آن ؛ دم به دم حالت کنونی ی مسلمانان طالبی و القاعده ای و اخوانی و وهابی ... تلمیح صیهونیست هاست و خیز و جست و جنایت و خباثت شان تفریح صیهونیست ها ؛ آنهم تفریح بی حد سرور بخش و لذت آور!

چرا که آنان ؛ هم کوزه و هم کوزه گر و هم گل کوزه بوده اند و هستند و هم بر سر آن کوزه خریدار !

اولاً به خاطر اینکه کارخانه های عظیم اسلحه سازی کار کند و مثلاً با یک عربستان ؛ معامله 700 میلیارد دالری اسلحه ضرور و ممکن شود ؛ امروز که در جهان پس از کمونیزم ؛ دشمن گویا واقعی وجود ندارد ؛ ضرورت به دشمن فرضی است که دل از دلخانه مردمان و دولت ها بکند و آنان را روانهء بازار های اسلحه نماید که تقریباً برابر به همان ارزش تقاضا برای اسلحه ؛ خریداری های لوژیستیک و دانش ها و فنون حربی را هم ضرور میگرداند!!

این است که چنین دشمن فرضی را به نام تروریزم ساخته اند و به وجود آورده اند!

و اما چرا تروریزم اسلامی ؟

دگروال محمد یوسف پاکستانی قوماندان و سازمانده مرکزی جهاد پر افتخار! مردم مسلمان «تقریری» افغانستان در آی اس آی ؛ در کتاب خاطرات خود « تلک خرس » اثباتیه های بسیار گویا و توانایی در گسترهء این روشنی اندازی های ما دارد  و منجمله در آن سخن بیحد جالبی هست که برای افاده بهترین پاسخ  به سوال ما ؛ ارسال المثل نیرومندی شده میتواند :

« تمام نقاط مر تفع و عمدهء استراتیژیک در قسمت پاکستانی مرز واقع است و به همین دلیل ما  قلباً سپاسگذار آقای دیورند هستیم  شخص اداره کننده ایکه خیلی ها  قبل این خط مرزی را  با چنان خرد و  بصیرت تاکتیکی رقم زده است ! »

( کتاب جدید الانتشار« جنگ صلیبی یا : جهاد فی سبیل الله!» صفحهء 96

http://www.ariaye.com/ketab/jehad/jehad.html )

اینک صیهونیست ها هم میفرمایند :

« تمام نقاط  مر تفع و عمده؛ استراتیژیک در قسمت ابوصفیانی اسلام واقع است و به همین دلیل ما  قلباً سپاسگذار آقای ابوصفیان و نورچشمی اش معاویه و دیگر رندان اموی و طراران یهودی پیشین هستیم . اشخاص اداره کننده ایکه خیلی ها  قبل از این ؛ زمینه ها را  با چنان خرد و  بصیرت تاکتیکی [ برایمان ] رقم زده اند ! »

اسلام رسمی و دولتی و مدرسه ای و منبری امروز در سراسر دنیا بدینگونه است و بر همین گونه حفظ میشود و زمامداران قدر قدرت آشکار و پنهان جهان ؛ احمق که نیستند ؛ این زمینه های « مرتفع و عمدهء استراتیژیک » را بلا استفاده رها کنند .

آنان با سپاسگذاری ی قلبی از «دیورند» در رابطه به افغانستان و با سپاسگذاری ی هزار مرتبه قلبی تر از « ابو صفیان و شرکا » در رابطه با کُل «جهان اسلام!» طرح میریزند و عمل میکنند .

هم صفوف مجاهد و طالب و القاعده ... به وجود می آورند ؛ با جنایات آنها رعب و هراس را در جهان مستولی میکنند و مستولی نگهمیدارند و هم بساط هایی چون قرآن سوزی و اهانت به محمد پیامبر مقتول اسلام حقیقی به راه می اندازند تا از طرفی ذهنیت جهانیان را به نفع خویش ملتهب نگهدارند و از جانب دیگر با تورانیدن گوسفندان اسلامی ؛ آنان را به قتلگاه های جنگ صلیبی هالیودی بکشانند و به طالبان و القاعده و سایر اجیران جنگی ی شان مدد نمایند که بیشتر از میان جوانان ساده و کم دانش و بی تفکر و احساساتی ی مسلمان و مسلمانزاده سرباز گیری نمایند و در همین حال حضور و بقای موجودیت قوت های خود را در افغانستان و منطقه توجیه و مستدل فرمایند.

«اندیشه گاه تمامیت افغانستان » باور ندارد که با این و سایر تحلیلات و آثار کتبی و مستند و دیداری و شنیداری خود بتواند ؛ به نحو قابل ملاحظه ای به داد مسلمانان معروض به اینهمه توطئه های پیچ درپیچ و وخیم و ظریف برسد یا رسیده بتواند . متأسفانه ضرب المثل « سزای قروت ـ آب گرم !» برای اکنون خیلی ها عمل میکند ؛ ولی بگذار ؛ طئ کلمات شمرده ای به همه اعلام بداریم که توطئه ؛ اساساً متوجه امحای کامل مردمانی است که خود را مسلمان میخوانند و یا چنین خوانده میشوند .

اینکه مقامات حاکمه در دست توطئه گران باشد ؛ که هست ! کافی نیست . باید این « مصرف کننده گان بی مصرف ـ کمیتهء300» در دور و تسلسل پاره ای از چنین توطئه ها به خود سوزی و خود کشی و همدیگرکشی سوق داده شوند و یا به طریقی مستأصل گردند که پیش از این افریقائیان مستأصل ساخته شده اند .

لطقاً با چشم هم نگاه

 

توده های مسلمان افغانستان و سپس پاکستان خیلی کم از این سرنوشت فاصله دارند.

*************************************************************

فقط یک حقیقت دیگر ناگفته نماند که در مقام قدرت امپریالیستی و فاشیستی ـ صیهونیستی چیز هایی به نام کنیسه و کلیسا معنا ندارد و اینها همه برای عوام و چه بسا به فرمودهء قرآن کریم که آتش برایش گلستان شده است و میشود ؛ برای « عوام کالانعام » است . آنان توطئه هایشان را حسب لزوم دید در کنیسه و کلیسا و مسجد و دیر و خانقا... به یکسان طرح و اجرا میکنند ؛ همه این مواضع برای شان وسیله و سنگر است و بس . اینکه درین مورد کلیسا انتخاب شده است ؛ شاید به دلیلی باشد که راه انداختن یک جنگ عظیم صلیبی جدید میان توده های سادهء مسیحی و مسلمان هم مد نظر خواهد بود .

 توده های عادی و سادهء مسیحی 300 ملیاردی هم برای صیهونیست ها همان حیثیت « مصرف کننده گان بی مصرف » را دارد و شامل 144 هزار یهودی ای نیستند که در آخر الزمان باید زنده باقی بمانند !!

به هرحال ؛

با تأکید بر این حقیقت که قرآن مجید چیز سوختنی نیست ؛ و دشمنان طی این نمایشات فقط کاغذ و مقوا را آتش خواهند زد و بس ؛

در پایان پیام و دعوت « اندیشه گاه تمامیت افغانستان » به مردم مسلمان افغانستان ؛ پاکستان ؛ ایران و سراسر جهان این است که این توطئه های وخیم لا در لا و پیچ در پیچ را فقط  با سکوت و بی اعتنایی و آرامی و خموشی ی مطلق استقبال نمایند .

این واکنش خردمندانه و بزرگوارانه ؛ دشمنان را ؛ نا اُمید و ایادی و نوکران شان را به شدت افسرده و پریشان و بی مورال میسازد !

 ولی در مقابل هرگونه عکس العمل تحریک شده و احساساتی بخصوص نمایشات خیابانی زمینه را برای جست و خیز و زاد و ولد میکروب ها و اجینت های توطئه گران آماده ساخته آب به آسیاب دشمنان میریزاند و زمینه « تفریحات » شاد و دوام دار را برای آنان و مزدوران شان فراهم می گرداند !

به خاطر داشته باشید : قرآن مجید همان معانی وحیانی است و بس . کاغذ و مقوا و حتی لوح طلایی ؛ فقط  ممکن است عزت و اعتباری از معانی وحیانی کسب کنند ولی خود به معانی ی وحیانی سود و زیانی بخشیده نمی توانند ! سوختن کاغذ و مداد و تصویر و تمثال هرگز به معنای سوختن کلام وحی نیست و نمی تواند باشد !

برای کاغذ و مقوا نباید به دام توطئه های صیهونیستی و فاشیستی جهانخواران گرفتار شویم !

شائیسته ترین پاسخ به این توطئه شوم انهماک به معنای کلام وحیانی یعنی به تنها اصل و حقیقت آن است !

 شاید تقدیر الهی هم رفته باشد که مسلمانان بدین بهانه ؛ به اصل متوجه گردند و روزگار وصل به اصل خویش را باز جویند ؛ روز گار وصل به «معنای قرآن» یعنی تمامت و حقیقت  شائیبه ناپذیر قرآن را !؟

http://www.ariaye.com/ketab/eftekhar/eftekhar4.pdf

   

                                                             ( و ما علینا الالبلاغ )

 

با سپاس از جوانان  اندیشه آموز  ما که به عهده گرفته اند تا  این پیام را  هرچه بیشتر که  ممکن است ؛ به سراسر بلاد اسلامی و جهان مخابره نمایند ؛ قسمت دیگر بحث ما را « قسمت ششم » محاسبه فرمائید . با یک کلیک درینجا تمام قسمت هارا از  اَبَر سایت آریایی  دریافت نمائید !

http://www.ariaye.com/dari7/siasi/afghani4.html

 

 

 

قبلی

 

بعدی

 


بالا
 
بازگشت