سيدموسی عثمان هستی

سید موسی عثمان هستی مدیر مسوول ماهنامه طنزی وانتقادی بینام

خیزموش تادهن کاهدان است ای  خیره سر

تو  ملت   بیچاره  کردی  با  جنایت  در بدر

خاک ومیهن رافروختی  ملت ماست بی خبر

من ترارسوا کنم ، براستعمار کشتی  چو خر

 

کودتای شهنواز تنی وتحولات سیاسی افغانستان ریشه درقاچاق دارد

افغانستان 95 درصد تولید مواد مخدر از شاخه‌ی "اوپیوم های" بازارهای غیرقانونی جهان را به خود اختصاص داده است. "اوپیوم‌ها" از جمله تریاک، مرفین و هروئین است. در راس کشورهای تولیدکننده اوپیوم‌ در مقام اول  افغانستان قرار دارد و98 درصد چرس (حشيش) در افغانستان تولید می شود وتوسط مافیای مواد مخدرکه پیوند با دستگاه های جاسوسی دنیا دارندغیر قانونی به خارج صادرمی گردد وافتخاروشعار مافیا این است

هرکه آب ازدم شمشیرخوردنوشش باد

فرق نداردکه ملت افغانستان شودبرباد

همه جانی وجنایتکار است با ما  یکجا

رهبرما ست سیا و کاجی بی و هم خاد

تنها5 در صد پول 98 فیصد چرس و95 در صد تولید مواد تریاکی به جیب زارعین سر زمین ما می ریزد ، متباقی این پولها  به کمک دولت کرزی توسط بانکها  ومافیا به خارج غیر قانونی  انتقال داده می شودوقاچاقبران بین المللی تلاش دارندبخاطر نجات شان بعد ازنوشتن چند مقاله من میخواهند سد افشاگری نوشته های من شوند ولستی راکه رییس دفتر رياست جمهوری افغانستان  ،وزیرداخله سابق کرزی محترم جلالی ووزارت مواد مخدر از ترس قاچاقبران بین المللی وداخلی به نشر سپرده نتوانستند حالا که بدسترس من قرارگرفته آهسته آهسته نشخوار ميدیا می سازم.  گرچه قاچاقبران داخلی وخارجی کوشش دارند که از هرطریق بتوانند دیوارضخیم ومحکم جدایی بین نوشته  من وملت مظلوم افغانستان ایجاد کنند وخواندگان نوشته های مرا اغوا سازند واز خت کردن آب ماهی بگیرند ،ازهیچ رذالت دریغ نمی کنند. سر وصدای ميدیایی خود فروخته کابل شاهد این ادعای من است و این سر وصدا به نفع من وملت من است. شخصیت سیا سی ، اجتماعی وحقوقی مرا زیر سوال برده نمی تواند وملت افغانستان را با سایت وزین آریایی بیشترآشنا می سازد.

خیالست ومحالست و جنون

که سدراه من شودخاین دون

ازميدیا وخصوصاً انترنت قاچاقبران استفاده سوء میکنند وبشکل شمشیرپُر زنگ برگلوی نوشته  های من کش میکنند واهداف غیر انسانی خودرا برآورده می سازند وکوشش وپا فشاری دارند تا ازطریق ميدیا وانترنت ذهنت ملت مارا در قسمت نوشته های بی ترس من  تغیر بدهند. آنها بی شرمانه با نامهای مستعاربه دفاع از قاچاقبران در جراید ومجلات در هفته گذشته درميدیای کابل برآمده اند ونوشته هائیکه من در قسمت قاچاقبران کرده بودم آن نوشته هارابا دروغ شلاق کاری قلمی نمودند. عوض اینکه من سرزنش شوم قلم من دوبرابر تیزترشد وتیزترمی شود ، کنجکاوی مرا در اوروپا بیشتر ساخت و نیم کاسه هار از زیر کاسه ها بیرون می کنم .

دوستان بجای عقب نشینی وبزدلی این باردولت های قاچاقبرراازشاه تاکرزی در نوشته زیرافشا می گيرم.  اگرقاچاقبران به این فکرباشند که من ویاميدیارا به اثرنوشته های میان تهی وبی اسناد شان فریب بدهند ویا بخرند  و بااتهامات وبرچسپ های دروغین ،مرا ازميدیا وانترنت دورسازند به خطا رفته اند، به خطا رفته اند ،باز می گویم به خطا رفته اند. دراین راه کامیاب نمی شوند واگرگرداندگان خود فروخته وبی شرم ميدیا خصوصاً سایت های خود فروخته به قاچاقبران بازوی جنایی شان شوندآنها هم به خطا رفته اند، بخطا رفته اند باز هم به خطا رفته اند وبار کحج به منزل نمی رسد.وباید بدانند که با مارک توین افغانستانی طرف هستند. شمشیر طنز قلم برنده تر ازشمشیر آهنین امیر عبد الرحمن خان است واگر طرزاستفاده شمشیر قلمی با دقت ومنطق واسناد دلایل وشواهد بکار برده شود هیچ شمشیر زنی در مقابل شمشیر زن قلم بی ریا ايستاده شده نمی تواند ومن مانند قاچاقبران با سلاح کشتارجمعی مجهزنیستم وشرافت فامیلی ام به اجازه نمی دهد که تفنگ سالار باشم ولی با قلم سالاری خود افتخار می کنم. این حرفها را به خود فروخته های ميدیا نه از راه عذربلکه از راه قدرت قلم به قاچاقبران وحمایتگران  قلمی وميدیایی شان پیش کش می کنم واین را به قاچاقبران وحمايتگران قاچاقبران خاطرنشان می سازم ، اگر تنها سایت آریایی و سایت افغانستان آزاد نوشته های من را به نشر برساند کافی است ومن نقش انسانی ووطن پرستی خودرا در برابرملت رنج دیده افغانستان انجام داده ام  .

تو شمشیر بردارومن قلم بردارم

تو باداراگرداری من خدا دارم

طوریکه ملت افغانستان ازخورد وبزرگ می دانندکه سالهااست که ملت مادر خون غلتیده است ودرآتش جنگ وویرانی که بنیاد این جنگ ها ازپول قاچاق بخاطرادامه قاچاق تهداب گذاری شده  است ، می سوزد. دیروز اشخاص وافراد معمولی وکمی زرنگ ترکه با دولت های عصر شان ارتباط داشتندواز خادمین دربار بودند واز ضعف اداری آن دولت ها استفاده می کردند دست به قاچاق می زدند ولی قاچاقبران امروزی سر زمین ما وبا داران شان آن قدر زرنگ وخود فروخته وجنایتکار هستند که نه تنها دست به قاچاق می زند بلکه وطن مارا روز به روز به کام نهنگان استعمارفرو می برند.  آنها درپهلوی قاچاق مواد مخدر ، ثروت های پوشیده پنجهرار ساله دست ناخورده  مارا که از جمله اولین کشورهای دست ناخورده جهان هستیم بدون داوطلبی معادن افغانستان رابه باداران خود به پول ناچیز مانند "عادل" وزیر معادن سابق کرزی واگذار می شوند وپول رشوت آن را بین خود ودیگر مارگیران تاریخ زده تقسیم می کنند که این کار نسبت به قاچاق مواد مخدر ضرراقتصادی بيشتر به سرزمین ما وارد ميکند. اين کارها هم توسط قاچاقبران داخلی وخارجی صورت می کیرد چون دولت کرزی مانند دولت های پیشین نزد ملت ما قانونی نبوده ، قرارداد های شان مانند خط دیورند مورد قبول ملت ما نیست.  دولت قاچاقبران وباداران استعماری شان این را هم می دانند.  من حالا از قاچاقبرانی یاد می کنم که در دوران کار خود صد در صد نام شان در دوسیه های قاچاق بوده ولی جرات زندانی کردن شان را از ترس خانواده نادر غدارهیچ مقامی نداشته است واگر جراتی بکار برده شده ، برای موظفین دولت دسیسه های گوناگون ساختند .  بعد ها روی دسیسه هائیکه خانواده نادر غدار که بخاطر مزدوران قاچاقبر خود به ماموین پاک نفس افغانستان ساختند ، در قسمت آخر کتابی که روی دست  من است می نویسم . بخاطر ثبوت حرفهای خود وبخاطر انتقادات دوستان که چرا در قسمت قاچاقبران  زمان شاه نوشته های خودرا آغاز نکردم اول نا م از قاچاقبران عصر" طلایی "محمدظاهر شاه خان شروع میکنم .

 آق مراد بای ترکمن از آقچه ، جلالروخانواده جلالر ، وزرای شاه ، سردارمحمد داوود، هزار بزهای سرای شهزاده ، اسحق زی های شبرغان ، جبون سنگ تاجر سرای شهزاده ، موسی جان قندهاری ،صافی های آقچه وبلخ ، خانواده سید کاغذصاحب مالک سینمای بریکوت دهمزنک کابل  ، والیان وقومندانان امنیه  کابل ،لوگر،غزنی، پکتیا،پکتیکا، خوست ، زابل ، فراه ، اروزگان ،قندهاروهرات که با سر قلفی های زیاد در زمان شاه وسر دارمحمد داوود  مقرر می شدند. اصلاً دوسیه های قاچاق در زمان داوود وشاه  به محکمه  وثارنوالی نمی رفت.  پولیس دم دوسیه قاچاقچیان رادر دفاتر قاچاق وشعبه جنایی پولیس گره می زد وچند بی گناه را با دریور وکلینربه ثارنوالی معرفی می کردند . هزار بز ها ، عارف ریکشاه وممتاز ترانسپورت که از پول سردارولی وشاه زاده ها به کمک دیگر قاچاق چیان تجارت می کردند وبعد از اینکه سردارمحمدداوود از قدرت صدارت افتاد شرکای سردارمحمدداوود را گماشتگان تجاری سطتنی تحت فشار اقتصادی وتجارتی قرار دادند. عارف ریکشا ممتاز،هزاربزها که پول های سلظنت نزد شان بود واز سیاست خبری  نداشتند وآنقدر بی سواد بودند حتی به نام کودتا اشنایی نداشتند. وقتیکه ما در زندان پرسان می کردیم که مامورین پولیس از شما چه پرسیدند و تحقیق روی چه سوالات صورت گرفت  مظلومان می گفتند مارا در پاچا گردشی گرفته اند می گویند شما به این اشخاص پول داده اید ، پول های شما سبب پاچا گردشی به رهبری میوندوال ، ماما زرغون شاه ، خان محمد خان مرستیال و دیگر جنرال ها اردو گردیده است.

بعداز آمدن حزب دموکراتیک خلق که بانام رجب اوف مشاور قصر ریاست جمهوری همه ملت افغانستان اشنااست ، یکتعداد از اعضای بلند پایه حزب دموکراتیک خلق  دست به قاچاق زدند. این داستان به خورد وبزرک ملت افغانستان معلوم است وهیچ با وجدان اعضای حزب دموکراتیک خلق ازاین روی داد شرم آورانکارکرده نمی تواند. بیروی سیاسی ، کمتیه مرکزی وشورای انقلابی به ملت افغانستان یک کلمه بیرون ندادند ،این نوع جنایت را از چشم وگوش ملت افغانستان دور ماندند ، پيرامون این جنایت ها نوشته نمی کنند ودرمورد مسايلی نوشته می کنند که بدرد ملت افغانستان نمی خورد. عبدالوکیل وزیر خارجه داکتر نجیب الله صفوف کر وگنگ حزب دموکراتیک خلق را از واقعیت گویی ها با یک نوشته خود در سایت وزین اریایی برحذر می سازد  ولی این را نمی داند که باداران کاجی بی خود شان با نوشتن مقالات وکتاب های فراون ، تنبان سیاسی شانرا به سر شان بسته اند ودر انترنت هزارها اسناد شرم آور این حزب موجود است که به آن پاسخ گفته نشده است.

این جریان قاچاق  به بیروی سیاسی ، شورای  انقلابی ، کميته مرکزی خصوصاً محترم تهذیب که در لندن زندگی می کند و درآن وقت رییس ستره محکمه بود ومعاون آن محترم  قاضی صاحب روف جان  شوهر همشیری سید شريف لوی ثارنوال که در هامبورگ المان زندگی می کند ، معلوم است . روف جان فعلاً در آسترلیا زندکی می کند ، با رجب اف سرمشاور روسی  وچندین مقام بلند پایه حزب دموکراتیک خلق تحت رهبری سرمشاورروسی همکاری درقاچاق داشتند.

رهبران مجاهدین سر بکف ، سران قبایل وطالبان ، قاچاق و قاچاقبری جز فرهنگ شان  می باشد. ازدفتر حمید گل رییس آی اس آی تا قصر کرملین اززمان اشغال روس  به گدیپران قاچاق تار داده می شد.  رسوائی این داستان دنباله دار وقتی آغازو رسوا شد که جنرال گل آقا استانگزی یکی از جنرال های اردوی داکترنجیب درسمت جنوبی تحت تاثیر قاچاق بر بزرگ مولوی حقانی که امروز هزاران سوسایت بم در سر زمین افغانستان به دستور آی اس آی توسط آن وپیروان بی وجدانش انجام داده می شود به اثر جذب قاچاقبران اسلامی که با سر مایه های آی اس آی کار می کردند ،تحت تاثیر قرارگرفت.  گل آقای استانکزی فرقه مجهز را به فاشیستان اسلامی تسلیم نمود ،تمام ملیت غیر پشتون  آن فرقه را به دستور آی اس آی ،حقانی وحزب اسلامی تیر باران کردند. این مارکسیست مرتد دست در دامن حزب اسلامی دراز کردوبعد درجلب وجذب  شروع نمود وکودتا ی شهنواز تنی از همین جاتوسط همین انسان تاریخ زه خود فروخته ، زنجیری آی اس آی که دوست نزدیک شهنواز تنی بودسازمان داده می شود .

 داکترنجیب که از پاکستان نفرت داشت، نفرتش روز به روزبیشتر میگرديد. در پهلوی ضعف دولت داکتر نجیب باند قاچاقبرشهنواز تنی  که از بیروی سیاسی تا صاحب منصبان پائین رتبه را از پول قاچاق بوجود آورده بود قوی وقوتر می گردید. جلال رزمند که پسرمرزا عبدالجبار خان از قریه ده ملا یوسف پروان بود گرچه او یک نویسنده وژونالیست خوب  واز فاکولته ادبیات در زمان سردار محمد  داوود خان با درجه عالی فارغ واز جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق بود ،در خاد ونظامی آب دیده شده بود ، در دستگاه جاسوسی حزب ، دربین کارکنان حزبی ودولتی ومردم شمالی محبوبیت خاص داشت ، سر انجام همین محبوبیت بمرگش انجاميد که بعد ها سر مرگ جلال رزمنده می نویسم . باند جنایتکار قاچاق وطن فروش تنی راجلال رزمنده شناسایی کرده بود. باندقاچاقبر تنی از پول قاچاق ، آی اس آی وحزب اسلامی روز به روز قوی تر  ودولت داکتر نجیب ضعیف شده می رفت . بعد ازاینکه این باند فهمید که  افشا شده اند، اين باند مجبور شد که دست به کودتا بزند.  کودتا شهنواز تنی توسط  طرفداران داکتر نجیب خصوصاً جلال رزمند وجنرال بابه جان خنثی گردید. کودتا چیان و قاچاقبران باندشهنواز تنی مجبوربشکست شدند. وقتیکه شکست خوردند یکتعداد آنها فرار ویکتعداد ان را دولت داکتر نجیب  زندانی نمودند. بايد توخی رییس دفتر داکتر نجیب وجدان خود را مدنظر گرفته جريان وهمکاران شهنواز تنی را افشا سازد  واگر نسازد من در تلاش هستم تااسناد در قسمت باند قاچاقبرشهنواز تنی اسنادبیشتر بدست بیاورم.  اگر توخی وجدان خود را مددنظر نگیرد وواقعیت هارا وارونه بنویسد ، سرانجام واقعیت های این داستان روزی هم افشا خواهد شد.  حالا که من به اروپا امده ام  ، با خانوواده های چپ وراست که از قبل شناسایی ویا پیوند خونی ویا پیوند منطقوی دارم در تماس هستم چون حرف ونوشته من هیچ وقت بدون سند نبوده است. اگر اسناد درست وموثق بدست آورده بتوانم ، در خدمت هموطنان خود قرار می دهم تا نوشته من چراغ روشنی به تاریخ نویسان وطن من شود.

 دار ودسته تنی که پیش باداران اصلی خود به پاکستان  فرار کردند ، در اثرفشار آی اس آی ناچاری  دست به طرف حزب اسلامی حکمتیار درازکردند وریشه خشک شده  مواد مخدر را توسط آی اس آی در زمان مجاهدین آبیاری نمودند. تا اینکه  طالبان روی کار آمد.  پیروان شهنوازتنی  با طالبان   بازارمواد مخدررا گرم کردند و با کشتن داکترنجیب  رسوایی قاچاقبران طالبی والقاعده تنبان قصر سفید را هم بسرش بست وماجرای "9ـ11 : را بوجود اورد.  امریکایی ها مجبور شدند که کینگ هروین وچرس را دردبی دستگیر وبه بهانه کمک  به طالب از دبی به کانادا انتقال دهند ووی را تا امروز تحت نظارت قرار دهند. کینگ هيروین وحشيش ، بادرحاجی علی اکبر که از جمله شناخته های نزدیک من در تورنتوی کاناداست خودش در کاناد پا به زنجیر شد ، پولهای این کینگ دستگیر شده قاچاقبر افغانستان  نزد برادر خلقی اش در اوکراین بنام نعمت صافی  مشهور به پسر مللک از قریه درانی کوی صافی ولایت پروان که رییس ارکان میدان هواهی بکرام در زمان تره کی وامین بود مادر کنگ قاچاق هم از قریه نعمت صافی می باشد .نعمت صافی  در کشتار مردم بی کناه افغانستان دست مستقیم داشت وحتی برادر زاده خودرا هم در وقت قدرت خود نیست ونابود کرد ودرکشتار قبرهای دسته جمعی گلغندی ولایت پروان دست داشت . برادر نعمت صافی که از شاگردان کینگ دستگیر شده قاچاق در کاناد می باشد از هند به اثر جنایت به هالند فرار کرده وبعد از گرفتاری بادارش یکمقدار پول های کینک را از هالند ودبی به کابل انتقال داده اول در دامن کابل بانک وبعد در دامن عزیزی بانک وباختر بانک ریخته  شد. مزدور کنگ قاچاق افغانستان فعلاً دردبی ،افغانستان واوکراین  وهالند بشکل مخفیانه با زن قاچاقبر ایرانی خود  با نام های جعلی زندکی می کند که کاپی اسناد جنایت هند آن  موجود است ونام اصلی آن در لست آقای جلالی نوشته شده  من منتظراز این هستم که نام جعلی انرا در هالند پیدا کنم بعد از پیدا کردن  نام جعلی ان در هالند بعد از فرار کردن از هند با چه نامی درهالند زندکی می کرد نام اصلی افغانی آن که در مدیريت احصائیه ولایت پروان درج است با نام جعلی که از دولت هالند ستیزن گرفته با نام بادارشان بنشر می رسانم.

 روح مطلب این جا است وقتیکه من از مرگ وزندان بخاطر انسان وانسانیت وطن وملت خود نترسم از اتهام به خود وخانواده خود هر گز بیم ندارم. بزرگان گفته اند کسی که پاک است اورا از محاسبه باک نیست .

شخصی که بدون عکس  بنام کل عباس از ادیسه اوکراین به سایت آریایی وایمیل بمن نوشتۀ را ارسال کرده که من گفته نمی توانم با نام اصلی خوداین شخص است یا بنام مستعارواین نوع نوشته های بی عکس وبی آدرس وبی هویت نزد من ارزش ندارد ولازم به جواب گفتن نیست ضرب المثل مشهور است "خیله بسیار خانه ان جدا است"

 سایت وزین آریایی که به دموکراسی واقعی ایمان داردهر نوشته را بنشر می سپارد این حق راسایت آریایی دارد که نوشته هر نویسنده را که سر نوشته من نوشته کند اگرتوهین آمیز وپُراز دشنام باشد  بنشر برساند، من به آزادی مطبوعات ایمان دارم ، ولی این حق رامن هم دارم که من دربرابربی وجدان ترین نسل بشریت بخاطر نجات انسان مبارزه قلمی می کنم .  منافع سیاسی ،اقتصادی واجتماعی جنایتکاران بشر را که از قصر سفید تاکرملن باز نمايم و نشان بدهم که چگونه کرملن تا قصر های آی اس آی وشیر پورکابل ارتباط دارد. من آنها تحت ضربه قلمی قرار داده ام و دست وپنجه قلمی با جنایتکاران تاریخ نرم می کنم هرگا ه در برابر نوشته های من قاچاقبران ومزدوران قاچاقبران وحمایتگران قاچاقبران دلایلی دارند سایت ها نوشته های شان را با عکس وهویت نویسندگی شان بنشر برسانند .اگر بدون عکس وهویت نوشته قاچاقبران ویا مدافعین قلمی قاچاقبران را درمورد نوشته های من بنشر می رسانند جفا به ملت ما وهمکاری به جنایتکاران بشر است وآب در آسیاب قاچاقبران می ریزند ونه تنها به ملت خود بلکه به تمام انسان های سراسر کره زمین خیانت می کنند واینها هم مانند قاچاقبران قابل محکمه وزده تاریخ هستند .

 من با زبان ،قوم ،نژاد، منطقه ، دین ومذهب مقابل نیستم وقتیکه قاچاقبران، متعلق به هر زبان ، قوم ، منطقه ، دین ومذهب تعلق داشته باشد آنرا افشا می کنم واگر مرا کسی می گوید گه با فلان زبان ،قوم ،منطقه،نژاد ،دین ومذهب مخالف هستم وخواسته باشند که  از شمشیرهای زنگ پُربادران  شاه شجاع  هاکار بگیرند ومرا بنام این وآن بدنام سازند قضاوت را به ملت خود می سپارم، پیش وجدان خود خجالت نیستم.  وقتیکه که کسی ازیک قاچاقبر بنام نویسنده با نام مستعار دفاع می کند ویا خود قاچاقبر بنام مستعار از خود دفاع می کندهویدا است وهمه می دانند که یک دفاع نامشروع وشتاب زده است  ضرورت به جواب نوشتن من نیست وتا وقتیکه تمام کتاب روی دست خودرا تمام نکنم خود را مصروف جواب این وآن نمی سازم ، من بکار قلمی وافشا قاچاقبران ،تا روزیکه مانند لوترمارتنکنک کشته نشوم ویا مانند چه گوارا دستانم بریده نشود از اتهام توهین کشتن بستن تهدید خودم وخانواده ام هراس نداریم . بالای من هرنوع نوشته توهین امیز حتی دشنام تاثیر ندارد این توصیه بود که من به سایت ها ودیگر ميدیا کردم که من از مستعار نویس بی وجدان  بد می برم وسالها علیه این بی وجدانان تاریخ زده مبارزه کرده ام  وچون هویت مستعار نویس را من نمی شناسم.   سایتکه بدون عکس وشناخت هویت  شان مجال به قاچاقبران، مزدوران قاچاقبران ،کاجی بی های فارسی دان وپشتو دان ، آی اس آی های پشتو دان وفارسی دان وسیا فارسی دان وپشتو دان بدهند من یخن سایت ها را می گیریم.  در لست آقای جلالی یکتعداد ازنام های  نویسندکان سایت ها وگرداندگان سایت هاهم موجود است که خود شان وقلم شان در خدمت قاچاقبران قراردارند خصوصاً در سایت افغان جرمن آنلاین وسایت خاوران ودیگر سایت های انترنتی بعضی نویسندگان درين سایت ها همیشه در خدمت قاچاقبران قراردارند.  برای مثال این جمله را می نویسم همه می دانند که که برادران کرزی دست در قاچاق مواد ومخدرسنگ های قیمتی به همکاری شورای نظار دارند هرگاه یک نویسندۀ پیدا شود که ازبرادران کرزی وحاجی قدیر وقاچافبران  شورای نظاری دفاع کند وازبی شخصیتی ،شخصیت بسازد واضح است که منافع نویسنده با منافع قاچاقبر شناخته شده ارتباط مستقیم دارد. البته این نویسندکان قاچاقچی ویا در خدمت قاچاقچیانی که من از انها نام می برم ، قرار دارند  وچابک دستی می کنند که من اگر روزی از اینها نام ببرم بگویند که سید موسی هستی مدیر مسول ماهنامه طنزی وانتقادی بینام روی عقده  شخصی نام برده  است.  اگر خود قاچاقبران ویا حمایتگران قاچاقبران درمورد من نوشته کنند ویا نکنید ، من چلوصاف قاچاقبران قلم بدست و مزدوران قلم بدست آنها را به نوبت از آب کثافت شان کشیده ، معرفی می کنم. من مسوولیت وجدانی دارم تا لستی که در دسترس من قرار داردآن را افشا کنم این شما واین چند قاچاقبر دیگر :

قطب الدین هلال مغز متفکر حزب اسلامی، خرم سابق وزیرفرهنک ، بسم الله خان پنجشیرمعاون وزارت دفاع ، جنرال ظاهر عظیمی هراتی سخن گوی وزارت دفاع ، جنرال فوزی ، ، مولوی ضعیف سفیرطلبان در پاکستان که بعد از یک پروتوکول از زندان امریکا خلاص شد فعلاً درخدمت دشمنان ملت افغانستان قراردارد، مولوی متوکیل وزیر خارجه طالبان ، عبد الغنی مشهور به ملابرادرمرد شماره دوم طالبان ، آزرخش حافظی کارکن اتاق های تجارت ، شهرانی سابق معاون رییس جمهوروزیراوقاف کرزی، صدیق چکری وزیرفرهنک حکومت ربانی وکرزی .

ناگفته نماند ، چون لست قاچاقبرانی که بدست من رسیده است ، خیلی طویل است من اول اشخاص شناخته شده را از این لست بیرون نویس کرده، اهسته اهسته خدمت خواندگان  تقدیم می کنم. بعد قاچاقبران گمنام را معرفی می کنم.  چون در این لست نام ها تکراری آمده است . چراکه یک قاچاقبربه چندین نام داشته شده است هرگاه تکرا ر درنوشته من دیده می شود مراخواندگان سایت وزین آریایی به بزرگی خود ببخشند.  من اتکا ه به این ضرب المثل دارم که می گویند پای داران را بگیرید ، بی پای ها در جای خود هستند.  پیش من نوشته ادبی وغیرادبی املا درست وغیر درست ارزش ندارد ، چیزی که ارزش دارد اگاه ساختن ملت افغانستان ودرج تاریخ نوين ، واقعیت های تاریخی بصورت صادقانه است .

 من در سن پیری قرار دارم ، چندان عمری از من باقی نمانده است. درين حالت مریضی می خواهم تا رفع مسوولیت در برابر ملت خود کنم. ادعای نویسندگی وتاریخ دانی را ندارم  ، ولی ادعای واقعیت نگاری رادارم.  من کوشش می کنم که به زبان کسانی بنویسم که در سرزمین ما مجال درس وتعلیمات عالی از طرف دولت های خاین به آنها داده نشده  است ، تنها سواد خواندن ونوشتن را دارند واکثریت ملت افغانستان راهمین مردم شریف  تشکیل می دهد.

 من وقتیکه نوشته می کنم دوباره آن رانمی خوانم. مقصد من از شهرت نیست از فهماندن ملت مظلوم افغانستان است ، ورنه من می توانم جهت ویرستاری مثلیکه در غرب معمول است به ویرستاران وطن ما ارسال کنم تا نوشته مرا متابق قوانین نویسندگی آماده چاپ ونشر سازند، اگر من زنده بودم واین کتاب را که نقش حیاتی در سیاست افغانستان دارد ، قبل از نشر به بدسترس ان بزرگان قلم وطن ما که در ویرستاری ید طولا دارند ، قرار می دهم . کم من وکرم ملت مظلوم من.

ترا ای سرزمین من بیچاره می بینم

زدست قاچاقبران ترا خاره می بینم

نه دردست خودت

دردست بیگانه می بینم

جوانان ترادر جاده های هيروین

 دیوانه می بینم

مگر صبری خدا دارد

 که پرده از روی جنایت برنمی بردارد

 ویا

عدل اش کشیده نم؟

نه گو این حرف کفر است

ویا

دعوی با خدای تو

دل "هستی "بیاد تو

این فریاد بر میدارد

خدا داند که

 بنده های او هم می داند

چرا صبری خدا دارد که

پرده بر نمی دارد

دیگر صبر ایوب لبریز گردیده

زمحشرودوزخ نمی ترسد

که می بیند شعله های اتش کابل

بلند تر از آتش دوزخ

شراره از تن آدم دارد

واین چه صبریست که خدا دارد

که می داند ومی بیند

هزاران بی خدا دست در گریبان

مظلوم بی دفاع دارد

تو این را حکمت می خوانی و

من غفلت میخوانم

چرا من را تو خلق کردی ؟

بدست گرگان دادی

وآن را حکمت خود خواندی

ندارم چارۀ جزناله وفریاد

من حیرانم در این صبری

که توداری

بجزطاعت نگویم بیشتر از این داستان

که برعلم قدیم خود تو می دانی

ادمه دارد

 

 


بالا
 
بازگشت