سيدموسی عثمان هستی

 

 

جنگ زرگری کرزی با امریکا

توافق طالب نکتای دار با بی نکتای

 

    گرچه دونوشته سردست من قرار دارد که حقائق  پشت  پرده را بی نقاب می کند، اما موضوعات روز وپیدا شدن نقاب های جدید، سبب گردیدکه آن دونوشته را بعد تربنشـر برسانم .

   لست قاچاقبران ومافیای داخلی وخارجی که از کریملین تا قصر سفید واز قصرسفید تا آی اس آی مزدور سر سپرده انگلیس دردست من قراردارد، وتمام این لست بیرون داده نشده ودرحال نشر است اکثرخواندگان وطن پرست علاقه به خواندن آن وافشأ نام قاچاقبران  دارند. میدانم که بی صبرانه انتطارمی کشند که این لست چه وقت به پایان می رسد. من به دوستان اطمینان می دهم که تا آخرین نفرلست قاچاقبران را بیرون می دهم مطئمین باشید. صاحبان لست ترسیده بودند که آن را نشر کنند. من آدم ترس نیستم. حالا عجالتاً آن  نوشته را میگذارم امابه خواهش دوستان به سوال داغ مطبوعات که یکی از آن سوال آمدن ملا عمردر قطاردیگر قاچاقبران داخلی وخارجی بنام همکاری با دولت کرزی است ، طبق شرایط پیشنهادی خودش .

  دربالا تذکردام که دوستان خواهش کردند که وقت خیلی نازک وحساس است . چیزی که در سیاست وطن دیده می شود نه بشکل دپلوماسی بلکه بخاطر تشویش ملت غمدیده افغانستان بجای شف شف،باید که شفتالو و آن هم پوست کنده گفته شود. چون دوستان وخواننده های نوشته های من می دانند که من توسط قلم آب زیر پلال شالی جاری نمی سازم. ازمن دوستان به ا یمیل وتلفون خواهش جدی کردند وفشار دوستان سبب شد که به موضوع داغ مطبوعات بپردازم  ونوشته زیر را بنشر برسانم.

  چون قاچاقبران در تمام سیاست های اقتصادی واجتماعی افغانستان از دولت نادرتا حکومت کرزی نقش داشته ودارندودربخش های اقتصاد وسیاست افغانستان نقش آنها خوب نمایان دیده می شود ، باید سبب همکاری کرزی وملاعمر راتشریح کنیم . بخاطرپیداکردن علت واسباب معامله گری چندمسئله را که قبلا هم گفته ام بایدخاطر نشان کنم .

الف ـ برطرفی دوکارمند انتخاباتی درزمان انتخابات پوشالی ریاست جمهوری وشورا های ولایتی وسنا.

ب ـ جنگ های زرگری حامد کرزی با غرب وخصوصاً با بادار اصلی اش امریکا

ج ــ دعوت طالب وحزب بدنام اسلامی گلب الدین دومزدورشناخته شده و تاریخ زده سر زمین افغانستان.

بحث نوشته زیربدورمحوراصلی همین چند مشکل سرزمین مشترک ما میچرخد خداکند که موشگافی های سیاسی من سبب قناعت خوانندگان سرزمین بلا کشیده وداغ دیده افغانستان شده بتواند.

 چون من قضایا را بی طرفانه بدون خصومت شخصی وآیدیالوژیکی بخاطر وطن وانسان وانسانیت برسی می کنم، ایمان دارم که دوستان ودشمنان نظر تردیدی درنوشته من نداشته باشند. هرگاه تحلیل های من مورد قبول خوانندگان سایت وزین آریایی نگردد، ضعف در تحلیل های منطقی من است. خصومت های شخصی در این نوشته نیست واز خصومت وخصومت داری نفرت دارم من با کرزی ، دولت کرزی، همکاران و دوروبرکرزی که احزاب بدنام گذشته ومافیای قاچاق را هم شامل میشود وازآنها درمجلس سهامی بن تشکیل شده مخالفت دارم نه خصومت شخصی.

 چون منافع وطن و ملت مارا زیرسوال برده هروطن پرست مجبور ومکلف به حکم وجدان سالم است که در برابردولت کرزی،کارکرد های غلط دولت کرزی ودارودسته حمایت گر کرزی قرار بگیرد.

شاید اشخاص سالم ودلسوز هم ازداخل وخارج بخاطر نجات وطن خود با دولت کابل همکاری کنند که در اقـلیت واقع شده باشند انتـقادات من از دولت کرزی شامل حال انسان های شریف نمی گردد. 

   الف ــ در این جای شک نیست که حتی در دولت های پیشرفته جهان با وجود تکنالوژی عصری تقـلب صورت می گیرد ودر شرق جز عادت قدرت مندان دولتی بوده حتمی و صد در صد تقـلب صورت می گیرد،که افغانستان هم جز همین ممالک است ،  تقلب اعضای گردانندگان انتخابات روشن وهویدا وحتی آقای کرزی به آن اعتراف کرد که در سر زمین ما چیز نو نبوده  وهمیش حق ملت ما در دوران انتخابات حتی در لوی جرگه ها پامال گردیده. ملت ما سالها این باررا از مجبوری وناتوانی بخاطرضعف ودانش سیاسی خود بشانه کشیده است.

در طول تاریخ هیچ انتخابات  شفاف درافغانستان نبوده وکسانیکه چه انتخابی وچه انتصابی تعین شده اند، یابرای منافع دولت های استعماری بودند یانمایندگی از فیودالان وخان ها وسردارها میکردند.این اشخاص در هرپوستی که قرار داشتند یک توهین به ملت ما بوده واشخاصی که موظف به اساس قانون بخاطر کنترول پروسه انتخابات شده اند، غلامان حلقه بگوش دولت های وقت بوده وبه منافع باداران داخلی وخارجی احترام کرده اند. دلقکان تاریخ زده بیشتر از منافع وطن وانسان وانسانیت بوده وبعد از انجام کارهای غلط به اساس خصلت زشت وبد دولت های استعماری به تفاله تبدیل می شدند. همه بد نامی های دولت های استعماری طوق لعنت گردانندگان انتخابات می شود ودولت های استعماری بخاطر حفظ ابروی خود این اشخاص را استـفـراق سیاسی می کنندوسر انجام بدنام وتفاله میشوند . بعداًبخاطر خوشی وفریب مردم ناراضی به کرسی های دیگر نصب میشوند  . عزیز لودین تا توانست در انتخابات امر باداران را قبول کرد، دروغ گفت ونشرمید که سرانجام کرزی دستـش با او پاک کرد.

هزاران لودین های بدنام به این سرنوشت دچارشده اند. این یک مشت از نمونه خروار است .

هر کسی که این بدنامی را قبول کند ومسئولیت هر پروسه انتخابات را به عهده بگیرد، چون دولت سر قدرت دولت استعماری است وتقلب جزخصلت های دولت های استعماری است هر قدر کوشش کند که به چشم ملت خودرا صادق نشان بدهد، نمی تواند از بدنامی دور شود.

 کسیکه وظایف گردانندگی انتخابات  را آگا هانه وغیر آگاهانه می پذیرد،در این بدنامی شریک است. کسی که حاضر شده که در این بدنامی شامل باشدوبجای لودین ومعاون آن از طرف دولت بخاطر انتخابات پارلمانی انتخاب می شود صد در صداز زنجیری های دولت استعماری کرزی ودار ودسته قاچاقبر کرزی هستند آن راه های که لودین ها پیموده اینها در آن راه می روند تا زنجیری های دولت را مانند پارالمان سابق افغانستان که قانونی ریاست پارالمان را داشت به قدرت برسانند.

  در حقیقت این اشخاصی که در پارلمان به  ظاهر از طرف مردم انتخاب می شوند همه زنجیری های کرزی بوده چند شخصی که لاف وطن پرستی مانند رمضان بشر دوست می زنند سر وصدا های آنها جایی را نمی گیرد وهم سر وصدای کسانی که مستحق کرسی های پارالمان بودند به پارلمان راه داده نمی شود بجایی نمی رسد.

  تفاله شدن گردانندگان انتخابات بخاطر خاموش نگاه داشتن سر وصدای مردم  می باشد، نه بر روی صداقت. برطرف کردن ونصب کردن افراد واشخاص در دولت های استعماری مرچ تند شمالی است برچشم ملت افغانستان وصبر هم در برابر این نوع فریبکاری ها کاردرست نیست. باید ملت ووطن پرستان واقعی با این تقلب ها تاروز آمدن یک دیموکراسی واقعی در برابراین ناملایمتی ها مقاومت کنند. نقش انسانی خودرا بازی نمایندوکوشش کنند که  دیکتاتوران استعماری که در زیر نقاب دیموکراسی خودرا پوشانده اند ملت افغانستان نقاب دموکراسی تقلبی آن را پاره سازند.

  خاموشی وسکوت در برابرجنایت استعمارگران ودست نشانده های قاچاقبران گناه بزرگ تاریخی می باشد هرنوع تقلب را ملت برملا سازند وهرنوع سازش را بادولت استعماری وباداران جنایتکارشان را مرددود دانند وعناصر وطن پرست وانسان دوست مخالفت های آیدیالوژی ، دینی ومذهبی ، لسانی ومنطقوی خود را کنارگذاشته ، دست بدست بخاطر نجات ملت خود بدهند. فاشیستان قبیلوی وخراسانی را که آب در آسیاب دولت استعماری کرزی می ریزند واز آب خت ماهی می گیرند از هر راه سد خاینین استعمار گر ودولت های دست نشان شان خصوصاً باقلم شوند .

ب ـ اول جنگ های زرگری کرزی با جنگ های زرگری شاه شجاع وامیر دوست محمدخان با انگلیسها میماند. کرزی بخاطر فریب ملت افغانستان و بخاطر بقای اطرفیان اش است نه بخاطر ملت افغانستان. همه می دانند بر سر کرزی دستارمیر مسجدی خان کوهستانی ، میربچه خان کهدامنی ، میر عثمان پروانی ، علیخان تتمدرۀ ، مشک عالم خان وردکی ونایب امین الله خان لوگری در مجلس بن بسته نشده، دستار شاه شجاع ودوست محمد خان بسر کرزی بسته شده است. همان طوریکه سندی های کوچی در اطرف امیردوست محمد خان قرارداشتند به نفع استعمارگران کارمی کردند، دارودسته شرکت سهامی بن هم مانند سندی ها بوده امروز وطن به علیخانی تتمدرۀ  ضرورت دارد تا مشت وشانه سندی ها را ببندد.

جنگ های زرگری وسرکشی های ظاهری کرزی ازشهامت کرزی سر چشمه نگرفته وملت افغانستان این سرمه های جنگ زرگری استعمار گران ودست نشانده های شان را از شاه شجاع تا امروز آزموده اند .

این جنگ های زرگری میخ استعمارگران را در افغانستان عمیق ترمیکوبد واستعمارگران می دانند که آقای کرزی بعداز هشت سال چرا هم در میخ می زند وهم در نعل . واین جنگ های زرگری در وطن ما توسط زمامداران چپ وراست سابقه داشته نه غروربه کرزیها می بخشد ونه سبب خم  ابروی استعمارگران این جنگهای زرگری تـنها سبب فریب ورنجش بیشترملت افغانستان میشود.  کشتی مکر وفریب استعمارگران را به ساحل مقصود نمی رساند. این جنگ های زرگری به این می ماند که زن وشوهر جنگ کند خیله ها باور کنند . اما ملت ما خیله کاری کرزی رامیشناسد.

ج ــ طالب وحزب اسلامی که تشکیل فعلی شان ازمجاهدو احزاب بدنام گذشته است، بخاطر منافع خود شان وباداران همان طوریکه رفتن وآمدن حکمتیار دردولت های قبلی بخاطر مزدوری اش به اجنبی ها به سود ملت افغانستان نبود حالا هم آمدن ورفتن آن به سود ملت افغانستان نیست. این حرفها سبب ادامه ومیخکوبی استعمارگران در افغانستان شده می تواند وسبب گرمی مطبوعات بخاطر بقای استعمارگران . شما دشمنی هاودوستی های احمدشاه مسعود وگلب الدین حکمتیار را بار ها دیدید که از دست خود خواهی ملت را تباه کردند .

طالب هم زاده استعمار، شرکت های نفتی،و سی آی ای است. که نه از امروز بلکه پدرانی مثل ملای لنگ از زمان دولت امیر امان الله خان بوده، دین را روکش کار خود ساخته اند. 

امریکا وانگلیس وغرب ، دولت دینی پاکستان را به اساس سرکوب انسان وانسانیت در منطقه بوجود آوردند، جنرال ضیا آبش داد وبلای طالب رابرای ملت  افغانستان ساختند.

چنانچه می بینیم که استعمار گران طبقه کروگنگ طالبان پاکستانی وافغانی را بخاطر فریب وسرکوب مردم داغدیده افغانستان ومنطقه روان کردند. ولی هئیت رهبری این خاینین را مانند هئیت رهبری مجاهدین سرکوب نمی کنند جنگ سرد به شکست سوسیال امپریالیست روس خاتمه نیافته تا زمانیکه منافع غرب وروس  در شرق وخصوصاً در آسیای میانه برآورده نشوداین تخم جنگی دوام دارد. روس هم یک اروپایی است، با استعمارگری که تزارها یا پدر های شان عادت داشتند، باز ماندگان شان هم عادت دارند.

ملت های شرق است که سالها بار این کشمکش هارا بخاطر نبودن دولت های سالم  بدوش می کشدوبه آزادی ودموکراسی عادت نمی کنند. بخاطر دین ومذهب از ساینس وتکنالوژی که سبب نجات شان از دست استعمارگران می شود، فاصله گرفته اند وفاصله می گیرند. اصلاً ملت ماجدایی دین از دولت وسیاست رامردود نمی دانيم. مگر چون سیاست های دینی سبب رشد استعمار در منطقه شده چنانچه می بینیم که جاسوسان دینی روز به روز درمدیا خصوصاً در سایت های انترنتی ، تلویزون ها ورادیوها بخاطر فریب سرازیر شده اند. به مغز شویی ملت های شرق، خصوصاً افغانستان با پول عرب مرتجع برآمده اند. اطفال مظلوم مارا حتی در سر زمین های غرب مغزشویی کرده و بخاطر کشتار ملت ما آماده می سازند.

مذهبیون دین پرست ساخت استعماری چه داخل دولت کابل باشد چه دور از دولت کابل نقش مزدوری خود را بازی می کنند. ترساندن از آمدن مزدوران طالبی ومجاهدین در داخل دولت افغانستان در حقیقت نیرنگ ادامه استعمارگران است بخاطر اغوا ساختن ملت افغانستان. اگر آمدن آنها که به نفع استعمار در افغانستان است، از راه پشت توسط کرزی می اورند. مثلیکه بار ها آورده اند باز می آورند. واگر به نفع استعمار نباشد همان طوریکه قبل این دار ودسته جنایتکار راخودشان کنار زدند باز کنار می زدند. چنانجه طالب را بعد از حادثه 11 سپتمبرکنار زدند وخواستند که بعد از چهارسال دوباره جنایتکاران تاریخ زده رادر صحنه سیاست بیاورند، آوردند. این مکروب های سیاسی ساخت استعمار گران است آوردن ودورکردن ان ها، بلایی برملیت های شرق است.

 عقیده محکم دارم که تا نسل جوان از تاجران دین نفرت پیدانکنند و آراسته به تکنالوژی عصری نشوند ودین را از حکومت داری دور نسازند، تا لب گور بار استعمار را به شانه می کشند.

وقتیکه دین رهبری خود را در یک دولت داشته باشد بودن مستقیم دین پرستان ومذهب پرستان معنی ندارد از دور ونزدیک ملت هارا به نفع باداران استعماری شان استفاده می کنند

بدون ملاعمر وگلب الدین، طالب وحزب اسلامی نقش فعال در دولت کرزی دارد. تنها چند بدنام مانند گلب الدین وملا عمر که ملت نفرت مستقیم از این دوجنایتکار دارد در داخل دولت دیده نشده بودند. سباوون ها ،خرم ها ، ارغندی والها ، ملا ضعیف ها، متوکل ها ، راکتی ها ، فهیم ها، قانونی ها، عبدالله ها ، گيلانی ها ، مجددی ها، رنگین ها ،اتمر ها، رنجبرها،وردک ها وغیره که در دولت هستند چه اختلاف آیدیالوژی با اشخاص فوق دارد؟ اینها هم مانند گلب الدین وملا عمرها زنجیری های استعماری می باشند. چه فرق دارد که کرزی در دولت باشد یا ملا عمر ویا حکمتیارسرنوشت ملت بدست اینها نیست. سرنوشت ملت بدست استعمارگران وخون خواران ومافیا ی مواد مخدر است. اینها گردانندگان ظاهری هستند. تفاوت آنها در نکتایی شان میباشد. حالا میگویند که فرق ندارد که نکتایی باشد ویا نه.

  اینها همیشه بخاطر نفع باداران استعماری شان دربیرون ویا دردرون دولت های استعماری سه دهه  اخیر افغانستان نقش داشتند ودارند یا از ارگ فرمان دادند ویا از مغاره های کوهها ، نقش در ویرانی وبربادی مملک داشتند دارند.

 از بین بردن ،بودن ونبودن اینها، دوری ونزدیکی این اشخاص خود فروخته درد ملت افغانستان را دوا نمی کند تا ریشۀ  جهل ، خودفروشی مزدوری آنان نابود نگردد.این استعمارگران بودند که گلب الدین ها وملاعمرها را ساخته اند.

این وظیفه نویسندگان ، شعراوهمۀ روشنگران با وجدان و قلم بدست است که خود اینها وپیروان قلمی شان را که سبب ادامه حیات این جانی های تاریخ زده شده اند افشا کنند. درمعرفی کردن وافشا دسیسۀ دشمنان وطن واستعمارگران ودر هوشیارسازی ملت افغانستان با قلم ودایرکردن کنفرانسها نقش خودرا بازی کنند. تا وقتیکه گندم تر آسیاب کرده باشد ، آرد ملت به تنورنمیرسد. خلاصه دوری ونزدیکی خاینین بنفع استعمارگران وبه پلان استعمارگران صورت می گیرد.

تنها سواد وآگاهی دادن به ملت خصوصاً نسل جوان سبب سوختاندن ریشه های استعماری می شود. دولت سازی ، ازادی ودیموکراسی به سواد وآگاهی سیاسی تعلق دارد وسواد وآگاهی سیاسی تهداب اصلی دموکراسی وآزادی شده می تواند وگلیم استعمارگران ونوکران شان را سواد وآگاهی سیاسی جمع می کند. تا زمانیکه روشنفکر،ملت را روشن نکند، یک جامعه به ضرر ونفع خود متوجه نشود وسلاح دانش وطن پرستی نداشته باشد ، ریشه های استعمار عمیق وعمیق تر در آب فرو می رود.

 من پیرشدم تودست وآستین بردار

برکلۀ خریاسین مخوان، ای یار

شمشیرقلم بگیرو ارام مگذار

قاچاقبروتاجردین را بین پا به فرار .

 

 

 


بالا
 
بازگشت