سید داوود مصباح    

         

نظام شورایی

 

بیا تا گل بر افشا نیم و می در ساغر اندازیم                فلک را سقف بشکا فیم و طر ح نو در اندا زیم

مقدمه

در کانون خانواده بشری از بدو بوجود آمدن ما لکیت تا کنون ذهن آدمی را دغدغه خوراک و مسکن مشغول داشته و به هر اندازه که از کمون فاصله می گیریم ، بشریت به تمدنها ی بر تر دست یافته به همان اندازه مخا رج زندگی با لا رفته و مشکل خوراک ، مسکن و دارو در مان و سایر هزینه های زندگی بشتر شده   و اکثریت ساکنین کره زمین زیر خط فقر بسر می برند و فقر، مرض و مسکن بشریت را پریشان ساخته ا ست زندگی با همه زیبایی ها یش دشوار گر دیده . انسان کنو نی نمی توا نند که از طبیعت زیبا و نعم مادی فراون آن استفاده انسانی و عا دلانه داشته با شند . بخصوص در قاره آفریقا و آسیا بشریت در بین مرگ و زندگی دست و پا می زنند ، درین بستراستعمار زده و عقب نگاه داشته شده صرف زنده بودن مطرح است نه زندگی کردن . در کشور های صنعتی و مدرن نیز اکثریت مردم با فقرو محرومیت دست و گریبان اند ، زرق و برق تمدن آن نمی تواند مشکل اسا سی مردمان آن را پا سخ گو با شد. غار  تگری نظام سر مایه داری خودوبیگانه   ندارد مثل زالو خون آشام  است . دولتهای آن دزدان مسلح مدافع سر مایه داری می باشد .

پس چه باید کرد ؟ راه چاره چیست ؟  " برای آدم گرسنه که سرخی تا به دیری می کند " کوتاه ترین راه حل مشکل اساسی چیست؟ گره کار در چیست؟

در طبیعت و کره زمین ما منابع حیا تی فراوان است و نیروی بشری هم زیاد است ، پس گره کار در کدام رمزو راز نهفته است که اسباب گرسنگی و فقر ما شده ؟

دانشمندان ما ثابط ساخته که گره کار در زنجیر ها ی اسارت بار سر مایه داری و دولت های آن است که سبب فقر و گرسنگی بشریت شده و درین کار و زار غارت گری حکو مت ها یک پدیده زالو مانند غیرضروری وا ضافه مصرف جامعه می باشد . باید بر انداخته شود . قدرت و اختیار به خود مردم سپرده شود

مردم از محیط های کوچک محل زندگی شان سر نوشت تولید و توزیع نعم مادی را در دست بکیرند ، خودگردانی نما یند . از همان محل کوچک زندگی بیکاری ، فقر را ریشه کن ساخته و برابری را بوجود آورند و امور آن را توسط یک شورای منتخب از خود مردم همان محل رهبری باید نمود .

شورای محل تمام امور محل را رهبری و تمام قضایای مردمی را فیصله نمایند. تمام امور توسط مردم در محل به فیصله نهایی می رسد ، دیگر قاضی و دادگاهی در کار نیست . این شوراها به ترتیب تا شورای عالی در راس حاکمیت ملی یک کشور ساخته شده ، ممثل واقعی حاکمیت ملی خوا هند بود .

این نوع ساختار را بنام " نظام شورایی" پی می ریزیم .

درین طرح مطالب بسیار فشرده و به زبان و ادبیات ساده ارایه شده ، که بدون شک پر از کاستی های ادبی و ویرایشی می باشد ، پوزیش می طلبیم .

برای ابراز نظر یات ، انتقادات ، پشنهادات و سوالات می توان از سایت ذیل استفاده کرد:    www.srmaf.wordpress.com

قبل ازین که وارد بحث نظام شورایی شویم ، کما کان این سوال در ذهن شما خطور می کند که چرا حکو مت را با ید لغو کرد و بجای آن " نظا م شورایی مردمی " را بو جود آ ورد؟ و این مو ضوع را مطرح کرد که همه قدرت به " شورا های توده ای و مردمی " ؟

پا سخ بسیار فشرده این است که بر اساس تجربه و ارشادات انبیا و فلاسفه و دانشمندان علوم انسا نی و جود " حکو مت " یک پدیده اضافی ، نا روا و غیر مشروع است، چنا نچه در آیه 13 انجیل آمده : " مالکیت شخصی حرام و اطاعت از دولت بدعت است" ( 1) " سمو ئیل نبی هم قوم بنی اسرائیل را از انتخاب پادشا ه و حکومت بر حذر داشت و گفت : " مردم به خود پاد شاه انتخاب نکنید ، او شمارا به اسارت خو می کشاند و فرزندان شمارا بکار های خود می گمارد ، وزنان شما را بکار منزل و دوخت بافت خود مشغول می سا زد پذیرفتن پاد شاه به مثا به بر دگی قوم است ." (2) همچنان " عاموس نبی" ، " اشعیای نبی" ، " ایلیای نبی " " شاول نبی" و " جز قیا ل نبی" هر کدام به نوبه خود پذیرفتند، باد شاه و حکو مت را عامل فساد و اسا  ر ت قوم دا نستند . از همین سبب بعد از سلطنت داوود و سلیمان دیگر بادشاهی را نپذیرفتند و قوم انشعاب کردند دو طایفه " بین یا مین " و ده طایفه بنی اسرا ئیل از هم جدا شدند .

    " ویل دورانت " مورخ نامی معاصر جهان در دو جلد کتابش که توسط " احمد آرام " به فارسی بر گردان شده در کتاب اول در رد حکومت از دل تارخ مطالب زیاد نگاشته است ، طور نمونه در یکی از متونها چنین آمده : " ... در اجتما عات ابتدایی به زحمت می توان و جود حکو متی را تشخیص داد. "

" نیچه " می نویسد :"  وجود حکو مت الزامی نیست و بدون آن انسان می تواند به راحتی زندگی کند . "

" ژورژسورل" فیلسوف " باکونین "دید رو" و دیگر پیروان مکتب سندیکا لیسم به شدت مو جودیت حکومت را رد می کنند و مخا لف منا فع و آسا یش جا معه می دانند .

هم اکنون طو ا یف " کو پوKubu " در " سوماترا" بدون رجال بر جسته بسر می برند  هر خا نواده خودش را اداره می کند . " فو ئجیان " به ندرت بیش از دوازده نفر با هم بسر می برند .

قبا یل هندی " اوما ها  " در تحت اداره یک شورای هفت نفری اداره می شدند و این شورا درهرمو ضو عی آن اندازه بحث می کردند که تا اتفاق آراء حا صل شود.

" جان لاک " می نویسد که : " دولت موئسیسه طبیعی نبوده ، مصنوعی است لذا می توان درهنگام ضرورت آن را بر انداخت ." فیلسوف دیگر " راتسنهو فر   " می گوید : " زور گویی و عنف عا مل مولد دولت است . " " هولباخ" می نویسد :" مردم بد به دنیا نیا مده اند ، بلکه حکو مت بد است که مردم را- به بدی می کشا ند ." به ادامه می نویسد:" سبب حکو مت بد آن است که حکو م در دست ستمگران و کشیش های افتاد که علا قه به مردم نداشته ، عا شق استثمار می با شند . "

       خلا صه " نظام شورا یی " که مطرح است ، اصلاح حکو مت بشکل مو جود آن نیست ، بلکه سیستمی خو اهد بود که جا گزین حکو مت با شد. برای اداره امور اقتصادی ، مالی، تو لید و توزیع و تامین روابط و نظم بخشیدن منا سبات مختلف اقتصادی اجتما عی به اداره نیاز است . ازین سبب اداره که به اراده و گردانندگی مستقیم مردم یعنی " نظام شورایی " تحقق پذیرد ضرورت است .

       فقر را چگو نه با ید از میان بر داشت و چگو نه به رفا ه همگانی رسید ؟ ! قبل از انقلاب ها و طی ---مراحل نسبتا طولانی " کو تاه ترین راه " بر گزیدن " نظام شورایی " است .

(1) ج اول تاریخ تمدن " ویل دورانت"

(2) ص 453 ج اول تاریخ تمدن " ویل دورانت"     

    " نظام شو رایی " نظام تجربه شده نیا کان بشریت از لحاظ تاریخی می با شد " کنفوسیوس" در چین باستان ، آریایی ها در آریا ویچه و در قاره هند قبل از آریایی ها و در تمدن " کرت" و " آژه" پنج هزارسال پیش از میلاد .

نظام شورایی " کنفو سیوس " در چین باستان و بعد در " ویتنام " لا ئوس و کامبوج گسترش یافت و در آفریقا نیز این سیستم رواج گردید و سال ها ملت ها بدون ضرورت داشتن حکو مت ، زندگی کردند .

آریایی ها در طولانی مدت از زمان کیو مرث تا مرحله دوم جمشید به همین سیستم " شورایی" بسر می بردند.

یکی از دلایل عدم بر خورد منفی مردم چین و هندو چین با انقلابات نو ین آشنایی مردمان آن با نظام شورایی بوده ، که قبلا ان را تجربه کرده بو دند .

     برای این که جامعه را از لحاظ رشد تولید و توزیع نعم مادی برای ریشه کن سا ختن فقر ، گرسنگی وبی سر پنا هی آ ماده ساخت ، با ید تشکیلات انگلی جامعه که عبارت از سا ختار طو یل و عریض و تورم شده حکو مت ها است ، از میان بر داشت .

تکنو لوژی معا صر بخصوص کا مپیوتر ورباط ها کار را برای کوچک و ارزان سا ختن تشکیلات خدمات عا مه بکار گرفت و نیروی بشری را از ترا کم و انبار شدن در ادارات ر هایی بخشید و روانه کار موئثر نمود.  مثلا : خدمات پست ، تلفن، بانک، پاسپورت ، ترافیک و رهنمایی و بسیار زیاد از قسمت های ماشین متراکم اداری را می توان کا مپیو تری ساخت .

طور مثال : برای اخذ پاسپورت به شهر وندان ضرورت به یک اداره مترا کم ، طویل و عریض نیست فقط با دو پایه کا مپیو تر و چهار کا مپیوتر کار با پنج نفر بحیث یک کمیته مسئول در مرکز. در ولایات و محل با یک پایه کم مپیو تر و افراد کمتر این کار انجام می پذیرد .

    این سیستم در حکو مت های ضد مردمی ولیبرال امکان پذیر نیست . این فرمل در سیستم شورایی جواب می دهد که در آن سیستم دیگر از کار شکنی و فساد خبر ی نیست . این سیستم توسط مردم یعنی عا مه و قاطبه ملت ها ساخته شده و در ارگانهای آن مردم قرار داشته با شند نه فرمان روا ها و افراد خود ساخته ای خارج از دست رس مردم .

   با ید حکو مت کردن و فرمان روائی را لغو و ترد کرد ، بجای آن سا ختار مردمی را بوجود آورد که درآن هرگز فرمان روا ظهور نکند .  تمام مصیبت های مو جود بشریت از شرو فساد " فرمان روا"  ها  و حکومت گران می باشد . چنا نچه که " سمو ئیل نبی " به قوم خود فرمود : " تعیین بادشاه با فقدان آزادی قوم برابر است." این فر مایش کاملا در جریان تاریخ ثا بط شده که فرمان روا خود خوا هی ، جاه طلبی  انحصار گری ، ظلم و بی عدا لتی و سر انجام فقر مادی بار آورده فقر معنوی را استمرار می دهد. بدون فرمان روا می شود زندگی راحت و آسان را ادامه داد .

چون در جوامع بشری فر مان روای مردمی و توده ای به ندرت به ظهور می رسد ، لذا فرمان رواها سبب افز ا یش مصیبت ها می گردد. ممکن در ذهن خواننده خطور کند که فرمان روا بد است پس " سمو ئیل نبی

فرمان روا نبود ؟ در پاسخ باید گفت که نه . بین دو مفهوم یا مقوله فرمان روا و رهبر تفا وت کلی وجود دارد . فرمان روا به اشخاص اطلاق می شود که حکم صادر می کند ، بر اساس اراده خود امرو نهی نمو ده خود اراده است . از جانب مقابل اطا عت کامل می خوا هد ، امر او باید نا فذ با شد .

" ر هبر " به اشخا صی اطلاق می شود که از لحاظ فکری جا معه را رهبری و هدایت می کند که در قدرت سهم ندارند و گاهی هم که قدرت در اختیارش قرار گیرد ، از آن قدرت سوء استفاده نکرده به فرمان

دادن نمی پر دازند ، با خرد و دانش و معیار های علمی جا معه را هدایت می نما یند .

" فرمان روا " جا یگا هش در قدرت حاکمه است که می تواند جاهل یا کم سواد با شند . در صورتی که " رهبر " از ارشادات خود به جامعه کا ملا وارد و دارای اند یشه می با شد .

تمام سلا طین و سران ار تش ها و جهان کشا یان فر مان روا بودند ، در حالیکه انبیا ، فلا سفه و دا نشمندان بدون آن که در قدرت سهم داشتند ، رهبران فکری بشریت بودند .

از همین لحاظ است که با ید سیستمی بو جود آید که فرمان روا نداشته با شد . در سمت و سو دادن دادن و هدایت کر دن جامعه  رهبران اجتما عی قرار گیرند . 

      در نظام " شورایی " شوراها بدون آن که در ساختار خود رییس و معا ونین دا شته با شد ، بشکل  رهبری جمعی کلکتیف خود را رهبری و هدایت می نما یند .

در چنین ساختار فیصله ها وقرار ها بر اساس رای اکثریت آراء منسوخ است . تصا میم اجرایی بر اساس اتفاق آراء قا بل قبول و اجرا است .

در ساختار های تحت رهبری " هو شیمن " فقید در هندو چین تمام تصا میم بر اساس توا فق کا مل همه اعضا ی شورا مورد قبول بود . " خو زه مار تی " در کیو با  نیز در فیصله ها اتفاق آراء را مورد اجرا قرار می داد .

      در چین با ستان بر اسا س اندیشه " کنفو سیو س " شورا های روستا ها به اتفا ق آراء تصمیم می گرفتند .

       شما ملا حظه فر مو ده با شید که در یک خا نواده هم به اتفاق آراء تصمیم می گیرند .کلکتیف ها ی بزرگتر جا معه ادامه خا نواده است . جوا مع بشری خا نواده بزرگتر انسا نی است .

      در روستا های تا ریخ مردم در موارد مختلف با هم به مشوره می پر داختند و به اتفاق آراء تصمیم می گرفتند .

     در " نظام شورایی " سا ختار از پایین به بالا است . تما م معا یب و نوا قص ما دی و ساختاری را از واحد های کو چک رهبری با ید کرد ، تا به واحد های بزرگ پیوند داده شود ، دیگر از عیوب پاک شده    باشد .

     وقتی که فقر، بیکاری ، تن پروری، سایر امراض و معا یب را از واحد های کو چک بر داشتیم ، ما به یک جامعه خود کفا نا یل می شویم ، در سطح کشور بیکاری و فقر را نابود ساخته ایم .

     بسیاری از فلا سفه معتقد اند که بدون حکو مت می شود، زندگی کرد، چنانچه اهداف نهایی لغواستثما رانسان از انسان و از میان بر داشتن طبقاط و ما لکیت شخصی بر وسا یل تولید و به نظام بدون حکو مت  منتهی می کردد. اما یک پروسه طولانی زمان را در بر می گیرد ، بخصوص در کشور ها ی عقب افتیده که در آن از منا سبات سر مایه داری و سندیکا های کار گری خبری نیست و منا سبات اقتصادی واجتماعی ما قبل سرمایه داری بر قرار است  تضاد های اساسی میان سر مایه داری و کار گر بوجود نیا مده ، مبارزه طلبی علیه آنچه که در جامعه وجود ندارد ، قبل از وقت خوا هد بود .

تضاد اساسی در این جوامع ، تضاد طبقاطی ( فقرو ثروت ) است . اکثریت گرسنه در مقا بل اقلیت ثروتمند و قدرت حاکم است که مدافع منا فع ثروتمندان و استثمار گران اند . با ید نقطه عد ف این فر مل را در یافت

می با یست کو تاه ترین راه حل را پیدا کرد ، این راه حل کوتاه مدت جز از طریق جز به کل و از پایین به بالا ملا حظه نمی گردد. پس راه حل کوتاه مدت را در یک ( میان بر) یعنی در " نظام شورایی " می توان یافت .  رشد اقتصادی و توزیع عادلانه از مجمو عه های کو چک قا بل هدایت آغاز یابد ، بدون آن که –محصول و ارزش اضافی تولید را نها د های انگلی و غیر ضروری به بلعد ، برای رفع نیاز مندی ها ی مصرفی و انکشافی جا معه و تولید کنند گان بکار برد .

      از جانب دیگر به همان اندازه که تولید روستایی که بشتر زراعتی و مالداری و ساده است ، باید نظام توزیع و مصرف هم ساده و بسیط با شد که هم آن نظام برای تولید کنند گان و هم برای مصرف کنند گان قا بل شناخت و درک و هم قابل دست ر سی باشد و این امکان ندارد بجز آن که تو لید کنند گان در حاکمیت و تنظیم امور زندگی اجتماعی خود سهم مستقیم داشته با شد . باید برای وجدان فردی و شخصیت او اعتماد کرد ، این اعتماد به نفس جمعی را بار می آورد و فرهنگ جمعی ، صمیمیت ، محبت و عاطفه ، عشق و دوستی ها جای زشتی و پلیشتی ها را می گیرد . جا معه بسوی تعا ون و همکاری و همیا ری انسانی می رود.

     در طول تاریخ به ملا حظه رسیده یکی از عمده ترین بد بختی انسان بوجود آ مدن ما لکیت خصوصی بر وسایل تو لید بوده که این عا مل سبب پیدایش حکو مت ها گردید ، این حکو مت ها جز افزار پاسداری از ما لکیت و استثمار نبوده و انسان در طول دوران تاریخ پیدا یش مالکیت برده بوده ، چه برده مثل اوایل مستقیم وچه برده بشکل غیر مستقیم یعنی " طبقه کار گر " و زنجیر استثمار او ، یعنی کار گر نیروی فزیکی خود را به ارزان ترین قیمت می فروشد .

این زنجیر را باید شکاند و اولین گام و قدم لغو حکو مت ها و جا گزین نمو دن " نظام شورایی " نظام  شورایی ، نظام حاکمیت مستقیم دهقا نان و زحمتکشان و کار گران است . خود گردانی مردمی تضمینی برای رهایی و رفا ه اجتما عی می باشد .

     این نظام بخودی خود بوجود نمی آید لازم به رهبری و هدایت دارد . این نظام رهبری گردد، نه فرمان روایی و تحکم .

     رهبری تعریف شد و باید این رهبری توسط فرد صورت نگیرد ، چه فرد به زودی زود بسوی خود محوری و خود خواهی و کیش شخصیت می رود . با ید رهبری جمعی بوجود آید . رهبری جمعی ضامن سلامت نظام است .

رهبری جمعی زمانی بوجود آمده می تواند که احزاب بسیار نیرو مند طبقه کار گر مجهز با جهان بینی علمی در را س رهبری جامعه قرار داشته با شد ، که به این موضوع قبلا اشاره شد که در کشور های –

عقب نگاه داشته شده هنوز کار خانه و کار گر صنعتی بوجود نیا مده ، باید حزبی که این نظام ( نظام شورایی ) را رهبری کند که ساختار آن حزب نیز " شورایی " بوده ، فاقد رییس، معاونین ، منشی عمومی

و غیره القاب ممثل فرد با شد . این حزب باید بصورت جمعی رهبری گردد ، تا فرد در راس قرار نگیرد.

اعتماد روی فرد در طول قرنها سخت مصیبت بار بوده و مشکلات بوجود آورده ، بدون آن که مشکلی را حل کند .

سخت توجه باید کرد که فرد در این حزب هیجگاه در راس حزب ویا در راس" نظام شورایی " قرار نگیرد و اگر فرد در راس قرار گیرد ، احتمال فساد وجود دارد ، گرچه شخص سالم با شد ، باز هم آدمی زاد ، ذاتا خود خواه و با کسب قدرت به فرمان روا تبد یل می شود .

در ساختار " نظام شورایی " با ید دقت زیاد صورت گیرد و شوراهای محل از اشخاص با دانش و با تقوا و صاحب اندیشه و معتقد باور مند به اصول شورایی پر گردد.

شورای " محل" سنگ بنای نظام است ، باید استوار و بر بنیاد جها نبینی علمی با شد . اعضای شورا مانند ملکه زنبور عسل کار گر است و بشتر از همنو عان خود کار می کند ، چنانچه ملکه زنبور عسل در روز سه هزار تخم می گذارد و کار گران که همه از جنس مو ئنس است ، بدون دستور و هدایت وظایف که طبیعت برای شان قرار داده ، خود کار اند .

     در " نظام شورایی"  از خانواده حمایت و به باور های مردمی احترام و مالکیت شخصی و خصوصی از تعرض و تصرف مصئون و زمین های بکرو با یر دولتی و معا دن ، آب ما لکیت عا مه می با شد .

     روستا ئیان داو طلبانه و مطابق ضرورتهای زما نی شان می توا نند دست به ابتکارات جمعی بزنند مانند احداث مهنانی سرای عمو می روستاه ، اعمار ساختمان های برای محا فل خوشی و عروسی و جشن ها و جلسات عمو می ، سا لونهای غذا خوری عمو می و غیره .

روستا ئیان باید به فر هنگ خود گردانی آ شنا و آرام آرام عادت نما یند و تمام مسایل اقتصادی ، اجتما عی و فر هنگی و تشکیلا تی شان را خود حل نما یند و بخود کفایی بر سند .

    در راه رسیدن به خود کفایی ادار"ه مر کزی کل کشور ( شورای عالی ) استخراج معا دن و صنایع سقیل و پایه و سایر ملکیت های ملی را برای تا مین خود کفایی روستا یی بکار می گیرد . بهمین سبب که اداره کل کشور پر خرج و سنگین نبا شد و عوا ید ملی ذخیره و به کار رشد جا معه و خود کفایی به کار رود ، نه به مصارف اضا فی اداری .  

طرز ساختار نظام شورایی :

1 -      شورای محل :

شوراها از روستا ها و دهات و در شهر   از محل زیست آ غاز می شود ، بدین تر تیب که در یک روستا سا کنین از بین شان پنج یا هفت نفر را بر اساس شا یستگی به " شورای ده " برای مدت یک سال انتخاب می کنند و تمام قضا یای ده تو سط همین شورا حل و فصل می گردد ،  در حا لات مشکل تر " شورای ده " از تمام با شندگان ده دعوت به اجلا س و مشوره می نما ید .

     " شورای روستا " مسا یل مالی و اقتصادی و تولید را در محدوده روستا خود مورد باز نگری قرار داده و امور را طوری تنظیم می نما یند که برای همه افراد و با شندگان " ده " کار موئثر وجود داشته با شد و آن عده از سا کنین که زمین ندا رند در بخش های پر ورش دام و طیور و باغ داری و صنایع دستی شغل ایجاد می گردد و بیکاری ازهمان محیط اولیه و کوچک از بین می رود " شورا " با جلب کمک وهمکا ری روستای خود برای ساختن خانه برای هم روستا یی خود فعال می باشد ، برای هر خانواده باید مسکن تهیه و آماده کردد.

" شورا " با حفظ ما لکیت شخصی به تشکیل " کو پراتیف " های رشته های تولیدی می پر دازند ، تا با شندگان با تعا ون و همکاری و همیاری با هم کار و زندگی نما یند.   این شوراها در روستا ها با مشوره هم روستا ئیان خود دست به ابتکارات مالی و اقتصادی و تولیدی زده ، فقر و بی سرپناهی را در محل خود از ریشه خشک می نما یند. این شورا ها در حقیقت به مثا به ساز مان حاکمیت مر دمی است  از صلا حیت کامل بر خور دار بوده تا سرحد قتل و جر را در " شورای " روستای خود فیصله می نما یند ، در عمل دیگرقاضی و دادرسی در کار نیست.

    اعضای انتخابی این " شوراها "  دهقانان و باشندگان روستاه است ، مثل سایر با شندگان مشغول کار وفعالیتهای عادی زندگی خود بوده ، کدام امتیاز مالی ندارد ، در ضمن کار و مسئو لیت های روزانه خود در مدت معین عضویت انتخابی " شورای " محل خودرا دارد .

نظام اقتصادی شورای محل :

     در روستا ها معمو لا بشترین فعا لیت های اقتصادی روی زمین و در زمینه ما ل داری است . درین طرح روستا ئیان برای رشد سطح زندگی و معشیت ، بلند بر دن هرچه بشتر محصول و رفاه همگا نی با شند گان روستا ی شان کار می نما یند .

     شورای روستا بدین منظور تا سیس می گردد که روستا ئیان دیگر از دغدغه عمال حکو مت و از شرفساد ووقت کشی و بیرو کراسی فا رغ با شند و با تمام قوا با فکر آرام روی تولید و باز دهی محصول  -تمرکز کامل داشته با شند . محصول هر هکتار با ید به معیار بلند ترین تولید گندم و حبو بات برسد و  ما لداری تا بلند ترین امکان افزا یش یا بد .

    در روستا برای خانواده های که ما لکیت بر زمین ندا رند ، به کمک مردم همان روستا و هم از طریق پر داخت قرضه های بلند مدت از بانک مرکزی ملی ، برای شان امکان ما لداری و تاسیس فارم های مر غداری ، گاو داری ، زنبور داری ، پیله وری ، پرورش قارچ (سمارق) و ماهی و باغ داری و پرورش گل و گیاه و صنایع دستی و حرفه های مختلف تو لیدی و غیره مسئو لیت های تا مین کننده و رشد یا بنده مسا عد گردد ، تا هیج فرد در روستای محل زیست خود بیکار و بدون عوا ید مطمئین نبا شد .

      در روستا برای هر خانواده با ید مسکن و جود داشته با شد  برای اعمار مسکن از طریق امکانات  مردمی و کار داو طلبانه ( اشر ) و کمک های مالی مرکزی روی زمین های بکرو با یر دولتی مسکن تهیه گردد.  

     با ید ساز مان اقتصا دی در روستاه طوری شکل گیرد که هیج خانواده روستا بدون مسکن ، بیکار و فقیر و گرسنه نبا شد .

    در روستا ساز مان " کوپرا تیفی " بوجود می آید تا از طریق آن کو پراتیف های معا ملات مالی خریدوفروخت و صدور کالاهای اضا فه مصرف روستا ئیان به بازار های داخلی و خارجی  .

مثلا در یک روستا ی که تا حدود صد یا بشتر فا میل بسر می برند ، می توان یک باب کو پرا تیف خدماتی و زراعتی تا سیس نمود که در تمام امور اقتصادی روستا ئیان همکاری مو ئثر داشته با شد .

2- الف  :  شورای ولسوالی ( فرمانداری یا محل)

               " شورای ولسوالی " با دایر نمودن کنگره سا لیا نه از نما یندگان " شورا های محل(روستا ها)

و نما یندگان " سندیکا های کار گری " نما یندگان " اتحا دیه ها " و " اتحادیه کوپراتیف ها " بر اساس رای سری اعضای کنگره برای مدت یک سال انتخاب می شود . اما کار مندان مسلکی چون معلمین، دکتران ، انجینران و کارگران فنی و خدماتی  تا بع انتخابات نمی با شند .

" شورای ولسوالی " از 11نفر بشتر نبا ید با شند . این شورا تا مدت کار خود پرو فیشنل بوده از صندوق عمو می ولسوالی حقوق ما هیا نه در یافت می دارند .

" شورای ولسوالی " از بین اعضای خود ، کمیته های اداری ، مالی ، حقوقی و فرهنگی و امور اجتما عی را انتخاب می نما یند .

      " شورای و لسوا لی " رئیس ، معا وین و غیره القاب ها را نمی داشته با شد . جلسات آن شورایی بوده به اتفاق آراء تصمیم اتخاذ می گردد ، نه به اکثریت آراء. این شورا امور عمو می ولسوا لی را بعهده دارد . امور مالی از طریق نما یندگی با نک ملی صورت گرفته شده و تمام عواید ولسوالی در آن ذخیره و مصرف می شود .

    کمیته کنترول و نظارت و لسوالی :

این کمیته مستقیما بدون آن که تا بع شورای ولسوالی با شد ، با رای سری " کنگره" ولسوالی برای مدت دو سال انتخاب می شوند. تعداد آن از سه نفر بشتر بوده نمی توا ند . این کمیته نیز ، رئیس و معاوین ندارد و به انفاق آراء تصمیم می گیرند.

این کمیته در اجلاس سالا نه " کنگره ولسوالی" مسئول و گزارش ده می با شد .

ج -  امور ما لی ، تولید و توزیع :

       عمده ترین بخش های معا ملات را " کو پراتیف " ها انجام می دهند . کو پراتیف ها در زمینه تو لید و توزیع کالا های مصرفی و خوارو بار دست کا ملا آزاد دا شته ، مغا زه ها ی بزرگ در ولسوالی و  روستا های بزرگ تا سیس می نما یند .

     کو پرانیف ها برای فروش کالا های تولیدی ما زاد مصرف در سطح کشور فعا لیت نموده ،درواردات و  صادرات کا لاها فعال می با شند. مغا زه ها و سایر فعا لیت ها ی آن از جانب کمیته اقتصادی شورای ولسوالی قا بل کنترول است و هر گاه از نام و آدرس کوپراتفی سوء استفاده می شود و یا کدام معا ملاتی را انجام می دهد که خلاف مصالح عا مه با شد ،  کمیته اقتصادی ولسوالی کو پراتیف مذ کور را به کمیته کنترول و نظارت معرفی و مورد ارزیابی قرار  گرفته ، تصمیم اتخاذ می گردد.

کو پراتیف ها برای رشد کیفیت تو لید از طریق ارتباطا ت خود با کوپراتیف ها و سازمانها ی اقتصادی وکمیته زرا عت کشور تو جه می نما یند ، تا بهترین محصول را اریه بدهند .

    مغازه های کو پراتیف با ید با ارایه خوبترین کالا با نرخ یکسان در کل کشور با رقا بت با بازار و شرکت های خصوصی وارد کار وزار معا ملات می گردد.

        منا سبات کاری :

       در نظام متدا ول در کشور های منطقه منا سبات بین مالک زمین و دهقان شکل استثماری داشته دهقان از محصول دست پر ورده خود در بعضی محل ها چهار یک ، در بعض جاها سه یک و دویک را بدست می آورد که این کار استثماری و کهنه نمیتواند زندگی یک فامیل دهقان را تامین نما ید . مثلا یک دهقان نمیتواند ، روی زمینی به دهقانی و کار تولید غله به پر دازد که بیش از یکنیم تا دو تن گندم حا صل بدهد ، اگر چهارم و حتی دویک را هم بد ست بیا ورد ، یعنی حد اکثر پنجصد کیلو گندم ، باز هم این مقدار کفایت یک خانواده دهقان را در مدت یک سال یعنی تا فصل آینده به هیج صورت نمی کند . پس دهقان زیر بار قرض  میرود . باید این منا سبات دهقانی و ار بابی ، کا ملا لغو گردد ، که در این صورت هر مالک مکلف است روی زمین خود کار کند و دهقان ازین بند رها یی یا فته ، دهقان با اخذ قرضه های مفید بانکی دست بکار مستقل دام پروری و تولیدی و صنایع دستی بزنند . ازین طریق بهترین در آمد مالی دا شته با شد

هر گاه ارباب و مالک زمین نمیتواند شخصا یا توسط فرزندانش زمین را کشت نما یند ، میتواند زمین خود را بالای کوپراتیف محل بفروشد و یا به کشتمندی به آن واگذار گردد. یعنی اجاره بدهد.

کوپراتیف می تواند دهقان را در بدل نصفه کاری یا پرداخت حقوق ماه وار به عضویت خود به پذیرد .

نصفه کاری بالای زمین اربابی به دهقان صرفه نمی کند ، نصفه کاری بالای زمین کوپراتیف از آن جهت برای دهقان با صرفه است ، که با استفاده از میکانیزم و تراکتور و اشکال فنی ، بالای زمین بشتر می توان کار کرد و محصول بشتر بدست آورد .

مالکین می توانند که با استخدام کار گر زراعتی به باغ داری به پردازند . اما کشت و زرع حبوبات ساده با استخدام کار گر برای ما لک با صرفه نیست .

    این معادله و فرمل برای این منظور تا کید می گردد ، که در روستا ه باید حاصل زحمت و کار زراعتی زندگی خانوادگی او را تا مین کرده بتواند.

     یک خانواده دهقان در روستا با کار مشترک اعضای کار گر خانواده خود از عهده پرورش یک فارم کوچک مرغداری ، پرورش فیل مرغ ، پرورش گوساله و گاوداری کوچک ویا پرورش صد را س گوسفند و اداره یک استیشن ( 100) فامیل زنبور عسل بخوبی بر آید . ور ضمن در کنار دریاچه محل هر فامیل روستایی می تواند یک حوضچه ( استخر) پرورش ماهی داشته با شد . هر فامیل روستایی می توانند به سادگی و سهولت فوق لعاده هر پانزده روز دو تا پنج تن قارچ(سمارق) خوراکی پرورش بدهند.

قارچ ( سمارق ) خوراکی در مدت پانزده روز حاصل می دهد ، یعنی هر پانزده روز سمارق قابل چیدن و ارزه به بازار می شود .

    در روستا علاوه بر فعا لیت های مو ئثر تولیدی زراعتی و دام ، حرفه های خیاطی ، نجاری ، آهنگری و فلز کاری ، حجاری و معماری و صنایع دستی  و غیره وجود دارد .

تمام تولید کنند گان و فعالین مشغول کار بحیث کار گر محصوب می گردد ، لذا شامل " سندیکای) کارگری محل خود می با شند.

      قوا نین مر بوط به کارو کار گر طوری تنظیم می شود که هیجگونه استثمار انسان از انسان در منا سبات کار گرو کار فرما و مالک کار گاه وجود نداشته با شد . علا و تا محصول کار کار گر بسهو لت –

بتواند زندگی خانوادگی وی را تا مین نما ید .

قوانین و منا سبات کاری دهقان و کار گر با ید  ، با شرا یط محیط و زمان و ، واقعیت زندگی مادی و معنوی شان مطا بقت داشته با شد و از انفاذ قوانین غیر عملی و دور از واقعیت زندگی مردم با ید پر هیز

کرد .

    سر انجام باید ساز ما ندهی اقتصادی و مالی ا ستثمار گرانه نبو ده  و مردم روستاه را به خود کفا یی بر ساند الغای کامل استثمار انسان از انسان مورد اجرا قرار گرفته و تمام مناسبات اقتصادی غیر استثماری و منافع اجتماعی بر منا فع فرد تقو یت و انکشاف یا بد .

     تمام زمین های بکرو با یر و بلند آبه و تپه زار ها ی قبلا دولتی بلا عوض در اختیار با شندگان روستا مر بوط قرار داده شود تا از آن برای مقا صد تولیدی و دام پروری و پروژه ها استفاده نما یند.

     معا دن از قبیل سنگ ها و احجار ، نمگ زار ها و چشمه ساران بلا عوض در اختیار روستاه بوده ، اما معادن بزرگ ملی می با شد . از جمله مالکیت کل اطباع کشور می با شد و از مالکیت روستاه خارج است .

     پروژه ها و تا سیسات خدماتی عمو می به همکاری روستا ئیان و شورای ولسوالی توسط کمیته وزارت مربوط از مرکز ساز مان داده می شود ، که شامل پرو گرامهای عا مه می با شد.

     برای رسیدن شورا های ولسوالی ها تا به مرز خود کفایی مالی و اقتصادی " شورای عالی " کل کشور ر سالت خود می دا ند که بدون در نظر داشتن تعلقات و ملا حظات مختلف غیر انسانی ، در راه رسیدن " شورا های ولسوالی " وجوه مالی لازم را در اختیار آن قرار می دهد ، که آن هم از فلتر " شورای عالی"می گذرد.

کمیته اسنادو ار تباط ولسوالی :

     این کمیته در حقیقت ، شعبه اداری بوده که دارای چندین بخش است : شعبه مالی ، شعبه فنی و اقتصادی شعبه کار و تولید ، شعبه ارتباط با مردم ، شعبه توحید اسنا د و گزارش دهی به " شورای ولایتی " و شوراهای محل و شعبه " کنترول و نظارت " بر امور جاری .

این شعبات کم عده بوده ، بشتر ارقام و حقا یق کا مپیو تری بوده حد اکثر مسا عی بکار می رود که تعداد کمتر از کار مندان مصوف این کار ها گردد.، بجز شعبات انجینری ، معادن ، ساختمان وراه وجاده ، بند و انهار و برق و سایر بخش های فنی و تخنیکی .

     در هر " ولسوالی " یک دفتر مرکزی با و سایل مدرن فنی و لابرتواری  و تحقیقاتی وجود خو اهد داشت ، که استادان ، معلمین ، دانشمندان ، مهند سان و انجینران و طبیبان در آن به تحقیق و پژو هش به پر دا زند . این مرکز با کتاب خانه و وسایل فنی و علمی مجهز می با شد .

    در هر ولسوالی ، بیما رستان ، مراکز حمایت طفل و مادر و بهداشت عمو می و کلیه خد مات صیحی و جود داشته با شد .

      اداره مرکزی فر هنگی " ولسوالی "  تیم های سیار و ثابط فرهنگی ، نشر یاتی و سمعی و بصری و نشریات ضروری ، چا پخانه ، تنظیم ماهواره های تلو یزیو نی و مخا براتی و سایر خد مات فر هنگی را دارا با شد . مجمو ع این خد مات عامه با ید تمو یل گردد .

شورای ولا یتی :   

_______________________

این شورا از نما یند گان " ولسوالی ها "  سند یکا ها ، کا نون ها و اتحا دیه ها ، تشکیل می شو . این شورا تشکیلات بشتر از ولسوالی را دارا می با شد ، اداراتی از قبیل : اداره توریزم ، ترا نسپورت ، تحقیقات -انکشاف زراعتی و مال داری ، بانک ها ، اداره انر ژی و آب ، اداره سندیکا ی ها ی کار گری و سا یر موئسیسا ت لازم طبق ضرورت .

     در شهر و نواحی ، شورا های محل تا سیس می گردد که روی فعا لیت های اقتصا دی و اجتما عی تمر کز می داشته با شد .

     هر دو سال یک بار " کنگره شورای ولا یتی " تد ویر که در آن در بخش تشکیلات علا وه بر انتخاب هیئت اجرائیه و منشیان شورای ولایتی ، پنج تن از با تقوا ترین و عادل ترین افراد بحیث کمیته کنترول و نظارت امور کل اجایی ولایت و ولسوالی ها برای مدت دو سال انتخاب می شوند . این کمیته نزد کنگره ودر جریان سال های کاری نزد کمیته " کنتر و ل و نظارت شورای عالی " مسئول و گزارش ده است.

     در جلسات هیئت اجرا ئیه " شورای ولا یتی " و سایر نشست های کاری حضور حد اقل سه تن از " کمیته کنترول و نظارت " و لایتی الزا می است .

    اعضای شورای ولایتی به تعداد ضرورت و مو جودیت نهاد ها در کنگره انتخاب می گردد ، که این شورا به اتفاق آراء ، هیئت اجرائیه و منشیان را انتخاب می نما یند و در هر شش ماه حق تعو یض و تجد ید هیئت اجرا ئیه از صلاحیت های شورا ی ولا یتی می با شد .

    اعضای " شورای ولایتی" بر اساس تخصص و مهارت به کمیته های کاری مو ئسیسات مر بوط تقسیم می گردد .

     در سطح ولا یت ، یک کمیته از متخصیصین و انجینران و مهندسین ، بوجود می آید که روی پلان  -انکشافی زراعتی و ما لداری و تولیدی ، صنا یع و معادن ، کار و طرح های سازنده  ارایه دهند . آن طرح ها از طریق هیئت اجرائیه از تصویب شورای ولا یتی می گذرد .

       کمیته قضایی ولایتی تابع کمینه " کنترول و نظارت " ولا یت می با شد . فیصله های آن از تصویب  کمیته " کنترول و نظارت " گذ شته نها یی بوده به مرکز انتقال نمی یا بد .

      طر های سا زندگی قبل از این که به هیئت اجرائیه شورای ولا یتی تقد یم شود با ید از کمیته ها ی فنی و تخصصی مر بوط پاس شده با شد . 

      این سا ختارهر نوع حاکمیت و فرمان روایی فردی را منتفی سا خته و رهبری جمعی نقش اساسی دارد شورای ولا یتی هر دو سال با تد ویر کنگره خود ، تعو یض می گردد.

   در " کنگره ولایتی " با رای کا ملا سری یک تن نما ینده برا ی عضو یت به " شورای عالی " انتخاب می شود.

    کاندید ها با ید شایستگی ، صدا قت و کار دانی و فعا لیت های کاری ، شان را نشان داده با شند . با این دقت با ید انتخاب شوند که مسئو لیت کاری ا یشان در سطح کشور مطرح می با شد ، بحیث نما ینده مجموع با شندگان یک ولا یت به " شورای عالی " به عضویت پذ یرفته می شود .

    شورای رهبری و لایتی در زمینه حق وتو دارد . می توا ند در رد آن به اتفاق آراء هیئت اجرا ئیه خود نصمیم بگیرد . واین قبل از انتخاب کاندید ها در شورای ولا یتی است . یعنی کاند یدان قبل از تدویر کنگره و لا یتی موا فقه شورای رهبری " شورای ولا یتی " را حا صل کرده با شد .

 

                              شو ر ا ی  عا لی      

 شورای عالی " آخرین اهرم سا ختار " نظام شورایی"  و مظهر حا کمیت قا طبه ای ملت می با شد . "شورای عا لی  "  از نما یند گان منتخب  ولا یات ، سند یکا های کار گری ، اتحا دیه ها –سازمان –

زنان ، جوانان ، رو شنفکران ، استا دان و معلمین ، دانشمندان ، حقوق دانان و نهاد های اقتصادی و کو پراتیفی و غیره اقشار تشکیل می گردد.

 

تشکیلات شورای عا لی :

" شورای عالی " برای مدت چهار سال انتخاب می شود .

 "  شورای  عا لی " در اولین اجلاس خود ، هیئت اجرائیه خود را با رای سری انتخا ب می نما ید .

هیئت اجرائیه از بین خود سه تن منشیان را برای مدن شش ماه انتخاب می نما یند ، که کار های یو می را پیش ببرند . مدت کار هیئت اجرائیه یک سال است و بعد از دو شش ماه ، هیئت اجرائیه از طرف اجلاس عمو می انتخاب می گردد.

 . مصوبات بر اساس اتفاق آراء اعضای " شورا ی عا لی  " پاس می شود .

اعضای  "  شورای عا لی  "  در اولین جلسه خود ، بر اساس نخصص ، به کمیته ها تقسیم می شوند .

این کمیته در راس کمیته های وزارت خانه ها و مو ئسیسات مخنلف اداری و اقتصادی و بر نامه ریز ی قرار می گیرند . نام وزارت به  " کمیته " تبد یل می شود . مثلا بجای وزارت آموزش و پرورش ، کمیته آموزش و پرورش ، کمیته تحصیلات عالی ، کمیته امور خارجی ، کمیته امور دا خله ، الی آ خر . این کمیته ها پیهم کار خود را به دار الا نشاء " شورای عا لی  " گزا رش می دهند .کار این کمیته ها مدت ندارد ، زما نی که احساس شود ضعیف پیش می رود ، در اجلاس عمو می تعویض می شود.

در هیج کمیته و تشکیل بنام  رئیس و معا ونین بوجود نمی آ ید . تنها در کمیته امور خا رجه سفرا از مرکز انتخاب و اعزام می گردد . چهار سال بکار خود در سفارتخانه های نما یندگی ، مشغول خدمت می با شند .در کمیته ضد جاسوسی ( امنیت) نیز کار تا بع مدت نبوده ، بلکه کار بر حسب شا یستگی و موئثریت و کیفیت می با شد .  کمیته " امنیت " که یکی از بازو های پا سداری نظام مر دم سالاری " نظام شورایی"است ، دارای ساختار و یژه فنی و مسلکی می با شد .

کمیته امور دا خله نیزدارای سا ختار ها ی ویژه و فنی و مسلکی است . در این کمیته " پلیس " به  عنصر خدمت گار و رهنمای مردمی و پاسدار نظام مردمی ( نظام شورایی " تبدیل می گردد .

" کمیته دفاع میهنی " که در پرو گراف جدا گانه تو ضح می گردد ، نیز دارای ویژگی های فنی و  --مسلکی می با شد .

در تشکیلات " شورای عا لی " حقوق ما هیانه همه بر اساس رتبه بوده ، هیچگو نه امتیاز مادی برای هیج پست و مقامی و جود ندارد .

برای مخترعین ، دانشمندان علوم ، کار گران ممتاز و مبتکر و فر هنگیان ممتاز با تصویب "شورایعالی  " امکانات فنی و جوه ما لی و جوایز نقدی و امتیازات معنوی اعطا می گردد.

در تمام بخش ها ، کمیته ها ، و تشکیلات ، هیجگونه تفا وت بین زن و مرد و جود ندا شته و هیچگو نه تعلقات نژا دی ،  دینی،  مانع حضور در تشکیلات و انتخا بات بوده نمی توا ند .

برای کار مندان نظام یک ماه در سال مرخصی با معاش و برای زنان دو ماه قبل از ولادت ، چهار ماه بعد از آن مرخصی با معاش تجویز می گردد.

 

کار تشکیلاتی کمیته دفاع میهنی :

      در کشور بجای وزارت دفاع " کمیته دفاع میهنی " و جود می داشته با شد ، که افراد اجرایی آن از نخصص مسلکی بر خور دار بوده ، تا بع مقررات ویژه مسلکی و فنی خود می باشد ، و دفاع از سر زمین در حالات تجاوز خارجی جزء وظا یف اساسی آن است .

چون کشور بی طرفی کامل خود را حفظ می کند و از نظامی گری کنار می رود و در " نظام شورایی " جنگ مفهومی ندارد و صلح جهانی و خلع سلاح جهانی و محو وسایل کشتار جمعی از جمله وظایف اساسی آن است لذا این کمیته در حالات نور مال صرف اوپرات و کارمندان مسلکی و اداری و تعداد محدود سرباز می داشته باشد و در حالات استراری که مورد تجاوز قرار گیرد ، نیروی ذخیره مردمی را در 24 ساعت حاضر و در 48 ساعت به جبهه مورد نظر سوق می دهد .

نیروی مردمی :

     هر فرد میهن سر باز کشور است . هر شهر وند چه زن چه مرد که به سن 21 سالگی می رسد مدت یک سال هر روز رسمی دو ساعت از روز تعلیمات کامل نظامی  را فرا می گیرند ، تا این مدت یک سال با ید هر فرد ، یک بخش فنون نظامی و تخنیک استفاده از سلاح را فرا گرفته ، بحیث نیروی نظامی ذخیره بعد از فراغت بکار معمول خود ادامه می دهند . صرف در مواقع استراری بدون عذر معقول بر اساس اعلام سفربری عمو می بر قرار گاه های تعیین شده حا ضر می گردند .  این سیستم تمام قا طبه ملت را به سر باز میهن تبد یل می نما ید .

پلیس ملی :

           در داخل کشور کمیته " امنیت و خدمات ملی " بسیار مجهز ، فنی و کارا و خد مت گزار عا مه با ید وجود داشته با شد که پا سدار امنیت و نظم عامه بوده ، همراه مردم با شد .

پلیس راه و جاده ، پلیس ولسوالی  ولایات  باید مسلکی ، تحصیل یافته و خدمت گزار جامعه با شد . پلیس در تشکیلات نظام الزامی بوده و از نظام مردمی حما یت و در پیشگاه ملت خدمت گزار و مددگار بوده و تا بع شوراهای مر بوط است .

 

امور اقتصا دی :

         چون اهداف اسا سی " نظام شورایی  " لغو کامل استثمار انسان از انسان و نا بودی کامل فقر و بی سر پنا هی ، وقایه و تداوی را یگان و آموزش های همه گانی می باشد ، لذ ا در این سیستم با ید برا ی خود کفایی مالی ، اقتصادی و تولید کار های ضربتی و اسا سی صورت گیرد . در این راستا علاوه بر این که از سطح روستا باید محصول حبوبات و گند م  به حد اعظمی برسد و انکشاف با غداری از حدود خود کفایی با لا برود و همچنان پرورش دام طیور نیز از سطح نیاز بشدت پیشی گیرد تا در این زمینه ها اضا فه تولید و ذخا یر بوجود آ ید و صادرات فر آورده های زراعتی انکشاف یا بد .

       صنایع و استخراج معا دن بدون مشارکت با سر مایه داری خارجی ، با امکانات فنی و تخنیکی و نیروی بشری از انجینران و مهند سین تا کار گر فنی و عادی داخل کشور با سر مایه گذاری ملی ، بکار پر داخت .

( در این زمینه از تجارب کشور جا پان در سه دهه اول قرن بستم باید استفاده کرد ) جا پان در حالیکه معادن هم نداشت ، بدون مشارکت خارجی به کار پرداخت که بار اول این کشور تا 1923م به یک حد قابل اطمنان رسید که متا ءسفانه یک زمین لرزه نه دهم تمام تا سیسات و منازل مسکونی را کاملا ویران نمود ، اما این ملت پرکار و زحمت کش دوباره دست به باز سازی زد که باز هم بدون مشارکت حتی یک سرمایه دار خارجی ، توا نستند و مو فق شدند که در جنگ دوم اروپا یی ها به اصطلاح جنگ دوم جهانی لوازم و کالا های زیادی برای صادرات داشته با شند . کشور سر افراز جا پان صنعتی مطرح در جهان با توان و امکانات خود به این مقام صنعت و تکنا لوژی مدرن دست یافت . این الگوی بسیار روشن برای ملت های است که بخو اهند که به تخنیک و تکنا لوژی معا صر دست یا بند .

     در افغا نستان آ ینده ( نظام شورایی ) کمیته معادن و صنایع با خرید کمپلکس های ذوب فولات ، مس ، طلا و سایر فلزات ، با استفا ده از نیروی فنی تحصیل یا فته انجینری و استخدام متخصصین خارجی با ید به استخراج معادن که ذخا یر ملی است مبادرت  ورزند.

     هیچگاه  مثل استخراج نفت " ایران " خود را در گیر کمپا نیهای نفت خار و غارت گر نکرد . باید به پای خود حرکت نمود .

به پای استعانت اراده تی کن راه             به گو شه ای مزور منشین به انتظار کسی

 

تجارب تلخ غارت شدن نفت کشور ایران ، نشان داد که با همه قربانی یک نسل از آزادی خو ا هان و ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق فقید ، هنوز هم این خون ملت ایران مفت و رایگان ، توسط خون آشامان  کمپانیهای غارت گر نفتی مکیده می شود .

به زیر خاک ماندن معادن بهتر از آن است که به دست غارت گران امپر یا لیستی بی افتد . پدران ونسل ها ی  گذشته افغان ها قر بانی دادند ، از جان گذ شتند و از این ذخایر ملی و آزادی نه گذشتند ، ازین ثرو ت های زیر خاکی د فاع کردند . نبا ید گذاشت که این میا ث ها ی گران بها ، که به قیمت خون چند ین نسل حفظ و نگاه داری شده ، بدست نا پاک غول های سر مایه داری امپر یا لستی غا رت کردد.

برای تامین نیروی بشریتخصصی رشته های معادن و صنا یع و همچنان صنایع زراعتی و طبا بت و تولیدات مختلف به شدت با ید در دانشگاه ها توجه بشتر صورت گیرد تا در رشته های فوق فارغین تا سرحد دکترا داشته  با شیم .

در امور تجا رت :

      در این راستا سه بخش عمده فعا لیت می نما یند :

1 -  بخش تجارتی ( وزارت تجارت ) تورید کالا های صنعتی ، ما شین و آ لات ، صنایع سنگین و ثقیل .

صدور نفت و گاذ ، آهن ، مس و سایر فلزات ، ذغال سنگ و احجار زنتی

2       : کو پرا تیف  ها :

تو رید کا لا های مورد نیاز  د ها قین و کار گران و پیشه وران ، تورید صنایع سبک ، تراکتور ووسایل کشاورزی و باغ داری ، ماشین و آ لات کو چک ، کالا های مصرفی و خوراکی و حبو بات و تخم (بذر) های

اصلاح شده و غیره .

صدور محصولات ما زاد مصرف دا خلی کشا ور زی و دام ، میوه های تازه و خشک بار ، صنا یع دستی و نبا تات طبی مازاد مصرف داخلی .

3       -  تجا رت بخش خصو صی و شرکت ها :

این بخش به تورید و صدور آن کا لا ها مبادرت کر ده می توا ند که مورد نیاز بازار با شد و در زمینه به رویت پرو فرمی که اجازه تورید و صدور آن را از اتاق بازر گانی کمیته تجا رت کشور حا صل نما ید .

( تجارت کا ملا رهبری شده ) .

در " نظام شورایی " هیچ اداره ای نمی توا ند ، مو ئسیسه سر ما یه گذاری خارجی را به مشارکت دعوت   -

نما یند . نهد های اقتصادی ، کشاور زی و صنعتی با امکا نات داخلی با استخدام کار گران داخلی به فعا لیت می پر دازند.

هیج نهاد ما لی ، اقتصادی و تجارتی خصوصی حق مشارکت در داخل کشور با مو  سیسات خارجی بخصوص کشور های سر مایه داری امپر یا لیستی را ندارد .  

     در این نظام ما لکیت غیر استثماری از تعرض مسئون است . کارو پیشه وری ، صنایع دستی و هنر به منظور انکشاف و رفاه خانواده ها تشو یق و حما یت می شود .

کمیته کنترو ل و نظا رت مر کزی " شورای عا لی "

      این کمیته در اولین اجلاس ( شورای عا لی " به اتفاق آراء از میان اعضای شورای عا لی انتخاب  می شوند .  تعداد آن از هفت نفر تا یازده تن بوده می توا ند . این کمیته نیز دارای رئیس و معا ونین نبو ده و تمام اسناد ارایه شده به اتفاق آراء فیصله می شود . صرف در مواقع اجلاس به نوبت یکی از اعضا جلسه را گر دانندگی می نما ید .

مدت کار این کمیته چهار سال است .

این کمیته در برابر مجمع عمو می  " شورای عا لی " مسئو ل و پا سخ گو است . این کمیته به " شورای رهبری " نیز ارتباط مستقیم داشته و " شورای رهبری " گذا رشات را هم از کمیته اجرا ئیه و دارالانشاء " شورای عا لی " و هم از طریق " کمیته نظا رت مر کزی " بدست می آورد .

تبصره :  کاندید های " کمیته کنترول و نظارت " قبل از اولین کنگره " شورای عا لی " با ید از تا ئید " شورای رهبر ی "  بگذ  ر د .

 

            شو را ی  ر هبر ی  نظا م                             

 

قبلا  " رهبر " را تعریف نمو دیم که غیر از فر مان روا است . مثلا " ابو نصر فارا بی " که از فیلسوف های بزرگ مشرق زمین بود ، در زمینه می گو ید : " اجتماع با ید رهبر یا رهبران خرد مند دا شته با شند . این رهبر   با ید از مبا نی اخلا قی پیر وی نمو ده و اصلاح امور خلق را و جهه همت خود سا زد . اگر جامعه را به مثا به جسم تشبهه کنیم ، رهبر به منزله قلب است . " ( 1 )

" فارابی " در یکی از آثارش بنا م " المد ینته الفاضله " تفسیر از مدینه فا ضله ، طرح " افلا طون " در مورد صفات یک رهبر چنین آور ده است : "  رهبر مدینه فاضله دارای چنین صفا تی با شد : 1- تام الاعضا با شد .

2 – آنچه را درک کند و ببیند و بشنود و تعقل کند و بخو بی در حفظ نگاه دارد . 3- با هوش و زیرک با شد . 4 -  دوستدار علم با شد .  5 – در نفس اعتدال . 6 – دوستدار راستی و دشمن دروغ . 7  - بزرگ منش و دوستدار کرامت . 8 – فارغ از زر اندوزی و حب مال . 9- عا ول  . 10 – دادگر و نرم . 11- قوی اراده و شجاع در برابرحق . " ( 2 )

      گر چه " فارابی " قلب را به رهبری جسم تشبه کرده ، اما در حقیقت این مغز است که رهبری جسم را بعهده دارد . قلب حکم ساز مان اجتما عی و کشوری را دارد . قلب خو نی را که حا وی تما م موا د غذا یی ، پرو تئینی –

شهمی ، ویتا مین ها و منرال ها است که در جگر سا خته می شود ، به تمام بدن پخش می کند و هیچ کدام اعضا –

حتی کو چک ترین سلو ل را هم بی بهره نمی گذارد و پر کار ترین کار گر بدن است و این قلب به مغز هم غذا می دهد و مغز را فعال نگاه می دارد و بعد همین مغز تمام و جود بدن و حتی کو چک ترین غده بدن را " رهبری  " –

( 1 ) ص 271کتاب " فلسفه شرق " نگارش " مهر داد مهرین "

( 2 ) ص 272  همان کتاب

می نما ید ، نه " فرمان روایی" یعنی امرو نهی نمی کند ، و به قسم خاص اعضا را الهام و هدا یت می بخشد که با عث خطر در آن عضو با شد ، نو عی تما یل آرام و هدا یت شرین خود درونی . اعضا ی بدن اگر از آن سر پیچی کند ، موا جه به خطر می گردد .

     طوری که فارابی اشاره می کند که " رهبر خرد مند باشد"  کا ملا بجاه است و این یکی از شرایط " رهبری" می با شد ، در حا لیکه " فرمان روا " حتی می تواند عامی و کم سواد باشد ، بسیار چنین بوده اند ، ما نند چنگیزتیمور و بعضی شا هان و سلاطین مشرق زمین .

در " رهبری شرط نیست که " رهبر " حتما در راس حا کمیت قرار گیرد . " رهبران " جامعه غیر از حا کمان جامعه است .

بین " رهبر "  و " فر مان روا " یک تفا وت ظریف وجود دارد که مانند تاریکی و نور در فضا است که بین نور و تاریکی یعنی نور و انرژی تایک ( dark mater  ) خط و جود ندارد و آرام با نو عی تلا قی ، اتصال می یابد که برای فزیک معاصر فضایی با وسایل فنی اگر قابل تشخیص با شد ممکن است . 73در صد فضا را انرژی تا ریک در بر گرفته که تا هنوز این رمزو راز معلوم نیست .

     یک مشکل اساسی و جود دارد که در علوم انسانی و جامعه شنا سی احکام ثابط نیست ، هر معا دله انسانی و اجتماعی در حرکت های نا موزون و پیش  بینی نا شده در سیرو حرکت است ، در مسا ئل تعیین حدود بین دو مقوله و معادله اجتماعی انسانی نا ممکن است . ازین سبب نمی توان مفا هیم "رهبر" و " فر مان روا" را مجرد و ثابط تعریف و پذیرفت ، ازین لحاظ است که در این طرح " نظام شورا یی "  و " حزب" که مقام رهبری نظام طرح شده را دارد ، برای احتیاط تا کید می گردد که با ید " رهبری جمعی " یعنی خرد جمعی بکار گرفته شود بخا طری که نفس انسا نی خطا کار و عصیان گر است ، اعتمات بر نفس مشکل  ترین تما یل ها است .

سا ختار یک نظام که بخوا هیم عاد لا نه با شد ، دقت بسیار جدی را لا زم دارد ، کو چکترین غفلت در ساختار معادله را تغییر می دهد و با عث نا کامی طرح می گردد .

" رهبری " هر نظام اقتصادی و اجتما عی اگر با خرد ، عدالت و انصاف همراه با شد ، نتیجه کا ملا مطلوب  خوا هد داد .

     در کشور های عقب افتا ده به مشکل می شود " رهبر " بوجود بیا ید ، ازین لحاظ " رهبری جمعی " یک راه حل مو ضوع  بشمار می رود ، تا از " فر مان روایی" و خود کامگی فردی در امر خطیر رهبری نظام اجتماعی جلو گیر ی گردد .

     " نظام " و " رهبری" لازم و ملزوم یکد یگر اند ، زمانی که واژه یا مفهوم نظام را بکاد می بریم نا گذیر خوا هیم بود که از " رهبری آن  دغدغه خاطر داشت " نظام خود بخود بوجود نمی آید با ید " رهبری گردد و سازمان داده شود ، همواده در تکا مل آن کو شید و کار کرد و مو ا ظب خطر خرا بی ها و نوا قص آن بود که در جریان فعا لیت انسانی بو جود می آید .  لذا " رهبری " تا آن زمانی منتفی نیست که جا معه به مر حله ای از تکا مل اقتصادی و اجتماعی به خود کفایی کا مل برسد و از لحاظ فرهنگ به یک خا نواده بزرگ خود مانی بدون طبقات مبدل گردد ، و وجدان آدمی به آن مر حله ای فرهنگی انسانی رسیده با شد که فرد خود را مسئول جامعه احساس نما ید . فرد بخا طر جمع کار مو ئثر اقتصادی نما ید ، و در تولید ، افزا یش بوجود آید . در آن لحظه ای تاریخی است که که دیگر انواع حکو مت ها کا ملا منتفی است و هیچگو نه ضرورتی به چنین تشکیلا تی نخو ا هد بود .

پس به این نتیجه رسید یم که یک حزبی که خود سا ختار شورایی داشته با شد ، این نظام را اصولا می توا ند رهبری کند ، نه یک فرد و نه یک حکو مت . یک حزب کا ملا فا قد تشکیلات تو تا لیتاری و فرد محوری که معتقد به ا صل ساختار " نظام شورایی " با شد ، و در این راه و هدف برا ی شنا ساندن چنین اندیشه به توده های وسیع مردم کارو فعالیت نموده ، توده ها را  برای حما یت از آن با خود داشته با شد ، و یا به عبارت دیگر توده های مردم  از مفهوم چنین نظام آگاهی کامل حا صل و خوا ستار چنین نظام گردد . این آگاهی توسط یک حزب نیرو مند و فادار به آر مان مترقی و مردمی ممکن و میسر است .

      مو ئسسین چنین حزبی " شورای رهبری "  " نظام شورایی " را می تو اند تشکیل دهد . این شورا از موئسسین حزب تشکیل می گردد که در تا سیس " نظام شورایی " بحیث مو ئسیس است ، و در طرح و تد وین و به پیروزی رسانیدن این نظام فعا لیت نمو ده .

     هر گاه در تا سیس " نظام شورایی " حزب یا احزاب دیگر و یا نهاد های دیگر که سهم گرفته با شند ، به  تنا سب سهم شان در " شورای رهبری " عضویت می داشته با شند .

    بعد از تشکیل نظام نیز " شورای رهبری " از احزاب و نهاد های که طرفدار " نظام شورایی " اند ، به تناسب لازم به عضویت رهبری می پذیر د . و همچنان شورای رهبری بعد از تشکیل نظام از " سندیکا ی مرکزی کارگری " و اتحادیه های مرکزی " کو پرا تیف های زراعتی " ، از " ساز مان زنان " و از " شورای عالی "عضو می پذیرد .

    " شورای رهبری " با تمام قدرت از " نظام شورایی " پا سداری نموده و بروی ضرورت های لازم در وقت زمانش طرزلعمل و راه کار ها را پاس می نما ید .

    " شورای رهبری " برای احزابی که ایدئولوژی و جها نبنی علمی را تعقیب می نما یند و خوا ستار ار تقا ع جا معه ، به یک جامعه بدون طبقا ت و مالکیت بر وسایل تولید می با شند ، مانع ایجاد نمی کند و همکاری می نما ید .

       در " نظام شورا یی " به احزاب بورژ وازی و یا بنام پتی بورژوازی و احزاب ارتجاعی و هرگونه مظاهروا پس گرایی اجازه فعا لیت داده نمی شود .

      در هر " شورای محل  " یک دفتر حزب بنام " بورد دهنمایی و مشوره " وجود دارد که در ساختار و کار " شورا ها " را رهبری می نما یند ، تا فرهنگ خود باوری و خود گردانی و خود کفایی بو جود آمده ، فرد  با عشق و علاقه و احساس مشارکت به جمع کار کند و برای رسیدن به سعادت و رفاه عمو می تلا ش نما یند .

     در فرجام از دل روستا ها بیکاری و فقر ریشه کن و همه مصروف کار و تولید می گردد . احساس هم گرایی و حسن نیت ، محبت ، همبستگی و همد لی بو جود می آ ید ، همه خا نواده ها با هم

در خوشی ها شریک می شوند ، و همه برای تو لید و رفاه بشتر می کو شند ، تا سطح زند گی شان بلند برود و زندگی راحت ، و آسان گردد . درین سیستم کسی بیکار نمی ما ند ، فقرو گرسنگی به     گذشته سپرده می شود . چون فقرو محرو میت از میان می رود ، دیگر کار خلاف ، دزدی و آدم کشی و جنگ که زاده فقر است از بین می رود ، و جامعه به رفاه و سعادت می رسد .

انسان با خود و طبیعت زیبا آ شتی می کند و سختی و درشتی از میان می رود ، محبت به انسان جایگاه زیبای خود را باز می یا بد انسان دوباره به جا یگاه اصلی خود بر می گردد ، زندگی از نو آغاذ می یا بد .

                           دوباره می سازمت وطن ، اگر چه با خشت جان خو یش

                           ستون به سقف تو می زنم، اگر چه با استخوان  خو یش

                           دو باه می بویم از تو گل   ، به  میل  نسل   جوان  تو

                           دوباره می شو یم از تو خون، به سیل اشک روان خو یش

                           حدیث " حب الوطن"زشوق ، بد ان  رو ش ساز  می  کنم

                           که جان شود هر کلام  دل   ، چو بر گشا یم د هان خویش

                                                                     شعر از " سیمین بهبهانی"

                                                                              متو لد 1306ش

 

     نظر یات ، پشنها دات صا حب نظران و اندیشمندان در سایت www.srmaf.wordpress.com

مورد استقبال قرار می گیرد .

                                                               

                                                               

 

 


بالا
 
بازگشت