نجیبه آرش


پاسخ به " فراخوان به یک کمپاین ملی، مدنی وتاریخی" طرح محترم سلیمان کبیر نوری


سلام و سپاس به دستانیکه برای این امر ملی، مدنی و تاریخی افغانستان بلند شده است!

 در چنین موقعیت حساس تاریخی، دینِ  تک تک از وطن داران با احساس و وطنپرست ما اعم از زنان و مردانی میباشد، تا با این امر سترگ انسان دوستانه و واقعا تاریخی؛ با تمام نیرو و انرژی، امکانات مادی و معنوی خود به این کمپاین  بپیوندند!!

 صدا و حضور زنان افغان، چه در داخل وخارج کشور، صدا وحضور آرمان واحدی است که در تمام فراز و فرود تاریخ پر افتخار کشور مان، حامی و پشتیبان وطنپرستان ، عناصر ملی – مترقی، دادخواه و وطنپرست، بوده است.

به وضاحت دیده شده که سه دهه جنګ تحمیلی و صادر شده  به نوکری و همدستی پاکستان ، ایران و سایر کشور های مرتجع و بنیاد گرای منطقه، و با مداخله و حمایت صریح و بیدریغ  ابر قدرت های جهانی چون اتحاد شوروی وقت و کشور امریکا  صدمات وآسیب های جدی‌‌ به تمام داشته ها و ارزش های انسانی، مادی ، معنوی و فرهنگی میهن مان وارد نموده است۰ بخصوص بعد از ناکام ساختن پلان صلح ملل متحد و سقوط دولت ملی و مترقی به همکاری و همیاری این دو ابر قدرت( امریکا – شوروی)، با«خط مشی مصالحه ملی»؛ در سال ۱۹۹۲؛ و رفت و برگشت نماینده های حکام اجیر شده  پاکستا ن وایران چون جهادی ها و بنیاد گرایان مزدور - سیه اندیش طالبان ، انتخاب نا بجای کنفراس( بن) توسط یکعده از تکنوکرات های غرب و جهادی ها ، یک حکومت نا کاره، مفسد،  تاریک اندیش  و قوماندانسالار ، دست پروردگان سازمان جهنمی "آی ۰اس۰ آی" پاکستان را بر سرنوشت ما حاکم ساخت؛ که در نتیجه بعداز فاجعه ی حملات و آتشسوزی بر دو برج مرکز تجارتی امریکا توسالط القاعده!!!؟ در سپتمبر سال ۲۰۰۱، زمینه مداخله و لشکر کشی  جامعه جهانی ، شورای امنیت و ناتو، در کشور ما مساعد و فراهم گردید.  تقریبا ۴۴ کشور با تمام ساز و برګ جنگی مدرن و مخارج میلیارد ها دالر ګویا !؟ بقصد نابودی تروریزم، نجات مردم افغانستان از تروریزم و بنیادگرایی و بازسازی افغانستان به کشور ما لشکر کشی نمودند۰ که متاسفانه این امر همسایګان مارا تحریک نمود و جنګ در سر زمین ما شدت پیدا کرد۰ طالبان دوباره احیا و جان تازه ګرفته ،با سلاح ها ی جدید اکمال شدند. کشت وزرع خاشخاش و استحصال آن وسعت پیدا کرد و با صدور تروریستان انتحاری توسط آ ی۰ اس ۰آی پاکستان ، امنیت کشور ما شکننده شد۰
نبود امنیت، قانونیت ،کنترول، و بازپرس، بلند رفتن سرسام اورقیمت ها ، فقر،ګرسنګی ، بیکاری تنګدستی در بین اقشار تهی دست جامعه ما بطور بی سابقه ګسترش یافت وتعداد زیادی از زنان و کودکان که نان اوران خانواده ای خود بودند بنابر جبر اقتصادی به بازار های گدایی و درویزه ګی کشانیده شدند . تعداد زیاد مکاتب بویژه مکاتب دخترانه بسته ویا سوختانده شد.  تعداد زیاد مردم به اردوی بیکاران و بی سوادان افزوده و بمثابه بهترین سلاح بدست دشمن قرار گرفتند
۰ متاسفانه تاریخ تکرار شد۰ در وقت شاه امان اله غازی همین مردم بیچاره و بیسواد به تحریک یک عده ملا ها  آله دست انګلیس ها قرار ګرفته بر علیه ریفورم های مترقی شاه و ملکه جوان بغاوت نمودند و شاه مجبور به ترک وطن شد۰شوربختانه که ازان تاریخ به بعد،  یک دوره سیاه و تاریک، سال ها دامنگیر مردم و کشور  ما شد ۰ کشور ما از ترقی و پیشرفت باز ماند ، حقوق و ازادی زنان سلب شد چادری این سمبول اسارت زنان افغان تا سالیان زیادی بر زنان شهری اجباری گردید ۰

 در سال ۱۳۳۸ زنان شهری از قید چادری تحمیلی وغیر افغانی نجات یافتند و استعداد های سر شاریکه در وجود آن ها نهفته بود به سرعت راه ترقی را در پیش گرفتند. چنانکه در دهه هشتاد تا اوایل سال های نود سهم زنان در تمام عرصه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنګی از هر لحا ظ برجسته شد. بخصوص در عرصه اموزشی از ۶۰ الی ۷۰ فیصد کادر های اموزشی مکاتب و ادارات فرهنګی را زنان تشکیل مید اد که متاسفانه امروز در اثر توجه حکومت جهادی اکثریت مکاتب دخترانه را از شهر ها تا قصبات ملا امامان مساجد مدیریت میکنند ۰ وای از ین بدبختی!

میگویند بهترین آموزګار زن است.  زن نیمی از پیکره ی جامعه را تشکل میدهد، و نیم دیګر را میسازد. چنانکه گفته اند مادر با یک دست گهواره را میجنباند و با دست دیګر دنیا را تکان میدهد۰ مادر است که با شیر خود احساس وطنپرستی، آزادی، صداقت، محبت و دوستی را در نهاد کودک خود پرورش میدهد ۰ بیجا نیست که دشمنان آزادی و استقلال میهن ما بسختی با زنان کشور در ستیز هستند ۰ مکاتب ، مراجع کار زنان را آتش میزنند و از کسب علم و دانش آنهارا محروم میسازند۰ لت و کوب، توهین، تحقیر، تجاوز، قطع اعضای بدن زنان ( گوش و بینی بریدن ) پاشیدن تیزاب بر سر و روی دختران و زنان، مسموم کردن دختران مکاتب ، مجازات ضرب وشتم دره در محضر عام ،ترور ، اعدام و سنګسار، اختطاف دختران و پسران خورد سال و استفاده های جنسی از آنان، عروسی های اجباری و تحمیلی ، دست زدن به انفجارات انتحاری که هزاران تن را به کام مرګ فرستاده است۰ این همه پدیده های ننگین دوران حکومت آقای حامد کرزی در زیر چتر امنیتی جامعه بین المللی و نهاد های حقوق بشر افغانستان بوده که پیوسته از طریق رسانه های ملی و بین المللی به نمایش ګذاشته میشود۰ اخیرا نشر ویدو کلیپ سنګسار دو جوان عاشق(صدیقه و خیام) که پنج ماه پیش توسط طالبان وحشی در ولسوالی دشت ارچی ولایت قندوز که زیر چتر امنیتی نیرو های کشور آلمان قرار دارد،که افتضاح بزرګ ملی و بین المللی را به بار آورده است۰ من از « انګل مر کل » صدر اعظم کشور آلمان که خود یک زن است، میپرسم: که آیا با دیدن این کلیپ از مقامات مسول خود در افغا نستان چګونه استجواب نموده اند؟ آیا کدام مقام عالی رتبه خودرا در افغانستان بخاطر وقوع حادثه دلخراش ضد انسانی و ضد بشری تروریست های بنیاد گرا مجازات نموده اند، یا نه؟ و اګر جواب نه باشد !! متاسف هستم۰اما برای دولت بیکفایت و بی مسولیت ما چون آبی است که دگر از سر ګذشته است؛ بخاطریکه تا کنون هیچ متخلف و متجاوز به پنجه قانون سپرده نشده و مجازات نگردیده، و هرگاه دستگیر و زندانی شده اند، به اسرع وقت در بدل پرداخت رشوه، رها شده  اند۰
خود سوزی زنان و دختران جوان پدیده ای وحشتناک دیگریست که با آمدن تنظیم های جهادی، این مردان با دیانت خدا وشریعت!؟! مرد سالاران و قوماندان سالاران بخصوص در میان دختران و زنان جوان ولایت باستانی هرات؛ زمینه سازی گسترده ای پیدا نموده که تا اکنون صد ها دختر جوان بخاطر حفاظت و حراست از عزت و شرافت شان در برابر متجاوزین ددمنش، خودرا آتش زده اند.

اکنون چه باید کرد؟ مصایب بیشماری فرا راه ما قرار دارد. همسایگان ما خلاف تمام موازین بین المللی و حقوق بشر آتش جنګ و نفاق را در بین ملیت های با هم برادر و برابر ما دامن میزنند.

کشور آخوندی و نا مسلمان ایران جوانان مهاجر هموطن مارا که روی مجبوریت بخاطر عدم توجه ی حاکمیت مافیایی، به نیروی بالنده ی نسل حاضر و آینده، به آنجا مهاجر شده اند ( با دل پُراز امید به  همسایگی، هم دینی، همزبانی، همفرهنگی...) بدون کدام جرم مشهود و محکمه، بدار میزنند۰که مردم کشور ما با اعتراضات ګسترده اعمال خاینانه ی حکومت آخوندی ایران را تقبح میکنند۰ ولی متاسفانه مسولین دولتی افغاسان: شخص ریس جمهور، وزارت خارجه، سفیر نا کار آمد افغانستان مقیم ایران از کنار اینهمه اعدام های وحشت ناک با دیپلماسی آرام میګذرند. گویا اینکه خون بهای جوانان اعدام شده را قبلا اخذ نموده اند!!؟؟؟

مردم ما دیگر کر و کور نیستند به قوه تمیز مردم باید باور داشت از همین لحاظ است که به قول و قرار پاکستان و ایران اعتماد ندارند، به رهبران ساخته شده آنها ریشخند میزنند. زیرا میدانند که این رهبران همان جهادی های هستند که در دستګاه های جهنمی  "آ ی۰اس۰آی" پاکستان و حکومت آخوندی ایران ساخته و پرداخته شده اند۰بطور مثال هر هییتی که جهت مذاکره و مفاهمه صلح و ختم جنګ و خونریزی به پاکستان میروند، نخست از همه شکرانه سی سال بود و باش خود را به مقامات آن دولت تحویل میدهند و با سر خورده ګی، کرنش و ګردن پتی حق و آرامی مردم ما را از ایشان مطالبه مینمایند.

در اخیر من از مردم داغ دیده و جنگزده ی کشور خود در داخل و خارج از کشور صمیمانه تقاضا دارم تا زمانیکه خود ما آماده نشویم، تا همه برادران همتن و همکیش خودرا بدون تبعیض و تمایز قومی، نژادی،ملی، مذهبی، زبانی ¸جنسی، ایدیولوژی، حزبی وسازمانی، چپ  و راست اعتدالی وطنپرست در یک جبهه وحدت ملی در آغوش نکشیم، جنګ و خونریزی در وطن ما پایان نمییابد.

و باز هم بمثابه یک مادر دردمند وطن از تمام جوانان با شهامت، مردان وطن پرست وآګاه و از همه همسنګران راه سعادت و انسانیت خود امیدوار هستم که همه اختلافات سلیقه ای، اندیشه وی، فکری، حزبی و سازمانی خود راکنارګذاشته باصفوف فشرده و واحد ،نګذارند دخمه های تلخ تاریخ دوباره تکرار شود.

 ونګذارند که وطن عزیز مشترک و واحد ما افغانستان تجزیه شده از جغرافیه جهان ګم شود۰
تلاش نماییم تا با اتحاد وسیع و محکم خود به " فراخوان
به یک کمپاین ملی، مدنی وتاریخی"  را که بدون هیچگونه توهم و تردیدی یک اندیشه والای ملی و مدنی و تاریخی است از حدود یک پیام در مسیر عمل بین تمام اقشار جامعه پیاده نماییم و دست جلادان را بګیریم ، تراژدی جنګ را به  صلح پایدار، استوار و برادری دایمی تبدیل کنیم.

به حیث گام برجسته و مهم اولی، بیائید که گریبان شورای امنیت ملل متحدرا محکم بگیریم و از آن بخواهیم که آیا برای همین بساطی که در کشور ما برپاشد؛ برای نیرو های خارجی مجوز و « مشروعیت» اشغال افغانستان را داده بود ؟ اگر جواب نه باشد پس چه تدبیر باید گرفته شود؟.

 

به پیش به سوی تعمیل و تحقق این هدف و آرمان والای بزرگ میهنی !

 

زنده باد وحدت ملی همه افغانها !

 

 

 


بالا
 
بازگشت