جلیل پرشور

 

اتهامات دوطرفه وتواًم با فحش وناسزا برای بدنامی همسنگران دیروز وخوشنودی دشمنان
 

رفقا ودوستان گرامی
درود به شما


باعرض تبریک مجدد، به مناسبت نوروز (5689 مین سال بزرگداشت این قدیمی ترین مناسبت پر افتخار مشترک تاریخی ( جشن عظیم فرهنگی) همه گرامی داران این روز نو وجشن کهنسال وسال جدید خورشیدی ، اجازه دهید ، مطالبی را به عرض برسانم که نه تنها نقاط نظر اعتراضی من میباشند، بلکه تعدادی از همرزمان صادق ووفادار ما به امر مبارزه ووحدت ناگزیر وجدا ءضروری کلیه وطن پرستان وترقیخواهان ،رفیق وهمسو، دراین روزها که جنگ وجدل بی مفهوم دربین یاران وهمرزمان ما،شدت گرفته وبدون تردید محکوم به شکست وعدم پیروزی کلیه پهلوانان شامل این معرکه خواهد بود ، درتماسهای تیلفونی شان، ابراز نگرانی میکنند وتشدید این اتهام زدنهای متقابل را دراین لحظات حساس وسرنوشت ساز وطن واوجگیری اقدامات وحدت طلبانه ی رفقا ویاران دیروز ، نه تنها نا صواب ،بلکه زیانبار ارزیابی میکنند وبه آن اعتراض مینمایند.



مارا اعتقاد بر اینست که کدام حزبی ، کدام رفیق وهمراه ما وکدام فعال سیاسی موافق ، مخالف ودشمن و کدام انسان دارای بصیرت وخرد که درآخرین سالهای حاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان وحزب وطن شاهد آنهمه تغییرات ، تحولات واوجگیری مداخلات ارتجاع سفاک منطقوی ، عربی وجهانی درامور داخلی وطن مابوده اند ،وهر اقدام دولتمداران ما وحیله ونیرنگ ارتجاعی سرکرده های اپوزیسیون وابسته به پاکستان ،ارتجاع مکار عرب، ایران ، امریکا ،غرب وروسیه ی میراث خوار امپراطوری تزاری را که آنهااز حمایت جمهوری خلق چین نیز بهره مند بودند، خوب به یاد ندارند واین فلم ها وویدیو را را که اکنون بروی انترنت افتیده است ، به اضافه ی ده ها مورد از اقدامات مشابه سایر قدمه ها وشخصیت های کلیدی حزبی ودولتی آن روزگار را خود با چشمان بهت زده ی شان به تماشا ننشسته بودند وبه خوبی به یاد ندارند.



باید ، با تمام صراحت بیان گردد که هدف از نوشتن این سیاه مشق کوتاه وناچیز ، چیزی جز معطوف ساختن قلم به دستان (رفقای هم سرنوشت دیروز وباهم دشمن شده گان ) امروز، برای مراجعه نمودن به تفکر وموضعگیری سالم وتواءم با احساس مسوولیت درقبال جنبش وطنخواهی، آزادی طلبی ، ظلم ستیزی ،دموکراسی خواهی ، عدالت طلبی وخدمت به همه انسانهای مظلوم وتهی دست وطن و خواهان تحقق آرمانهای مشترکِ با خاک وخون یکسان شده ومیراث مشترک رزم وپیکار صادقانه یی که بهترین یاران ما درصف ودرراءس حزب وحاکمیت ،خونهای گرم وداغ شان رادراین راه فداکردند واکنون در گورستانهای عمداء چپه شده وتخریب شده، بقایای استخواهای شان باهم یکجا گردیده ودرعالم بیجانی وبی زبانی ، ازبرخورد های (بچه گانه وانتقام جوییهای غیر قابل توجیه) ما، رنج میکشند وبه یقین که با خود خواهند گفت که عجب میراث ودین بزرگ ملی را که ( ما با ریختن خونهاوفداکردن آرمانهای دوران جوانی) مان پاس داشتیم وارج گذاشتیم، این رفقای مدعی ادامه ی آن راه بزرگ انسانی ، دردوران موهای سفید ،کله های تاس شده ،دهن های بی دندان وقامتهای خمیده وجسمهای ضعیف ونحیف شان وبعد سنین پخته گی (بالاتر از 50 الی 80 سال) به جای پیدا کردن راه حلهای منطقی وبرداشت های سالم از هزاران اقدام نیک ومردمی و وطن پرستانه وده ها گناه واشتباه، از جمله نحوه ی برخورد واقدام غیردسته جمعی در آخرین روزهای تغییر حاکمیت واکنون به جای گرفتن درس عبرت واستنتاج منطقی وعلمی ازدیروز،برای درپیش گرفتن راه سالم واتخاذ تدابیر علمی درمبارزه، به جان هم افتیده اند وقسم یاد کرده اند که آخرین امکانات وتوانائیهای باقی مانده ی شان را فدای تحقق اهداف ارتجاع وعدالت ستیزی نمایند، فرا میخوانیم ودعوت به تعقل، احساس مسوولیت وبرده باری مینمائیم..


ما، به حیث فرزندان صادق حزب مان ، به صفت پاسداران تمام ارزشهای عظیم رزم وپیکار دلیرانه ی یاران به خاک افتیده ی مان و بمثابه ی فرزندان اصیل مردمان زحمتکش وطن مشترک وآبایی همهء افغانان وبالاخره به حیث حزبیهای حرمتگذار به خدمات بزرگ وشائیسته ی همه رهبران ، کادرها ها ، اعضا ، هواداران ومدافعین حزب ،حاکمیت و جنبش ترقی خواهی تواءم با عدالت اجتماعی ، صدای اعتراض شدید مان را دربرابر این همه اتهام زدنهای متقابل بین دوصف شکل گرفته فعلی درداخل بدنه ی باقی مانده ی حزب دیروز ، ابراز نموده و از شما (درگیر شده گان جنگ واتهام زنیهای متقابل)جدا ء میخواهیم که بیشتر ازین در توهین وتحقیر همدیگر نقش بازی نکنیدوباعث بدنامی هریک تان، به وسیله ی یکدیگر که عمری درپهلوی هم برضد ظلم واستبداد ، ارتجاع وبیعدالتی رزمیده اید،نشوید.


ما، عقیده داریم که دراین جنگ تبلیغاتی غیر رفیقانه (خودسوز ودشمن ساز)که اسناد وشواهد ارائه شده به وسیله ی دوطرف( کهنه وتاریخ تیر شده ) است، هیچ طرف درگیر شاهد پیروزی را درآغوش نخواهد گرفت وسربلندی کمایی نخواهد کرد. این تبلیغات کاملا ء خصمانه وطعنه زنیهای غیر سیاسی ولاف وگزاف گوییهای بیهوده وتعریف وتمجید های اضافی از افراد وشخصیت های دیروزو امروز واز نخبه گان زبان دار وقلم دار امروز وصف آرایی به نفع ایشان وهم رکابی شخصی با آنها، مشکلات مارا هرگز حل کرده نتوانسته و( گِـرِ هی از گِـر ِه )های متعدد وطن ومبارزین آن را باز نخواهد کرد.


اگر ، بی پرده گفته شود وپای رنجش درمیان نباشد، میتوان با کل صراحت اعلام کرد که همانطوریکه همه منسوبین حزب ودولت آن وقت ، در پیروزیهای وخدمات اجتماعی به نفع مردم سهم داشتند، دراشتباهات وگناه نیز همه ی ما ( بادرجات متفاوت) سهم داریم وهرگز نمی توانیم شانه خالی کنیم. البته بادرنظر داشت این اصل که :( اشتبا هات بزرگان نیز بزرگ میباشد)


باید صریحا ء بیان گردد که اگر به این جنگ تبلیغاتی بیشتر ازین دامن زده شود، بدون تردید نه تنها همه هواداران وسربازان خسته وماءیوس حوادث گذشته ، بنابر عوامل متعدد موجود ( بدون تبصره) دربرابر هم صف آرایی خواهند کرد، بلکه دستان پلید ونا مریی ی وجود دارند که بالای این آتش تاهنوزضعیف ولی سوزنده وویرانگر (پطرول) میپاشند وسوختن وکباب شدن ( ما) را به تماشا می نشینند. بیائید، دل دشمنان مشترک مان را بیشتر ازین شاد نسازید.!


دراخیر این تقاضا نامه ی رفقانه از هر دوطرف ویا ( طرفهای درگیر) خواهشمندیم که از استعمال کلمات رکیکی که به عزت ووقار سیاسی وحیثیت فامیلی رفقا بربخورد برای آن بایدجلو گیری میشد، که نوشتن چنین کلمات با اهداف ، ادعاهای فرهنگی وخصوصیتهای اخلاقی جامعه ی ما ( خاصتا ء) رفقای ما درمخالفت قرار دارد وباعث تحریکات وانتقام جوییهای بیمورد ومهارنشدنی میگردد.


تذکر این مطلب را نیز خالی ازارزش نمیدانم که گفته شود: رفقای گرامی!در برخوردهاوقضاوتهای تان ، این حقیقت را باید درنظر بگیرید که درشکل گیری حوادث سقوط حاکمیت ، کوتاهی های فراوانی از سوی کلیه قدمه های حزبی ودولتی آن روز صورت گرفته است ومختص ومنحصر به این وآن نمیگردد.اگر هدف بررسی وبدست آوردن حقایق باشد ، باید به صورت دقیق وغیر جانبدارانه وبدون دخالت ( حُـب وبُـغض) سیاسی،شخصی ،فرکسیونی ،قومی ،سمتی،وچسپیدن مذهبی گونه به قدسیت رهبران دیروز وبقایای حلقه ی رهبری حزبی ودولتی درقید حیات، دراین مورد تحقیق شودو این تحقیق را باید تعدادی از اهل خبره ،شاهدان عینی ، کادرهای اثر گذار ، مردمان ومشاهدین غیر حزبی وحزبیهای بیغرض وبی فرکسیون که همه ی این اشخاص باید خارج از حلقه ی آتشین مزاج حمایت از فرکسیونها حلقات موجود باشند، انجام دهند.


از آنجائیکه رسیدن به وحدت مبارزین واقعی ،وحدت داوطلبانه ،دموکراتیک وشفاف همه فرزندان اصیل وطن وهمرزمان صادق مان، به رسالت بزرگ ملی هرکدام ما مبدل گردیده است ،نباید برای تحقق این امر بزرگ درنگ نمائیم و کاری کنیم که سنگ اندازی درراه وحدت مجدد رفقا تلقی گردد وباعث سوء تفاهم شود. این وحدت نیز زمانی کارا ، اثر گذار وبه درد وطن ومردم آن خواهد خورد که از یک طرف درشرایط فعلی صادقانه شکل گیرد ، تحکیم پیدا کند وبه ثمر برسد واز طرفی هیچ حزب ، گروه ،حلقه وشخصیت ِ رفیق ِ هواخواه وداوطلب وراغب به وحدت ، ازاین پروسه دور نماند ودربرابر هیچ رفیق ِ رقیب شده وحریف(!)که دارای امکانات درمبارزه ونیرومند شدن حزب واحد باشد، مانع تراشی نگردد، وطوری زمینه سازی شود که دروازه ی هر حزبی صادق ودور مانده از ارتباط با حلقات واحزاب شامل وحدت فعلی، دق الباب شود وبا او موضوع وحدت مطرح گردد واز آن برای مشارکت درپروسه دعوت شود. این دعوت را نیز نمیتوان به وسیله ی افرادی انجام داد که تا دیروز خودشان دشمن آشکار ویا پنهانی وحدت مجدد رفقا بوده اند.


باید اذعان کرد که اگر هدف اساسی وحدت مجدد رفقا، ایجاد حزب بزرگ وطن پرست ، ترقیخواه ، دموکرات وخواهان تاءمین صلح واقعی وسراسری، آزادی ، دموکراسی وعدالت اجتماعی دروطن باشد، وتلاش نماید تا جبهه یِ وسیع ترقیخواهان دموکرات وعدالت طلب را برای خاتمه دادن به ظلم وبیعدالتی ،وطنفروشی وخیانت ملی ولجام زدن به مداخلات خارجی خاصتاء قطع مداخلات نظامی وموجهای تباه کن بنیاد گرایی ، ریشه داشته درمداخلات ارتجاع مذهبی وافراطی پاکستانی، عربی ومنطقه باشد، بائیست که دربرخوردهای مان نسبت به همه گروه ها وحلقاتی که میتوانند درشرایط مساعد تر وبالاثر پیداکردن زمینه های تفاهم وهم سویی،با هم کنار بیایند ومتحد شوند محتاط ودقیق باشیم وکاری نکنیم که ازاختلافات موجود فرکسیونی وشخصی( دیوار چین) بسازیم وفردا پشیمانی نیز سودی نداشته باشد..

،


دراخیر، از همه آنانیکه لاف از رفاقت وهمسویی میزنند واکنون با بغض وعداوت ، لباس زرهی انتقام جویی وگویاافشاگری را به تن نموده وساعتهارا پیهم درعقب کمپیوتر ها ویا میزهای کار شان سپری میکنند وآثار ونوشته جات گویا( افشا) کننده ورسوا ساز ویا تدافعی خلق میکنند، تقاضا میگردد که : بس کنید وبیشتر ازین درعقب( آب رفته بیل نگیرید) ویا (کاه بی دانه را باد نکنید) زیرا نه تنها سودی ندارد ، بلکه عزت ووقار باقی مانده ی مشترک مان را برباد میکند وبس.!


ایکاش، رفقای گرامی ما،دیروز درمورد حیاتی ترین وخطرناک ترین قضایای سرنوشت ساز ملی وحزبی ،با سنجش ،همسویی ،تفاهم ،تشریک مساعی ،احساس مسوولیت درقبال زحمتکشان ورفقا ومتحدین بی خبر گذاشته شده ،مشوره میکردند ، وبا فراخی سینه، تحمل رفیقانه، عاقبت اندیشی ، مشوره با صفوف ونظر خواهی ازایشان عمل میکردند، وبدون بی سرپوش گذاشتن حزب وحاکمیت ودریک کلمه، قبل از بفکر افتادن برای نجات شخصی وفامیلی، درصدد فراهم ساختن قناعت اردوی عظیم ملکی ونظامی مدافع حاکمیت وقت و.... مشترکا ءعمل میگردید وتصامیم شان درحلقه ی ضیق بالا وبالایی محدود نمی شد، واین همه انتقادها وگله وشکایها واعتراضات به وجود نمی آمد.


حال که 18 سال از آن حوادث رقتبار ورویدادها وانکشافات تحمیلی وغیر دموکراتیک قبلی آن سپری گردیده است . لازم وضروری پنداشته میشود که بعد اینهمه درک وفهم جدید از مبارزه،سیاست، حزب سازی، فهم ودرک بیشتر از دموکراسی وارزش های آن، خردرهبری ورهبری جمعی وارزش مندی مشوره ونقاشهای سازنده ، که با کمال تاءسف دراین زمینه ها لنگش های معینی را اکنون بیشتر احساس میکنیم ،تلاش شود که اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم ودوری های موجود وناشی از برداشتها وانقطابهای گذشته را که دستان مداخله گر داخلی وخارجی درعقب آن قرار داشت ودارد، وعقب مانده گیهای سیاسی وفرهنگی ما، به نوبه ی خود درتشدید آن کمک میکند دائمی نسازیم.

باید ،بدانیم که اکثریت قاطع مجموع حلقات رهبری وکادرهای اثر گذار درپروسه های قبلی .وجدید دراشتباهات دیروز وامروز سهیم اند وخود ما دربدبخت سازی ودربدری مان نقش داریم.


گر حکم شود که مست گیرند *** درشهر هر آنکه هست گیـرند !
 


بالا
 
بازگشت