صبورالله سـیاه سـنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

امیدوارم 2012 سال بهتری باشد

 

سال دوهزار و یازده با برشپاره های سهمگینش برای نگارنده یادداشت کنونی از چندین نگاه دگرگونه بود. البته اینجا و آنجا مژدگانی نیز داشت. اگر میخواهید دمی چند مهمان این برگه باشید، گامهای تان روی دیده.

شگون دوهزار و یازده را با چند نشانه زیبا در جنوری خجسته گرفته بودم، از آن میان هفتاد ساله شدن جگجیت سنگهـ در هشتم فبروری، صد ساله گردیدن روز جهانی زن در هشتم مارچ و برنامه ویژه بزرگداشت مهدی حسن. این سه رویداد فرخنده را باید تا فرا رسیدن هنگام شان با نبشته های پیاپی گرامی میداشتم. با آنکه کارها با آمادگی پیشاپیش خوب پیش رفتند، ناسورهای زیرین همه چیز را داغان کردند.

کوچهای برگشت ناپذیر حمیده برمکی و خانواده اش (نیمروز 28 جنوری)، علی سینا فرزند هژده ساله پرتو نادری (نیمه شب 28 مارچ)، معین اختر (شب 22 اپریل)، دکتور ذکی پاهنگ (شامگاهان 29 می)، مقبول فدا حسین (شام 9 جون)، رحیم مهریار (بامداد 22 جون)، طارق میرزا (چاشتگاهان 26 سپتمبر)، جگجیت سنگهـ (سپیده دم 10 اکتوبر)، عزاداران عاشورا (روز 6 دسمبر)، رحیم غمزده (16 دسمبر) و چند تن دیگر از گستره های آگاهی و اندیشه.

در نیمرخ روشن گاهنامه، میشود ازین رویدادها یاد کرد: (1) هفتادمین سالگرد جگجیت سنگهـ (هشتم فبروری)، (2) دو برنامه ویژه، یکی شانزدهم جولای در لندن به مهربانی فرید مل، آصف معروف، رضا محمدی با "منظومه شیدایی" و دیگری بیست و سوم و بیست چهارم جولای در ایرلانگن/ جرمنی به میزبانی فریبا جان آتش و سمیع جان دوست که بهترین زمینه برای دیدار با بهترین دوستان زندگی بود، (3) دیدار با خانواده های دکتور پاهنگ و چند دوست دیگر مانند دکتور صدیق همت، دکتور علی بهمن و مشعل حریر، (4) برنامه "دیدار با رامشگر گیتار نگار" (بیستم نوامبر) برای گرامیداشت از جایگاه استاد وحید قاسمی به میزبانی "کاروان شعر" و (5) میزبانیها و مهربانیهای بیکران هارون راعون سرودپرداز و گوینده پرآوازه کشور در هر بار، و دیدار دوباره با برخی از دوستان نزدیک به دل.

از بهترینهایی که در یازده ماه گذشته خوانده ام: "گردنبند مروارید"/ نیلاب سلام، گزینه های زیبای "مخاتب"/ مجیب مهرداد، "دوری پرنده نیست که برگردد" از سهراب سیرت، "عجالتاً برای تو ..."/ هادی میران، "به سپیدی این شعرها شک کنید"/ وحید بکتاش، "مروارید گمشده" صالحه وهاب واصل، د سنایی غزنوی ژوند او شعرونه به خامه نجم الرحمان مواج، چندین پژوهش ارجناک در زمینه موسیقی چهار گوشه افغانستان از استاد وحید قاسمی و برگردان انگلیسی داستان ارزنده "چاه به چاه"/ آصف سلطانزاده از سوی سیر یگانه.

چند گزارش امید بخش: تلاش سپیده پاهنگ در راه نوشتن کتابی به یاد دکتور ذکی پاهنگ، رویکرد صنم عنبرین به سروده های تازه با وزن نیمایی، پیوند زندگی دو دوست گرانمایه این برگه: جینا جان علی و همایون جان یعقوبی، رونمایی کتاب "زنگوله زنان گذشت باران" به همت مجیب مهرداد و بهروز ذبیح الله برای بررسی شعر تاجکستان (و این البته یکی از آرزوهای دیرین آصف معروف و افسر رهبین در ماهنامه "سباوون" بود)، درخشش دوشیزه انارکلی هنریار و دریافت جایزه شهامت از یونسکو.

اندوهان دوهزارویازده کم نبودند، خوشیهایش نیز زیاد نیستند. فراوان میتوان از هر دو بخش نوشت و خواننده دارای یک سر و هزار سودا را دیرتر اینجا نگه داشت، ولی بیجا نخواهد بود، با یادداشتی  از سر کنجکاوی درنگ کرد: گزارش "انارکلی هنریار و دریافت جایزه دلیری از سوی یونسکو" به خامه مصطفا سالک یک زیبایی پنهان نشدنی دارد و یک پرسش نهان نکردنی.

زیبایی اینکه در سراسر گزارش اشارتی به کیش و باور انارکلی به چشم نمیخورد و چه اندیشمندانه است همینگونه برخورد با آدمها. نامبرده چه به نمایندگی از هندوها/ سکهـ ها آنجا رفته باشد و چه برای پاسداری از "حقوق بشر" فراباوری، کاری کرده است شایسته و بایسته. و پرسش اینکه چرا گزارش پیشگفته تنها در برگه پشتو سایت بی بی سی آمده است و در برگه فارسی نه؟

در پایانی که پایان مباد، نمیتوانم سپاسگزار نباشم از هیله جان جدیر، الحاج احسان عزیز، آرزو جان رسولی، خلیل الله جان  خلیق، نیلاب جان سرابی، ادریس زمان، نبیله جان همایون و همه آنانی که با نوشتن پیامها به من نیرو میبخشند. امیدوارم 2012 سال بهتری باشد.

 

[][]

 

 

 


بالا
 
بازگشت