الحاج عبدالخالق بقايی پاميرزاد

 

ولايت غزنی به يک مغز متفکر ، مدبر و دلسوز نياز جدی دارد

قرار است ولايت باستانی غزنی در سال 2013 ميلادی بحيث پايتخت فرهنگی جهان اسلام ، طی مراسم باشکوهی نامگذاری شود و بدين مناسبت مهمانان عاليرتبه ای از ممالک مختلف وارد کشور ما گردند و از زادکاه با عظمت سنايی ، محمود ، مسعود ، بهرام شاه ، البيرونی ، فرخی ، عنصری و عسجدی ديدن نمايند.

ناگفته نماند که گرچه اين دوره نيز با کمبودی ها و کاستی های قابل توجه  ای همراه است معهذا  ملت افغانستان چه از لحاظ سياسی و چه از بعد اخلاقی مکلفيت دارند تا ازين مهمانان استقبال شايسته و بايسته بعمل بياورد و ارواح نياکان را شاد سازند.

چون کمتر از يکسال از برگزاری اين جشن باقی مانده ، ديده ميشود که هنوز هم کار بازسازی از پلان عقب است و بيم آن ميرود که تيم کاری نتواند کمبودی ها را بموقع جبران سازد و موانع را از پيش رو بردارد و دراين صورت بار ملامتی بدوش ولايت غزنی و اورگانهايی خواهد بود که فرصت ها را ازدست داده اند و نتوانسته اند وظايف و مسئوليت های شان را بموقع انجام دهند.

چنانچه اين موضوع توجه شواری ملی افغانستان را بخود جلب کرده و نمايندگان ، وزرای مسئول را برای ارايه گزارش دهی به جلسه احضار نمودند و اينکه چه تصميمی اتخاذ کرده خواهند بود هنوز معلوم نيست و اوضاع سردرگم است.

بنابرين نظر به اهميت مساله و اينکه آبروی ملت فخيم افغانستان به اين امر بستگی دارد ، پيشنهاد ميگردد تا شخصی که از هر حيث قابل اعتماد باشد و به امور فرهنگی و اداری و ساختمان بلديت کامل داشته باشد و زبان خارجی بداند و دارای وجاهت ملی و بين المللی نيز باشد ، بحيث سرپرست امورملکی و نظامی ولايت غزنی مقرر گردد و بطور عاجل ، ضربتی و اوپراتيفی به حل و فصل پروبلم ها بپردازد.

بايد به اين شخص صلاحيت داده شود تا در تيم کاری تجديد نظر کند و در صورت لزوم به کشورهای دوست مسافرت و به جلب و جذب کمک های مالی و تخنيکی اقدام ورزد.

به باور اين کمينه ، اين شخص ميتواند جناب يوسف پشتون سابق وزير انکشاف شهری ويا جناب هدايت  امين ارسلا وزير ارشد باشد. گرچه اين تقرر مقطعی و مصلحتی است ولی نظر به اوضاع امنيتی ولايت که دارد با خروج نيروهای خارجی از کشورما ، بدست مزدوران آی اس آی پاکستان هر روز ناامن تر ميگردد ، در بهبود اوضاع مفيد ثابت ميشود. چه همين اکنون در برخی از نقاط ولايت غزنی دروازه های مکاتب بروی شاگردان بسته شده و مردم با چالشهای فراوانی مواجه هستند. و فرياد شان از دست زورمندان و غاصبين تا آسمان بلند است ووحدت ملی به تحکيم بيشتر ضرورت دارد.

درغير اينصورت ، حکومت ميتواند موعد برگزاری اين جشن را يکسال ديگر به تعويق اندازد تا دراين مدت کمبوی ها جبران شود و تمام آمادگی ها لازم برای تدوير يک نشست بين المللی در سطح مناسب اتخاذ گردد.

نکتته مهم ديگری را که  به توجه اوليای امور ميرسانم اينست که روند بازسازی و مرمت کاری آثار باستانی از همان اول وهله از کيفيت و شفافيت لازم برخوردار نبوده و نيست و بار بار شکايت ها بلند گرديد بود که از يک طرف کار بشکل سطحی پيش ميرود و از طرف ديگر در کاربرد و استفاده از مواد مصاله جات ساختمانی ، اصول و اسلوب فنی و علمی از نگاه باستان شناسی بصورت دقيق رعايت نمی شود و اين خطر به ميان می آيد که با گذشت دو سه سال و حتی کمتر از آن در اثر فشار عوامل طبيعی از قبيل برف و باران و زلزله خدای ناکرده  برج . باره مجددا از هم بپاشد و مصيبتی به ميان بياورد که در آنوقت پشيمانی و ندامت سودی نخواهد داشت. در اين مورد نگارنده قبلا در جريده وزين اميد ( نامهً مردم افغانستان در امريکا) نيز  پيشنهاداتی ارايه داشته ام و بالخصوص توجه مقامات  وزارت محترم انکشاف شهری را به عواقب قضايا معطوف گردانيده ام.

در خاتمه پيام نويسنده به حکومت و کسانيکه خواهان کرسی های بلند می باشند اينست که :

1 ـ حکومت داری خوب آنست که در بدو امر روی تقرر اشخاص غور و دقت همه جانبه صورت گيرد و از استخدام اشخاص مشکوک ، مجهول الهويه ، نالايق ، کلاه بردار ، مزدور اجانب خود داری شود و ضوابط بر روابط ترجيح داده شود.

2 ـ وقتيکه وزير ، والی  يا رئيس مستقل در مدت شش ماه  در وظيفه خود شايستگی نشان نداد تعويض گردد و شخص واجد شرايط بجای او مقرر گردد زيرا ادامه کار همچو اشخاص باعث پسمانی امور ميشود و هم سرانجام خود شان بدنام ميگردند و شخصيت شان صدمه ميبيند.

3 ـ از وزرا ، واليان و روسای مستقل تقاضا بعمل می آيد تا به اصطلاح " سنگ را برابر زور شان بالا کنند". در صورتيکه قابليت ، استعداد و توانايی پيش برد امور را در خود نه بينند ، تقاضای حکومت را نه پذيرند و احترامانه معذرت بخواهند.

 به اميد تامين صلح و شگوفايی افغانستان عزيز

 

 


بالا
 
بازگشت