کمباور کابلی


 

زنده باد جاسوسی !


می رسی به تاج وتخت در ازای جاسوسی
می کند « ولس مشر» ت کيميای جاسوسی

شيخ فانی ار باشی ، ميشوی وزيرجنگ
گرزنی به چشم خود توتيای جاسوسی !

گه روی به بيت الله ، گه بحيره اسود
گر به شانه اندازی آن عبای جاسوسی !

طالب و مجاهد گشت ، نور ديده مغرب
بيکرانه گسترد ست جاده های جاسوسی !

نام مشرف ومخبر، بر سر خيابان چيست :
مبتدای بی ننگی ، منتهای جاسوسی !

عقل و جست و جو موقوف ، نغمه و نوا، مردود
اين فقيه فقط دارد اشتهای جاسوسی !

در ميان کابينه ، يک وزير سالم کو ؟
جمله دشمن ملت ، آشنای جاسوسی !

مدح « سيد علی * » گويد ، ناظم فرومايه
کرده است مناعت را خاک پای جاسوسی !

موج و صخره بسياراست ، ساحل رهايی، گم
کشتی وطن را برد ، نا خدای جاسوسی !



پانويس :

* منظور سيد علی خامنه ای است .

 

 


بالا
 
بازگشت