دلایل مسکو و آستانه برای حذف طالبان از فهرست سازمان‌های تروریستی چیست؟

 

روسیه اعلام کرده است که می‌خواهد نام طالبان را از گروه‌های تروریستی و ممنوعه در کشور خود حذف کند، قزاقستان نیز پیشتر این گروه را از این فهرست خارج کرده بود اما تحلیلگران به دنبال پاسخ این سوال مهم هستند که هدف از تصمیم از این دو کشور چیست و این مساله تا چه اندازه بر امنیت منطقه تاثیر دارد؟

به گزارش ایرنا، احتمال حذف نام «طالبان» از فهرست سازمان های تروریستی در ابتدای ماه آوریل در رسانه های روسیه منتشر شد. بر اساس گزارش‌ها، وزارت‌خانه‌های امورخارجه و دادگستری روسیه در حال بررسی این مساله هستند. به گفته رسانه های روسیه، تصمیم نهایی را در این مورد بالاترین مقام سیاسی کشور اتخاذ خواهد کرد.

ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه برای افغانستان به خبرگزاری تاس گفت که مسکو در مبارزه با تروریسم با طالبان همکاری منظم دارد. وی اظهار داشت: وزارت‌خانه های دادگستری، امور خارجه و سایر سازمان‌های دولتی مرتبط روسیه در حال کار روی موضوع حذف طالبان از فهرست سازمان‌های تروریستی هستند. با این حال، بالاترین مقام روسیه در نهایت تصمیم نهایی را در این مورد خواهد گرفت.

روسیه و طالبان سال‌هاست روابط نزدیکی با هم دارند و مسکو از مقامات طالبان در جلسات مختلف دعوت کرده است. حتی اعضای دولت طالبان به نشست «روسیه - جهان اسلام» در شهر کازان که پیش‌بینی می‌شود در ماه جاری سال میلادی برگزار شود، دعوت شده‌اند.

این در حالی است که ماه گذشته گروه داعش حمله مرگباری را درحومه مسکو ترتیب داد. در این حمله دست کم ۱۴۰ شهروند روس کشته و نزدیک به ۲۰۰ نفر دیگر زخمی شدند. علاوه بر این، مقامات ارشد امنیتی روسیه بارها از حضور گروه های تروریستی در افغانستان که امنیت کشورهای آسیای میانه را تهدید می کند، ابراز نگرانی کرده بودند.

پیشتر اویبک اسمادیوروف، نماینده رسمی وزارت امور خارجه قزاقستان نیز به خبرگزاری «کازینفورم» گفته بود که تصمیم برای حذف طالبان از فهرست سازمان های تروریستی گرفته شده است.

این دو تصمیم بحثی را در میان کارشناسان با موضوع پیامدها و خطرات آن برانگیخت. مهمترین سوالی که تحلیلگران به دنبال پاسخ آن هستند این است که هدف از حذف طالبان از فهرست سازمان های تروریستی چیست و این تصمیم تا چه اندازه بر امنیت منطقه تاثیر می گذارد. همچنین اکنون این سوال مطرح است که پس از قزاقستان و روسیه، آیا دیگر کشورهای منطقه، طالبان را از فهرست سازمان های تروریستی خارج کرده و روابط را احیا خواهند کرد؟

پیشینه طالبان

فعالیت گروه طالبان در سال‌های ۱۹۸۶-۱۹۸۷ میلادی (۱۳۶۵ - ۱۳۶۶ شمسی) آغاز شد و در بسیاری از کشورهای جهان به‌عنوان یک سازمان تروریستی و ممنوع شناخته شده است. این گروه از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ( ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰) بر افغانستان حکومت کردند. شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۱) طالبان را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داد. همچنین این سازمان جهانی در سال ۱۹۹۹ میلادی ۱۳۷۷) تحریم هایی را علیه طالبان وضع کرد.

طالبان در ماه اوت ۲۰۲۱ (تابستان ۱۴۰۰) پس از اینکه توانستند به دلیل خروج نیروهای نظامی آمریکایی حملات خود را تشدید کنند، در افغانستان به قدرت رسد. از آن زمان تاکنون، پس از تثبیت سلطه کامل بر افغانستان، این گروه در تلاش است تا روابط دیپلماتیک با کشورهای مختلف را برقرار و وجهه خود را در چشم جامعه جهانی بازسازی کند.

انگیزه های مسکو

آندری سرنکو، مدیر مرکز مطالعه افغانستان، تصمیم احتمالی مسکو برای حذف طالبان از فهرست سازمان‌های تروریستی را به چند دلیل مرتبط دانست؛ دلیل اول این است که مسکو هیچ متحد و دوستی برای حفظ منافع خود در افغانستان ندارد. دلیل دوم نتیجه تماس‌های سال گذشته با مخالفان طالبان است و ظاهراً پس از صحبت با آنها در مسکو، آنها را در مبارزه با طالبان قاطع و جدی ندیدند. دلیل سوم، رشد داعش است و مسکو چاره ای جز انجام عملیات علیه داعش در خاک افغانستان ندارد.

در فوریه ۲۰۰۳، دادگاه عالی روسیه، طالبان را تروریستی اعلام و فعالیت آن را در خاک این کشور ممنوع کرد. آن تصمیم بر اساس پیشنهاد دادستانی روسیه و بر اساس مواد سرویس اطلاعاتی روسیه اتخاذ شد.

پرویز ملاجانوف، تحلیلگر مستقل سیاسی هم مدعی است: مسکو می خواهد شهرت خود را در میان کشورهای منطقه افزایش دهد و موقعیت خود را در جنوب تقویت کند.

به گفته وی، احیای روابط با طالبان فرصتی را برای گشودن راه های تجاری جدید به آب های جنوب فراهم می‌کند و در این زمینه، موضع مسکو مانند برخی از کشورهای پس از فروپاشی شوروی است.

انتقاد و همکاری
در پایان سال ۲۰۲۳، مقامات قزاقستان از حذف نام طالبان از لیست سازمان های ممنوعه خبر دادند. آنها در توضیح تصمیم خود گفتند که بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، طالبان در لیست سازمان‌های تروریستی قرار ندارد.

ازبکستان، ترکمنستان و قرقیزستان نیز روابط نزدیکی با طالبان در سطح وزارت امور خارجه خود دارند. ارائه کمک های بشردوستانه و همکاری در زمینه های حمل و نقل، برق آبی و امنیت در دستور کار است. همه کشورهای منطقه از طالبان می‌خواهند تا یک حکومت فراگیر با مشارکت همه اقوام و احترام به حقوق بشر، از جمله رعایت حق زنان برای تحصیل، تشکیل دهند.

دولت تاجیکستان با طالبان روابط دیپلماتیک ندارد و از گروه مقاومت در برابر طالبان به رهبری احمد مسعود حمایت می کند. با این وجود تاجیکستان به افغانستان برق صادر و بازارچه های مرزی با این کشور را فعال کرد. همچنان گفته می‌شود که مقامات تاجیکستان با هدف از بین بردن گروه های تروریستی اعلام شده در تاجیکستان، مذاکرات محرمانه ای را با طالبان انجام می‌دهند.

در دوشنبه چه می‌گویند؟

پرویز ملاجانوف می‌گوید: مقامات تاجیکستان موضع متحدان خود را در نظر می‌گیرند، اما این دلیلی بر اعتماد به این سیستم (طالبان) نخواهد بود. همچنین این موضع وجود دارد که مساله اقتصادی طالبان را از درون تغییر خواهد داد و به جهادگران آسیای میانه اجازه گام‌های فعال را نمی‌دهند.

به طور کلی، برخی گفت‌وگوکنندگان با آسیاپلاس بر این عقیده هستند که حذف طالبان از فهرست گروه‌های تروریستی می‌تواند به آن‌ها در قلمروی پس از فروپاشی شوروی، از جمله از نظر تندروها، مشروعیت بخشد.

منافع و قدرت ضعیف روسیه
رحمت الله عبدالله اف، کارشناس تاجیک در مسائل افغانستان می گوید که به رسمیت شناختن رسمی حکومت طالبان از سوی روسیه، با هدف حفظ منافع و حفظ موقعیت در این منطقه مهم ژئواستراتژیک صورت می‌گیرد.

به عقیده وی، در شرایط رقابت شدید روسیه و اتحاد غرب، منطقه خاورمیانه می تواند بار دیگر به صحنه درگیری بین دو قطب قدرت جهانی تبدیل شود و این به نفع روسیه نیست.

این کارشناس تاجیک معتقد است: قبل از حمله به کروکوس، دستگاه دیپلماسی روسیه در تماس نزدیک با طالبان بود و نمایندگان این گروه برای جلسات و مذاکرات در سطوح مختلف به روسیه دعوت شدند. در حال حاضر، آنها می توانند تصمیم بگیرند که دولت طالبان را به رسمیت بشناسند.

این در حالی است که عبدالله اف توافق با طالبان و به رسمیت شناختن حکومت آنها را اشتباهی برای روسیه می داند، زیرا به گفته وی، سرکردگان این گروه همچنان در فهرست سازمان های تروریستی جهانی قرار و با گروه های تروریستی ارتباط دارند.

وی در مورد تاثیر این اقدام احتمالی روسیه بر کشورهای منطقه می گوید که امروز این کشور از فرصت ها و توانمندی های قبلی برخوردار نیست؛ بطوریکه تمام انتظاراتش از کشورهای عضو اتحادیه کشورهای همسود تحقق نمی یابد.

وی معتقد است: به رسمیت شناختن حکومت طالبان به نفع کشورهای آسیای مرکزی و اولاً به نفع جمهوری ما نیست هر چند که امروزه تاجیکستان با افغانستان روابط تجاری دارد - گذرگاه های مرزی باز است، شرکت برق افغانستان از تاجیکستان برق می خرد و بازارچه های مرزی فعال است. این اقدامات نشان می دهد که تاجیکستان مخالف محاصره و انزوای کشور همسایه است و نمی خواهد کیفیت زندگی مردم آن بدتر شود.

این کارشناس تاجیک دلیل اصلی امتناع از به رسمیت شناختن رسمی طالبان توسط دوشنبه را عدم تمایل طالبان به مصالحه با کشورهای همسایه و جامعه جهانی دانست و افزود: آنها انتظارات جامعه بین المللی را برآورده نکردند و این جنبش ماهیت خشونت آمیز و ستیزه جویانه خود را تغییر نخواهد داد؛ آنها همچنان خطری برای کشورهای ما خواهند بود.

رستم عزیزی کارشناس مقابله با افراط گرایی معتقد است در شرایط کنونی که روسیه در انزوا به سر می برد هیچ تصمیمی قطعی نیست. با این حال، امکان به رسمیت شناختن رسمی رژیم طالبان یا حذف آن از فهرست سازمان‌های تروریستی آسان نیست و این اقدام مستلزم هماهنگی‌هایی در چندین سطح از جمله در سازمان هایی مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحاد اقتصادی اوراسیا است.

او می‌گوید که اکنون روسیه ظاهراً می‌خواهد شیوه گفت‌وگوی خود و سازمان‌های تأثیرگذارش با طالبان را تا حدودی تغییر دهد.

عزیزی افزود: در پی حادثه کروکوس، روسیه در فضای اطلاعاتی این روایت را ایجاد می کند که تهدید و خطر بزرگی از سوی داعش وجود دارد و از این رو آنها باید درجاتی از همکاری یا حداقل روابط با طالبان داشته باشند تا بتوانند در برابر خطر «داعش خراسان» بایستد.

به گفته این کارشناس، در رابطه با حذف طالبان از فهرست گروه‌های تروریستی، به استثنای قزاقستان، صدایی در سایر کشورهای آسیای میانه به گوش نمی رسد. او می گوید این موضوع یک یا دو روزه حل نمی‌شود و باید روند آن در چندین مرحله و مراحل اداری طی شود.

ضعف مقاومت افغانستان و ادامه بازی
آندری سرنکو، کارشناس روس در امور افغانستان، معتقد است که طالبان دو سال و نیم است که در افغانستان قدرت دارند و در این مدت هیچ جایگزین واقعی در این کشور به وجود نیامده است و هیچ نشانه ای وجود ندارد که نشان دهنده ظهور چنین جایگزینی باشد.

«مقاومت افغانستان نه تنها نتوانست قدرت و توانایی خود را برای سرنگونی حکومت طالبان نشان دهد، بلکه در ساخت یک قلمرو جزیره ای نیز ناکام ماند. حملات جداگانه به طالبان تنها بر این ضعف تأکید می کند. شاید بتوان این کار را بعداً تمام کرد، اما نه اکنون

به رسمیت شناختن حکومت طالبان در افغانستان بعید است
سرنکو مدعی است: پس از مدتی (حتی خیلی زود) ممکن است یک کودتای سیاسی در طالبان رخ دهد که نتیجه آن استعفای هیبت الله آخوند رهبر طالبان خواهد بود. این امر مبارزه برای قدرت در سیستم مدیریت طالبان را تشدید خواهد کرد.

از این منظر، به نظر این کارشناس روس، برای جلوگیری از تقویت موقعیت واشنگتن در بازی افغانستان، روسیه و چین در تلاش هستند تا هر چه زودتر متحدان بالقوه خود را در درون طالبان شناسایی کنند که واقعاً بتوانند با آنها رقابت کنند.

سرنکو افزود: مسکو و پکن برای همکاری با سراج الدین حقانی، سرپرست فعلی وزارت داخله افغانستان تلاش خواهند کرد و برای این امر لازم است روند به رسمیت شناختن حکومت طالبان آغاز شود تا راه برای سفرهای حقانی به مسکو و پکن باز شود. یعنی همه منافع خود را در افغانستان دنبال می‌کنند.

 

سرکشی آمریکا از مرزهای افغانستان با همکاری پاکستان

درحالی که پیش از این یک سیاستمدار پاکستانی از احتمال واگذاری دو پایگاه به آمریکا خبرداده بود، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا در سفر به اسلام‌آباد نیز از مرزهای افغانستان بازدید کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) اعلام کرد «ژنرال مایکل اریک کوریلا» فرمانده این ستاد در سفر به اسلام‌آباد با رئیس ستاد ارتش پاکستان و برخی فرماندهان ارتش این کشور دیدار و گفتگو کرده است.

سنتکام در شبکه «ایکس» نوشت ژنرال کوریلا در سفر به پاکستان از چندین منطقه هم مرز با افغانستان در ایالت «خیبرپختونخوا» نیز دیدن کرده است.

بر اساس این گزارش، این ژنرال آمریکایی با «عاصم منیر» رئیس ستاد ارتش پاکستان درباره مبارزه با تروریسم، امنیت منطقه‌، همکاری نظامی و دائمی با پاکستان تبادل نظر کرده است.

این گزارش افزود فرمانده سنتکام در ایالت خیبرپختونخوا با فرماندهان نظامی درباره عملیات ضد تروریسم در امتداد مرزهای مشترک پاکستان و افغانستان نیز نشست داشته است.

ژنرال کوریلا در این دیدار تاکید کرد: «من مشتاقانه منتظر تقویت همکاری نظامی چنددهه گذشته با پاکستان هستم».

داون نیوز نیز ماه می سال گذشته گزارش داده بود «دیوید هلوی» معاون وزیر دفاع آمریکا، به کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا گفته بود پاکستان به آمریکا اجازه داده که از طریق حریم هوایی این کشور دسترسی نظامی به افغانستان داشته باشد.

پیشتر نیز نیویورک تایمز در ژوئن 2021 در مورد تلاش‌های سازمان سیا برای در اختیار گرفتن پایگاه شمسی پاکستان گزارش داده بود.

 

گزارش سیگار؛ واقعیت کمک‌های آمریکا به افغانستان چیست؟

اداره بازرسی آمریکا برای افغانستان در گزارش تازه خود میزان اعتبارات تخصیص داده شده این کشور در رابطه با افغانستان را منتشر کرد که به‌طور منحرف‌کننده‌ای در رسانه‌ها منعکس شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دفتر سربازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار) 30 آوریل گزارش سه‌ماهه جدید خود را درباره افغانستان منتشر کرد؛ گزارشی که بخش مربوط به «اعتبارات تخصیص داده شده آمریکا برای افغانستان»، جنجالی شد.

این اداره سال 2008 میلادی توسط کنگره آمریکا، به دلیل فساد گسترده مالی در پروژه‌ها، ناکامی‌های نظامی این کشور در افغانستان و به منظور نظارت عینی و مستقل از کاخ سفید بر پروژه‌ها و فعالیت‌های آمریکا در افغانستان تشکیل شد. سیگار همچنان پس از خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان نیز به گزارش‌دهی ادامه می‌دهد.

آنچه در گزارش سیگار آمده، در برابر آنچه در گزارش رسانه‌ها گفته شد

سیگار در این گزارش مجموع اعتبارات تخصیص داده شده آمریکا در بخش کمک‌های بشردوستانه به افغانستان، از آگوست  2021 (زمان به قدرت رسیدن طالبان) تاکنون را 2.8 میلیارد دلار اعلام کرده است.

بر اساس این گزارش، دولت آمریکا 5.38 میلیارد دلار را در بخش روند تخلیه و اسکان مجدد همکاران افغانِ نظامیان آمریکایی و هزینه‌های دیگر مرتبط با آن و همچنین 5.53 میلیارد دلار دیگر را نیز برای پذیرایی از پناهجویان افغان در آمریکا هزینه کرده است.

سیگار همچنین انتقال نیمی از دارایی‌های ارزی بانک مرکزی افغانستان (3.5 میلیارد دلار) به «صندوق امانی افغانستان» در بانکتسویه حساب‌های بین‌المللی در سوئیس که طالبان نه بر آن کنترلی دارد و نه تاکنون دلاری از آن خارج شده را نیز به حساب اعتبارات تخصیص داده شده به افغانستان آورده است.

با این حال بسیاری از رسانه‌های افغانستان، همچنین برخی رسانه‌ها در ایران در منعکس کردن گزارش سیگار، بدون توجه به محتوای آن تیتر زدند «آمریکا تاکنون به افغانستان تحت حاکمیت طالبان بیش از 17 میلیارد دلار کمک کرده است» و بدین ترتیب هزینه‌های روند تخلیه همکاران افغانِ نظامیان آمریکایی، پذیرایی از آنها در آمریکا و انتقال دارایی‌های مردم افغانستان به حسابی تحت کنترل آمریکا در سوئیس را نیز به حساب کمک به افغانستان تداعی کردند.

اما واقعیت ماجرا؛ کاهش بیش از 80 درصدی کمک‌ها

گزارش سیگار در ادامه میزان اعتبارات تخصیص داده شده برای افغانستان از 1 اکتبر 2021 تا 31 مارس 2024 را منتشر کرد که کاهش شدید میزان کمک‌ها به افغانستان را نشان می‌دهد.

بر اساس جدول منتشر شده، این کمک‌ها در دسته‌بندی کمک‌های بشردوستانه، کمک‌های توسعه‌ای و عملیات‌های آژانس‌های این کشور قرار دارد که در خصوص افغانستان فعالیت می‌کنند.

عملیات‌های آژانس‌های آمریکا شامل برنامه‌های دیپلماتیک، هزینه تأمین امنیت، ساخت‌وساز و هزینه‌های جاری سفارت، هزینه‌های آژانس بین‌المللی توسعه آمریکا(USAID) در افغانستان و هزینه‌های جاری ادارات بازرسی این کشور می‌شود.

آمارهای منتشر شده توسط سیگار در این گزارش نشان می‌دهد کمک‌های آمریکا به افغانستان نه تنها افزایش نداشته، بلکه به شدت کاهش داشته است.

میزان کمک‌های بشردوستانه آمریکا به افغانستان در سال مالی 2022، یک میلیارد و 77 میلیون دلار بود، این میزان در سال 2023 به 656 میلیون دلار کاهش یافت و در سال جاری میلادی نیز با کاهش بیش از 80 درصدی در مقایسه با سال 2022 به 237 میلیون دلار کاهش یافته است.

از سوی دیگر، کمک‌های ادعایی توسعه‌ای آمریکا در سال مالی 2022 معادل 217 میلیون دلار، در سال 2023 معادل 185 میلیون دلار و در سال جاری میلادی به 11 میلیون دلار کاهش یافته است.

دسته‌بندی بودجه(برحسب میلیون دلار)

سال مالی 2022

سال مالی 2023

سال مالی 2024

مجموع

بشردوستانه

1,077.69

656.20

237.88

1.971.77

توسعه‌ای

217.76

185.85

11.3

414.49

عملیات آژانس‌ها

229.19

57.41

27.82

314.43

امنیتی

100.00

0.00

0.00

100.00

مجموع

1,624.65

899.45

277.03

2,801.13

تأثیر کاهش کمک‌های آمریکا بر بحران انسانی در افغانستان چه بوده است؟

باید خاطرنشان کرد آمریکا تنها کشور حمایت‌‌کننده از برنامه‌های بشردوستانه در افغانستان نیست، اما بزرگترین تأمین کننده مالی این پروژه‌ها خوانده می‌شود، با این حال کاهش شدید کمک‌های آمریکا تأثیر قابل توجهی بر وضعیت بحران انسانی در افغانستان نداشته است.

مقایسه ارزیابی‌های «شبکه سیستم هشدار اولیه قحطی» (FEWS NET) درباره سطح ناامنی غذایی در افغانستان متعلق به فوریه 2023 و زمان مشابه در سال 2024، نشان می‌دهد در نقشه جدید خبری از مناطق هاشور خورده وجود ندارد.

مناطق هاشور خورده توسط «فیوز نت»، وابسته به USAID، حاکی از آن است که اگر در این ولایات کمک‌های بشردوستانه وجود نداشت، سطح ناامنی غذایی در آن مناطق شدیدتر بود.

در پی کاهش شدید کمک‌ها، ناامنی غذایی در برخی ولایات مانند فاریاب، هرات و سمنگان تشدید شده است اما در دیگر مناطق افغانستان کاهش کمک‌ها منجر به افزایش قابل توجه ناامنی غذایی نشده است.

IPC چیست و چگونه سطح ناامنی غذایی را تعریف می‌کند؟

مقیاس طبقه‌بندی فاز امنیت غذایی یکپارچه (IPC) روش برای طبقه‌بندی سطح ناامنی غذایی است. این مقیاس شامل پنج فاز است که به ترتیب شامل: فاز یک «تأمین اکثر نیازهای اولیه غذایی خانوارها»، فاز دو «ناامنی غذایی مرزی»، فاز سه «بحران حاد امنیت غذایی و معیشت»، فاز چهار «وضعیت بحران بشری» و فاز پنچ «قحطی یا فاجعه انسانی» می‌شود.

بر اساس گزارش فیوزنت، بدخشان و نورستان در فوریه سال 2023 در فاز 3 ناامنی غذایی قرار داشتند و هاشورها حاکی از آن است که این ولایات به واسطه کمک‌های غذایی به فاز 4 ناامنی غذایی یا بحران بشری سقوط نکرده بودند.

از سوی دیگر بغلان و نیمروز نیز در فاز دو ناامنی غذایی قرار داشتند و کمک‌ها این ولایات را بالاتر از فاز 3 نگه داشته بود.

اکنون پس از گذشت یک سال، کاهش شدید کمک‌ها سبب نشده تا دسته‌بندی هیچ یک از این ولایات در طبق‌بندی IPC تغییر کند و هیچ خبری هم از مناطق هاشور زده در ارزیابی فیوزنت وجود ندارد، به این معنی که کمک‌های خارجی این ولایات را سرپا نگه نداشته است.

بررسی گزارش سیگار نشان می‌دهد میزان کمک‌های بشردوستانه آمریکا به افغانستان کاهش 80 درصدی داشته، اما سطح ناامنی غذایی در افغانستان تغییر قابل توجهی نداشته است.

چرا کاهش شدید کمک‌های آمریکا تأثیر قابل توجهی نداشته است؟

چند مسئله برای توضیح این موضوع وجود دارد و در عین حال چند پرسش را نیز بوجود می‌آورد؛ اینکه این همه کمک ادعایی آمریکا به افغانستان چطور هزینه می‌شده؟ آیا اساساً کمکی صورت می‌گرفته و به طور مؤثر توزیع و مصرف می‌شده؟ در اینصورت چگونه است که کاهش کمک‌ها تغییر قابل توجهی در پی نداشته؟

احتمال اول این است که در سال 2023 هم در سطح نیاز به کمک‌های بشری و هم میزان و مقیاس کمک‌های آمریکا در افغانستان اغراق شده بود.

احتمال دوم این است که وضعیت اقتصادی افغانستان به طور اساسی و قابل توجهی بهبود یافته است؛ موضوعی که با یافته‌های بانک جهانی مبنی بر اینکه فقر در جوامع روستایی در افغانستان بین سال‌های 2020 تا 2023 کاهش یافته، نیز مطابقت دارد. اگرچه اینکه تلفیقی از هر دوی این فرضیات نیز محتمل است.

در پایان باید گفت اگرچه افغانستان کشوری فقیر است اما گزارش‌های رسمی و حقایق میدانی حاکی از آن است که اقتصاد این کشور نه سقوط کرده و نه در حال فروپاشی است.

 

اسلام آباد و ماجرای تی تی پی

بازی امنیتی پاکستان

دیپلماسی ایرانیدولت پاکستان، اعلام کرده که گراف حملات طالبان پاکستانی (تی تی پی) افزایش یافته و در یک سال گذشته حدود 1500 حمله صورت گرفته است. تنها رقم مجموعی حملات در یک ماه گذشته به حمله 99 می رسد و یک سیر صعودی سر سام آوری را نشان می دهد. در حالی که به گمان تحلیلگران امنیتی و برداشت های نگارنده، این در واقع، یک سرخط رسانه یی در راستای راه اندازی یک جنگ روانی است که نشان می دهد در عقب قوت گیری تی تی پی در پاکستان، دست های پنهانی ای وجود دارد. دست های که با کمک آی اس ای، در تلاش اند بقیه بازی را هدایت کنند

آنچه هویداست این است که تی تی پی از زمان به قدرت رساندن طالبان در افغانستان در اگست 2021 با حجم وسیعی از حملات، در تلاش است تا چیزی را ثابت کند. این ثبوت نشان از اجنداهای پنهانی است که پاکستان، مجری و بانی آن است. زیرا حملات گسترده و بی وقفه، تسخیر جغرافیا و ایجاد مزاحمت های به ظاهر امنیتی برای پاکستان، ظاهرا، یک ماجرای امنیتی را نشان می دهد. اما قرار شواهد موجود و نقش مطلق ارتش پاکستان در ایجاد تی تی پی و سایر گروه های تروریستی که آنها را منحیث ابزار استراتژیک در دو جبهه افغانستان و هند به کار گرفته، نا فرمانی و صعود گراف حملات تروریستی در داخل خاک پاکستان، یک مقدار مشکوک به نظر می رسد

نگارنده با پیگیری متداوم اخبار مربوط به تی تی پی، طالبان افغانستان و واکنش های غیر معمول پاکستان، چند عامل را در ساختگی بودن این ماجرای امنیتی که نفع آن مستقیم به پاکستان می رسد، بررسی می کند. به نظر من، تی تی پی هنوز هم در دستان آی اس آی است و مطابق برنامه های امنیتی آی اس آی، حرکت می کند. نه تنها تی تی پی، بلکه سایر گروه های تروریستی که در چهل سال اخیر ایجاد و روی صحنه آورده شده اند، در خدمت منافع امنیتی و استراتژیک پاکستان بوده اند و هیچ جای شک و شبهه در این بازی خطرناک و چند پهلو وجود ندارد. اما دلایل ذیل را می توان در خصوص تی تی پی و عملکرد مشکوک پاکستان به بررسی گرفت که نشان می دهد پاکستان با کارت تی تی پی بازی امنیتی انجام می دهد

اول – احتمال زیاد و قرین به واقعیت وجود دارد که نشان می دهد تی تی پی مانند کارتی در دستان پاکستان، قرار دارد. زیرا، بعداز به قدرت رسانیدن طالبان در افغانستان، انتقادهای زیادی درخصوص ریشه گیری تروریسم و تجمع گروه های تروریستی در خاک افغانستان تحت کنترول طالبان وجود داشته و همه پاکستان را مقصر این کار می دانند. بنا براین پاکستان در تلاش است تا نشان دهد که خود قربانی تروریسم است و تی تی پی یک عامل خطرناک برای امنیت ملی پاکستان محسوب می شود و این خطر در حال بزرگ شدن است

دوم – اسلام آباد در تلاش است تا منافع امنیتی اش را با منافع واشنگتن همسو سازد. این کار تنها در صورت موجودیت تروریسمی امکان پذیر است که پاکستان خود بانی آن بوده است. در این راستا تلاش ها برای وخیم نشان دادن وضعیت امنیتی پاکستان، جریان دارد و تی تی پی ابزار خوبی در دستان ساختار نظامی و امنیتی پاکستان برای رسیدن به این هدف سیاسی، محسوب می شود. پاکستان از این کار، هم می تواند از اتهام بسترسازی تروریسم در افغانستان و منطقه تبرئه شود و هم می تواند سهمی در کمک های نظامی پنتاگون برای مبارزه با تروریسم داشته باشد؛ چیزی که بعد از خروج امریکا از افغانستان، پرداخت آن به پاکستان قطع شده و این کشور را در مضیقۀ امنیتی و اقتصادی قرار داده است

سوم – پاکستان در تلاش است تا پیوند تی تی پی و القاعده را بسیار استوار بر ایدئولوژی نشان دهد. القاعده هنوز هم نامی است حساسیت بر انگیز و می تواند هر مقصد سیاسی را با مسائل امنیتی پیوند بزند. از اینکه پاکستان بعد از خروج امریکا از افغانستان، از اجنداهای منطقه ای امریکا دور مانده و در عوض، علاقمندی امریکا به هند، رقیب تاریخی پاکستان بیشتر شده است، بنابراین پاکستان برای داخل شدن به مدار تعاملات امنیتی موجود در جنوب آسیا که رهبری آن را امریکا به عهده دارد، تلاش می کند. این تلاش مستلزم جدی نشان دادن وضعیت امنیتی و رشد گروه های تروریستی ای است که پاکستان بانی آنها بوده است

چهارم – اسلام آباد با بزرگ نشان دادن حجم حملات تی تی پی و اثبات پیوند آن با القاعده، می خواهد از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای که از رشد تروریسم در منطقه نگران اند، باج گیری کند. تمام دغدغه های پاکستان از تحولات امنیتی در منطقه، باج گیری اقتصادی است که بتواند گرۀ از چالش های اقتصادی و مالی آن بگشاید و به ثبات آن کمک کند. چون اقتصاد پاکستان یک اقتصاد ملیتاریستی است و همواره روی برنامه های امنیتی استوار بوده، بنابراین استفاده از کارت تروریسم که کنترول آن مستقیما بر می شود به خود ساختار نظامی این کشور، در دستور کار آن قرار داشته است

پنجم – پاکستان می خواهد نشان دهد که قربانی تروریسم است و مستحق مهربانی سیاسی، کمک های تسلیحاتی و اقتصادی. با این کار پاکستان در تلاش است تا از یک طرف، اتهام حمایت و بستر سازی تروریسم را از جبین نظام امنیتی آن، پاک کند و از سوی دیگر، با دریافت کمک های نظامی و تسلیحاتی که بن مایۀ آن مقادیر نقدینه است، در مسیر رقابت با هند، عقب نماند

ششم – از اینکه نظام سیاسی و امنیتی پاکستان با پشتون های این کشور مشکل دارد و تی تی پی از یک تعداد زیادی از پشتون های این کشور تشکیل شده است، بنا فرصت خوبی برای سرکوب پشتون ها مساعد بسازد. تی تی پی تا زمانی که در کنترول پاکستان است، خوب است. اما زمانی که به یک خطر امنیتی مبدل شود و از کنترول خارج شود، دیگر مورد توجه این کشور نیست و برچسپ تروریست به آن زده می شود

هفتم- بالاخره، از اینکه آوازه های مبنی بر تامین ارتباط میان نورولی محسود، رهبر یکی از بخش های تی تی پی و سازمان استخباراتی هند، پخش شده است، دیگر پاکستان این بازی را به نفع خود نمی بیند و می خواهد با اقدامات پیشگیرانه، ضد حمله ای را برضد برنامه های راو (سازمان استخبارات هند) سازماندهی کند. بنابراین کوبیدن تی تی پی در شرایط فعلی، عمدتا ناشی از این نگرانی است

با توجه با آن چه گفته شد، بازی جدید پاکستان با کارت تی تی پی، یک بازی خطرناک امنیتی توام با مقاصد سیاسی و اقتصادی است. پاکستان از قضا، به استفاده از کارت تروریسم و بازی با گروه های خود ساخته تروریستی، عادت دارد و آنها را منبع خوبی برای در آمد های مالی، تعقیب اهداف امنیتی و سیاسی، تلقی می کند. دیده شود که این بازی تا کجا به نفع پاکستان پیش می رود و این کشور می تواند از کارت گروه های تروریستی به نفع خودش سود ببرد؟

 

کالبدشکافی یک کلیشه؛ آیا افغانستان 'گورستان امپراتوری‌ها' است؟

افغانستان اینترنشنال : یکی از رایج‌ترین اصطلاحات در ادبیات سیاسی افغانستان این است که می‌گویند «افغانستان گورستان امپراتوری‌ها است». برخی‌ برای اظهار غرور این عبارت را به کار می‌برند و به ایستادگی مردم در برابر لشکرکشی امپراتوری‌ها و قدرت‌های بیرونی اشاره می‌کنند.

این عبارت در منابع انگلیسی درباره افغانستان هم به صورت فراوان به کار رفته و چند جلد کتاب با همین عنوان منتشر شده است. جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا، نیز در ماه آگوست سال ۲۰۲۱ در یک کنفرانس خبری گفت که افغانستان مستعد متحد شدن نیست و هیچ نیروی نظامی هرگز نتوانسته این کشور را به امنیت و ثبات برساند؛ به همین دلیل افغانستان «در تاریخ به عنوان گورستان امپراتوری‌ها شناخته می‌شود

آیا افغانستان واقعا گورستان امپراتوری‌ها است یا کاربرد این عنوان کلیشه‌ای بیش نیست که ریشه در واقعیت‌های تاریخی ندارد؟

این عبارت را نخستین‌بار چه‌کسی و در کجا به کار برد؟

به کار بردن عبارت «گورستان امپراتوری‌ها» برای توصیف افغانستان پیشینه درازی در ادبیات سیاسی و تاریخی این کشور ندارد. اولین‌بار در سال ۲۰۰۱ میلادی میلتون بیردین، مقام پیشین سازمان استخبارات امریکا، در مقاله‌ای در مجله فارن‌افرز این عنوان را برای توصیف افغانستان به‌کاربرد. مقاله او، که با عنوان «افغانستان، گورستان امپراتوری‌ها» منتشر شد، هشداری به امریکایی‌ها بود تا از تجربه دشوار اشغال افغانستان توسط شوروی سابق بیاموزد.

بیردین نوشت که افغانستان سرزمین تسخیرناپذیر است و لشکرکشی امپراتوری بریتانیا، اسکندر مقدونی و چنگیز خان نیز در این کشور با مقاومت مردم دچار مشکل شدند.

به نظر می‌رسد که پیش از این اصطلاح «گورستان امپراتوری‌ها» در توصیف افغانستان جایی ظاهر نشده است.

توماس بارفیلد، استاد مردم‌شناسی در دانشگاه بوستون امریکا و افغانستان‌شناس شناخته شده می‌گوید «گورستان امپراتوری‌ها» در متون تاریخی بیشتر برای توصیف بین‌النهرین استفاده شده که محل ظهور و افول امپراتوری‌های زیادی بوده است.

شاهراه امپراتوری‌ها نه گورستان آنها

برخی تاریخ‌نگاران و پژوهشگران می‌گویند توصیف «گورستان امپراتوری‌ها» برای افغانستان با واقعیت‌های تاریخ سازگاری ندارد. به نوشته الکس خلیلی، پژوهشگر در دانشگاه اکستر بریتانیا، اسکندر مقدونی و چنگیز خان نه تنها افغانستان را فتح کردند، بلکه جانشینان آنها قرن‌ها پس از آنها بر آن کشور حکومت کردند. به گفته او، «سرزمین افغانستان با موقعیت استراتژیک در چهارراه آسیا، برخلاف جاهایی‌که امپراتوری‌ها در آن می‌میرند، برای هزاران سال مکانی بود که کار امپراتورها در آن رونق و شکوفایی داشتند

توماس بارفیلد می‌گوید برای ۲۵۰۰ سال امپراتوری‌های مختلف افغانستان را به صورت منظم تسخیر و در آن حکومت کردند، اما افغانستان تنها در قرن ۱۹ زمانی‌که بریتانیا به دنبال حفظ آن به عنوان یک کشور حائل در برابر تهدید روسیه به هند بود، شهرتی کسب کرد که گویا سرزمین سختی برای تسخیر است. برخی مناطق افغانستان از جمله مناطق مرزی در شمال غرب به دلیل کوهستانی بودن هرگز تسخیر نمی‌شوند. امپراتوری‌ها علاقه به تسخیر این مناطق نداشتند، چون سودی برای خود نمی‌دیدند.

بارفیلد استدلال می‌‌کند که افغانستان کشوری نیست که امپراتوری‌ها آنجا بروند و بمیرند؛ بلکه جایی است که در آن انگشت امپراتورها سوخته و تصمیم گرفته‌ افغانستان را ترک کنند. به نوشته بارفیلد، «افغانستان گورستان امپراتوری‌ها نبوده، بلکه شاهراه امپراتوری‌ها بوده است

بارنت روبین، پژوهشگر و افغانستان‌شناس شناخته شده امریکایی، نیز در کتاب «افغانستان: آنچه همه باید بدانند» می‌نویسد هرچند جنگ اول انگلیس در افغانستان (۱۸۳۹-۱۸۴۲) فاجعه‌ای برای بریتانیا بود، اما بریتانیایی‌ها در جنگ دوم (۱۸۸۰-۱۸۷۸) موفقیت بیشتری کسب کردند. انگلیس‌ها در افغانستان نماندند، اما افراد مورد نظر خود را به عنوان «امیر» منصوب کردند؛ افغانستان را متکی به خود کردند و کنترول سیاست خارجی آن را به دست گرفتند. وقتی انگلیس‌‌ها از افغانستان خارج شدند، نه تنها شکست نخورده بودند بلکه در اوج قدرت امپراتوری خود قرار داشتند.

جنگ با شوروی و امریکا و گورستانی برای باخته‌ها

در تاریخ معاصر افغانستان از شکست شوروی به عنوان پیروزی باافتخار افغانستان یاد می‌شود. شوروی در ده سال حضور خود (۱۹۸۹-۱۹۷۹) در افغانستان، تلفات و خسارات هنگفتی متحمل شد. نزدیک به ۱۵ هزار سرباز روس در افغانستان کشته شدند، اما آنچه معمولا از آگاهی عمومی به دور مانده این است که شکست شوروی در افغانستان یک پیروزی بزرگ و تاریخی برای امریکا بود.

امریکا با شوروی به‌شدت درگیر جنگ سرد بود و این دو ابرقدرت از طریق گروه‌های نیابتی با همدیگر می‌جنگیدند. به گفته زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا در زمان جیمی کارتر، اشغال افغانستان توسط شوروی، «فرصتی برای امریکا بود تا انتقام جنگ ویتنام را بگیرد

امریکا معادل چندین میلیارد دالر کمک نظامی از طریق پاکستان در اختیار مجاهدین افغانستان قرار داد. اشغال افغانستان برای شوروی ویرانگر بود، اما به گفته توماس بارفیلد، یگانه دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نبود. آن زمان، شوروی مشکلات دیگری نیز داشت. دامنه فاجعه این جنگ برای مردم افغانستان اما بسیار گسترده‌تر بود. صدها هزار تن از شهروندان افغانستان کشته شدند و میلیون‌ها تن دیگر آواره شدند. مناطق مختلف افغانستان به گورستانی برای مردم این کشور تبدیل شد.

امریکا نیز به افغانستان رفت. بعد از ۲۰ سال حضور نظامی و هزینه کردن میلیاردها دالر این کشور را ترک کرد و طالبان دوباره به قدرت برگشتند. بیش از سه هزار سرباز امریکایی در افغانستان کشته شدند. رفت‌وآمد امریکا به افغانستان اما تاثیری ویرانگر بر توانایی‌های این قدرت جهانی نداشت. همین چند روز پیش کانگرس نزدیک به ۹۵میلیارد دالر کمک به اوکراین و اسرائیل را تصویب کرد، اما نتیجه جنگ ۲۰ ساله برای افغانستان ویرانگر بوده است. اکنون افغانستان تنها کشور در جهان است که دختران بالاتر از صنف‌های ابتدایی نمی‌توانند مکتب بروند. واقعیت‌ها نشان می‌دهند که افغانستان گورستان امپراتوری‌ها نیست، بلکه به گفته بارنت روبین، «افغانستان گورستانی برای مردم این کشور» بوده است.

 

ابعاد و اهمیت ناآرامی‌های بدخشانِ افغانستان

به گزارش پایگاه بررسی تحولات افغانستان، تظاهرات مردم این دو منطقه و برخورد حکومت طالبان با این اعتراضات و متعاقب آن حمله داعش در مرکز این ولایت، به یکی از سوژه‌های مهم خبری تبدیل شده است. هر چند این تظاهرات فروکش کرد اما ابعاد و اهمیت این اعتراضات کمتر مورد بررسی قرار گرفت.

موقعیت راهبردی بدخشان
بدخشان هر چند که نسبت به پایتخت یکی از ولایت‌های دور افتاده محسوب می‌شود اما تغییر دینامیک‌ها در افغانستان جدید بر اهمیت این ولایت افزوده است. هم مرز بودن بدخشان با ۳ کشور همسایه عاملی است که بر اهمیت ناآرامی‌های بدخشان می‌افزاید.

الف: همسایگی با تاجیکستان
بدخشان واقع در شمال شرق افغانستان، بخشی از مرز ۱۳۰۰ کیلومتری دو کشور تاجیکستان و افغانستان را شکل می‌دهد؛ مرزی متخلخل که کنترل در تمام ادوار برای حاکمیت‌های هر دو کشور مشکل بوده است. با توجه به این که در حال حاضر تاجیکستان پایگاه مخالفان حکومت طالبان است، ناآرامی در بدخشان و تداوم آن می‌تواند پیوند بین معترضان و مخالفان را در دو سوی مرز سبب شود و اعتراضات غیر مسلحانه را به خیزش‌های مسلحانه تبدیل کند.

ب: کریدور واخان
حکومت طالبان با تمرکز بر گسترش مسیرهای ارتباطی و ترانزیتی، اهتمام ویژه‌ای بر ارتباط مستقیم با چین دارد که این امر فقط از مسیر کریدور واخان میسر است که در ولایت بدخشان قرار دارد. حکومت طالبان مذاکرات مستمری با چین در این مورد داشته و طبق اعلام مسئولان حکومت سرپرست، کار احداث این جاده در کریدور واخان به مراحل نهایی رسیده است. هر چند چینی‌ها تاکنون پاسخ مثبتی به این درخواست نداده‌اند اما به دلایلی ارتباط مستقیم چین با افغانستان در میان مدت دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی، هر گونه ناآرامی در بدخشان می‌تواند نگرانی‌های چین را برای گشودن مرز خود در این نقطه را افزایش دهد.

فعال شدن گسل‌های قومی
از نظر قوم‌شناختی‌، بخش‌ مهمی‌ از بدخشان‌ را تاجیکان تشکیل می‌دهند. اهمیت این مسئله زمانی بیشتر به ذهن خطور می‌کند که اغلب مخالفان سیاسی و نظامی حکومت طالبان هم تاجیک تبار هستند. به همین دلیل، ناآرامی‌های بدخشان با موجی از حمایت‌ مخالفان همراه شد و حتی جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود وعده حملات مسلحانه در بدخشان را داد. در حکومت طالبان با شالوده پشتونی، اعتراضات این چنینی غیر پشتون‌ها خطرناک است و می‌تواند به منزله یک محرکه برای فعال شدن گسل‌های قومی عمل کند. برخی از مطالبات معترضان، جایگزین سازی نیروهای پلیس پشتون با نیروهای بومی بود که نشان می‌دهد، بحث قومیت حساسیت خاص خود را در بدخشان دارد. پذیرش این خواسته مردم از سوی حکومت طالبان نشان می‌دهد که کابل حساسیت موضوع را درک کرده است.

ناکامی محو کشت مواد مخدر
جای انکار و تردید نیست که محرکه اصلی این اعتراضات، نابودسازی کشتزارهای مواد مخدر بوده است. از ابتدای دهه ۹۰ شمسی، کشت مواد مخدر در بدخشان رو به فزونی گذاشت و در نیمه این دهه، نیمی از مزارع بدخشان به کشتزارهای مواد مخدر تبدیل شد. علت آن هم سود سرشار و آسانی قاچاق این ماده بود چرا که بدخشان به دروازه قاچاق مواد به سوی آسیای مرکزی و روسیه شهرت دارد.

پس از حکم رهبر طالبان مبنی بر ممنوعیت کشت مواد مخدر، کاهش ۸۰ درصدی کشت در افغانستان رخ داد. در بسیاری از ولایاتی که مرکز کشت مواد مخدر افغانستان بودند، کاهش ۹۰ درصدی کشت گزارش شد اما در بدخشان کشت تریاک افزایش یافت. بر اساس رصد ماهواره‌ای یک مرکز تحقیقاتی، بدخشان یکی از ولایاتی است که بالاترین کشت مواد مخدر را داشته است. این اقدام نوعی نافرمانی از حکومت تعبیر می‌شود آن هم نوعی نافرمانی که جای دفاع ندارد. هر چند که برخی از مخالفان در تلاش هستند تا ماهیت ناآرامی‌های بدخشان را قومی جلوه دهند اما واقعیت این است که علت اصلی تصادم بین مردم و نیروهای حکومتی، تخریب کشتزارهای مواد مخدر بوده است.

حکومت طالبان به دو دلیل تخریب کشتزارهای بدخشان را ادامه خواهد داد. نخست نادیده گرفتن کشت تریاک در بدخشان به منزله پذیرش شکست طرح مبارزه با مواد مخدر است حال آن که حکومت سرپرست، محو کشت مواد مخدر را به عنوان یک دستاورد تبلیغ می‌کند. دوم، چشم‌پوشی از مزارع مواد مخدر بدخشان، زمینه اعتراضات کشاورزان دیگر ولایات را سبب خواهد شد. به این دلایل، حکومت طالبان محو کشتزارهای مواد مخدر را با جدیت دنبال خواهد کرد.

بدخشان زمین بازی‌های خارجی
برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه بی‌میل نیستند که حکومت طالبان را تحت فشار قرار دهند. میدان بدخشان می‌تواند زمینه مناسبی برای این بازی باشد. تاریخ افغانستان مملو از بازی کشورهای خارجی در این خاک است. عرصه و عوامل داخلی برای این بازی مهیا هستند و اگر حکومت طالبان نتواند اوضاع را کنترل کند، امکان شروع یک بازی در بدخشان وجود دارد.

در مجموع، ناآرامی بدخشان افغانستان به دلایل متعددی حائز اهمیت است و می‌تواند این منطقه را درگیر یک بحران عمیق و طولانی سازد. بحرانی که بدون شک مردم قربانیان آن خواهند بود.

 

 

انگشت اتهام پاکستان به سمت افغانستان در حمله به اتباع چینی/ طالبان اتهامات را رد کرد

درحالیکه پاکستان می‌گوید حمله تروریستی در فروردین ماه که چند کشته از اتباع چینی بر جای گذاشت در افغانستان برنامه‌ریزی شده است، وزارت دفاع طالبان این اتهام را رد می‌کند.

به گزارش ایرنا از آسوشیتدپرس، احمد شریف سخنگوی ارتش پاکستان در جریان یک کنفرانس خبری اعلام کرد یک بمبگذاری در ماه مارس که منجر به کشته شدن ۵ مهندس چینی و یک راننده پاکستانی شد، در کشور همسایه افغانستان برنامه‌ریزی شده و بمب‌گذار یک شهروند افغان بود.

وی عنوان کرد که ۴ مرد پشت حمله ۲۶ مارس (۷ فروردین) در بشام منطقه‌ای واقع در ایالت خیبر پختونخوا، دستگیر شدند و این حمله تلاشی برای آسیب زدن به رابطه دوستی بین پاکستان و چین بوده است.

هزاران چینی در حال حاضر بر روی پروژه‌های مربوط به راهگذر اقتصادی چین-پاکستان کار می‌کنند.

وزارت دفاع طالبان  اتهامات مبنی بر اینکه شهروندان افغان در حمله به مهندسان چینی دست داشتند را رد کرد.

مفتی عنایت‌الله خوارزمی سخنگوی وزارت دفاع ملی طالبان گفت: افغان‌ها در چنین مسائلی دخالت نداشتند. متهم کردن افغانستان برای چنین حوادثی یک تلاش شکست خورده در جهت انحراف حواس‌ها از حقیقت موضوع است و ما به شدت آن را رد می‌کنیم.

خوارزمی در ادامه اینطور عنوان کرد: کشته شدن شهروندان چینی در یک منطقه از خیبر پختونخوا که تحت پوشش امنیتی شدید ارتش پاکستان است، ضعف آژانس‌های امنیتی پاکستانی را نشان می‌دهد.

سخنگوی ارتش پاکستان در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد که طالبان پاکستان پشت افزایش حملات در داخل این کشور از ماه ژانویه بوده که به کشته شدن ۶۲ نیروی امنیتی در سراسر کشور منجر شده و اسلام آباد شواهد محکمی دال بر دخالت این گروه در خشونت‌های فزاینده در دست دارد.

این حملات چندین سفارتخانه را بر آن داشته تا تدابیر امنیتی بیشتری اتخاذ کنند و از کارکنان دیپلماتیک و اتباع خود در پاکستان خواسته شده تا هوشیار باشند.

کنسولگری ایالات متحده در کراچی اعلام کرد که از خطر حمله تروریستی در بندر کراچی آگاه است. این دفتر دیپلماتیک از کارکنان خود و از شهروندان آمریکایی خواست که از این منطقه دوری کنند و همچنین به آنها توصیه کرد در مکان‌هایی که گردشگران تردد می‌کنند، هوشیار باشند.

کراچی به عنوان بزرگترین شهر پاکستان در سال‌های اخیر شاهد چندین حمله تروریستی علیه چینی‌ها و پاکستانی‌ها بوده است. ماه گذشته، پنج کارگر ژاپنی به سختی از یک انفجار انتحاری که خودروی آنها را هدف قرار داد، جان سالم به در بردند.

احمد شریف خاطر نشان کرد که طالبان افغانستان به وعده‌هایی که قبل از به قدرت رسیدن به جامعه بین‌المللی داده بود، عمل نکرد.

طالبان پاکستان دخالت در حمله ماه مارس را رد کرد و در آن زمان در بیانیه‌ای اعلام کرد: تنها اهداف ما نیروهای امنیتی هستند که بر ما تحمیل شدند. ما به هیچ وجه در این حمله دخالت نداریم.

محمد خراسانی، سخنگوی تحریک طالبان پاکستان استفاده از خاک افغانستان برای حملات به نیروهای امنیتی در داخل پاکستان را رد کرد. او روز سه‌شنبه در بیانیه‌ای گفت که عوامل این گروه که در سراسر کشور حضور دارند، نیروهای امنیتی و پرسنل نظامی را هدف قرار می‌دهند.

روابط اسلام آباد و کابل در ماه‌های اخیر تیره و تار شده است. پاکستان می‌گوید کابل به اندازه کافی برای مقابله با گروه‌های شبه‌نظامی که پاکستان را هدف قرار می‌دهند، تلاش نمی‌کند و در ماه مارس، پاکستان حملات هوایی را علیه آنها در خاک افغانستان انجام داد.

سال گذشته، پاکستان نزدیک به ۳۷۰ هزار تبعه افغان فاقد مدرک را اخراج کرد و گفت که بیشتر حملات انتحاری علیه نیروهای امنیتی این کشور توسط افغان‌ها صورت گرفته است، اتهامی که کابل آن را رد کرد.

 

طالبان: داعش از خاک پاکستان وارد افغانستان می‌شود

سخنگوی وزارت دفاع طالبان افزود: ما مواردی داریم که خوارج داعش از خاک پاکستان وارد افغانستان شده و از خاک پاکستان علیه خاک ما استفاده شده و رویداد از آن کشور طرح‌ریزی می‌شود. پاکستان باید دراین‌باره پاسخ دهد.

وزارت دفاع طالبان با رد ادعای ارتش پاکستان مبنی بر نقش افغانستان در ناامنی‌های این کشور گفت داعش از خاک پاکستان وارد افغانستان می‌شود.

به گزارش تسنیم، وزارت دفاع حکومت طالبان در بیانیه‌ای اظهارات ارتش پاکستان مبنی بر اینکه حمله به مهندسان چینی در خیبرپختونخوا در افغانستان طراحی شده بود، را ادعایی غیرمسئولانه و به دور از واقعیت خواند.

بیانیه افزود: خیبرپختونخوا در منطقه‌ای قرار دارد که تحت پوشش شدید امنیتی ارتش پاکستان قرار دارد، هدف قرار دادن اتباع چینی در آنجا نشان دهنده ضعف ارگان‌های امنیتی و یا دست داشتنم آنها در این حمله است که در هر دو صورت مسئولیت آن متوجه پاکستان می‌شود.

«عنایت‌الله خوارزمی» سخنگوی وزارت دفاع طالبان اظهار داشت: ما انگشت انتقاد گرفتن به‌سوی افغانستان در قبال چنین واقعات را تلاش ناکام به هدف جلب و توجه از حقایق می‌دانیم و به‌شدت رد می‌کنیم.

وی خاطرنشان کرد: امارت اسلامی دراین‌باره به چین اطمینان داده و آنها نیز از این حقیقت آگاه شده‌اند که افغان‌ها در چنین موضوعاتی دخیل نیستند.

خوارزمی افزود: ما مواردی داریم که خوارج داعشی از خاک پاکستان وارد افغانستان شده و از خاک پاکستان علیه خاک ما استفاده شده و رویداد از آن کشور طرح‌ریزی می‌شود. پاکستان باید دراین‌باره پاسخ دهد.

سخنگوی وزارت دفاع طالبان در انتها نوشت: ما ثبات و امنیت پاکستان را به نفع افغانستان و منطقه می‌دانیم و به برادری و روابط حسن میان مردم افغانستان و پاکستان همچنان باور داریم.

 

سفیر پیشین ایران در کابل: سد افغانستان بر روی هریررود، با پول هند و تامین سیمان و مهندسی ایران ساخته شد / «آب» اهرم فشار اسرائیل و آمریکا علیه ایران است؛ طالبان هم‌ عامل آنهاست

ابوالفضل ظهره‌وند سفیر پیشین ایران در افغانستان گفت: اگر چند روز پیش آب به سمت ایران روانه شد به خاطر سیلابی است که امکان مهار آن را نداشتند و مجبور شدند به سمت ایران بفرستند.

 به گزارش ایلنا؛ ابوالفضل ظهره‌وند در ارزیابی تداوم سدسازی‌های افغانستان بر سر مسیر رودهای مشترک بین دو کشور و تاثیر آن بر ایران اظهار داشت: این روند قابل پیش‌بینی بوده و هست، نوع روابط و نگاه به افغانستان به گونه‌ای است که این اتفاقات خروجی آن است.

 وی افزود: اکنون طالبان در کنار امریکا علیه ایران همکاری می‌کند تصور آنها بر این بوده که ایران از جنبه آب آسیب‌پذیر است و در نظر دارند از آب به عنوان اهرم فشار علیه ایران در بهم ریختن ظرفیت ژئوپلیتکی منطقه و جابجایی مردم در مرزهای شرقی ایران و همچنین عدم سرمایه‌گذاری در کشور ما استفاده کنند، یعنی هم از مولفه تروریسم و هم مولفه آب علیه ایران استفاده می‌کنند

 وی گفت: اگر چند روز پیش آب به سمت ایران روانه شد به خاطر سیلابی است که امکان مهار آن را نداشتند و مجبور شدند به سمت ایران بفرستند

 سفیر پیشین ایران در افغانستان گفت: سدی که بروی هریررود ساخته شد در واقع با پول هند و تامین سیمان و مهندسی از جانب ایران بوده است و کسی در آن زمان واکنشی نشان نداد. با اینکه سد کمالخان با سیمان ایران و کمک خودمان علیه خودمان ساخته شد و بعد شاهد بودیم که حامد کرزای موضوع نفت در برابر آب را مطرح کرد و دیپلماسی ایران سکوت کرد، اینها اتفاقاتی است که به دلیل عدم پاسخگویی سیاست خارجی ایران و عدم توجه به نظرات کارشناسی رخ می‌دهد

 وی بیان داشت: اکنون اوضاع افغانستان در حال فروپاشی و ویرانی است و همین آب موجود را هم نمی‌توانند استفاده کنند این آبی که حبس می‌کنند را فقط به مصرف کشت خشخاش می‌رسانند، دلیلی به ساخت این تعداد سد وجود ندارد.

 درواقع امریکا و اسرائیل بدنبال استفاده از ابزار آب علیه ایران هستند و طالبان هم عامل آنها است، افغانستان نیازی به سد ندارد بلکه نیاز به سیستم آبیاری درست و آبخوان‌داری دارد. این کشور اکنون زیرساخت آبی نیاز دارد، ما در ایران روی روش‌های آبخوان‌داری تمرکز کرده‌ایم، افغان‌ها هم می‌توانستند به کمک ایران ظرفیت‌های کشاورزی خود را بهبود دهند.

 ظهره‌وند بیان داشت: اگر سمت ایران خشک شود حتما روی کشورهای منطقه و همسایگان نیز تاثیر دارد، موقعیت اکوسیستم منطقه بهم بریزد همه کشورهای همسایه تاثیر خواهند پذیرفت. مثلا وقتی هامون خشک شد روی افغانستان هم تاثیر داشت، هیرمند شاهرگ حیاتی منطقه است وقتی خشک شود تمامی پایین‌دست خودِ افغانستان کوچ می‌کنند و زمینه برای قاچاق و تروریسم و ناامنی فراهم می‌شود.

در این شرایط ما خاموش هستیم و حتی ناخودآگاه به این وضعیت کمک کرده‌ایم.

وی گفت: افغانستان با احداث سد «پاشدان» در نظر دارد همان مختصر آبی را هم که به سمت ایران روانه می‌شود، مهار کند، از این موضوع به عنوان اهرم فشار و بهم‌ریختگی در ایران استفاده می‌کند. آب هریررود به ترکمنستان هم می‌رفت و با سدسازی‌های افغانستان کل اکوسیستم در حال بهم ریختن است

 سفیر پیشین ایران در افغانستان در ادامه تصریح کرد: اکنون طالبان پول و متخصص ندارد که بخواهد پروژه سدسازی اجرا کند. اگر پول داشت اجازه نمی‌داد مردم افغان به سمت ایران سرازیر شوند، برنامه‌ای که افغانستان دنبال می‌کند بازی کثیف ژئوپلیتیکی است. به طوری که آب را از آمودریا هم به کانال غیرفنی روان کرده‌اند در صورتی که ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان باید اعتراض می‌کردند، دیپلماسی ما نیز این مسئله را تبیین نکرد.

 احداث کانال قوش‌تپه نیز بر خلاف سهم آب مناطق است، افغان‌ها این آب را بر می‌دارند که منطقه و آسیای میانه را بهم بریزند و نیروها را جابجا کنند، درواقع قوم‌زدایی کنند و پشتون‌ها را به این منطقه ببرند، بعبارت دیگر تمامی هدف‌شان بر خلاف منافع منطقه است

 وی با تاکید بر اینکه دیپلماسی ایران باید در واکنش به این اقدمات افغانستان فعال عمل کند، گفت: طالبان مولفه و ابزار ژئوپلیتیکی غرب است و هدف‌شان ایجاد ثبات، امنیت و تحول مثبت نیست. بدنبال خلافت اسلامی و پروش جریان تروریستی علیه ایران، چین و روسیه و کل منطقه را دنبال هستند در غیر این صورت مردم خود را در کشور خودشان حفظ کرده و کاری نمی‌کردند که مجبور به مهاجرت شوند کسی که به ملت خود رحم نمی‌کند قطعا به مردم دیگر کشورها و از جمله ایران نیز رحم نمی‌کند.

 

 

تأکید سازمان همکاری اسلامی بر حق تحصیل دختران در افغانستان

سازمان همکاری اسلامی در بیانیه پایانی پانزدهمین اجلاس سران این سازمان بر حق تحصیل زنان و دختران، رعایت حقوق بشر و ایجاد دولت فراگیر در افغانستان تأکید کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، پانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای 34 ماده‌ای و با تأکید بر حق تحصیل زنان و دختران، رعایت حقوق بشر و ایجاد دولت فراگیر در افغانستان به کار خود پایان داد.

این نشست دو روزه با عنوان «تقویت وحدت و همبستگی از طریق گفتگو برای توسعه پایدار» در پایتخت گامبیا برگزار شد که «عبدالقهار بلخی» سخنگوی وزارت خارجه طالبان نیز در آن شرکت کرده بود.

سازمان همکاری اسلامی در این بیانیه بر حمایت از یک افغانستان صلح‌آمیز، باثبات، مرفه و فراگیر و نیز رسیدگی به چالش‌های پیش روی مردم افغانستان از جمله چالش‌های بشردوستانه، حقوق بشری، گروه‌های قومی، امنیت و تروریسم، مواد مخدر و چالش‌های اجتماعی تأکید کرده است.

در این بیانیه آمده است: بر اهمیت احترام کامل به حقوق بشر همه افغان‌ها و لزوم حمایت از حقوق اساسی دختران و زنان افغان به‌ویژه حق تحصیل و کار تأکید داریم و خواستار ارتباط بیشتر با مقامات بالفعل در مورد این موضوعات هستیم.

بیانیه پایانی سازمان همکاری اسلامی اظهار داشتد: ما همچنین بر نیاز به تلاش بیشتر برای رسیدگی به چالش‌های مرتبط با گروه‌های قومی، تروریسم، مواد مخدر و جنبه‌های اجتماعی برای حکومت فراگیر برای دستیابی به ثبات پایدار تأکید می‌کنیم.

 

پاکستان روابط با افغانستان را قطع کرده است؟

در پی افزایش تنش‌ها بین کابل و اسلام‌آباد، منابع خبری می‌گویند پاکستان به طور غیررسمی روابط دیپلماتیک خود را با طالبان قطع کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، منابع خبری می‌گویند پاکستان به طور غیررسمی و اعلام نشده روابط دیپلماتیک خود را حکومت طالبان قطع کرده است.

«بلال سروری» خبرنگار برجسته افغان با اعلام این موضوع گفت هنوز دلایل قطع روابط مشخص نیست، اما سفارت پاکستان صدور انواع ویزا را برای افغان‌ها ممنوع کرده و لحن و ادبیات رسمی و غیررسمی آنها علیه طالبان نیز تند شده است.

این در حالی است که طی ماه‌های اخیر روابط افغانستان و پاکستان از همیشه تیره‌تر شده است؛ اسلام‌آباد کابل را به حمایت و پناه دادن به تحریک طالبان پاکستان متهم کرده و با اخراج جمعی پناهجویان از این کشور برای فشار بر افغانستان تلاش می‌کند.

از طرف دیگر وزیر خارجه طالبان نیز اخیراً در نشستی با اشاره غیرمستقیم به پاکستان، این کشور را به آموزش تروریست‌های داعش و هدایت حملات این گروه تروریستی در افغانستان متهم کرده بود.

 

افشاگری در مورد جنایت‌های نیروهای ویژه انگلیس در افغانستان 

یک افسر ارشد انگلیسی درحالیکه بررسی جنایات جنگی ارتش انگلیس در افغانستان به تعویق افتاده است، از اقدامات هولناک نیروهای ویژه این کشور پرده برداشت.

به گزارش ایرنا، روزنامه ساندی تایمز گزارش داد که نیروهای ویژه انگلیس متهم به برگزاری مسابقه کشتن افراد و کارگذاشتن سلاح در بدن قربانیان افغانستانی متهم هستند.

اسناد فاش شده قبلی نشان می‌دهد که چگونه یکی از نیروهای همین بخش از ارتش انگلیس در تلاش برای کشاندن پای آنها به میز محاکمه است.

این روزنامه انگلیسی فاش کرد که یکی از بلندپایه ترین افسران نیروهای ویژه در ارتش انگلیس به پلیس گزارش داد که سربازان تحت فرمان او با کشتن زندانیان در افغانستان مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.

به نوشته ساندی تایمز، این افسر به کارآگاهان «پلیس نظامی سلطنتی» گفته است که نوعی«سرطان» یک اسکادران سرکش نیروهای ویژه انگلیس را آلوده کرده بود به طوریکه ده‌ها زندانی غیرمسلح را به قتل رساندند.

بر اساس این گزارش، این افسر نگران بوده است که اگر سربازان نیروهای ویژه انگلیس بفهمند او قضیه را فاش کرده، تلافی آن را به صورت اقدامی خشونت بار علیه خانواده‌اش در آوردند.

پرونده کشتار انسان‌ها توسط نیروهای ویژه انگلیس یکی از مهمترین پرونده‌های جنایت جنگی در افغانستان است. نیروهای انگلیسی به کشتار حدود ۸۰ نفر در ولایت هلمند متهم هستند که گفته شده با خونسردی تمام یا در خواب و یا پس از دستگیری بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ کشته شدند.

به تازگی روزنامه گاردین گزارش داده است که رسیدگی به این پرونده توسط وزارت دفاع انگلیس تا سال ۲۰۲۵ به تعویق افتاده است.

در رابطه با همین پرونده، نشریه پولیتیکو گزارش داد که جانی مرکر وزیر امور کهنه سربازان انگلیس می‌تواند به علت پرونده جنایات جنگی با حکم زندان روبرو شود.

بر اساس این گزارش، وی به دلیل امتناع از نام بردن افراد آگاه نظامی که به او در مورد کشتار مردان و کودکان افغانستانی توسط نیروهای ویژه ارتش انگلیس اطلاع دادند، با احتمال تحریم‌های دادگاه روبرو است.

 

تروریسم همچنان عامل بن بست در روابط پرفراز و نشیب اسلام‌آباد-کابل

اصرار رهبران سیاسی و نظامی پاکستان بر سوء مدیریت حاکمان افغانستان در کنترل مرزهای مشترک به ویژه نرمش کابل در برخورد با عناصر تروریستی طالبان پاکستانی همچنان روابط دو همسایه را در بن بست قرار داده و هیچ پیشرفتی در تنش‌زدایی میان اسلام‌آباد و کابل در وضعیت فعلی مشاهده نمی‌شود.

به گزارش خبرنگار ایرنا، تازه‌ترین اظهارات سخنگوی ارتش پاکستان مبنی بر تداوم استفاده تروریست‌ها از قلمروی افغانستان برای حملات در داخل پاکستان بیانگر عمق تنش‌های دو کشور همسایه است، جایی که افغانستان و پاکستان یکدیگر را مسبب ناآرامی‌های مرزی و بی کفایتی در پرداختن به چالش‌های داخلی می‌دانند.

سرلشکر احمد شریف سخنگوی ارتش پاکستان طی کنفرانس مطبوعاتی  خود در شهر راولپندی گفت که تروریسم در مرزهای مشترک با افغانستان همچنان یک معضل جدی پیش روی پاکستان است.

وی مدعی شد که تمام سرنخ‌های مرتبط با عملیات های تروریستی و طراحان آنان به افغانستان ختم می‌شود و متاسفانه با وجود تلاش‌های فراوان اسلام‌آباد برای همکاری با هیات حاکمه موقت در کابل، هیچ پیشرفتی برای رسیدگی به این چالش حاصل نشده است.

سخنگوی ارتش پاکستان تاکید کرد که این کشور اسناد قوی مبنی بر حضور عناصر گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان در افغانستان و طراحی حملات در خاک این کشور علیه پاکستان در دست دارد.

وی افزود که حکومت موقت افغانستان تاکنون در اجرای تعهدات خود منفعلانه اقدام کرده است در عین حال پاکستان برای سرکوب تروریست‌ها و برقراری آرامش در مرزهای خود از هیچ اقدامی دریغ نخواهد کرد.

براساس این گزارش، تروریسم همچنان عامل اساسی در روابط پرفراز و نشیب پاکستان و افغانستان محسوب می‌شود و هر دو همسایه طی دو سال اخیر شاهد روابط پرتنش با یکدیگر هستند. اسلام‌آباد همسایه غربی خود افغانستان را به کم کاری در مبارزه با تروریسم متهم می‌کند البته این ادعا از سوی کابل رد شده و آنان از پاکستان مطالبه کردند که به جای سرزنش همسایگان به فکر حل مشکلات خود در داخل باشد.

 

ماجرای بدخشان و هزینه‌های نخستین مبارزه جدی با کشت خشخاش

وقایع اخیر در بدخشان علیرغم اینکه مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان قرار گرفت، اما به نظر می‌رسد بسیاری از تحلیل‌ها بجای پرداختن به اصل موضوع، بدنبال حاشیه‌سازی و سر و صدای رسانه‌ای بوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، اغلب کاربران فضای مجازی که اکثریت قریب به اتفاق آنها خارج از افغانستان هستند‌، وقایع بدخشان را با برچسب خیزش و انقلاب و مقاومت یاد کرده‌اند در حالیکه ساکنان بدخشان و آنها که از نزدیک درگیر ماجرا هستند، نظر دیگری دارند.

بسیاری از سیاستمداران حکومت قبلی افغانستان فرصت را غنیمت شمرده و به طرح مطالبی علیه حاکمیت فعلی بدون در نظرداشت واقعیت‌ها پرداخته اند.

اما ماجرای بدخشان چیست؟ دلیل اصلی وقایع اخیر در بدخشان از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ چه کسانی در این آتش می‌دمند و یا از هیاهو نفع می‌برند؟

واقعیت این است که هیئت حاکمه کنونی افغانستان اولین حاکمیت افغانستانی است که کشت خشخاش را حرام اعلام کرده و با جدیت به مبارزه علیه مافیای مواد مخدر پرداخته است.

نمای بیرونی حادثه بدخشان برای آنها که در خارج از افغانستان نشسته و مسائل را تحلیل و تعقیب می‌کنند، جذاب و سرگرم کننده است، اما آنچه در بدخشان اتفاق افتاد نشان‌دهنده عزم جزم طالبان در مبارزه با کشت خشخاش است.

هیچ حکومتی در افغانستان نتوانسته است با مافیای مواد مخدر مقابله کند و حالا هیئت حاکمه افغانستان در برابر مافیای بین‌المللی مواد مخدر ایستاده و بسیاری از سر ناآگاهی آب به آسیاب دشمن می‌ریزند‌.

اینکه عده‌ای تحلیلگر خارج نشین برای جذب فالور و مخاطب بدنبال وارونه نشان دادن واقعیت‌های افغانستان هستند، صورت مساله را پاک نمی‌کند. آنها که امروز با هیاهو بدنبال حاشیه‌سازی هستند، همان کسانی هستند که دیروز در افغانستان از کشت خشخاش نفع می‌بردند و با مافیای قدرتمند مواد مخدر دست در یک کاسه داشتند.

واقعیت این است که طالبان حاضر نیست در زمینه برخی مسائل کوتاه بیاید و باج بدهد و بر خلاف حکومت قبلی که با دلار آمریکایی مدیریت می‌شد، طالبان در زمینه تصمیمات استراتژیک جدی بوده و حاضر به معامله نیست.

هیاهوی رسانه‌ای و جنجال فیسبوکی اگرچه برای یکی دو روز می‌تواند افکارعمومی را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما قادر به تاثیرگذاری در سیاست‌های کلان یک کشور نیست. هیئت حاکمه در وقایع بدخشان چهره جدی خود را به نمایش گذاشت و این بدان معناست که سیاست داخلی افغانستان دیگر تحت تاثیر جو رسانه‌ای و دخالت بیگانگان و سیاستمداران فراری نیست.

افغانستان تحت حاکمیت طالبان اگرچه قابل نقد و انتقاد است اما اینکه یک حکومت در زمینه سیاست داخلی خود تا این حد ایستادگی کند و برای مبارزه علیه مواد مخدر به این شکل هزینه بپردازد، نشان از اراده و اقتدار حاکمیت دارد.

آنها ‌که خارج از گود نشسته و بدنبال جوسازی علیه اصلاح امور داخلی افغانستان هستند، باید متوجه باشند که افغانستان مقتدر بمراتب بهتر از افغانستان تحت حاکمیت آمریکا است.

 

طالبان فعالیت «افغانستان اینترنشنال» را ممنوع کرد

کمیسیون ارزیابی و تخلفات رسانه‌ای حکومت طالبان فعالیت «افغانستان اینترنشنال» را به دلیل تحریف خبر و دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی ممنوع کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، کمیسیون ارزیابی و تخلفات رسانه‌ای حکومت طالبان اعلام کرد برنامه‌های رادیو تلویزیون «افغانستان اینترنشنال» مغایر مولفه‌های رسانه‌ای است و بنابراین فعالیت آن در افغانستان ممنوع می‌شود.

«خبیب غفران» سخنگوی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در اطلاعیه‌ای با اشاره به موارد نقض شده اصول رسانه‌ای توسط افغانستان اینترنشنال نوشت:

1- احترام و رعایت حریم خصوصی شهروندان و اشخاص حقوقی که جایگاه ویژه‌ای در دین مبارک اسلام و نظام‌های حقوقی افغانستان و جهان دارد، بارها توسط این رسانه نقض شده است.

2- ترور شخصیتی که یک جنایت رسانه‌ای است، موضوع روزانه برنامه‌های افغانستان اینترنشنال است.

3- از نظر تخصصی صحت و سقم خبر امر مهمی است اما این رسانه این امر مهم را فدای سرعت و گرایش‌های شخصی می‌کند.

4- تحریف یا جعل اطلاعات که به صورت علنی توسط این رسانه انجام می‌شود.

5- یکی از مهمترین وظایف رسانه‌ها حفظ رفاه اجتماعی، امنیت اخلاقی و روانی است، افغانستان اینترنشنال بیشتر به این مسائل آسیب می‌رساند.

6- برنامه‌های بین‌المللی آن به‌جای وحدت و یکپارچگی جامعه، تعصبات مختلف ملی، زبانی و منطقه‌ای را در کشور تشویق می‌کند.

7- محتوای برنامه‌ها و اقدامات مجریان این رسانه نقض آشکار ارزش‌ها و الزامات دینی افغانستان است.

8- ارتباط با منابع برای کسب اطلاعات و بعضاً رشوه دادن در ازای اطلاعات و کلیپ یک اشتباه کاملاً اخلاقی و قانونی است که این تلویزیون انجام می‌دهد.

9- بی طرفی در خبرها و پخش یکی از اصول مهم خبرنگاری است و این تلویزیون این قاعده حرفه‌ای را در انتخاب مهمانان زیر پا می‌گذارد.

10- بدترین چیز این است که آنها از طریق برنامه‌های خود با گسترش تبلیغات شورشیان و دشمنان کشور برای تضعیف نظام حاکم و ایجاد بی‌ثباتی تلاش می‌کنند.

غفران افزود: موارد ذکر شده ده‌ها مورد مشابه دیگر توسط این رسانه نقض می‌شود، بنابراین کمیسیون ارزیابی و تخلفات رسانه‌ای حکومت طالبان حکم داده که کلیه تحلیلگران، کارشناسان و خبرنگاران از شرکت در بحث و هر نوع همکاری با آنان خودداری کنند و همچنین ارائه امکانات پخش به این رسانه در اماکن عمومی ممنوع است.

سخنگوی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در ادامه تأکید کرد: امید است مردم مؤمن افغانستان رادیو و تلویزیون افغانستان اینترنشنال را بر اساس ایمان و مسئولیت ملی خود تحریم کنند.

 

ادعای تیراندازی پس از حمله داعش به فرودگاه کابل؛ «پنتاگون پاسخ دهد

اندپندنت فارسی  برخی از جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا از لوید آستین، وزیر دفاع این کشور، خواستند که درمورد گزارش ماه گذشته سی‌‍‌ان‌ان از حمله داعش خراسان در فرودگاه کابل توضیح دهد. این حمله در اوت ۲۰۲۱ صورت گرفت و به کشته شدن ۱۳ سرباز آمریکایی و ۱۷۰ شهروند افغان منجر شد. 

سی‌ان‌ان گزارش داد که پس از حمله انتحاری، هنگام خروج آشفته آمریکا، پیمان‌کاران و متحدان افغان آنان، تیراندازی‌ها بسیار بیش از آنچه پنتاگون می‌گوید شنیده شده است. این گزارش براساس ویدیوی ضبط‌شده دوربین یک تفنگ‌‍دار دریایی آمریکا تهیه شده است.  

نامه ۹ نفر از اعضای کنگره آمریکا سه‌شنبه هفتم مه به کمیته روابط خارجی کنگره فرستاده شد. این نامه مجموعه پرسش‌هایی مهم از پنتاگون بود درمورد حمله داعش و تیراندازی به شهروندان افغان.  

این نمایندگان از لوید آستین قویا خواستند که اختلاف نتایج تحقیقات سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده) و گزارش سی‌ان‌ان را توضیح دهد. 

در حالی این نمایندگان کنگره خواستار توضیح درمورد تیراندازی پس از حمله انتحاری شدند که برخی از تفنگداران دریایی آمریکا به بازرسان نظامی گفته بودند که آن روز تصور می‌کردند به سمت آنها تیراندازی می‌شود. همچنین ۱۹ بازمانده افغان به سی‌‌ان‌ان گفته‌اند که به خودشان شلیک شده یا شاهد تیراندازی به افغان‌ها بوده‌اند. اما تحقیقات ماه گذشته و فوریه ۲۰۲۲ پنتاگون حاکی از آن بود که همزمان با حمله انتحاری سربازان آمریکایی و بریتانیایی تیراندازی‌ کرده‌اند اما تیرها به کسی اصابت نکرده است.  

در نامه اعضای کنگره آمده است که پنتاگون به کمیته روابط خارجی این کنگره اطمینان داده است که این ویدیو را پیش از انتشار ندیده است، اما درهرحال با یافته‌های آنها در تضاد نیست. 

در این نامه ذکر شده است: «در حالی که ما از تحقیقات سنتکام درمورد حمله به دروازه ابی (Abbey Gate) قدردانی می‌کنیم، اما تقریبا بعد از ۳ سال باز هم همان پرسش‌ها را داریم. چه کسی گلوله‌ها را شلیک می‌کرد و اینکه آیا طالبان بودند و یا نیروی متخاطم دیگر؟ از شما می خواهیم که حجم، وقوع و منابع تیراندازی در صحنه را روشن کنید.» 

در گزارش اخیر سی‌ان‌ان با دکتر سید احمدی، رییس یکی از بیمارستان‌های کابل، مصاحبه شده است. او می‌گوید که همراه با  کارمندانش گلوله‌ها را از بدن افرادی که در فرودگاه کابل حمله انتحاری کرده بودند بیرون کشیده‌‌اند. 

در نامه اعضای کنگره آمریکا این پرسش مطرح شده است که چرا بازرسان‌ پنتاگون با دکتر احمدی یا هیچ افغان دیگر درمورد این حمله صحبت نکرده‌اند.  

اما پنتاگون گفته است که گزارش‌های مربوط به جراحات ناشی از گلوله اشتباه است و شاهدانی که تیراندازی گسترده را به یاد می‌آورند به عوارض ضربه مغزی ناشی از انفجار یا آسیب‌های مغزی دچارند.  

دولت جو بایدن، رییس‌جمهوری آمریکا، به‌دلیل خروج آشفته از افغانستان و وقوع حمله انفجاری که به کشته شدن ۱۳ سرباز آمریکایی انجامید با انتقادهای بسیار مواجه شد.  

آمریکا پس از دو دهه حضور در افغانستان، در اوت ۲۰۲۱ نیروهایش را از این کشور خارج کرد. خروج از افغانستان براساس توافقنامه دوحه در ۲۰ فوریه ۲۰۲۰ صورت گرفت و در پی آن طالبان توانستند بر افغانستان مسلط شوند.   

 

افغانستان: تمام بدهی واردات برق از ایران را پرداخت کرده ایم

رئیس اجرایی شرکت برق افغانستان (برشنا) اعلام کرد این کشور تمام بدهی ها بابت برق وارداتی از کشورهای همسایه از جمله ایران را پرداخت کرده است.

به گزارش خبرنگار ایرنا در کابل، عبدالرحمان رحمانی رئیس اجرایی شرکت برق افغانستان در یک نشست خبری در کابل گفت: شرکت برق افغانستان در یک سال گذشته تمام بدهی های مربوط به برق وارداتی از کشورهای همسایه و شرکت‌های تولید برق داخلی را پرداخت کرده است.

رحمانی تصریح کرد: شرکت برق افغانستان 86.9 میلیون دلار به ازبکستان، 66.1 میلیون دلار به تاجیکستان، 36.8 میلیون دلار به ترکمنستان، 37.7 میلیون دلار به ایران و همچین 432.9 میلیون افغانی و 17.2 میلیون دلار به شرکت‌های تولید برق داخلی بدهکار بود که همه را پرداخت کرده است.

در آبان ماه سال گذشته، مولوی عبداللطیف منصور سرپرست وزارت انرژی و آب افغانستان همزمان با برگزاری نماشگاه صنعت برق ایران، به تهران سفر کرد و ضمن بازدید از این نمایشگاه، گفت: هدف ما از سفر به ایران در مورد تمدید قرارداد برق و همچنین صحبت در مورد تعرفه آن بود. در این میان، نمایشگاه صنعت برق ایران افتتاح شد و ما هم دعوت شدیم که به این نمایشگاه بیاییم.

وی با استقبال از حضور در این نمایشگاه، تأکید کرد: باید از تجاربی که ایرانی ها دارند، استفاده کنیم.

سرپرست وزارت انرژی و آب حکومت سرپرست افغانستان افزود: واقعیت این است که ما نیاز بیشتر به انرژی برق داریم، ما تلاش می کنیم که از تجارب ایران، تاجیکستان و ازبکستان بیاموزیم، چه در بخش انرژی آبی، خورشیدی و چه بادی، که چطور می توانیم در افغانستان برق تولید کنیم و خودکفا شویم.

در دی ماه سال 1400، مشاور وزیر نیرو ایران در امور بین‌الملل، ظرفیت انتقال برق ایران به افغانستان را ۱۷۵ مگاوات برشمرد و میزان صادرات برق ایران به افغانستان (در سال 1400) را ۱۱۰ مگاوات اعلام کرد.

 

افشاگری در مورد جنایت‌های نیروهای ویژه انگلیس در افغانستان

روزنامه ساندی تایمز گزارش داد که نیروهای ویژه انگلیس متهم به برگزاری مسابقه کشتن افراد و کارگذاشتن سلاح در بدن قربانیان افغانستانی متهم هستند.

اسناد فاش شده قبلی نشان می‌دهد که چگونه یکی از نیروهای همین بخش از ارتش انگلیس در تلاش برای کشاندن پای آنها به میز محاکمه است.

این روزنامه انگلیسی فاش کرد که یکی از بلندپایه ترین افسران نیروهای ویژه در ارتش انگلیس به پلیس گزارش داد که سربازان تحت فرمان او با کشتن زندانیان در افغانستان مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.

به نوشته ساندی تایمز، این افسر به کارآگاهان «پلیس نظامی سلطنتی» گفته است که نوعی«سرطان» یک اسکادران سرکش نیروهای ویژه انگلیس را آلوده کرده بود به طوریکه ده‌ها زندانی غیرمسلح را به قتل رساندند.

بر اساس این گزارش، این افسر نگران بوده است که اگر سربازان نیروهای ویژه انگلیس بفهمند او قضیه را فاش کرده، تلافی آن را به صورت اقدامی خشونت بار علیه خانواده‌اش در آوردند.

پرونده کشتار انسان‌ها توسط نیروهای ویژه انگلیس یکی از مهمترین پرونده‌های جنایت جنگی در افغانستان است. نیروهای انگلیسی به کشتار حدود ۸۰ نفر در ولایت هلمند متهم هستند که گفته شده با خونسردی تمام یا در خواب و یا پس از دستگیری بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ کشته شدند.

به تازگی روزنامه گاردین گزارش داده است که رسیدگی به این پرونده توسط وزارت دفاع انگلیس تا سال ۲۰۲۵ به تعویق افتاده است.

در رابطه با همین پرونده، نشریه پولیتیکو گزارش داد که جانی مرکر وزیر امور کهنه سربازان انگلیس می‌تواند به علت پرونده جنایات جنگی با حکم زندان روبرو شود.

بر اساس این گزارش، وی به دلیل امتناع از نام بردن افراد آگاه نظامی که به او در مورد کشتار مردان و کودکان افغانستانی توسط نیروهای ویژه ارتش انگلیس اطلاع دادند، با احتمال تحریم‌های دادگاه روبرو است.

 

ممنوعیت فعالیت سیاسی علیه طالبان در ایران: کارشناسان چه می‌گویند؟

فرمانده‌ی سابق فاطمیون که اکنون معاون سفیر جمهوری اسلامی در کابل است، از ممنوعیت فعالیت سیاسی مخالفان طالبان در ایران خبر داد. آیا این نشانه‌ی دوستی جمهوری اسلامی و امارت اسلامی است؟ نظر شماری از کارشناسان افغانستانی دراین‌باره را می‌خوانیم.

سه هفته پیش و پس از حمله تلافی‌جویانه جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل، حسن مرتضوی، فرمانده پیشین سپاه قدس پاسداران و فرمانده سابق لشکر فاطمیون و معاون فعلی سفیر ایران در کابل در دیدار با عبدالکبیر، معاون سیاسی رئیس‌الوزرا [نخست‌وزیر طالبان] گفت که به مخالفان امارت اسلامی در ایران اجازه فعالیت سیاسی داده نمی‌شود. مرتضوی افزود که تهران تلاش‌ می‌کند تا زمینه تعامل مثبت کشورهای منطقه با امارت اسلامی را فراهم کند. عبدالکبیر هم در این دیدار حمله‌ متقابل ایران به اسرائیل را حق مشروع تهران دانست. گزارش زیر با گفت‌و‌گو با شماری از کارشناسان افغانستانی، به ابعاد و علت‌های اقدام جمهوری اسلامی در منع فعالیت سیاسی علیه طالبان می‌پردازد.

زمانه :  بعد از سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان به دست گروه طالبان، شماری زیادی از اعضای کابینه و حکومت، سیاسیون، زنان و جوانان افغانستان را ترک و در گوشه کنار کشورهای مختلف جهان مسکن‌گزین شدند.

از آنجایی که شمار زیادی از این افراد به‌خاطر ترس از طالبان به کشورهای همسایه مانند ایران، پاکستان و تاجیکستان پناهنده شدند، از مدت نزدیک به سه سال در آنجا دست به برخی فعالیت‌های سیاسی علیه طالبان می‌زدند.

 گرچه جمهوری اسلامی ایران و حکومت پاکستان از جمله کشورهای بودند که سفارت‌خانه‌های افغانستان را به طالبان تسلیم نمودند اما تاجیکستان هنوز هم سفارت افغانستان را به طالبان واگذار نکرده و در کنار این برخی از افغانستانی‌های موجود درین کشور دست به فعالیت های سیاسی علیه گروه حاکم در افغانستان می زنند.

گرچه در جمهوری اسلامی نیز بارها نشست‌های آنلاین و حضوری مقامات حکومت پیشین و سران جبهه مقاومت و اعضای حزب جمعیت اسلامی افغانستان صورت گرفت، اما به تازگی اعضای سفارت ایران در کابل گفتند دیگر مخالفان امارت اسلامی اجازه فعالیت سیاسی علیه حکومت کابل را نخواهند داشت.

برخی‌ این اقدام جمهوری اسلامی ایران را از سر ناچاری، و برخی آن را حاصل رابطه عمیق بین آخوندهای حاکم در ایران و ملاهای به‌قدرت‌رسیده در افغانستان می‌دانند.

از آنجایی که گروه طالبان حکومت منتخب کابل را خلاف قوانین و موازین بین‌المللی سقوط داد و قدرت را به‌زور به‌دست گرفت و از طرفی هم به خواسته‌های جامعه جهانی اعتنایی ندارد، حقوق بشر را نقض می‌کند، و حقوق و آزادی زنان و جوانان را محدود کرده، هنوز حکومت آنها بعد از گذشت نزدیک به سه سال از سوی هیچ کشور مستقل و سازمان بین‌المللی به‌رسمیت شناخته نشده است.

حکومت جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که در دوره اول ظهور جنبش طالبانی رابطه چندان خوبی با این گروه نداشت. ایران حتی برای مخالفین طالبان به‌خصوص اعضای حزب جمعیت اسلامی افغانستان پناهگاه بود و این مخالفین طالبان هرازگاهی از خاک ایران وارد افغانستان می‌شدند و علیه طالبان دست به عملیات نظامی می‌زدند. ولی رویکرد جمهوری اسلامی در دوره دوم به قدرت رسیدن طالبان تغییر شکل داد.

باورها بر این بود که ایران می‌توانست همچنان پناهگاهی برای فعالیت‌های سیاسی مخالفین طالبان باقی بماند اما کارشناسان امور می‌گویند در طول مبارزه بیست‌ساله گروه طالبان با کشورهای غربی به رهبری ایالات آمریکا و حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، جمهوری اسلامی به یکی از حامیان منطقه‌ای گروه طالبان بدل شد؛ عمدتاً برای فشار بر واشنگتن و تسریع خروجش از کشور همسایه شرقی. هم‌اکنون منع فعالیت سیاسی مخالفین طالبان در ایران نشان‌دهنده رابطه خوب میان تهران و کابل است.

تلویزیون ملی افغانستان زیر اداره طالبان ۲۷ فروردین اعلام کرد در نشستی که بین سید حسن مرتضوی، معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل با معاون سیاسی رییس‌الوزرای طالبان صورت گرفت، مرتضوی گفت که دیگر به مخالفین سیاسی طالبان در ایران اجازه فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت کابل داده نخواهد شد.

این دیپلمات ایرانی که از جمله بنیانگذاران لشکر فاطمیون و از فرماندهان سابق نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران است بعد از به قدرت رسیدن طالبان، مسئولیت معاونت سفارت ایران در کابل را عهده‌دار شد.

برخی از کارشناسان می‌گویند جمهوری اسلامی ایران در به قدرت رسیدن طالبان همکاری کرد ولی در حال حاضر با حکومتی روبرو شده است که مدارای چندانی با جمهوری اسلامی ندارد و هرچند ایران به ظاهر می‌خواهد با طالبان رابطه دوستی داشته باشد، ولی گروه حاکم در افغانستان در برابر موضوعات مرتبط با جمهوری اسلامی ایران حساس و محتاط است.

محمد ایوب رحیمی، کارشناس مسائل سیاسی می‌گوید

از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی در حال حاضر تحت شرایط خوب بین المللی قرار ندارد و در افغانستان نیز یک گروه بر سر اقتدار است که می‌تواند به مرزهای جمهوری اسلامی ایران صدمه وارد کند و حتی گروهای افراطی و ضد مذهب شیعه را علیه جمهوری اسلامی ایران منسجم کند، به همین خاطر حکومت ایران در تلاش برای مدارا و سازگاری با طالبان است و در حال حاضر چاره‌ای جز این ندارد زیرا با اقدامات علیه طالبان، جمهوری اسلامی وارد یک فاز جدید خواهد شد که به نفع نظام این کشور نخواهد بود.

این سیاستمدار افغان می‌گوید ایران از جمله کشورهایی بود که به آسانی سفارت و قونسلگری‌های افغانستان را به طالبان واگذار کرد، ناخبر از اینکه طالبان گروهی هستند که حتی در برخی موارد دست به اقدامات علیه جمهوری اسلامی می‌زنند.

آقای رحیمی می‌گوید بسته‌شدن کمیته‌های امداد امام خمینی در هرات، فراه و نیمروز، محدود شدن فعالیت‌های کمیته‌های زیارتی و تورهای سیاحتی جمهوری اسلامی و تحت کنترل قرار گرفتن شدید فعالیت‌های دانشگاه‌ها و بانک‌های ایرانی در افغانستان، و حتی زد و خورد گروه طالبان بر سر مسائل مرزی و حقابه ایران از جمله موضوعاتی است که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی از سر ناچاری با طالبان رابطه دوستی و همکاری را در پیش گرفته است.  

او می‌افزاید:

نباید فراموش کرد که درین سوی مرز گروه طالبان نیز از ایران در برخی موارد حمایت می‌کند. مثلا گروه حاکم در افغانستان از جمله گروه‌هایی بود که به نمایندگی از افغانستان، حمله جمهوری اسلامی ایران علیه اسرائیل را حق مشروع و مصداق دفاع از خود دانست و کشته شدن اعضای سپاه پاسداران ایران در سوریه را به شدت محکوم کرد.

جواد حمیدی، خبرنگار و فعال رسانه‌ای در افغانستان که در حال حاضر در بیرون از کشور به سر می‌برد، می‌گوید: «جمهوری اسلامی ایران و حکومت پاکستان سال‌ها از گروهی حمایت کردند که دست به کشتار مردم افغانستان می‌زدند، در حالی‌که در افغانستان حکومت مشروع و مردمی مبتنی بر دموکراسی و انتخابات بر سر قدرت بود. همسایه‌های افغانستان در تلاش بودند که از گروه طالبان حمایت کنند، ناخبر از اینکه این گروه روزی با همسایه‌ها به‌جای دوستی به مخالفت و زورآزمایی دست خواهد زد

آقای حمیدی می‌گوید

مگر حکومت جمهوری اسلامی ایران فراموش می‌کند که چندین بار گروه طالبان با وسایل زرهی نیروهای ناتو و امریکا خود را به‌خاطر مقابله مرزی تا آخرین نقطه سرحد ایران رساندند؟ چندین بار طالبان دست به کشتار سربازان مرزی ایران در نیمروز، فراه و اسلام قلعه هرات زدند و به نحوی علیه منافع جمهوری اسلامی لشکر کشی کردند؟ اما ایران از صبر و حوصله کار گرفت، بخاطر اینکه تشنج با طالبان به ضرر جمهوری اسلامی ایران تمام خواهد شد. پس بجای جدال، طرف ایرانی رابطه خوب و گذشت را در پیش می‌گیرد، در حالی که در حکومت قبلی افغانستان، ایران از چنین حوصله‌ای برخوردار نبود.

همچنین باید اشاره کرد که کمی پیش از با اظهار نظر معاون سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل درباره منع فعالیت سیاسی مخالفین طالبان در ایران، شماری از اعضای جبهه مقاومت ملی افغانستان و مخالفین طالبان در کشور ایران به اتهام عضویت و رابطه با گروه داعش شاخه خراسان دستگیر شدند.

با آنکه جبهه مقاومت افغانستان به رهبری احمد مسعود رابطه این افراد با گروه داعش را به شدت رد کرد ولی حکومت جمهوری اسلامی ایران هنوز پاسخی به این تکذیب‌ها نداده است.

عبدالهادی احمدزی، از مسئولین سابق استخباراتی شهر کابل که در حال حاضر در کشور ترکیه به سر می‌برد، می‌گوید:

جمهوری اسلامی ایران مجبور است با طالبان رابطه خوبی برقرار کند و به مخالفین این گروه اجازه فعالیت سیاسی را ندهد زیرا اگر حکومت ایران به مخالفین سیاسی طالبان اجازه فعالیت را بدهد طالبان نیز به آسانی در سرحدات ایران به مخالفین جمهوری اسلامی زمینه فعالیت مسلحانه را فراهم خواهد کرد.

احمدزی می گوید: «ما خوب به یاد داریم که در زمان حکومت سابق در افغانستان بارها سلاح‌های مختلف در ولایات غربی به دست نیروهای امنیتی افتاد که از طریق جمهوری اسلامی ایران به طالبان فرستاده می‌شد. ایران تا حدود زیادی طالبان را حمایت کرد ناخبر از اینکه به قدرت رساندن یک گروهی که به معیارهای بین المللی پایبند نیست در آینده به همکاران خویش نیز وفادار نخواهد ماند

باید گفت در زمان حکومت سابق افغانستان، جمهوری اسلامی ایران در بوجود آوردن و سربازگیری گروهای جنگی مانند فاطمیون و زینبیون در خاک افغانستان تلاش‌های زیادی انجام می‌داد و شمار قابل توجهی از افغانستانی‌های مهاجر در ایران را به این گروه‌ها جذب کرد و آنها را برای دفاع از منافع جمهوری اسلامی به کشورهای عراق و سوریه فرستاد. شماری از افغانستانی‌ها در جنگ به نفع جمهوری اسلامی کشته شدند.

سوال اینجاست آیا در حال حاضر نیز جمهوری اسلامی ایران می‌تواند داخل افغانستان دست به سربازگیری برای گروهای نیابتی خویش بزند یا خیر؟

مولوی احمدالله، نام مستعار یکی از مقام‌های ارشد طالبان در وزارت داخله است. او چنین ادعا می‌کند

هرگز به جمهوری اسلامی ایران و طرفداران‌شان اجازه داده نخواهد شد که به خاطر منافع‌شان به جذب جوانان افغان برای یکجا شدن با گروهای نیابتی دست بزند.

او همچنان به افغانستانی‌های مقیم ایران چنین توصیه می‌کند: «هرگز به خاطر منافع کشورهای بیرونی و گروهای مذهبی جان خود را در خطر نیندازند و اگر شرایط خوب زندگی در ایران برای‌شان آماده نیست به وطن خود برگردند

جلوگیری از فعالیت‌های سیاسی مخالفین طالبان در ایران مورد انتقاد شمار زیادی از افغانستانی‌های مقیم در ایران و کشورهای دیگر قرار گرفته است. برخی این اقدام جمهوری اسلامی ایران را همکاری استراتیژیک با طالبان توصیف می‌کنند و آن را در دراز مدت به نفع ایران نمی‌دانند.

 

بهار سرمایه‌گذاری در افغانستان از راه رسیده

رئیس اتاق مشترک ایران و  افغانستان با بیان اینکه بهار سرمایه‌گذاری در افغانستان از راه رسیده است گفت:  این کشور به  تکنولوژی و  دانش فنی نیاز دارد، از این رو باید از این فرصت برای توسعه روابط اقتصادی دوجانبه  استفاده کنیم.

شهرآرانیوز؛ میزان صادرات غیرنفتی ایران به افغانستان در سال۱۴۰۲ بـه یک میلیارد و ۸۷۱میلیون دلار رسید که این میزان، افزایش ۱۳.۶درصدی را در مقایسه با زمان مشابه سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد. بر اساس آمار، اقبال بازار افغانستان به محصولات ایرانی همچون فراورده‌های نفتی، گاز‌های نفتی، شمش آهن و فولاد، گاز طبیعی، هیدروکربن‌های سبک و سنگین، مواد غذایی، اوره، انواع پلی اتیلن، سبزیجات و سیمان بسیار زیاد است و همین موضوع باعث شده تا طی سال‌های گذشته با وجود پیشامد‌های مختلف در جغرافیای افغانستان، صادرات ایران به این کشور سیر صعودی را طی کند.

همین روند رو به رشد باعث شد تا به استناد آمار سازمان توسعه تجارت در سال گذشته، کشور افغانستان به عنوان هفتمین مقصد کالا‌های صادراتی ایران شناخته شود و بالاترین تراز تجاری مثبت ایران به نام این کشور ثبت شود. بر اساس برنامه ریزی‌های صورت گرفته از سوی تصمیم گیران اقتصادی در دو سوی مرز‌های ایران و افغانستان، هدف گذاری ۵ میلیارد دلاری در کوتاه مدت در نظر گرفته شده است.

آمار‌ها نشان می‌دهد که سال گذشته صادرات خراسان رضوی به افغانستان از نظر وزنی ۳۳ درصد و از نظر ارزشی، ۲۴ درصد افزایش داشته است. با توجه به اهمیتی که تجارت با افغانستان برای خراسان رضوی دارد، این مسئله بهانه‌ای شد تا با محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک ایران و  افغانستان، گفتگو کرده و نظرش درباره راهکار‌های توسعه روابط اقتصادی با همسایه شرقی را جویا شویم.

در سال گذشته روابط تجاری ایران و افغانستان افزایش یافت و در این میان میزان رشد صادرات خراسان رضوی به این کشور چشمگیر بوده، چه عواملی سبب این رشد شده است؟

بخشی از دلایل رشد تجارت ایران و افغانستان به شرایط اقتصادی همسایه شرقی مان بازمی گردد. پس از روی کار آمدن دوباره طالبان، امنیت نسبی سراسری ایجاد شده که خوشبختانه این امنیت نسبی نسبت به ۴۵سال گذشته از وضعیت به مراتب بهتری برخوردار است. به دلیل ناامنی‌هایی که در گذشته بیرون شهر‌ها بوده است، فرصت‌ها و امکانات بالقوه افغانستان در حوزه معدن و کشاورزی مغفول و دست نخورده باقی مانده بود، اکنون با  ایجاد امنیت، زمینه برای سرمایه گذاری و بهره برداری از این ظرفیت‌ها فراهم شده است.

با  سیاست‌های درست حکومت سرپرست افغانستان که  در  حمایت از  تولید داخلی پیگیری کرده، تولید در این کشور رونق گرفته و  بسیاری از  فعالان اقتصادی که سرمایه هایشان را  از  افغانستان بیرون آورده بودند، دوباره با ورود سرمایه به فکر تولید هستند و در حال حاضر خطوط تولیدی را  از  کشور‌های دور و نزدیک خریداری و نصب می‌کنند. شرایط افغانستان شرایط ویژه‌ای است، یعنی درحال حاضر فرصت‌های مناسبی برای حضور و سرمایه گذاری که  در  گذشته وجود نداشت، ایجاد شده است.

این مسئله برای ایرانی‌ها هم فرصت‌های خوبی فراهم کرده است تا روابط اقتصادی با افغانستان را توسعه دهند. در گذشته روابط ما صرفا بر اساس روابط تجاری بود و  نگرانی‌هایی درباره سرمایه گذاری در  حوزه‌های تولیدی، صنعتی، کشاورزی و همچنین معدن وجود داشت که این نگرانی‌ها تا حد زیادی برطرف شده و همین مسئله افق توسعه تجارت بین ما را افزایش داده است.

پس اعتقاد دارید که  برای توسعه روابط با افغانستان در شیوه‌های تجارتمان با این کشور باید تجدیدنظر کنیم؟

اینکه همواره در تجارت باید خودمان را به روز کنیم، یک قاعده کلی است که تمامی کشور‌ها برای حفظ بازار‌های صادراتی خودشان انجام می‌دهند و ما نیز باید از همین قاعده پیروی کنیم. از این رو اولین کاری که باید انجام دهیم بحث انتقال دانش، تکنولوژی و  عرضه توان ماشین سازی و خدمات فنی و مهندسی ایرانی هاست.

برای تحقق این کار باید بخش خصوصی و  همچنین اتاق‌های بازرگانی و  تجارت دوطرف و دولت مردان، فضای مناسب تری ایجاد کنند، زیرا ما رقبای جدی از کشورهایی، چون هند، چین، ترکیه، پاکستان، ازبکستان، قطر و  کشور‌های دیگر داریم که در  این صحنه حضور دارند. باید برای حفظ و  افزایش سهم مان در  این دوران که  افغانستان در حال تحول جدی در  حوزه اقتصادی است، به سمت توسعه سرمایه گذاری‌های مشترک حرکت کنیم. همچنین باید روند اقتصادی کشور همسایه را  رصد و  براساس شرایط جدید سعی کنیم که  بازار‌های هدف جدیدی را  ایجاد کنیم.

نکته دوم این است که  باید برای حمایت از  سرمایه گذاری در  افغانستان و  رفع نگرانی سرمایه گذاران، دولت‌ها اقدام کنند. دولت ما ابزاری به نام صندوق حمایت از صادرات را  برای این موضوع پیش بینی کرده است که  به دلایل مختلف از  جمله نبود درک واقعی شرایط افغانستان توسط مسئولان صندوق در  دوره‌های مختلف و نبود سازوکاری برای اعتبارسنجی خریدار افغانستانی، سبب شده است که  اکثریت صادرکنندگان ایرانی نتوانند از  این فرصت استفاده کنند. از  این رو باید با برطرف کردن ابهامات موجود، از  پتانسیل ارزشمند صندوق در  افزایش سرمایه گذاری و  پروژه‌های زیرساختی بهره‌مند شویم.

در این میان برخی صادرکنندگان به مسائل زیرساختی هم اشاره کرده و  معتقدند که  توجه به  این مسئله می‌تواند سبب افزایش مبادلات تجاری دو کشور شود. در این حوزه چه اقداماتی باید انجام داد؟

تسهیل و  تسریع عملیات گمرکی و  انتقال کالا‌ها یکی از  عواملی است که به طور حتم می‌تواند بستر‌های توسعه تجارت با افغانستان را فراهم کند. این مسئله نیازمند توسعه هم زمان زیرساخت‌ها و  اقدامات نرم افزاری برای تسریع در  انتقال کالاهاست. در  این میان ایجاد مدیریت واحد مرزی در  راستای هماهنگی و  هم افزایی بیشتر سازمان‌های مستقر در  مرز‌ها می‌تواند تأثیر خوبی در  توسعه تجارت با  افغانستان بگذارد. از  میان سه گمرک مشترک با  افغانستان، در  گمرک ماهیرود به نسبت دو گمرگ دیگر سهولت‌های بیشتری هست. به نظر من برای اینکه به آن نقطه دلخواه برسیم، در دوغارون و  به ویژه میلک نیاز  به کار بیشتری دیده می‌شود.

همچنین تردد هیئت‌های تجاری در دو کشور باید تسریع شود که بخش بزرگی از آن به بخش خصوصی باز  می‌گردد و  باید در این زمینه اقدام شود. به هرحال آن چیزی که شرایط اقتصادی افغانستان اقتضا می‌کند حضور آگاهانه، جدی و قوی‌تر بخش دولتی و خصوصی ایران در این بازار است.

هنوز افغانستان قدرت اقتصادی پایینی دارد و  اگرچه تورم منفی است و  ارزش پول ملی اش طی دو سال با رشد روبه رو بوده است، اما بخش زیادی از  مشکلاتش به دلیل نبود پول کافی در  افغانستان و  خروج سرمایه هاست که باعث فقیرترشدن مردم و کاهش قدرت خرید شده است.

در این میان رقبای ایران مانند ترکیه در حال تکاپو برای حضور بیشتر در  افغانستان هستند. باید چه  اقدامی انجام دهیم که  از  رقبا عقب نیفتیم؟

در نگاه بلندمدت طی ۵ تا ۱۰ سال آینده به دلیل معادن زیادی که واگذار شده و زیرساخت‌های بسیار خوبی که در حال آماده شدن است، همچنین مجموعه اقدامات مؤثر و  مثبتی که  حکومت سرپرست افغانستان انجام داده، ما شاهد یک افغانستان متحول و متفاوتی در  حوزه مسائل اقتصادی خواهیم بود. این مسئله نشان می‌دهد که فرصت خوبی در افغانستان در  حال ایجاد است و  کشور‌های مختلف سعی می‌کنند از  این فرصت استفاده کنند.

هر کشوری بهاری برای سرمایه گذاری دارد، اکنون بهار سرمایه گذاری در  افغانستان است و  این کشور به  تکنولوژی و  دانش فنی نیاز دارد، از این رو باید از این فرصت برای توسعه روابط اقتصادی دوجانبه  استفاده کنیم؛ بنابراین قبل از آنکه دیر شود و فرصت مانند آسیای میانه و بسیاری از نقاط دیگر از بین برود، باید برای حفظ و افزایش سهم ایران از  کیک تجارت افغانستان، هم دولت و هم بخش خصوصی با طرح و اقدامات جدید و متفاوت از گذشته به صحنه بیایند.

با توجه به نوع مراوداتی که با افغانستان داریم که در طول سال‌های متمادی بیشترین صادرات خراسان رضوی به افغانستان بوده و بیشترین سهم را داشته است. همچنین اصلی‌ترین مرز مبادلات و دیپلماتیک با افغانستان که مرز دوغارون است و این مرز قدیمی‌ترین مرز مشترک ماست و از طرفی وجود منطقه آزاد دوغارون که اخیرا به منطقه آزاد تبدیل شده است، فرصت و امکان توسعه تعاملات اقتصادی با افغانستان بر اساس رابطه برد- برد بیش از گذشته فراهم است و باید با برنامه ریزی و تلاش، از این فرصت ارزشمند نهایت بهره  را  ببریم.  

خوشبختانه برای بهره گیری حداکثری از این فرصت، اقدامات بسیار خوبی توسط مسئولان استانی در طول این سال‌ها انجام شده که جای قدردانی دارد، اما حتما اقدامات بیشتری باقی مانده که هم اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی استان که همیشه حامی و پشتیبان بوده و هم نهاد‌های دولتی و تمامی عناصر تأثیرگذار باید تلاششان را مضاعف کنند.

 

روزنامه جمهوری اسلامی: طالبان مشغول پاکسازی قومی و شیعه‌کشی است؛ ایران هم سکوت می‌کند

هفته گذشته در جریان یک انفجار در یکی از مساجد شیعیان استان هرات افغانستان هفت نفر از نمازگزاران که یکی از آنها زن بود به شهادت رسیدند.

خبر این جنایت توسط رسانه‌های دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روش متأسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بی‌گناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر می‌رسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمان‌کشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمع‌هائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکل‌های مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست می‌دهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حساب‌شده به فراموشی سپرده می‌شوند.

درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تأملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تأمل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات می‌تواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید می‌کنند.

یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ می‌دهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزاره‌جات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشه‌کن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا می‌کند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بین‌المللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند.

نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کرده‌اند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بین‌المللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش می‌اندازند و داعش نیز آنها را به گردن می‌گیرد. این واقعیت را تمام گروه‌های جهادی افغانستان بارها اعلام کرده‌اند و روشن‌ترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمی‌کنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایت‌های داخل افغانستان را به گردن داعش می‌اندازد!

نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا می‌کند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا می‌کند و از امتیازات خود می‌داند ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش می‌رسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد 20 گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کرده‌اند. تأمل‌برانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروه‌های تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامه‌های آینده خود در منطقه آماده می‌کند.

چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سؤال مهم را در خود دارد.

یک سؤال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها عمل می‌کند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سؤال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه می‌داند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سؤال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروه‌های تروریستی تکفیری از ابتدای تأسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده‌اند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بین‌الملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق می‌بازد؟

و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس می‌کنند. این احساس خطر تاکنون به شکل‌های مختلف از طریق رسانه‌ها و افراد صاحب‌نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذی‌های طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازک‌تر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سؤال مهم اینست که بالأخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟

 

ممنوعیت کتاب‌های چاپ ایران در افغانستان، شایعه یا واقعیت؟

طالبان در واکنش به انتشار اخبار ضد و نقیض مبنی بر ممنوعیت کتاب‌های چاپ ایران در افغانستان، تأیید کرد که کتاب‌های منتشر شده توسط ایران به وفور در کتاب‌فروشی‌های افغانستان یافت می‌شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در واکنش به شایعات و اخبار ضد و نقیص مبنی بر ممنوعیت کتاب‌های چاپ ایران در افغانستان، طالبان تأیید کرد که کتاب‌های منتشر شده توسط ایران، کتاب‌های مربوط به شیعیان و حتی کتاب‌های مربوط به نواندیشی دینی به وفور در کتاب‌فروشی‌های افغانستان یافت می‌شود.

از سوی دیگر برخی گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد طالبان با خرید و فروش کتاب‌هایی که در آن‌ها به تعصبات قومی دامن زده می‌شود، مخالف است و برخی از کتاب‌های چاپ شده در حکومت پیشین را نیز جمع‌آوری کرده است؛ اما کتاب‌های چاپ ایران، کتاب‌های مربوط به شیعیان و کتاب‌های مربوط به نواندیشی دینی اکنون در بازارهای کتاب‌فروشی افغانستان در دسترس است و به راحتی خرید و فروش می‌شود.

در برخی گزارش‌ها از جمله بر اساس مطلب منتشر شده از «رواداری» که در گفت‌وگو با کتاب‌فروشان کوچه و بازار تهیه شده آمده است: «کتاب‌های چاپ ایران، کتاب‌های مربوط به شیعیان، آثاری در باره اقوام مختلف مثل تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها ممنوع شده‌اند».

این گزارش به نقل از یک کتاب‌فروش در کابل آورده که طالبان فهرستی از 100 عنوان کتاب‌ را به ناشران و کتاب‌فروشان داده است تا از خرید و فروش آن‌ها جلوگیری شود اما نام هیچ کتابی را ذکر نکرده است.

از سوی دیگر «چلوصاف» نیز که مدعی است اخبار افغانستان را غربال و راستی آزمایی می‌کند، در صفحه ایکس خود با رد گزارش «نهاد حقوق بشری رواداری» نوشته است، اینکه طالبان خرید و فروش کتاب‌های چاپ ایران را ممنوع کرده باشد، این خبر نادرست است.

طالبان بارها تایید کرده‌ است، مخالف خرید و فروش آن کتاب‌هایی است که به تعصبات قومی دامن می‌زنند یا خلاف شریعت هستند اما برای خرید و فروش کتاب‌های دیگر مانعی وجود ندارد.

به تازگی مقامات سفارت جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، امارات و برخی دیگر از کشورهای اسلامی همچنین فرهیختگان و شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی مختلف در مراسم گشایش نمایشگاه ملی قرآن کریم در کابل حضور داشتند.

«مجید خالق نیا»، نویسنده کتاب برتر رضوی به تازگی گفته است:  پیش‌تر کتاب‌هایی از استاد شهید مرتضی مطهری و در حوزه حضرت سید الشهدا ترجمه کرده که به همت مولف در شهر هرات افغانستان چاپ و منتشر شده است.

 

از سرمایه‌گذاری ۳۵ میلیون دلاری طالبان در چابهار چه می‌دانیم؟

مدیر کل بنادر و دریانوردی استان سیستان‌و‌بلوچستان اعلام کرد افغانستان از سال‌های قبل همواره از بندر چابهار بهره‌برداری ترانزیتی داشته‌ و آنچه تحت عنوان سرمایه‌گذاری ۳۵ میلیون دلاری طالبان در چابهار در روزنامه «شرق» اعلام شده است، مربوط به سرمایه‌گذاری این کشور برای ساخت یک برج ۲۵ طبقه مسکونی، تجاری و هتلینگ در منطقه آزاد چابهار است.

قاسم عسگری‌نسب در ادامه گفت: با توجه به محصور‌بودن کشور افغانستان در خشکی، بندر چابهار می‌تواند با پتانسیل اتصال به آب‌های آزاد و اقیانوس هند، کالا‌ها و محصولات افغانستان را به دنیا صادر کند.

او افزود: مسئولان کنونی افغانستان، بندر چابهار را یکی از بنادر مهم تجاری برای انتقال کالا‌های صادراتی و وارداتی این کشور، یک مسیر امن و ارزان و یک کریدور پایدار برای ترانزیت و صادرات کالا‌های خود می‌دانند.

به گفته مدیر کل بنادر و دریانوردی سیستان‌و‌بلوچستان، ایران و افغانستان در اسفند سال ۱۴۰۲، در موضوع سرمایه‌گذاری ۳۵ میلیون دلاری «شرکت ستارگان خراسان مهاجر» از افغانستان، جهت ساخت یک برج ۲۵ طبقه مسکونی، تجاری و هتلینگ در منطقه آزاد چابهار با عنوان «فاخر» با همکاری منطقه آزد چابهار به تفاهم رسیدند.

ل بنادر و دریانوردی سیستان‌و بلوچستان خاطر‌نشان کرد: هیئت تجاری و اقتصادی افغانستان، در سفر سال گذشته به چابهار به‌منظور اعلام سرمایه‌گذاری در ساخت برج فاخر، هیچ برنامه و پیشنهاد خاصی برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت و محوطه‌های پس‌کرانه بندر شهید بهشتی ارائه نکرده بودند.

او افزود:، اما در سفر‌های قبل‌تر که هیئتی از وزیران و فعالان اقتصادی به ریاست ملا برادر، معاون نخست‌وزیر  افغانستان، از بندر شهید بهشتی چابهار بازدید کردند، پیشنهاد‌هایی برای توسعه تجارت و ترانزیت از این بندر ارائه کردند و خواستار در اختیار داشتن یک ترمینال لجستیکی در بندر شدند که سازمان بنادر و دریانوردی آمادگی خود را برای در اختیار قرار‌دادن زمین برای سرمایه‌گذاری در قالب قرارداد BOT اعلام کرد.

 

فقط طالبان خانه و زمین می‌خرند

سقوط بی‌سابقه قیمت زمین، باغ و مسکن در افغانستان!

از زمان سلطه طالبان بر افغانستان، بهای املاک و مستغلات در این کشور به پایین‌ترین حد در بیش از ۲۰ سال گذشته رسیده است. مالکان مجموعه‌های مسکونی و فعالان امور املاک و مستغلات هم می‌گویند به دلیل گسترش بیکاری و کمبود نقدینگی، تنها بازرگانان و فرماندهان طالبان که پول نقد در اختیار دارند می‌توانند خانه و زمین بخرند.

به گزارش زی‌سان به نقل از ایندیپندنت؛ شماری از مردم به‌ویژه کسانی که در زمینه خرید و فروش املاک در شهر‌های مختلف افغانستان کار می‌کنند، می‌گویند علی‌رغم کاهش قیمت خانه و زمین، افراد به دلایل مختلف از جمله مهاجرت به دیگر کشور‌ها و نداشتن درآمد خانه‌هایشان را می‌فروشند و ترجیح می‌دهند در خانه‌های ارزان‌تر یا خانه‌های اجاره‌ای و رهنی زندگی کنند.

حاجی سلطان، مالک یک مجموعه آپارتمان در محله کارته سه شهر کابل، گفت که بهای املاک ابتدا اوایل سال ۲۰۲۰ و در اوج همه‌گیری کرونا کاهش یافت و پس از آن با فروپاشی دولت جمهوری شدت گرفت.

حاجی سلطان افزود: «کسانی که پول داشتند از افغانستان خارج شدند و کسانی که ماندند، در این مدت سعی کردند با فروش خانه و زمین، زمینه مهاجرت به دیگر کشور‌ها را فراهم کنند.» به گفته این ساکن کابل، در جریان ۲۰ سال حاکمیت دولت جمهوری، به دلیل رونق بازار کسب‌وکار در شهر‌های بزرگ، خانه‌های مجلل با هزینه‌های هنگفت ساخته شدند، اما اکنون با قیمت پایین برای فروش گذاشته شده‌اند. با این حال جز بازرگانان و فرماندهان طالبان که در مناصب کلیدی کار می‌کنند، کسی توان خرید خانه ندارند.

حاجی سلطان افزود که پس از فروپاشی دولت جمهوری، بیشتر خانواده‌ها ترجیح می‌دهند به جای خرید خانه یا پرداخت اجاره ماهانه، خانه‌ها را رهن کنند تا هم پولشان را حفظ کنند و هم ماهانه پول ندهند.

در همین حال، امید (مستعار)، کارمند شهرداری کابل، گفت فرماندهان طالبان هم که در ادارات دولتی کار می‌کنند و به دلیل دسترسی به منابع درآمدی و همچنین اخاذی از مردم، پول هنگفتی به جیب زده‌اند، از خرید خانه‌های مجلل خودداری می‌کنند، چون در این صورت در کانون توجه قرار می‌گیرند و ممکن است رهبرانشان آنها را مواخذه کنند.

به گفته امید، بیشتر فرماندهان طالبان پول‌هایشان را برای بستگانشان در کشور‌های منطقه از جمله پاکستان، ترکیه، امارات متحده عربی و قطر می‌فرستند تا در آن کشور‌ها ملک بخرند و کسب‌وکار راه بیندازند. فرماندهان طالبان در کابل بیشتر در خانه‌های متعلق به مقام‌های دولت پیشین افغانستان زندگی می‌کنند و تمرکزشان بر جمع‌آوری پول نقد و خریدن خانه و ملک در خارج از افغانستان است.

با این حال در شهر‌های کوچک‌تر افغانستان اوضاع برعکس است و منابع مطلع می‌گویند فرماندهان طالبان علنا در حال خریدن خانه و زمین‌اند و در برخی مناطق خانه‌های مجللی هم ساخته‌اند.

یکی از ساکنان شهر تالقان، مرکز تخار در شمال افغانستان، به شرط محفوظ ماندن نامش گفت از زمانی که طالبان بر افغانستان مسلط شدند، فرماندهان این گروه ضمن غصب خانه‌ها و زمین‌های متعلق به مقام‌های دولتی پیشین، در بهترین مکان‌های شهر خانه و زمین خریده‌اند. این منبع افزود که خرید خانه و زمین به یک رقابت جدی بین فرماندهان طالبان تبدیل شده است.

طالبان به غارت کمک‌های بشردوستانه، فساد اداری و اخاذی گسترده از مردم به بهانه مالیات و زکات متهم‌اند، اما سخنگویان این گروه مدعی‌اند که با فروپاشی دولت جمهوری، بساط فساد اداری در این کشور برچیده شد.

بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار، با سلطه طالبان بر افغانستان دست‌کم یک میلیون فرصت شغلی در این کشور از بین رفت و هزاران تن از افراد سرمایه‌دار به کشور‌های دیگر جهان پناه بردند.

یحیی عسکرزاده، مالک بنگاه املاک در ناحیه ششم کابل، می‌گوید بهای خانه و زمین در افغانستان در سه سال گذشته و به‌ویژه پس از فروپاشی دولت جمهوری تا ۴۰ درصد کاهش یافت. به گفته او، آپارتمانی که سال ۲۰۲۰ تا ۱۰۰ هزار دلار فروخته می‌شد، حالا حدود ۴۰ هزار دلار است.

طالبان در دسامبر ۲۰۲۱، خریدوفروش به دلار و دیگر ارز‌ها را در افغانستان ممنوع کردند، آن هم در حالی که تا پیش از آن، بیشتر خریدوفروش املاک و مستغلات به دلار صورت می‌گرفت. به گفته عسکرزاده، این مسئله نیز باعث شد خانه‌هایی در زمان رایج بودن خریدوفروش به دلار ساخته شدند، به یکباره افت ارزش داشته باشند.

نگاهی به صفحات بنگاه‌های املاک و مستغلات در شهر‌های مختلف افغانستان نیز نشان می‌دهد که بهای خانه و زمین نسبت به سه سال پیش تفاوت فاحشی کرده است. در چند سال اخیر، ده‌ها «رهنمای معاملات» (بنگاه مسکن) در شهر‌های بزرگ افغانستان ایجاد شد که برای جلب مشتری بیشتر از طریق شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند. این بنگاه‌ها همه روزه خانه‌های ویلایی، آپارتمان، زمین و مغازه را برای فروش می‌گذارند که قیمت آنها بیانگر سقوط قابل‌توجه نسبت به پیش از سلطه طالبان بر افغانستان است.

بنگاه‌های آنلاین، در بیشتر موارد ویلا‌ها و آپارتمان‌های مجلل را با برچسب «فروش فوری» منتشر می‌کنند و در توضیح می‌نویسند مالک خانه یا زمین فورا به پول نیاز دارد. یحیی عسکرزاده می‌گوید تا پیش از فروپاشی دولت جمهوری، تعداد خریداران خانه و زمین نسبت به فروشنده‌ها بیشتر بود، اما اکنون برعکس شده و شمار افرادی که خانه‌ها و املاکشان را می‌فروشند، نسبت به کسانی که ملک می‌خرند، بیشتر است.

 

هر ۷۰ کیلومتر یک مسجد در بزرگراه‌های افغانستان: واکنش‌‌ها به طرح طالبان چیست؟

زمانه :  جاده‌های افغانستان بر اثر جنگ و بمب‌های طالبان ویران شده‌اند اما حاکمان جدید به دنبال ساخت مسجدند، نه بازسازی زیرساخت‌ها. شماری از شهروندان، عالمان دین و استادان دانشگاه، ساخت این همه مسجد را در شرایطی که خیلی از افغانستانی‌ها زیر خطر فقر زندگی می‌کنند، غیر ضروری می‌دانند. آنها می‌گویند طالبان با این کار در پی استحکام ایدئولوژی سنتی‌اش است و نه به فکر زندگی و سهولت مردم.

محمد اشرف حق‌شناس، سخنگوی وزارت فواید عامه طالبان می‌گوید در بزرگراه‌های این کشور در هر ۷۰ کیلومتر وضوخانه، مسجد مردان و زنان، فضای سبز، پارکینگ و برخی از ضروریات دیگر در دست ساخت است. اما طالبان اعلام نکرده‌است که ساخت این مساجد چقدر هزینه بر خواهد داشت. هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان، چند ماه پیش این دستور را صادر کرد.

با آنکه طالبان کار ساخت این مساجد را آغاز کردند اما شماری از افغانستانی‌ها می‌گویند در بزرگراه‌های این کشور ضرورت به ساخت این همه مسجد برای مردان و زنان وجود ندارد.

شماری از افغانستانی‌ها می‌گویند به‌جای هزینه برای ساخت این همه مسجد، آن هم در جاهایی که تعداد نمازگزاران در آن خیلی اندک خواهد بود، طالبان باید به فکر آسفالت‌کردن آن جاده‌ها باشند؛ جاده‌هایی که در طول بیست سال جنگ، خودشان آنها را بر اثر بمب‌گذاری‌های خود ویران کرده‌اند.

مولوی نعیم الفت، یکی از عالمان دینی می‌گوید:

ساخت مساجد در جایی نیک است که تعداد نمازگزاران در آن زیاد و نماز جماعت برپا شود نه اینکه در جاهای غیرضروری و بزرگراه‌های کشور مساجد ساخته شود که نه در آن امام و نه هم نمازگزاری وجود داشته باشد زیرا این خود یک اسراف است که از نظر اسلام جایز نیست.

آقای الفت می‌افزاید که در اکثر جاده‌های افغانستان از قبل نیز مسجد وجود داشته و اکثر هتل‌ها و پمپ‌های بنزین دارای مسجد هستند اما به دلیل نبود نمازگزار اکثراً خالی می‌مانند. او اشاره می‌کند که خیلی ممکن نیست در یک وقت معین در مسیر راه نماز جماعت برپا نمود زیرا ماشین‌ها در اوقات مختلف از مسیرهای مختلف در حالت رد شدن هستند وقت نماز جماعت معین است پس چگونه ممکن است بصورت دسته جمعی جماعتی برپا شود. بدین سبب ضرورت ساخت این همه مساجد از پول بیت المال را به پرسش می‌کشد.

این عالم دین می‌گوید:

ساخت مسجد خوب است اما اولویت مردم افغانستان در حال حاضر چیز دیگری است. شکم مردم سیر نیست، خیلی‌ها سرپناه ندارند، دست به گدایی می‌زنند، دزی می‌کنند، حتی از مساجد دزدی می‌کنند. آیا بهتر نیست بجای این همه مصارف آن هم در بزرگراه‌های کشور فکری برای بهتر زندگی کردن مردم اندیشیده شود؟ او می‌گوید عبادت در آرامش و خلوت لذت دارد نه در جاده‌ها.

در حالی طالبان می‌خواهند در هر ۷۰ کیلومتر جاده‌های بزرگ افغانستان یک باب مسجد بسازند که این راه‌ها بخاطر بیست سال جنگ ویرانگر و بمب‌گذاری‌های این گروه تا حد زیادی تخریب شده و حتی در اوقات شب گذر از این مسیرها دشوار است.

امید نظری یکی از راننده‌های کامیون در بزرگراه قندهار‌ـ‌‌کابل می‌گوید:

خیلی از پلچک‌ها در طول ۲۰ سال گذشته از سوی طالبان بمب‌گذاری و منفجر شد. حالا وضعیت جاده‌ها به حدی خراب است که یا باید ساعت‌ها در حرکت آهسته بود و یا هم باید با سرعت غیرمجاز حرکت کرد تا به مقصد رسید. خواهش من از طالبان این است که اول پل‌های تخریب‌شده را بازسازی نمایید، جان انسان‌ها را از خطر نجات دهید، بعداً مسجد بنا کنید.

از سویی هم در شاهراه‌های افغانستان هنوز سیستم روشنایی در شب وجود ندارد و خیلی‌ها یا شب حرکت نمی‌کنند و یا شب‌هنگام با خطرات جدی حوادث ترافیکی روبرو می‌شوند. به همین خاطر راننده‌های افغانستانی می‌گویند طالبان بجای ساخت این همه مسجد، باید اول به فکر تنویر جاده‌ها باشند تا حوادث رانندگی رخ ندهند و انسان‌ها کشته نشوند.

 

روایت تلخ یک افغان از یک روز زندگی در ایران/ چون یک مهاجر افغانی‌ام باید تحقیر شوم؟

روزنامه شرق درد دلهای یک جوان افغانی ساکن ایران را منتشر کرده است.

او نوشته است:«من حدود ۱۵ سال است که با خانواده در ایران زندگی می‌کنم. معمولا آدم‌ها به اجباری دست به مهاجرت می‌زنند و با وجودی که آن روزها سن‌و‌سال کمی داشتم، در خاطرم است که با چه سختی وطن اول‌مان را ترک کردیم. حالا من ۲۱ سال دارم و خواهر کوچکم چهار سال. شاید بتوانم بگویم که خانواده فرهیخته‌ای دارم. از کودکی مادرم را کتاب‌به‌دست در خاطر دارم و پدرم هم روزگاری معلم بوده است.‌ با این حال خیلی وقت‌ها در خیابان یا محل کار به دلیل افغانستانی‌بودنم با بی‌احترامی‌هایی روبه‌رو می‌شوم که تا روزها دلگیرم می‌کند.

البته باید بگویم در جمع دوستانم همیشه خودم هستم؛ دوستان ایرانی عزیزی که همیشه پشت من بودند و با هر رفتار نژادپرستانه در اطرافم جنگیدند تا از من محافظت کنند. حتی مادر و پدرم دوستان ایرانی دارند که همیشه برای ما قابل احترام بودند. هر میهمانی که خانه ما می‌آید، پدر کتاب حافظ را‌ می‌آورد و شروع به خواندن چند بیت از آن می‌کند. خلاصه من در چنین خانواده‌ای زندگی کردم. با این وجود، گاهی بی‌احترامی و تحقیرهایی را تجربه می‌کنم که حتی در خانه هم آنها را بازگو نمی‌کنم.

برای مثال همین خرید بلیت مترو در اغلب مواقع برای من یک دردسر است. حساب بانکی من که با آن پول جابه‌جا می‌کنم‌ یا حقوقم به آن واریز می‌شود، برای دوست ایرانی‌ام است. هفته قبل وقتی وارد متروی ایستگاه میرزای شیرازی شدم و خواستم بلیتم را شارژ کنم، متوجه شدم تاریخ انقضای کارتم روز قبل بوده است. در این شرایط تنها چاره‌ای که داشتم این بود که با پول نقد بلیت تهیه کنم. فردی که آن طرف باجه بود، گفت فقط با کارت بانکی باید بلیت تهیه کنم. همان موقع مسافری در حال کارت‌کشیدن بود، خود کارمند مترو گفت برای ایشان هم کارت می‌کشید؟ به‌راحتی گفت نه و رفت. من رفتم و کناری ایستادم، ولی دیرم شده بود. به چند مسافری که در حال خرید بلیت بودند، می‌گفتم پول نقد بگیرند تا برای من هم بلیت بخرند. خیلی حال روحی‌ام خراب شده بود. به خودم گفتم چرا باید به خاطر نژادم، ملیتم و ظاهرم با من شکل دیگری رفتار شود؟ از نداشتن حساب بانکی تا هر چیزی که بعد از آن برایم پیش می‌آید.

واقعا دلم می‌خواست به خانه برگردم، اما نمی‌شد. به یکی از مأموران مترو ماجرا را گفتم و برایم گیت را باز کرد. بعد از کارم‌ هم دوستانم دنبالم آمدند و کمکم کردند. یعنی من هم رفتارهای خوب می‌بینم و هم بد، ولی همیشه در پس همه این سال‌ها زندگی در ایران یک چرای بزرگ همراهم بوده است؛ چرا ما با بقیه فرق داریم؟

 

افغانی های پولدار مقیم ایران

رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان گفت: حدود ۵ هزار نفر تاجر افغانستانی در خراسان رضوی فعالیت صادراتی دارند.​

 به نقل از شهرآرا نیوز، محمود سیادت افزود: اتاق مشترک ایران و افغانستان در تلاش است با همکاری و تعامل با دستگاه‌های دولتی و استانداری، اداره کل امور دارایی و سایر سازمان‌های مرتبط به تسهیل فرایندها و بهبود نظارت‌ها در این عرصه کمک کند تا از طولانی شدن پروسه‌های اداری ممانعت شود و فعال اقتصادی بتواند به فعالیت خود به طور مستمر ادامه دهد.​

رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان اظهار کرد: از آنجا که بخش بزرگی از صادرات توسط کارخانه‌های ایرانی و دارندگان کارت بازرگانی ایرانی صادر می‌شود و عملکرد خریدار افغانستانی مقیم مشهد در فرایند صادرات درج و ثبت نمی‌شود، آمار دقیقی از میزان صادرات صادرکنندگان افغان مقیم ایران در دسترس نیست.​

سیادت بیان کرد: به دلیل نواقص موجود در سازوکارها، مشکلاتی درباره صدور و تمدید کارت بازرگانی تجار افغان مشهود است؛ به همین دلیل بعضا کالا به نام فرد دیگری صادر می‌شود، درحالی که مالیات باید در عملکرد صادراتی تبعه افغان محاسبه شود.

وی ادامه داد: فعالان اقتصادی خارجی مقیم ایران باید مالیات بپردازند، اما برداشت‌ها در این زمینه متفاوت است؛ به طور مثال زمانی که کارخانه‌ای در ایران، کالا و محصولات را به نام خود صادر می‌کند و پیمان سپاری ارزی و پرداخت مالیات را متعهد می‌شود، در این مواقع برای تبعه خارجی این ابهام ایجاد می‌شود که وی صرفا کالایی را خریده و واحد تولیدی، کالا را به نام خود صادر می‌کند، در نتیجه در این مواقع نحوه محاسبه مالیات ابهام دارد.

 

طالبان: حجم قابل توجهی از حقابه ایران تامین شده است

وزیر انرژی و آب حکومت طالبان در دیدار با معاون سفارت کشورمان در کابل اظهار داشت تاکنون حجم قابل توجهی از حقابه ایران تامین شده است و رها سازی آب همچنان ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «سید حسن مرتضوی» معاون سفارت ایران در کابل با «عبداللطیف منصور» وزیر انرژی و آب حکومت طالبان دیدار و گفتگو کرد.

دو طرف در این دیدار ضمن بررسی آخرین شرایط مربوط به مسائل آبی مشترک به گفتگو در مورد همکاری در زمینه‌های مختلف زنجیره تأمین انرژی میان ایران و افغانستان پرداختند.

وزیر انرژی و آب حکومت طالبان در این دیدار با اشاره به بارش‌های اخیر در افغانستان گفت: امسال با توجه به بارش‌های اخیر حجم مناسبی از آب هم از سد «کجکی» و هم از سیلاب‌های پس از این سد به سمت مرز‌های مشترک با ایران جاری شد که با تمهیدات و اقدامات اصلاحی که صورت گرفت شاهد آن بودیم که در دو مرحله هم در اواخر سال 1402 و هم فروردین و اردیبهشت ماه 1403 حقابه مورد توافق میان تهران و کابل به سمت مرزهای استان سیستان و بلوچستان رهاسازی شد.

وی در ادامه افزود: بر اساس اطلاعات موجود دبی‌سنجی تا روز گذشته هم‌اکنون آب با دبی قابل‌قبولی مسیر خود را به سمت ایران طی می‌کند.

منصور اضافه کرد: همچنان دریچه‌های بند کمال‌خان باز است و امیدواریم با ادامه بارش‌ها حجم قابل‌توجهی از حقابه جمهوری اسلامی ایران در سال آبی جدید تأمین شود.

سید حسن مرتضوی نیز در این دیدار با تأیید اقدامات اصلاحی حکومت سرپرست افغانستان و تلاش او برای تعامل در این زمینه اظهار داشت: امیدواریم روند اصلاح در بندکمال‌خان تکمیل شده و موضوع آبی به یک عنصر همگراکننده میان تهران و کابل تبدیل شود و مردم مسلمان هر دو کشور از این موهبت الهی تمام بهره را ببرند.

معاون سفارت کشورمان در کابل همچنین اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه صادرات سایر حوزه‌های انرژی به افغانستان آمادگی کامل خود را اعلام می‌دارد و می‌تواند شریک مهم و قابل اعتماد حوزه انرژی برای افغانستان باشد.

یادآوری می‌شود بر اساس توافق میان تهران و کابل در معاهده هیرمند، جمهوری اسلامی ایران سالانه حدود 850 میلیون متر مکعب از آب هیرمند را به عنوان حقابه به خود اختصاص داده است که در چند سال اخیر به دلیل خشکسالی و سال‌های آبی غیرنرمال این موضوع تأمین نشده و‌مشکلاتی را برای مردم سیستان و بلوچستان به وجود آورده بود.

 

 

چوپان‌های افغانستانی در ایران به دلار حقوق می‌گیرند!

همشهری آنلاین : فشین صدر دادرس با بیان اینکه قیمت دام زنده سبک نسبت به انتهای سال ۱۴۰۲ و ابتدای سال ۱۴۰۳ کاهشی شده‌است، گفت: در حال حاضر قیمت بره نر ۵۰ کیلویی آماده کشتار کیلویی ۲۶۰ تا ۲۷۰ هزارتومان است. این در حالیست که قیمت‌ها به کیلویی ۲۹۰ تا ۳۰۰ هزارتومان هم رسیده بود.

زایش دام ها بیشتر شده است

وی در تشریح چرایی کاهش قیمت دام زنده سبک گفت: وارد فصل تولید شده‌ایم و زایش‌ها افزایش یافته و جمعیت دام زیاد شده است. در حقیقت چون عرضه زیاد شده قیمت‌ دام نیز کاهش یافته و از طرفی قیمت دلار نیز کاهشی شده است.

دلار آرام شد قیمت دام کاهشی

مدیرعامل اتحادیه دام سبک کشور در پاسخ به اینکه نوسانات نرخ دلار چه تاثیری می‌تواند بر قیمت تمام شده تولید دام زنده سبک داشته باشد، گفت:دارو، واکسن و مکمل‌ها مشمول دریافت ارز ترجیحی نیستند و با نوسانات قیمت دلار تغییر می‌کنند. از طرفی چون چوپان‌های افغانستانی که در نقاط مختلف کشور فعالیت می کنند حقوق خود را به کشورشان می فرستند دلاری حقوق می‌گیرند که اگر قیمت دلار افزایش یابد دستمزد آنها و در نهایت هزینه تمام شده تولید نیز افزایش می‌یابد.

نیمه دوم ماه دام ها دستی تغذیه می شوند

این فعال بخش خصوصی در ادامه با بیان اینکه در صنعت دام حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد هزینه‌ها مربوط به خوراک است، گفت:در نیمه اول سال گله های مولد از مراتع و پس چر مزارع به خصوص مزارع غلات برای تغذیه دام استفاده می‌شود. اما در نیمه دوم سال که دام ها وارد دامداری ها می شوند باید دستی دام‌ها را تغذیه کرد.

وی افزود: دامداران برای دریافت نهاده های وارداتی یا از طریق سامانه بازارگاه‌ و یا تعاونی‌های خود، جو و ذرت وارداتی را دریافت می‌کنند و هر تغییر قیمتی در نهاده‌های واردتی می تواند در قیمت تمام شده تولید اثرگذار باشد.

در ادامه اضافه کرد: در واحدهای پرواربندی نیز در تمام طول دوره دام‌ها به صورت دستی تغذیه می‌شوند زیرا دام در فضای مشخص و محدود نگهداری می‌شود، امکان چرا وجود ندارد و باید برنامه غذایی مشخص داشته باشد.

دادرس همچنین عنوان کرد: مابقی هزینه‌های تولید نیز مربوط به هزینه‌های کارگری، بهداشتی، مکمل‌ها و...است.

برخی تعاونی ها کد یکتا ندارند

دادرس یکی از مشکلات تامین نهاده برای دامداران را عدم ثبت برخی تعاونی ها در سامانه بازارگاه بدلیل نداشتن کد یکتا ذکر کرد و ابراز امیدواری کرد که با پیگیری هایی که توسط تشکل ها در حال انجام است این مسئله بزودی حل شود تا در سالی که مزین به نام جهش تولید با مشارکت مردمی شده، موانع جهش تولید مرتفع شود.

 

فشار زاد و ولد أفغان ها در ایران بر نظام سلامت

معاون وزیر بهداشت: خدمات درمانی رایگان تحت تاثیر منفی زاد و‌ ولد مهاجران افغان در ایران است

از بیست و چهارم تا سی‌ام اردیبهشت ماه در جمهوری اسلامی ایران به نام هفته ملی جوانی جمعیت نامگذاری شده این در حالی است که رشد جمعیت در ایران ٠.٧ درصد و در جهان ٠.٨ درصد است، بر اساس محاسبات پیش بینی می‌شود با روند فعلی در سال ۱۴۰۹ رشد جمعیت ایران به صفر می‌رسد.

جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان گذشته تلاش کرده تا با اجرای موازین سازمان جهانی بهداشت در کنترل جمعیت بر اساس رشد جمعیت جهانی پیش برود، این در حالیست که اکنون این کشور با رشد جمعیتی کمتر از میانگین جهانی مواجه شده و تلاش‌ های مجلس شورای اسلامی در راستای تصویب قوانین جوانی جمعیت و مشوق‌های حمایتی از مادران تاثیر چندانی بر رشد جمعیت ایران نداشته.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران با خیل عظیمی از مهاجران افغان مواجه است که در ایران زاد و ولد می‌کنند و از خدمات بهداشتی و درمانی نظام سلامت ایران به رایگان بهره‌مند می‌شوند.

حسین فرشیدی، معاون وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به خبرنگار اسپوتنیک در تهران گفت: جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان در ایران وجود دارد اما آماری که از رشد جمعیتی ایران ارائه می‌شود بدون محاسبه مهاجران افغان و زاد و ولد آنها است، تمامی این آمار بر اساس کد ملی‌های ثبت شده در جمهوری اسلامی ایران ارائه می‌شود.

خوشبختانه رشد جمعیت این کشور اسلامی بسیار بالا است اما تاثیر منفی که بر نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران می‌گذارند خدماتی است که به رایگان از سیستم سلامت ایران دریافت می‌کنند، هم سازمان بهداشت جهانی و هم کمیساریای عالی پناهندگان کاملاً در جریان این موضوع قرار دارند و بر آن واقف هستند.

وی افزود: آنها مشاهده می‌کنند که ما هیچ تفاوتی میان شهروندان خود و مهاجران و اتباع افغان قائل نمی‌شویم و تمامی خدمات سلامت را به طور مساوی ارائه می‌دهیم، قطعاً داروها و واکسن‌های مورد نیاز در طول بارداری و زایمان به رایگان در اختیار وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران قرار نمی‌گیرد اما تمامی بسته‌های حمایتی ما از مادران در طول بارداری و زایمان به رایگان در اختیار آنها قرار می‌گیرد و این بخشی از فشاری است که بر نظام سلامت ما توسط اتباع تحمیل می‌شود، اما با نگاهی که ما با سرمنشا اسلامی به سلامت و بهداشت داریم این خدمات را به رایگان در اختیار اتباع می‌گذاریم.

صابر جباری، رییس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران آمار زاد و ولد مهاجران افغان در این کشور را محرمانه عنوان کرد و اظهار داشت:

این آمار حجم عظیمی نیست، اما در رسانه ‌ها متاسفانه بزرگنمایی می‌شود.

 

تبدیل شدن یک عضو طالبان از نانوا به چشم پزشک!

براساس ویدیویی که اخیرا از جریان فعالیت اداره پلیس ترافیک طالبان در کابل منتشر شد، مولوی خیال محمد غاور، رئیس این نهاد از متقاضیان گواهی رانندگی آزمایش چشم می‌گیرد. خیال‌محمد غاور که تا پیش از سلطه طالبان بر افغانستان در پیشاور پاکستان در یک نانوایی کار می‌کرد، در بیش از دوسال گذشته مسند رئیس پلیس ترافیک طالبان را برعهده دارد. خیال‌محمد غاور، دانش پزشکی ندارد، اما از متاقضیان گواهی رانندگی آزمایش می‌گیرد و پس از آزمایش به برخی از آنان توصیه می‌کند که از چشم‌هایشان مراقبت کنند، چون تاری دید دارند.

 

 

 

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت