نوروز در دوشنبه، جشنی دولتی اما به ظاهر خودجوش

زمانه :  - نوروز در تاجیکستان، به‌ویژه در پایتخت آن، دوشنبه، چهره‌ای دارد که در نگاه نخست مردمی و خودجوش به‌نظر می‌رسد، اما با نگاهی دقیق‌تر، رنگ و بوی یک جشن تماماً دولتی و مهندسی‌شده به خود می‌گیرد. این مقاله، تجربه یک گردشگر را از نوروز دولتی در دل یک جامعه سنتی و مردسالار بازتاب می‌دهد؛ جایی که فرهنگ آریایی با نظارت شدید حکومتی به نمایش گذاشته می‌شود.

وقتی روز دوم فروردین امسال در مکان جشن نوروزی‌ در پارک ارم شهر دوشنبه قدم می‌زدیم و گروه‌های مختلف «مردمی» را که در زیر آفتاب سوزان در حال نمایش سنت‌های محلی مثل مراسم پنبه‌زنی (حلاجی) و سوزن‌دوزی برای جهیزیه نوعروس، شعرخوانی، طناب‌کشی، بازی‌های محلی، اجرای موسیقی محلی و تهیه غذاهای محلی بودند را می‌دیدیم، از دوست عزیزی که همراهم بود پرسیدم این گروه‌ها با چه انگیزه‌ای در این مراسم شرکت کرده‌اند‌ و این نمایش را ترتیب می‌دهند؛ پاسخی نداشتیم.

اندکی بعد فضا شلوغ شد و کاروانی از مقام‌ها در همراهی وزیر گردشگری تاجیکستان وارد شدند. نیروهای امنیتی پیش پای مقام وزیر حرکت کرده و غرفه‌ها را خلوت می‌کردند و به تعداد معدودی گردشگر (به خصوص آنان که ظاهر غیر محلی داشتند) اجازه ماندن در نزدیکی غرفه را می‌دادند. غرفه داران در تب و تاب بودند تا به بهترین نحو رسوم خود را به خانم وزیر و هیئت همراه نشان دهند. گروه‌های مختلف از این مراسم فیلم تهیه می‌کردند و اجراها بسیار زیبا بود. در کمال شگفتی، هر غرفه‌دار، کمتر از نیم ساعت بعد از عبور کاروان خانم وزیر وسایل را جمع کرده و راهی منازل خود می‌شدند.‌ پاسخ سوالم را یافته‌ بودم.

نوروز در تاجیکستان یک جشن (به زبان تاجیکی, یک خُرسندی) کهن و با ریشه‌ای به قدمت سالیان دراز است. اما آنچه که اکنون در شهر دوشنبه به عنوان جشن‌های نوروز برگزار می‌شود، تعداد محدودی مراسم دولتی در طی چند روز، با متولی‌گری دولتی، کنترل دولتی و اجرای دستوری-دولتی است. هر مراسم در یک ساعت مشخص شروع می‌شود و پایان می‌یابد و قبل و بعد از آن اتفاق دیگری نمی‌بینیم.

هر مراسم در یک پارک مشخصی برقرار است اما در خیابان‌های کناری آن زندگی جریان روزمره خود را دارد و رنگ و بوی نوروزی در آن دیده نمی‌شود. گرچه شاید بخشی از این خلوتی به خاطر ماه رمضان باشد، اما حتی در ساعت‌های بعد از افطار نیز فضای عمومی شهر تفاوت چندانی نمی‌کند. حسی که از حضور نوازندگان و گروه‌های رقص و موسیقی و هنرمندان در مراسم دیدیم، بیشتر شبیه کارمندان اداراتی بود که برای انجام وظیفه در آنجا حاضر شده، ساعت موظف خود را انجام داده، حضور زده، و گزارش مربوطه را ثبت کرده‌اند.

در یک اجرا، دیدن اتوبوس‌هایی که در خارج مراسم پارک شده بود و گروه‌های «مردمی» را جابه‌جا می‌کرد، نشان دیگری از برنامه‌ریزی شده بودن این جشن بود. شاید این بخش از پیام نوروزی امام‌علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان(۱) که در آن به زبان تاجیکی می‌گوید:

ضمنن، خاطرنشان می‌نمایم که ایام نوروز بهترین فرصت برای برگزاری هرگونه همایش و آزمون‌ها جهت تبلیغ و معرفی لباس‌ها و طعام‌های ملی است...

بی‌ارتباط به شور و اشتیاق این جشن نمی‌تواند باشد.

خوانندگان این سطور که در ایران زندگی می‌کنند شاید خاطره مشابهی از چنین جشن‌هایی که دولت اسلامی حاکم بر ایران برای پیشبرد برنامه‌های فرهنگی/اسلامی خویش دارد (نیمه‌شعبان، ۲۲ بهمن، ...) داشته باشند.

عملکرد دولت امام‌علی رحمان و سخنان شخص او بر تقدم هویت «آریایی/تاجیک» بر هویت اسلامی تاکید دارد. بخشی از این تاکید شاید به منظور عبور از دوران شوروی باشد. دورانی که در آن سیاست‌های فرهنگی با هدف از بین بردن هویت ملی و اسلامی و جایگزینی آن با ارزش‌های سوسیالیستی، از قبیل تغییر خط فارسی به لاتین و سپس سیریلیک و محدودیت شدید در نشر آثار ادبی و هنری غیر ایدئولوژیک، انجام شد. اما دلیل این میزان تاکید هرچه باشد، چیزی از دستوری بودن مراسم کم نمی‌کند. باید توجه داشت که در تاجیکستان کیش شخصیت امام‌علی رحمان، در فضای عمومی بسیار دیده می‌شود. جای جای شهر عکس‌های او را می‌بینیم. تصویر بزرگ او بر بناهای دولتی و حتی آپارتمان‌ها نصب شده؛ در هر دو موزه (به زبان تاجیکی، آثارخانه) دولتی‌ای که ما در شهرهای خجند و دوشنبه رفتیم، یک بخش از موزه اختصاص به او (که مردم او را حتی در گفتار روزانه، «جنابعالی» خطاب می‌کنند)، عملکردش و تصاویرش در حین انجام کار داشت. بنابراین پیام نوروزی او اهمیتی فراتر از یک پیام ساده دارد، و به چشم دستور به آن نگریسته می‌شود.

برنامه‌ی دولت تاجیکستان، رسمیت دادن به فرهنگ آریایی در کنار یا مقدم بر فرهنگ اسلامی است، و در سرمایه‌گذاری در این مورد تردیدی ندارد. در شهر دوشنبه مجسمه‌ی خیام، کوروش و منشور حقوق بشر او قرار دارد. در آثارخانه ملی خجند و آثارخانه ملی دوشنبه بخش قابل توجهی به تاریخ «آریایی» و دین زرتشتی اختصاص داده شده که در توصیف آن روایاتی مخدوش و شبه علمی، از قبیل اینکه تصویر کوروش روی کتیبه‌های تخت جمشید حکاکی شده است،‌ نیز استفاده می‌شود. تلاش برای تملک نوروز حتی به قیمت جشن‌های دولتی را نیز باید بخشی از این برنامه دیدپیام نوروزی امسال رئیس جمهور تاجیکستان که در آن می‌گوید «تاجیکستان صاحب‌استقلال ما و مردم پاک‌نهاد و فرهنگ پرور آن میراث‌بار حقیقی این جشن عالم‌گیر تعریف شده اند» مدرک دیگری بر این مدعا است.

گرچه در میان مردم، جشن و موسیقی نوروزی خارج از برنامه‌های دولتی، در برنامه‌های خصوصی و در منازل وجود دارد، اما در بازارها، کافه‌ها، رستوران‌ها، مراکز فرهنگی و موزه‌ها خبری نیست. آثارخانه ملی تاجیکستان در شهر دوشنبه بیشتر به انبار وسایل تاریخی می‌ماند تا یک موزه در شأن پایتخت. اشیایی که با کمترین توضیح در غرفه‌ها چیده شده اند و برخی از آثار که حتی نام اثر و شناسنامه ندارند. وقتی از کارمندان موزه در مورد نام هنرمند یک اثر که هیچ‌ شناسنامه‌ای نداشت پرسیدیم، گفتند کار آنها راهنمایی در مورد آثار نیست و فقط محافظ آثار هستند.

مردمان تاجیکستان به غایت خونگرم هستند و صحبت کردن با آنها به دلیل نزدیکی زبان تاجیکی با زبان فارسی، بسی لذت بخش است. خوراکی‌های محلی و غذاهای خوشمزه‌ای دارند و مهمتر از هر چیز از دیدن ایرانی‌ها بسیار خوشحال می‌شوند. تاجیکستان طبیعت کوهستانی بسیار زیبا و بکری دارد، اما شهر دوشنبه در مقایسه با شهرهایی چون سمرقند و بخارا که در کشور همسایه‌شان است، بناهای تاریخی چندانی ندارد. معدود بناهایی که از دوران شوروی بوده‌اند در حال تخریب هستند. جای جای شهر در حال ساخت و ساز مجموعه‌های آپارتمانی بلند به سبک مدرن است که بیشتر شبیه کپی‌کاری از معماری شهرهای غربی با روکش اسلیمی دیده می‌شود تا تلاشی برای ایجاد یک هویت معماری تاجیک. بنای بزرگ کاخ نوروز که به تازگی (در تابستان ۲۰۱۴) در شهر دوشنبه ساخته شده، از دور چشم‌نواز است، اما وقتی از نزدیک کیفیت کارهایی را که فقط ۱۰ سال عمر دارند می‌بینیم متوجه می‌شویم منبت کاری‌های روی درها نه از جنس چوب، که از جنس پلاستیکی است که برش ماشینی داده شده اند. چنین کیفیتی را در بنای تازه تاسیس مستقر در دژ خجند نیز دیدیم. گویا تلاشی بوده که بنا و تزیینات داخل آن‌ فقط از دور چشم نواز به نظر برسد، که موفق هم بوده‌اند.

پارک‌های بزرگی چون پارک‌ رودکی (در مقابل ساختمان پارلمان) ساخته شده که درختان و مجسمه‌ها و آب‌نما و نورپردازی زیبایی دارد، اما از شور زندگی خالیست. توریست خارجی به ندرت امکان پرداخت با کارت بانکی را دارد (چیزی که برای یک گردشگر خارجی ضرورت دارد) و با توجه به بافت سنتی/اسلامی جامعه، بار و میخانه‌های زیادی در شهر وجود ندارد جز در ساختمان هتل‌های خارجی. در دوشنبه، شهر پایتخت، اگر بخواهید خارج از هتل یک نوشیدنی الکلی صرف کنید، گزینه‌های شما کمتر از انگشتان یک دست است. در نهایت می‌توان گفت شهر دوشنبه به خودی خود، به جز مردمان مهربانش چیز چندانی برای یک گردشگر خارجی ندارد و آماده پذیرش گردشگر علاقه‌مند به فرهنگ و تاریخ نیست.

مهمترین چیزی که در تاجیکستان به چشم من آمد، جامعه‌ای سنتی و مردسالار بود. قوانین دولتی با هدف کنترل اسلام‌گرایی، به شدت آزادی‌های فردی را محدود کرده و قوانین عجیبی چون ممنوعیت نگه داشتن ریش بیش از ۳ سانت، محدودیت مهمانان عروسی به ۱۵۰‌ نفر و برگزاری عروسی در ساعات مشخصی در خانه یا مراکز مجاز، دو نمونه‌ای بود که شنیدنش برای ما نشان از عمق نفوذ دولت در زندگی شخصی داشت. سن ازدواج پایین، و نرخ فرزندآوری بالا (بیش از ۳ فرزند برای هر زن) منجر به این شده که جمعیت تاجیکستان در ۲۵ سال گذشته ۷۱ درصد رشد داشته باشد (بیشترین رشد در آسیای مرکزی). برای مقایسه، در همین بازه زمانی، جمعیت آسیای مرکزی ۵۰ درصد، جمعیت جهان ۳۴ درصد و جمعیت ایران حدود ۴۰ درصد رشد داشته است. در چند مورد، گروه‌هایی از جوانان در خیابان با ما صحبت و ابراز علاقه برای گرفتن عکس می‌کردند، اما هنگام گرفتن عکس پسران جلوی دوربین و دختران پشت آن قرار می‌گرفتند. با وجود اینکه این تصاویر توسط خود آنها ثبت می‌شد، وقتی اصرار کردیم همه باید حضور داشته باشید و تفکیک جنسیتی نمی‌شود، پاسخ‌های پسران یکسان بود: «دخترها نمی‌توانند با نامحرم عکس بگیرند». فرصت زیادی به ما برای پرسیدن نظر دختران داده نمیشد.

در نهایت، همزمان با روزهایی که در ایران شاهد موج جدید اظهار نظرهای فرهنگ‌ستیزانه‌ی مقامات پیرامون جشن نوروز هستیم، حکومت تاجیکستان تمام قد مسیر دیگری گرفته و امامعلی رحمان در پیام نوروزی امسال خویش به زبان تاجیکی می‌گوید «تاجیکستان محبوب ما، واقعن وطن اصلی نوروز است».  اخبار از تلاش تاجیکستان برای جذب سالانه صد هزار گردشگر ایرانی حکایت می‌کند که معنای رشد ده برابری نسبت به سال گذشته را میدهد.‌ اما سوال اصلی این است که تاجیکستان،‌ و خصوصا شهر دوشنبه، تا چه حد توان برآوردن انتظارات فرهنگی و گردشگری این مسافران را خواهد داشت.

 

 

 

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت