سپوتنیک

آزادی آمریکایی

این روزها صفحات هر رسانه ای را باز کنید می بینید که اعتراضات جوانان آمریکایی به حمایت چشم بسته حکومت آنها از اسرائیل در صدر اخبار است.

این روزها صفحات هر رسانه ای را باز کنید می بینید که اعتراضات جوانان آمریکایی به حمایت چشم بسته حکومت آنها از اسرائیل در صدر اخبار است.

آنچه که توجه همه را جلب کرده نحوه برخورد پلیس آمریکا با دانشجویان و اساتید دانشگاه ها و شهروندان این کشور که به هزینه کردن مالیات آنها در جریان قتل عام غیر نظامیان فلسطینی، معترض هستند می باشد.

در حالی که طبق قانون اساسی ایالات متحده آمریکا آزادی بیان تضمین شده و شاید بتوان گفت قانون اساسی ایالات متحده جزو معدود قوانین اساسی ای است که در آن هم آزادی حمل سلاح تضمین شده و هم آزادی بیان ولی می بینیم وقتی که کار به آزادی بیان می کرد هم سیاستمداران هم نیروهای انتظامی این کشور با دیکتاتوری غیر قابل وصفی با مردم برخورد می کنند.

برایم جالب بود که برخی نمایندگان کنگره آمریکا حتی اظهار بیان شعری که زمان جنگ های داخلی آمریکا بیان می شد و در آن از این دریا به آن دریا اشاره می شد را منع کرده اند و آن را یهودی ستیز دانسته اند.

یعنی عملا اینها خودشان را مجاز می دانند که آزادی بیان مردم آمریکا را به سلیقه خود و بنا به منافع اربابانشان محدود کنند وقانون اساسی این کشور را علنا زیر پا بگذارند.

این در حالی است که در آن زمان بحث آزادی آمریکا از نهر تا بحر منظور رود میسی سی پی تا اقیانوس بود ولی چون فلسطینی ها از این شعر به عنوان شعار خود استفاده می کنند حالا حتی خواندن شعر آزادی طلبان آمریکایی هم غیر قانونی شده.

بسیار جالب است که برخی سیاستمداران آمریکایی آنقدر نوکر اسرائیل شده اند که حتی حاضر هستند که قانون اساسی این کشور و شعارهای انقلاب آزادی این کشور را برای رضایت لابی صهیونیستی در آمریکا زیر پا بگذارند.

نکته مهم در این ماجرا این است که امروزه جوانان تعداد زیادی از دانشگاه های آمریکا به این موج پیوسته اند امری که نشان می دهد نسل آینده آمریکا به شدت با دیدگاه های نسل فعلی حاکم بر این کشور درباره حمایت از اسرائیل مخالف است و عملا چه این سیاستمداران و چه لابی های صهیونیستی بخواهند چه نخواهند چشم به هم بزنند این جوانان در آمریکا به قدرت خواهند رسید و در نهایت این پایان عمل لابی های صهیونیستی در آمریکا خواهد بود.

طبق تحلیل بسیاری از اتاق های فکر و اندیشمندان مراکز مطالعاتی آمریکا فضای داخلی آمریکا امروزه به شدت با فلسطینی ها همزادپنداری می کند و این احساس وجود دارد که لابی های قدرت و لابی های صهیونیستی امروزه در آمریکا بر اقتصاد و مال وجان مردم این کشور چمبره انداخته اند و فلسطینی ها در حال مبارزه با همان هایی هستند که مانند زالو در حال مکیدن خون مردم آمریکا می باشند.

خواه نا خواه این تفکر در نهایت منجر به ایجاد تغییر اساسی هم در رای مردم هم در به قدرت رسیدن سیاستمداران و یا بقای آنها در قدرت خواهد داشت، امری که هنوز بسیاری از سیاستمداران پیر آمریکا مانند بایدن متوجه آن نیستند اما زیر پوست شهر در حال رخ دادن است.

عملا می توان گفت ادامه سیاست های حکومت اسرائیل بر علیه فلسطینی ها میتواند در نهایت منجر به آن شود که نفرت و انزجار نسبت به اسرائیل به شدت افزایش یابد و حتی بسیاری از یهودیان آمریکایی امروزه دلواپس آن هستند که این ماجرا شاید حتی به نفرت از یهودی ها هم کشیده شود و به همین دلیل آنها با معترضین همراه شده اند تا حساب خود را از رفتارهای اسرائیل جدا کنند.

نکته بسیار مهم در این ماجرا این است که این اعتراضات به سرعت درحال سرایت به همه ایالت های آمریکا هستند و حتی سرایت این اعتراضات به دیگر کشورهای غربی حامی اسرائیل هم کشیده شده و امروزه همه سیاست مداران در کشورهای غربی مجبور هستند که بابت هر کمک و یا حتی اظهار نظری که می خواهند در حمایت از اسرائیل انجام دهند دوباره فکر کنند که نتیجه رفتارشان چه تاثیری بر انتخاب شدن مجددشان خواهد داشت.

سیاستمداران باهوش و منعطف از همین الآن شروع کرده اند مواضع خود را با خواست جامعه تعدیل کنند و برخی سیاستمداران که چابک نیستند در تفکر های کهنه خود باقی مانده اند و احتمالا اینها در اولین انتخابات شکست بسیار سختی را متحمل خواهند شد.

ماجرای اعتراضات در دانشگاه های آمریکا ابتدا به اعتراض نسبت به دریافت کمک از لابی های حامی اسرائیل شروع شد و بعد به قطع رابطه دانشگاهها با اسرائیل کشیده شد وحالا معترضین قدم های دیگری جلو آمده اند و متقاضی آن هستند کشورهایشان همه همکاری های نظامی خود با اسرائیل را متوقف کنند و دیگر از جنایات اسرائیل بر علیه فلسطینی ها حمایت نکنند.

امروزه کافی است بایدن یا ترامپ جلوی کانال اخبار یکی از شبکه های تلوزیونی بنشینند تا متوجه شوند آینده از آن کسی نخواهد بود که از اسرائیل حمایت خواهد کرد و قطعا همین اعتراضات منجر به آن خواهد شد که روسای جمهوری آمریکا در حمایت خود از اسرائیل تجدید نظر کنند و یا حتی بایدن مجبور شود که همه کمک های اقتصادی ومالی و نظامی به اسرائیل را تعلیق کند و دریافت آنها را منوط به توقف جنگ در غزه کند.

آنچه همه کارشناسان روی آن متفق القول هستند این است که اگر حماس شکست نخورد و اسرائیل نتواند اهداف قبلی تعیین شده خود را محقق کند، یعنی حماس پیروز شده.

می توان به این نکته یک نکته دیگر را نیز اضافه کرد و آن این می باشد که مقاومت اسلامی فلسطین به خوبی متوجه بود که 7 اکتبر چه کار می کند و خود را برای رویارویی آماده کرده بود و هدف اصلی مقاومت اسلامی فلسطین این نبود که آدم بکشد بلکه این بود که جهان متوجه مظالمی شود که امروزه بر سر ملت فلسطین رخ می دهد و عملا ملت فلسطین موفق شد با پوست و خون خود جهان را بیدار کند و متوجه آن کند که ملتی هستند که همه حق و حقوقشان نادیده گرفته شده، و همین یعنی پیروزی، حتی اگر اسرائیل به رفح هم حمله کند و کل منطقه رفح را با خاک یکسان کند، باز هم مقاومت اسلامی پیروز میدان خواهد بود چرا که جامعه جهانی به شدت بر علیه اسرائیل بر خواهد افروخت و نفرت و انزجار از اسرائیل چند برابر خواهد شد.

در پایان می توان گفت آنچه را که یهودی ها چند قرن روی آن کار کردند تا بتوانند حمایت معنوی جهانی برای خودشان ایجاد کنند را تندروهای اسرائیلی در چند ماه به باد دادند.

 

 

آیا دانشجویان می توانند بر تصمیم فردای دولت مردان اثر بگذارند؟

علیرغم فشاری که معترضان دانشجو از کالیفرنیا تا دانشگاه کلمبیا بر مسئولان وارد می‌کنند، هنوز هیچ پیشرفتی برای توقف و بیرون کشیدن سرمایه دانشگاه‌ها از سرزمین‌های اشغالی حاصل نشده است.

به گزارش اسپوتنیک- بیداری وجدان‌های آگاه آنهم در میان قشر دانشگاهی آمریکا پس از حمایت هشت ماهه ایالات متحده از جنایت اسراییل در غزه موجب ظهور جنبش عظیم دانشجویی در دانشگاه‌های این کشور شد و نقاب‌های تزویر ساکنان کنگره و کاخ سفید را کنار زد؛ خشونت پلیس در آمریکا نمایانگر چهره واقعی این کشور در پس نقاب دموکراسی خواهی و ادعای حقوق بشر است که این روزها برای سرکوب جنبش دانشجویی به عنوان جمعیت آینده ساز جامعه آمریکا اعمال می کند و اکنون این جنبش نه تنها به سایر کشورهای اروپایی سرایت کرده بلکه دانشگاهیان ژاپنی نیز به عرصه میدان اعتراضات دانشجویی وارد شده اند.

مجید خوشبخت راد پژوهشگر حقوق بین الملل ضمن اشاره به شنیده شدن صدای زنگ خطر برای دولت آمریکا در گفتگو با اسپوتنیک گفت: "بازداشت بیش از ۱۵۰۰ دانشجو، استاد دانشگاه، سرکوب و پادگانی کردن فضای علمی پژوهشی دانشگاه های ایالات متحده زنگ خطری جدی برای هیئت حاکمه آمریکا است؛ سرکوب دانشجو برخورد با کارگر، کشاورز و کارمند یک جامعه نیست، دانشجویان فرزندان و آینده سازان هر کشوری هستند به همین علت مورد حمایت، حساسیت و احترام آحاد جوامع می باشند".

خوشبخت ادامه داد: "حال این پرسش بوجود می آید که چرا دولت آمریکا رویکرد اقناع، گفت و گو و تبیین چرایی حمایت از اقدامات اسرائیل را در پیش نمی گیرد و اصلاً اگر این حمایت ها به سود مردم آمریکا است چرا منافع ملی ایالات متحده در حمایت بی چون و چرا از اسرائیل را بازگو نمی کنند و آیا نسل کشی قابل دفاع است!"

وی افزود:"در بررسی عوامل یک صدا شدن دانشجویان سراسر جهان با جنبش دانشگاهی آمریکا باید عقل و فطرت انسان را مورد واکاوی قرار داد، هر انسانی که به ندای دل گوش فرا دهد بر حَسَب فطرت و عقل گرایش به عدالت و صلح دارد و طبیعتاً از هر گونه ظلمی اعلام انزجار می کند؛ مبتنی بر این اصل و با همین اشتراک شاهد گسترش این جنبش به اقصی نقاط جهان هستیم، دانشجویان و اساتید فارغ از هر دین، فرهنگ و زبانی یکپارچه فریاد مظلومیت مردم فلسطین را سر می دهند و برای حمایت از کودکان و زنان غزه حتی به قیمت تغییر سرنوشتشان خود را فدای حق می کنند و با دستگیری توسط پلیس و محرومیت از تحصیل مواجه می شوند".

مصاحبه ها و حمایت های حامیان حقوق بشر از جنبش دانشجویان آمریکا گواه این موضوع است که امروز در قلب آمریکا انسان هایی با پذیرش مخاطرات فراوان در صف اول حمایت از مردم غزه ایستاده اند که فداکاری آن ها حسرت آزادگان جهان را برانگیخته است.

خوشبخت گفت: "در واقع این سوال به میان می آید که جرقه اولیه این آتش عظیم را چه افرادی روشن کردند و چرا آتش این خیزش شعله ورتر می شود؟ نفوذ فرهنگی کشورهایی که پرچم دار حمایت از آرمان فلسطین هستند را نمی شود انکار کرد، فتح دانشگاه های آمریکا توسط جریان های ضد صهیونیست حامی فلسطین شکست بزرگی برای جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا رقم زد؛ جاناتان گرینبرگ مدیر اتحادیه یهودی ضد افترا آمریکا اعتراضات دانشگاه های آمریکا را زیر سر ایران دانست؛ این اظهار نظر خبر تلخی برای سیاستمداران افراطی و ضد ایرانی آمریکا خواهد بود؛ در مجموع باید دید پلیس قادر به مهار این آتش خواهد بود و یا دانشجویان تا اعلام آتش بس در غزه به اعتراضات ادامه خواهند داد".

مجید خوشبخت در پایان گفت: "این جنبش استعداد تأثیرگذاری بر انتخابات آمریکا را خواهد داشت که شرح آن و آسیبی که به پایگاه اجتماعی دموکرات ها وارد خواهد کرد فرصتی دیگر را نیاز دارد. تائید عملکرد حکومت ها توسط دانشگاه ها و مراکز علمی امتیاز دولت ها است و عکس آن ضعف فاحشی قلمداد می شود. این خیزش نیز آغاز بیداری مردم و شکست امپراطوری رسانه ای غرب است، حتی اگر جنبش دانشجویی را برنده نبینیم؛ قطعاً زین پس ادعاهای حقوق بشری آمریکا مضحک و دموکراسی اش هالیوودی ارزیابی خواهد شد. در انتها جهان شاهد پیش لرزه، زلزله های اجتماعی سیاسی در آمریکا خواهد بود".

 

نتیجه سرکوب بسیج دانشجویی آمریکا چه خواهد بود؟

چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دولت تندرو اسرائیل حکومت آمریکا را وارد چالشی کرده که از هر طرف اش را بگیرد باید جام زهری تلخ بنوشد.

نه فقط برای آمریکا بلکه حتی برای اسرائیل.

دولت مردان حامی اسرائیل در آمریکا تلاش کردند با متهم کردن دانشجویان به دستور گرفتن از منابع خارجی و یا متهم کردن آنها به یهودی ستیزی زمینه سرکوب دانشجویان را فراهم کنند و تصور می کردند همین که این اتهامات را به دانشجویان وارد کنند بسیاری خواهند ترسید و عقب نشینی خواهند کرد.

تصوری که نشان می دهد هنوز بسیاری از رهبران آمریکا از رئیس جمهوری گرفته تا کنگره خود را به روز رسانی نکرده اند ومتوجه نیستند که خواست نسل جدید با خواست نسل قدیم فرق می کند و اگر اینها متوجه خواست نسل جدید نشود و به آن تن ندهند در نهایت سونامی موج نسل جدید همه شان را غرق خواهد کرد.

آنها در مواردی ایران را متهم به حمایت از اعتراضات داخلی آمریکا کردند که رهبری هم به شوخی گفته بود ظاهرا بسیج انگلیس و آمریکا مسئول این اعتراضات می باشند.

البته که شرایط نشان می دهند که دانشجویان آمریکایی و غربی عموما بر علیه رفتارهای اسرائیل و حمایت های غرب از کشتار مردم فلسطینی بسیج شده اند اما این بسیج با آن بسیج که ما در ایران می شناسیم فرق دارد.

اگر هم واقعا ایران پشت ماجرا باشد که باید یک احسنت بزرگ به ایران گفت که اینقدر قدرت دارد که کل آمریکا را به هم بریزد.

به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که این بسیج دانشجویی از باطن خود جوانان نخبه آمریکایی جوشیده و هیچ ربطی به هیچ طرف خارجی ندارد.

تنها چیزی که موجبات شکل گرفتن این بسیج را فراهم کرده همان رفتار و سیاست های غلط دولتمردان آمریکایی و سلطه لابی های قدرت مخصوصا لابی های صهیونیستی و سلاح و انرژی بر تصمیم گیری ارکان قدرت در ایالات متحده و غرب می باشد، امری که امروزه موجبات عصبانیت نخبگان جوان آمریکایی را فراهم کرده.

نباید توقع داشت وقتی که دولت آمریکا و کنگره ده ها ملیارد دلار از پول مالیات دهندگان آمریکایی را برای ماجرا جویی های زلنسکی و نتانیاهو تصویب می کنند مردم آمریکا بنشینند و سکوت کنند که پولهایشان کجا می رود.

جدا از بحث آزادی بیان کلیدی ترین بحث در کشورهای غربی برای گرفتن مالیات از مردم این است که هزینه ها باید شفاف سازی شود و وقتی که مردم می بینند دولت آمریکا به جای اینکه مالیات آنها را هزینه امور زیر بنایی و درمان و تحصیل کند خرج مافیاهای قدرت می کند بدیهی است که باید عصبانی شوند.

دولتمدران آمریکایی اینبار مانند بسیاری از حکومت های شکست خورده در مقابله با اعتراضات مردمی عمل کردند و تصور کردند با تهدید و ترعیب می توانند جوانان را سرکوب کنند اما اتفاقی که رخ داد این است که نه فقط جوانان آمریکایی سرکوب نشدند بلکه دانشجویان دیگر ایالت های آمریکایی و حتی دانشگاه های اروپایی به این اعتراضات پیوستند.

حالا این سونامی فقط آمریکا را فرا نگرفته بلکه بسیاری از کشورهای غربی را نیز فرا گرفته.

دولتمردان آمریکایی به خوبی می دانند استفاده از نیروهای نظامی برای سرکوب جنبش دانشجویی مثل بنزین ریختن روی آتش می باشد.

پیشاپیش انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این جنبش دانشجویی می تواند روی نتیجه انتخابات تاثیر گذار باشد و حتی برخی تحلیلگران باور دارند علیرغم اینکه امروزه دو کاندیدای اصلی حزب دمکرات و جمهوریخواه معلوم شده اند اما ممکن است به یکباره یک کاندیدایی ظهور کند و بر موج اعتراضات سوار شود و هم بایدن و هم ترامپ را شکست دهد.

اینکه بسیاری از یهودیان آمریکایی امروزه حامی اعتراضات می باشد به این دلیل است که آنها به خوبی متوجه هستند سیاست های اسرائیل آینده آنها را نیز به خطر می اندازد.

حتی اگر این جنبش سرکوب شود همه به خوبی می دانند همین جوانان هستند که در آینده سکان اداره کشور را در دست خواهند گرفت و اگر الآن راهکاری برای حل مسالمت آمیز این ماجرا پیدا نکنند آنزمان بسیار دیر خواهد بود وسرکوب ها می تواند به نفرت و انزجار از اسرائیل بانجامد و در آینده اسرائیل پشتیبانی آمریکا را از دست بدهد.

اگر هم اسرائیل این پشتیبانی را از دست بدهد موجودیت خود را نیز از دست خواهد داد چون بر کسی پوشیده نیست که اسرائیل بدون آمریکا قدرتی نیست که بتواند در منطقه خاورمیانه در مقابل دیگران باقی بماند.

دلیل اش هم بسیار واضح است، همگون نبودن اسرائیل با محیط خود در منطقه.

عملیات اخیر "الوعد الصادق" ایران گواه واضحی بر آن بود که اسرائیل بدون حمایت کشورهای غربی حتی امکان دفاع از خود را ندارد.

اصرار دولتمردان تندرو اسرائیلی بر ادامه کشتارهای خود در غزه می تواند در نهایت پاشنه آشیل این ماجرا باشد.

یعنی عملا خودداری نتانیاهو از پذیرش خواسته آمریکا برای توقف عملیات رفح میتواند منجر به آن شود که فضای داخلی آمریکا وغرب کلا منفجر شود و همه سیاستمداران حامی اسرائیل در این کشورها سرنگون گردند.

به قول معروف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و دولت تندروی اسرائیل با اعمال خود که موجبات اتفاق 7 اکتبر را فراهم کرد بیش از سه هزار سال تلاش یهودیان برای کسب همدردی جهانی برای یهودیان را به باد داده و امروزه بخش اعظم جامعه جهانی در مقابل آنها ایستاده.

تلاش حامیان اسرائیل در ایالات متحده به استفاده از روش دولت اسرائیل برای سرکوب فلسطینی ها بر علیه مردم آمریکا قطعا جواب معکوس خواهد داد و در نهایت مردم آمریکا خواهند بود که میز را بر سر آنها بر خواهند گرداند.

 

 

سایه دمکراسی غربی روی سر متحدین

ایالات متحده و کشورهای اروپایی سالها است که مدعی تبعیت از فلسفه یونانی ای که کلئیستِنِس پنج قرن قبل از میلاد مسیح بنا نهاد می باشند و در مواردی حتی برای تحمیل ایدئولوژی فلسفی خود اقدام به اشغال و یا اعمال فشار به کشورهای مختلف جهان نموده اند.

اما نکته قابل تامل در این است که می بینیم علیرغم این همه ادعا و تعصب روی دمکراسی که ما ایرانی ها به آن مردم سالاری می گوییم، ولی بسیاری از کشورهای متحد غرب هستند که هیچ کدام از مبادی دمکراسی را پیاده نمی کنند اما چتر حمایتی غرب روی آنها بیداد می کند. از کشورهایی که به تمام معنا دیکتاتور به حساب می آیند تا کشورهایی که ساختارهای سیاسی شان ادعای دمکراسی دارند اما نوعی آپارتاید و یا حکومت دیکتاتوری دارند تا کشورهایی که اسما دمکراسی هستند اما عملا چیزی از دمکراسی در آنها وجود ندارد.

همین الان اگر به ایالات متحده آمریکا نگاه کنید می بینید که مقامات عالیرتبه این کشور ساده ترین اصول دمکراسی را زیر پا گذاشته اند و مردم را از ابتدایی ترین اصل قانون اساسی این کشور، برای رضایت خاطر لابی های قدرت، محروم کرده اند، آن هم آزادی بیان.

اگر به شرایطی که نیروهای انتظامی این کشور بر علیه مردمانی که معترض هستند چرا مالیات آنها بدون اجازه شان برای کشتار مردم فلسطین استفاده می شود، ایجاد کرده اند، می توانید متوجه شوید که دمکراسی برای اربابان قدرت فقط وقتی معتبر است که منافع آنها را تامین کند.

بسیاری از کشورها و جوامع بین المللی دلواپس آن بودند و هستند که این رفتار ایالات متحده و حمایت بی چون و چرا از جنایات اسرائیل و کارهایی که اسرائیل در نادیده گرفتن قوانین بین المللی انجام می دهد در نهایت می تواند منجر به آن شود که دیگر کشورها هم خود را مجاز بدانند همان کارها را انجام دهند. آنچه را که بسیاری دلواپس آن بودند امروزه در حال رخ دادن است.

پس از اینکه کی یف شرایط اسرائیل را دیده و دیده چگونه اسرائیلی ها بدون هیچ پاسخگویی ای راحت در مقابل جامعه جهانی ایستاده اند و همه توافق ها و مقررات بین المللی را زیر پا گذاشته اند حالا اوکراین هم این روزها اعلام کرده در طول جنگ از کنوانسیون حقوق بشر خارج خواهد شد.طبق گزارش ها مقامات اوکراین قبلاً درخواستی را برای عدول جزئی از انطباق با کنوانسیون اروپاییبرای حمایت از حقوق و آزادی های بشر به شورایاروپا ارائه کرده اند.این در خواست شامل لغو حق تصرف در اموال است.

پس از اینکه کی یف شرایط اسرائیل را دیده و دیده چگونه اسرائیلی ها بدون هیچ پاسخگویی ای راحت در مقابل جامعه جهانی ایستاده اند و همه توافق ها و مقررات بین المللی را زیر پا گذاشته اند حالا اوکراین هم این روزها اعلام کرده در طول جنگ از کنوانسیون حقوق بشر خارج خواهد شد. طبق گزارش ها مقامات اوکراین قبلاً درخواستی را برای عدول جزئی از انطباق با کنوانسیون اروپاییبرای حمایت از حقوق و آزادی های بشر به شورایاروپا ارائه کرده اند. این در خواست شامل لغو حق تصرف در اموال است.

اوکراین درخواستی را برای تعلیق جزئی برخیاز بندهای کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادیها در این کشور به دلیل حکومت نظامی به شورایاروپا ارائه کرده است. سند مربوطه روز یکشنبه 28 آوریل در سایت اینسازمان بین المللی منتشر شد روشن می کند که خود درخواست در 4 آوریل ارسال شده است.

طبق این درخواست، اوکراین در طول مدت جنگ، از پایبندی به مفاد کنوانسیون مانند: مصونیت از تامین مسکن برای شهروندان تا تضمین امنیت اموال خصوصی یا اشتراکی وخودداری از مصادره آن برای نیازهای دولت، خودداری خواهد کرد. مقرراتی مانند محرمانه بودن نامه نگاری ها، شنود مکالمات تلفنی و سایر مکاتبات، عدم دخالت در زندگی شخصی و خانوادگی؛ آزادی رفت و آمد و انتخاب آزادانه محل زندگی؛ حق آزادی اندیشه و بیان؛ بیان آزاد عقاید و عقاید و همچنین حق جمع آوری، ذخیره و انتشار اطلاعات؛ حق برگزاریجلسات، تجمعات و اعتصابات؛ حق مالکیت، استفاده و تصرف در اموال خود، همه جزو مواردی است که کی یف می خواهد آنها را از این پس نادیده بگیرد.

البته اوکراین قبل از این نامه نگاری ها هم این مقررات را نادیده گرفته ولی با نامه نگاری با اتحادیه اروپا به دنبال آن است که به بهانه حکومت نظامی و شرایط جنگی کلاه شرعی روی تعدی به قوانین حقوق بشر اروپایی بگذارد. در واقع، اوکراین مدت‌هاست که شبیه یک کشور دموکراتیک نیست اما نکته جالب این است که این مساله به هیچ وجه شرکای غربی آن را گیجنمی کند، زیرا آنها نیز مدتهاست که از هنجارهایدموکراتیک دور بوده اند.

البته غربی ها بسیاری موارد دیگر را برای دیگر متحدین خود نادیده گرفته اند و به نظر می رسد خواسته های اوکراین از این بابت بسیار سهل باشد، قوانین و مقررات حقوق بشر و آزادی بیان و کنوانسیون های دیگر غربی و اروپایی فقط برای مواردی صادق است که برای مقامات این کشورها نفع داشته باشد وگرنه حقوق بشر و کنوانسیونها کیلویی چند؟

کشورهای غربی در واقع سایه دمکراسی خود را بر سر دیکتاتورها و نظام های آپارتاید انداخته اند تا مبادا آفتاب به سرشان بخورد آفتاب زده شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت