آیا معاملهای در بگرام صورت میگیرد؟
دیپلمات پیشین ایران با بیان اینکه ترامپ در نظر دارد که پایگاه بگرام در افغانستان را در اختیار بگیرد، گفت: اهمیت استراتژیک بگرام در افعانستان این است که آمریکا نظارت اطلاعاتی و امنیتی خود را بر منطقه خواهد داشت.
به گزارش ایسنا، «عبدالرضا فرجی راد» دیپلمات پیشین ایران در یادداشتی با عنوان «آیا معاملهای در مورد بگرام در افغانستان صورت میگیرد؟» نوشت: پایگاه هوایی بگرام در شمال افغانستان است که ساختار آن توسط شوروی سابق شکل گرفت. در کودتای ۱۹۷۹ میلادی از هواپیماهای همین فرودگاه برای سقوط «محمد داوود» استفاده شد و بعد از خروج شوروی از افغانستان و اشغال این کشور توسط ناتو این فرودگاه توسط ناتو بازسازی شد و نهایتا در ۲۰۲۰ تحویل افغانستان گردید. البته آمریکا علاوه بر بهرهبرداری نظامی از این فرودگاه، از آن به عنوان زندان نیز استفاده میکرد.
به نظر میرسد ترامپ در نظر دارد که این فرودگاه را در اختیار بگیرد. اهمیت استراتژیک بگرام در شمال افغانستان در این است که آمریکا نظارت اطلاعاتی و امنیتی خود را بر منطقه خواهد داشت و بر فعالیتهای چین در شرق افغانستان و به ویژه نزدیکی به استان سین کیانگ، ایران در غرب و آسیای مرکزی در شمال که از حوزههای نفوذ روسیه و چین به حساب میآید، مسائل را رصد میکند.
بعد از مذاکراتی که طالبان در دوحه با طرفهای آمریکایی داشتند، مدتی بعد اعلام شد یک هواپیمای C۱۷ نظامی و استخباراتی آمریکا بعد از ورود به خاک افغانستان از دید رادار خارج شد و در بگرام به زمین نشسته است.
این خبر پاکستانیها با توجه به نفوذی که هنوز در افغانستان دارند، قابل تامل است. حتی متذکر شدهاند که «مایکل الیس» معاون سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز در این پرواز بوده است. خبرهایی منتشر شد که این پرواز در تاجیکستان به زمین نشسته نه افغانستان. البته روابط افغانستان و پاکستان تیره است و باید در رابطه با اینگونه خبرها تامل کرد. با توجه به تاکیدات چندباره مقامات طالبان جهت برقراری رابطه با آمریکا، بعید است که ترامپ بدون گرفتن امتیاز بزرگی با طالبان ایجاد رابطه کند و پولهای بلوکه شده چند میلیاردی افغانستان را آزاد کند.
علاوه بر آن با توجه به فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری چین در افغانستان، آمریکا نگران است با گسترش فعالیتها، چین بر این پایگاه تسلط یابد. البته مقامات طالبان پرواز C17 و حضور امریکاییها در بگرام را تکذیب کرده و اعلام نمودند حتی یک وجب از خاک افغانستان را در اختیار دولت خارجی قرار نمیدهند.
ترامپ نیز تاکید دارد که بگرام دارای باندی قوی است که هر هواپیمایی میتواند روی باند آن بنشیند، ضمن اینکه ۷۷۷ هزار تفنگ و ۷۰ هزار خودرو زرهی در بگرام به جای مانده است. البته ترامپ و بوش پسر در دوره ریاست جمهوری خود در سفر به افغانستان در این پایگاه با «اشرف غنی» ملاقات نمودند و از رفتن به کاخ ارگ خودداری کردند.
باید صبر کرد تا ببینیم تحولی در روابط طالبان و آمریکا صورت میگیرد یا خیر.
طالبان و دولت ترامپ
از زمان سقوط حکومت جمهوری در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، سیاست داخلی و خارجی این کشور مورد توجه بوده است. بهرغم اینکه گفته میشد طالبانِ به قدرت رسیده، با طالبانِ دوره اول متفاوت است ولی در سیاست داخلی تغییرات چندان زیادی دیده نمیشود، هر چند که ظاهرا از شدت عمل کمتری برخوردار است.
از طرفی تحرکات تروریستی چه در منطقه مرتفع پشتوننشین پاکستان و چه در منطقه بیابانی بلوچستان بهطور چشمگیری افزایش یافته بهطوریکه تعدادی متخصص چینی که در منطقه در حال فعالیتهای عمرانی بودهاند، مورد هدف قرار گرفته و کشته شدهاند.
طالبان و منطقه
طالبان تلاش کرده که رابطه خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد. در آسیای مرکزی رابطه خوبی با ترکمنستان و ازبکستان برقرار کرده، هیئتهای سیاسی و اقتصادی تبادل میشوند ولی تاجیکستان نگرانیهای خود را از ایجاد رابطه با طالبان دارد.
رابطه با دو همسایه دیگر چین و ایران مطلوب است، رابطه اقتصادی توسعه یافته ولی حساسیتها بهویژه حساسیتهای مردمی در ایران نسبت به فعالیتهای طالبان وجود دارد، از جمله ممانعت طالبان در کنترل آب برای رسیدن به دشت هامون جامعه ایرانی را حساس کرده است.
چین نیز فعالیتهای اقتصادی خود را در افغانستان آغاز کرده ولی نگرانی امنیتی خود را به ویژه در رابطه با مسلمانان در استان سینکیانگ نیز دارد.
بنابراین طالبان تلاش میکند در منطقه روابط خود را با کشورهای ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان، امارات و همچنین قطر توسعه دهد. پیش از این قطر نقش میانجی را در گفتوگوهای طالبان و آمریکا به عهده داشته و هم اکنون نیز این نقش ادامه دارد.
روابط طالبان با آمریکا
بعد از سقوط دولت جمهوری و پیروزی طالبان تمام نیروهای آمریکایی و غربی به سرعت از افغانستان خارج شدند. دولت بایدن حتی پایگاه استراتژیک بگرام را با کلی تجهیزات نظامی در اختیار طالبان گذاشت. نوع خروج نیروهای آمریکایی که همراه با تلفات بود و نیز از دست دادن بگرام به شدت مورد انتقاد مخالفین جمهوریخواه قرار گرفت. حتی ترامپ در کارزار انتخاباتی خود بارها به این مسئله اشاره کرد که بایدن-هریس چند هزار میلیارد سلاح و مهمات و نیز پایگاه بگرام را رها کرده و از افغانستان فرار کردند.
ترامپ بعد از به قدرت رسیدن به عنوان رئیس جمهور نیز متذکر شد که این سلاحها باید از افغانستان خارج شود ولی به نظر میرسد که این ادعای ترامپ بیشتر جنبه تبلیغاتی و کسب امتیاز از طالبان را دارد.
طالبان نیز از بدو پیروزی به تدریج خواهان برقرار روابط سیاسی با آمریکا شدهاند. این درخواست مقامات سیاسی طالبان در ماههای اخیر افزایش یافته و بر اساس خبرهای منتشره، چندین دور مذاکره در دوحه پایتخت قطر برگزار شده است. ترامپ هم به کرات اعلام کرده که پایگاه بگرام در اختیار چینیها قرار گرفته و بایدن را مسئول دانسته است.
بههنظر میرسد ادعای ترامپ برای امتیازگیری از طالبان باشد وگرنه آمریکا نباید علاقه خاصی برای بازگشت به افغانستان داشته باشد. برای ترامپ پایگاه بگرام از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
وضعیت افغانستان موضوع محوری نشست امنیتی مسکو
سرگئی شویگو، دبیر شورای امنیت ملی روسیه از برگزاری نشست امنیتی بینالمللی مسکو در اواخر ماه آینده میلادی خبر داد و گفت که وضعیت افغانستان از محورهای اصلی این نشست خواهد بود.
به گزارش ایراف، شویگو افزود: افغانستان همراه با مسائلی مانند وضعیت خاورمیانه و سوریه در اولویتهای ملی روسیه در عرصه بینالمللی قرار دارد.
وی تصریح کرد: مسائل امنیتی در فضای پس از فروپاشی شوروی از جمله افغانستان، توسعه همکاریهای دوجانبه و چندجانبه با کشورهای همسایه بهویژه از طریق نهادهایی چون کشورهای مشترکالمنافع، سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای از مهمترین محورهای مورد بحث خواهد بود.
گفتنیاست که نشست بینالمللی شورای امنیت ملی روسیه با حضور نمایندگان بیش از ۱۵۰ کشور در اواخر ماه آینده برگزار میشود.
به باور ناظران روسیه به دلیل نگرانی از تهدیدات داعش، تمایل به مباحث افغانستان و تعامل با طالبان دارد.
دادگاهی عالی این کشور این اواخر، طالبان را از فهرست گروههای ممنوعه روسیه به صورت موقت حذف کرد تا راه را برای گسترش تعامل با این گروه باز کند.
طالبان نیز با استقبال از این اقدام روسیه گفته است که این کشور واقعیتهای سیاسی افغانستان را میپذیرد.
سیاست با چاشنی فشار؛ دیپلماسی چندوجهی آمریکا برای طالبان چیست؟
نشریه اوزمترونوم در مطلبی جدید نوشت: رویدادهای اخیر افغانستان نشان میدهد دولت ترامپ در شرایط نوین جهانی، علاقهمندی فزایندهای به این کشور نشان داده و خطوط کلی استراتژی جدیدی در قبال آن نمایان شده است.
به گزارش ایراف، اوزمترونوم در تحلیلی گفته؛ به نظر می رسد واشنگتن در پی آن است تا جایگاه پیشین خود را در افغانستان بازسازی کند، به این امید که در آینده بتواند بر روند تحولات نه تنها در خود افغانستان، بلکه در خاورمیانه (در پرتو افزایش تنشها با ایران) و آسیای مرکزی نیز اثرگذار باشد؛ آن هم به منظور مقابله با حضور فزاینده چین و روسیه در این مناطق و ابتکارات راهبردی ترانزیتی و پروژههای زیربنایی که از سوی آنها در حال پیگیری است.
این در حالی است که چنین برنامههایی از سوی کاخ سفید با تحولات ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی در مناطق مجاور آسیای مرکزی و خاورمیانه، جنوب و جنوب شرق آسیا هم راستا بوده و آن مناطق، اولویت بیشتری برای سیاست خارجی آمریکا دارند.
افزون بر این، به باور نویسنده این مطلب ایالات متحده بدون تردید در پی منافع که قابلیت اجرایی دارند نیز هست؛ از جمله بهرهبرداری از منابع طبیعی و معدنی افغانستان که سالهاست مورد توجه شرکتهای بزرگ جهانی و دولت های پشتیبان آنها قرار دارد. این موضوع نیز میتواند به نقطه آغاز یک «بازی بزرگ معدنی» در افغانستان تبدیل شود؛ بازی که آمریکا به شدت خواهد کوشید در آن نقشی محوری ایفا کند. بر اساس گزارش این رسانه، شواهدی برای این مدعا نیز وجود دارد، از جمله اینکه دونالد ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود در سپتامبر ۲۰۱۷ با اشرف غنی، رئیس جمهور وقت افغانستان، برای استخراج فلزات نادر خاکی توسط شرکتهای آمریکایی در خاک افغانستان به توافق رسید. وی همچنین اخیراً فرمانی را امضا کرده که هدف آن افزایش چشمگیر استخراج منابع معدنی حیاتی برای آمریکا است. ظرفیتهای ترانزیتی افغانستان نیز در این میان بیتوجه نمانده است.
بر این اساس، دولت فعلی آمریکا در ماههای اخیر نوعی آمادگی برای برقراری گفتگویی مشخص با طالبان از خود نشان داده است.
اوزمترتوم نگاشته؛ شاهد این موضوع، سفر اعلام نشده هیات آمریکایی به کابل در ماه مارس به ریاست زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان است که با شماری از مقامات ارشد دولت طالبان دیدار کرد. با وجود آنکه جزئیات گفتوگوهای میان آمریکا و طالبان به صورت رسمی منتشر نشده، اما اصل این دیدارها – آن هم در کابل – نشانگر نوعی «به رسمیتشناسی خاموش» حکومت طالبان از سوی واشنگتن است.
همچنین، حضور زلمی خلیلزاد در این گفتوگوها کسی که خود از طراحان توافق دوحه با طالبان در فبروری ۲۰۲۰ بوده و نزد طالبان چهرهای شناخته شده است – به نظر میرسد با هدف تأکید بر تداوم رویکرد آمریکا در تعامل با طالبان صورت گرفته؛ رویکردی که در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ آغاز شد. در آن زمان نیز مذاکرات «جداگانهای» در دوحه میان آمریکا و طالبان انجام میشد که بدون حضور نمایندگان دولت اشرف غنی برگزار میگردید. اکنون نیز رئیس جمهور فعلی آمریکا میتواند آن پیشینه را به عنوان سرمایه دیپلماتیک برای تعامل با حکومت فعلی طالبان در کابل به کار گیرد.
این نشریه افزوده؛ بر اساس برخی گزارشها، پیش از دیدار ماه مارس در کابل، مذاکرات محرمانه ای در دوحه میان نمایندگان آمریکا و اعضای بلندپایه دفتر طالبان در قطر که پیشتر نیز محل گفتگوهای دو طرف بود، انجام شده است.
قابل توجه است که بلافاصله پس از گفتوگوهای انجام شده در پایتخت افغانستان، طرف آمریکایی اعلام کرد که سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، و دو عضو دیگر شبکه «حقانی» از فهرست افراد تحت تعقیب دولت آمریکا حذف شده اند و همچنین جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیین شده برای ارائه اطلاعات درباره آنان لغو شده است. افزون بر این، در آخرین گزارش سالانه جامعه اطلاعاتی ایالات متحده که در ۲۵ مارس منتشر شد، نه افغانستان و نه جنبش طالبان به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی آمریکا ذکر نشده اند.
در همین حال، باید به تمایل متقابل دولت کنونی افغانستان نیز برای گسترش تماسها با ایالات متحده اشاره کرد. نمایندگان طالبان در جریان گفتوگوهای کابل پیشنهاد دادند که سفارت آمریکا در افغانستان دوباره آغاز به کار کند، سفارت افغانستان در واشنگتن به حکومت کنونی واگذار شود و در آینده نیز اقداماتی برای عادی سازی روابط دیپلماتیک میان دو کشور صورت گیرد.
به دنبال این؛ به عنوان نشانهای از حسن نیت، طالبان یک شهروند آمریکایی به نام جرج گلیزمن را که بیش از سه سال پیش در افغانستان بازداشت شده بود، آزاد کرده و به کشورش بازگرداندند.
از سوی دیگر، نویسنده در مطلب یادآور شده؛ نباید لحن مثبت طالبان در ارتباطات نوپای میان افغانستان و آمریکا را به مثابه بروز «احساسات دوستانه» نسبت به ایالات متحده تلقی کرد؛ کشوری که طالبان ۲۰ سال علیه نیروهای نظامی آن، به عنوان اشغالگر، مبارزه مسلحانه کردند. رویکرد طالبان به گفتوگو، منطقی و عقلانی است و پیش از هر چیز ناشی از تلاش آنان برای اثبات توانمندی شان در اداره کشور و ثبات حکومت شان به آمریکاییهاست؛ تا از این طریق، واشنگتن را به کاهش سیاست های تحریمی و آزادسازی داراییهای مسدودشده افغانستان (بیش از ۹ میلیارد دلار) در بانکهای آمریکایی ترغیب کنند؛ منابعی که برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی داخلی کشور ضروری است.
علاوه بر آن، حکومت طالبان با هدف تنوع بخشی به روابط اقتصادی خود، تلاش خواهد کرد سرمایه گذاری های آمریکایی در حوزه منابع طبیعی افغانستان را جذب کند؛ به ویژه با توجه به روند فزاینده جهانی برای یافتن منابع جدید مواد خام. بیدلیل نیست که عبدالقهار بلخی، سخنگوی وزارت خارجه طالبان، در یک گفتوگوی اختصاصی با شبکه سی بی اس نیوز؛ به تازگی اعلام کرده که کشورش برای سرمایهگذاری خارجی در منابع طبیعی خود، از جمله توسط شرکت های آمریکایی، آمادگی دارد و مقامات افغان آماده بررسی پیشنهادهای ایالات متحده هستند.
در مقابل، کاخ سفید نیز
در راستای تحقق اهدافش در منطقه، به احتمال قوی سناریوهای مختلفی را در قبال
افغانستان دنبال خواهد کرد؛ از جمله اعمال فشار بر طرف افغان با استفاده از شیوه
آزموده شده «چماق و هویج»، یعنی توامان سازی فشارهای سیاسی و اقتصادی با اعطای
امتیازاتی محدود به طرف مقابل.
با وجود بازگشت
تدریجی دیپلماسی گفتوگو میان آمریکا و افغانستان، مقامات واشنگتن همچنان اظهارات
تند و تهدیدآمیزی علیه حکومت کنونی کابل مطرح میکنند. این انتقادها عمدتاً به دلیل
نقض حقوق زنان، عدم تحقق وعده ها برای تشکیل دولت فراگیر، تحمیل نظم های رادیکال
در کشور، و مهم تر از همه، تداوم ارتباط با برخی گروههای تروریستی بینالمللی
است. موضوع تسلیحات آمریکایی برجای مانده در افغانستان پس از فرار نیروهای ائتلاف
نیز همچنان در دستور کار باقی مانده و گاه به گاه از سوی مقامات بلندپایه آمریکا
مطرح می شود.
در چارچوب سیاست «فشار قهری» علیه اداره کابل، ایالات متحده در حال حاضر به طور فعال از اهرمهای محدودیت اقتصادی علیه طالبان استفاده می کند. بهعنوان نمونه، تمی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در اوایل ماه آوریل اعلام کرد که ایالات متحده کمکهای خود به افغانستان در قالب برنامه جهانی غذا (WFP) را متوقف کرده است. به گفته او، این تصمیم ناشی از نگرانی هایی است مبنی بر اینکه کمک ها به دست نیازمندان نمی رسد و از سوی طالبان برای اهداف خود، از جمله حمایت از گروههای تروریستی مستقر در افغانستان، مورد استفاده قرار میگیرد. پیش از این نیز دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا، کمکهای مالی به دولتهای خارجی، از جمله طالبان افغانستان، را به مدت سه ماه متوقف کرده بود.
علاوه بر این، کمیته
روابط بین الملل مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه ای را تصویب کرده است که
بر اساس آن، تخصیص منابع مالی از مالیات دهندگان آمریکایی به حکومت فعلی افغانستان
ممنوع خواهد شد. این لایحه ممکن است پس از بررسی در کنگره آمریکا رسمیت یابد و
اجرایی شود.
چنین اقداماتی از
سوی ایالات متحده، که پیشاپیش وضعیت اقتصادی و انسانی دشوار افغانستان را وخیمتر
ساخته، دامنه توانایی حکومت طالبان در بهبود اوضاع کشور را به طور چشمگیری محدود
میسازد. این فشارها آشکارا با هدف وادار ساختن طالبان به انعطاف پذیری بیشتر و
پذیرش توافق در جریان گفتوگوهای تازه میان واشنگتن و کابل صورت میگیرد.
در اجرای راهبرد آمریکا در قبال افغانستان، باید توجه داشت که واشنگتن احتمالاً تلاش خواهد کرد تا از ظرفیت بازیگران بینالمللی، به ویژه همسایگان آسیای مرکزی افغانستان، بهره گیرد؛ کشورهایی که در حال حاضر با حکومت طالبان روابط گسترده ای در ابعاد مختلف دارند. در این میان، نقش ازبکستان برجسته است؛ کشوری که در همکاری عملی با همسایه جنوبی اش پیشتاز به حساب میآید. از همین روست که مسئله افغانستان همواره یکی از اولویت های اصلی در گفتوگوهای آمریکا و ازبکستان در سطوح مختلف رسمی و تخصصی بوده است. افزون بر این، واشنگتن نسبت به پروژههای ترانزیتی فرامنطقهای از طریق افغانستان که از سوی تاشکند پیشنهاد شده نیز علاقه نشان میدهد.
در پایان این مطلب آمده است که با در نظر گرفتن تحرکات اخیر در مسیر تعامل میان آمریکا و افغانستان، میتوان گمان کرد که دولت جدید آمریکا به این درک رسیده است که لازم است راهبرد تازهای در قبال حکومت کنونی افغانستان طراحی کند. به نظر میرسد ایالات متحده روند اجرای چنین راهبردی را آغاز کرده باشد؛ راهبردی که بر گسترش تعامل با رژیم طالبان مبتنی است، اما این تعامل میتواند با نوعی اصلاح و جهتدهی تحت نظارت واشنگتن همراه باشد. در این راستا، آمریکا احتمالاً میکوشد اشکال سلطه خود را تغییر دهد و آن را در ظاهر نرمتر و کمهزینه تر نسبت به دوران حکومت اشرف غنی نمایان سازد.
نشریه دیلی استورم با انتشار مطلبی به اقدام اخیر دادگاه عالی روسیه مبنی بر حذف نام «طالبان» از فهرست گروههای تروریستی این کشور، پرداخته و گفته است که این موضوع ضمن مشروعیت بخشیدن به حضور طالبان در روسیه، باعث تحولی چشمگیر در سیاست داخلی و خارجی مسکو میشود.
به گزارش ایراف، نویسنده این مطلب تصریح کرد که این حکم به معنای باز شدن راه برای طالبان جهت فعالیت رسمی در روسیه است؛ به نحوی که اعضا یا نمایندگان این گروه میتوانند با ثبت رسمی به عنوان نهادهای غیرانتفاعی اقتصادی در زندگی اجتماعی و سیاسی روسیه مشارکت داشته باشند.
این گزارش به نقل از وکلای حاضر در این پرونده، آورده است که از این پس طالبان میتواند بدون هیچ محدودیتی ایدئولوژی خود را ترویج دهد و حضورش در جامعه روسیه جنبه قانونی به خود خواهد گرفت.
از منظر حقوقی، این اقدام پیامدهای گستردهای به همراه دارد.
گزارش این رسانه تاکید کرد که حذف طالبان از فهرست گروههای تروریستی به این معناست که عضویت در این گروه دیگر جرم تلقی نمیشود، حمل و استفاده از نمادها و شعارهای آن به شرطی که به صورت رسمی قانونی شود، مجاز خواهد بود و افرادی که پیشتر به دلیل ارتباط با طالبان محکوم شده بودند، ممکن است درخواست بازبینی در احکام خود بدهند.
این تغییر میتواند بر ساختار حقوقی داخلی روسیه و نیز بر تعاملات بینالمللی مسکو، به ویژه در قبال تحولات افغانستان، تأثیر جدی بگذارد.
با این حال؛ دیلی استورم، نگاشته است که کارشناسان حقوقی و سیاسی نسبت به تبعات این تصمیم هشدار دادهاند.
هرچند وکلای طالبان مدعی شدهاند که این گروه فاقد سیستم عضویت رسمی است و انتظار نمیرود که صفی از مردم روسیه برای پیوستن به این گروه تشکیل شود، اما امکان گسترش نفوذ ایدئولوژیک گروهی با پیشینه نه چندان خوب در داخل روسیه، مسئلهای است که نگرانی های امنیتی قابل توجهی را به همراه دارد.
از دیگر سو، این تصمیم دادگاه عالی روسیه، نشانهای از تغییرات راهبردی عمیقتری در سیاست خارجی روسیه است که میتواند روابط مسکو با غرب و همچنین جایگاه روسیه در مناقشات منطقهای مانند افغانستان را دستخوش تغییر دهد.
آیا سفر اسحاق دار به کابل روابط پاکستان و افغانستان را بازتنظیم خواهدکرد؟’
اسحاق دار، معاون نخستوزیر و وزیرخارجه پاکستان روز گذشته، شنبه ۳۰ فروردین ماه ، در راس یک هیات بلندپایه دیدار یک روزهای از کابل بعمل آورد و با ملاحسن آخوند، رئیس الوزرا، امیرخان متقی سرپرست وزرات خارجه طالبان و عبدالسلام حنفی معاون اداری حکومت سرپرست طالبان دیدار و گفتگو کرد .
در پایان ملاقات دو وزیر خارجه یک نشست خبری مشترک برگزار شد که دو طرف بر همکاریهای امنیتی ، اقتصادی و دیپلماتیک تاکید کردند و تعهد سپردند که اجازه نخواهند داد از خاک یکدیگر برای فعالیتهای تروریستی یا تهدید امنیتی استفاده شود.
در بررسی کلی محتوای اخبار و گزارشهای منتشر شده از این سفر میتوان گفت که تاکید طرف پاکستانی در اظهارات خود موضوع تروریسم و تهدیدات مرزی علیه پاکستان و تاکید طرف افغان موضوع مهاجرین ، اخراج و بدرفتاری با آنان توسط مامورین پاکستانی بود. البته طرف افغان موضوع تهدید پاکستان از خاک افغانستان را و طرف پاکستانی موضوع بدرفتاری با مهاجرین و اخراجشدگان را رد کردند.
مسلم است که در سفری در این سطح مطالب و موضوعاتی بین دو طرف مطرح میشود که جنبه طبقه بندی داشته و از هر دو جانب تلاش میشود که مطالب گفتگوها محرمانه باقی مانده و به رسانهها کشیده نشود و رسانه.ها تنها میتوانند بر اساس قرائن و تحلیل به برخی از زوایای سفر تا حدودی پی ببرند.
قبل از آن که تحلیل خود را درباره این سفر بنویسم لازم می دانم خاطرنشان کنم که در کل کشورهای منطقه و در راس آنها جمهوری اسلامی ایران از گسترش روابط بین افغانستان و پاکستان و حل شدن موضوعات اختلافی خصوصا در موضوع تروریسم و تهدیدات مرزی استقبال کرده و بازگشت عزتمندانه مهاجرین افغان به کشور خود را سیاست و برنامهای اصولی میداند و از ترتیبات دوجانبه یا سهجانبه ( ایران، افغانستان و پاکستان ) با همکاری سازمان ملل در این خصوص حمایت میکند.
اما در مورد این سفر باید گفت که جدای از موضوعات تشریفاتی سفر که به نظر میرسد طرف افغان حرفهای تر شده و بهتر و مسلطتر، پروتکلهای سفر را اجرا میکند اما به نظر می رسد همان موضوعات اختلافی که در پایان سفر ماه گذشته صادق خان نماینده ویژه پاکستان به کابل مطرح شده بود همچنان در این سفر هم مطرح بود و بر اساس اظهارات طرف پاکستانی درعرصه مقابله با تروریسم و تهدیدات مرزی علیه خاک پاکستان پیشرفتی دیده نمیشود و بر اساس اظهارات طرف افغان هم رفتار مامورین پاکستانی با مهاجرین و اخراج شوندگان بهبود نیافته است.
سوال اساسی این است که آیا این دو موضوع یعنی تروریسم و مهاجرین علت مشکلات در روابط دو کشور هستند یا آن که این دو موضوع معلول روابط مشکلدار دو کشور؟ به روایت دیگر ، آن که چنانچه این دو مشکل ( تروریسم و مهاجرین ) حل شوند روابط دو کشور بدون مانع توسعه مییابد یا آن که باید مسائل دیگری بین دو کشور حل شود تا در نتیجه آنها این دو مشکل هم مرتفع گردند؟
کارشناسان پاکستان عمدتا اعتقاد دارند که این دو مساله معلول سیاست افغانستانی پاکستان است و در صورت تغییر این سیاست آن دو مشکل هم راه حل خود را پیدا خواهد کرد. درباره سیاست افغانستانی پاکستان مطالب زیادی نوشته شده و بعضاً از این سیاست به عنوان عمق راهبردی نام برده می شود و طرفداران این تفکر معتقدند که پاکستان به جهت موقعیت ژئوپلیتیکی خود و جنگهایی که با هند داشته و الان هم با مشکلات عدیدهای با این کشور روبرو است ، به نوعی نیازمند یک افغانستان متحد برای خود است و سیاستهای خود را در این راستا پیش میبرد و چون افغانها جدای از هر جریان سیاسی و فکری که در افغانستان به قدرت رسیدهاند، با اتخاذ سیاست عمق راهبردی پاکستان در افغانستان مخالف بوده و هستند لذا حل نهایی مشکلات موجود بین دو کشور در تغییر چنین سیاستی است .
در مقابل گروه دیگری از کارشناسان معتقدند که سیاست عدم شناسایی مرزهای بین المللی توسط حکومتهای مختلف افغانستان و تلقی آنان از مرز بین دو کشور به نام خط دیوراند نه مرز بین المللی ، ریشه این اختلافات است و تا زمانی که افغانستان مرز بین دو کشور را شناسایی رسمی نکند، مشکلات همچنان باقی خواهد ماند.
به نظر میرسد هر دو موضوع مطرح شده یعنی” عمق راهبردی ” و ” خط دیورند ” بدون آن که دو طرف رسماً درباره آنها مذاکره کنند و راه حلی برای آن پیدا کنند، ریشه اختلافات موجود دو کشور است و تا زمانی که راه حلی برای این دو موضوع پیدا نشود، مشکلات موجود همچنان باقی خواهد ماند.
آیا جهان به طالبان روی خوش نشان میدهد؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اخیراً رویدادهایی در سطح بینالمللی در خصوص افغانستان اتخاذ شده است که میتواند پیامهای مختلفی برای طالبان، اپوزیسیون این گروه، و حتی کشورهای دیگر به همراه داشته باشد. یکی از این رویدادها، حذف پست نماینده ویژه آمریکا برای زنان افغانستان است. این تغییر در سیاست آمریکا، در کنار حذف طالبان از فهرست گروههای ممنوعه توسط روسیه، ممکن است نشاندهنده تغییراتی در رویکرد جهانی نسبت به طالبان و افغانستان باشد.
پیام به اپوزیسیون یا نرمشدن فشارها بر طالبان؟
حذف پست نماینده ویژه آمریکا برای زنان افغانستان به وضوح نشاندهنده تغییر در اولویتهای ایالات متحده است. این اقدام ممکن است به طالبان سیگنال بدهد که فشارهای جهانی به ویژه در زمینه حقوق زنان، کاهش یافته و ممکن است جامعه جهانی به دنبال تعامل بیشتر با این گروه باشد. از سوی دیگر، تصمیم روسیه برای حذف طالبان از فهرست گروههای ممنوعه در کنار این تغییرات، میتواند به معنای آمادگی برای مذاکرات و تعاملات جدید با طالبان باشد.
این دو اقدام از سوی کشورهای بزرگ میتواند به عنوان بخشی از رویکرد جدید برای پذیرش تدریجی طالبان در عرصه جهانی و پذیرش واقعیتهای سیاسی افغانستان تعبیر شود. این تحول ممکن است به طالبان این پیام را بدهد که آنها در حال کسب پذیرش در سطح بینالمللی هستند.
برای اپوزیسیون طالبان، این تغییرات میتواند سیگنالی نگرانکننده باشد. حذف پست نماینده ویژه آمریکا برای زنان و حذف طالبان از فهرست گروههای ممنوعه توسط روسیه، ممکن است نشاندهنده این باشد که دولتهای بزرگ به تدریج در حال کاهش فشارهای خود بر طالبان هستند و این میتواند به معنای انزوای بیشتر اپوزیسیون باشد. کاهش حمایتهای بینالمللی از اپوزیسیون طالبان میتواند به تضعیف روحیه آنان منجر شود و احساس کنند که توان ادامه مبارزه را در برابر طالبان ندارند.
آینده روابط آمریکا، روسیه و طالبان
آمریکا پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان در 2021، سیاستهای خود را بر ممانعت از رسمی شدن طالبان در جامعه جهانی و فشار به این گروه در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان متمرکز کرده بود. یکی از مهمترین شاخصهای این فشار، وجود پست نماینده ویژه آمریکا برای زنان افغانستان بود که بهطور مستقیم بر وضعیت زنان در افغانستان نظارت میکرد. حذف این پست، به نظر میرسد که نشانهای از تغییر رویکرد واشنگتن در قبال طالبان باشد. آمریکا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که با ادامه فشارهای بیوقفه، نتوانسته به نتایج ملموسی در خصوص بهبود وضعیت زنان در افغانستان دست یابد و شاید به دنبال تسهیل مذاکرات با طالبان است.
در این مسیر، آمریکا ممکن است بر اساس محاسبات سیاسی به این نتیجه رسیده باشد که تعامل با طالبان، بهویژه در زمینه مسائل امنیتی و اقتصادی، امری اجتنابناپذیر است. این تغییر در سیاست میتواند بخشی از تلاش برای یافتن یک راه حل پایدار در افغانستان باشد.
با این حال، سوال باقی میماند که آیا آمریکا حاضر است به طور کامل از فشار بر طالبان در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان صرفنظر کند یا اینکه این تصمیمات به عنوان بخشی از یک مذاکره پیچیدهتر برای دستیابی به توافقهای امنیتی و سیاسی با طالبان است؟
روابط روسیه و طالبان؛ همکاری در سایه چالشها
روسیه نیز اخیراً با حذف طالبان از فهرست گروههای ممنوعه خود، گام جدیدی در تعامل با این گروه برداشته است. این اقدام روسیه که در کنار برخی از کشورهای منطقهای مانند چین قرار میگیرد، نشاندهنده تغییرات عمده در سیاستهای جهانی نسبت به طالبان است.
روسیه بهطور خاص، با تمرکز بر اقدامات امنیتی و اقتصادی در افغانستان در تلاش است تا از این کشور به عنوان یک شرکای منطقهای مهم در زمینه مبارزه با تروریسم و مسائل امنیتی بهرهبرداری کند.
روسیه ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که فشارهای مستمر به طالبان نمیتواند باعث تغییرات اساسی در رفتار این گروه شود و به همین دلیل، پذیرش واقعیت طالبان به عنوان یک قدرت حاکم در افغانستان را ضروری میداند. البته، باید توجه داشت که این تعاملات نیز محدود به مسائل امنیتی و سیاسی خواهند بود و حقوق بشر و حقوق زنان همچنان ممکن است از اولویتهای روسیه نباشند.
روسیه به دنبال تقویت روابط اقتصادی و امنیتی با طالبان است و به نظر میرسد که تعاملات این کشور با طالبان بیشتر بر منافع استراتژیک در منطقه متمرکز خواهد بود. این تغییرات در سیاستهای روسیه، ممکن است نشانهای از تقویت تدریجی طالبان در سطح منطقهای و حتی جهانی باشد.
با این حال، به نظر میرسد که حذف پست نماینده ویژه آمریکا و همچنین تصمیم روسیه در خصوص طالبان، به وضوح نشاندهنده تغییراتی در سیاستهای بینالمللی است که میتواند به کاهش فشارهای جهانی بر طالبان منجر شود. این تغییرات میتواند به طالبان پیام دهد که جهان در حال پذیرش واقعیتهای جدید افغانستان است و ممکن است در آینده به سمت مذاکرات و مصالحه با این گروه حرکت کند. اما برای اپوزیسیون طالبان، این تحولات میتواند به معنای کاهش حمایتهای بینالمللی و انزوای بیشتر باشد.
در نهایت، باید منتظر ماند تا دید که آیا این تحولات به یک توافق سیاسی بزرگ و تغییرات در سیاستهای جهانی منجر خواهد شد یا اینکه همچنان چالشها و مشکلات بینالمللی ادامه خواهد داشت.
تعامل آمریکا و هند با طالبان؛ چه کسی سود میبرد؟
نشریه هندی ایندین اکسپرس، در مقالهای تحت عنوان «هند و آمریکا هر دو از تعامل با طالبان سود میبرند» به قلم ساجد فرید شاپو، ضمن بررسی تحولات ژئوپولیتیکی اخیر افغانستان پس از خروج آمریکا و به قدرت رسیدن مجدد طالبان، مدعی شده است که منافع مشترک و اجبار، هر دو کشور را به تعامل با این گروه سوق میدهد.
به گزارش ایراف، نویسنده، در این مقاله تأکید میکند که تعامل با طالبان، بهویژه از سوی آمریکا و هند، به معنای تأیید مشروعیت سیاسی و اخلاقی این گروه نیست؛ بلکه نوعی پذیرش واقعیت موجود است که در آن، طالبان با وجود پیشینهی افراط گرایانه و ساختار خودکامه، اکنون به قدرت مسلط در افغانستان تبدیل شده است.
نویسنده معتقد است که هند، با وجود نگرانیهای همیشگی از حضور طالبان در قدرت و یادآوری رویدادهایی مانند هواپیماربایی سال ۱۹۹۹ و حمله به سفارتش در کابل، میتواند از این تعامل به عنوان فرصتی برای تضعیف نفوذ پاکستان در افغانستان بهره ببرد.
تنشهای رو به افزایش بین طالبان و اسلامآباد – از جمله درگیریها پیرامون خط دیورند و حملات مرزی – به هند امکانی بیسابقه برای بهره برداری از این گسست سیاسی و امنیتی میدهد.
این تحلیل میافزاید که از دیدگاه ایالات متحده، ادامه انزوای طالبان عملاً زمینه را برای گسترش نفوذ چین، روسیه و ایران فراهم کرده است. این سه کشور، با وجود اختلافات پیشین با طالبان، روابط اقتصادی و امنیتی خود را با این گروه تقویت کردهاند؛ روندی که میتواند افغانستان را از حوزه نفوذ غرب خارج و به پایگاهی برای تقویت جبهه ضدآمریکایی در آسیای میانه تبدیل کند. ایالات متحده با اتخاذ راهبرد تعامل محدود، میتواند از ظرفیتهای بالقوه طالبان برای مقابله با داعش خراسان بهره برده و اطلاعات امنیتی ارزشمندی را از طریق یک گفتگوی کنترلشده کسب کند.
با این حال، تعامل با طالبان بدون توجه به شرایط داخلی افغانستان و وضعیت حقوق بشری آن، مخاطرات اخلاقی و سیاسی خاص خود را دارد. طالبان در طول دو سال گذشته، نه تنها از وعدههای خود در مورد مشارکت سیاسی فراگیر، آموزش دختران و رعایت حقوق اقلیتها تخطی کردهاند، بلکه ساختار قدرت را به شکلی کاملاً متمرکز، مردانه و انحصاری حفظ کردهاند.
فرید شاپو معتقد است که در چنین وضعیتی، هرگونه گفتگو با این رژیم بدون تعیین خطوط قرمز و شروط واضح، میتواند به مشروعیتبخشی ناخواسته به حکومتی منجر شود که از نظر بخش بزرگی از جامعه جهانی همچنان ناقض اصول اساسی حقوق بشر به شمار میرود.
از این رو، تعامل با طالبان – چه از سوی هند و چه از سوی آمریکا – باید بر پایه اصولی همچون مشروطسازی گام به گام، نظارت دقیق، بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی چندجانبه و تاکید بر خواستههای حقوقی و مدنی مردم افغانستان شکل بگیرد. بازگشایی دفاتر نمایندگی، حمایت از پروژههای زیربنایی و حتی همکاری اطلاعاتی، تنها در صورتی قابل دفاع خواهند بود که با سازوکارهای پاسخگویی، شفافیت و مشروطسازی سیاسی همراه شوند. در غیر این صورت، این تعامل نه تنها دستاورد ژئوپولیتیکی نخواهد داشت، بلکه میتواند به بیاعتباری سیاستهای مبتنی بر ارزشهای آمریکا و هند منجر شود.
در نهایت، نکته برجسته در تحلیل شاپو، حرکت از قضاوتهای صرفاً ارزشی به سوی یک واقعگرایی ژئوپولیتیکی است. او هشدار میدهد که اجتناب از تعامل، به معنای واگذاری افغانستان به رقبایی است که منافع بلندمدت واشنگتن و دهلی نو را تهدید میکنند. با این حال، این واقعگرایی اگر ملاحظات اخلاقی و اجتماعی را نادیده بگیرد، میتواند هزینههای سنگینی برای اعتبار بینالمللی سیاست خارجی این دو کشور به همراه داشته باشد. بنابراین، آنچه امروز ضروری است، نه تعامل مطلق و نه انزوای کامل، بلکه نوعی «تعامل مشروط و هدفمند» است که منافع امنیتی را با اصول ارزشی در هم آمیزد.
جریانهای مخالف طالبان درگیر اختلاف شدند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جبهه مقاومت پنجشیر و حزب جمعیت اسلامی افغانستان از گروههای اصلی مخالف طالبان، با انتشار بیانیههایی جداگانه اعلام کردند که دیگر با «مجمع ملی برای نجات افغانستان» همکاری نخواهند کرد.
به گفته این دو جریان، اختلافات عمیق بر سر ساختار، سیاستگذاری و نحوه مدیریت این مجمع باعث این تصمیم شده است.
منابع نزدیک به جبهه مقاومت پنجشیر به افغانستان نیز به برخی رسانهها گفتهاند که انتصاب «عمر داودزی» به عنوان رئیس اجرایی مجمع یکی از دلایل اصلی اختلاف بوده است.
داودزی پیشتر در دولتهای «حامد کرزی» و «اشرف غنی» در سمتهایی چون وزارت کشور ایفای وظیفه کرده بود.
جبهه مقاومت پنجشیر در بیانیه خود تصریح کرده است که روند مدیریتی کنونی مجمع ملی نهتنها به نفع مردم افغانستان نیست، بلکه موجب تضعیف جریانهای مؤثر ضد طالبان خواهد شد.
حزب جمعیت اسلامی نیز اظهار داشت که تصمیمات مجمع ملی برای نجات افغانستان با واقعیات حوزه مردمی و سیاسی این حزب همخوانی ندارد و آنان در هیچیک از تصمیمگیریهای آن مشارکت نداشتهاند.
در همین حال، «جبهه آزادی افغانستان» نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد هیچگونه عضویتی در مجمع ملی ندارد و اخبار مربوط به عضویت خود را «شایعه» خوانده است. این جبهه تأکید کرده که آماده همکاری با تمام جریانهای ضد طالبان بر اساس اصول خود است.
«مجمع ملی برای نجات افغانستان» در آذرماه سال گذشته توسط شماری از چهرههای سیاسی مخالف طالبان از جمله «احمد مسعود»، «صلاحالدین ربانی»، «مارشال دوستم»، «کریم خلیلی»، «عمر داودزی»، «عطامحمد نور» و دیگر سران اپوزیسیون تشکیل شده بود.
با افزایش اختلافات در میان جریانهای مخالف طالبان، آینده این ائتلافها در هالهای از ابهام قرار گرفته و انسجام نیروهای اپوزیسیون بیش از پیش زیر سؤال رفته است.
حقانی در دیدار با کابلوف: روسیه واقعیت سیاسی افغانستان را میپذیرد
سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت کشور حکومت طالبان با ضمیر کابلوف، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان و دیمیتیر ژیرنوف، سفیر این کشور در کابل دیدار و با اشاره به اقدامات اخیر دولت روسیه در برابر طالبان گفت که این کشور واقعیت سیاسی افغانستان را میپذیرد.
به گزارش ایراف، عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت کشور طالبان، روز چهارشنبه، ۳ اردیبشهت با انتشار این خبر در ایکس، گفت که در این دیدار دو طرف در مورد همکاریهای امنیتی، اقتصادی و تجاری در افغانستان و منطقه و تقویت روابط میان دو کشور گفتوگو کردند.
به گفته قانع، سراجالدین حقانی از اقدامات اخیر مسکو در قبال طالبان قدردانی کرده و آن را گامی مهم در جهت پذیرش واقعیتهای سیاسی افغانستان خوانده است.
این در حالیاست که احمدضیا تکل سخنگوی وزارت خارجه طالبان نیز از دیدار امیرخان متقی سرپرست این وزارتخانه با ضمیر کابلوف خبر داد و گفت که طرفین در این نشست درباره ارتقای سطح روابط دوجانبه بین افغانستان و روسیه، گسترش روابط اقتصادی و تجاری و برخی مسائل منطقهای رایزنی کردند.
گفتنیاست که پیشتر رسانههای روسی گزارش دادند که دادگاه عالی روسیه، در نشستی طالبان را از فهرست گروههای ممنوعه این کشور حذف کرد.
این جلسه به درخواست دادستانی کل روسیه با حضور یک نماینده طالبان برگزار شد.
این نهاد با ارائه درخواست رسمی خواستار حذف ممنوعیت فعالیتهای طالبان در خاک روسیه شده بود.
اولگ نِفِدوف، دادستان دیوان عالی روسیه، هنگام قرائت حکم اعلام کرد: «این اقدام در پاسخ به دعوای اداری دادستانی کل فدراسیون روسیه صورت گرفته است.»
این اقدام روسیه، از سوی حکومت طالبان تصمیمی تاریخی برای تقویت روابط سیاسی و اقتصادی میان مسکو و کابل توصیف شد.
این در حالی است که روسیه در روزهای اخیر از هیات طالبان دعوت کرده تا در مجمع اقتصادی کازان، که در ماه می سال جاری میلادی برگزار میشود، حضور یابد و فرصتهای همکاریهای بینالمللی را بررسی کند.
تعامل دو سر بُرد روسیه و طالبان | مزد سرکوب داعش، بهرسمیتشناسی طالبان از سوی مسکو
نشریه بلومبرگ در مقاله تازهای به گسترش روابط طالبان و روسیه پرداخته و دلیل نزدیکی روسیه به حاکمان فعلی افغانستان را مهار تهدیدات داعش خراسان، عنوان کرده است.
به گزارش ایراف، در این گزارش آمده که نزدیک به یک سال پس از آنکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه طالبان افغانستان را «همپیمان» در مبارزه با تروریسم خواند، مسکو ممنوعیتی را که دو دهه علیه این گروه وضع کرده بود، لغو کرد تا روابط خود با کابل را برای مقابله با دشمن مشترک یعنی گروه تروریستی داعش تقویت کند.
در این گزارش به نقل از جان هربست، مدیر ارشد مرکز اوراسیا در شورای آتلانتیک، گفته شده است: این اقدام «تعجببرانگیز نبود» چرا که پوتین پیشتر از همکاری روبهافزایش با طالبان در حوزه مبارزه با تروریسم سخن گفته بود.
به گفته او، این اظهارات «مشخصاً علیه داعش» بیان شده بودند؛ گروهی که مسئولیت حمله خونین به سالن کنسرت «کروکوس سیتی هال» در مارس ۲۰۲۴ را بر عهده گرفت.
نویسنده در این گزارش به نقل از منابع معتبر افزوده است، گروههای تروریستی مختلفی از افغانستان فعالیت میکنند، اما تهدید اصلی در داخل و خارج، شاخه داعش خراسان است؛ داعش خراسان مسئولیت مرگبارترین حمله تروریستی دو دهه اخیر در روسیه را بر عهده گرفت که در آن دستکم ۱۳۷ نفر کشته شدند.
بر بنیاد گزارش، این گروه در سال ۲۰۱۴ یا ۲۰۱۵ عمدتاً توسط جداشدگان از طالبان افغان و تحریک طالبان پاکستان شکل گرفت؛ گروهی که هدفش سرنگونی دولت پاکستان است.
بلومبرگ در این گزارش همچنین یادآور شده که نزدیکی روسیه با طالبان ممکن است راه را برای بهرسمیتشناسی این گروه، باز کند.
در گزارش آمده است که در حالی که هیچ کشوری هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است، وزارت امور خارجه طالبان روز چهارشنبه(۳ اردیبهشت) اعلام کرد که روسیه با پذیرش یک دیپلمات طالبان در سطح سفیر در مسکو موافقت کرده است.
با این همه؛ نزدیکی محتاطانه و تدریجی روسیه با طالبان که در سال ۲۰۰۳ به عنوان یک گروه تروریستی غیرقانونی اعلام شده بود، نشان میدهد که هر دو طرف در بهبود روابط سودهایی میبینند.
برای روسیه، این روابط راهی برای محافظت از خود در برابر تهدید تروریسم در داخل کشور و سراسر آسیای مرکزی است. برای طالبان، این نزدیکی میتواند به رسمیت شناختهشدن بینالمللی را به همراه داشته و زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی را برای تقویت اقتصاد فراهم کند.
افسانه یا واقعیت ایستادگی جهان با مردم افغانستان
افغانستان انترنیشنل : برجستهترین جمله ورد زبان دیپلوماتهای کشورهای مختلف این است که کشور آنها در کنار افغانستان قرار دارند.
آنهم در شرایطی که نزدیک چهار سال است طالبان بر این کشور حکمرانی میکند و فقر بیداد کرده، حقوق بشر در پایینترین سطح ممکن قرار دارد، قانون اساسی تعطیل شده و آینده کشور ناروشن است. اما این ایستادگی چگونه است و در عمل چطور پیاده میشود؟
واقعیت این است که رابطه جهان با افغانستان پس از برگشت طالبان به قدرت در اگست سال ۲۰۲۱ متحول شده است. دولت رسمی و منتخب افغانستان که جهان آنرا به رسمیت میشناخت، دیگر وجود ندارد و اداره طالبان هم هیچ نشانهای از نمایندگی از مردم ندارد.
آنها دنبال سرنگونی دولت افغانستان، بهعنوان یک گروه تندرو افراطی مذهبی قدرت را به زور به دست گرفتند و دست به سرکوب گسترده زنان و غیرنظامیان زدند و به همه ارزشهای جهانی محدودیت وضع کردند.
این محدودیتها با اعتراض شدید، زنان و مردان افغانستان مواجه شد. دولتهای جهان هم وقتی این محدودیتهای ضدانسانی را دیدند، نتوانستند آنرا نادیده بگیرند و گفتند «در کنار مردم افغانستان می ایستند» و رژیم طالبان را بهعنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت نمیشناسند، اما آنها برخلاف انتظار میلیونها زن و مرد افغان به دنبال تغییر اوضاع از راه سرنگونی اداره طالبان نرفتند.
کشورهای جهان برای اجرایی کردن این شعار که در کنار مردم هستند، با میزان متفاوت با افغانستانی تحت حاکمیت طالبان وارد تعامل شدند. برخی گفتند بهدلیل بحران بشری جاری در افغانستان و برخی دیگر دلایل دیگر را برای تعامل با طالبان بهانه کردند اما همزمان تماس دوامدارشان را با حکومت طالبان حفظ کردند.
جعفر مهدوی، از رهبران هزاره ساکن کابل، میگوید ایستادگی جهان در کنار مردم افغانستان به معنای تداوم حمایتهای مادی و معنوی از کشور است. به باور آقای مهدوی بیش از نیمی از مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارد و حمایتهای مادی جهان در طول قریب به چهار سال یک اتکای مادی ارزشمندی برای میلیونها افغان فقیر بوده است.
این سیاستمدار حامی طالبان میگوید از جامعه جهانی انتظار دارد، سیاستشان را در تعامل با اداره موجود (طالبان) با محوریت تامین منافع کلان مردم افغانستان تدوین کنند و صرفا از دریچه منافع ملی خودشان به مسائل افغانستان نگاه نکنند.
در این مدت، کشورها برای توجیه رابطهشان با دولت طالبان از اصطلاح «تعامل با طالبان» یاد کردند. چرا که در اصول روابط بینالملل تا زمانی که دولتهای دو کشور یکدیگر را به رسمیت نشناسند، نمیتوانند رابطه رسمی برقرار کنند. همزمان اما کشورهای جهان برای اینکه درد و رنج مردم افغانستان را نادیده نگرفته باشند، گفتند که «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم».
این اصطلاح در سه سال و نیم گذشته، به تکرار مخصوصا از سوی کشورهای غربی مورد استفاده قرار گرفته است اما توضیح داده نشده است که بودن در کنار مردم افغانستان به چه معنی است. چرا که برای عملی کردن این اصطلاح در این مدت هیچگامی عملی برداشته نشده است اما در مقابل برای تعامل با طالبان گامهای مهمی مانند واگذاری برخی سفارتخانهها برداشته شده است.
واسع اسپندیار، باشنده شهر کابل که در این سه سال و نیم در افغانستان زندگی کرده و از شرایط آگاه است، میگوید تا جاییکه من از متن زندگی عادی و کاری در سه سال پسین در افغانستان تجربه کردهام، جامعه جهانی در قبال افغانستان رویکردی متناقض دارد که ریشه در بیاعتمادی آنها دارد.
ادعای «در کنار مردم افغانستان ایستادن» همواره با تردید همراه بوده است؛ جهان از آینده طالبان مطمئن نیست. در نتیجه، رویکردی میانهرو و محتاطانه اتخاذ کرده که نه فشار مؤثری بر طالبان وارد میکند و نه حمایت ملموسی از مردم ارائه میدهند.
اما ناصر رحیمی، باشنده ولایت بدخشان، انتقاد تندی در برابر برخورد جامعه جهانی دارد. او باور دارد که جهان هرگز در کنار مردم افغانستان نبوده است. به باور او مردم در مدت سه و نیم سال گذشته حس نکردهاند که جهان حرف آنها را میشنود و در کنار آنها میایستد.
آقای رحیمی میگوید اگر واقعا جهان در این مدت در کنار مردم افغانستان بوده، چه کاری برای بهبود وضعیت حقوق بشر انجام داده است؟ چه برنامهای برای بیرون رفت از بحران فعلی دارد؟ سوالهایی که جهان هم در این مدت پاسخی برایش نداشته است.
اما اصطلاح «بودن در کنار مردم افغانستان» برای سیاستمداران معنی متفاوتتری دارد. سیاستمداران این اصطلاح را بیشتر به نفع جریان و یا برنامه سیاسی خود تفسیر میکنند.
به باور علیاحمد جلالی، استاد دانشگاه ملی امریکا، اصطلاح «بودن در کنار مردم افغانستان» در شرایط فعلی در حد شعار است. به باور او این شعار با پالیسی کشورهای غربی در قبال افغانستان همخوانی ندارد و به همین سبب جنبه عملی پیدا نمیکند.
نظیف شهرانی، استاد مردمشناسی در دانشگاه اندیانای امریکا باور دارد که غرب با استفاده از اصطلاح مبهم و دیپلوماتیک «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم» به نحوی «منافقت» میکند. به باور او، حرف یکی است و عمل چیزی دیگر است. در حقیقت کشورهای غربی میخواهد به آنچه در افغانستان میگذرد پشت کنند.
براساس ارزیابی کارشناسان افغانستان، پالیسی کشورهای جهان به خصوص غرب در قبال افغانستان در حضور طالبان در حال حاضر روی یک مساله متمرکز است و آن اینکه از آدرس افغانستان تهدیدی متوجه غرب نشود. این پالیسی با تعهد طالبان در قرارداد دوحه تا حدودی برآورده شده است و همزمان کشورها اوضاع داخلی را نیز در این مورد نظارت میکنند. اما بحث حقوق بشری و سایر مسایل داخلی افغانستان که مردم و جامعه مدنی افغانستان توقع دارند غرب با آنها همگام باشد، در پالیسی کشورها قرار ندارد. به همین خاطر غرب برای اینکه ارزشهای حقوق بشریشان زیر سوال قرار نگیرد تنها کار آسان برای آنها گفتن این جمله است که «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم».
دستیار جدید وزیر خارجه آمریکا در امور افغانستان کیست؟
ماری کبیر-سراج بیشاپینگ، از نوادگان خاندان سلطنتی افغانستان، از سوی ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عنوان معاون دستیار وزیر خارجه این کشور در امور افغانستان منصوب شده است.
به گزارش ایراف، این نخستین انتصاب سیاسی ترامپ پس از روی آمدن؛ برای امور افغانستان است. بیشاپینگ ۳۳ ساله در ایالت کالیفرنیا متولد و بزرگ شده و از نوادگان حبیبالله خان پادشاه وقت افغانستان است.
در این سمت، بیشاپینگ هدایت سیاستهای آمریکا در قبال افغانستان را در چارچوب اداره امور جنوب و مرکز آسیا برعهده خواهد داشت.
بیشاپینگ دارای مدرک دکترای حقوق از دانشکده حقوق دانشگاه ویرجینیا و مدرک کارشناسی از دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس است. او به زبانهای فارسی و آلمانی تسلط دارد.
پیش از این، ماری بیشاپینگ به عنوان مشاور ارشد حقوقی و مدیر کارکنان زیرکمیته در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا کار کرده است.
او در این سمت ریاست زیرکمیته جنوب و مرکز آسیا را بر عهده داشت. او در این نقش، مشاور رهبری کمیته در مسائل منطقهای بود و نظارت بر تحقیق درباره خروج آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱ را هدایت میکرد.
پیش از فعالیت در کنگره، بیشاپینگ به عنوان مشاور حقوقی در دفتر مشاور حقوقی وزارت خارجه آمریکا کار کرده است. او همچنین سابقه کار به عنوان دستیار قضایی قاضی کنت اِی. جردن در دادگاه استیناف حوزه سوم ایالات متحده را دارد و در دفاتر حقوقی گيبسون دان و کراتچر، و ویل گاتشال و منجز در نیویورک به وکالت پرداخته است.
گفتنیاست که پیش از این توماس وست و رینا امیری نمایندگان ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان بودند.
مقامهای حکومت سرپرست افغانستان در دیدارهای جداگانه با نمایندگان پکن و آستانه، خواهان توسعه روابط دوجانبه اقتصادی و سرمایهگذاری این کشورها با کابل شدند.
به گزارش ایرنا، عبدالسلام حنفی معاون اداری حکومت سرپرست افغانستان در دیدار اسدالله بلال کریمی سرپرست سفارت این کشور در پکن، اظهار داشت: دیپلماتهای ما در چین باید در تقویت و توسعه هرچه بیشتر روابط سیاسی، اقتصادی و تجارتی میان این دو کشور تلاش کنند.
این اظهارات در حالی مطرح شد که جائو شینگ سفیر چین در کابل نیز در دیدار با محمد نعیم معاون سرپرست وزارت امور خارجه طالبان تاکید داشت که پکن به توسعه و گسترش روابط با کابل به عنوان همسایه چین، اهمیت زیادی قائل است.
کریمی هم در این دیدار خاطرنشان کرد که دیپلماتهای افغانستان مقیم پکن هم برای گسترش روابط میان دو کشور در عرصههای مختلف بهخصوص تجارت و سرمایهگذاری تلاش میکنند.
تلاش کابل برای سرمایهگذاری آستانه در طرحهای ریلی افغانستان
محمدعیسی ثانی سرپرست وزارت فواید عامه افغانستان نیز در دیدار با گزیزاکباسوف سفیر قزاقستان در کابل، اظهار داشت: روند طراحی خطوط ریلی افغانستان در حال اجراست و شرایط برای سرمایهگذاران خارجی و داخلی در این زمینه مساعد است.
این دیدار درحالی برگزار شد که منابع خبری افغانستان از سفر هیاتی بلندپایه از قزاقستان شامل معاون نخستوزیر و وزیر اقتصاد این کشور به کابل خبر دادند.
بر اساس این گزارش ها، اعضای این هیات قزاق قرار است با مقامهای سرپرست افغانستان دیدار و در نمایشگاه مشترک افغان - قزاق شرکت کنند.
همچنین در نشست سرپرست وزارت فواید عامه افغانستان با سفیر قزاقستان در کابل، طرفین در رابطه با انتقال کالاهای تجاری به افغانستان، افزایش حملونقل کالاهای تجاری از مسیر «افغانستان» به سایر کشورها و سرمایهگذاری شرکتهای قزاق در طرحهای زیرساخت این کشور به ویژه مسیر ریلی گفتوگو کردند.
علاوه بر این نیز، نمایندگان کابل و آستانه بر تداوم روابط اقتصادی-تجاری و همکاریهای دوجانبه در بخش طرحهای زیر ساخت تاکید کردند.
رایزنی طالبان و فعالان بخش خصوصی چین: کار عملی پروژهها آغاز شود
وزارت کشاورزی، آبیاری و دامداری طالبان از دیدار عطاءاللهعمری سرپرست این وزارتخانه با هیئتی از مسئولان دولت و نمایندگان بخش خصوصی جمهوری خلق چین در کابل خبر داده است.
به گزارش ایراف، بر اساس
اخبار منتشر شده از سوی وزارت کشاورزی طالبان روز سهشنبه،
۲
اردیبهشت، دو طرف در این
دیدار در مورد گسترش همکاریها، سرمایهگذاری در بخشهای کشاورزی، دامداری، آبیاری
و به اشتراک گذاشتن تجارب جمهوری خلق چین با افغانستان گفتگو کردهاند.
نماینده هیئت چینی
در دیدار یادشده، بر تمایل بخش خصوصی این کشور به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و
دامداری افغانستان تأکید کرد و از آمادگی برای آغاز عملی پروژهها پس از فراهمسازی
تسهیلات از سوی طالبان از جمله اجاره زمین، اطمینان داد.
هیئت چینی، همچنین
از اقدامات حکومت فعلی افغانستان در راستای مبارزه با مواد مخدر و ریشهکنسازی
گیاهان مخدر ستایش کرد.
در ادامه این
نشست، عطاءاللهعمری ضمن استقبال از همکاری چین در بخشهای مختلف با افغانستان گفت:
«خوشحالیم که دولت و بخش خصوصی چین در کنار حکومت سرپرست افغانستان ایستادهاند.
علاقهمندی آنها به سرمایهگذاری و همکاری مایه امیدواری است. ما آمادهایم تا هر
نوع سهولت را فراهم کنیم و امیدواریم به زودی شاهد آغاز عملی پروژهها باشیم.»
گفتنیاست که در این
نشست؛ ژو شیو بینگ عضو کمیته دائمی حزب اداره تولید و ساختمانی سنکیانگ، گانگ ژی
یونگ دستیار ژنرال این اداره، وانگ هیکینگ معاون ریاست عمومی اداره تجارت، یوان
هونگسینگ معاون رئیس دفتر امور خارجه، لو ژنگ معاون شرکت کشاورزی و دامداری، ژو
گنگ رئیس شرکت آبیاری تیانیه، ژانگ گلین کارمند دفتر عمومی اداره نیروی تولید و
سازندگی، باو شوهوئی معاون سفیر و ژائوهایهان رئیس سیاسی سفارت چین در کابل؛ اعضای
هیئت چینی را تشکیل میدادند.
با این حال، ؛
معاون وزارت کشاورزی طالبان با علیرضا بیگدلی سفیر ایران در کابل نیز دیدار داشت و
دو طرف در این نشست؛ فرصتها و ظرفیتهای مشترک بین دو کشور در عرصههای کشاورزی و
تولیدات دامی را بررسی کرده و بر ایجاد زمینههای سرمایهگذاری، تبادل تجارب فنی و
استفاده از فناوریهای روز برای بهبود تولید و افزایش صادرات تأکید کردند.
فرمانده سابق طالبان به گروگانگیری خبرنگار آمریکایی اعتراف کرد
افغانستان انترنیشنل : یک فرمانده سابق طالبان روز جمعه به گروگانگیری و حمایت مادی از اقدامات تروریستی، اعتراف کرد. نجیبالله ۴۹ ساله قبلا به گروگانگیری یک خبرنگار امریکایی و سازماندهی حملاتی که منجر به کشته شدن سه سرباز امریکایی شده، متهم شده بود.
مقامات اعلام کردند نجیبالله اکنون با احتمال محکومیت به حبس ابد مواجه است. جلسه صدور حکم او برای ۲۳ اکتبر برنامهریزی شده است.
نجیبالله در سال ۲۰۲۰ از اوکراین به نیویارک مسترد شد تا به اتهام گروگانگیری دیوید رود، خبرنگار امریکایی و دو مرد افغان در سال ۲۰۰۸ پاسخ دهد. همچنین او با اتهاماتی مرتبط با حملهای در همان سال به یک کاروان نظامی که منجر به کشته شدن سه سرباز و مترجم افغان آنان شد، روبهرو بود.
با اینکه او پیشتر اتهامات را رد کرده بود، اما روز جمعه جلسهای برای تغییر اعتراف در دادگاه فدرال ناحیه جنوبی نیویارک برگزار شد.
بر اساس توافقنامه امضا شده توسط نجیبالله، او پذیرفت که بهعنوان فرمانده طالبان در ولایت وردک افغانستان فعالیت داشته و به گروههای تروریستی در افغانستان و پاکستان کمک کرده است؛ حمایتی که به کشته شدن نیروهای نظامی امریکایی منجر شده است.
جِی کلایتون، دادستان موقت ایالات متحده در منهتن، پس از جلسه گفت: «اقدامات خشن و تروریستی او شامل گروگانگیری از چندین غیرنظامی و حمایت از حملاتی بود که به مرگ شجاعترین امریکاییها انجامید. اکنون، ۱۵ سال پس از ارتکاب جنایاتش در افغانستان، در یک دادگاه امریکایی پاسخگو است.»
اندرو دالک، وکیل نجیبالله، در بیانیهای گفت: «موکلم تقریباً پنج سال را صرف دفاع از خود در پروندهای کرد که ممکن بود به حبس ابد اجباری بینجامد. خوشحالیم که به توافقی رسیدیم که شامل محکومیت اجباری نمیشود و مشتاقانه در جلسه صدور حکم، به دفاع از او ادامه خواهیم داد.»
دیوید رود در نوامبر ۲۰۰۸ در حالی که در افغانستان برای نگارش کتابی تحقیق میکرد، ربوده شد و هفت ماه در اسارت طالبان بود. او بعدها خاطرات اسارت خود را با جزئیاتی دردناک بازگو کرد و نوشت که «تمرکز روزانهام تنها بقا شده بود» و «خاطراتم از دنیایی که میشناختم شروع به محو شدن کردند.»
رود که همراه همسرش در جلسه دادگاه حضور داشت، گفت: «خوشحالم که او امروز به جرمش اعتراف کرد و از همه مقامهای امریکایی که او را به عدالت سپردند سپاسگزارم. بیش از همه، دلم با خانوادههای سه سرباز امریکایی و مترجم افغان است که جان خود را از دست دادند.»
در اسناد دادگاه و گزارش مقامات فدرال، نجیبالله بهعنوان فرماندهی از طالبان معرفی شده که بیش از هزار جنگجو تحت فرماندهیاش بوده و مستقیماً به رهبری ارشد گروه گزارش میداد.
کیفرخواست سال ۲۰۲۱ علیه او در نیویارک اشاره دارد که نیروهای تحت فرماندهیاش در جون ۲۰۰۸ به یک کاروان نظامی حمله کرده و گروهبانهای کلاس اول «متیو ال. هیلتون»، «جوزف ا. مککی» و گروهبان «مارک پالماتیر» را کشتند.
همچنین در اکتبر همان سال، طالبان تحت هدایت او یک بالگرد امریکایی را هدف قرار دادند. با اینکه طالبان مدعی شدند همه سرنشینان کشته شدند، کیفرخواست میگوید که در آن حمله هیچ نظامی جان خود را از دست نداد. تنها چند روز بعد از آن، نجیبالله موجب اسارت دیوید رود و دو همکار افغان او شد.
او در سال ۲۰۲۰ در اوکراین بازداشت و به نیویارک تحویل داده شد. در سال ۲۰۱۴ علیه او کیفرخواستی صادر شده بود که پس از بازداشت، علنی شد.
مقامات ایالات متحده، پس از آنکه اداره گمرک و حفاظت مرزی (CBP) ویزای بشردوستانه یا پارول گروهی از مهاجران آسیبپذیر افغان را از طریق ایمیل لغو کرد، اکنون در حال مذاکره درباره امکان ماندن برخی از این پناهجویان در این کشور هستند.
به گزارش ایراف، به نقل از پولیتیکو، این بحثها در حالی صورت میگیرد که رهبران برجسته مسیحی و سازمانهای غیرانتفاعی از کاخ سفید خواستهاند تا از پناهجویان مسیحی افغان حمایت کند که به گفته آنها در صورت بازگشت به افغانستان در معرض خطر هستند.
با این حال، این گروه تنها بخشی از هزاران پناهجوی افغان است که ممکن است در ماههای آینده با خطر اخراج مواجه شوند.
به تحلیل پولیتیکو، در صورت اجرای درخواست رهبران مسیحی و اگر فقط بخشی از این پناهجویان اجازه ماندن پیدا کنند، این تصمیم تغییری نادر در سیاستهای دولت ترامپ خواهد بود که تمرکز خود را بر حذف وضعیت قانونی موقت پناهجویان از سراسر جهان به عنوان بخشی از برنامه اخراج مهاجران گذاشته است.
اما، احتمالاً این تلاش شامل حال افغانهای مسلمان نخواهد شد؛ از جمله کسانی که به نیروهای آمریکایی کمک کردهاند و در صورت بازگشت، ممکن است با پیامدهای وخیمی روبهرو شوند.
دولت ترامپ در تاریخ ۱۱ آوریل ایمیلهایی به برخی افغانهایی که پس از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱ وارد ایالات متحده شدند و وضعیت قانونی موقت دریافت کرده بودند، ارسال کرده و در آن پارول آنها را لغو و دستور ترک خاک آمریکا در عرض هفت روز را صادر کرده است.
با این وجود، مشخص نیست چه تعداد افغان تحت تأثیر این دستور قرار گرفتهاند و وزارت امنیت داخلی (DHS) نیز تأیید نکرد که چند نفر این اعلان را دریافت کردهاند.
در این میان، یکی از مقامات که به شرط ناشناس ماندن صحبت کرده، گفته است که مقامات دولت در حال بررسی راههایی برای اصلاح لغو پارول هستند تا به برخی افراد اجازه ماندن در آمریکا داده شود و گزینهای به نام «لیست معافیت» نیز مطرح شده که شامل افرادی است که در صورت بازگشت به افغانستان بیشترین خطر را دارند.
سخنگوی کاخ سفید، کارولین لویت در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا ترامپ استثنائاتی برای اخراج افغانهایی که ممکن است در صورت بازگشت با مرگ یا شکنجه مواجه شوند در نظر میگیرد یا خیر، خاطر نشان کرد: «اگر افرادی که در دوران دولت بایدن وارد شدهاند، بخواهند تقاضای پناهندگی بدهند، روند قانونی برای این کار وجود دارد و این پروندهها به صورت موردی توسط قاضی بررسی خواهد شد.»
پا درمیانی رهبران مسیحی و فشار بر دولت ترامپ
لازم به ذکر است از جمله رهبران مسیحی که ترامپ را در این موضوع تحت فشار قرار دادهاند، فرانکلین گراهام، چهره برجسته انجیلی و کشیش شخصی وقت رئیسجمهور بود. گراهام هفته گذشته با رئیسجمهور و کریستی نوم، وزیر امنیت داخلی دیدار کرد. این موضوع را یکی از مقامات دولتی و فرد آگاه دیگری از این دیدارها اعلام کردند.
گفته می شود، این وضعیت باعث ایجاد یک معمای سیاسی برای دولت ترامپ شده، دولتی که به ندرت از سوی متحدان خود در مورد قوانین مهاجرت تحت فشار قرار میگیرد.
گفتنی است که ترامپ با سرعت به عقبگرد از سیاستهای مهاجرتی دولت بایدن پرداخته، از جمله هدف قرار دادن برنامههای TPS (وضعیت محافظتشده موقت) و پارول که او مدعی است دولت بایدن از آنها سوءاستفاده کرده است.
اما شرایط ورود پناهجویان افغان به ایالات متحده، پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، سیاستگذاری در این زمینه را برای ترامپ پیچیده کرده است.
ترامپ بارها از نحوه مدیریت خروج فاجعهبار آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱ توسط بایدن انتقاد کرده است، رویدادی که منجر به خروج اضطراری ۸۲٬۰۰۰ افغان از کشور پس از سقوط کابل شد، بحرانی که گریبان آمریکا را نیز با سیل مهاجران گرفت.
لازم به ذکر است که ترامپ با سرعت به سمت لغو وضعیت محافظتشده موقت برای صدها هزار مهاجر حرکت کرده، اما این تلاشها توسط دادگاهها متوقف شدهاند. دولت او همچنین حمایتهای قانونی از مهاجران برخی کشورهای آمریکای مرکزی و نیز پارول مهاجرانی که از طریق اپ CBP One دولت بایدن وارد شده بودند را پایان داده است.
بحران انسانی در افغانستان؛ کاهش کمکهای آمریکا میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده است
به گزارش ایراف، کاهش کمکهای مالی ایالات متحده به افغانستان در شرایطی که بحران انسانی به اوج خود رسیده، زندگی میلیونها تن را با خطر جدی مواجه کرده است. کمیته بینالمللی نجات در گزارشی هشدار داده که این کاهش بودجه، ارائه خدمات حیاتی را مختل کرده و بسیاری از برنامههای بشردوستانه را متوقف کرده است.
بر اساس این گزارش، کاهش کمکهای ایالات متحده، دسترسی میلیونها افغان به خدمات حیاتی از جمله درمان، آموزش و آب سالم را مختل کرده است. گزارش تازه کمیته بینالمللی نجات نشان میدهد که این وضعیت بهویژه زنان و کودکان را در برابر گرسنگی و بیماری آسیبپذیرتر کرده است.
گزارش نشان میدهد که بیش از ۷۰۰ هزار نفر، از جمله آوارگان داخلی، کمکهای بشردوستانه را از دست دادهاند. همچنین، درمان سوءتغذیه ۱۵ هزار کودک متوقف شده و دسترسی ۱۴ میلیون نفر به خدمات درمانی با کاهش شدید روبهرو شده است.
کمیته بینالمللی نجات تأکید کرد که کاهش بودجه، پیامدهای ناگوار انسانی به دنبال دارد و خواستار اقدام فوری برای جلوگیری از وخامت بیشتر شرایط شده است.
لازم به ذکر است که پس از سقوط دولت افغانستان در سال ۲۰۲۱، این کشور با بحران اقتصادی و انسانی شدید مواجه شد.
تحریمهای بینالمللی و توقف کمکهای مالی خارجی، سیستمهای بهداشتی و آموزشی را در معرض فروپاشی قرار داد و سازمانهای بشردوستانه بارها درباره وخامت اوضاع هشدار دادهاند و خواستار افزایش کمکهای بینالمللی شدهاند.
پناهجویان افغان در «آیووا» تهدید به بازداشت و اخراج شدند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت امنیت داخلی آمریکا به بیش از 200 پناهجوی افغان در ایالت آیووا دستور داده است که این کشور را فوراً ترک کنند. این هشدارها در قالب ایمیلهایی به پناهجویان ارسال شده و آنها را از خطر بازداشت، سلب مجوز کار و حتی پیگرد قانونی در صورت سرپیچی از دستور خروج آگاه کرده است.
این پناهجویان که بسیاری از آنها سربازانی بودند که در کنار نیروهای آمریکایی در افغانستان جنگیدهاند، به سازمان «حامیان افغان در آیووا» اعلام کردهاند که دریافت این پیامها موجب نگرانی و ترس شدید در میان آنها شده است.
به گزارش اکسیوس، در یکی از ایمیلها که به تاریخ 6 آوریل برای یک پناهجوی افغان ساکن «دسموین» ارسال شده، آمده است: «تلاش نکنید در ایالات متحده بمانید، حکومت فدرال شما را پیدا خواهد کرد.» این هشدارها به ویژه برای کسانی که در کنار نیروهای آمریکایی در افغانستان خدمت کردهاند، بسیار دشوار و نگرانکننده است.
طبق گزارشها، در مجموع بیش از 900 افغان در ایالت آیووا زندگی میکنند، و تقریباً نیمی از آنها از وضعیت نامشخص مهاجرتی رنج میبرند. این افراد در زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال 2021 به آمریکا پناه آوردهاند و تا پیش از این تحت حمایتهای موقت قرار داشتند.
وزارت امنیت داخلی آمریکا در سال 2023 حمایتهای موقت از هزاران پناهجوی افغان را تمدید کرده بود، اما اکنون اعلام کرده که قصد دارد دوره اقامت موقت این افراد را پایان دهد و به تدریج آنها را مجبور به ترک خاک آمریکا کند. اخطارهای مشابهی از سوی وزارت امنیت داخلی در دیگر ایالات همچون کارولینای شمالی و یوتا نیز گزارش شده است.
سازمان «حامیان افغان در آیووا» تأکید کرده که این وضعیت موجب ایجاد جو ترس و اضطراب در میان پناهجویان افغان شده است. همچنین، برخی از این افراد از نگرانیهایی درباره آینده خود و خانوادههایشان در صورتی که به افغانستان بازگردند، ابراز کردهاند.
در این شرایط، وزارت امنیت داخلی آمریکا نیز اعلام کرده است که این اخطارها به آدرسهای ایمیل ثبتشده پناهجویان از سوی اداره گمرک و حفاظت مرزی ارسال شده است و هدف از آنها آگاهسازی این افراد درباره وضعیت قانونی آنها و درخواست خروج از کشور است.
«از برکت خلیلزاد تمام افغانها بدبخت و آواره شدند»
محمد آصف صدیقی، معاون پیشین مجلس سنا در رابطه با روند اخراج مهاجرین افغان از پاکستان گفت: یکی از دلایل اصلی عدم تمایل مهاجرین به بازگشت به افغانستان، کاهش کمکهای جامعه جهانی و نیاز به همکاری در داخل افغانستان است. کشورهای همسایه به دلیل مشکلات اقتصادی و ورشکستگی خود، قادر به حمایت از مهاجرین نیستند و به همین دلیل، مهاجرین به دنبال لابیگری برای جلب توجه جامعه جهانی هستند.
این سناتور پیشین با اشاره به اینکه مهاجرین افغان به دلایل مختلفی از جمله مشکلات امنیتی، اقتصادی و آموزشی، به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند معاهده دوحه را قرارداد گندمگ ثانی نامیده گفت:
خلیلزاد معمار اصلی این معاهده است و از برکت او امروز تمام افغانها بدبخت شده اند.
به گفته آقای صدیقی، اگر نظامی مشروع و انتخاباتی در افغانستان وجود داشت، نیاز به مهاجرت نبود و افغانها در شرایط بهتری زندگی میکردند، او از جامعه جهانی میخواهد تا به وضعیت افغانها توجه بیشتری داشته باشد.
رسانههای پاکستان به نقل از وزیر داخله پاکستان گزارش دادند که پاکستان مهلت اخراج پناهجویان افغان را تا 30 جون تمدید کرده است.
پاکستان مرحله دوم اخراج پناهجویان افغان را از سوم اپریل سال جاری آغاز کرد.
این کشور اعلام کرد که حدود 800000 پناهجوی افغان که دارای کارت شهروندی افغان هستند و هزاران پناهجوی غیرقانونی افغان را اخراج خواهد کرد.
طالبان: خشونت علیه پناهجویان در پاکستان سبب نفرت میشود
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نشست فنی وزارت امور مهاجرین حکومت طالبان و هیئت معاونت سازمان ملل در کابل با حضور نمایندگان نهادهای بینالمللی و افغان در زمینه مشکلات پناهجویان و آوارگان داخلی برگزار شد.
مولوی «عبدالکبیر» وزیر مهاجرین حکومت طالبان در این نشست بهطور ویژه به مشکلات پناهجویان افغان در پاکستان اشاره کرد و خشونتهای اعمال شده علیه آنها را به شدت محکوم کرد.
وی اظهار داشت که این اقدامات، نه تنها مشکلات انسانی ایجاد کرده، بلکه باعث بروز نفرت و تنش میان مردم افغانستان و پاکستان شده است.
وزیر مهاجرین طالبان از جامعه بینالمللی خواست تا برای حل مشکلات پناهجویان و آوارگان داخلی افغانستان، کمکهای خود را متمرکز کنند. وی تاکید کرد که میلیونها افغان در نتیجه جنگهای طولانیمدت و بحرانهای انسانی، خانههای خود را ترک کرده و در وضعیت دشواری قرار دارند.
مولوی عبدالکبیر همچنین با اشاره به بیکاری و فقر گسترده در افغانستان، این مسائل را میراثی از دوران پیشین حکومتها دانست و خواستار همکاریهای بینالمللی برای حل این مشکلات شد. وی خواستار حمایت از برنامههای ادغام پناهجویان در جامعه و بازسازی پناهگاههای آنها گردید.
در این نشست همچنین، «اندریکا راتواته» معاون هیئت معاونت سازمان ملل در افغانستان گفت که 183 میلیون دلار توسط سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی در راستای کمکهای بشردوستانه به پناهجویان افغان در سال گذشته اختصاص یافته است.
اسلامآباد: بیش از ۱۰۰ هزار افغانستانی پاکستان را ترک کردند
وزارت کشور پاکستان روز سهشنبه از خروج بیش از ۱۰۰ هزار افغانستانی از این کشور در ماه آوریل خبر داد.
به گزارش ایسنا، انتشار خبر خروج هزاران افغانستانی از پاکستان از سوی وزارت کشور این کشور در حالی انجام شد که اسلام آباد لغو گسترده مجوز اقامت را برای افغانستانیهای ساکن پاکستان صادر کرد که این مساله موجی از نگرانی و سردرگمی را در میان اتباع افغانستان به وجود آورده است.
به نقل از خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور پاکستان همچنین اعلام کرد: «۱۰۰ هزار و ۵۲۹ تبعه افغانستانی در آوریل از پاکستان خارج شدهاند.»
این آمار پس از افزایش فشارهای اسلام آباد بر افغانستانیها برای بازگشت به موطن خود منتشر شده است.
اقامت موقت پناهجویان افغان در آمریکا دایمی نمیشود؛ دادگاه تصمیم میگیرد
سخنگوی کاخ سفید ضمن اشاره به تلاشهای دولت ترامپ در راستای احیای فرآیند قانونی مهاجرت در ایالات متحده، اظهار داشت که وضعیت مهاجران اهل افغانستان در این کشور به صورت پروندهای و در چارچوب نظام قضایی در حال رسیدگی است.
به گزارش ایراف، کارولین لیویت سخنگوی کاخ سفید گفت مهاجرانی که در دوره بایدن وارد آمریکا شدهاند، دارای اقامت موقت هستند و این اقامت دایمی نخواهد بود.
این در حالی است که برنامه وضعیت حفاظت موقت مهاجران افغانستان پیشتر منقضی شده است.
تریشا مکلافلین، معاون وزیر امور عمومی، در این باره گفت: «در ۲۱ مارس ۲۰۲۵، وزیر امنیت داخلی تشخیص داد که افغانستان دیگر واجد شرایط وضعیت حفاظت موقت نیست و به همین دلیل، این برنامه برای شهروندان افغانستان پایان مییابد.»
وضعیت حفاظت موقت به افرادی تعلق میگیرد که کشورهای آنها با مشکلاتی مانند بلایای طبیعی، درگیریهای مسلحانه یا شرایط فوقالعاده مواجه باشند.
این وضعیت به طور معمول برای ۶ تا ۱۸ ماه صادر میشود، قابل تمدید است و از اخراج جلوگیری کرده و اجازه کار در امریکا را فراهم میکند.
از سوی دیگر در گزارشی از فاکسنیوز که روز شنبه ۲۹ فروردین منتشر شد به صدها مسیحی افغان که به دلیل سیاستهای مهاجرتی دولت ترامپ، با خطر جدی اخراج مواجه هستند، اشاره شده بود.
طبق این گزارش، رهبران دینی از دولت ترامپ خواستهاند که مانع اخراج مسیحیان افغان از امریکا شود. این رهبران دینی اخراج افراد آسیبپذیر، بهویژه مسیحیان افغان را به دلیل تهدید طالبان نمیپذیرند.
گفتنی است که دونالد ترامپ پس از بازگشت دوبارهاش به کاخ سفید، برنامه پذیرش پناهجویان در ایالات متحده را که در دوره بایدن در جریان بود، متوقف کرد.
هشدار دولت ترامپ به پناهندگان افغان در ایووای آمریکا
به گزارش آکسیوس شیرآقا صفی مدیر اجرایی سازمان همکاران افغان در آیووا گفته است که این اطلاعیهها باعث ترس و سردرگمی در میان جامعه افغانهای آیووا شده و بسیاری از آنها باور دارند که بازگشت به افغانستان تحت کنترل طالبان میتواند منجر به شکنجه یا مرگ آنها شود.
صفی میگوید که پناهندگان افغان از ابتدای این ماه ایمیلهایی از وزارت امنیت داخلی آمریکا دریافت کردهاند که در آنها اطلاع داده شده باید آمریکا را فورا ترک کنند.
در اطلاعیه وزارت امنیت داخلی آمریکا آمده است: «زمان آن رسیده که ایالات متحده را ترک کنید.»
در ادامه به آنها هشدار داده شده که در صورت ماندن، خطر بازداشت، از دست دادن اجازه کار و احتمال تعقیب قضایی وجود دارد.
وزارت امنیت داخلی آمریکا در سال ۲۰۲۳ حفاظت از اخراج برای پناهندگان افغان را که پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ فرار کرده بودند، تمدید کرده بود اما پیشتر خبر داد که این مهلت دیگر تمدید نمی شود.
این در حالی است که بیش از ۹۰۰ نفر در آیووا اسکان داده شدهاند و سازمانهای محلی با همکاری یکدیگر به آنها کمک کردند تا روند پیچیده و دشوار گرفتن اقامت دائم را طی کنند.
صفی گفته است که بسیاری از این ۲۰۰ نفری که در آیووا این اطلاعیهها را دریافت کردهاند، نه تنها پناهنده بلکه سربازان سابقی هستند که در افغانستان در کنار نیروهای آمریکایی جنگیدهاند.
گفته می شود که اطلاعیههای مشابهی از سوی DHS در دیگر نقاط آمریکا، از جمله کارولینای شمالی و یوتا نیز گزارش شده است، زیرا دولت فدرال در حال پایان دادن به وضعیت «اقامت موقت بشردوستانه افغانها» است.
محیطزیست افغانستان قربانی سالها جنگ بیامان
افغانستان در گیر و دار بیش از ۴۰ سال جنگ قربانیان بیشماری داده است که محیط.زیست آن یکی از قربانیان اصلی در این میان است. بمبارانها، استفاده از تسلیحات سمی، تخریب زیرساختها و قطع گسترده درختان باعث آلودگی آب، خاک و هوا در این کشور شدهاند.
به گزارش ایراف، مجله آنلاین (Responsible Statecraft) در گزارشی درباره آلودگی های زیست محیطی در افغانستان گفته است که این آلودگی ها موجب شیوع بیماریهایی مانند سرطان و بیماریهای تنفسی شده و کودکان و زنان بیش از همه آسیب دیدهاند.
در این میان، گزارشگران سازمان ملل معتقدند که تخریب محیطزیست باید به عنوان یک مسئله حقوق بشری جدی در نظر گرفته شود و در این راستا تحقیق، پاسخگویی و پرداخت غرامت به مردم آسیبدیده میتواند از جمله اقدامات مثبتِ کمککننده باشد.
جنگلزدایی، نابودی سیستمهای آبیاری، و وجود میلیونها مین و مهمات منفجرنشده از دیگر پیامدهای ویرانگر جنگ برشمرده شده که زندگی روزمره مردم را در این کشور مختل کردهاند.
در این گزارش همچنین به نقش کشورهای خارجی مانند آمریکا، شوروی، و پاکستان در ایجاد این بحران پرداخته و تأکید دارد که بازیابی زیستمحیطی باید به بخشی از عدالت پساجنگ تبدیل شود.
در گزارش این مجله، تلاش برای یافتن راهی برای پرداخت غرامت به مردم افغانستان بدون تقویت گروه طالبان نیز یکی از چالشهای پیش روست که باید در نظر گرفته شود.
لازم به ذکر است که کشور افغانستان نظر به موقعیت ژئوپولیتیکی که دارد، از گذشته تا حال قربانی رقابتها و طرحهای استعماری انگلستان، روسیه و امریکا بوده است که موجب عدم توسعه این کشور در عرصه های مختلف در طول این سالها شده است.
این به این دلیل است که جنگ، توسعه، رشد اقتصادی، حقوق مدنی و سیاسی، حقوق اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست را با تهدید جدی مواجه کرده و به خصوص اوضاع محیط زیست کشور را به یک معضل تبدیل کرده است.
بر اساس گزارش یونیسف، در آغاز سال گذشته بیش از ۱۶۰ هزار مورد ابتلا به عفونتهای تنفسی حاد در افغانستان ثبت شده که ۶۲ درصد آنها کودکان زیر ۵ سال بودهاند، و عمدتاً به دلیل شرایط آبوهوایی شدید و آلودگی هوا بیمار شدند.
در این گزارش مخربترین پیامد زیستمحیطی جنگ را آلودگی خاک دانسته است و برای مثال، آزمایشهای هستهای پاکستان در بلوچستان، نزدیک استانهای هلمند و قندهار را ذکر کرده است.
این آزمایش ها باعث آلودگی شدید خاک و افزایش سرطان در جوامع مرزی افغانستان شده که نمونهای نگرانکننده از پیامدهای زیستمحیطی فرامرزی عنوان شده است.
همچنین استفاده از اورانیوم ضعیفشده در حملات موشکی، پسماندهای رادیواکتیو باقی گذاشته که وارد زمین و آب شدهاند. کشاورزان ناآگاهانه در این زمینها محصول میکارند و کودکان در مناطق آلوده به بقایای جنگی بازی میکنند.
افزون بر این، مینها و مهمات منفجرنشده حداقل ۷۲۴ میلیون متر مربع از اراضی افغانستان را آلوده کردهاند، و بنا بر گزارش دیدهبان حقوق بشر، تنها دو استان از ۲۹ استان کشور، پاک از مین هستند.
این در حالیست که کاهش بودجه دولت ترامپ و تعطیلی USAID نیز عملیات پاکسازی مینها را با مشکل مواجه کردهاند.
در این گزارش اشاره شده که پیامدهای بلندمدت این وضعیت برای سلامت عمومی از جمله نقصهای مادرزادی و افزایش سرطان هنوز بهطور کامل درک نشدهاند.
در این گزارش به یکی از افراطیترین نمونههای استفاده از قدرت نظامی مدرن توسط ایالات متحده در سال ۲۰۱۷ اشاره شده که بمب GBU-43/B (مادر تمام بمبها) را در استان ننگرهار رها کرد.
آورده شده که این بمب، بزرگترین سلاح غیرهستهای استفادهشده در جنگ است که مناطق وسیعی از کوهستان را نابود کرد و نگرانیهای جدی درباره آلودگی خاک، بقایای انفجاری و اختلالات زیستمحیطی در یکی از متنوعترین زیستبومهای افغانستان ایجاد کرد.
اثرات ناشی از جنگ بر محیط زیست را میتوان مانند تخریب جنگلها، از بین رفتن چراگاهها، تخریب زمینهای بکر و بایر، انقراض گونههای نباتی و حیوانی، از بین رفتن اماکن تاریخی و میراثی، کاهش تنوع زیستی و تغییرات اقلیمی بر شمرد.
باید گفت حفاظت از محیط زیست نیازمند برنامهریزی دقیق و رعایت اصول توسعهی پایدار در درازمدت است که گروه طالبان باید در راستای آن بکوشند.
گفتنی است دفتر معاونت نخستوزیر طالبان روز چهارشنبه، ۲۷ فروردین به شماری از اقدامات حکومت طالبان طی سهسال گذشته در راستای ایجاد محیط زیست سالم اشاره کرده است.
دفتر معاونت نخستوزیر طالبان ادعا کرده که حکومت فعلی، قطع و قاچاق جنگلهای طبیعی را در سراسر افغانستان منع کرده و به همین منظور نیروهای امنیتی ویژهای در تشکیلات وزارت کشور برای حفاظت از جنگلها ایجاد کرده است.
کارشکنی سفارت افغانستان در تهران یا تعلل وزارت امور خارجه؟
«مدتهاست که سفارت افغانستان در مرکز تهران در خیابان پاکستان، جنب مصلی در خیابان شهید بهشتی با مراجعه بسیار زیاد اتباع افغانستان مواجه و موجب ترافیک شدید در این خیابان و نیز مشکلات گوناگون برای ساکنان خیابان پاکستان و اطراف آن شده است. وظیفه سفارت افغانستان دادن خدمات مناسب و سریع به شهروندان آن کشور است و اگر نمیتوانند این کار را در حد متعارف انجام دهند، باید پاسخگو باشند. نهتنها وزارت خارجه، بلکه نیروی انتظامی نیز در این مورد باید توضیح دهد.»
روزنامه هممیهن در سرمقاله خود با عنوان «کارشکنی سفارت افغانستان یا تعلل وزارت امورخارجه؟» ضمن اشاره به تجمع افاغنه خصوصاً زنان و کودکان افغانستانی در مقابل سفارت این کشور در تهران، بر لزوم رسیدگی به این ازدحام از سوی وزارت امور خارجه پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: چند روز پیش مقام رهبری ابراز داشتند که گفتوگوهای هستهای با آمریکاییها فقط یکی از کارهای وزارت امورخارجه است و وزیر امورخارجه هم اخیراً آن را تکرار و تاکید کرد. بنابراین، انجام این گفتوگوها مانع از ندیدن مشکلات دیگر و نقد آنها نیست.
یکی از مهمترین کارهای این وزارتخانه، نظارت بر فعالیتهای سفارتخانههای کشورهای دیگر بهویژه در حوزه خدمات کنسولی است. مدتهاست که سفارت افغانستان در مرکز تهران در خیابان پاکستان، جنب مصلی در خیابان شهید بهشتی با مراجعه بسیار زیاد اتباع افغانستان مواجه و موجب ترافیک شدید در این خیابان و نیز مشکلات گوناگون برای ساکنان خیابان پاکستان و اطراف آن شده است.
آن اندازه این مسئله برجسته است که کوچههای آنجا را بر حسب طنز به نامهای هرات و کابل و مزارشریف و... مینامند. بهویژه اینکه تعداد زیادی از مراجعین زنان و کودکان هستند که حضور طولانیمدت آنان در چنان شرایطی عوارض جدی برای ساکنان و مردم محل دارد.
وظیفه سفارت افغانستان دادن خدمات مناسب و سریع به شهروندان آن کشور است و اگر نمیتوانند این کار را در حد متعارف انجام دهند باید پاسخگو باشند. نهتنها وزارت خارجه، بلکه نیروی انتظامی نیز در این مورد باید توضیح دهد.
این چه وضعی است که صدها و هزاران نفر با زن و کودک در مرکزیترین نقطه شهر تهران آواره خیابان باشند و هیچ نظم و نسقی در آن نباشد و ترافیک همه را کلافه کند و آسایش مردم محل نیز بطور کامل مختل شود؟
این مشکل هیچ ربطی به انتقادات اخیر درباره زیاد بودن مهاجران افغانستانی در ایران ندارد. پیشتر هم کمابیش تعداد زیاد افغانستانی بود؛ ولی شاهد چنین مشکلی نبودیم. متاسفانه نه وزارت خارجه و نه پلیس پاسخگویی لازم را هم ندارند.
اگر گریزی از این تجمع نیست، خیلی سریع یک کنسولگری موقت را در اطراف تهران راهاندازی کنند تا هم مهاجران راحتتر به آنجا بروند و هم چنین عوارضی بهوجود نیاید.
تردیدی نیست انجام چنین پیشنهادی مستلزم رعایت نکات و پروتکلهای مربوط است؛ ولی ادامه این وضع یا ناشی از بیتوجهی و ضعف ادارات مربوط در ایران است یا از طرف سفارت افغانستان بیانضباطی و کارشکنیهای ناروا صورت میگیرد و در هر حال پذیرفتنی نیست.
احیای صنعت نساجی افغانستان؛ تلاشها برای بازسازی کارخانه گلبهار
کارخانه نساجی گلبهار که زمانی بزرگترین مرکز تولید پارچه در افغانستان بود، پس از دههها جنگ و ویرانی در شرایط بحرانی قرار دارد؛ در حالی که بقایای ماشینآلات آن هنوز پابرجاست؛ مقامهای افغان و کارشناسان صنعتی امیدوارند با سرمایهگذاری داخلی و خارجی، این مجموعه صنعتی را احیا کنند و هزاران فرصت شغلی را بازگردانند.
به گزارش ایراف، کارخانه نساجی گلبهار، یکی از مراکز مهم تولید پارچه در افغانستان، اکنون به ویرانهای تبدیل شده است. این مجموعه صنعتی، که در ۷۰ کیلومتری شمال کابل قرار دارد، زمانی بیش از ۹۰۰۰ نفر را به کار گرفته بود و علاوه بر اشتغالزایی، امکاناتی مانند مسکن، سینما، مهدکودک و مدرسه را برای کارکنان خود فراهم میکرد.
اما بیش از چهار دهه جنگ، ناآرامیهای داخلی و مداخلات خارجی، این کارخانه را به خرابهای مبدل کرده و امیدهای هزاران کارگر سابق آن را از بین برده است.
غلام دستگیر خان، یکی از کارکنان سابق کارخانه، با حسرت از دوران پررونق آن یاد میکند: «مردم خوشحال بودند و زندگی خوبی داشتند. حدود ۸۵۰۰ نفر در اینجا مشغول کار بودند.»
این کارخانه در اوج فعالیت خود روزانه ۲۲۰ هزار متر پارچه تولید میکرد و هزاران کارگر از ولایتهای کاپیسا و پروان با اتوبوسهای مخصوص به محل کار منتقل میشدند.
قاری محمد سید ایوبی، معاون مدیر کارخانه، تأکید میکند که ۴۰ سال جنگ این مجموعه را به نابودی کشانده است. او میگوید که برای بازسازی کارخانه با دولت و بخش خصوصی تماس گرفتهاند، اما هزینههای احیا بسیار سنگین است و فراتر از توان داخلی افغانستان قرار دارد.
این کارخانه، که نیم قرن پیش در زمینی به مساحت ۲۳۲ هکتار ساخته شد، اکنون تنها ۶۰ کارمند دارد که وظیفه نگهداری از بقایای تجهیزات، فروشگاهها و واحدهای مسکونی را بر عهده دارند.
ایوبی معتقد است که احیای این کارخانه میتواند نقش مهمی در ثبات اقتصادی و امنیتی افغانستان ایفا کند. او میگوید: اگر این مجموعه دوباره فعال شود، حداقل ۵۰۰۰ نفر را به کار خواهد گرفت. بسیاری از افغانها به دلیل فقر مجبور به مهاجرت میشوند برخی در مسیر جان خود را از دست میدهند، برخی دیگر مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. این کارخانه میتواند آیندهای برای آنها در داخل کشور فراهم کند.
کارخانه گلبهار تنها مجموعه صنعتی آسیبدیده نیست. دیگر مراکز مهم نساجی، مانند کارخانه نساجی بگرامی در نزدیکی کابل، نیز به دلیل جنگهای طولانیمدت به ویرانه تبدیل شدهاند.
حکومت سرپرست افغانستان، بارها از سرمایهگذاران داخلی و خارجی خواسته است تا در بازسازی صنایع آسیبدیده این کشور مشارکت کنند، به امید آنکه این اقدام بتواند اقتصاد را احیا کند، فقر را کاهش دهد و انگیزهای برای ماندن شهروندان در کشور ایجاد کند.
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، یکی از معدود کشورهای آسیایی است که به آبهای آزاد دسترسی ندارد. با این حال، ظهور و گسترش بندر چابهار در جنوب ایران، افق جدیدی را برای استقلال تجاری افغانستان گشوده است.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران به نقل از کابل تایمز، این روزنامه در یادداشتی به اهمیت و نقش بندر چابهار برای اقتصاد افغانستان پرداخت و نوشت: از اوایل دهه 2000، بندر کراچی به عنوان شریان حیاتی تجارت خارجی افغانستان شناخته میشد و بیش از 80 درصد واردات افغانستان از طریق این بندر انجام میگرفت. با این حال، این مسیر نه تنها به شدت در معرض نوسانات سیاسی بین کابل و اسلام آباد بود، بلکه به طور مداوم در معرض فشارهای غیرقابل پیشبینی، تعرفههای ناعادلانه، تاخیرهای غیرقانونی در حمل و نقل و موانع متعدد گمرکی قرار داشت.
در بسیاری از موارد، پاکستان از موقعیت انحصاری خود به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده میکرد؛ متوقف کردن کامیونهای باربری، افزایش هزینههای ترانزیت و ایجاد فضای نااطمینانی برای سرمایهگذاران افغان، تنها برخی از فشارهای اعمال شده بودند. این وضعیت اقتصاد افغانستان را به شدت آسیبپذیر کرده بود؛ تاجران افغان مجبور بودند با هزینههای بالای حمل و نقل، زمانهای طولانیتر تحویل و خطرات ناشی از تنشهای سیاسی دست و پنجه نرم کنند. این وابستگی صرفاً یک چالش اقتصادی نبود، بلکه تهدیدی برای استقلال و امنیت ملی افغانستان نیز بود.
بندر چابهار، واقع در سواحل جنوبی ایران در مجاورت دریای عرب، به دلیل نزدیکی به مرزهای این کشور، مزایای قابل توجهی برای افغانستان ارائه میدهد. فاصله چابهار تا ولایت نیمروز تنها حدود 700 کیلومتر است و با ساخت و بهرهبرداری از بزرگراه زرنج- دلارام، به طور موثری به شبکه جادهای داخلی افغانستان متصل شده است.
چابهار نه تنها یک مسیر ترانزیتی کوتاهتر و ارزانتر در مقایسه با کراچی فراهم میکند، بلکه ایران، بر خلاف پاکستان، تمایل بیشتری به توسعه همکاریهای اقتصادی و ایجاد امنیت برای تاجران افغان نشان داده است. از نظر قانونی نیز، امضای توافقنامه سه جانبه بین افغانستان، ایران و هند در سال 2016، چارچوب قانونی روشنی را برای همکاری در توسعه و بهرهبرداری از چابهار ایجاد کرده است.
هند با سرمایهگذاری بیش از 85 میلیون دلار در این بندر، به دنبال دسترسی به بازارهای افغانستان و آسیای مرکزی از طریق چابهار، دور زدن پاکستان است. این امر به طور همزمان افغانستان را به یک مرکز ترانزیتی حیاتی منطقهای تبدیل میکند.
چابهار میتواند به طور قابل توجهی هزینههای واردات و صادرات افغانستان را کاهش دهد. تخمینها نشان میدهد که استفاده از مسیر چابهار میتواند هزینههای حمل و نقل را 30 تا 40 درصد کاهش دهد. علاوه بر این، تحویل سریعتر کالاها، کاهش فساد اداری و وجود یک شریک تجاری با ثباتتر از دیگر مزایای این مسیر است.
از منظر اقتصادی، افغانستان با توسعه تجارت از طریق چابهار، میتواند جریانهای درآمدی جدیدی را از طریق خدمات گمرکی، انبارداری، حمل و نقل و خدمات بیمه ایجاد کند و راه را برای ایجاد شغل در ولایات غربی خود، به ویژه نیمروز و هرات هموار سازد. علاوه بر این، این مسیر میتواند صادرات افغانستان را که در حال حاضر در سطوح بسیار پایینی قرار دارد، تقویت کند، زیرا چابهار ظرفیت بالایی برای صادرات محصولات کشاورزی، فرش، سنگهای قیمتی و سایر کالاهای تولید داخل دارد.
برای افغانستان، استفاده از چابهار صرفاً یک انتخاب اقتصادی نیست؛ بلکه یک استراتژی ژئوپلیتیکی است که هدف آن تنوع بخشیدن به شرکای منطقهای و کاهش نفوذ یکجانبه پاکستان است. از طریق چابهار، افغانستان میتواند ایران و هند را به عنوان متحدان اقتصادی و سیاسی جدید ببیند، که هر دو منافع مشترکی در ثبات و توسعه افغانستان دارند. علاوه بر این، چابهار دروازهای به بازارهای آسیای مرکزی، قفقاز و حتی اروپا فراهم میکند.
از طرف دیگر، توسعه چابهار میتواند برای افغانستان در بحبوحه رقابت منطقهای بین چین و هند نیز مفید باشد. در حالی که چین بر بندر گوادر از طریق پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) تمرکز دارد، افغانستان با استفاده خردمندانه از چابهار، میتواند از این رقابت ژئوپلیتیکی برای خدمت به منافع ملی خود بهره ببرد.
به طور خلاصه، اگر بندر چابهار به درستی مدیریت و مورد استفاده قرار گیرد، میتواند به یک نقطه عطف در مسیر افغانستان به سوی استقلال اقتصادی تبدیل شود. این بندر نه تنها افغانستان را از وابستگی تاریخی و زیانبار خود به پاکستان رها میکند، بلکه آن را در موقعیتی قرار میدهد تا نقش مؤثری در شبکه تجارت منطقهای ایفا کند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که دولت افغانستان سیاستهای روشنی را اتخاذ کند، نهادهای اقتصادی را تقویت کند و حمایت بینالمللی را برای تثبیت چابهار به عنوان یک مسیر استراتژیک اصلی برای توسعه تجارت خارجی و رشد اقتصادی جلب کند. آینده افغانستان نه با وابستگی، بلکه با تنوع بخشیدن به مسیرهای تجاری و شرکای خود شکل خواهد گرفت و چابهار کلید این تحول استراتژیک است.
حمایت ۵۰۰ میلیون دلاری قزاقستان از راهآهن تورغندی-هرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «امیر خان متقی» وزیر خارجه حکومت طالبان «سریک ژومانگارین» معاون نخستوزیر قزاقستان طی دیداری در کابل درباره روابط سیاسی و اقتصادی دوجانبه، بهویژه در حوزههای سرمایهگذاری، تجارت، ترانزیت و حملونقل بحث و تبادل نظر کردند.
ژومانگارین اظهار داشت قزاقستان قصد دارد مبلغ 500 میلیون دلار در پروژه راهآهن تورغندی-هرات سرمایهگذاری کند.
به گفته وی، این پروژه بخشی از تلاشهای قزاقستان برای گسترش ارتباطات ترانزیتی با افغانستان و منطقه بهشمار میرود.
همچنین معاون نخستوزیر قزاقستان از راهاندازی یک مرکز حملونقل و لجستیکی در ولایت هرات خبر داد و هدف از آن را تسهیل صادرات و واردات و بهبود زیرساختهای ترابری عنوان کرد.
امیرخان متقی نیز ضمن ابراز رضایت از روند روبهرشد روابط دوجانبه، سرمایهگذاری قزاقستان در بخش راهآهن را مفید و ارزشمند دانست.
آینده مبهم اقتصاد افغانستان؛ رشد ۲.۵ درصدی در میان بحرانهای مالی و بانکی
تازهترین گزارش بانک جهانی حاکی از آن است که اقتصاد افغانستان ۲.۵ درصد رشد داشته، اما با چالشهای جدی از جمله بحران نقدینگی، کاهش کمکهای خارجی و نرخ بالای بیکاری دستوپنجه نرم میکند.
به گزارش ایراف، بانک جهانی اعلام کرد که اقتصاد افغانستان در مسیر بهبود قرار دارد، اما این روند بسیار کند بوده و همچنان تحت تأثیر فشارهای مالی، کسری تراز تجاری و کاهش کمکهای خارجی است.
حداد زیروس، مدیر بانک جهانی برای افغانستان، با اشاره به کاهش کمکهای خارجی تأکید کرد که این کشور نمیتواند تنها به منابع داخلی اتکا کند و برای تقویت اقتصاد، راهکارهای جدید ضروری است.
گزارش بانک جهانی نشان میدهد که نرخ بیکاری جوانان افغانستان در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است؛ بهطوریکه اکنون یکچهارم جوانان بهویژه زنان فاقد شغل مناسب هستند یا در مشاغلی فعالیت دارند که با سطح تحصیلات آنها همخوانی ندارد.
پس از تغییرات سیاسی اخیر، بسیاری از خانوادهها مجبور شدهاند نیروی کار بیشتری را وارد بازار کنند، اما میزان فرصتهای شغلی رسمی محدود بوده و بیشتر مشاغل موجود از نوع غیررسمی و کمدرآمد هستند.
با وجود این چالشها، بانک جهانی تأکید دارد که افغانستان دارای ظرفیت بالایی برای توسعه است، اما تحقق این پتانسیل نیازمند برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری در فرصتهای شغلی پایدار است.
بانک جهانی بهصورت منظم وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف را تحلیل و بررسی میکند. افغانستان در سالهای اخیر، بهویژه پس از تحولات سیاسی ۲۰۲۱، با بحران شدید اقتصادی، کاهش سرمایهگذاری خارجی و نرخ بالای بیکاری مواجه بوده است. گزارشهای این نهاد بارها بر ضرورت اصلاحات اقتصادی، حمایت از بخش خصوصی و توسعه فرصتهای شغلی برای جوانان تأکید کردهاند.
پناهجویان افغان در «آیووا» تهدید به بازداشت و اخراج شدند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت امنیت داخلی آمریکا به بیش از 200 پناهجوی افغان در ایالت آیووا دستور داده است که این کشور را فوراً ترک کنند. این هشدارها در قالب ایمیلهایی به پناهجویان ارسال شده و آنها را از خطر بازداشت، سلب مجوز کار و حتی پیگرد قانونی در صورت سرپیچی از دستور خروج آگاه کرده است.
این پناهجویان که بسیاری از آنها سربازانی بودند که در کنار نیروهای آمریکایی در افغانستان جنگیدهاند، به سازمان «حامیان افغان در آیووا» اعلام کردهاند که دریافت این پیامها موجب نگرانی و ترس شدید در میان آنها شده است.
به گزارش اکسیوس، در یکی از ایمیلها که به تاریخ 6 آوریل برای یک پناهجوی افغان ساکن «دسموین» ارسال شده، آمده است: «تلاش نکنید در ایالات متحده بمانید، حکومت فدرال شما را پیدا خواهد کرد.» این هشدارها به ویژه برای کسانی که در کنار نیروهای آمریکایی در افغانستان خدمت کردهاند، بسیار دشوار و نگرانکننده است.
طبق گزارشها، در مجموع بیش از 900 افغان در ایالت آیووا زندگی میکنند، و تقریباً نیمی از آنها از وضعیت نامشخص مهاجرتی رنج میبرند. این افراد در زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال 2021 به آمریکا پناه آوردهاند و تا پیش از این تحت حمایتهای موقت قرار داشتند.
وزارت امنیت داخلی آمریکا در سال 2023 حمایتهای موقت از هزاران پناهجوی افغان را تمدید کرده بود، اما اکنون اعلام کرده که قصد دارد دوره اقامت موقت این افراد را پایان دهد و به تدریج آنها را مجبور به ترک خاک آمریکا کند. اخطارهای مشابهی از سوی وزارت امنیت داخلی در دیگر ایالات همچون کارولینای شمالی و یوتا نیز گزارش شده است.
سازمان «حامیان افغان در آیووا» تأکید کرده که این وضعیت موجب ایجاد جو ترس و اضطراب در میان پناهجویان افغان شده است. همچنین، برخی از این افراد از نگرانیهایی درباره آینده خود و خانوادههایشان در صورتی که به افغانستان بازگردند، ابراز کردهاند.
در این شرایط، وزارت امنیت داخلی آمریکا نیز اعلام کرده است که این اخطارها به آدرسهای ایمیل ثبتشده پناهجویان از سوی اداره گمرک و حفاظت مرزی ارسال شده است و هدف از آنها آگاهسازی این افراد درباره وضعیت قانونی آنها و درخواست خروج از کشور است.
«از برکت خلیلزاد تمام افغانها بدبخت و آواره شدند»
محمد آصف صدیقی، معاون پیشین مجلس سنا در رابطه با روند اخراج مهاجرین افغان از پاکستان گفت: یکی از دلایل اصلی عدم تمایل مهاجرین به بازگشت به افغانستان، کاهش کمکهای جامعه جهانی و نیاز به همکاری در داخل افغانستان است. کشورهای همسایه به دلیل مشکلات اقتصادی و ورشکستگی خود، قادر به حمایت از مهاجرین نیستند و به همین دلیل، مهاجرین به دنبال لابیگری برای جلب توجه جامعه جهانی هستند.
این سناتور پیشین با اشاره به اینکه مهاجرین افغان به دلایل مختلفی از جمله مشکلات امنیتی، اقتصادی و آموزشی، به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند معاهده دوحه را قرارداد گندمگ ثانی نامیده گفت:
خلیلزاد معمار اصلی این معاهده است و از برکت او امروز تمام افغانها بدبخت شده اند.
به گفته آقای صدیقی، اگر نظامی مشروع و انتخاباتی در افغانستان وجود داشت، نیاز به مهاجرت نبود و افغانها در شرایط بهتری زندگی میکردند، او از جامعه جهانی میخواهد تا به وضعیت افغانها توجه بیشتری داشته باشد.
رسانههای پاکستان به نقل از وزیر داخله پاکستان گزارش دادند که پاکستان مهلت اخراج پناهجویان افغان را تا 30 جون تمدید کرده است.
پاکستان مرحله دوم اخراج پناهجویان افغان را از سوم اپریل سال جاری آغاز کرد.
این کشور اعلام کرد که حدود 800000 پناهجوی افغان که دارای کارت شهروندی افغان هستند و هزاران پناهجوی غیرقانونی افغان را اخراج خواهد کرد.
هجوم ملخهای مراکشی بر کشتزارهای افغانستان؛ فائو درباره تشدید ناامنی غذایی هشدار داد
در پی هجوم گسترده ملخهای مراکشی به کشتزارهای افغانستان، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نسبت به تشدید ناامنی غذایی در این کشور هشدار داد. این بحران میتواند بخشهای وسیعی از مزارع گندم را نابود کرده و معیشت میلیونها افغانستانی را به خطر اندازد.
به گزارش ایراف، مناطق شمالی افغانستان برای دومین سال متوالی با هجوم گسترده ملخهای مراکشی مواجه شدهاند؛ آفتی که تهدیدی جدی برای محصولات کشاورزی بهویژه گندم، محسوب میشود. این بحران در حالی رخ میدهد که بیش از ۸۰ درصد جمعیت کشور به بخش کشاورزی وابسته است و بیش از یکسوم مردم با ناامنی غذایی شدید دستوپنجه نرم میکنند.
کارشناسان معتقدند که ترکیبی از خشکسالی سالهای گذشته، چرای بیش از حد دامها، کمبود اقدامات نظارتی و سمپاشی، همراه با بارندگیهای پراکنده، زمینه را برای گسترش این آفت فراهم کرده است. سال گذشته، ملخهای مهاجم هفت ولایت افغانستان را درگیر کردند و از آنجایی که تجهیزات سمپاشی و حشرهکشها بهسختی تأمین میشد، بیشتر اقدامات کنترلی به روشهای مکانیکی محدود بود.
حکومت طالبان با همکاری سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد(FAO)، از تابستان سال گذشته نظارت بر وضعیت تخمگذاری ملخها را آغاز کرده و بیش از 30 هزار هکتار از زمینهای کشاورزی را بررسی کرده است.
نتایج این مطالعات نشان میدهد که ۳ هزار و ۸۶۴ هکتار زمین بهطور جدی آلوده به تخم ملخ بوده است. در بهار امسال، وسعت آلودگی افزایش یافته و اکنون ۱۱ ولایت در معرض خطر قرار دارند، از جمله پنج ولایت کلیدی که بهعنوان «سبد غذایی» افغانستان شناخته میشوند.
در مواجهه با این بحران، همکاریهای منطقهای نقشی حیاتی دارد. شواهد نشان میدهند که ملخها از تاجیکستان به افغانستان مهاجرت کرده و در مزارع این کشور تخمگذاری کردهاند، اما عدم هماهنگی میان دو کشور مانع از کنترل مؤثر این آفت شده است.
با وجود تمام چالشها، امیدهایی برای کنترل بحران امسال وجود دارد. بارندگیهای فراوان و دمای پایین در ماههای اخیر روند رشد ملخها را کندتر کرده است. همچنین، مقامات تجهیزات لازم برای سمپاشی را تأمین کردهاند و دولت هند نیز ۴۰ هزار لیتر حشرهکش برای کمک به مهار بحران اهدا کرده است. تاکنون، بیش از ۱۷ هزار هکتار از زمینهای آلوده سمپاشی شده است.
سازمان FAO علاوه بر عملیات مقابله با ملخها، به بازسازی معیشت کشاورزان نیز توجه دارد. از جمله اقداماتی که تاکنون انجام شده، تأمین خوراک دام، توزیع بذر گیاهان خوراکی، و کمکهای نقدی به کشاورزان خسارتدیده است. همچنین، با تشویق جوامع محلی به مشارکت در شناسایی تخمهای ملخ، روند کنترل آفت سرعت گرفته است.
در ماههای آینده، مشخص خواهد شد که آیا اقدامات کنترلی توانستهاند این بحران را مهار کنند. FAO و نهادهای محلی همچنان به حمایت از کشاورزان ادامه خواهند داد تا با روشهای پیشگیرانه، از شدت آسیبهای وارده کاسته شود.
لازمبه ذکر است که افغانستان پیش از این نیز با هجوم گسترده ملخها مواجه شده است. در سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۰۱، این آفت بخش زیادی از محصولات کشاورزی این کشور را نابود کرد.
بحران ملخهای مراکشی در سال ۲۰۲۳ نیز تأثیر شدیدی بر کشاورزی افغانستان داشت و بخشهای وسیعی از مزارع گندم و مراتع از بین رفتند. در آن زمان، بهدلیل کمبود تجهیزات، کشاورزان ناچار شدند با روشهای دستی، ملخها را نابود کنند. امسال، با برنامهریزی گستردهتر، امید بیشتری برای کاهش خسارات وجود دارد.
بحران انسانی در پی بازگشت گسترده مهاجران افغان از پاکستان
سازمان برنامه جهانی غذا (WFP) هشدار داد، بحران انسانی در افغانستان با ورود روزانه هزاران افغان بازگشته از پاکستان وخیمتر شده است. بسیاری از این افراد که تمام عمر خود را در پاکستان سپری کردهاند، اکنون در کشوری قرار دارند که برایشان بیگانه است.
به گزارش ایراف، طبق گزارش سازمان برنامه جهانی غذا ملل متحد (WFP)، در حالی که ۱۵ میلیون نفر در افغانستان با ناامنی غذایی شدید دست و پنجه نرم میکنند، این موج جدید بازگشتگان فشار مضاعفی بر منابع محدود این کشور وارد کرده است.
روزانه هزاران افغان، که بسیاری از آنها تمام زندگیشان را در پاکستان سپری کردهاند، مجبور به ترک این کشور شده و از طریق مرز تورخم وارد افغانستان میشوند. این بازگشت اجباری، آنها را در برابر آیندهای نامعلوم قرار میدهد؛ کشوری که نمیشناسند و بحرانهای اقتصادی و غذایی آن هر روز وخیمتر میشود.
بر اساس آمارهای موجود، ۱۵ میلیون نفر در افغانستان با ناامنی غذایی مواجهاند؛ بسیاری از آنها نمیدانند وعده بعدی غذایشان از کجا تأمین خواهد شد. اکنون ورود هزاران مهاجر جدید، فشار مضاعفی بر سیستم کمکرسانی افغانستان وارد کرده و ضرورت اقدامات فوری را برجستهتر ساخته است.
در مرکز پذیرش مرزی تورخم، نمایندگان امدادی در حال ارزیابی نیازهای فوری بازگشتگان هستند. خانوادهها بدون سرپناه، منابع اولیه و امنیت اقتصادی وارد کشور میشوند، در حالی که حکومت سرپرست طالبان هنوز برنامه مشخصی برای حمایت از آنان ارائه نکرده است.
این موج جدید مهاجرت اجباری، افغانستان را در برابر چالشی سخت قرار داده است. سازمانهای بشردوستانه از جامعه جهانی خواستهاند که برای تأمین نیازهای بازگشتگان کمکهای فوری ارائه کنند تا از وخامت بیشتر بحران انسانی جلوگیری شود.
لازم به ذکر است که بازگشت اجباری مهاجران افغان از پاکستان در ماههای اخیر افزایش یافته است؛ این روند، نتیجه سیاستهای سختگیرانهای است که دولت پاکستان در قبال مهاجران افغان اتخاذ کرده است.
خطآهن جدید افغانستان؛ حلقه کلیدی در دالان ترانزیتی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در جریان سفر اخیر هیئتی بلندپایه از قزاقستان بهریاست «سریک ژومانگارین» معاون نخستوزیر و وزیر اقتصاد ملی این کشور، پروتکلی برای آغاز ساخت خطآهن تورغندی ـ هرات ـ قندهار ـ سپینبولدک میان قزاقستان و افغانستان امضا شد.
این توافق که در تاریخ 24 آوریل نهایی شد، شامل مشارکت قزاقستان در پروژه ساخت خطآهن و توسعه زیرساختهای مرتبط است. طبق این توافق، در مرحله بعدی یک قرارداد رسمی همکاری در زمینه ترانسپورت و لجستیک امضا خواهد شد که زمانبندی ساخت بخش تورغندی ـ هرات و ایجاد یک مرکز حملونقل و لجستیک در هرات را مشخص میکند.
به گزارش آسیا تایمز، خطآهن تورغندی ـ هرات با هدف گسترش اتصال ترانزیتی منطقهای، تقویت روابط تجاری میان آسیای مرکزی و جنوبی و فراهم کردن دسترسی مستقیم به بنادر اقیانوس هند، اهمیت راهبردی ویژهای دارد، این مسیر کوتاهترین راه ترانزیت کالا از آسیای مرکزی به جنوب آسیا خواهد بود و نقش کلیدی در دالان فراملی آینده ایفا میکند.
کنار ساخت خطآهن، قرار است یک خط فیبر نوری نیز در امتداد مسیر کشیده شود که توسعه زیرساختهای دیجیتال و دسترسی به اینترنت پرسرعت در مناطق اطراف را تسهیل خواهد کرد.
همچنین در این سفر، بحثهایی پیرامون ایجاد یک شرکت مشترک راهآهن میان قزاقستان، افغانستان و ترکمنستان تحت صلاحیت مرکز مالی بینالمللی آستانه (AIFC) مطرح شد.
سریک ژومانگارین در دیدار با حمیدالله آخندزاده، وزیر حملونقل و هوانوردی غیرنظامی افغانستان، درباره گشایش پروازهای مستقیم میان دو کشور، صادرات خرد و اتوبوسهای قزاقستانی به افغانستان و آموزش دانشجویان افغان در دانشگاههای این کشور نیز گفتگو کرده است.
برخی کارشناسان میگویند که پیش از این، پروژههایی مانند خطآهن مزارشریف ـ حیرتان با کمک ازبکستان و خواف ـ هرات با همکاری ایران اجرایی شدند، اما افغانستان همچنان فاقد یک شبکه ریلی جامع و منسجم باقی مانده است. اتصال تورغندی به هرات و در نهایت به سپینبولدک، برای نخستین بار افغانستان را به مسیرهای ریلی جنوب آسیا وصل میکند و امکان صادرات و واردات مستقیم کالا به بنادر پاکستان را فراهم میآورد.
از سوی دیگر، قزاقستان بهعنوان یک کشور محاط به خشکی بهشدت به ایجاد مسیرهای متنوع ترانزیتی نیاز دارد. پروژه خطآهن جدید برای این کشور فرصتی است تا علاوه بر دسترسی به بنادر جنوبی، نقش خود را در زنجیره تأمین جهانی تقویت کند. اهمیت این پروژه زمانی دوچندان میشود که تحولات ژئوپولیتیکی اخیر و تغییر مسیرهای تجارت جهانی در پی بحرانهای منطقهای و بینالمللی را در نظر بگیریم.
مراحل و مدارک لازم برای دریافت پاسپورت افغانستان + لینک فرم آنلاین
به گزارش ایراف، بسیاری از شهروندان افغان با این سوال مواجه میشوند که شرایط دریافت پاسپورت از سفارت افغانستان در تهران به چه صورت است؟
فرد باید دارای مدارک شناسایی معتبر باشد
فرد باید گواهی ولادت خود را داشته باشد و بتواند آن را ضمیمه مدارک خود کند
مدارک هویتی والدین برای کودکانی که درخواست پاسپورت باید موجود باشد
فرد باید توانایی پرداخت هزینه صدور پاسپورت افغانستان را داشته باشد
در صورتی که فرد متقاضی برای دریافت پاسپورت زیر ۱۰ سال سن داشته باشد، حضور او در سفارت برای دریافت پاسپورت ضروری نیست. اما اگر فرد بالای ۱۰ سال سن داشته باشد، میبایست در سفارت حضور داشته باشد.
کودکان زیر ۱۸ سال باید برای دریافت پاسپورت افغانستان، به همراه والدین خود در سفارت حضور داشته و مدارک شناسایی والدین را هم ارائه بدهند.
برای افراد بالای ۱۸ سال ارائه مدارک شناسایی والدین ضروری نیست. سایر شرایط به روز رسانی شده در سایت ثبت نام و دریافت پاسپورت افغانستان بارگذاری شده و داوطلبان می توانند به آن دسترسی داشته باشند.
نکته مهم و قابل توجه دیگری که پیش از مراجعه به سایت ثبت نام پاسپورت افغانستان در ایران و اقدام برای دریافت پاسپورت افغانستان افراد باید به آن توجه کنند، مدارک مورد نیاز برای گرفتن پاسپورت افغانستان در ایران است.
بسیار مهم است که فرد از لیست مدارک مورد نیاز خود اطلاع داشته و تمامی آن ها را به صورت کامل آماده کند. در صورت وجود هرگونه نقص یا کسر در لیست مدارک مورد نیاز، ممکن است که افراد قادر به دریافت پاسپورت خود نشده یا این که در پروسه دریافت گذرنامه تاخیر ایجاد شود. لذا در ادامه این بخش، لیست مدارک دریافت پاسپورت سفارت افغانستان ارائه شده است.
اصل تذکره تابعیت مورد تایید وزارت امور خارجه افغانستان
مدارک شناسایی شامل پاسپورت قبلی و نکاح نامه تایید شده
اسناد تحصیلی در صورت وجود
سند تولد یا گواهی ولادت
پر کردن فرم گذرنامه
مدارک شناسایی والدین برای کودکان زیر ۱۸ سال
عکس مناسب با استاندارهای بایمتریک
رسید پرداخت هزینههای مربوطه
سئوالی که مطرح میشود این است که آیا سفارت افغانستان در تهران پاسپورت میدهد؟ باید گفت که بله، براساس نحوه دریافت پاسپورت افغانستان در ایران برای اولین بار، حتما باید تمامی مدارک شناسایی که هویت فرد را تایید می کند و مورد تایید وزارت امور خارجه افغانستان قرار گرفتهاند را ارائه کرد.
برای تمدید پاسپورت هم حتما باید پاسپورت قبلی ارائه شده و سایر مدارک هم برای احراز هویت ضمیمه پرونده شوند.
در صورتی که افراد پاسپورت قبلی خود را گم کردهاند، می بایست این موضوع را به پلیس محلی گزارش داده و اصل گزارش را به همراه مدارک خود به کنسولگری یا سفارت افغانستان ارائه دهند.
در سایت ثبت نام و دریافت پاسپورت افغانستان در کشور ایران، تمامی مدارک مورد نیاز با توضیحات کامل و به روز رسانی شده در اختیار متقاضیان قرار گرفته است. توصیه می شود که افراد پیش از پر کردن فرم ثبت نام خود، حتما لیست مدارک مورد نیاز را مطالعه کنند.
هزینه دریافت پاسپورت الکترونیکی افغانستان در ایران برای متقاضیان به عوامل مختلفی مانند سن، مدت اعتبار پاسپورت و نوع درخواست (عادی یا فوری) بستگی دارد. به طور کلی، هزینه پاسپورت الکترونیکی برای بزرگسالان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار آمریکا متغیر است. برای کودکان و نوجوانان نیز هزینه کمتری در نظر گرفته شده است. این هزینه ممکن است به دلیل نوسانات ارزی یا تغییرات قوانین دولتی افغانستان تغییر کند.
در ایران، متقاضیان دریافت پاسپورت الکترونیکی افغانستان باید به سفارت یا کنسولگری افغانستان در زاهدان و مشهد مراجعه کنند.
علاوه بر هزینه اصلی پاسپورت، ممکن است هزینه های جانبی مانند خدمات اداری یا ارسال پاسپورت نیز اضافه شود. برای اطلاع از دقیق ترین هزینه ها، بهتر است متقاضیان به وب سایت رسمی سفارت افغانستان در ایران مراجعه یا با بخش کنسولی تماس بگیرند.
دریافت پاسپورت الکترونیکی افغانستان در ایران ممکن است زمان بر باشد، به ویژه اگر درخواست به صورت عادی ارائه شود. در صورت نیاز فوری، متقاضیان می توانند با پرداخت هزینه بیشتر، پاسپورت خود را در مدت کوتاه تری دریافت کنند. توجه به این نکته ضروری است که رعایت تمامی مدارک و شرایط مورد نیاز، فرآیند دریافت پاسپورت را تسریع می کند.
در بخش مدارک به این موضوع اشاره شد که یکی از مهم ترین مدارکی که افراد باید پس از مراجعه به سایت ثبت نام پاسپورت افغانستان در ایران دریافت و تکمیل کنند، فرم درخواست پاسپورت افغانستان در ایران است. شاید اکنون برای برخی از علاقه مندان و متقاضیان این سوال به میان بیاید که فرم درخواست پاسپورت افغانستان شامل چه اطلاعاتی شده و برای تکمیل آن باید چه مدارکی در دسترس باشد؟ در همین راستا در ادامه این بخش، تمامی اطلاعات ضروری در فرم درخواست پاسپورت افغانستان در کشور ایران ارائه شده اند.
نام و نام خانوادگی
تاریخ تولد
جنسیت
محل تولد
وضعیت تاهل
شماره تذکره تابعیت افغانستان
اطلاعات محل سکونت
اطلاعات تماس (شماره تلفن، آدرس ایمیل و…)
اطلاعات پاسپورت قبلی ( شماره پاسپورت قبلی، تاریخ صدور و انقضا، محل انقضا و…)
اطلاعات مربوط به پدر و مادر، همسر و فرزندان
اطلاعات تحصیلی (سطح تحصیلی، رشته تحصیلی و…)
اطلاعات شغلی (عنوان شغلی، ادرس محل کار و…)تاریخ درخواست و امضا
مواردی که در لیست فوق به آن ها اشاره شد، بخشی از اطلاعات مورد نیاز ضروری در فرم درخواست پاسپورت افغانستان هستند. امکان این که با توجه به شرایط افراد، سوالات ضروری دیگری هم در فرم وجود داشته باشد یا این که فرم را به روز رسانی کرده و بخش های دیگری هم به آن اضافه کنند وجود دارد.
براساس نحوه دریافت پاسپورت افغانستان، در صورتی که افراد پاسپورت قبلی ندارند، می توانند بخش مربوط به آن را خالی بگذارند. پر کردن اطلاعات مربوط به همسر و فرزندان هم تنها در صورت امکان ضروری است. اما سایر بخش های فرم تماما الزامی بوده و باید به طور کامل و صحیح پر شود.
هنگام یادگیری نحوه گرفتن پاسپورت افغانستان در ایران، یکی از مهم ترین مواردی که افراد باید با آن آشنایی داشته باشند، سایت ثبت نام پاسپورت افغانستان است. با پیشرفت تکنولوژی و اینترنتی شدن بسیاری از کارها و خدمات، دیگر نیازی به مراجعه حضوری برای دریافت این خدمات نیست. به همین دلیل هم ریاست عمومی پاسپورت وزارت امور داخله افغانستان، سایتی را طراحی کرده است تا کاربران بتوانند به راحتی به تمامی خدمات مربوط به پاسپورت خود دسترسی داشته باشند.
امکان دسترسی به سایت که سایت ثبت نام آنلاین پاسپورت افغانستان در ایران است، برای تمامی افراد از سراسر جهان وجود داشته و نیازی به داشتن آیدی افغانستان نیست. در صورتی که افراد از ایران به این سایت مراجعه کرده و نمی توانند آن را باز کنند، بهتر است که نرم افزارهای تغییر آی پی خود را خاموش کرده و مجددا وارد سایت شوند. برای دسترسی به سایت پاسپورت افغانستان در ایران کافی است که نشانی اینترنتی آن را در مرورگر خود وارد کرده و به صفحه اصلی آن وارد شد.
امکان استفاده از خدمات سایت ثبت نام پاسپورت افغانستان به نشانی اینترنتی به دو زبان پشتو و دری وجود دارد.
برای دسترسی به فورم درخواست پاسپورت افغانستان آنلاین باید نشانی را در مرورگر جستجو کرده و سپس زبان دری یا پشتو را مورد انتخاب قرار داد.