دیپلماسی ایرانی: هدف تروریسم بین الملل در بستر افغانستان (طالبان، القاعده و بیست گروه تروریستی وابسته به داعش خراسان)، یک هدف چند منظوره ای است که شرق، غرب و شمال را نشانه گرفته است. به همین منظور است که پایگاه های تروریستی، در شمال، شمال شرق، شرق و غرب، تاسیس شده اند. تمرکز عمده روی ایجاد مفرزه های عملیاتی ای است که ماشین تروریسم شرقی را فعال نگه می دارد.
کاخ تروریسم شرقی در افغانستان باید واژگون شود. اگر نشود، سونامی حملات هدفمند، دیوارهای دفاعی منطقه را هدف خواهد گرفت. حلقه های وصل همان طالبان اند که بسترساز فاز عملیاتی این مفرزه ها به کمک تروریسم دولتی، شده اند. حداقل قراین این موضوع را به یک ثبوت غیر قابل انکار، تبدیل ساخته است.
حلقه های تروریستی ای که در افغانستان به شکل کمربند فعالیت می کنند، تمام امکانات و تسهیلات یک دولت را در اختیار دارند و همه ی آن مفرزه های تروریستی در شمال، با دید استراتژیک در بستری فعالیت می کنند که طالبان آن را هموار ساخته اند. نگاه بعدی شان نیز هدف قرار دادن دیوار امنیتی منطقه است؛ دید استراتژیک فرا افغانستانی که بن مایه فکری آن، تروریسم بین المللی است.
داعش همانند گذشته، حربه ای به دست قدرت های متخاصم فرامنطقه ای است که تحت نظریه بی ثبات سازی در آسیا، برنامه خود را پیش می برد. فعال سازی جمجمه های فکری داعش، تلاش برای گسترش حلقه های هدف گیری و ایجاد شبح ترسناک این پدیده ی خودساخته طالبان، تحت نظر استخبارات طالبان، نشان می دهد که داعش برای افغانستان نه، بلکه برای منطقه منحیث یک مدل کار آمد و خوب طراحی شده است تا منطقه را دچار استحاله امنیتی کند.
در این میان، توره بوره مرکز اصلی القاعده در تبانی با شبکه حقانی، بازوی قدرتمند نظامی و جوخه های انتحاری مرگبار در مسیر برنامه مستقیم طالبانی است و بدخشان و راه های متنهی به چترال پاکستان، مرکز داعش نام نهاد خراسان برای نا امن سازی شمال و محور هندوکش ها به هدف یکسره ساختن مفرزه های خوابیده نیروهای ضد تروریستی و یا به اصطلاح مقاومت خواهند بود.
این برنامه از عملکرد طالبان، برنامه های عملیاتی القاعده و داعش خراسان خودساخته طالبان، قابل درک است. اما برداشت محوری از فعل و انفعالات فعلی این است که در یک نگاۀ بزرگ تر، این تروریسم تعبیه شده درافغانستان، باید دینامیک امنیتی منطقه ای را به مسیر تشنج سوق دهد. تا زمانی که یا قدرت های آسیایی مجبور شوند در ماورای خطوط عملیاتی و دفاعی خود بجنگند و هزینه کنند و یا اینکه در نقاط دیگر درگیر با غرب و فرا منطقه، حاضر به معامله شوند. اما این محاسبه فرا منطقه است. از دید اطلاعاتی، رزمی، ایجاد سپر دفاعی و امکانات و بستر موجود در این جغرافیا، این برنامه همانند گذشته با شکست مواجه خواهد شد. تاجیکستان و کشور های آسیای مرکزی، چین، روسیه و ایران، ماهیتا یک محور ضد تروریسم شرقی اند. اگرچه فیصله فعلی میان آنها یک حالت تعلیقی، تعامل تاکتیکی و مهار چالش در درون است، اما بستر اصلی تقابل و رویارویی، در مسیر هندوکش ها، شمال و حوزه مرکزی با مرکزیت غرب نزدیک به ایران، اتفاق خواهد افتد.
قدرت های آسیایی تا زمانی به راهبرد تعامل و مهار نرم در خصوص طالبان ادامه می دهند که فاز اجرایی شدن عملیات های سخت افزاری مفرزه های تروریستی فرا رسد؛ در آن صورت، منطقه چاره ی جز مقابله با آن به واسطه ظرفیت های بومی ندارد. در این صورت، ذهنیت ضد طالبانی تاجیک های شمال و شمال شرق که در تحت شدیدترین سرکوب طالبان، قرار دارند، ایدئولوژی این جنگ فیصله کن را فراهم می سازد.
این جاست که منطقه با سازو کار های در خصوص مقابله با وضعیت احتمالی ای است که بتواند بحران را در مدیریت بحران، حل و فصل کنند. طبیعتا که در این مسیر جز راهکارهای سخت افزاری، امکان دیگری در دسترس متفقین آسیایی نیست. به همین دلیل است که تلاش هایی برای ایجاد دسته جاتی در ایران که عمدتا قطعات خاص ارتش سابق، پلیس و امنیت ملی جمهوریت افغانستان هستند و از گزند طالبان به ایران پناه برده اند، تقویت محور مقاومت در دوشنبه از حیث یک چتر بزرگ سوق و اداره جنگ، ایجاد مفرزه های عملیاتی شهری و افزایش سطح حملات بر پایگاه های اصلی طالبان، هسته اصلی و بن مایه استراتیژی بلند مدت متفقین آسیایی خواهد بود.
این جمع متفقین آسیایی به خوبی می دانند که وضعیت به سمت بی ثباتی هزینه بر، در حرکت است و قبل از مهار سخت، امتحان راهبرد مهار نرم از درون، نیز خالی از حکمت نخواهد بود. اما مشکل این جاست که زمان در دسترس به سرعت از دست می رود و تروریسم با شاخ و پنجالش، در کمین است تا طعمه ی از این میان بردارد. طعمه ی خون چکان که رگ و شریان امنیت منطقه را پاره می کند.
بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان میگوید واشنگتن از زمان خروج از افغانستان ۱۷.۱۹ میلیارد دالر به این کشور کمک کرده است. این کمکها شامل امدادهای بشردوستانه به افغانستان تحت کنترول طالبان و هزینه انتقال و اسکان همکاران افغان امریکا میشود.
طبق گزارش جدید سیگار که روز جمعه منتشر شد، ۲.۸ میلیارد دالر این پول هزینه کمکهای بشردوستانه و انکشافی به افغانستان شده است.
به گفته سیگار، ۵.۳۶ میلیارد دالر این کمک برای تخلیه، اسکان و خرج همکاران سابق امریکا در افغانستان شده است.
در این گزارش گفته شده که ۵.۵۳ میلیارد دالر کمکها صرف برنامه پذیرایی از پناهجویان افغان به امریکا شده است.
سگیار همچنین اختصاص دادن ۳.۵ میلیارد دارایی بانک مرکزی افغانستان به صندوق امانی افغان در سوئیس را نیز در جمع کمکهای امریکا به افغانستان شمرده است.
در گزارش آمده که ایالات متحده همچنان بزرگترین کمککننده به افغانستان تحت کنترول طالبان است.
داعش
سیگار در گزارش خود گفته که داعش خراسان به استخدام نیرو در افغانستان و منطقه ادامه داده است.
بازرس ویژه امریکا برای افغانستان همچنین گفت که داعش تمرکز بیشری بر مشارکت شهروندان خارجی در حملات خود و جذب افراد غیرسلفی داشته است.
به گفته سیگار، در حالی که طالبان میگوید که هیچ گروه تروریستی در افغانستان فعالیت ندارد، اما برپایه گزارشها سازماندهندگان حملات مرگبار در ایران و پاکستان در افغانستان آموزش دیدند و القاعده و طالبان پاکستانی نیز در این کشور فعالاند.
در گزارش سیگار آمده که مقابله طالبان با داعش خراسان، بیشتر متمرکز بر تهدیدات داخلی ناشی از این گروه است تا عملیاتهای خارجی آن.¨'''
طالبان میتوانند زبان فارسی را از افغانستان حذف کنند؟
به نقل از ایراف، اگرچه پیش از این، در دورههای مختلف، از نظامهای پادشاهی در افغانستان، تا دوره جمهوریت، تلاشهای مخفی و آشکاری برای کاهش نفوذ زبان فارسی در افغانستان از سوی دولتها و حاکمان صورت گرفته است، اما به زعم کارشناسان این تلاشها با شکست روبرو بوده و روبرو خواهد شد.
حذف کامل زبان فارسی از افغانستان به طور کامل امکانپذیر نیست و به شدت غیرممکن به نظر میرسد. زبان فارسی یکی از زبانهای رسمی افغانستان است و تاریخچه گستردهای در این کشور دارد. علاوه بر این، جامعه افغانستان به شدت چندفرهنگی است و اکثریت مردم حتی پشتوزبانان از زبان فارسی به عنوان زبان ارتباطی و میانجی در این کشور استفاده میکنند.
با این حال، ممکن است بخشی از طالبان تلاش کنند تا زبان فارسی را از برخی اسناد رسمی یا شماری از زمینههای فرهنگی و آموزشی حذف کنند، اما این اقدام که به شدت مورد انتقاد داخلی و بینالمللی قرار گرفته همچون گذشته با مخالفت و مقاومت مردم مواجه خواهد شد. به علاوه، زبان فارسی، زبان تعاملات مردم افغانستان است و حذف آن از دانشگاهها و مدارس این کشور که نظام آموزشی مطلوبی ندارد، نمیتواند تأثیرگذار باشد.
افزون بر این مرجعیت رسانهای برخی رسانههای فارسی زبان که عمدتاً در ایران مستقر هستند، نقش فزایندهای در گسترش هرچه بیشتر زبان فارسی در افغانستان داشته است. موضوعی که احتمالاً فقط حذف و سانسور رسانهای بتواند جلوی آن را بگیرد.
از سوی دیگر، ایران به عنوان کشوری فارسیزبان همواره در جهت رشد و تقویت زبان فارسی در خارج از مرزهای خود به خصوص در افغانستان تلاش کرده است. مهمترین این تلاشها را میتوان در سه دسته کلی خلاصه کرد:
۱. ارتباطات فرهنگی و ادبی: ایران به عنوان یکی از کشورهایی که فارسی به طور رسمی در آن مورد استفاده قرار میگیرد، نقش بسیار مهمی در ترویج ادبیات و فرهنگ فارسی دارد. این کشور با برگزاری نشستها، کنفرانسها و همایشهای فرهنگی و ادبی و ارسال اثرات ادبی و فرهنگی به افغانستان، به تقویت و حفظ زبان فارسی در این کشور کمک میکند.
۲. ارتباطات آموزشی: ایران از طریق ارائه بورسهای تحصیلی و فرصتهای آموزشی، حتی به دانشآموزان و دانشجویان غیرفارسیزبان افغانستان فرصت میدهد تا زبان فارسی را به عنوان زبان خارجی یاد بگیرند و به ترویج و حفظ این زبان کمک کنند.
۳. همکاری در رسانهها: ایران از طریق همکاری با رسانههای افغانستانی و ارائه محتوای فارسی در رسانههای خود، به ترویج و حفظ زبان فارسی در افغانستان کمک میکند.
با این حال نه تنها در افغانستان، که ایران برای حفظ زبان فارسی و گسترش نفوذ خود در میان کشورهای ایران فرهنگی تلاش مستمر دارد. زبان فارسی به دلایل عدیدهای برای ایران اهمیت دارد. حفظ هویت تاریخی ایرانیان از پس از حمله اعراب، به وسیله زبان فارسی صورت گرفته است. البته ایرانیان، فارغ از زبان مادری خود که میتواند کردی، عربی، آذری، بلوچی و … باشد همواره بر استفاده از زبان فارسی به عنوان زبانی بیناقومی تأکید داشته و توانستهاند این زبان را به عنوان زبان دوم اسلام به جهانیان معرفی کنند.
گذشته از این، بدون شک، زبان فارسی میتواند به عنوان یکی از ابزارهای مهم تقویت قدرت نرم ایران عمل کند. قدرت نرم به توانایی یک کشور در تأثیرگذاری بر دیگران از طریق ارزشها، فرهنگ، ایدئولوژی و مسائل فردی و اجتماعی اشاره دارد. به چندین دلیل، زبان فارسی میتواند به تقویت قدرت نرم ایران کمک کند:
۱. تأثیرگذاری سیاسی و دیپلماسی: زبان فارسی میتواند به عنوان یک زبان دیپلماتیک در روابط بینالمللی کشورها عمل کند. تأسیس مراکز فرهنگی و زبان فارسی، ارائه بورسهای تحصیلی و فرصتهای آموزشی، و برگزاری نشستها و همایشهای فرهنگی و ادبی، میتواند به توسعه روابط دیپلماتیک و تأثیرگذاری سیاسی ایران کمک کند.
۲. ارتباطات فرهنگی و هنری: زبان فارسی به عنوان زبانی با تاریخ و فرهنگ غنی، قادر است ارتباطات فرهنگی و هنری مؤثری را با دیگر کشورها برقرار کند. اشعار، داستانها، فیلمها و سایر آثار هنری و ادبی فارسی میتوانند از طریق ترجمه و ارائه به سایر کشورها، فرهنگ و ارزشهای ایران را به دیگران معرفی کنند و نقش بسزایی در ایجاد تبادل فرهنگی و هنری داشته باشند.
۳. توسعه همکاریهای اقتصادی: زبان فارسی میتواند در تسهیل تعاملات اقتصادی و تجاری با دیگر کشورها نیز نقش مهمی داشته باشد. با ترویج زبان فارسی و آموزش آن به غیرفارسی زبانها، ایران میتواند از طریق ارائه اطلاعات، محصولات و خدمات به زبان فارسی، روابط تجاری و اقتصادی خود را با دیگر کشورها تقویت کند.
به طور کلی، تقویت قدرت نرم ایران از طریق حفظ و ترویج زبان فارسی و فرهنگ فارسی میتواند به تقویت تأثیرگذاری کشور در منطقه و جهان کمک کند و نقش مهمی در توسعه روابط بینالمللی و تأثیرگذاری در مسائل جهانی ایفا کند.
به همین دلیل، حاکمیت ایران، یکی از مخالفان برخورد با زبان فارسی در افغانستان است؛ هرچند طالبان به طور رسمی موضوع حذف یا ایجاد محدودیت برای زبان فارسی را رسانهای نکرده و حتی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه دولت موقت طالبان، ۳ دی ماه سال گذشته، در یک نشست خبری در تهران، در پاسخ به سوالی درباره نگرانیها از کمرنگ شدن زبان فارسی در افغانستان گفته بود: «زبان فارسی و پشتو هردو زبان رسمی افغانستان هستند و هیچ نوع تبعیضی علیه زبان فارسی از سوی حکومت افغانستان وجود ندارد. در مکاتب و دانشگاهها و مراکز علمی، همه چیز مانند قبل جریان دارد و تدریس و صحبت به هردو زبان پشتو و فارسی انجام میشود. ما تلاش داریم هر دو زبان غنیتر و علمیتر شوند.»
در همین حال، حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رییس جمهور ایران در امور افغانستان نیز پیش از این در گفتوگو با مجله نیمروز گفته بود: «میدانیم که زبانهای پشتو و فارسی همریشه هستند و پیوند میان زبانهای گوناگون منطقه ما و مردمانی که به این زبانها سخن میگویند، ناگسستنی است. بنابراین، ما تلاش داریم با افزایش تعاملات فرهنگی میان دو کشور، از اهمیت و ضرورت صیانت از ریشههای موجود زبانی؛ گفتمانی ایجاد شود تا بهواسطه آن، این تمدن پایدار بماند.»
اینگونه سخنان نشاندهنده هوشمندی هر دو طرف نسبت به حفظ تعاملات و پرهیز از بزرگنمایی اختلافات در قبال یکدیگر است؛ نکتهای که بسیاری از کارشناسان بر آن تأکید کرده و سیاستگذاری حاکمیتی در تقابل با سیاستهای غیردولتی در این حوزه را محکوم به شکست میدانند.
به گفته کارشناسان، هر نوع چالش با طالبان در حوزه زبان، میتواند به گسترش سیاست حذف زبان فارسی و پافشاری طالبان نسبت به این سیاست منجر شود. این گروه از پژوهشگران معتقدند افزایش تولید محتوا از سوی شهروندان فارسیزبان و گروههای مردمی در داخل و خارج افغانستان، خود به خود عامل مهمی برای شکست سیاست و نگاه حذفی نسبت به زبان فارسی در افغانستان خواهد بود.
یک هیات سیاسی-دیپلماتیک آمریکا برای اولین بار از زمان تشکیل دولت جدید در پاکستان، طی سفر رسمی به این کشور با برخی از مقامات ارشد در اسلامآباد دیدار کرد.
به گزارش ایرنا از منابع رسمی پاکستان، هیات آمریکایی به ریاست «جان بس» معاون سیاسی وزیر امور خارجه این کشور در اسلامآباد با مقامات پاکستانی از جمله «رحیم حیات قریشی» معاون منطقهای وزارت امور خارجه (که تا اواخر تیرماه سال گذشته به عنوان سفیر پاکستان در ایران حضور داشت) دیدار کرد.
وزارت امور خارجه پاکستان ساعاتی قبل با صدور بیانیهای اعلام کرد: در جریان دیدار هیات آمریکایی، طرفین گفتوگویهای سازندهای درباره تمامی جنبههای روابط دوجانبه انجام دادند.
مقامات پاکستان و آمریکا بر تعهد یکدیگر برای تقویت همکاری ها در زمینه های تجاری، سرمایه گذاری و امنیت منطقهای تاکید کردند. این درحالی است که دولت پاکستان هفتههای اخیر تصمیم آمریکا برای تحریم چهار شرکت خارجی به دلیل همکاری با طرفهای پاکستانی در حوزه دفاعی و موشکی را به شدت مورد انتقاد قرار داد. اخیرا نیز اسلامآباد گزارش حقوق بشری وزارت امور خارجه آمریکا را مغرضانه خوانده و آن را رد کردهاست.
در همین حال رسانههای پاکستانی به نقل از منابع دیپلماتیک گفتند که سفر هیات آمریکایی، اولین بازدید رسمی مقامات ارشد این کشور پس از تشکیل دولت جدید اسلامآباد در ۲۱ اسفند گذشته محسوب میشود.
این منابع افزودند که پس از سفرهای اخیر هیات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران و هیات عربستانی به پاکستان، سفر مقامات آمریکایی به اسلامآباد نیز پیرامون روابط خارجی این کشور بسیار حائز اهمیت تلقی میشود.
حضور مقامات آمریکایی در اسلامآباد درحالی است که واشنگتن همچنان درصدد سنگ اندازی در مسیر توسعه روابط پاکستان با همسایگان خود به ویژه ایران است.
فروردین امسال «دونالد لو» دستیار وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا با تاکید بر مخالفت این کشور با پیشبرد خط لوله انتقال گاز جمهوری اسلامی ایران به پاکستان، مدعی شد که واشنگتن درباره این پروژه، با اسلامآباد در تماس است.
سناتور «محمد اسحاق دار» وزیر امور خارجه پاکستان سفر اخیر رئیس جمهوری اسلامی ایران به آن کشور را حائز اهمیت دانست و تاکید کرد: اسلامآباد اهمیتی به تحریمهای آمریکا نمیدهد و هر آنچه که مطابق با منافع ملی باشد، انجام خواهد شد.
«خواجه محمد آصف» وزیر دفاع پاکستان نیز با اشاره تلویحی به آمریکا که اخیرا نسبت به تقویت همکاریهای تهران و اسلامآباد ابراز نگرانی کرده است، افزود: ما اهمیتی به مخالفتهای خارجی نمی دهیم، لذا اگر کسی در پی سفر آیتالله رئیسی دچار دردی شده، ما دوایی برای درد آنان نداریم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «حسن کاظمی قمی» سفیر و نماینده ویژه ایران در افغانستان اظهار داشت این کشور از هر ابتکاری که سبب حل چالشها در افغانستان شود، از جمله تعیین نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان پشتیبانی میکند.
کاظمی قمی با تأکید بر لزوم مشخص بودن صلاحیتهای نماینده ویژه سازمان ملل به «طلوعنیوز» گفت: هر ابتکاری که سازنده باشد حتی اگر انتخاب یک نماینده که با صلاحیت مشخصی، به بهبود شرایط در افغانستان کمک کند، باید از آن استقبال کرد.
وی درباره مسئله بهرسمیت شناختن هیئت حاکمه افغانستان گفت: شناسایی حکومتها مربوط به اراده مردم آن کشور است، ما بارها مطرح کردهایم، آنچه که مردم افغانستان میگویند مورد تأیید ما خواهد بود.
سفیر و نماینده ویژه ایران در ادامه با تأثیرگذار دانستن تحولات افغانستان بر منافع امنیت ملی کشورهای همسایه، افزود: جهان باید بپذیرد برای حل مشکلات در افغانستان و نگرانیها از مسئله تروریسم، نیاز به اجماع منطقهای و همکاری مشترک کشورها با افغانستان است.
وی در اینباره گفت: جامعه جهانی بداند که برای بیرونرفت از مشکلات افغانستان، باید به این سمت حرکت کنیم که بتوانیم در قالب یک همکاری مشترک، به همین دولت کمک کنند.
ژنرال افغان: «جبهه مقاومت افغانستان» یک جبهه «خیالی» است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «محمد نسیم سنگین» فرمانده تیپ چهارم سپاه 201 ارتش سابق افغانستان در یک فایل صوتی فاش شده از فساد مالی و انحصار قدرت «جبهه مقاومت» به ریاست «احمد مسعود» انتقاد کرد.
این عضو جبهه مقاومت با اظهار اینکه این جبهه زبان گویا و واضحی برابر جامعه جهانی ندارد، گفت آنها توانایی جنگ نیز ندارند و تمام امکانات در یکجا منحصر شده است.
ژنرال سنگین با انتقاد از خویشاوندی و فساد در ریاست این جبهه گفت هیچ تمایزی بین انحصار قدرت و فساد در حلقه اشرف غنی و مثلث تمرکزگرای احمد مسعود وجود ندارد.
وی در ادامه تصریح کرد: «از احمد مسعود قدیس نسازید، این فرد نه هنر جنگ و دفاع دارد، نه هنر جلب و جذب و قانع ساختن جامعه جهانی دارد».
«عطامحمد نور» والی پیشین بلخ نیز ماه گذشته در یک فایل صوتی که به رسانهها درز کرد، اطرافیان احمد مسعود را به فساد گسترده متهم کرده بود.
«میثم نظری» مسئول روابط خارجی جبهه مقاومت پیش از این در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: «ما مشتاقیم روابط خود را با دوستان افغانستان در جامعه جهانی، به ویژه آمریکا تقویت کنیم».
وی اظهار داشت: این جبهه از حمایت سیاسی و اخلاقی که پس از آگوست 2021 میلادی از سوی دوستان خوب خود در کنگره دریافت کرده است، قدردانی میکند.
خلیلزاد: دولت پیشین افغانستان را زیر فشار قرار دادیم تا زندانیان طالبان را آزاد کند
فرستاده ای پیشین ایالات متحده امریکا برای افغانستان گفته است، که در تابستان 2020، من دولت افغانستان را زیر فشار قرار دادم؛ تا هزاران زندانی طالبان را آزاد کند؛ چون طالبان از گفت و گو با دولت افغانستان بدون آزادی این زندانیان خودداری می کردند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از آمو، زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین ایالات متحده در امور صلح افغانستان گفته است، که نخستین گام برای گفت و گو با طالبان، در دوره حکومت اوباما، زمانی برداشته شد که او نامه از یعقوب مجاهد، وزیر دفاع کنونی طالبان دریافت کرد.
آقای خلیلزاد در کمیته پیوندهای خارجی مجلس نمایندگان امریکا گفته است: "در دوره رییس جمهور اوباما من نامهای از یعقوب مجاهد (وزیر دفاع کنونی طالبان و پسر رهبر پیشین آنان) دریافت کردم. در این نامه گفته شده بود که هیچ راهحلی نظامی برای آنچه در جریان است، وجود ندارد و ما به دنبال راهحل هستیم".
نماینده پیشین رییس جمهور امریکا در امور صلح افغانستان در این نشست همچنین گفته است که سه اولویت مهم برای او از سوی دولت ترمپ تعیین شده بود که باید در مذاکرات به آن دست مییافت. نخست مذاکره بر سر توافقی که امکان خروج امن و منظم نیروهای امریکایی را فراهم میکرد. دوم باید اطمینان حاصل میشد که افغانستان به پناهگاه سازمانهای ترورسیتی باز نمیگردد و سوم اینکه مذاکرات میان افغانستانی صورت بگیرد.
این در حالی است که پس از برگشت طالبان به قدرت در کشور، کشورهای همسایه، منطقه و جهان، بهشمول برخی از مقامهای ایالات متحده بارها از حضور، فعالیت و و سازماندهی حملههای بیرونمرزی توسط گروههای هراسافگن مانند داعش خراسان از افغانستان هشدار دادهاند.
در عین حال، پس از برگشت به قدرت طالبان تا اکنون هیچ تمایلی برای آغاز مذاکرات میان افغانستانی از خود نشان ندادهاند و برخی از مقامهای آنان در نشستهای بیشمار بارها گفتهاند اکنون نیازی به این مذاکرات نیست.
در متن گفتوگوی خلیلزاد با کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ایالات متحده آمده است: "در تابستان 2020، خلیلزاد دولت افغانستان را تحت فشار قرار داد؛ تا هزاران زندانی طالبان را آزاد کند؛ چون طالبان از مذاکره با دولت افغانستان بدون آزادی این زندانیان خودداری کردند".
زلمی خلیلزاد با تایید این موضوع گفته است که این کار را یکجا با وزیر خارجه امریکا کرده است؛ چون بخشی از توافق آنان با طالبان بود.
او گفته است: "بلی، آنها بخشی از توافق من بودند، و دلیل آن این بود که ما میخواستیم به مذاکرات میان افغانستانی برسیم که یک امتیاز بزرگ بود".
آقای خلیلزاد همچنین گفته است، در حالی که از نظر فنی به انتونی بلنکن، وزیر خارجه
امریکا گزارشده بود؛ اما در عمل
بسیاری از ارتباطات اولیه او از طریق مشاور رییس جمهور، آقای شولت انجام میشده است.
او در این کمیته شهادت داده است: "دولت بایدن سه گزینه داشت: 1- اصرار بر مشروط نبودن توافق با طالبان و تاکید بر عقبنشینی و مبارزه با تروریزم. 2- معیوب خواندن این توافق 3- نمیخواهیم این کار را انجام دهیم و باید خروج مشروط شود".
زلمی خلیلزاد افزوده است که بایدن یک خروج مبتنیبر بر شرایط را انتخاب نکرد.
او گفته است که تنها دلیلی که دولت بایدن نخواست این توافقنامه مشروط باشد، نگرانی از برگشت طالبان به نبرد علیه نیروهای امریکایی بوده است.
نماینده ویژه پیشین رییس جمهور امریکا در امور صلح افغانستان گفت: "خروج ایالات متحده تاثیر روانی داشت و بر حفظ موازنه نسبی قدرت برای دولت پیشین افغانستان، تاثیر منفی گذاشت".
زلمی خلیلزاد گفته است که هیچ کسی ارزیابی نکرده است که آیا طالبان به طور کلی به توافق دوحه در سال 2021 پابند بودهاند یا خیر.
آقای خلیلزاد در پاسخ به پرسشی اعضای این کمیته که آیا توسط طالبان فریب خورده است یاخیر، گفته است که نمیداند و هیچ کسی در این زمینه صادق نیست.
او در این کمیته رییس جمهور بایدن را مسئول نهایی عملیات تخلیه دانست و گفت: "رییس جمهور مسئول است و باید بگویم که بایدن زمان زیادی را صرف این موضوع کرد".
آقای خلیلزاد در پیوند به مخفیشدن ایمنالظواهری، رهبر القاعده در مهمانخانه سراج الدین حقانی در شیرپور کابل که بعد توسط هواپیمای بدونسرنشین هدف قرار گرفت، گفته است این موضوع توافقنامه دوحه را "بهوضوح" نقض میکند و "یک تخلف کامل" بوده است.
یادآوری می کنیم، که گروه طالبان پس از یک معامله پیچیده و پنهان با امریکا در دوحه پایتخت قطر، در پانزدهم ماه اگوست سال 2021 کنترل افغانستان را به دست گرفت و از آن زمان تاکنون با رفتار تندروانه شهروندان افغانستان به ویژه بانوان را به تنگنا قرار داده است.
با وجود اعلان بخشش عمومی از سوی رهبر این گروه، اما جنگجویان این گروه تاکنون بیش از دو هزار نظامیان و کارمندان حکومت پیشین را زندانی، شکنجه و کشته اند.
در ماه های پسین یورش های جبهه های مخالف گروه طالبان بر جنگجویان این گروه افزایش پیدا کرده و تاکنون صدها تن از جنگجویان این گروه در یورش های جبهه های مخالف این گروه کشته و زخمی شده اند.
ضرورت مبارزه ایران و افغانستان با داعش به عنوان تهدید مشترک
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اگرچه در دو سال اخیر موج حملات تروریستی در افغانستان کاهش یافته و هیئت حاکمه افغانستان در تامین امنیت نسبت به حکومت قبلی موفقتر عمل کرده اما با این حال خطر حملات تروریستی همواره به عنوان تهدیدی علیه مردم ایران و افغانستان وجود داشته است.
ایران و افغانستان دو کشوری هستند که اهداف بالقوه حملات تروریستی گروههای افراطی و تکفیری هستند. طی بیش از دو سال اخیر موج حملات تروریستی در افغانستان و ایران صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند تروریستها با نام و نشانهای مختلف به دنبال ایجاد رعب و وحشت و تخریب در این دو کشور هستند.
تشریک مساعی افغانستان و ایران در مبارزه علیه تروریسم میتواند یکی از اهداف قابل توجه سیاستگذاران دو کشور باشد.
با توجه به اینکه گروه تروریستی تکفیری داعش مسئولیت حمله اخیر به نمازگزاران در شهرستان گذره هرات را به عهده گرفته است، اهمیت مبارزه دو کشور علیه این گروه تروریستی بیش از پیش ضروری به نظر میرسد چرا که تبانی گروههای مختلف که حمایت برخی سران خارجنشین را نیز همراه دارد، سرآغاز فتنهانگیزی و برافروختن جنگ منطقهای است.
سخنان اخیر حسن کاظمی قمی، سفیر و نماینده ویژه ریاست جمهوری ایران در کابل مبنی بر اینکه افغانستان شریک ایران در مبارزه مشترک با تروریسم و بخصوص داعش است؛ نشاندهنده اهمیت مبارزه دو کشور علیه تروریسم بینالمللی میباشد.
کاظمی قمی در واکنش به حمله تروریستی به نمازگزاران در شهرستان گذره هرات در شبکه ایکس نوشته است: تروریسم و مشخصا داعش خراسان یک تهدید مشترک برون پایه برای ایران، افغانستان و کشورهای منطقه است؛ ما افغانستان را شریک خود در مبارزه با این تهدید مشترک می دانیم و همکاری در این حوزه از اولویتها خواهد بود.
این سخنان نشاندهنده لزوم مبارزه مشترک ایران و افغانستان در زمینه تهدیدات تروریستی است.
گروه تروریستی داعش که به گفته کارشناسان یک پروژه آمریکایی است و برخی از مقامات آمریکایی همچون ترامپ نیز بر آمریکاییبودن آن اعتراف کردهاند، در یکی دو سال اخیر عملیاتهایی در خاک افغانستان و ایران انجام داده که این حملات منجر به شهادت چندین تن از شهروندان دو کشور شده است.
سیدحسن مرتضوی معاون سفارت ایران در افغانستان نیز با بیان اینکه ایران و افغانستان در زمینه مبارزه با تروریسم اهداف مشترکی دارند، معتقد است که سیاستمداران دو کشور میبایست در زمینه مبارزه با تروریسم بینالمللی همافزایی داشته باشند.
گروه تروریستی تکفیری داعش که ابتدا در سوریه فعالیت خود را آغاز کرده بود، پس از شکست این پروژه در سوریه، با حمایت آمریکاییها به شمال افغانستان منتقل شدند و پس از آن حملاتی را در نقاط مختلف افغانستان و ایران انجام دادند.
اگرچه بسیاری از کارشناسان این حملات را به عنوان حملات کور (بدون هدف و سازماندهی) تلقی میکنند؛ با این حال شواهد نشان میدهد که بخشی از اعضای این گروه تروریستی ماموریت دارند تا به ناامنی در منطقه دامن بزنند و از این طریق سدی بر تعاملات اقتصادی شرکای منطقهای افغانستان از جمله چین، روسیه و ایران شوند.
سخنان سفیر ایران در افغانستان مبنی بر لزوم مبارزه دو کشور علیه داعش، نشاندهنده اهمیت این موضوع در امنیت افغانستان، ایران و منطقه است.
شایان ذکر است که مسئولان در افغانستان همواره به نبود پایگاه مشخص گروه تروریستی داعش در افغانستان تاکید کردهاند اما هر از گاهی این گروه تروریستی مسئولیت حملات در خاک دو کشور افغانستان و ایران را به عهده میگیرد.
در اینکه داعش یک پروژه آمریکایی است شکی نیست و بسیاری از کارشناسان معتقدند هدف اصلی این حملات ایجاد حس ناامنی در کشورهای منطقه و در نتیجه تحت تاثیر قرار دادن روابط منطقهای افغانستان است.
نکته قابل توجه در حملات تروریستی اخیر این است که تروریستها با هدف قرار دادن شیعیان افغانستان، بدنبال اهداف مشخصی در منطقه هستند، این اقدامات در ادامه خط نفاق افکنانه دشمنان دو کشور قابل تامل است.
ناامنی و ایجاد حس رعب و وحشت در میان مردم منطقه از اهداف گروه تروریستی تکفیری داعش به شمار میرود.
با توجه به آنچه گفته شد لزوم مبارزه توامان افغانستان و ایران و تشریک مساعی علیه تروریسم بینالمللی میتواند به عنوان یک اصل اجتنابناپذیر در روابط دو کشور مفروض باشد.
افغانستان، ایران و کشورهای منطقه به خوبی درک کردهاند که امنیت منطقه متکی به روابط حسنه میان کشورهای همسایه است.
آمریکا با این که در ظاهر افغانستان را ترک کرده، اما از بازی بیرون نرفته است و با کارت داعش بازی میکند. میتوان نتیجه گرفت که داعش تنها کارت باقیمانده در دستان آمریکاست که با آن بدنبال ناامنسازی افغانستان و تنگ کردن فضا برای شرکای جدید اقتصادی افغانستان از جمله کشورهای همسایه است.
کشورهای منطقه باید هوشیار باشند و برای تهدیدات مشترک، تصمیمات مشترک و مبارزه مشترک را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار دهند.
با وجود عفو عمومی، طالبان عبدالجمیل زدران، کماندوی ارتش پیشین را به اتهام همکاری با امریکا بازداشت و او را در زندان به شدت شکنجه کرد. این نظامی پیشین سه ماه پس از رهایی از بند طالبان به طور مرموزی جان باخت.
افغانستان اینترنشنال به جزئیات بازداشت، شکنجه و مرگ او دست یافته است.
بخش پشتوی افغانستان اینترنشنال با بستگان عبدالجمیل زدران گفتوگو کرده و داستان زندگی این افسر جوان را پس از سقوط نظام جمهوری بررسی کرده است.
بستگان عبدالجمیل زدران میگویند که او پس از سقوط دولت پیشین چندین روز را با فرزندانش در دروازههای میدان هوایی کابل به امید خروج از کشور و نجات از مرگ سپری کرد، اما این امید و انتظار برآورده نشد.
بر اساس اطلاعات، عبدالجمیل زدران پس از چند ماه به دلیل تهدیدات امنیتی افغانستان را ترک کرد و به ایران رفت و حدود یک سال در این کشور ماند. او در این مدت تلاش زیادی به خرج داد تا به طور قاچاقی به ترکیه برود، اما در این تلاش نیز ناکام ماند و به افغانستان بازگشت.
نزدیکان زدران میگویند که او عفو عمومی طالبان را باور نداشت و احساس ترس میکرد. خانواده او نیز نگرانی مشابهی داشتند و اصرار میکردند که عبدالجمیل زدران با فرزندان یا به تنهایی به کشور امنی برود.
چگونگی بازداشت زدران از سوی طالبان
عبدالجمیل زدران پس از بازگشت به افغانستان به اداره پاسپورت کابل تحت کنترول طالبان مراجعه کرد و موفق شد برای فرزندانش پاسپورت تهیه کند.
نزدیکان وی میگویند که زدران با پاسپورت خانوادهاش برای طی مراحل اداری به وزارت خارجه طالبان رفت، اما پس از خروج از این وزارت توسط ریاست «انتک» وزارت امور داخله طالبان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
عبدالجمیل زدران پس از آزادی به بستگانش گفته بود که او یک ماه در زندانهای خصوصی نگهداری میشد و متواتر از جایی به جای دیگر منتقل میشد. ریاست «انتک» وزارت امور داخله طالبان مرکز جمعآوری اطلاعات استخباراتی این وزارت به شمار میرود و اطلاعات نظامیان پیشین نیز در این اداره رصد میشود.
مقامات پیشین وزارت امور داخله به بخش پشتوی افغانستان اینترنشنال گفتند که اطلاعات افسران حکومت پیشین در این وزارت است و پس از سقوط حکومت پیشین، طالبان به این اطلاعات دسترسی دارد و بر اساس آن نظامیان پیشین را بازداشت میکنند.
بستگان عبدالجمیل زدران به افغانستان اینترنشنال گفتند که خانواده او تا یک هفته از بازداشت و محل نگهداری او اطلاعی نداشتند. آنان میگویند پس از تلاشهای فراوان سران قومی، طالبان عبدالجمیل زدران را به قید وثیقه آزاد کرد، اما ریاست مبارزه با فساد وزارت داخله طالبان پاسپورتهای او را ضبط کرد.
زدران پس از رهایی وحشتی را که در زندان طالبان تجربه کرده بود را به بستگانش بازگو کرده است.
به گفته منابع، عبدالجمیل زدران به بستگان خود گفته بود که طالبان او را در زندان طوری شکنجه کردند که جراحتی بر بدنش باقی نماند. زدران به نزدیکانش گفته بود که طالبان در زندان سرش را آویزان میکرد، دستهایش را میبست و شوک برقی به سرش میزد.
طالبان زدران را به همکاری با امریکاییها متهم کرده بود. یکی از بستگان نزدیک زادران به افغانستان اینترنشنال گفت که قبل از زندانی شدن، یک موسسه خیریه امریکایی ماهانه حدود ۲۰۰ دالر به او کمک میکرد.
این موسسه خیریه از طریق حساب اینستاگرام با زادران در ارتباط بوده است. طالبان پس از بازداشت او و ضبط تلفنش به این پیامها دسترسی پیدا کرد و درباره علت دریافت این پول از او بازجویی کرده است.
زدران پس از زندان
منابع نزدیک به عبدالجمیل زدران میگویند که هربار از او در مورد زندان میپرسیدند این کماندو به جا پاسخ با صدای بلند گریه میکرد. عبدالجمیل زدران، سه ماه پس از آزادی از زندان و قبل از عید فطر، برای گرفتن پاسپورت خود و خانوادهاش به ریاست انتک وزارت امور داخله طالبان مراجعه کرد، اما آنها پاسخ منفی دادند.
به گفته بستگان این نظامی پیشین، زدران به مقامات طالبان گفته بود که فرزندانش را در مکاتب ثبت نام میکند و برای درمان به خارج از کشور میرود، اما مقامهای طالبان به او گفته بودند که تصمیم برای صدور پاسپورت را سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان میگیرد.
سراجالدین حقانی نیز از قبیله عبدالجمیل زدران است. عبدالجمیل زدران در ایام عید به بغلان رفت، اما به گفته خانوادهاش او پس از رهایی از زندان با مشکلات روحی فراوانی دستوپنجه نرم میکرد.
اخیرا، زمانیکه خانواده زدران تلاش میکنند او را از خواب بیدار کنند، متوجه میشوند که یک طرف صورت او کبود و دست و پایش بیحس شدهاند. پس از انتقال زدران به شفاخانه پزشکان میگویند او جان باخته است.
به گفته نزدیکان زدران، او سه ماه پس از رهایی از زندان طالبان درگذشت. آنها میافزایند که احتمال دارد که طالبان در زندان علاوه بر شکنجههای فیزیکی و روحی، به او دارو خورانده باشد.
یکی دیگر از شرکت کنندگان در پروژه ساخت راهگذر ترانس-افغان و توسعه زیرساختهای حمل و نقلی افغانستان میشود. بنابراین، پیشنهاد تاشکند برای ایجاد یک کریدور حمل و نقل چندوجهی بلاروس-روسیه-قزاقستان-ازبکستان-افغانستان-پاکستان از محتوای واقعی زیادی برخوردار است. آستانه همچنین علاقمند به گسترش همکاریهای اقتصادی با افغانستان است. در یک همایش تجاری که در کابل برگزار شد، تاجران قزاق قراردادهایی به ارزش بیش از ۱۲ میلیون دلار امضا کردند که شرکتهای افغان علاقهمند به تامین روغن موتور از قزاقستان هستند.
گسترش فعال همکاری بین آستانه و کابل پس از آن آغاز شد که مقامات قزاقستان جنبش طالبان را از فهرست سازمان های ممنوعه در کشور در دسامبر ۲۰۲۳ حذف کردند. به گفته رئیس جمهور قاسم جومارت توکایف، این گام در کنار تلاشهای قزاقستان برای ایجاد مرکز منطقهای توسعه پایدار سازمان ملل متحد برای آسیای مرکزی و افغانستان در آلماتی، به ادغام بیشتر این کشور در جامعه جهانی و ایجاد فرصتهای جدید برای حمایت بشردوستانه از مردم افغانستان کمک میکند.
قزاقستان و ازبکستان دو کشور آسیای مرکزی هستند که نه تنها پس از روی کار آمدن جنبش طالبان همکاری با افغانستان را قطع نکردند، بلکه برعکس، تماسها را تشدید کردند. افغانستان قبل از هر چیز یک بازار بزرگ است. در دو سال گذشته، حجم تجارت بین قزاقستان و افغانستان تقریبا دو برابر شده و به ۹۸۷٫۹ میلیون دلار رسیده است. هدف ازبکستان و افغانستان افزایش گردش تجاری به ۲ میلیارد دلار و ترکمنستان به یک میلیارد دلار است.
حجم صادرات از قزاقستان به افغانستان رشد ثابتی را نشان میدهد. در سال ۲۰۲۳ حجم حمل و نقل ریلی به ۲٫۷ میلیون تن رسید که ۱٫۵ میلیون تن آن آرد و غلات بود. این نشان دهنده افزایش ۱۴ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۱ است. پیشبینیها برای سالهای آینده نیز خوشبینانه است: انتظار میرود صادرات ۴۰ درصد رشد کند و تا سال ۲۰۳۰، ترافیک سه برابر شود. برای افزایش عرضه غلات و آرد، قزاقستان به افغانستان پیشنهاد میدهد تا از پتانسیل ترمینال Beineu که در منطقه Mangystau این جمهوری واقع شده و دسترسی مستقیم به مرز قزاقستان و ترکمنستان دارد، استفاده کند. این می تواند به عنوان یک نقطه انتقال زمینی برای حمل و نقل بیشتر محصولات برای صادرات عمل کند. ظرفیت این ترمینال امکان حمل ماهیانه تا ۱۰۰ هزار تن غلات، ۱۲ هزار تن آرد و حداکثر ۳ هزار تن خوراک مخلوط را فراهم میکند.
مقامات رسمی کابل مایلند نه تنها کالاها را خریداری کنند، بلکه تولیدات خود را نیز توسعه دهند. امیرخان متقی وزیر امور خارجه افغانستان در دیدار با سریک جومانگارین معاون نخست وزیر دولت قزاقستان که در پایان ماه آوریل از افغانستان بازدید کرد، از بازرگانان قزاقستانی دعوت کرد تا در بخش معدن، راه آهن و انرژی افغانستان سرمایهگذاری کنند. افغانستان دارای ذخایر غنی نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، سنگ آهن و غیرآهنی و فلزات خاکی کمیاب است. برای شناسایی پروژههای مشترک با قزاقستان و اجرای آنها، مذاکره کنندگان با ایجاد یک کمیته فنی از میان متخصصان دو کشور موافقت کردند. وزارت خارجه افغانستان گفت که در مرحله اولیه، طرف افغان نقشههایی را که ذخایر امیدوارکننده و مطالعات مربوطه را نشان میدهد به قزاقستان انتقال خواهد داد.
متقی همچنین بر لزوم راه اندازی پروازهای مستقیم بین کابل و آستانه تاکید کرد. به عنوان بخشی از یادداشت تفاهم بین مقامات هوانوردی قزاقستان و افغانستان، شرکتهای هواپیمایی طرفین حق دارند سه پرواز مسافری/باری برنامهریزی شده در هفته انجام دهند. طرف قزاقستان آماده است تا پس از دریافت درخواستهای خطوط هوایی افغانستان، این موضوع را بررسی کند.
این در حالی است که قبلاً از طرف افغانستان درخواست توسعه مسیرهای حمل و نقل زمینی دریافت شده است. طرف قزاق پیشنهاد کرد که گزینه جدیدی برای یک مسیر سریع برای تحویل کالا از شیان (چین) از طریق قزاقستان و ترکمنستان به افغانستان و سپس به پاکستان، هند و کشورهای خاورمیانه در نظر گرفته شود. بر اساس محاسبات متخصصان قزاق، زمان تحویل کالا با قطارهای کانتینری سازمان یافته از شیان به افغانستان حدود ۱۰ تا ۱۲ روز خواهد بود. این احتمالات در نشست سه جانبه سریک جومانگارین نخست وزیر قزاقستان، ممتخان چاکیف رئیس آژانس حمل و نقل و ارتباطات ترکمنستان و نورالدین عزیزی وزیر تجارت و صنایع افغانستان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. استفاده از مسیر جدید ترانزیتی به افغانستان این امکان را میدهد که از عرضه بی وقفه کالاهای چینی به غرب کشور اطمینان حاصل کند و هزینه تحویل کالا را در مقایسه با سایر روشهای حمل و نقل به میزان قابل توجهی کاهش دهد. از تجار افغان دعوت میشود تا از قابلیتهای ترمینال قزاقستان در بندر خشک شیان برای انتقال و تحویل مستقیم کالاهای مصرفی مورد نیاز مانند صفحات خورشیدی، دیزل ژنراتورها، تلفنهای همراه، تجهیزات اداری و غیره استفاده کنند.
قزاقستان همچنین آمادگی خود را برای مشارکت در پروژه توسعه راهگذر ترانس-افغان شامل ساخت راه آهن ترمز- مزار شریف- کابل- پیشاور و هرات- قندهار- سپین- بولدک اعلام کرد. کارشناسان خاطرنشان میکنند که کریدور ترانس-افغان زمان تحویل کالا بین کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی را تقریباً ۱۰ برابر کاهش میدهد و در عین حال هزینه حمل و نقل را کاهش میدهد. قزاقستان نیز به نوبه خود آماده است تا سهم قابل توجهی در ساخت راه آهن ترانس-افغان داشته باشد و مواد لازم را برای ساخت خط آهن، تراورسها و بستهای تولیدی تامین کند. اما این به وضوح کافی نیست.
برای اجرای این پروژه که ۷ میلیارد دلار تخمین زده میشود به سرمایه گذار نیاز است. قطر اولین کشوری بود که به درخواست شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان پاسخ داد. در پاییز سال ۲۰۲۳، هیئتی از پادشاهی عربی از تاشکند بازدید کرد، جایی که آنها در مورد توسعه بزرگراه ترانس-افغان گفتگو کردند. قطریها قول سرمایه گذاری سخاوتمندانه دادهاند. امارات متحده عربی نیز واکنش مشابهی نشان داد. سرمایه گذاری مشترک اخیر بین ادارات راه آهن قزاقستان و ازبکستان نیز در توسعه این پروژه مشارکت خواهد داشت. فرض بر این است که کنسرسیومی ایجاد خواهد شد که متعاقباً حق مدیریت عملیات راه آهن را دریافت خواهد کرد.
قزاقستان همچنین فرصت هایی را برای ترانزیت کالاهای چینی به سمت جنوب آسیا ارائه میدهد. ترمینال قزاقستان در قلمرو بندر خشک در شیان (چین) ۴۰ درصد از تمام قطارهای کانتینری را که از چین به قزاقستان حرکت میکنند، یکپارچه میکند. علاوه بر این، یک ترمینال قزاقستانی-چینی در بندر لیانیانگانگ وجود دارد که روزانه دو قطار کانتینری به سمت قزاقستان ارسال میکند. به این ترتیب، ساخت راه آهن فراافغانستانی امکان ارسال محموله از چین از طریق قزاقستان را نه تنها به غرب، بلکه از طریق افغانستان به پاکستان و هند فراهم میکند.
بنابراین، شاخه شرقی کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب، انگیزه جدیدی برای توسعه پیدا میکند. این در حال تبدیل شدن به یک مسیر کلیدی برای حمل و نقل کالا از روسیه، بلاروس از طریق قزاقستان، ترکمنستان به افغانستان، هند و کشورهای خاورمیانه است. در پرتو چشم اندازهای جدید، کشورها آماده بحث در مورد شرایط تعرفه رقابتی هستند. در نتیجه مذاکرات، طرفین برای ایجاد کارگروهی برای اجرای توافقات انجام شده موافقت کردند.
لینک متن اصلی
لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10420
منابع محلی، بیانیهها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایتها و شبکههای اجتماعی این روایت را تقویت میکند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شدهاند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته میشود.
به گزارش تسنیم، ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایتهای افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاهنمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.
از سوی دیگر برخی رسانهها با انتشار اخباری اعلام کردهاند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانوادهها نیز رعایت نشده است.
بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر میرسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.
خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.
به نظر میرسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.
«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمکهای لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.
با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بینالمللی، بهخوبی میتوان دریافت که جامعه جهانی با وجود قولهای مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکردهاند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریمهای آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش میدهد.
با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.
البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.
پاشنه آشیل حکومتهای کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیدهاند و همواره برای این حکومتها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زدهاند.
به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر میرسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیقتر از گذشته فرو نرود.
بیانیه حزب التحریر درباره بازداشتهای اعضایش توسط طالبان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دفتر مطبوعاتی «حزب التحریر» در افغانستان در بیانیهای ضمن تأیید بازداشت اعضای این گروه در ولایتهای مختلف توسط حکومت طالبان نوشت: چنین فشارهایی حزب التحریر و اعضای آن را از ادامه دعوت و تلاش برای اقامه خلافت منصرف نمیکند.
این گروه افراطی در ادامه نیز از حکومت طالبان انتقاد کرد که اعضایش شامل عفو و آزادسازی زندانیان بهمناسبت عید فطر قرار نگرفتند.
اواخر فروردین گذشته نیز حزب التحریر در بیانیهای از بازداشت سخنگو و شماری از اعضای این گروه افراطی طی دو ماه گذشته بهجرم دعوت و فعالیت و برپایی خلافت اسلامی خبر داده بود.
اداره اطلاعات حکومت طالبان دو سال قبل نیز فعالیت حزب التحریر، جمعیت اصلاح و نهاد النجم را در افغانستان ممنوع اعلام کرده بود.
حز التحریر سازمانی است که تشکیل خلافت در سراسر جهان اسلام را هدف خود و هر یک از کشورهای اسلامی را ولایتی از این خلافت با مرکزیت سرزمینهای عربی میداند.
حادثه تروریستی مسجد امام زمان شهر هرات یکبار دیگر بحث حضور و فعالیت داعش در افغانستان را در کانون توجه قرار داد،به ویژه این که عملیات اخیر دومین حمله تروریستی یه غیر نظامیان و به طور خاص شیعیان افغانستان در کمتر از 10 روز گذشته بوده است.شواهد و قرائن و پذیرش مسئولیت حمله اول تروریستی در کابل توسط داعش،این گروه را در جایگاه مظنون اصلی حمله به مسجد شیعیان در هرات نیز قرار می دهد .بنابر این لازم است به نکاتی در مورد فعالیت داعش در افغانستان اشاره شود؛
1)مقامات امارت اسلامی طالبان مدتی است که مدعی نابودی کامل داعش در افغانستان هستند و تاکید دارند که اگر در این میان مشکلات امنیتی هم وجود دارد،به طور خاص نتیجه کم کاری ،اهمال و حتی دسیسه چینی همسایگان است. اظهارات چند روز قبل "متقی" سرپرست وزارت خارجه طالبان در متهم ساختن سه کشور همسایه به تامین نیرو،انتقال و ترانزیت و در نهایت تجهیز و آموزش داعش دقیقا در همین راستا انجام گرفته و بازتاب فراوانی یافت.اما عملیاتهای تروریستی اخیر علاوه بر این که استمرار فعالیت داعش در افغانستان را نشان می دهد،این موضوع را هم آشکار می کند که مسئله حضور داعش در منطقه با فرافکنی ،سلب مسئولیت از خود و مقصر جلوه دادن دیگران قابل حل نخواهد بود.در مقابل، نابودی داعش تنها در سایه همکاری ، تعامل و درک کشورهای منطقه از ملاحظات سیاسی و امنیتی یکدیگر حاصل خواهد شد؛همان نکته ایی که سفیر جمهوری اسلامی در کابل پس از حملات اخیر و با شریک خواندن کشورها در مبارزه با این تهدید مشترک،مورد تاکید قرار داد.
2)محدود کردن داعش به یک چارچوب سازمانی و تشکیلاتی مشخص،محدود و بسته، چه از جانب طالبان و چه از جانب دیگر کشورهای منطقه اشتباهی بزرگ محسوب می شود ، چرا که داعش یک طرز تفکر و ایدئولوژی است که از ظرفیت جذب و همراهی با اشخاص و گروههای تروریستی مختلف دیگر در منطقه برخوردار است.دقیقا به همین دلیل است که پاکستان تفاوتی میان داعش و طالبان پاکستانی قائل نمی شود و جمهوری اسلامی گروههای تروریستی جیش العدل و داعش را در یک راستا می نگرد.در افغانستان هم طالبان این نکته را در نظر بگیرند که بیش و پیش از مبارزه با سازمان و تشکیلات داعش،باید مانع بسط و گسترش تفکرات و ایدئولوژی های داعشی و یا داعش پسند در این کشور شوند.به عنوان نمونه و در بحث شیعیان باید گفت که اگر چه دیدگاهی که حملات اخیر را بر مبنای ایجاد تفرقه میان امارت و شیعیان و یا جمهوری اسلامی ایران تحلیل می کند،کاملا خور تامل به نظر می رسد،اما عملکرد مقامات و مسئولین امارت هم نباید به گونه ایی باشد که تمیز و تشخیص تفکرات و عملکرد آنها با دیدگاه داعش در مورد شیعیان به دشواری انجام گیرد
افغانستان نفت روسیه را به جنوب آسیا منتقل میکند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «نورالدین عزیزی» وزیر صنعت و تجارت حکومت طالبان اعلام کرد هیئت حاکمه افغانستان با قزاقستان و ترکمنستان برای ایجاد یک مرکز لجستیکی در هرات با هدف تبدیل این کشور به نقطه لجستیکی اصلی برای صادرات منطقه توافق کردهاند.
عزیزی در گفتگو با «رویترز» گفت هدف ایجاد این مرکز لجستیکی صادرات منطقه، از جمله نفت روسیه به جنوب آسیا است.
وی افزود: پس از نشست هفته گذشته طالبان با مقامهای ترکمنستان و قزاقستان در کابل، توافق شده که گروههای فنی در جریان دو ماه توافقنامه کتبی را در مورد طرحهای رسمی برای ساخت این مرکز لجستیکی آماده کنند.
به گفته عزیزی، پس از شش ماه گفتگو پیرامون طرح ایجاد این مرکز تصمیم گرفته شده که هر سه کشور در ساخت این مرکز مشترک سرمایهگذاری کنند.
وزیر صنعت و تجارت حکومت طالبان در ادامه خاطرنشان کرد این مرکز بخشی از تلاشهای گستردهتر طالبان برای بهرهگیری از موقعیت استراتژیک افغانستان است.
وی اضافه کرد: براساس گفتگوهای ما، قرار است یک مرکز لجستیکی در ولایت هرات ایجاد شود که میتواند شمال را به جنوب آسیا متصل کند.
طبق گفته وی، این مرکز لجستیکی ظرفیت نگهداری یک میلیون تُن نفت را خواهد داشت.
عزیزی درباره تاریخ آغاز عملی این پروژه جزئیاتی ارائه نکرد.
تعویق بررسی جنایات جنگی انگلیس در افغانستان برای یک سال دیگر
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، نشریه انگلیسی «گاردین» اعلام کرد به مکتوبی دست یافته که نشان میدهد ممکن است جلسات استماعیه وزارت دفاع انگلیس درباره جنایات جنگی نیروهای ویژه این کشور در افغانستان با تأخیر 10 ماه مواجه شود.
گاردین در این گزارش جزئیات نامه «پیرز داگارت» وکیل تحقیقات عمومی درباره قتل عمدی دستکم 80 شهروند افغانستان توسط نیروهای بریتانیایی را منتشر کرده که از بروز مشکل در روند این تحقیقات خبر میدهد.
بر اساس این مکتوب، حتی اگر وزارت دفاع انگلیس، کارمندان حقوقی اضافی استخدام کند و نرمافزار تخصصی خریداری کند، ارائه اسناد تا اکتوبر یا نوامبر سال جاری ممکن نیست؛ بنابراین، جلسات استماعیه در مورد این قتلها ممکن است تا مارس 2025 به تعویق بیفتد.
بر اساس تحقیقات یک سازمان حقوقی انگلیسی به نام «لی دی» که از دسامبر 2022 آغاز شد، نیروهای ویژه انگلیسی در افغانستان بین سالهای 2010 تا 2014 احتمالا دستکم 80 غیرنظامی افغان را کشتهاند.
در این تحقیق آمده یکی از نیروهای ویژه انگلیسی تنها در یک دوره ششماهه اعزام به افغانستان 35 غیرنظامی افغان را به قتل رسانده است.
بر اساس این تحقیق این نظامی انگلیسی احتمالاً از سیاست ادعایی «کشتن تمام مردان در سن جنگیدن» پیروی کرده و بدون آنکه تهدیدی از سوی این افراد متوجه نیروهای انگلیسی باشد، آنها را کشته است.
تحقیقات جدید در مورد جنایات نظامیان انگلیسی در افغانستان دسامبر 2020 و پس از آن آغاز شد که وزارت دفاع انگلیس پس از چند سال مقاومت مقابل گزارشهای جنایات نظامیان این کشور در افغانستان اجازه داد تحقیقات مستقل در این رابطه آغاز شود.
همزمان با این تحولات «تایمز» انگلیس در گزارشی فاش کرد پیش از بازدید بازرسان از مقر نیروهای ویژه در لندن به عنوان بخشی از تحقیقات جنایات جنگی، فرماندهان انگلیسی پروندههای مربوط را از بین بردهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شاخه خوراسان گروه تروریستی داعش با انتشار مطلبی تازه، از هواداران خود خواسته است تا به جای فلسطین برای «جهاد» و «هجرت» به این شاخه در «ولایت خوراسان» که عمدتا جغرافیای افغانستان کنونی را در بر میگیرد، بپیوندند.
این گروه تروریستی در ایام عید فطر نیز در پیامی از طرفداران و حامیان خود خواسته بود تا برای «هجرت و قتال» به «خوراسان» بیایند.
این گروه تروریستی که همکاری تنگاتنگی با رژیم صهیونیستی دارد و تحرکات آن همواره در خدمت منافع تلآویو بوده است، در حالی از طرفداران خود خواسته تا بهجای فلسطین، برای جهاد به افغانستان بیایند که داعش گروههای مقاومت فلسطینی را مرتد دانسته و کشتن آنها را بر کشتن «کفار» اولویت میداند.
بر اساس گزارش رسانهها، داعش خوراسان بر هیچ منطقهای از افغانستان تسلط ندارد و در گزارش «رویترز» نیز آمده است که هسته مرکزی این گروه تروریستی در ایالت بلوچستان پاکستان حضور دارد.
«ذبیح الله مجاهد» سخنگوی حکومت طالبان اعلام کرد گروه تروریستی داعش پدیدهای نیست که توانایی ایجاد مشکل برای افغانستان داشته باشد و در سالهای اخیر توسط حکومت کنونی افغانستان سرکوب شده است.
«ضمیر کابلوف» نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان نیز پیش از این گفته بود شاخه گروه تروریستی داعش در شمال افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی ایجاد شد.
آمار کشته و زخمی شدن افغانها توسط داعش
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در گزارشی اعلام کرد: از ماه «ژانویه» سال جاری میلادی تا ماه «مارس» امسال ۱۵۴ نفر بر اثر حملات داعش در افغانستان کشته یا زخمی شدند، شمار تلفات حملات داعش در این مدت ۳۶ نفر و تعداد مجروحان، ۱۱۸ نفر اعلام شده است.
سازمان ملل متحد با بیان اینکه در این حملات، عمدتا شیعیان افغانستان هدف حملات داعش قرار گرفته اند، افزود: سه انفجار بمب دستی در این مدت باعث کشته و زخمی شدن هفتاد و نه نفر شد.
دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد با اشاره به جان باختن پنج غیرنظامی براثر انفجار مین کارگذاشته شده در مینی بوس مسافربری در غرب شهر کابل و زخمی شدن ۲۰ نفر دیگر در این انفجار اعلام کرد: حمله انتحاری در برابر شعبه «کابل بانک» در شهر قندهار در جنوب افغانستان نیز بیست و پنج کشته و پنجاه زخمی برجای گذاشت.
سازمان ملل با بیان اینکه مسئولیت همه انفجارهای یاد شده را داعش برعهده گرفته است افزود: قربانیان این حملات، زنان، مردان و کودکان بوده اند.
این درحالی است که هفته جاری نیز نمازگزاران مسجد امام زمان در شهرستان «گذره» استان هرات هدف حمله داعش قرارگرفتند که بر اثر آن هشت نفر به شهادت رسیدند.
دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور افغانستان در بیانیههای خود بر حفاظت از شیعیان این کشور در برابر حملات تروریستی تاکید کرده اند.
رییس اتاق بازرگانی افغانستان و ایران در هرات از فعالیت ۱۰۷ شرکت چینی در افغانستان خبر داد و گفت: افغانستان سرشار از ذخایر معدنی بکر و دست نخورده است و انواع ذخایر فلزات صنعتی و زینتی در خاک این کشور یافته میشود و اگر ایرانیها بخواهند در استخراج این مواد با افغانستان سرمایه گذاری مشترک داشته باشند با آنها همکاری لازم را به عمل میآوریم.
میراجان سلیمان خیل،رییس اتاق بازرگانی افغانستان و ایران در هرات، در گفت وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای ما افغانها واقعا دردآور است که در سالیان گذشته همه چالشها و مشکلاتی افغانها بر گرده ایرانیها بوده اما امروز حضور تاجران و سرمایه گذاران ایرانی آن چنان که باید در افغانستان پررنگ نیست. در حالی که اکنون ۱۰۷ شرکت چینی در افغانستان فعالیت دارند و به استخراج معادن، نفت و گاز در این کشور مشغولند.
وی افزود: در حال حاضر فرصت های زیادی در سرمایه گذاری در افغانستان نهفته است، بوروکراسی های اداری بسیار کاهش یافته و زمینه برای جذب سرمایه گذار آماده است.
سلیمان خیل گفت: علاوه بر چینی ها، ازبکستانیها، قزاقستانیها و پاکستانی ها هم در افغانستان سرمایه گذاری کرده اند.
وی خاطرنشان کرد: البته اکنون ایرانیها با افغانستان تجارت دارند اما در زمینه های یادشده در افغانستان سرمایه گذاری نکرده اند در حالی که افغانستان سرشار از ذخایر معدنی بکر و دست نخورده است و انواع ذخایر فلزات صنعتی و زینتی در خاک این کشور یافته می شود و اگر ایرانی ها بخواهند در استخراج این مواد با افغانستان سرمایه گذاری مشترک داشته باشند اتاق مشترک ایران و افغانستان با آنها همکاری لازم را به عمل می آورد.
رییس اتاق بازرگانی افغانستان و ایران در هرات تصریح کرد: بدون هیچ شکی امنیت سرمایه گذاری در افغانستان تامین است و این امنیت برقرار است که کشورهایی که پیش تر به آنها اشاره کردم در افغانستان سرمایه گذاری کرده اند.
وی همچنین اظهار کرد: از استقرار امارت اسلامی در افغانستان تاکنون که به حدود دو سال می رسد ارزش صادرات افغانستان از ۷۰۰ میلیون دلار به دو میلیارد دلار افزایش پیدا کرده و در حال حاضر صادرات افغانستان شامل ۷۱ قلم کالا می شود.
وی از مواد معدنی، خشکبار، کنجد و کشمش به عنوان کالاهایی یاد کرد که بیشترین جذابیت را در بازارهای خارجی دارند و یادآور شد: بازار افغانستان امروز ظرفیت پذیرش کالاهای گوناگونی را دارد.
به گزارش عصر ایران، یک رسانه با انتشار گزارشی از شهر کابل، از تلاش دولت طالبان برای جذب گردشگران خارجی خبر داده است.
در سال ۲۰۲۱، طبق آمار رسمی تنها ۶۹۱ توریست خارجی به افغانستان سفر کرده؛ در سال ۲۰۲۲، این رقم به ۲۳۰۰ نفر افزایش یافت و پارسال به رقم ۷ هزار نفر رسید.
در این گزارش آمده است:
حدود ۳۰ مرد در یک کلاس درس در کابل جمع شده اند، که بخشی از اولین گروه دانشجویی در یک موسسه تحت مدیریت طالبان است که قرار است متخصصان گردشگری و مهمان نوازی را آموزش میدهد.
این افراد قرار است پس از اتمام دوره در بخشهای مختلف صنعت گردشگری مشغول به کار شوند. یک دانشجو مدل است و دیگری ۱۷ ساله است که هیچ سابقه شغلی ندارد.
دانشجویان در سنین، سطح تحصیلات و تجربه حرفهای متفاوتی هستند. همه آنها مرد هستند – زنان افغان از تحصیل بیشتر از صنف ششم منع شده اند.
حاکمان افغانستان عمدتا به دلیل اعمال محدودیتهایشان بر زنان و دختران در صحنه جهانی نام خوشی ندارند. اقتصاد این کشور بسیار خراب است، زیرساختها ضعیف و فقر زیاد است.
با این حال، خارجیها به دلیل کاهش شدید خشونت، افزایش ارتباطات پروازی با مراکزی مانند دبی، به این کشور سفر میکنند. اعداد زیاد نیستند و در واقع طی دهههای گذشته هرگز نبوده اند.
در سال ۲۰۲۱، طبق آمار رسمی تنها ۶۹۱ توریست خارجی به افغانستان سفر کرده؛ در سال ۲۰۲۲، این رقم به ۲۳۰۰ نفر افزایش یافت و پارسال به رقم ۷ هزار نفر رسید.
“محمد سعید” رئیس اداره توریسم در کابل گفت که بزرگترین گروه بازدیدکنندگان خارجی از کشور چین به دلیل نزدیکی و جمعیت زیاد آن است. البته از نظر او افغانستان نیز نسبت به برخی از همسایگان خود برتریهایی دارد.
سعید گفت: آنها به من گفته اند که نمیخواهند به پاکستان بروند، زیرا خطرناک است و مورد حمله قرار میگیرند. این را ژاپنیها به من هم گفته اند. این برای ما خوب است.
اما مشکلاتی جدی هم در روند جذب گردشگر خارجی هم دارد.
دسترسی به ویزا دشوار و پرهزینه است. بسیاری از کشورها پس از بازگشت طالبان به قدرت، روابط خود را با افغانستان قطع کردند و هیچ کشوری آنها را به عنوان حاکمان قانونی کشور به رسمیت نمیشناسد.
سفارتخانههای افغانستان یا تعطیل شدند یا فعالیتهای خود را متوقف کردند. جنگ قدرت بین سفارتخانهها و کنسولگریهای افغانستان متشکل از افرادی از دولت سابق مورد حمایت غرب و آنهایی که تحت کنترل کامل دولت طالبان هستند، وجود دارد.
سعید میپذیرد که موانعی برای توسعه گردشگری افغانستان وجود دارد، اما گفت که برای غلبه بر آنها با وزارتخانهها همکاری میکند.
هدف نهایی او رسیدن به شرایط صدور ویزا در بدو ورود برای گردشگران است، اما ممکن است سالها با آن شرایط فاصله داشته باشد. شبکه جادهای که در برخی نقاط کشور نیمه آسفالت است یا وجود ندارد، مشکلاتی دارد و خطوط هوایی تا حد زیادی از حریم هوایی افغانستان اجتناب میکنند.
شهر کابل به عنوان پایتخت بیشترین پروازهای بین المللی را دارد، اما هیچ فرودگاه افغانستان مسیر مستقیم با بازارهای توریستی بزرگ مانند چین، اروپا یا هند ندارد.
علیرغم چالشها، سعید میخواهد که افغانستان به یک پایگاه بزرگ گردشگری تبدیل شود، جاه طلبیای که به نظر میرسد توسط رهبران ارشد طالبان حمایت میشود.
او در این زمینه گفت: من به دستور بزرگان (وزرا) به این بخش فرستاده شده ام. آنها باید به من اعتماد کنند، زیرا مرا به این مکان مهم فرستاده اند.
دانشجویان مشغول تحصیل در موسسه گردشگری کابل هم آرزوهایی دارند. “احمد مسعود تلاش” مدل افغان که در موسسه تحصیل میکند، میخواهد در مورد مکانهای زیبای افغانستان پستهای اینستاگرامی بگذارد و تاریخچه آنها را برای ارایه رسانهای بیاموزد.
“سمیر احمدزی” فارغ التحصیل دانشکده بازرگانی، میخواهد یک هتل باز کند، اما فکر میکند که ابتدا باید درباره گردشگری و مهمان نوازی بیشتر بداند.
احمدزی گفت: آنها (توریستهای خارجی) مدام میشنوند که افغانستان عقب مانده و درگیر فقر و جنگ است. ما ۵ هزار سال تاریخ داریم. باید صفحه جدیدی درباره افغانستان ایجاد شود.
کلاسها شامل صنایع دستی افغانستان و مبانی مردم شناسی است.
یک موضوع غیررسمی نحوه تعامل با زنان خارجی و اینکه چگونه رفتار یا عادات آنها میتواند با آداب و رسوم و احکام محلی تضاد داشته باشد. به عنوان مثال میتوان از سیگار کشیدن یا غذا خوردن زنان در ملاء عام، اختلاط آزادانه با مردانی که از نظر خونی یا ازدواج با آنها ارتباطی ندارند، باشد.
طالبان یک محدودیت جدی در زمینه نحوه پوشش زنان در اجتماع وضع کرده و الزاماتی را برای آنها برای داشتن سرپرست مرد یا محرم در هنگام سفر وضع کرده اند. با این قوانین صرف غذا، سفر به تنهایی و معاشرت با زنان دیگر در جمع سختتر شده است. با بسته شدن سالنهای ورزشی به روی زنان و ممنوعیت سالنهای زیبایی، مکانهای کمتری وجود دارد که آنها بتوانند بیرون از خانه همدیگر را ملاقات کنند.
“سرنا” تنها هتل پنج ستاره این کشور، به نشانه آماده شدن این کشور برای بازدیدکنندگان خارجی بیشتر، پس از یک ماه تعطیلی، سالن اسپا و زنانه خود را برای زنان خارجی بازگشایی کرده است.
اتباع خارجی برای دسترسی به خدمات باید پاسپورت خود را نشان دهند. ورود زنان افغانستانی به این محل ممنوع است.
محدودیتهای زنان و دختران افغان بر شرکتهای مسافرتی خارج از کشور فشار میآورد، زیرا آنها میگویند که سعی میکنند با اهدای کمکهای مالی، حمایت از پروژههای محلی یا فقط بازدید از مشاغل خانوادگی، بر جنبه مثبت تعاملات فرهنگی تمرکز کنند.
طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
“شین هوران” بنیانگذار “راکی رود تراول” گفت که سفر به افغانستان نباید به عنوان تایید دولت یا رژیم سیاسی خاص تلقی شود.
در نهایت، هدف باید حمایت از شیوههای گردشگری مسئولانه باشد که به طور مثبت به اقتصاد محلی کمک میکند و احترام و درک متقابل را تقویت میکند.
او گفت که هیچ نظری از سوی مقامات در مورد آنچه که گروههای تور دیدهاند یا انجام دادهاند وجود ندارد و این شرکت از نزدیک با یک سازمان حقوق زنان در افغانستان همکاری میکند. هوران افزود: درصدی از هزینه تور صرف حمایت از برنامههای این سازمان شد.
هیچ زنی در موسسه گردشگری و مدیریت هتلداری وجود ندارد. دانشجویان مرد مشغول تحصیل به این موضوع اشاره نمیکنند. اما یک مسئول در اداره گردشگری به این موضوع اشاره میکند.
این مقام که از ترس نخواست نامش فاش نشود، گفت: این یک وضعیت دلخراش است. حتی اعضای زن خانواده میپرسند که آیا میتوانند اینجا درس بخوانند. اما با تغییر دولت، سیاست تغییر کرد. زنانی که پیش از به روی کار آمدن طالبان در این موسسه درس میخواندند هرگز برنگشتند و فارغ التحصیل نشدند.
به گزارش ایکنا، مهدی رضا، کارشناس ارشد فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در مطلبی با نام «سرنوشت آثار باستانی در نظام امارت اسلامی» نوشت: آثار باستانی و اماکن تاریخی در افغانستان در زمره دغدغههای ملی، منطقهای و بینالمللی بوده و هست. امارت اسلامی افغانستان در حکومت اول خویش، ضدیت با فرهنگ و آثار باستانی را سرلوحه کار خویش قرار داده بود. چنانچه با وجود درخواستهای مکرر جهانی، بُت بامیان را منفجر و افراد این گروه تعدادی از آثار باستانی افغانستان را غارت یا نابود کردند. با این حال بعد از آنکه برای بار دوم قدرت را به دست گرفتند، سیاستشان نسبت به اماکن و آثار باستانی موجود در افغانستان تغییر کرده و تلاش میکنند تا با امکانات محدودی که دارند، جلوی تخریب و فروپاشی آنها را بگیرند. تا جایی که مسئولین وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان برای بازسازی اماکن تاریخی و فرهنگی از کشورهای خارجی در خواست کمک کردهاند. شایسته است جمهوری اسلامی ایران در این خصوص با امارت اسلامی افغانستان همکاری کرده و از آن طریق به تحکیم و گسترش روابط فرهنگی دو کشور، تعمیق و تداوم ببخشد.
متن یادداشت مهدی رضا، کارشناس ارشد فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از این قرار است:
هفدهم فروردین ماه، تعدادی از فرهنگیان ولایت زابل افغانستان با انتشار یک اعلامیه، از نابودی آثار تاریخی و فرهنگی این استان ابراز نگرانی کردند. آنان از حکومت سرپرست طالبان در خواست کردند که برای پیشگیری از نابودی کامل آثار تاریخی و میراث فرهنگی و تمدنی این منطقه، دست به کار شود. به گفتۀ آنان، در صورت عدم توجه به موقع حکومت طالبان، این آثار تاریخی کاملاً فرو خواهند ریخت. بالاحصار تاریخی، قلعه شاه عالم خان، مقبره شیخ متی و منار غشی، از جمله آثار تاریخی و میراث فرهنگی ولایت زابل هستند.
امارت اسلامی افغانستان در حکومت اول خویش، ضدیت با فرهنگ و آثار باستانی را سرلوحه کار خویش قرار داده بود. چنانچه با وجود درخواستهای جهانی، بُت بامیان را منفجر کرده و افراد این گروه تعدادی از آثار باستانی افغانستان را غارت یا نابود کردند. با این حال بعد از آنکه برای بار دوم قدرت را به دست گرفتند، سیاستشان نسبت به اماکن و آثار باستانی موجود در افغانستان تغییر کرده و تلاش میکنند تا با امکانات محدودی که دارند، جلوی تخریب و فروپاشی آنها را بگیرند.
مسئولین ذیربط امارت اسلامی در وزارت اطلاعات و فرهنگ، تلاش دارند تا همکاری کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی را در راستای حفظ و ترمیم آثار باستانی افغانستان جلب کنند. چنانچه چندی قبل ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت هرات از مؤسسه تیکای ترکیه درخواست کرده بود تا در جهت بازسازی قلعه اختیارالدین که به دلیل زلزله اخیر آسیب دیده و نیز استحکام منارههای شهر هرات همکاری کند. همچنین مسئولین ذیربط امارت اسلامی در نظر دارند در سال پیش رو، برنامههای متعدد بازسازی اماکن تاریخی را در سراسر افغانستان با کمک نهادهای مربوطه منطقهای و بینالمللی، تطبیق و عملی کنند.
بر همین اساس تعدادی از فرهنگیان ولایت زابل افغانستان از حکومت سرپرست امارت اسلامی افغانستان خواستند تا نسبت به آثار تاریخی و فرهنگی این ولایت توجه کرده و مانع از نابودی و فروپاشی آن شوند. زیرا ولایت زابل یکی از حوزههای تمدنی بسیار غنی افغانستان است که آثار باستانی مهمی را در خود جای داده است. به گفتۀ آنان در صورت عدم توجه به موقع حکومت طالبان و مسئولین ذیربط، آثار تاریخی مانند بالاحصار تاریخی، قلعه شاه عالم خان، مقبره شیخ متی و منار غشی، کاملاً فرو خواهند ریخت.
ملاحظه:
مسئولین وزارت
اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی بارها تأکید کردند که ما پروژههایی داریم که در
اولویت هستند. از جمله آنها آثار باستانی و اماکن تاریخی بوده که با خطر تخریب
مواجه هستند. ما با مؤسسات خارجی بارها صحبت کردیم اما متأسفانه جامعه جهانی هم
آثار باستانی و تاریخی را که جزء میراث تمام مردم دنیا است، در زمره مسائل سیاسی
شامل کرده و در این بخش کمک قابل ملاحظهای نکردهاند.
در گذشته مسئولین ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت غزنی هم بارها در مورد وضیعت ناگوار بعضی از آثار تاریخی نگرانی نشان دادند. آنها میگویند که مکرراً از وزارت اطلاعات و فرهنگ خواستهاند که به اماکن تاریخی و باستانی توجه کند. به همین منظور سال گذشته نیز مهاجر فراهی، معاون انتشاراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی در سفر خود به روسیه؛ از مقامات روسیه برای بازسازی اماکن تاریخی و فرهنگی خواهان کمک و همکاری شد که الان از سوی روسیه عملی نشده است.
با توجه به اینکه حکومت طالبان با کمبود نیروی متخصص، بودجه و منابع مالی در زمینه حفظ و ترمیم آثار باستانی مواجه است، جمهوری اسلامی ایران میتواند در این خصوص با امارت اسلامی افغانستان همکاری کرده و به تحکیم و گسترش روابط فرهنگی دو کشور، تعمیق و تداوم بخشد.
به گزارش ایراف؛ در روزهای اخیر یکی از مباحث مهم در عرصه اقتصاد بینالمللی کشور، حرکت اولین قطار تجاری افغانستان به مقصد ترکیه از مسیر روزنک ایران بود. این قطار با استفاده از مسیر ریلی هرات – خواف در حال صادرات محصولات تولیدی افغانستان به بازارهای ترکیه و اروپا بود. اما ظاهراً این قطار به دلایلی نامعلوم در ایستگاه روزنک متوقف و اعلام شد که ایران برای ادامه حرکت به این قطار لوکوموتیو نداده است.
البته این خبر بلافاصله از سوی راه آهن جمهوری اسلامی ایران تکذیب شد. اما ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد، برخلاف ادعای راه آهن ایران مبنی بر عدم ورود قطار تجاری افغانستان به مقصد ترکیه، این قطار در ایستگاه شمتیغ ایران متوقف شده است. باید توجه داشت که اینگونه اقدامات و بیبرنامگی در مبادلات بینالمللی میتواند پیامدهای منفی برای اعتبار کشور محسوب شده و کشورها را به یافتن کریدورها و مسیرهای جایگزین ترغیب میکند. از همین روی، اکنون لازم است اهمیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی این قطار و رونق گرفتن ترانزیت ریلی ایران و افغانستان تشریح شود.
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و افغانستان، دو کشور به دنبال تقویت نقش خود در کریدورهای و مسیرهای ترانزیتی هستند. این کریدورها علاوه بر اهمیت اقتصادی، نقش تعیین کننده در دنیای آینده و نظم نوین چند قطبی خواهند داشت. از همین روی، همه کشورها به دنبال افزایش سهم خود در این تحولات هستند. ایران و افغانستان نیز در موضوع کریدورها میتوانند هم رقیب و هم شریک یکدیگر باشند و در این میان، راه آهن خواف-هرات نقش تعیین کننده در راستای همکاری و مشارکت دارد.
این خط راه آهن جدید، حمل و نقل مسافر، صادرات و واردات کالا بین دو کشور و در نتیجه موقعیت استراتژیک ایران در صادرات منطقهای را بهبود میبخشد. البته برای افغانستان نیز اهمیت استراتژیک دارد زیرا این کشور را به اروپا متصل میکند. براساس برآوردها، این اتصال جدید سالانه یک میلیون مسافر بین دو کشور و بیش از شش میلیون تن کالا در سال جابجا را خواهد کرد.
در ۹ می ۲۰۲۳، نخستین بار آزمایشی از ایران به افغانستان از طریق خط آهن خواف – هرات ارسال شد. این محموله شامل ۱۷ واگن بود که ۶۵۵ تن تجهیزات راه آهن را انتقال داد که در ساخت بعدی خط ریلی استفاده شد. خط آهن خواف – هرات ۲۲۵ کیلومتر طول دارد که ۱۴۰ کیلومتر آن در افغانستان و ۸۵ کیلومتر باقی مانده در ایران است. ساخت خط آهن خواف – هرات که خواف در شرق ایران را به هرات در غرب افغانستان متصل میکند، در سال ۲۰۰۷ آغاز و ارزش این پروژه ۷۵ میلیون دلار گزارش شده است.
پروژه راه آهن خواف – هرات به کاهش هزینههای حمل و نقل، ترافیک مرزی و تشویق حمل و نقل مسافر و کالا در سراسر منطقه کمک و روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و افغانستان را بیش از پیش تقویت خواهد کرد. در واقع، ایران با توسعه شبکهای از مسیرها، به دنبال راههایی برای رهایی از انزوا و صادرات به بازارهای جهانی بوده است. ایران با همسو شدن با قدرتهایی مانند چین و روسیه نشان داده که با وجود محدودیتهای مرتبط با تحریمهای غرب، گزینههای جایگزین وجود دارد.
البته افغانستان کنونی نیز از سال ۲۰۲۱ تحت تحریمهای غرب است. از همین روی، طالبان نیز به دنبال منابع درآمد متنوع مانند معادن و ترانزیت هستند. اتصال این کشور به بخش شرقی کریدور شمال-جنوب از طریق راه آهن خواف-هرات میتواند اتصال کابل به بازارهای بزرگی مانند روسیه، آسیای مرکزی، خلیج فارس و جنوب آسیا را فراهم کند که در بهبود معیشت مردم افغانستان بازتاب مییابد.
در واقع، هدف ایران با اتصال راه آهن خواف-هرات به شبکههای ریلی گستردهتر، بهرهگیری از مسیرهای تجاری زمینی منطقه است و همکاری افغانستان و ایران در کریدورهای حمل و نقل خود میتواند اجرای تحریمها برای هر دو کشور را دشوارتر کند. در واقع این راه آهن نتیجه برد-برد برای دو کشور خواهد داشت.
البته تاثیر و مزایای این قطار محدود به دو کشور نخواهد بود. به ویژه، تاجیکستان و قرقیزستان میتوانند منتظر دستاوردهای بیشتر از خط راه آهن از طریق افغانستان و ایران باشند، زیرا آنها از طریق ارتباط با افغانستان به مسیرهای تجارت دریایی و همچنین اروپا دسترسی خواهند داشت. پیش از این، روابط ضعیف دوجانبه میان کشورهای آسیای مرکزی، یکپارچگی پایین منطقهای و ترانزیت مرزی ناکارآمد مانع تجارت درون منطقهای و بین منطقهای شده است. در واقع، راه آهن وابستگی آنها به ترکمنستان و ازبکستان و همچنین روسیه را کاهش خواهد داد.
در سالهای اخیر، ترکیه رویکرد بلندپروازنهای در زمینه کریدورها داشته و همواره به دنبال نقش محوری برای خود بوده است. در واقع، آنکارا درپی تبدیل شدن به هاب گاز و ترانزیتی منطقه است. برای نمونه، پس از ایجاد کریدور هند-خاورمیانه-اروپا در اجلاس گروه ۲۰، رجب طیب اردوغان و سپس وزیر امور خارجه کشور، این کریدور و هر مسیر ترانزیتی بدون حضور ترکیه را رد کردند. در این راستا، اردوغان در سفر اخیر خود به عراق تمرکز ویژه به پروژه «راه توسعه» عراق داشته که بندر فاو این کشور در جنوب را به ترکیه وصل میکند.
دو نمونه فوق نشان دهنده اهمیت کریدورها برای راهبرد آنکارا را آشکار میکند. یکی از پروژههای ترکیه در این رویکرد، موافقتنامه تاسیس راه لاجورد (کریدور لاپیس – لازولی) بوده که افغانستان را از طریق ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان به دریای سیاه و در نهایت از مسیر ترکیه به دریای مدیترانه و اروپا متصل میکند. براساس این پروژه، شهر تورغندی در هرات افغانستان با خطوط راهآهن و بزرگراهها به عشقآباد پایتخت ترکمنستان و سپس بندر ترکمنباشی متصل خواهد شد. این کریدور بعد از آن تا باکو، تفلیس و آنکارا و سپس استانبول ترکیه ادامه مییابد.
البته به دلایل مختلف مانند نبود زیرساختهای لازم، راه لاجورد از همان ابتدا با تردید مواجه شد که با گذشت چند سال از اعلام آن، احتمال راه اندازی آن کاهش یافته است. در مقابل، به نظر میرسد ترکیه به دنبال استفاده از قلمرو ایران برای اتصال با افغانستان است که گزینه بسیار بهتری نسبت به راه لاجورد است که از چند کشور با قوانین گمرکی مختلف عبور میکند. در واقع، راه اندازی قطار افغانستان-ایران-ترکیه به نوعی خط قرمزی بر روی راه لاجورد و ورود ایران به معادله ترانزیتی ترکیه است. بطور مشابه، ترکیه و ایران اینبار با همکاری پاکستان از سه سال پیش قطار استانبول-تهران-اسلام آبادی (ITI) را بصورت آزمایشی راه اندازی کردند.
بنابراین، تداوم عملکرد موفق در مسیر افغانستان-ایران-ترکیه میتواند آنکارا را ترغیب به گسترش این مسیر به چین و یا پاکستان و هند بگیرد که این امر میتواند علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی، اهمیت راهبردی ایران در کریدورهای اقتصادی را افزایش میدهد و همچنین، راه لاجورد ترکیه را کم رنگ کند.
همانطور که ملاحظه میشود که راه اندازی قطار افغانستان-ایران-ترکیه منافع و مزایای ژئواکونومیکی فراوانی برای هر سه کشور دارد و در صورت توسعه زیرساختها میتواند از دریای مدیترانه تا چین یا هند گسترش یابد. در واقع، همین قطار اخیر از افغانستان به ایران از راه آهن خواف-هرات نخستین گام در راستای اهداف راهبردی تهران و کابل است.
در این شرایط، هرگونه بینظمی و بیبرنامگی مانند رویدادهای اخیر در توقف قطار افغانستان، میتواند پیامدهای منفی متوجه کشور داشته باشد و به دلیل ماهیت آن، به سرعت در رسانههای منطقه بازتاب مییابد. از همین روی، لازم است که مقامات کشور با در نظر گرفتن اهمیت بین المللی تصمیمات خود در مواردی مانند قطار افغانستان، منافع ملی کشور را در نظر داشته باشند.
لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10400
در نوار صوتی که بهدست افغانستان اینترنشنال رسیده، یک فرمانده محلی طالبان در ولایت سرپل از تجملگرایی رهبران این گروه و تاراج داراییهای مردم به شدت انتقاد میکند. این فرمانده میگوید آنها «جهاد» نکردند تا فرماندهان طالبان زمینهای مردم را غصب و جنگجویان بر زنان تجاوز جنسی کنند.
در این فایل صوتی که یک نسخه آن به افغانستان اینترنشنال رسیده، یک فرمانده محلی طالبان در شمال برخی اعضای این گروه را «ظالم» و «فاسق» خطاب میکند.
این فرمانده طالبان بدون نام بردن از کسی تاکید میکند که شماری از اعضای این گروه که مرتکب «تجاوز جنسی و دزدی» بودهاند، با رشوه آزاد شدهاند.
این عضو طالبان در این نوار صوتی میگوید: «مردم حق دارند سلاح بهدست گرفته و در برابر طالبان برخیزند.»
در این فایل صوتی همچنین به مهاجرتهای اجباری اشاره شده و این فرمانده طالبان گفته است که باشندگان ولایتهای جوزجان و بلخ به دلیل «ظلم» طالبان مجبور شدهاند کشور را ترک کرده و به کشورهای همسایه مهاجرت کنند.
پیش از این نیز گزارشهای از تجاوز جنسی جنگجویان طالبان بر زنان و غصب زمینهای مردم توسط این گروه نشر شده است.
در دوونیم سال گذشته شماری از مقامهای حکومت پیشین از فساد اداری در ادارات طالبان انتقاد کرده و مدعی شدند که این گروه داراییهای آنها را غصب کرده است.
پیش از این معین وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان از مقامهای این گروه خواسته بود داراییهای خود را ثبت و نشر کنند.
اما فورمه داراییهای هیچ یکی از اعضای این گروه در وبسایت رسمی اداره ثبت و بررسی داراییها منتشر نشده است.
حرکت قطار افغانستان_ترکیه در دو روز آینده/ لوکوموتیو با هماهنگی وزیر راه و شهرسازی آزاد خواهد شد
معاون بین الملل کنسرسیوم توسعه ریلی افغانستان در گفتگو با خبرنگار گروه استانها
خبرگزاری دانشجو، در واکنش به اظهار نظر معاون بهره برداری و بازرگانی راه آهن گفت:
از اظهارات مسئولین راه آهن جمهوری اسلامی ایران متعجب شدیم و امیدواریم ناشی از
عدم اطلاع ایشان باشد.
وی افزود: بر اساس مستندات متقن و قطعی ارائه شده
به راه آهن ج. ا. ا و برخی مراجع ذیصلاح، هیچگونه دروغ پردازی توسط کنسرسیوم توسعه
ریلی صورت نگرفته و این ادبیات در شان یک مقام دولتی نیست و تمام نامه نگاریها با
راه آهن مانند مستندات حضور بار تجاری در ایستگاه مرزی شمتیغ ایران توسط همکاران
مجموعه قابل انتشار است و بهتر است اجازه بدهید پرده از برخی ابهامات برداریم تا
اذهان روشن شود و مانع از ذبح کردور خواف-هرات در بدو تولد شویم.
وی ادامه داد: ورود قطار ترانزیت به کشور بر اساس
سیاستهای ابلاغی بالادستی و دستور مدیران وزارت راه و شهرسازی صورت پذیرفت. حدود
۲۰
روز قبل از ورود قطار، موضوع بهره برداری تجاری و حمل بار ترانزیت از جانب کنسرسیوم
به راه آهن اعلام شده است. همچنین حدود
۱۰
روز قبل از ورود قطار، استانداری خراسان رضوی اقدام به مکاتبه با راه آهن و اعلام
ورود قطار ترانزیتی به مقصد ترکیه نموده است.
شهریاری مطرح کرد: مدیران کل مربوطه در راه آهن،
در همان تاریخ (۲۰/۰۱/۱۴۰۳)
طی مکاتبات داخلی خود خطاب به آقای جعفری، موضوع ورود قطار ترانزیت را متذکر شده
اند و رونوشتهای آن را به کنسرسیوم و استانداری خراسان رضوی ارسال شده است، اما از
ترس برخورد مدیرعامل راه آهن، منکر این موضوع شده اند.
وی درباره طرح موضوع عدم هماهنگی با راهآهن
جمهوری اسلامی ایران افزود: ایراد عدم هماهنگی با گمرک نیز دیگر مطلب کذبی است که
در اطلاعیه و مصاحبه مدیران راه آهن مطرح شده است. این هماهنگی تاکنون بیش از
۲۰
مرتبه برای
۲۰
رام قطار قبلی صورت گرفته و در خصوص قطار فوق الذکر نیز این هماهنگی توسط استانداری
خراسان رضوی با ناظر محترم گمرکات استان خراسان رضوی انجام شده بود که جای تقدیر و
سپاس از حسن همکاری گمرک را دارد.
شهریاری درباره قرارداد با طرف افغانستانی گفت: بر
اساس قرارداد مورخ
۱۶/۰۹/۱۴۰۲
با هیئت حاکمه افغانستان و اعضای رئیس راه آهن و ریاست الوزرای افغانستان، بهره
برداری کامل از خط ریلی برون مرزی خواف-هرات به کنسرسیوم ریلی واگذار شده است و راه
آهن میبایست مباحث مربوط به بهره برداری در خاک افغانستان را با این کنسرسیوم
هماهنگ کند که متاسفانه علی رقم تاکیدات فراوان نماینده محترم رئیس جمهور، وزیر
محترم راه و شهرسازی و ... راه آهن هنوز به پذیرش کنسرسیوم تن نداده است.
معاون بین الملل کنسرسیوم توسعه ریلی افغانستان
مطرح کرد: حتی با فرض محال عدم هماهنگی و قصور از سمت کنسرسیوم توسعه ریلی یا همان
کارشناس فنی قطار که معاون راه آهن به آن استناد میکنند، میبایست ادامه سیر قطار
صورت میپذیرفت تا اشکالات و کاستیهای کار بروز و ظهور میکرد تا باعث کسب اعتبار
برای کشور میشد. کنسرسیوم توسعه ریلی به عنوان بخش خصوصی تمام توان خود را برای
بالا بردن اعتبار کشور در میان جنگ جایگزینی کریدورها در منطقه انجام داد و انتظار
استقبال از سوی راه آهن و دفاع از این کریدور را داشت که توقیف لکوموتیو و متوقف
کردن قطار نشان دهنده اراده مخالف مدیران راه آهن است.
وی اضافه کرد: صحبت کردن از مجوز سیر تنها
۱۰
واگن از سوی مدیرعامل محترم راه آهن نشان دهنده عدم درک صحیح از منافع ملی است و
دیگر تحمل تجربه تلخ مسیر شلمچه-بصره در کریدور خواف-هرات امکان پذیر نیست.
شهریاری برای شفافیت بیشتر اقدامات در این زمینه
مطرح کرد: ضمن اعلام آمادگی به اصحاب رسانه جهت برگزاری نشست خبری و ارائه مستندات
متقن با حضور مسئولین راه آهن ج. ا. ا، به اطلاع میرساند مناسبات بین المللی جایی
برای تسویه حسابهای شخصی مدیر راه آهن نیست و میبایست هرچه سریعتر با شرایط فعلی
جهت جبران عقب ماندگی از میزان ترانزیت کشور و کریدورهای همجوار شرایط تجاری سازی
این خط فراهم گردد و رفع نواقص جزئی نیز مانند سایر خطوط ریلی در طول دوران بهره
برداری برطرف شود.
معاون بین الملل کنسرسیوم توسعه ریلی افغانستان
پیشنهاد داد: در نهایت اعزام روزانه
۲
رام قطار عملیاتی و تجاری در این محور با هدف توسعه توام با بهره برداری از این
محور ریلی مورد درخواست صریح این کنسرسیوم بوده و مکررا به راه آهن کشور اعلام شده
که تمامی بار مسئولیتهای امنیتی و فنی در خاک افغانستان را پذیرفته و برای تامین
لکوموتیو، واگن، تعمیرات، پرسنل و ... از امکانات کنسرسیوم استفاده خواهیم کرد و
لذا تهدیدی متوجه راه آهن کشور نیست.
رضا شهریاری در پاسخ به این سوال که فکر میکنید
این مسئله چه زمانی حل خواهد شد و قطار حرکت میکند، افزود: انشاءالله با
هماهنگیهای صورت گرفته با جناب دکتر بذرپاش، وزیر محترم راه و شهرسازی پیشبینی
میکنیم قطار طی دو روز آینده با آزاد سازی لوکوموتیومان توسط راه آهن مجددا شروع
به سیر و حرکت کند.
دبیر شورای عالی مناطق آزاد در گفتوگو با ایلنا:
دبیر شورای عالی مناطق آزاد اظهار داشت: البته خبری که اخیرا رسانههای افغان درباره ایجاد منطقه آزاد مشترک در خاک ایران و در چابهار منتشر کردند درست نبود و توافق این بود که افغانها در منطقه آزاد چابهار سرمایه گذاری کنند. به آنها اعلام کردیم که در منطقه آزاد چابهار، فرصتهایی برای حضور سرمایهگذار افغان فراهم میکنیم که مورد استقبال آنها قرار گرفت.
حجت عبدالملکی، مشاور ویژه رییس جمهوری ایران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره اقدامات و توافق انجام شده برای ایجاد مناطق آزاد مشترک با کشورهای خارجی و همچنین خبری که اخیرا درباره ایجاد منطقه آزاد مشترک با افغانستان در خاک ایران منتشر شد، اظهار داشت: با 21 کشور برای ایجاد مناطق آزاد مشترک در مذاکره هستیم و با 6 کشور در این باره سند امضا کردیم و مرحله به مرحله پیش میرویم و یکی از این کشورهایی که با آن در حال مذاکره هستیم افغانستان است.
وی ادامه داد: البته خبری که اخیرا رسانههای افغان درباره ایجاد منطقه آزاد مشترک در خاک ایران و در چابهار منتشر کردند درست نبود و توافق این بود که افغانها در منطقه آزاد چابهار سرمایه گذاری کنند. به آنها اعلام کردیم که در منطقه آزاد چابهار، فرصتهایی برای حضور سرمایهگذار افغان فراهم میکنیم که مورد استقبال آنها قرار گرفت.
دبیر شورای عالی مناطق آزاد با بیان اینکه افغانها مدعی هستند که تمایل دارند 6 میلیون تن کالا را از طریق چابهار به افغانستان وارد کنیم، گفت: تیم اقتصادی افغانستان با حضور وزرا چندین بار به ایران و چابهار سفر کردند و زیرساختهای این منطقه را پسندیدند و اعلام کردند که تمایل به سرمایه گذاری در چابهار و ترانزیت از این مسیر را دارند.
عبدالملکی تاکید کرد: البته این اقدام به معنای ایجاد منطقه آزاد مشترک در خاک ایران نیست. منظور تیم اقتصادی افغان این بود که تمایل سرمایهگذاری در چابهار را دارند و ما هم استقبال کردیم و میتوانیم زمینی را در پسکرانه بندر چابهار در اختیار آنها قرار دهیم. اما در نهایت توافق به معنای این منطقه آزاد مشترک در چابهار نیست بلکه توافق برای استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری در ایران است. دولت افغانستان درخواست این را داشت که یک کانالی را ایجاد کنیم که سرمایهگذاران از این کانال راحتتر در چابهار سرمایهگذاری کنند و ما هم این درخواست را پذیرفتیم.
وی افزود: البته مذاکرات با افغانها برای ایجاد منطقه آزاد مشترک در حال انجام است و آنها به شدت بر روی این موضوع اصرار و تاکید دارند و بزودی در این باره سفری به افغانستان خواهیم داشت.
مشاور ویژه رییس جمهوری گفت: منطقه آزاد سیستان در ایران راهاندازی شده و ظرفیت برای تعامل بیشتر با افغانها ایجاد شدهاست.