از واشنگتن به کابل: تلاش‌های مذبوحانه خلیلزاد برای لابی‌گری به نفع طالبان

حمایت زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان، از فراخوان طالبان برای بازگشت شهروندان افغان به کشورشان، با واکنش‌های تند و انتقادات گسترده‌ای از سوی افغان‌ها و چهره‌های بین‌المللی روبرو شده است. این حمایت‌ها در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری، اقدامات خلیلزاد را تلاش برای لابی‌گری و کسب جایگاه سیاسی از طریق طالبان می‌دانند، به‌ویژه در شرایطی که محدودیت‌ها برای افغان‌ها در آمریکا نیز در حال افزایش است.

زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین ویژه آمریکا در امور افغانستان، اظهارات اخیر محمد حسن آخوند، نخست‌وزیر طالبان، مبنی بر فراخوان شهروندان افغان برای بازگشت به این کشور را «بیانیه‌ای مثبت» خوانده است. اما حمایت خلیل‌زاد از این سخنان، با واکنش‌های گسترده‌ای از سوی شهروندان و چهره‌های سیاسی افغانستان روبرو شده است.

محمد حسن آخوند، نخست‌وزیر طالبان، در جریان سخنرانی خود در نماز عید قربان گفت که همه افغان‌هایی که پس از سقوط دولت سابق افغانستان از این کشور فرار کرده‌اند، آزادند که به خانه‌هایشان بازگردند و وعده داد که به آن‌ها عفو عمومی خواهد داد. این پیشنهاد چند روز پس از آن مطرح شد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، ممنوعیت سفر گسترده به ۱۲ کشور، از جمله افغانستان را اعلام کرد. این اقدام شهروندان افغان را که عمدتاً امیدوار به اسکان دائم در ایالات متحده هستند یا افرادی که امید دارند از طریق تحصیل در دانشگاه به‌طور موقت در آمریکا باشند، هدف قرار داده است. ترامپ همچنین در ماه ژانویه یک برنامه اصلی پناهندگان را به حالت تعلیق درآورد و تقریباً به حمایت از افغان‌هایی که با ایالات متحده متحد شده بودند، پایان داد و ده‌ها هزار نفر از این افراد را سرگردان کرد.

زلمی خلیلزاد در واکنش به این سخنان، آن را «مثبت» دانسته است. این نخستین بار نیست که خلیلزاد به دفاع از سیاست‌های طالبان پرداخته است. او همچنین چندی پیش، در واکنش به سخنان یکی از افراد طالبان درباره منع جهاد برون‌مرزی از افغانستان، در توییتی نوشته بود: «رهبر طالبان دستور صریحی صادر کرده است که اعضای طالبان را از شرکت در جهاد با پیوستن به گروه‌های شبه‌نظامی خارج از افغانستان منع می‌کند. این نکته مثبتی است

از کابل لابی‌گری کن!

لینا روزبه، خبرنگار و نویسنده اهل افغانستان، در واکنش به این توییت از خلیلزاد خواسته است که همراه خانواده‌اش به افغانستان بازگردد و سپس دیگران را تشویق به این کار کند. او همچنین در انتقادی تند به خلیلزاد توصیه کرده است که به‌جای لابی‌گری برای طالبان از واشنگتن، این کار را از کابل انجام دهد.

بلندگوی تروریست‌ها؟

حمایت خلیلزاد از طالبان حتی اعتراض منتقدان خارجی را نیز برانگیخته است. سارا آدامز در توییتی خلیلزاد را متهم به دروغ‌گویی کرد. او لابی‌گری فرستاده سابق را تقبیح کرد و از او به‌عنوان «بلندگوی تروریست‌ها» یاد کرده است.

چرا خودت حاضر نیستی زیر ظلم طالبان زندگی کنی؟

جورجیا سان‌شاین، از چهره‌های فعال حقوق بشر، نیز در واکنش به اظهارات خلیلزاد، او را «شر» خوانده که باید از آمریکا اخراج و ممنوع‌الخروج شود. این فعال حقوق بشر نوشته است: «احمقانه است که اگر فکر کنی این تروریست‌ها تغییر کرده‌اند. طالبان از پناهجویان می‌خواهد بازگردند تا زندانی، شکنجه و حذف شوند. چرا خودت حاضر نیستی زیر ظلم طالبان زندگی کنی، در حالی‌که آن‌ها را قابل قبول می‌دانی؟»

به خلیلزاد اعتماد نکنید

شان واندایور، رئیس سازمان «افغان ایوک» ــ یک نهاد حامی پناهجویان افغان در آمریکا ــ از شهروندان و پناهجویان افغان خواسته است به توصیه‌های خلیلزاد برای بازگشت به کشور تحت حاکمیت طالبان اعتماد نکنند.

تلاش برای حمایت از طالبان اما تنها محدود به زلمی خلیلزاد نمی‌شود. چندی پیش، همسر او، شرل بنارد، در مقاله‌ای که نشریه نشنال اینترست منتشر کرده، نوشته بود: «کسی نباید از بازگشت به افغانستان هراس داشته باشد

او در بخش دیگری از مقاله خود، در پاسخ به انتقادها نسبت به اخراج اجباری مهاجران افغان در دوران ترامپ، منتقدان را متهم به بزرگ‌نمایی چالش‌های امنیتی و اقتصادی افغانستان کرد. او با «بی‌اساس» خواندن این نگرانی‌ها گفته بود: «طالبان هرچه باشد، احمق نیست. آسیب رساندن به بازگشت‌کنندگان به معنای ناامیدی از به رسمیت شناخته شدن خواهد بود

نتیجه‌گیری

تلاش خانواده خلیلزاد برای حمایت از طالبان برای شهروندان افغانستان، تداعی‌کننده روزهایی است که خلیلزاد در دوحه، به نام مذاکرات صلح برای افغانستان، بدون در نظر گرفتن «خیر جمعی» برای مردم افغانستان، این کشور را به طالبان واگذار کرد.

او که بازیگردان صحنه اصلی این مذاکرات بود، بیشتر در نقش لابی‌گر طالبان نمایان شد، اما حالا که طالبان نزدیک به چهار سال است بر افغانستان حاکم هستند، خلیلزاد با خوش‌خدمتی برای طالبان به دنبال چیست؟

او احتمالاً با این لفاظی‌ها می‌خواهد در نگاه طالبان خود را به‌عنوان «متحدی قابل اعتماد و سودمند» نشان دهد. حمایت‌های مکرر او از اقدامات و بیانیه‌های طالبان به منظور نمایان کردن خود به‌عنوان گزینه مناسب از سوی طالبان است.

خلیلزاد به‌خوبی درک کرده است که اگر در نگاه طالبان به «شریکی مطمئن» تبدیل شود، نفوذ خود را در میان طالبان دوچندان خواهد کرد. تثبیت موقعیت او در میان طالبان طبیعتاً بر نگاه کاخ سفید به او در پیشبرد امور مرتبط با افغانستان تأثیرگذار خواهد بود.

این تلاش‌ها در حالی است که او، برخلاف انتظاری که داشت، در دولت کنونی ترامپ هیچ جایگاهی در بخش افغانستان نگرفته است، اما امیدوار است از طریق نفوذ بر طالبان، به‌وسیله لابی‌گری، برای خود در دولت ترامپ جایگاهی به دست آورد.

به عبارت دیگر، طالبان پل متصل‌کننده او به قدرت است.

تلاش آمریکا برای بازپس‌گیری نفوذ در افغانستان از چین

پس از خروج ناتو از کابل در سال ۲۰۲۱ میلادی، آمریکا برای احیای حضور استراتژیک خود و مقابله با نفوذ رو به رشد چین در افغانستان وارد عمل شده است درحالیکه متقابلا، پکن با سرمایه‌گذاری‌های کلان و تقویت روابط با طالبان، جایگاه خود را در این کشور تثبیت می‌کند.

به گزارش  ایرنا به نقل از نشریه آنلاین «کردل»، از زمان خروج ایالات متحده و ناتو از کابل در سال ۲۰۲۱، افغانستان به هسته فعالیت‌های شدید منطقه‌ای تبدیل شده است. دولت تحت رهبری طالبان از میلیاردها سرمایه‌گذاری خارجی در معدن و ارتباطات استقبال کرده است، در حالی که روابط آن با چین و روسیه عمیق‌تر شده است و تلاش‌های دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای قطع دسترسی پکن به مواد معدنی حیاتی افغانستان، آغاز شده است.

چین تاکنون ۱۴ میلیارد دلار در بخش‌های معدنی، نفتی و کشاورزی افغانستان سرمایه‌گذاری کرده است. همچنین مرز واخان با افغانستان را به عنوان بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر بازسازی کرده است. نفوذ فزاینده پکن و مسکو بر طالبان به نظر نتیجه داده است؛ افغانستان در ماه مه اعلام کرد که قصد دارد به طرح حذف دلار بپیوندد و سازوکارهای تجارت با ارزهای محلی را با هر دو قدرت اوراسیایی توسعه دهد.

از سوی دیگر با اوج گرفتن تنش‌ها بین پاکستان و افغانستان، چین به سرعت برای ایجاد تعادل در معادله منطقه‌ای مداخله کرد. تنها چند روز پس از درگیری‌های مرزی پاکستان و هند بود که پکن مقام‌های کابل و اسلام آباد را برای مذاکره احضار کرد.

روز ۲۱ مه (۳۱ اردیبهشت)، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، میزبان گفتگوی غیررسمی در پکن بین اسحاق دار، معاون نخست وزیر پاکستان، و امیرخان متقی، وزیر امور خارجه موقت افغانستان بود. طبق بیانیه وزارت امور خارجه چین، هر دو طرف به طور کلی توافق کردند که روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند و روابط دوجانبه خود را ارتقا دهند.

چرا افغانستان برای چین اهمیت دارد؟

اول، افغانستان برای گسترش طرح کمربند و جاده (BRI) چین به سمت غرب بسیار مهم است. دوم، ذخایر عظیم لیتیوم، مس و آهن این کشور برای صنعت فناوری چین کلیدی است. سوم، پکن با هرگونه جای پای هند در افغانستان مخالف است. در نهایت، منافع امنیتی، چین را مجبور می‌کند تا مستقیماً با طالبان وارد تعامل شود.

هنگامی که واشنگتن در ماه فوریه اعلام کرد که قصد دارد نفوذ خود را در افغانستان احیا کند، تلاش‌های پکن برای تثبیت خود در کابل شدت یافت. این تلاش پس از آن تشدید شد که رئیس جمهور آمریکا در ماه مه (اردیبهشت ماه) اشاره کرد که پایگاه هوایی بگرام در افغانستان تنها یک ساعت با تاسیسات تولید موشک‌های هسته‌ای چین فاصله دارد.

ترامپ با بیان اینکه برنامه‌هایش برای مهار کنترل عملیاتی چین بر این پایگاه است، تصریح کرد: این پایگاه را باید حفظ می‌کردیم. چین دقیقاً در همسایگی آن، زرادخانه‌های خود را توسعه می‌دهد و ما بگرام را ترک کردیم.

اما طالبان حضور چین در بگرام را تکذیب کرده است و ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز در این باره گفته بود: ادعاها در مورد کنترل این پایگاه هوایی توسط چین «مبتنی بر اطلاعات بی‌اساس» است و بگرام توسط طالبان کنترل می‌شود، نه چین. نیروهای چینی در اینجا حضور ندارند و ما چنین پیمانی با هیچ کشوری نداریم.

بازسازی پایگاه هوایی بگرام و بازی بزرگ جدید

با وجود درگیری‌های فرسایشی آمریکا در دو جبهه اصلی درگیری (در اوکراین و غزه) واشنگتن همچنان به طور فعال اقدامات خود را برای هدف قرار دادن زنجیره‌های تأمین منابع چین و بازپس‌گیری جایگاه‌های استراتژیک از دست رفته در سال ۲۰۲۱ پیش می‌برد.

بر اساس گزارش‌ها، بهبود روابط آمریکا و طالبان پس از انتخابات ۲۰۲۴ و روی کار آمدن ترامپ آغاز شد. در ماه مارس، هیئتی به رهبری آدام بوهلر، فرستاده آمریکا، و زلمی خلیل‌زاد، دیپلمات کهنه‌کار، برای مذاکره در مورد آزادی جورج گلزمن، گردشگر آمریکایی بازداشت شده، به کابل سفر کردند.

نماینده افغانستان به هیئت آمریکایی اطلاع داد که گلزمن به دلایل بشردوستانه و به عنوان نشانه‌ای از حسن نیت آزاد می‌شود.

تمرکز مجدد واشنگتن بر کشوری است که ۲۰ سال آن را اشغال و ویران کرده است. بنابراین چین در حال تسریع روابط با جناح‌های افغان است تا ثبات را به شیوه خود تقویت کند که هدف کلیدی کنار زدن آمریکا و متحدانش در جدیدترین رقابت ژئوپلیتیکی منطقه است. 

 

انتقاد عضو مجلس نمایندگان آمریکا از ارسال هفته‌ای ۴۰ میلیون دلار برای طالبان

یک عضو مجلس نمایندگان اآمریکا در اظهاراتی جنجالی با انتقاد از سیاست‌های جاری در قبال افغانستان فاش کرد که ایالات متحده همچنان هفته‌ای ۴۰ میلیون دلار به طالبان کمک مالی می‌فرستد.

 تیم بورچت، عضو مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه ۲۱ جوزا  در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: آمریکا هنوز هم هفته‌ای ۴۰ میلیون دلار برای طالبان می‌فرستند. رقمی که به گفته او تاکنون به نزدیک ۵ میلیارد دلار رسیده است.

او که در کنار رئیس کمیته در حال پیگیری لایحه‌ای برای قطع کامل بودجه طالبان است، اعلام کرد که بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا که اخیراً از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند، این کمک‌ها همچنان ادامه دارند.

وی با لحنی تند، عملکرد دولت و کنگره آمریکا را به چالش کشید و تأکید کرد که تعلل در تصویب این طرح، یک «اقدام جنایت‌کارانه» در حق مردم آمریکا است.

بورچت از دولت آمریکا خواست که به فعالیت سازمان‌های غیردولتی در افغانستان نیز رسیدگی شود.

او مدعی شد که در حال حاضر نزدیک به یک هزار سازمان غیردولتی (NGO) در افغانستان فعال‌ هستند که ممکن است برخی از آنها به‌طور غیرمستقیم در خدمت منافع طالبان باشند.

این عضو مجلس نمایندگان آمریکا تصریح کرد که کنگره هنوز پس از تقریباً دو سال نتوانسته این لایحه را به تصویب برساند و آن را برای بررسی نهایی به سنا ارسال کند.

بورچت گفت: پنج میلیارد دلار پول کمی نیست. این‌که این پول به طالبان داده شود، واقعاً شرم آور است.

++

در ادامه بررسی‌های مربوط به کمک‌های مالی آمریکا به طالبان، اسناد جدیدی از سوی منابع امنیتی منتشر شده که نشان می‌دهد این پرداخت‌ها در دوره‌های مختلف با نوسانات قابل توجهی همراه بوده است.

جان سپکو سربازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) مدعی شد که شرکای اجرایی این کشور در افغانستان از زمان به قدرت رسیدن طالبان ۱۰.۹ میلیون دلار را به‌عنوان مالیات، هزینه‌ها، عوارض گمرکی یا هزینه آب‌وبرق به حکومت کابل پرداخته‌اند.

بر اساس این گزارش، از این مبلغ، ۱۰.۴ میلیون دلار آن به‌عنوان مالیات، ۳۴۶ هزار و ۸۳۸ دلار به‌عنوان هزینه آب‌وبرق، ۱۷۶ هزار و ۵۹۶ دلار به‌عنوان هزینه‌ها و ۹ هزار و ۲۱۵ دلار به‌عنوان عوارض گمرکی پرداخت شده است.

سیگار در ادامه احتمال داد مبالغ رسیده به طالبان از محل این کمک‌ها احتمالاً بیشتر است، اما این میزان قابل اندازه‌گیری نیست، چرا که آژانس‌های سازمان ملل هیچ الزامی برای گزارش سالانه مالیات‌ها، هزینه‌ها، عوارض یا خدماتی که از بودجه‌های آمریکا برای فعالیت در افغانستان ارائه می‌کنند، ندارند.

بر اساس گزارش‌های سیگار (SIGAR) – نهاد نظارتی ویژه بازسازی افغانستان – در دوران دولت دونالد ترامپ، کمک‌های مالی به افغانستان به‌طور چشمگیری کاهش یافت. این تصمیم که با هدف فشار بر طالبان برای مذاکره صلح اتخاذ شد، منجر به بحران اقتصادی گسترده در افغانستان گردید.

با قطع بخش عمده‌ای از کمک‌های بین‌المللی، طالبان با کمبود شدید منابع مالی مواجه شدند. این وضعیت باعث اخراج صدها هزار کارمند دولت و پرسنل امنیتی سابق شد که بسیاری از آنان ماه‌ها بدون حقوق باقی ماندند. علاوه بر این، کاهش ورود دلار به اقتصاد افغانستان، سقوط ارزش افغانی در برابر دلار را به همراه داشت و تورم را به سطح بی‌سابقه‌ای رساند.

اگرچه کاهش کمک‌های آمریکا در دوره ترامپ ضربه سنگینی به طالبان وارد کرد، اما ادامه پرداخت‌های غیرمستقیم پس از سال ۲۰۲۱، نشان می‌دهد که واشنگتن هنوز نتوانسته است راهکار مناسبی برای تعامل با افغانستان تحت حاکمیت طالبان پیدا کند. در شرایطی که مردم افغانستان با فقر و گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، آینده کمک‌های بین‌المللی به این کشور همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

 

ترامپ: جنگ آمریکا در افغانستان شکست از پیش تعیین‌شده بود

رئیس‌جمهور آمریکا در نشست کاخ سفید با انتقاد شدید از نحوه جنگ و خروج نیروهای این کشور از افغانستان، گفت این جنگ به‌گونه‌ای اداره شد که انگار قصد پیروزی نداشتند و مدیریت ضعیف بایدن باعث این شکست بود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «دونالد ترامپ» در نشست «سرمایه‌گذاری در آمریکا» که در کاخ سفید برگزار شد، بار دیگر سیاست‌های نظامی این کشور در افغانستان را زیر سؤال برد و آن را «بسیار ناراحت‌کننده» توصیف کرد.

وی گفت نیروهای آمریکایی در افغانستان به شکلی جنگیدند که گویا نمی‌خواستند پیروز شوند.

رئیس جمهور آمریکا شکست در افغانستان را عمدتاً به مدیریت دولت جو بایدن نسبت داد و اظهار داشت که «دنیا و هیچ‌کس نمی‌تواند ما را شکست دهد، اگر هدایت درستی داشته باشیم. اما وقتی آدم‌های احمقی مسئول امور باشند، نتیجه همین می‌شود

وی با اشاره به افغانستان افزود که این جنگ می‌توانست آسان باشد اما طرز جنگیدن ما بسیار ضعیف و مضحک بود.

ترامپ بار دیگر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را «غم‌انگیزترین و فاجعه‌بارترین» رویداد در تاریخ این کشور دانست که توسط بایدن صورت گرفت و از ژنرال‌های حاضر در این جنگ نیز به عنوان افراد نالایق و ضعیف یاد کرد.

وی مدعی شد که اکنون اوضاع آمریکا را به سمت بهبودی سوق داده و بسیاری از ژنرال‌های ضعیف را کنار گذاشته است.

این اظهارات ترامپ در حالی مطرح می‌شود که او اخیراً سیاست‌های سختگیرانه‌ای در قبال پناهجویان افغان و 12 کشور دیگر در پیش گرفته است، اما هنوز سیاست روشنی درباره آینده روابط و رویکرد آمریکا نسبت به افغانستان اعلام نکرده است.

حمله آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم که از سال 2001 آغاز شد، به طولانی‌ترین جنگ تاریخ این کشور تبدیل شد. ترامپ که خودش رویکردهای متفاوتی نسبت به افغانستان دارد، همواره از مدیریت دولت بایدن انتقاد کرده و شکست آمریکا در این جنگ را به پای رقیب سیاسی خود نوشته است.

 

سنتکام: داعش در مناطق قبایلی بین افغانستان و پاکستان پنهان شده است

به گزارش ایراف، ژنرال مایکل کوریلا، رییس ستاد مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام)، در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان ادعا کرد که داعش در ماه‌های گذشته متحمل ضربات شدیدی شده و اکنون در مناطق قبایلی بین افغانستان و پاکستان پنهان شده‌ است.

وی طالبان و داعش را دو رقیبی خواند که از یکدیگر متنفرند و اشاره کرد که طالبان با هماهنگی پاکستان، ده‌ها تن از اعضای داعش را در مناطق مرزی از بین برده‌اند.

کوریلا همچنین از همکاری پاکستان با آمریکا در مبارزه با تروریسم تقدیر کرد و گفت که ارتش پاکستان با استفاده از اطلاعات ارائه‌شده توسط آمریکا، حداقل پنج عضو مهم داعش را دستگیر کرده است.

وی به بازداشت محمد شریف (معروف به جعفر)، یکی از چهره‌های کلیدی در بمب‌گذاری فرودگاه کابل در آگست ۲۰۲۱، اشاره کرد و گفت که رییس ارتش پاکستان شخصاً او را از این دستگیری مطلع کرده و پیشنهاد تحویل وی به مقامات آمریکایی را داده است.

به گفته کوریلا، داعش همچنان یک تهدید جدی است و این گروه علاوه بر فعالیت در جنوب آسیا، جاه‌طلبی‌هایی برای انجام حملات فراتر از این منطقه، از جمله در خاک آمریکا، دارد. او به ارتباط این گروه با حملات بین‌المللی مانند حمله به تالار شهر کروکوس در مسکو و بمب‌گذاری کرمان در ایران اشاره کرد.

فرمانده سنتکام همچنین از پاکستان به عنوان «شریک فوق‌العاده» در مبارزه جهانی با تروریسم یاد کرد و گفت که این کشور از ابتدای سال ۲۰۲۴ با بیش از هزار حمله تروریستی در مناطق غربی خود مواجه شده که منجر به کشته شدن حدود ۷۰۰ پرسنل امنیتی و ۲۵۰۰ غیرنظامی شده است.

هشدار خلیلزاد درباره حضور داعش در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان

زلمی خلیلزاد، دیپلمات پیشین آمریکایی و نماینده ویژه سابق این کشور در امور افغانستان، در واکنش به اظهارات اخیر فرمانده سنتکام درباره پنهان شدن داعش در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان، هشدار داد که این وضعیت می‌تواند امنیت منطقه را با خطر جدی مواجه کند.

خلیلزاد در پستی در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «گزارش‌ها درباره حضور داعش در مناطق قبایلی بین افغانستان و پاکستان نگران‌کننده است. این گروه همچنان یک تهدید عمده برای ثبات منطقه و جهان محسوب می‌شود

وی همچنین از طالبان خواست تا اقدامات جدی‌تری برای مقابله با داعش انجام دهند.

وی گفت: «طالبان باید همکاری بیشتری با جامعه جهانی داشته باشند تا از گسترش فعالیت‌های تروریستی جلوگیری شود

 

 

بحران انسانی در افغانستان: ۲۳ میلیون نفر نیازمند کمک‌های فوری

بر اساس جدیدترین گزارش سازمان‌های بشردوستانه، حدود ۲۳ میلیون افغان - معادل نیمی از جمعیت افغانستان - در سال ۲۰۲۵ با بحران گرسنگی و کمبود شدید خدمات اولیه مواجه هستند. این در حالی است که توقف کمک‌های آمریکا که ۴۷ درصد بودجه امدادی را تأمین می‌کرد، برنامه‌های نجات‌بخش را با اختلال جدی مواجه کرده و دسترسی به خدمات حیاتی را برای میلیون‌ها نفر محدود ساخته است.

به گزارش ایراف، بر اساس گزارش جدید نشریه رلیف ویب، در سال جاری میلادی نزدیک به ۲۲.۹ میلیون نفر – معادل نیمی از جمعیت ۴۶ میلیونی افغانستان – به کمک‌های بشردوستانه فوری نیاز دارند. از این تعداد، ۵.۷ میلیون زن و ۵ میلیون مرد با آسیب‌پذیری حاد مواجه هستند.

سازمان‌های بشردوستانه ابتدا قصد داشتند به ۱۶.۸ میلیون نفر خدمات ضروری از جمله مواد غذایی، سرپناه، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش ارائه دهند اما با تعلیق کمک‌های مالی آمریکا – که در سال ۲۰۲۴ حدود ۷۳۵.۷ میلیون دلار (۴۷٪ کل بودجه) را تأمین می‌کرد – این برنامه با چالش جدی مواجه شده است.

پس از این واقعه بودجه مورد نیاز از ۲.۴۲ میلیارد دلار به ۱.۶۲ میلیارد دلار کاهش یافت و تعداد دریافت‌کنندگان کمک از ۱۶.۸ میلیون به ۱۲.۵ میلیون نفر رسیده است و تنها ۱۳٪ از بودجه (۳۲۲.۴ میلیون دلار) تاکنون تأمین شده است.

این بحران مالی موجب تعطیلی ۲۲۰ مرکز بهداشتی (متأثر شدن ۱.۸ میلیون نفر)، تعلیق ۴۰۰ مرکز تغذیه (آسیب به ۸۰ هزار کودک و زن باردار) ، کاهش خدمات پروازی به مناطق دورافتاده و اخراج صدها کارمند سازمان‌های امدادی شد.

در سال ۲۰۲۴، سیلاب‌های ویرانگر تمامی ۳۴ ولایت را تحت تأثیر قرار داد و بیش از ۱۷۰ هزار نفر را آواره کرد. سیاه‌موی، زنی ۵۰ ساله از ولایت بلخ، می‌گوید: «همه چیز را از دست دادیم – غذا، دام‌ها و خانه. برای شروع دوباره به کمک بیشتری نیاز داریم

کارشناسان هشدار می‌دهند بدون سرمایه‌گذاری پایدار در زیرساخت‌های مقابله با بحران و برنامه‌های معیشتی مقاوم، وضعیت انسانی در افغانستان به‌طور فزاینده‌ای وخیم‌تر خواهد شد.

 

نگرانی روسیه از گسترش داعش در افغانستان و منطقه

رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه در نشست ضدتروریسم کشورهای مستقل مشترک‌المنافع نسبت به افزایش فعالیت داعش در افغانستان هشدار داد و سیاست‌های غرب را در این زمینه نقش‌آفرین دانست.

به گزارش  خبرگزاری تسنیم، «الکساندر بورتنیکوف» رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه در هجدهمین نشست روسای ادارات ضدتروریسم کشورهای مستقل مشترک‌المنافع در مسکو نسبت به افزایش فعالیت داعش در افغانستان و مناطق پیرامونی این کشور هشدار داد.

وی گفت: تغییر قدرت در سوریه، درگیری در غزه، فشار مداوم بر ایران و تشدید وضعیت در لیبی، زمینه‌ساز گسترش رادیکالیسم در جهان شده است. در این بین، فعالیت داعش و شاخه‌های آن به‌ویژه در افغانستان، شدت یافته است.

بورتنیکوف همچنین بر خطر نفوذ روزافزون داعش در سوریه تأکید کرد و از تهدیدات ناشی از بی‌ثباتی در خاورمیانه، آفریقا، منطقه افغانستان-پاکستان و آسیای مرکزی ابراز نگرانی نمود.

رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه با اشاره به نقش سیاست‌های غرب در بی‌ثبات‌سازی منطقه افزود: «این تهدیدها عمدتاً حاصل تلاش غرب برای حفظ نفوذ ژئوپلیتیکی خود از طریق حمایت از گروه‌های تروریستی و ادامه سیاست نواستعماری است؛ قدرت‌های آنگلوساکسون در این روند نقش اصلی را ایفا می‌کنند

وی هشدار داد که گروه‌های تروریستی بین‌المللی بر شبه‌نظامیان فعال در افغانستان و سوریه، به‌ویژه تروریست‌های آزادشده از زندان‌های سوریه که تابعیت روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را دارند، حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند.

«ضمیر کابلوف» نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان نیز چندی قبل اظهار داشت شاخه گروه تروریستی داعش در شمال افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی ایجاد شد.

وی در گفتگو با «آر تی وی وان» تاکید کرده بود داعش خوراسان در افغانستان ظاهر شد و درست زمانی این اتفاق افتاد که نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای ناتو بسیار پر شمار در آنجا مستقر بودند.

کابلوف خاطرنشان کرد گروه تروریستی داعش در افغانستان در ابتدا آمریکایی‌ها که اشغالگران افغانستان بودند را به چالش نکشید اما طالبان را با مشکل مواجه کرد.

 

آمریکا در نشست مادرید ادعای مبارزه با داعش را تکرار کرد

در حالی که مقامات آمریکایی در نشست اخیر «ائتلاف جهانی ضد داعش» در مادرید بار دیگر بر تعهد خود برای مبارزه با این گروه تروریستی تأکید کردند، منابع موثق از ادامه حمایت‌های پنهانی واشنگتن از شبکه‌های تروریستی در منطقه خبر می‌دهند.  

به گزارش ایراف، نشست گروه ائتلاف جهانی تحت ریاست آمریکا با حضور مقامات ارشد از جمله گرگوری دی لوگرفو، هماهنگ‌کننده موقت مبارزه با تروریسم آمریکا برگزار شد.

در این نشست بر «هماهنگی بیشتر برای مقابله با سفر تروریست‌ها، تأمین مالی و جذب نیرو» تأکید شد.

دیه‌گو مارتینز بلیو، معاون وزیر خارجه اسپانیا، خواستار اقدامات جدی‌تر علیه داعش شد.

در حالی که آمریکا خود را پیشتاز مبارزه با تروریسم معرفی می‌کند، شواهد متقن نشان می‌دهد که حملات داعش در افغانستان به ویژه در ولایت‌های شمالی و شرقی پس از خروج نیروهای آمریکایی افزایش یافته است.

منابع امنیتی افغانستان از تأمین سلاح و منابع مالی داعش از کانال‌های مرتبط با غرب خبر می‌دهند و تحلیلگران معتقدند واشنگتن از تروریسم به عنوان ابزاری برای فشار بر دولت‌های مستقل منطقه استفاده می‌کند.

سیاست‌های دوگانه آمریکا در افغانستان موجب تشدید ناامنی و افزایش قربانیان غیرنظامی شده است. در خاورمیانه نیز این سیاست به گسترش دامنه فعالیت‌های تروریستی در عراق و سوریه، منجر شده است.

به نظر می‌رسد ادعاهای آمریکا در مبارزه با تروریسم در تناقض آشکار با اقدامات عملی این کشور قرار دارد. جامعه جهانی باید نسبت به بازی خطرناک واشنگتن در استفاده از تروریسم به عنوان ابزار سیاسی هوشیار باشد.

 

نامزد معاونت وزارت خارجه آمریکا: اجازه نمی‌دهیم افغانستان به پایگاه تروریسم تبدیل شود

پل کاپور، نامزد پیشنهادی دونالد ترامپ برای معاونت وزارت امور خارجه آمریکا در حوزه جنوب و آسیای مرکزی، در جلسه تأیید صلاحیت خود در سنا اعلام کرد که در راستای مهار تروریسم در افغانستان، به دنبال تعمیق همکاری‌ها با پاکستان در زمینه امنیت، تجارت دوجانبه و سرمایه ‌گذاری است.

به گزارش ایراف، به نقل از جیو نیوز، وی در این جلسه گفت که اگر تأیید شود، تلاش خواهد کرد تا منافع امنیتی آمریکا را در منطقه با همکاری پاکستان و هند از طریق پیشبرد صلح، ثبات و مبارزه با تروریسم تقویت کند.

کاپور که پژوهشگر آمریکایی- هندی ‌تبار است، همچنین تأکید کرد که مانع تبدیل شدن افغانستان به پایگاه تروریستی خواهد شد و از تلاش‌ها برای بازگرداندن شهروندان آمریکایی بازداشت ‌شده در افغانستان حمایت خواهد کرد.

اظهارات کاپور در حالی بیان می‌شود که درگیری اخیر ۸۷ ساعته میان پاکستان و هند در جنوب آسیا، که پس از حادثه پهلگام رخ داد، به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل نشد. در این حادثه، ۲۶ گردشگر در ایالت کشمیر تحت کنترل هند کشته شدند و هند، پاکستان را به دست داشتن در این حمله متهم کرد.

پس از آن، هند به مدت سه روز به پاکستان حمله کرد که به کشته شدن غیرنظامیان انجامید. در واکنش به این حملات، نیروهای مسلح پاکستان عملیات تلافی‌جویانه موفقی با نام «بنیان مرصوص» را به اجرا درآوردند.

در این عملیات، پاکستان موفق شد چندین پهپاد و شش جنگنده نیروی هوایی هند، از جمله سه فروند رافال را سرنگون کند. سرانجام، پس از ۸۷ ساعت درگیری، با میانجی‌گری آمریکا، ایران و کشورهای دیگر، هر دو طرف آتش‌بس را پذیرفتند.

بر اساس گزارش جیو نیوز، پس از آتش‌بس، هند و پاکستان تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌ای را در سطح بین‌المللی آغاز کردند تا مواضع خود را درباره درگیری‌ها مطرح کنند.

پاکستان به رهبری بلاول بوتو زرداری، رئیس حزب مردم پاکستان و وزیر خارجه سابق، هیئت پارلمانی بلندپایه‌ای متشکل از اعضای مختلف دولت و پارلمان را به کشورهای گوناگون از جمله ایالات متحده و انگلستان فرستاد. هدف این هیئت، معرفی دیدگاه رسمی پاکستان به جهان و به چالش کشیدن روایت هند از این درگیری‌ها بود.

این هیئت با مقامات عالی‌رتبه از جمله دبیرکل سازمان ملل و قانونگذاران آمریکایی دیدار و رایزنی داشت.

به باور نگارنده، تلاش‌های دیپلماتیک پاکستان ثمربخش بوده است. وزارت امور خارجه آمریکا این امید را ایجاد کرده که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، موضوع کشمیر که ریشه اصلی تنش‌ها میان دو کشور است، به شکلی حل و فصل شود.

تمی بروس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در پاسخ به پرسش‌ها درباره دیدار هیئت پاکستانی با آلسیون هوکر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی اعلام کرد که ترامپ فراتر رفته و آمادگی خود را برای میانجی‌گری میان هند و پاکستان برای حل و فصل تمامی مسائل، از جمله اختلاف کشمیر، اعلام کرده است.

ترامپ نیز در شبکه اجتماعی سوشال تروث (Truth Social) نوشت که اگر راه‌حلی برای مسئله کشمیر پیدا شود، آمادگی همکاری با هر دو کشور را دارد.

پاکستان از این پیشنهاد استقبال کرده، اما هند این میانجی‌گری را رد می‌کند و همچنان بر موضع دیرینه خود تأکید دارد که مسئله کشمیر موضوعی دوجانبه بین هند و پاکستان است.

به نقل از جیو نیوز، اظهارات کاپور از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که او قرار است جایگزین دونالد لو در سمت معاونت وزارت امور خارجه آمریکا در امور جنوب و آسیای مرکزی شود. لو پیش‌تر درگیر یک جنجال سیاسی بزرگ بود که توسط عمران خان، بنیان‌گذار حزب تحریک انصاف پاکستان و نخست‌وزیر سابق، مطرح شد.

عمران خان که در آوریل ۲۰۲۲ از طریق رأی عدم اعتماد پارلمانی از قدرت کنار گذاشته شد، مدعی بود که لو در توطئه‌ای خارجی برای برکناری او دست داشته است. این جنجال به ایجاد تنش‌هایی در روابط آمریکا و پاکستان منجر شده بود.

با این حال، به باور نویسنده، اظهارات پل کاپور و حمایت ترامپ از رهبری قوی پاکستان، نشان می‌دهد که دولت جدید آمریکا در دوره ترامپ، تمایل دارد روابط استراتژیک خود با پاکستان را تقویت کند و در کنار آن با هند نیز همکاری داشته باشد تا صلح و ثبات در منطقه حفظ شود.

کاپور تأکید کرده است که تلاش خواهد کرد از تبدیل افغانستان به پایگاه تروریسم جلوگیری کند و به مسائل مربوط به بازگرداندن شهروندان آمریکایی بازداشت‌شده در افغانستان رسیدگی نماید.

این گزارش می‌افزاید که این رویکرد می‌تواند نقش مهمی در بهبود وضعیت امنیتی و سیاسی جنوب آسیا ایفا کند و پیام روشنی به بازیگران منطقه‌ای ارسال نماید مبنی بر اینکه آمریکا خواهان صلح و ثبات است و آماده همکاری با همه طرف‌ها برای دستیابی به این هدف است.

در مجموع، بر پایه تحلیل جیو نیوز، با توجه به تنش‌های اخیر در جنوب آسیا و تحولات سیاسی داخلی پاکستان، انتصاب پل کاپور و رویکرد جدید دولت ترامپ می‌تواند نقطه عطفی در سیاست آمریکا در قبال منطقه باشد. این رویکرد بر همکاری امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک با پاکستان و هند تمرکز دارد و قصد دارد از هرگونه شعله‌ور شدن مجدد درگیری‌ها جلوگیری کند.

 

اعتراضات در فاریاب: طالبان و چالش حفظ نظام

با آرام گرفتن اعتراضات در بدخشان، اکنون ولایت عمدتاً ازبک‌تبار فاریاب در شمال افغانستان به کانون اعتراضات علیه طالبان تبدیل شده است؛ اعتراضاتی که با شعارهایی در حمایت از ژنرال عبدالرشید دوستم و بازداشت ده‌ها نفر همراه بوده و چالش‌های جدی را برای ثبات حکومت طالبان در مناطق غیرپشتون‌نشین به وجود آورده است.

در حالی که بدخشان پس از یک سری اعتراضات آرام گرفته، حالا فاریاب، ولایت شمالی و عمدتاً ازبک‌تبار افغانستان، علیه نیروها و فرماندهان طالبان در این ولایت دست به اعتراض زده است. بر اساس گزارش منابع خبری، مردم شهرستان دولت‌آباد فاریاب در جریان اعتراضات خود شعار «زنده باد ژنرال دوستم» سر داده‌اند. رسانه‌های افغانستانی گزارش داده‌اند که ۱۸ خردادماه تعدادی از جوانان در این شهرستان با یکدیگر درگیر شدند و پس از آن طالبان برخی از آن‌ها را بازداشت کردند. در واکنش به این اقدام طالبان، مردم محلی نیز شعار «زنده باد ژنرال دوستم» سر دادند. فعلاً از وضعیت افراد بازداشت‌شده خبری در دست نیست. همچنین، منابع محلی به رسانه‌ها گفته‌اند که به دلیل جست‌وجوی خانه‌به‌خانه طالبان، مردم از ترس بازداشت، مغازه‌هایشان را بسته‌اند و در خانه مانده‌اند.

این اعتراضات علیه طالبان در حالی رخ داده که عبدالرشید دوستم، چند روز قبل در سخنرانی نماز عید قربان، سرنگونی حکومت طالبان را نزدیک دانسته بود. او پیش‌تر نیز طالبان را به سیاست‌های ضد ترک‌ها متهم کرده و گفته بود که این گروه با اسکان مهاجران پاکستانی در این مناطق، به دنبال اجرای طرح‌های «فاشیستی» هستند. همچنین، باتور دوستم، فرزند این رهبر سیاسی افغانستان، در نشستی با عنوان «ترک‌های افغانستان»، از طالبان به دلیل غصب اموال و زمین‌های مردم در این منطقه انتقاد کرد. این انتقادها از سیاست‌های طالبان علیه این مناطق در حالی شدت یافته است که از زمان کنترل مجدد طالبان بر قدرت، این نخستین بار نیست که ولایات شمالی ازبک‌تبار به میدان درگیری و اعتراض به این گروه تبدیل می‌شوند.

طالبان ازبک تبار مهره سوخته؟

تنها چند ماه پس از کنترل قدرت در افغانستان از سوی طالبان نشانه های اختلافات درون گروهی میان فرماندهان پشتون تبار و فرماندهان تاجیک تبار و ازبک تبار این گروه نمایان شد. درست در هنگامه توزیع و سهم دهی قدرت و انتصاب های حکومت طالبان، از ولایات شمالی افغانستان صداهای اعتراض رهبران طالبان علیه همتایان پشتون تبارشان بلند شد. گزارش هایی در آن زمان منتشر شد مبنی بر اینکه در دی ماه سال ۱۴۰۰، نیروهای بدری که از افراد انتحاری شبکه حقانی هستند، مخدوم عالم ربانی را در شهر میمنه بازداشت کردند. او از فرماندهان ارشد ازبک تبار طالبان بود که در جریان جهاد دو دهه ای افغانستان نقشی تعیین کننده داشت.

عالم ربانی از مهره های کلیدی طالبان در جنگ شمال علیه دولت و نیروهای خارجی بود. این فرمانده طالبان همچنین فرمانده جنگ در اندراب بود. او همچنین پس از فتح اندراب همراه با قاری فصیح الدین فطرت «فاتح پنجشیر» لقب گرفتند. حتی برخی او را از عوامل کلیدی شکست دوستم در زادگاهش می دانند. بعدتر رسانه ها به نقل از منابع خود گزارش دادند که طالبان صلاح الدین ایوبی، دیگر رهبر ازبک تبار طالبان و «فاتح شمال» را نیز بازداشت کردند. فردی که والی نام نهاد طالبان در فاریاب بود. او را همچنین «فاتح ارگ» می دانند. همچنین ایوبی در شهریور سال گذشته پس از آن که رهبر طالبان به ولایات شمالی افغانستان سفر کرد نامه استعفایی منتشر کرد که در آن علت کناره گیری خود را مشکلات و شرایط خانوادگی عنوان کرد. او که پس از جنجال های فاریاب در سال ۱۴۰۰ قرار بود پس از ۹ ماه فعالیت در زابل به پستی کلیدی در شمال افغانستان برسد، به تنزل جایگاه رسید. آنچه از منتقدان از آن به عنوان سیاست تمامیت خواهی و تصفیه حساب قومی از سوی طالبان در این مناطق نام می برند که فرماندهان غیرپشتون شمال افغانستان در میان طالبان نقشی تعیین کننده و تاثیرگذار در نفوذ این گروه در این مناطق و فتح آنها از سوی طالبان داشته اند. اما ناظران می گویند این پس زدن همتایان شمالی از سوی طالبان جنوبی برای مردمی که حاضر به تحمل فرمانده غیرخودی را ندارند، می تواند به مثابه آتش زیرخاکستر برای طالبان عمل کند.

نقش ازبک ها در جنبش طالبان

شبکه تحلیلگران افغانستان در گزارشی درمورد پیشینه حضور ازبک های جامعه افغانستان در بدنه طالبان آورده است که از اوایل سال ۱۹۹۵ طلاب دینی تاجیک و ازبک در شمال افغانستان که به عنوان پناهنده در پاکستان مستقر و عضو سازمانی به نام «جمعیت طلاب افغانستان» بودند، با گروه طالبان که عمدتا طلبه های پشتون بودند، پیوستند. برخی از اعضای این حزب به صورت جداگانه حمایت خود از رهبر طالبان، ملامحمد عمر را اعلام کردند. یکی از این چهره ها «مولوی عبدالرقیب» از ازبک های اهل تخار بود که در سال ۱۹۹۵ با رهبر طالبان بیعت کرد. این بیعت مسیر جذب بسیاری از طلبه های ازبک در بدنه طالبان را فراهم کرد. بسیاری از آنها در جریان جنگ های داخلی در شمال افغانستان برای این گروه تحت رهبری فرماندهان پشتون می جنگیدند اما آنها تمایل داشتند که در ولایات خود فرماندهان ازبک هدایت میدان جنگ را برعهده بگیرند.

بعدتر پس از سال ۲۰۰۱ با سقوط حکومت دور اول طالبان آنها با تمرکز بر «محلی سازی» جنگ فهمیدند که اینکه گروه های محلی جنگ را انجام دهند باید فرماندهان محلی آن را رهبری کنند که در نتیجه بهتر می توانند جنبش را در مناطق غیرپشتون که اقدامات آنها در آنجا ضعیف تر بوده است، انجام دهند. این تحولات در شمال مرحله جدیدی را در آغاز مجدد «جهاد» این جنبش علیه دولت در مناطق مختلف کشور پس از بازسازی و تثبیت ساختارهای آن در جنوب تشکیل داد، این تغییر در سیاست که با هدف چند قومیتی کردن طالبان نیز صورت گرفته بود فضا را برای نسل جدیدی از غیرپشتون ها در ساختار طالبان فراهم کرد.

توجه طالبان به ازبک های افغانستان اما بی ربط به جایگاه استراتژیک فاریاب نیست. این ولایت از نظر استراتژیک و موقعیت ژئوپلتیک به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی اهمیت بالایی دارد. طالبان که به طور سنتی همواره بر جنوب افغانستان حاکمیت دارد برای تقویت و ثبیت جایگاه خود نیازمند نفوذ و حفظ شمال هستند. جایی که کنترل آن نقشی مهم در بقای طالبان به عنوان حاکمان فعلی افغانستان دارند.

اما افغانستان میدان تکرار تاریخ است. همانطور که طالبان برای نفوذ بر مناطق شمالی از نارضایتی های عمومی از دولت مرکزی برای گسترش دامنه نفوذ خود استفاده کرد، همین امر می تواند علیه خود این گروه نیز به کار گرفته شود. انتصاب های غیربومی برای جغرافیایی که «دیگری» را تهدیدی وجودی علیه خود می دانند و چشم پوشی بر دستاوردهای فرماندهان ازبک تبار طالبان در جریان شورش این گروه می تواند به مانند مین هایی پنهان باشد که با گام های اشتباه هر لحظه وقوع یک انفجار را محتمل می کند.

سیاست های انتصاب رهبران غیربومی، به حاشیه راندن مهره های کلیدی غیرپشتون طالبان در این مناطق، انتقال مهاجرین جنوبی به شمال و آنگونه که در گزارش ها آمده غصب اموال و زمین مردم از سوی طالبان درحالی که نارضایتی مردم در جغرافیایی که سابقه مخالفت با طالبان را دارد، می تواند در بلندمدت برای این گروه گران تمام شود. باید گفت که حداقل تا پیدا کردن نسخه کارآمدی از دولت داری برای افغانستان، حفظ حکومت مرکزی منوط به نزدیکی فرماندهان محلی به دولت مرکزی است. طالبان که از آغاز حاکمیت مجدد همواره مدعی شده اند که ساختار جزیره ای قدرت در افغانستان را نابود کرده اند، برای حفظ خود نیازمند سطحی از همکاری با فرماندهان محلی و بومی است. تاریخ منازعه در افغانستان نشان داده است که تداوم حکومت داری با سرکوب این گروه ها به ویژه با رویکردی تند نمی تواند نتیجه مطلوبی در پی داشته باشد.

 

فرمانده طالبان که در اوکراین بازداشت شد در امریکا توسط یک زن محاکمه می‌شود

افغانستان انترنشنل  : یک فرمانده طالبان که پنج سال پیش در اوکراین بازداشت شد و در امریکا توسط یک قاضی زن محاکمه می‌شود، در آستانه صدور حکم است. حاجی نجیب‌الله که از حدود ۵ سال پیش در نیویارک زندانی است به گروگان‌گیری و حمایت مالی از تروریسم متهم است. او به‌تازگی به اتهام کلیدی خود اعتراف کرده است.

این فرمانده پیشین طالبان در ماه اکتبر ۲۰۲۱ در دادگاه نیویارک اتهام قتل سه سرباز امریکایی در سال ۲۰۰۸ را رد کرد و خود را بی‌گناه دانست. او طی این سال‌ها در برابر اتهامات مقاومت کرده و خود را بی‌گناه می‌دانست، اما با این اعتراف احتمال می‌رود او به حبس ابد محکوم شود.

محاکمه این فرمانده سابق دو ماه پس از آن شروع شد که گروه طالبان در پی ۲۰ سال جنگ با ائتلاف تحت فرمان امریکا و نیروهای دولتی افغانستان، قدرت را در کابل به دست گرفت.

حاجی نجیب یک سال پیش از حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان، به امید پناهندگی در اروپای غربی به اوکراین رفته بود.

دادگاه فدرال در نیویارک اعلام کرده که جلسه صدور حکم او برای ۲۳ اکتبر ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی شده است.

حاجی نجیب‌الله کیست؟

حاجی نجیب یکی از فرماندهان طالبان است که از سال ۲۰۰۷ در ولایت‌های زابل، غزنی، میدان وردک، لوگر و پکتیا در جنگ علیه دولت افغانستان و نیروهای ناتو نقش داشت. او فرماندهی قطعه "النصر" را به عهده داشته است.

یکی از فرماندهان محلی طالبان در زابل که نخواست نامش فاش شود، به افغانستان اینترنشنال گفت که حاجی نجیب‌الله باشنده ولایت زابل است و یکی از اعضای خانواده‌اش در شهرداری طالبان در غزنی وظیفه دارد.

در پرونده‌ای که علیه حاجی نجیب الله در دادگاه نیایورک ثبت شده از او به عنوان فرمانده ارشد طالبان که رهبری بیش از هزار جنگجو را به عهده داشته، یاد شده است.

در کیفرخواست اولیه که در اکتبر ۲۰۲۱ در دادگاه نیویارک علیه حاجی نجیب مطرح شد، گفته شده بود افراد تحت امر او در سال ۲۰۰۸ به یک کاروان نظامی امریکا در افغانستان حمله کردند و افسران ارتش ایالات متحده به نام متیو هیلتن، جوزف مک‌کی و مارک پالمیتیر را به همراه مترجم افغان‌ها کشتند. نام مترجم افغان اعلام نشده است.

او در آن محاکمه اتهامات را رد کرده و گفته بود که قضایای دیگری در پس بازداشت او وجود دارد.

اکنون بر اساس توافق‌نامه‌ پذیرش جرم که نجیب‌الله آن را امضا کرده، او اعتراف می‌کند که به‌عنوان یک فرمانده طالبان در ولایت میدان وردک فعالیت می‌کرده و حمایت مادی برای اقدامات تروریستی در افغانستان و پاکستان فراهم کرده است.

نام او در اسناد دادگاه نیویارک، در کنار بدرالدین حقانی، برادر سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله طالبان درج شده است.

حاجی نجیب‌الله، ۴۸ ساله با دو پرونده جنایی و همکاری با گروه‌های تروریستی، در ایالات متحده متهم است.

نخستین پرونده علیه او در سال ۲۰۱۴ گشوده شد. حاجی نجیب‌الله متهم است که دیوید رود، خبرنگار وقت نیویارک‌تایمز و دو همکار محلی او را در سال ۲۰۰۸ در لوگر ربوده و به شبکه حقانی در وزیرستان شمالی تسلیم داده است.

طبق کیفرخواست دادستانی در دادگاه نیویارک که در اختیار افغانستان اینترنشنال قرار گرفته، حاجی نجیب‌الله و همدستانش به اقدام به قتل شهروندان امریکایی، آدم‌ربایی و همکاری با گروه‌های تروریستی متهم شده‌اند.
بازداشت در اوکراین، محاکمه در نیویارک

حاجی نجیب‌الله در اکتبر ۲۰۲۰ در اوکراین بازداشت شد و چند روز بعد به ایالات متحده انتقال یافت. او پس از حضور در نخستین جلسه دادگاه در ماه اکتبر ۲۰۲۱، عضویت در گروه طالبان را رد کرد و خود را یک تاجر ساکن دبی معرفی کرد.

یافته‌های افغانستان اینترنشنال نشان می‌دهد که حاجی نجیب‌الله ویزای اوکراین را در سال ۲۰۲۰ در کابل به‌دست آورده و از اسلام‌آباد به اوکراین پرواز کرده است.

به گفته منابع افغانستان اینترنشنال، او پس از رسیدن به اوکراین قصد مهاجرت به کشورهای اروپای غربی را داشته اما پولیس اوکراین در شهر ژیتومر حاجی نجیب و همراهانش را بازداشت کرده است.

یک منبع از اداره امور افغانستان که تحت کنترول طالبان است به شرط افشا نشدن نامش گفت که در فهرست ۱۰۲ نفری زندانیان طالبان در کشورهای خارجی، نام حاجی نجیب‌الله که با نام مستعار "فرمانده لشکری" شناخته می‌شود، نیز شامل است.

افغانستان اینترنشنال تلاش کرد تا با دیوید رود و طاهر لودین، همکار افغان او ارتباط بر قرار کند تا در مورد حاجی نجیب‌الله بپرسد، اما هیچ پاسخی دریافت نکرد.

دیوید رود خبرنگار پیشین نیویارک تایمز اخیرا در جلسه اعتراف حاجی نجیب‌الله حضور یافت و در بیانیه‌ای پس از جلسه در مورد اعتراف او ابراز خرسندی کرد.

وکیل: نجیب‌الله اسیر جنگی است

اندرو دالاک، وکیل مدافع این فرمانده طالبان می‌کوشد از محکوم شدن موکل خود به حبس ابد جلوگیری کند.

او استدلال می‌کند که اتهام‌های وارده علیه نجیب‌الله در خارج از امریکا رخ داده و دادگاه‌های امریکا صلاحیت رسیدگی به آن را ندارند.

یک عضو تیم وکلای مدافع او به افغانستان اینترنشنال گفت که اتهام‌ها علیه این فرمانده پیشین طالبان نباید به عنوان جرایم جنایی عادی بررسی شوند، بلکه در چارچوب درگیری‌های مسلحانه و در یک دادگاه نظامی مورد بررسی قرار گیرند.

اتهام دیگری که متوجه حاجی نجیب‌الله است، حمله به کاروان نظامیان و قتل سربازان امریکایی است.

براساس این کیفرخواست، در ۶ سرطان ۱۳۸۷ جنگجویان طالبان تحت فرماندهی نجیب‌الله به یک کاروان نظامی امریکایی در ولسوالی سیدآباد میدان وردک حمله کردند. در این حمله سه سرباز امریکایی و یک مترجم آن‌ها کشته شدند.

وکلای مدافع همچنین استدلال کردند که او به عنوان یک اسیر جنگی تحت حمایت کنوانسیون‌های ژنو قرار دارد و بنابراین باید از مصونیت جنگی برخوردار باشد.

آن‌ها همچنین ادعا کردند که در زمان وقوع اتهامات در سال ۲۰۰۸، طالبان خود را دولت مشروع افغانستان می‌دانست و در یک درگیری مسلحانه بین‌المللی با ایالات متحده شرکت داشت.

قاضی زن

قاضی پرونده حاجی نجیب در دادگاه فدرال نیویارک، یک زن است و کترین فیلا نام دارد.

ریاست دادگاه محاکمه این فرمانده پیشین طالبان را در حالی یک زن به‌پیش می‌برد که این گروه در گذشته و اکنون، هیچ‌گونه جایگاه رسمی،‌ به ویژه قضاوت، برای زنان قائل نیست.

قاضی فیلا استدلال تیم وکلای مدافع حاجی نجیب را که او یک اسیر جنگی است رد کرده است. او حکم داد که جنگ در افغانستان در آن زمان یک درگیری مسلحانه داخلی بوده و بر این اساس، نجیب‌الله به عنوان عضو یک گروه مسلح غیردولتی، واجد شرایط دریافت وضعیت اسیر جنگی یا مصونیت جنگی نیست.

قاضی فیلا تاکید کرد که وضعیت اسیر جنگی تنها در درگیری‌های مسلحانه بین‌المللی اعمال می‌شود و درگیری‌های داخلی شامل این حمایت‌ها نمی‌شوند.

همزمان وکیل مدافع حاجی نجیب‌الله می‌گوید که دادگاه مدرک کافی دال بر اینکه این فرمانده پیشین طالبان در رویداد ۶ سرطان ۱۳۸۷ مستقیما دخیل بوده، در اختیار ندارد.

حاجی نجیب‌الله از زمان ورود به امریکا در زندان محله بروکلین نیویارک به سر می‌برد. وکیل مدافع او نگران شرایط موکل خود است. او می‌گوید که محدودیت‌های زیادی علیه این فرمانده پیشین طالبان وضع شده، از جمله محدودیت در ارتباط با خانواده و دسترسی به خدمات درمانی.

وکیل مدافع می‌گوید که حاجی نجیب در ۵ سال گذشته به نور آفتاب دسترسی نداشته و در یک سلول انفرادی نگهداری می‌شود.

جلسه دادگاه حاجی نجیب، فرمانده سابق طالبان، قرار است در ۲۳ اکتبر امسال برگزار شود.

 

 

زنان افغان برای طالبان خط و نشان می‌کشند

از چندماه پیش بسیاری از زنان افغان به کارزاری با نام «رژلب سرخ» پیوسته‌اند تا به مقاومت‌شان علیه طالبان هرچند نمادین ادامه ‌دهند.

هم میهن نوشت: دو ماه دیگر سالگرد پنجمین سال حکمرانی دوباره طالبان بر افغانستان است و آنها در ادامه‌ محدودیت‌های گسترده علیه زنان، حالا تا درون خانه‌ها پیش آمده‌اند. علاوه بر ممنوعیت درس‌خواندن دختران در مدارس و دانشگاه‌ها، اجباری‌کردن حجاب، اخراج زنان کارمند از ادارات، وضع قانون همراهی یک مرد محرم با زنان در معابر عمومی و... این‌بار نوبت لوازم آرایش شده؛ موضوعی که از نگاه حاکمان، تهدیدی برای نظم طالبانی است.

مثل مردادماه دو سال پیش که «ملاهبت‌الله آخوندزاده»، به وزارت امر به معروف و نهی از منکر دستور داد تا فعالیت همه آرایشگاه‌های زنانه را در افغانستان ظرف یک‌ماه متوقف کنند؛ توقف فعالیت برای حدود ۱۲ هزار آرایشگاه زنانه و ۶۰ هزار زنی که طبق آمار اتاق تجارت و صنایع افغانستان، از همان آرایشگاه‌ها نان به خانه می‌بردند.  بااین‌همه زنان افغان هنوز ایستاده‌اند؛ مثل سه سال پیش که در خیابان علیه حذف زنان از فضای عمومی و اجباری‌شدن نوع پوشش آنها در چندین ولایت دست به اعتراض زدند.

مثل دو سال پیش که گروهی از آنها با شعار «کار، نان، عدالت» در نزدیکی یک سالن زیبایی در شهر نو کابل، تجمع کردند تا به بستن آرایشگاه‌های زنانه اعتراض کنند و حالا از چندماه پیش بسیاری از آن‌ها با کارزارهای مجازی مبارزه را ادامه داده‌اند؛ آنها از دو سال پیش کارزاری آنلاین با هشتگ‌هایی مانند «لباسم را دست نزن» و «فرهنگ افغانستان»، از قوانین پوشش اجباری طالبان انتقاد کرده و به نمادی از مقاومت زنان افغان علیه تحمیل فرهنگی بدل شده است.

از چندماه پیش بسیاری از زنان افغان به کارزاری با نام «رژلب سرخ» پیوسته‌اند تا به مقاومت‌شان هرچند نمادین ادامه ‌دهند. زنان افغان تصاویر خود را با هشتگ #Redforafghanwomen در پلتفرم‌های اینستاگرام، فیسبوک و شبکه X به اشتراک گذاشتند که در آن‌ها درحال زدن رژلب قرمز روی لب‌های‌شان‌اند. بعضی از آن‌ها شعر، ویدئو و نوشته‌هایی منتشر کردند و از داستان‌ها و تجربیات شخصی‌شان گفتند. این کارزار مخالفانی هم دارد که می‌گویند اینگونه کمپین‌ها کاری برای زنان داخل افغانستان از پیش نمی‌برند و نمی‌توانند نشان‌دهنده وضعیت سخت زنان افغان باشند.

اما فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و کنشگران اجتماعی در بسیاری از کشورها، این اعتراض نمادین را تحسین کردند تا این حرکت از مرزهای افغانستان فراتر رود و توجه جهانی را به وضعیت زنان افغان جلب کند.

این روزنامه نوشت: هرچند کمپین «رژلب سرخ» در افغانستان در سطح جهانی با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد و بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده بین‌المللی، زنان فعال در صنعت مد و سازمان‌های حقوق بشری به این حرکت ادای‌احترام کردند، اما بعضی از فعالان حوزه زنان و کاربران شبکه‌های اجتماعی از این کارزار انتقاد کردند. آنها معتقد بودند که چنین اعتراضات نمادینی نمی‌توانند تغییرات واقعی ایجاد کنند و صرفاً به فضای مجازی محدود می‌مانند.

بخش عمده‌ای از این انتقادات حاکی از این است که بهره‌گیری از ابزارهای آرایشی مانند رژلب برای بیان اعتراض، با عمق بحران و سرکوبی که زنان افغانستان با آن مواجه‌اند، هم‌سنگ نیست و آن را سطحی و بی‌اثر جلوه می‌دهد. برای نمونه، کاربری با نام «دیوه پتنگ» در پلتفرم X نوشته است: «واقعاً شکل این مبارزه چیست؟ اگر مسئله با رژلب حل می‌شود، من شخصاً آمادگی دارم ده‌ها عدد رژلب هدیه بدهم

بعضی از فمینیست‌های پسااستعماری هم این خطر را گوشزد می‌کنند که چنین کمپین‌هایی ممکن است ناخواسته تغذیه‌کننده کلیشه‌های شرق‌گرایانه (Orientalist)  باشند. یعنی به‌جای فهم پیچیدگی‌های بافت محلی، یک تصویر جذاب و رمانتیک از «زن مظلوم شرقی با رژلب سرخ» به جهان عرضه شود. طبق نوشته‌های بعضی از فعالان حقوق زن افغان در شبکه‌های اجتماعی، آنها بر این باورند که استفاده از نمادهایی مانند رژلب سرخ ممکن است توجه رسانه‌ای جلب کند اما در واقعیت تغییر ملموسی در وضعیت زنان ایجاد نمی‌کند.

آن‌ها معتقدند که اولویت زنان افغان آموزش، بهداشت و امنیت است، نه نمادگرایی ظاهری. بعضی مخالفان هم هشدار داده‌اند که انتشار تصاویر زنان با رژلب سرخ در شبکه‌های اجتماعی، آن‌ها را به هدف حملات سایبری یا فیزیکی تبدیل می‌کند. خانواده‌ها و گروه‌های سنتی در داخل افغانستان هم ممکن است فشار شدیدی بر دختران و زنان شرکت‌کننده وارد کنند.

 

انگیزه‌های نژادپرستانه ترامپ از ممنوعیت سفر اتباع ۱۲ کشور به آمریکا

فرمان جدید دونالد ترامپ مبنی بر منع ورود شهروندان ۱۲ کشور به ایالات متحده، از بامداد امروز دوشنبه (۱۹ خرداد) به اجرا درآمد، فرمانی که بیش از هشت سال پس از اولین ممنوعیت سفر جنجالی او صادر شده است و حالا با دامن‌زدن به نگرانی‌های تازه، بحث‌های قدیمی در مورد تبعیض و سیاست‌های مهاجرتی مبتنی بر تبعیض نژادی و فرهنگی را احیا کرده است.

به گزارش ایراف، در این فرمان جدید، ورود اتباع کشورهای افغانستان، میانمار، چاد، جمهوری کنگو، گینه استوایی، اریتره، هائیتی، ایران، لیبی، سومالی، سودان و یمن به ‌صورت کامل به آمریکا ممنوع شده است. علاوه بر این، ورود شهروندان کشورهای بوروندی، کوبا، لائوس، سیرالئون، توگو، ترکمنستان و ونزوئلا نیز به ‌طور جزئی محدود خواهد بود.

به نقل از گزارش گاردین، بر خلاف فرمان جنجالی سال ۲۰۱۷ که عمدتا کشورهای مسلمان‌نشین را هدف قرار می‌داد و به عنوان «ممنوعیت مسلمانان» مورد انتقاد قرار گرفت، ممنوعیت جدید طیف وسیع‌تری از کشورها را شامل می‌شود، اما همچنان بیشترین تمرکز آن بر کشورهای غیرسفیدپوست، در حال توسعه و آسیب‌پذیر است. بسیاری از تحلیلگران حقوقی معتقدند که این نسخه از ممنوعیت، از لحاظ حقوقی احتمالا در برابر چالش‌های قانونی مقاومت بیشتری خواهد داشت.

اگرچه این فرمان جدید، همچون فرمان اولیه در سال ۲۰۱۷، واکنش‌های گسترده خیابانی به دنبال نداشت، اما هم‌ زمانی آن با دیگر اقدامات مهاجرتی تهاجمی دولت ترامپ، از جمله استقرار گارد ملی در لس‌آنجلس برای مقابله با اعتراضات به اخراج مهاجران، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است.

این در حالی است که فرماندار کالیفرنیا با اعزام نیروهای فدرال به این ایالت مخالفت کرده بود.

نویسنده گزارش افزوده، از دیگر نکات قابل ‌تامل، گنجاندن نام کشور هائیتی در این فهرست است، کشوری که عمدتا مسیحی‌نشین و حضورش در این فهرست، دیدگاه‌ها در مورد پیوند این ممنوعیت با ملاحظات امنیتی را زیر سؤال می‌برد. ترامپ پیشتر در جریان کارزار انتخاباتی خود، مهاجران هائیتی را به ‌طور غیرمستند به خوردن حیوانات خانگی در اوهایو متهم کرده بود، اتهامی که به ‌شدت از سوی رسانه‌ها و گروه‌های حقوق بشری رد شد.

افزون بر این، گاردین نگاشته، محدودیت‌های تازه‌ای علیه اتباع ونزوئلا نیز اعمال شده است، کشوری که در ماه‌های اخیر بارها هدف اقدامات تنبیهی کاخ سفید قرار گرفته است. اخراج گروهی از ونزوئلایی‌ها به یک زندان بدنام در السالوادور، موجی از واکنش‌های حقوقی و انسانی در آمریکا به ‌دنبال داشت.

بر پایه این گزارش، کارشناسان هشدار داده‌اند که پیامدهای این فرمان، بیش از همه دامن کشورهای آفریقایی را خواهد گرفت. «میخاییل نیامویا»، تحلیلگر مسائل سیاسی و روابط بین‌الملل، تأکید کرده که چنین سیاست‌هایی «الگوی طرد و حذف را تثبیت می‌کند» و ممکن است «درک نظام‌مندتری از آفریقایی‌ها به عنوان بیگانگان در نظم جهانی ایجاد کند».

ابراز نگرانی‌های مشابهی از سوی نهادهای امدادرسان بین‌المللی نیز بیان شده است. «ابی مکسمن»، رئیس دفتر آمریکایی آکسفام، در واکنش به این فرمان گفته است: «این سیاست ارتباطی با امنیت ملی ندارد، بلکه ابزاری برای تفرقه‌افکنی و اهریمنی‌سازی از جوامعی است که در جستجوی امنیت و فرصت در ایالات متحده هستند

هرچند در این فهرست، برخی کشورها مسلمان‌نشین نیستند – مانند میانمار، اریتره، جمهوری کنگو، گینه استوایی و هائیتی – اما هدف‌گیری متمرکز آن بر کشورهای جنوب جهانی و غیرسفیدپوست، انتقاداتی را مبنی بر «نژادگرایانه بودن» این اقدام در پی داشته است.

در گزارش آمده که این ممنوعیت شامل دارندگان ویزاهای پیشین نمی‌شود. راهنمایی‌هایی که روز جمعه به تمامی نمایندگی‌های دیپلماتیک آمریکا ارسال شده، تأکید می‌کند افرادی که پیش‌تر ویزا دریافت کرده‌اند، هنوز می‌توانند وارد ایالات متحده شوند. اما درخواست‌های جدید، به‌ جز در موارد استثنایی، از روز دوشنبه رد خواهند شد.

ترامپ در ویدیویی که روز چهارشنبه منتشر کرد، دلیل اعمال این ممنوعیت را «خطرات مرتبط با تروریسم» و «امنیت عمومی» عنوان کرد و همچنین برخی از این کشورها را دارای سیستم ناقص بررسی امنیتی یا ناتوان از باز پس‌گیری اتباع خود دانست. او این اقدام را با حمله‌ای در بولدر کلرادو نیز مرتبط دانست که طی آن دوازده نفر زخمی شدند. هرچند عامل این حمله شهروند مصر بود – کشوری که نامش در فهرست جدید دیده نمی‌شود.

به باور نگارنده، فرمان جدید ترامپ، همانند نسخه‌های پیشین، صرف‌ نظر از توجیهات حقوقی و امنیتی ارائه ‌شده، پرسش‌های جدی در خصوص بنیان‌های اخلاقی، تبعیض سیستماتیک، و آینده مهاجرت در آمریکا تحت مدیریت ترامپ برمی‌انگیزد.

این ممنوعیت‌ها نه ‌فقط ابعاد مهاجرتی، بلکه پیامدهای ژئوپولیتیکی مهمی دارند که در هفته‌ها و ماه‌های آینده در تعاملات آمریکا با جهان جنوب، به‌ ویژه کشورهای مسلمان‌نشین و آفریقایی، بازتاب خواهد یافت.

 

 

نقش تازه افغانستان در کریدور اقتصادی چین-پاکستان

توافق اخیر میان کابل و اسلام‌آباد برای احیای روابط دیپلماتیک و پیوستن افغانستان به کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، می‌تواند جایگاه کابل را در نقشه تجارت منطقه‌ای ارتقا دهد و موقعیت چین را به عنوان بازیگر کلیدی منطقه تثبیت کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، گزارشی از روزنامه واشنگتن‌پست نشان می‌دهد که در پی نشستی سه‌جانبه در ماه می در پکن، افغانستان و پاکستان توافق کرده‌اند روابط دیپلماتیک را در سطح سفیر از سر بگیرند و کابل به کریدور اقتصادی چین-پاکستان (سی پیک) ملحق شود؛ طرحی چند میلیارد دلاری که بخشی از پروژه عظیم «کمربند و جاده» چین محسوب می‌شود.

افغانستان که تحت فشار تحریم‌های غرب و کاهش کمک‌های جهانی قرار دارد، به‌شدت به سرمایه‌گذاری خارجی نیازمند است. پیوستن به «سی پیک»، فرصتی برای تقویت زیرساخت‌های اقتصادی و تجاری کابل ایجاد می‌کند. در سوی مقابل، پاکستان نیز امیدوار است با نقش‌آفرینی کابل، تهدیدهای امنیتی در مرزهای غربی‌اش کاهش یابد.

تحلیلگران معتقدند که پکن با نزدیک‌ شدن به طالبان، در پی تقویت نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک خود در منطقه است. ایجاد یک نهاد بین‌المللی میانجی‌گری در هنگ‌کنگ از سوی چین، بخشی از تلاش‌های این کشور برای پر کردن خلأ حضور غرب در معادلات منطقه‌ای تلقی می‌شود.

با این‌حال، چالش‌هایی در مسیر این همکاری وجود دارد. چین از اسلام‌آباد خواسته است که امنیت پروژه‌های سی پیک را در برابر حملات گروه‌های تندرو تأمین کند؛ حملاتی که تاکنون جان دست‌کم 20 شهروند چینی را گرفته‌اند. پکن همچنین انتظار دارد که طالبان مانع فعالیت گروه تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) در خاک افغانستان شوند؛ موضوعی که کابل هرگونه حمایتی از آن را انکار کرده اما گزارش‌ها از وجود دیدگاه‌های همدلانه در میان برخی مقام‌های طالبان نسبت به تی تی پی حکایت دارد.

در همین حال، برخی تحلیلگران پاکستانی می‌گویند که طالبان نشانه‌هایی از تمایل برای مهار این گروه نشان داده‌اند. آصف درانی، نماینده پیشین پاکستان در امور افغانستان، گفته است فعالیت‌های تحریک طالبان پاکستان به‌طور قابل ملاحظه‌ای محدود شده است.

طالبان که اکنون با بحران اقتصادی و کاهش شدید فعالیت‌های سازمان‌های بشردوستانه مواجه است، چشم به فرصت‌هایی مانند سی پیک دارد تا جایگاه اقتصادی خود را در منطقه بازیابد. چین نیز افغانستان را به عنوان حلقه ارتباطی میان پاکستان، آسیای مرکزی و اروپا در نظر گرفته و امیدوار است کابل بتواند در پیوند دادن این مسیرها نقشی کلیدی ایفا کند.

کریدور اقتصادی چین-پاکستان یکی از پروژه‌های راهبردی چین در چارچوب ابتکار جهانی «کمربند و جاده» است که با سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری زیرساخت‌هایی مانند راه‌آهن، بزرگ‌راه، بندر، خطوط انرژی و مناطق صنعتی را از جنوب چین تا بندر گوادر پاکستان توسعه می‌دهد. پیوستن افغانستان به این پروژه نه‌تنها به معنای افزایش نقش کابل در تجارت منطقه‌ای خواهد بود، بلکه می‌تواند توازن قدرت اقتصادی و ژئوپلیتیکی در جنوب و مرکز آسیا را نیز تغییر دهد. حضور فعال چین در معادلات افغانستان، نشانه‌ای از تغییر بازیگران اصلی در منطقه پس از خروج آمریکا تلقی می‌شود.

 

آمریکا: پناهجویان افغان به موضوع امنیت ملی تبدیل شده‌اند

معاون نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور مبارزه با یهودستیزی هشدار داد که پناهجویان افغانستان به دلیل نبود اطلاعات کافی درباره آنها، به یک نگرانی امنیت ملی برای این کشور تبدیل شده‌اند.

به گزارش ایراف، الی کوهانیم اظهار داشت: «عدم دسترسی به اطلاعات دقیق از کشورهایی مانند افغانستان، ایران و یمن، محدودیت‌های ورود پناهجویان از این مناطق را به یک ضرورت امنیتی تبدیل کرده است

وی افزود: «در حال حاضر، امکان دریافت اطلاعات موثق از برخی کشورها وجود ندارد و همین مسئله، اعمال محدودیت‌های سفر را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد

در همین رابطه، زلمی خلیلزاد، دیپلمات پیشین آمریکایی و مذاکره‌کننده اصلی این کشور با طالبان، به همراه همسرش چلسی خلیلزاد، از ایده بازگشت افغان‌های مقیم خارج به افغانستان حمایت کرده و حتی از فراخوان محمد حسن آخوند، نخست‌وزیر طالبان، استقبال کردند. این مواضع با موجی از انتقادات تند از سوی افغان‌های تبعیدی، فعالان حقوق بشر و حتی مقامات آمریکایی روبه‌رو شده است.

خلیلزاد در مصاحبه‌ای با یک رسانه بین‌المللی گفت: افغانستان به تخصص و تجربه افغان‌های مهاجر نیاز دارد. شرایط در حال بهبود است و بازگشت متخصصان می‌تواند به بازسازی کشور کمک کند.

همسر وی، چلسی خلیلزاد، نیز در پستی در شبکه‌های اجتماعی نوشت بسیاری از افغان‌ها می‌توانند با بازگشت به وطن، در توسعه آن نقش داشته باشند. ما باید به آینده افغانستان امیدوار باشیم.

واکنش به این اظهارات سریع و تند بود. بسیاری از کاربران افغان در شبکه‌های اجتماعی، خلیلزاد و همسرش را به «همکاری با طالبان» و «نادیده گرفتن نقض حقوق بشر» در افغانستان متهم کردند.

در شبکه‌های اجتماعی هشتگ‌هایی مانند #خلیلزاد_همدست_طالبان و #خیانت_خلیلزاد در پلتفرم‌هایی مانند توییتر و فیسبوک ترند شد.

کاربران نوشتند: «کسی که سال‌ها نماینده آمریکا بود، چگونه از حکومتی حمایت می‌کند که زنان را از تحصیل و کار محروم کرده است؟»

فعالان حقوق بشر در پیام هایی گفته اند که سازمان‌های مدافع حقوق زنان و اقلیت‌ها در افغانستان، این اظهارات را «شرم‌آور» خواندند و خواستار عذرخواهی رسمی خلیلزاد شدند.

برخی سناتورهای دموکرات از جمله جین شاهین این اظهارات را «غیرمسئولانه» توصیف کردند و گفتند: طالبان نه تنها امنیت ایجاد نکرده‌اند، بلکه هر روز حقوق بشر را بیشتر زیر پا می‌گذارند.

به نظر می‌رسد اظهارات اخیر زلمی خلیلزاد و همسرش نه تنها کمکی به بهبود وضعیت افغانستان نکرده، بلکه باعث تشدید انتقادات از نقش او در توافق دوحه و پیامدهای آن شده است.

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین امریکا، با صدور فرمان اجرایی جدید، ورود اتباع ۱۲ کشور از جمله افغانستان، ایران و یمن را ممنوع کرده است. مقامات کاخ سفید این اقدام را بخشی از سیاست‌های امنیت ملی خوانده و ادعا کرده‌اند که کشورهای هدف، یا بستر فعالیت‌های تروریستی هستند یا استانداردهای لازم برای تأیید هویت مسافران را رعایت نمی‌کنند.

با این حال، تمرکز این ممنوعیت‌ها بر کشورهایی با اکثریت مسلمان، با انتقادهای گسترده از سوی فعالان حقوق بشر و برخی مقامات محلی در امریکا روبه‌رو شده است.

به نظر می‌رسد بحث بر سر سیاست‌های مهاجرتی و امنیتی امریکا، به ویژه در مورد پناهجویان افغان، همچنان یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در این کشور باقی بماند.

دولت بایدن بدون بررسی ده‌ها افغان مظنون به تروریسم را به آمریکا منتقل کرد

اندپندنت فارسی : بازرس کل وزارت دادگستری ایالات متحده در گزارشی تازه اعلام کرد در سال ۲۰۲۱ و در جریان خروج شتاب‌زده دولت بایدن از افغانستان، ۵۵ شهروند افغانستان که در فهرست مظنونان تروریستی قرار داشتند هم به خاک آمریکا منتقل شدند. این گزارش نگرانی‌های دیرینه قانون‌گذاران جمهوری‌خواه در مورد ضعف در روند بررسی پیشینه پناهجویان افغان را تایید می‌کند.

بر اساس این گزارش که روز سه‌شنبه منتشر شد، اف‌بی‌آی از طریق مرکز بررسی مظنونان تروریستی (تی‌اس‌سی) ۵۵ پناهجوی اهل افغانستان را شناسایی کرد که یا پیش‌تر نامشان در فهرست تروریستی بود یا در جریان روند تخلیه افغانستان و اسکان در آمریکا اسمشان در این فهرست قرار گرفت. البته پس از بررسی‌های بیشتر، در نهایت نام ۴۶ نفر از این فهرست خارج شد، زیرا اف‌بی‌آی دریافت که آن‌ها تهدیدی برای امنیت آمریکا به شمار نمی‌روند، اما تا ماه ژوییه ۲۰۲۴، همچنان نام ۹ نفر در فهرست مظنونان تروریستی باقی ماند که هشت نفر از آنان در خاک آمریکا بودند.

نیویورک پست در گزارشی به نقل از چاک گرسلی، سناتور جمهوری‌خواه، نوشت: «از اوت ۲۰۲۱ درباره به ضرورت بررسی دقیق پیشینه پناهجویان افغان هشدار داده‌ام. دولت بایدن‌ــ‌هریس، همکاران دموکرات من در کنگره و بسیاری در رسانه‌ها، این زنگ‌های خطرها را نشنیده گرفتند؛ زنگ‌ خطرهایی که اکنون گزارش بی‌طرفانه امنیت ملی هم آن را تایید می‌کند.»

او افزود: «دولت بایدن با اجازه ورود دادن به مظنونان به فعالیت‌ها تروریستی و آزاد گذاشتن چندساله‌ آن‌ها، جان آمریکایی‌ها را به خطر انداخته است. من این موضوع را همچنان دنبال خواهم کرد.»

در مجموع حدود ۹۰ هزار شهروند افغانستان در قالب برنامه‌های «پناه متحدان» و «خوش‌آمد به متحدان» وارد آمریکا شدند. این برنامه‌ها روند صدور روادید را تسهیل و به اسکان مجدد آنان در خاک ایالات متحده کمک می‌کردند.

بازرس کل وزارت دادگستری در گزارش خود نوشت: «بنا بر اعلام اف‌بی‌آی، نیاز فوری به تخلیه افغان‌ها باعث شد روندهای معمول برای ارزیابی تهدیدهای امنیت ملی به‌درستی اجرا نشود. همین مسئله خطر سوءاستفاده عوامل بدخواه از روند تخلیه را افزایش داد.»

با این حال، این گزارش تاکید کرد که تمامی نهادهای مسئول در اف‌بی‌آی در زمینه ارزیابی خطرات امنیتی شناسایی‌شده به‌خوبی با یکدیگر همکاری کرده‌اند و اقدام‌های لازم را انجام داده‌اند.

در یک مورد مشخص، وزارت دادگستری آمریکا در اکتبر گذشته یک شهروند ۲۷ ساله افغانستان به نام نصیر احمد توحیدی را که در جریان خروج نیروهای آمریکایی به ایالات متحده منتقل شده بود، به تلاش برای اجرای حمله تروریستی الهام‌گرفته از داعش در روز انتخابات آمریکا متهم کرد.

بر اساس این گزارش، توحیدی که ۹ سپتامبر ۲۰۲۱ وارد آمریکا شد و در شهر اوکلاهما زندگی می‌کرد، متهم است که برای تهیه اسلحه کلاشنیکف و مهمات با هدف اجرای حمله در خاک آمریکا اقدام کرده است. او حالا با اتهام تلاش برای حمایت مادی از گروه داعش روبرو است و در انتظار محاکمه به‌سر می‌برد. 

در اواخر مه یک شهروند دیگر افغانستان به نام دلبر گل دلبر هم که با ویزای ویژه مهاجرت (اس‌آی‌وی) به آمریکا رفته بود و گرین‌کارت گرفته بود، به اتهام جعل اسناد و همدستی با گروه‌های تروریستی از جمله شبکه حقانی، در ایالت نیویورک بازداشت شد.

دونالد ترامپ پیش از این بارها به‌صراحت از عملکرد دولت بایدن در روند خروج از افغانستان انتقاد کرده و آن را شرم‌آورترین اتفاق در تاریخ آمریکا دانسته است. ترامپ ادعا می‌کند که اگر در زمان خروج از افغانستان او بر سر قدرت می‌بود، این روند را با عزت و وقار انجام می‌داد.

 

چرا غرب سوریه را پذیرفت و افغانستان را کنار گذاشت؟

در دهه‌های اخیر، غرب با دو بحران پیچیده و درهم‌تنیده در خاورمیانه و جنوب آسیا روبه‌رو بوده است: جنگ داخلی سوریه و تحولات ناگوار افغانستان. اما اخیراً، بر اساس گزارشی از نشریه فارین پالیسی، اولویت‌های کشورهای غربی نسبت به این دو کشور به‌شکلی چشمگیر متفاوت بوده است.

به گزارش ایراف، نشریه فارین پالیسی در مقاله‌ای با عنوان «چرا غرب سوریه را پذیرفت و افغانستان را کنار گذاشت» به قلم آدام واینستین، از برنامه خاورمیانه در موسسه کوئینسی، به تحلیل تفاوت رویکرد کشورهای غربی به دو بحران مهم منطقه‌ای در سوریه و افغانستان می‌پردازد و دلایل اصلی این تفاوت سیاست‌ها را واکاوی می‌کند.

نویسنده اشاره می‌کند که سوریه، با وجود جنگ طولانی و پیچیده، همچنان برای غرب اهمیت ژئوپولیتیکی و امنیتی دارد، زیرا این کشور در قلب منطقه خاورمیانه قرار گرفته و منافع حیاتی کشورهای غربی، به ویژه آمریکا و متحدانش، در آنجا درگیر است. همچنین سوریه به واسطه حضور بازیگران بین‌المللی و قدرت‌های منطقه‌ای، به کانون رقابت و تعامل سیاسی تبدیل شده که غرب نمی‌تواند به سادگی آن را کنار بگذارد.

از سوی دیگر، افغانستان که بیش از دو دهه مرکز عملیات نظامی گسترده آمریکا و ناتو بود، پس از خروج نیروهای غربی و تسلط طالبان، جایگاه خود را به عنوان اولویت سیاست خارجی غرب از دست داده است. دلایل این تغییر شامل خستگی سیاسی و نظامی غرب از جنگ طولانی، هزینه‌های هنگفت اقتصادی، عدم موفقیت‌های پایدار در تثبیت حکومت‌های حامی غرب و افزایش تهدیدات امنیتی از سوی گروه‌های تروریستی است. به علاوه، منطقه‌ای بودن بحران افغانستان و نبود منافع مستقیم و فوری برای غرب در مقایسه با سوریه، سبب کاهش تمرکز و سرمایه‌گذاری غرب بر این کشور شده است.

مقاله به نقش طالبان و تغییر رفتار این گروه پس از تسلط مجدد به افغانستان اشاره می‌کند. طالبان علیرغم وعده‌های اولیه، نتوانسته‌اند تهدیدهای امنیتی و تروریستی را به طور کامل مهار کنند، و همچنین وضعیت حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و آزادی‌های مدنی در افغانستان به شدت رو به وخامت گذاشته است. این موضوعات، تصویر منفی از افغانستان در افکار عمومی و سیاستمداران غربی ایجاد کرده که مزید بر علت کنار گذاشتن این کشور شده است.

در مقابل، به باور نویسنده، سوریه به رغم مشکلات فراوان، همچنان در مذاکرات دیپلماتیک و توافقات بین ‌المللی حضور فعال دارد. این حضور باعث شده که کشورهای غربی تلاش کنند نقش خود را در سوریه حفظ کنند تا نفوذ رقبای منطقه‌ای و جهانی مثل روسیه و ایران محدود شود. در واقع، سوریه به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات قدرت منطقه‌ای و جهانی اهمیت بالاتری دارد.

نویسنده به این نکته نیز اشاره می‌کند که غرب با توجه به منافع بلندمدت و استراتژیک، ترجیح داده است تا روی سوریه تمرکز کند و در مقابل در افغانستان بیشتر به مدیریت بحران بسنده کند. این رویکرد موجب شده که سیاست‌های غرب به سمت «پذیرش واقعیت ‌ها» و «کاهش تعهدات» در افغانستان سوق پیدا کند.

در نهایت، مقاله بر این نکته تأکید می‌کند که تغییر اولویت‌های غرب در برخورد با سوریه و افغانستان، بازتابی از واقعیت‌های جدید ژئوپولیتیکی و تغییر در محاسبات سیاسی است. این تغییرات نه تنها در سیاست خارجی، بلکه در نوع تعامل غرب با جهان اسلام و منطقه خاورمیانه نیز تاثیرگذار بوده است.

 

 

پیامدهای خروج آمریکا از افغانستان برای پاکستان؛ اظهارات بلاول بوتو در واشنگتن جنجال آفرید

بلاول بوتو زرداری، رئیس حزب مردم پاکستان، در سفر به واشنگتن، ضمن انتقاد از نحوه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مدعی شد که تجهیزات باقی‌مانده آمریکا در افغانستان برای امنیت پاکستان مشکل‌ساز شده است.

به گزارش ایراف، بلاول بوتو زرداری که به‌تازگی به ایالات متحده سفر کرده است، می‌گوید قرار است با مقام‌های آمریکایی درباره مسائل افغانستان گفت‌وگو کند.

او، در گفت‌وگو با رسانه‌ها اظهار داشت که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تجهیزات باقی‌مانده در این کشور، چالش‌های جدی برای پاکستان به‌وجود آورده است.

وی افزود: «ما درباره موضوعات مرتبط با تروریسم، افغانستان و دیگر مسایل گفت‌وگو خواهیم کرد. این موضوعات طی دهه‌های گذشته روابط ما را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده‌اند. نحوه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تسلیحات به‌جامانده، امروز برای ما مشکل‌ساز شده و بر پاکستان اثر منفی گذاشته است

رئیس حزب مردم پاکستان همچنین بر لزوم تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای مقابله با تهدیدات تروریستی تأکید کرد و گفت که گفت‌وگوهای پیش‌رو با مقام‌های آمریکایی در این زمینه بسیار مؤثر خواهد بود.

زرداری اظهار داشت: «ما به همکاری بیشتر منطقه‌ای و بین‌المللی نیاز داریم تا با شرایط پس از سقوط کابل و تهدیدهای باقی‌مانده مقابله کنیم. به همین دلیل خواستار گفت‌وگوهای جامعی هستیم که موضوع تروریسم را نیز در بر گیرد. ما گفت‌وگوهایی در زمینه مقابله با تروریسم با ایالات متحده در پیش داریم که به نظر من بسیار مفید خواهد بود

طالبان تاکنون به این اظهارات واکنشی نشان نداده است. با این حال، مقامات این گروه پیش‌تر، از پاکستان خواسته بودند از مطرح کردن ادعاهایی که به روابط دوجانبه آسیب می‌رساند، خودداری کند.

طالبان پیش از این، در مورد استفاده از تجهیزات بجامانده آمریکا نیز اطمینان داده بود که در اختیار هیچ گروهی قرار نخواهد گرفت و در محل امنی نگهداری می‌شود.

این اظهارت رئیس حزب مردم پاکستان در حالی مطرح می‌شود که پس از چند ماه تیرگی روابط، در روزهای اخیر کابل و اسلام‌آباد سطح نمایندگی‌های دیپلماتیک خود را از کاردار به سفیر ارتقا داده‌اند.

باید دید آیا این ارتقاء سطح تعامل به حل چالش‌های موجود در روابط دو کشور منجر خواهد شد یا خیر؟

 

افغانستان خواستار بازنگری در قراردادهای تحصیلی با روسیه شد

وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان اعلام کرد که هیئت افغانستان در جریان دیدار رسمی با معاون وزیر معارف فدراسیون روسیه در کازان، خواستار بازنگری در قراردادهای گذشته تحصیلی میان دو کشور شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «ضیاءالرحمان آریوبی» معاون وزارت تحصیلات عالی و «سخاءالله سعید» معاون وزارت معارف هیئت حاکمه افغانستان در سفری رسمی به روسیه با معاون وزیر آموزش و پرورش فدراسیون روسیه در شهر کازان، جمهوری تاتارستان دیدار و گفتگو کرد.

بر اساس اطلاعیه وزارت تحصیلات عالی افغانستان، در این دیدار، دو طرف بر گسترش همکاری‌های علمی، تبادل تجربیات و امضای قراردادهای جدید دانشگاهی تأکید کردند.

این اطلاعیه افزود که آریوبی در این گفت‌وگو با اشاره به قراردادهای پیشین میان دانشگاه‌های افغانستان و روسیه، خواستار بازنگری در آن‌ها شد تا نیازهای کنونی و واقعی تحصیلی افغانستان در این اسناد لحاظ شود.

اطلاعیه وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان همچنین اظهار داشت معاون وزیر معارف روسیه نیز با تأیید سوابق همکاری علمی میان دو کشور، از ادامه و تقویت این همکاری‌ها استقبال کرد و همچنین وعده داد که زمینه‌های لازم برای امضای موافقت‌نامه‌های تازه با دانشگاه‌های افغانستان فراهم خواهد شد.

گفته می‌شود این دیدار در حاشیه سومین مجمع بین‌المللی وزرای معارف و تحصیلات عالی که در کازان برگزار شده، انجام گرفته است. هیئت افغانستان به دعوت رسمی دولت روسیه در این نشست شرکت کرده است.

روابط علمی و تحصیلی میان افغانستان و روسیه سابقه‌ای چند ده‌ساله دارد. در دوران جمهوری پیشین افغانستان، صدها دانشجو از این کشور در دانشگاه‌های روسیه تحصیل کردند و برخی از دانشگاه‌های روسیه با نهادهای علمی افغانستان همکاری رسمی داشتند. با تغییرات سیاسی اخیر در افغانستان، این روابط دچار وقفه شد، اما تلاش‌های تازه‌ای برای احیای آن‌ها در حال انجام است

 

۴۵ دقیقه زمان برای بستن چمدان یک عمر زندگی؛ ضرب‌الاجل پلیس پاکستان برای مهاجرین افغان

بر اساس گزارش‌ها، با افزایش روند اخراج مهاجران افغان از پاکستان، هزاران خانواده مجبور شده‌اند در عرض چند دقیقه، تمام زندگی چندین ساله‌ خود را جمع کرده یا آن را نیمه‌کاره رها کنند و خاک این کشور را ترک کنند.

به گزارش ایراف، گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس از کمپ تورخم در مرز افغانستان، روایتگر سرگذشت تلخ افرادی چون شیرخان و یارمحمد است که با وجود تولد و زندگی چند ده‌ساله در پاکستان، تنها دقایقی برای ترک خانه و کاشانه خود فرصت یافتند. آن‌ها اکنون با دست خالی، در چادرهای موقت و شرایط دشوار، تلاش می‌کنند زندگی تازه‌ای را در افغانستان جنگ‌زده آغاز کنند، درحالی‌که سازمان‌های حقوق بشری نسبت به برخوردهای خشن و فشارهای غیرقانونی پلیس پاکستان هشدار داده‌اند.

۴۵ دقیقه برای بستن چمدان یک عمر زندگی

«شیر خان»، افغان ۴۲ ساله، پس از پایان کار روزانه‌اش در یک کارخانه آجرپزی، به خانه بازگشت. او به مأمور لباس ‌شخصی‌ که پشت در ایستاده بود خیره شد و ذهنش آشفته بود. چطور می ‌شود کل زندگی را در کمتر از یک ساعت جمع کرد و رفت؟ پلیس به او مهلت ۴۵ دقیقه‌ای داده بود.

در یک چشم بر هم زدن، تمام آن ‌چه ساخته بود از او گرفته شد. او و همسرش تنها توانستند چند وسیله آشپزخانه و مقدار کمی لباس برای خود و ۹ فرزندشان بردارند. باقی وسایل را در خانه خود در کشمیر تحت کنترل پاکستان جا گذاشتند.

شیر خان که در پاکستان به دنیا آمده بود – فرزند والدینی که در پی اشغال افغانستان توسط شوروی در سال ۱۹۷۹ و جنگ متعاقب آن به پاکستان گریخته بودند – اکنون یکی از صدها هزار افغان است که از این کشور اخراج شده‌ اند.

این اخراج سراسری، که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، پاکستان را در مسیر اخراج تقریبا یک میلیون افغان قرار داده است.

پاکستان بر این باور است که میلیون‌ها افغان دیگر هنوز در کشور باقی مانده اند و دولت این کشور می ‌خواهد همه آن‌ ها را اخراج کند.

ترک خانه بدون حتی یک چمدان کامل

«تمام دار و ندارمان را جا گذاشتیم»؛ شیرخان این مطلب را در اردوگاه پناهندگان تورخم، درست آن ‌سوی مرز افغانستان، گفت. این اردوگاه نخستین ایستگاه پناهندگانی است که از پاکستان اخراج می شوند. «سال ها زحمت کشیدیم تا با عزت آن‌ چه را داشتیم جمع کنیم

پاکستان در ماه‌های گذشته چندین مهلت برای ترک کشور تعیین کرد. دارندگان «کارت شهروندی افغان» باید تا ۳۱ مارس اسلام‌آباد و راولپندی را ترک می‌کردند.

آنهایی که «اسناد ثبت ‌نام» داشتند تا ۳۰ ماه ژوئن مهلت داشتند. برای افغان‌های ساکن سایر مناطق پاکستان، ضرب ‌الاجل مشخصی تعیین نشده بود.

شیرخان می‌ترسید که اگر بیش از مهلت بماند، او و خانواده‌اش به اداره پلیس منتقل شوند؛ ضربه‌ای سنگین به حیثیت خانواده اش.

او گفت: «ما خوشحالیم که با عزت و آبرو به افغانستان بازگشتیم. در مورد وسایل از‌دست ‌رفته‌ خود هم باید گفت که اگر خدا آن‌ها را آنجا داد، شاید اینجا هم بدهد

هجوم پناهندگان به کشوری در بحران

در اردوگاه تورخم، که توسط دولت طالبان اداره می‌شود، هر خانواده یک سیم‌ کارت و مبلغ ۱۰ هزار افغانی (۱۴۵ دلار) دریافت می‌کند. آن‌ها می‌توانند تا سه روز در اردوگاه بمانند، سپس باید جای دیگری بروند.

هاشم میوندوال، مدیر اردوگاه گفت: روزانه حدود ۱۵۰ خانواده از پاکستان وارد اردوگاه می‌شوند؛ رقمی به ‌مراتب کمتر از حدود ۱۲۰۰ خانواده‌ای که دو ماه پیش روزانه وارد می‌شدند. با این حال او انتظار دارد پس از پایان تعطیلات سه ‌روزه عید قربان که از ۷ ژوئن آغاز شده، موج جدیدی از ورود افغان‌ها آغاز شود.

سازمان‌های امدادرسان در اردوگاه کمک‌های اولیه مانند خدمات بهداشتی را فراهم می‌کنند. مؤسسه خیریه محلی «اصیل» بسته‌های بهداشتی و غذایی توزیع می‌کند و همچنین سامانه‌ای برای تحویل غذا به خانواده‌هایی که به مقصدنهایی خود در افغانستان می‌رسند، راه‌اندازی کرده است.

نجیب‌الله غیاثی از خیریه اصیل می‌گوید: «ما انتظار داریم پس از عید، شمار تازه ‌واردها به‌ طور چشمگیری افزایش یابد.» او اضافه کرد: «ما از پس همه آن‌ ها برنمی‌آییم، چون شمارشان بسیار زیاد است.» وی گفت که این سازمان تلاش دارد منابع مالی بیشتری جذب کند تا بتواند از افراد بیشتری حمایت کند.

اتهام متقابل؛ پاکستان، افغانستان را متهم می‌کند

پاکستان مدعی است مهاجمان مسلح از خاک افغانستان حملاتی را علیه اهداف پاکستانی طراحی می‌کنند؛ اتهامی که طالبان آن را رد می ‌کنند.

اسلام ‌آباد تأکید دارد که افغان‌ها هدف قرار نگرفته‌اند و همه کسانی که پاکستان را ترک می‌کنند، با احترام و کرامت با آنان برخورد می شود. اما بر اساس گزارش‌ها، برای بسیاری، هیچ نشانی از «کرامت» در اخراج فوری از خانه و کشور وجود ندارد.

ایران نیز همچون پاکستان در حال اخراج افغان‌هاست. کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان (UNHCR) اعلام کرده که از اول آوریل تاکنون، ۵۰۰ هزار افغان از ایران و پاکستان مجبور به بازگشت شده‌اند.

گروه‌های حقوق بشری و نهادهای امدادی می‌گویند مقامات پاکستانی افغان‌ها را تحت فشار می‌گذارند تا زودتر کشور را ترک کنند.

در آوریل، دیده‌بان حقوق بشر گزارش داده که پلیس پاکستان به خانه‌های مهاجران افغان یورش می‌برد، ساکنان را کتک می‌زند و به ‌طور خودسرانه بازداشت می‌کند. همچنین مدارک قانونی پناهندگی آن‌ها از جمله مجوزهای اقامت را ضبط می ‌کند. به گفته این نهاد، مأموران برای باقی ‌ماندن افغان‌ها در پاکستان از آنها رشوه می‌خواهند.

شروع دوباره، در جستجوی امید

«یار محمد»، مرد ۵۰ ساله، نزدیک به ۴۵ سال در کشمیر تحت کنترل پاکستان زندگی کرده بود. او پدر ۱۲ فرزند است و شغل موفقی در زمینه پالیش کردن کف منازل داشت و چند کارگر را به کار گرفته بود. اما پلیس لباس‌ شخصی به در خانه ‌اش آمد و به او شش ساعت مهلت داد.

او گفت: «هیچ ‌کس نمی‌تواند در عرض شش ساعت یک زندگی ۴۵ ساله را جمع کند.» دوستانش برای کمک به خانه‌اش آمدند تا آنچه را می‌توانند، ازجمله دستگاه‌های مربوط پالیش‌سازی کف منازل، چند میز، تخت‌ خواب، تشک و لباس‌ها را جمع‌آوری کنند.

اکنون تمام وسایل خانه‌اش در چادرهای نارنجی رنگ اردوگاه تورخم روی هم افتاده است و دستگاه‌های پرداخت کفش در فضای باز و در معرض خرابی قرار گرفته‌اند. پس از سه روز جستجو، موفق شد خانه‌ای در کابل اجاره کند.

او گفت: «نمی‌دانم باید چه کار کنم.» با این حال افزود که تلاش می‌کند شغل پالیش نمودن کف را در افغانستان دوباره راه بیندازد. «اگر این ‌جا هم بگیرد، بهترین کار همین است

قتل دو زن افغانستانی در ایران: تلاقی مردسالاری و ناسیونالیسم

زمانه  : کبری رضایی و مریم اسحاقی دو زن افغانستانی در ایران کشته شدند. پلیس و رسانه‌ها تلاش کردند بر این جنایت سرپوش بگذارند. گفته می‌شود نزدیکان کبری رضایی بازداشت شده‌اند.

جسد مثله شده کبری رضایی، زن افغانستانی ساکن ایران پس از ۵۰ روز پیدا شد. قاتل او یک مرد ایرانی است. رسانه‌ها می‌گویند خانواده رضایی از گفت‌وگو با رسانه‌ها منع شده‌اند. همزمان رسانه‌های افغانستان از جمله «بامی نو» و «سنترال افغانستان» قتل یک دختر ۱۳ ساله افغانستانی در استان قم خبر دادند.

همزمان با خبر کشف پیکر بی جان الهه حسین‌نژاد، زن جوانی که به دست بهمن فرزانه، راننده تاکسی اینترنتی به قتل رسید، یک زن‌کشی دیگر هم گزارش شد اما بازتاب چندانی در رسانه‌های داخلی ایران نداشت. علت چه بود را می‌توان از گزارش «انصاف نیوز» که ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ منتشر شد، فهمید؛ هویت کبری مقتول به عنوان یک زن مهاجر. او یکی از چند میلیون افغانستانی ساکن ایران بود که پس از سرکوب قیام ژینا خشونت کم سابقه‌ای را هم از جانب حکومت و هم جامعه ایران تجربه می‌کنند.

نزدیکان به خانواده کبری رضایی که پیکر مثله شده‌اش ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ به خاک سپرده شد، به انصاف نیوز گفتند: «از خانواده خواسته شده است که برای قصاص پیگیری نکنند

در یک خبر دیگر دو رسانه افغانستانی به نقل از منابع خود گزارش کردند مریم اسحاقی، ۱۳ ساله با تابعیت افغانستان ۱۶ خرداد هنگامی که با خانواده‌اش برای کار فصلی به روستای «یکه باغ» رفته بود، جان خود را از دست داد. منابع به این دو رسانه گفتند جسد این کودک افغانستانی «در گوشه‌ای از باغ پیدا شد؛ آویزان با شال گردن خود از درخت، در حالی‌که پاهایش به زمین می‌رسید

«بامی نو» به نقل از شاهدانی که در محل حضور داشتند، نوشت: «پیکر مریم دارای زخم‌های متعدد روی صورت و دست‌ها، خراش‌های عمیق و خونریزی از بینی بوده است

به گفته منابع «سنترال افغانستان» نیروی انتظامی به خانواده اسحاقی گفته‌اند فرزندشان به قتل رسیده اما پزشکی قانونی «خودکشی» را علت مرگ او اعلام کرده است. این منابع همچنین گفتند جسد مریم اسحاقی پس از دو روز به خانواده تحویل شده است و به خانواده دستور دادند مراسم خاکسپاری را در سکوت برگزار کنند.

برخی از این منابع هم گفته‌اند که کودک ۱۳ ساله افغانستانی پس از تجاوز به قتل رسیده و چند تن از کارگران باغ به ظن قتل بازداشت شده‌اند.

زن‌کُشی، مهاجرکُشی: مردسالاری و ناسیونالیسم

قاتل کبری رضایی یک مرد ایرانی است که تا به حال تنها حروف نخست نام و نام خانوادگی‌ش منتشر شده؛ «ع.خ، ۳۲ ساله، متاهل، ساکن تهران و نگهبان در یک کارخانه لوازم خانگی در پاکدشت». هویت قاتل یا قاتلان مریم اسحاقی اما هنوز نامعلوم است و هیچ مقام مسئول ایرانی قتل او را تایید نکرده است.

فعالان حقوق زنان افغانستان هویت قاتل کبری رضایی را علی خالقی اعلام کردند و گفتند که او به دلیل ترس از افشای دزدی از کارخانه توسط کبری رضایی که حسابدار کارخانه بود، چند بار او را تهدید و به سپس به او ابراز علاقه کرده بود تا او را ساکت نگه دارد. پاسخ کبری رضایی به مرد قاتل «نه» بود و اطمینان خاطر از اینکه چیزی از دزدی‌های او گزارش نخواهد کرد.

قاتل اما «نسبت به حرف‌های کبری بی‌اعتماد بود و ترس از لو رفتن دزدی‌هایش را داشت، در یک درگیری ناگهانی، کبری را به قتل می‌رساند. سپس جسد را مخفی کرده و تلاش می‌کند با استفاده از اسید، شواهد را از بین ببرد؛ اما موفق نمی‌شود جسد را به‌طور کامل معدوم کند. بخشی از اعضای بدن او را در کیسه‌ای قرار داده و در سطل زباله‌ای عمومی رها می‌کند

خالقی در اعترافاتش انگیزه قتل زن جوان افغانستانی را «مطلع شدن از نامزدی کبری رضایی» عنوان کرده و گفته است بعد از شنیدن این خبر «دچار حالت عصبی شدید شده».

مرد متاهل ایرانی پس از قتل کبری رضایی، جسد او را مثله و «تلاش کرده بود با اسید باقی مانده جسد را از بین ببرد». روایت منتشر شده در رسانه‌ها می‌گوید جسد کشف شده «به دلیل شدت آسیب‌دیدگی قابل شناسایی نبود» و خانواده مقتول در ابتدا «باور نداشتند تکه‌های پیکر متعلق با فرزندشان باشند».

به گفته فعالان افغانستانی خانواده کبری رضایی، زن ۲۶ ساله افغانستانی دو روز پس از بازنگشتن او به خانه در ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ موضوع را به پلیس گزارش دادند و در هفته نخست اردیبهشت پلیس تکه‌های یک جسد مثله را پیدا کرد که گمان نمی‌رفت کبری رضایی باشد.

آزمایش دی ان ای از سوی سازمان پزشکی قانونی اما نشان داد باقی مانده پیکر بی‌جان متعلق به کبری رضایی است که پنجاه روز قبل ناپدید شده بود.

«حق گفت‌وگو ندارید»، «عزاداری نکنید»

رسانه‌های خبری و کاربران شبکه‌های اجتماعی که بارها پیش از اثبات هویت مظنون و متهمان به قتل‌های رسانه‌ای شده، افغانستانی‌ها را متهم و مجرم معرفی کرده بودند، در برابر قتل هولناک کبری رضایی به دست مرد ایرانی سکوت پیشه کردند. بخشی از این سکوت به روایت گزارش‌های منتشر شده فرمان حکومت است. بخش دیگری اما سیاست رسانه‌هایی که سالهاست بر آتش مهاجرستیزی می‌دمند.

انصاف نیوز گزارش کرد مراسم خاکسپاری او «تحت نظارت شدید برگزار شد». توضیح بیشتری در باره «نظارت شدید» منتشر نشده است اما می‌توان دریافت نهادهای امنیتی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت «مرد ایرانی» خانواده کبری رضایی را به برگزاری بدون سر و صدا مراسم خاکسپاری مجبور کردند.

چند تن از شرکت‌کنندگان در خاکسپاری زن جوان افغانستانی «اجازه تصویربرداری و گفت‌وگو نداشتند» و یکی از شرکت‌کنندگان در این مراسم هم گفت «خانواده کبری از گفت‌وگو با رسانه‌ها معذور است». این معذوریت اجباری هم باید بخش دیگری از تلاش حکومت برای سرپوش گذاشتن بر کشتن زنِ مهاجر افغانستانی به دست «مرد ایرانی» باشد که از پیامدهای «مشروع‌سازی» مهاجرستیزی و خشونت فیزیکی بر افغانستانی‌ها در ایران است.

تصاویر محدودی که از مراسم خاکسپاری زن ۲۶ ساله افغانستانی به قتل رسیده منتشر شد هم نشان می‌دهند خواهر کبری رضایی با چهره کاملا پوشیده در محل خاکسپاری حاضر شده است.

«بامی نو» هم در صفحه اینستاگرام خود نوشت دو تن از بستگان مقتول به دلیل نشر تصاویر مراسم خاکسپاری در شبکه‌های اجتماعی بازداشت شده‌اند.

سکوت ایران، اعتراض طالبان

مقام‌های دولتی و امنیتی ایران که سوار بر موج مهاجرستیزی گسترده در ایران خشونت بر افغانستانی‌ها را بیشتر و شدید کرده‌اند و تا نیمه تیر به آنها فرصت داده‌اند ایران را ترک کنند، تا به حال واکنشی به قتل هولناک کبری رضایی نداشته‌اند.

طالبان که در سلطه دو باره بر افغانستان موجب آوارگی بخش بزرگی از افغانستانی‌ها و به ویژه زنان محروم شده از حقوق اجتماعی شد، در اطلاعیه‌ای گفت از جمهوری اسلامی ایران خواسته است در باره این قتل توضیح دهد و قاتلان را محاکمه کند.

طالبان از گفت‌وگو با مقام‌های ایرانی در باره این پرونده خبر داد و گفت که پیگیر پرونده خواهد بود.

بسیاری از فعالان افغانستانی، به ویژه زنان اما قتل کبری کاظمی را پیامد سیاست و تبلیغات گسترده مهاجرستیزانه و ناشهروند بودن مهاجران افغانستانی در ایران دانستند و دولت ایران را مسئول این واقعه و خشونت روزمره گستره بر افغانستانی‌ها.

جنبش اعتراضی فانوس آزادی زنان افغانستان در اطلاعیه‌ای که ۲۱ خرداد منتشر شد، قتل کبری رضایی را ««نماد شکست وجدان انسانی و سکوت و ناتوانی نهادهایی‌ که باید حافظ حقوق مهاجران و پناه‌جویان باشند»، دانست.

این نهاد مدافع حقوق زنان قتل زن افغانستانی ۲۶ ساله به دست مرد ایرانی را «نقض آشکار حقوق بشر، خشونت ساختاری و سیستماتیک علیه زنان مهاجر افغانستان» خواند و «به شدت» محکوم کرد.

در اطلاعیه این جنبش قتل کبری رضایی «رویدادی فاجعه‌بار» توصیف شد که «نمادی از درد و خشونت بی‌پایان علیه زنان و دختران و هزاران زن مهاجر افغانستانی است که از ظلم طالبان و بیکاری به کشورهای همسایه پناه برده‌اند».

جنبش فانوس آزادی زنان افغانستان همچنین تاکید کرد «روشن است زنان مهاجر در ایران نه‌تنها با خشونت سیستماتیک و جنسیتی روبرو هستند، بلکه از ابتدایی‌ترین حمایت‌های قانونی، امنیتی و انسانی نیز محروم‌‌اند».

ایران در سالهای اخیر، به ویژه پس از سلطه دوباره طالبان بر افغانستان در حالی که شمار بیشتری از افغانستانی‌ها به ترک زادگاهشان مجبور شده‌اند، سیاست‌های سختگیرانه تری را برای اخراج آنها از ایران تصویب و اجرا کرده است.

در تازه‌ترین تصمیم به بیش از دو میلیون افغانستانی تنها تا ۱۵ تیر فرصت داده شده است ایران را ترک کنند. رئیس سازمان امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور گفته است از سال تحصیلی آینده کودکان افغانستانی بدون اجازه اقامت در مدارس ثبت‌نام نخواهند شد.

فرمانده کل نیروی انتظامی هم مهاجران افغانستانی را «مجرمانی که باید محاکمه و اخراج شوند» خوانده و گفته است تمام مهاجرانی که به گفته او «غیرقانونی» از ایران اخراج می‌شوند.

تنها در چهار ماه نخست سال ۲۰۲۵ سازمان بین‌المللی مهاجرت بازگشت ۲۶۵ هزار افغانستانی را از ایران ثبت کرد که ۷۵ درصد آنها اخراج شده بودند. بیشتر اخراج شدگان زنان و کودکان هستند که در بازگشت به افغانستان در شرایط نامناسب زندگی می‌کنند.

ایران مدعی حضور شش میلیون و ۱۰۰ هزار افغانستانی در ایران است و می‌گوید تنها کمتر از ۸۰۰ هزار تن از آنها به عنوان پناهنده پذیرفته شده‌اند و بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن دیگر اجازه اقامت موقت دارند.

همزمان با تصویب قوانین ضد مهاجر و برخورد پلیسی با مهاجران، خشونت شهروندان ایرانی علیه افغانستانی‌ها در فضای مجازی و عمومی گسترش یافته است. مهاجران افغانستانی در چند شهر هدف حمله گروه‌های محلی قرار گرفتند و بسیاری از آنها به خشونت فیزیکی و مرگ تهدید شدند.

 

 

 

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت